معراج ، از جمله اعتقاداتي است كه تمام مسلمين ( شيعه وسني ) بايستي به آن با ور داشته با شند چه ،نص صريح قرآن بر آن دلالت دارد وآياتي كه در اين زمينه وارد شده است عبارتند از : آيه اول سوره اسراء ( سبحان الذي اسري بعبده ليلا من المسجدالحرام الي المسجدالاقصي الذي باركنا حوله لنريه من آياتنا انه هوالسميع البصير : پاك ومنزه است خدايي كه ،شبي بندة خود را از مسجدالحرام به مسجد اقصائيكه ، پيرامونش را مبارك وپرنعمت ساخت سيرداد تا آيات خود را به او بنمايد كه خدا به حقيقت شنوا وبينا است
. ) وآيات اوليه سوره نجم ( ثم دني فتدلي (8)فكان قاب قوسين او ادني (9) فاوحي الي عبده ما اوحي (10) ما كذب الفواد ما راي (11) افتمارونه علي ما يري (12) ولقد راه نزله اخري(13 ) عند سدرة المنتهي (14) عندها جنة الماوي (15) اذ يغشي السدرة ما يغشي ( 16) ما زاغ البصر وما طغي ( 17) لقد راي من آيات ربه الكبري (18) آنگاه نزديك شد وقرب خود را باز ديد (8)بدان نزديكي كه با او به قدردو كمان يا نزديكتر از آن شد (9) پس خدا به بندة خود وحي فرمود آنچه كه هيچ كس در نكرد (10) آنچه دلش كذب نپنداشت (11)آيا بر آنچه رسول مشاهده كرد انكار مي كنند (12) ويكبار ديگر اورا ،رسول مشاهده كرد (13) درنزد سدرة المنتهي (14) بهشتي كه مسكن متقيان در همانجايگاه است (15) آن زمان احاطه مي يابد به سدره آنچه احاطه مي يا بد (16) چشم پيامبر اكرم آنچه را كه ديد بر غير صفت حقيقتش نديد وچيزي را هم كه حقيقت ندارد نديد (17) اوبعضي از آيات پروردگارش را بديد (18) در كنار آيات ، روايات متعدد نيز مويد اين مطلب است . عروج رسول اكرم كه در نگاشته هاي منظوم ومنشورهاي فارسي ، معراج ناميده مي شود شامل دوقسمت به هم پيوسته ودوعنوان است كه قسمت نخستين را اسراء مي خواند وقسمت دوم را كه دنباله قسمت نخستين است معراج . الف ) مفهوم معراج در لغت ، عروج يعني بالا رفتن ومعراج از آنجا كه اسم آلت است به معني نردبان وپلكان مي باشد ودر اصطلاح ، به عروج پيامبر اسلام به آسمان كه در قرآن بدان اشاره شده است گفته مي شود . علامه طباطبايي در تفسير الميزان مي فرمايد : «كلمة اسراء » وهمچنين كلمة « سري » كه ثلاثي مجرد آن است به معناي سير در شب است . وقتي گفته مي شود « سري به » و« اسري به » معنايش اين است كه اورا شبانه سيرداد .( ترجمه تفسير الميزان - سيدمحمد حسين طباطبايي -مترجم : سيد محمد باقر موسوي همداني - قم - دفتر انتشارات اسلامي . جلد 13 .ص 5 ) در اصطلاح ، به بردن حضرت رسول اكرم در شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصي ، اسرا ء مي گويند . آنچه واضح است اسراء ومعراج هردو با هم در پاسي از شب انجام گرفته است وتفاوتشان اين است كه اسراء ازمكه به بيت المقدس وبر يك خط افقي ومعراج از بيت المقدس به سدرة المنتهي وبالاي آسمانها وبريك خط عمودي واقع شده است . ب: تاريخ وقوع معراج ، بين علماء اختلاف است البته واعظ كاشفي در تفسير مواهب عليه مي گويد : « اكثر علماء بر آنند كه معراج در سال دوازدهم از بعثت بوده است ودر ماه آن اختلاف كرده اند كه ربيع الاول است يا رمضان يا شوال يا ربيع الاخر واشهر شب بيست وهفتم رجب است .» ( تفسير مواهب عليه كماالدين حسين واعظ كاشفي -جلد 2) در محل