نوجواني‌ و جواني‌ رسول مكرم اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نوجواني‌ و جواني