وقوع اين حادثه نيز اختلاف ديگري كرده اند ولي به هر حال معراجي كه آيات شريفه آن را اثبات مي كند آغازش «مسجدالحرام » وپايانش « قاب قوسين اوادني » مي باشد وآية شريفه در اين معني ،كمال ظهور را دارد وجهت ندارد آن را تاويل كنيم ج: مدت زمان اين سفر . فاصلة ميان مكه و مسجدالقصي ،حدود هزار و دويست كيلومتر است كه در كشاف فاصلة آن دو را مدت چهل شبانه روز راه گفته است كه تمام قضاياي معراج از ابتداء حركت تا انتها ء حركت عود ،بعضي گفته اند در سه يا چهار ساعت واقع شده است و بعضي گفته اند دريك چشم به هم زدن بوده است . د: مركب سواري پيامبر . بردن حضرت رسول اكرم در شب هنگام به سوي آسمانها ، با اسباب و وسايلي بوده است كه مشهورترين آنها ،براق است كه حضرت علي عليه السلام آن را ابوهلال خوانده اند وعده اي از آن به عنوان مركب عشاق ياد كرده اند . ه: فلسفة معراج نبي اكرم . امام صادق عليه السلام در پاسخ سوال از علت معراج مي فرمايند : خداوند هرگز مكاني ندارد و زمان بر او جريان نمي گيرد ليكن او مي خواست فرشتگان و ساكنان آسمانش را باقدم گذاشتن پيامبر ، در ميان آنها احترام كند ونيز از شگفتيها ي عظمتش به پيامبرش نشان دهد تا پس از بازگشت براي مردم بازگو كند . و: نظرية معراج انبياء پيشين . ذكر اين نكته نيز لازم است كه اين تنها مسلمين نيستند كه عقيده به معراج دارند ، اين عقيده درميان پيروان اديان ديگر ، كم و بيش وجود دارد ؛ از جمله در مورد حضرت عيسي مي خوانيم كه : عيسي پس از آنكه به دار ،آويخته و كشته و دفن شد از مردگان برخاست و چهل روز در ميان مردم ، زندگي كرد و سپس به آسمانها صعود نمود و به معراج هميشگي رفت . ز: آراء مختلف در زمينة كيفيت معراج . يكي از مسائل مورد اختلاف در بين فرق اسلامي ،كيفيت و چگونگي معراج است . به طور كلي ،آراء مطرح شده در مورد اين مساله به چهار بخش قابل تقسيم است ؛ گروهي كه عمدة آنها ،خوارج هستند به كلي منكر معراج گشته اند . فرقه اي ديگر موسوم به نجاريان ، اصل معراج را رويا دانسته و منكر تحقق عيني آن هستند . گروه سوم ، معراج را از ابتداء تا انتها ء ، تماماً روحاني دانسته اند ؛ جهيمه وحشويه از آن جمله اند .گروه چهارم ، قائل به تحقيق سير جسماني در معراج تا مسجدالاقصي جسماني و سير دوم از مسجدالاقصي تا سماوات سبعه ، روحاني بوده است . گروه ديگر از سير دوم را به گونه اي تبيين مي كنند كه به روحاني بودن اين سير نزديك مي شود . علاوه بر امكان عقلي اصل معراج ، ادلة عقلي ونقلي بر تحقق آن وجود دارد . خداوند تعالي در سورة « اسري » ، پيامبر را با وصف « عبد » كه در زبان عرب ،دلالت برجسم وروح فرد دارد در سفر شبانه اشان معرفي مي كند و اين دليل نقلي قاطعي است بر آنكه سير اول معراج ، جسماني بوده است . همچنين معجزه بودن معراج براي كافران و ناباوري و پافشاري آنها بر انكار اين مساله ، از اين جهت ادله عقلي اي است كه دلالت بر جسماني بودن معراج مي كند . عرفا نيز مانند بيشتر متكلمين و مفسرين ، قائل به معراج جسماني پيامبر اكرم هستند و معتقدند چيزهايي كه پيامبر در شب معراج مشاهده كردند مانند مشاهدة انبياء و حالتها و عذابهاي گناهكاران و پاداش نيكوكاران و مقام آنها ، در عالم مثال واقع شده است . منبع: سايت منادي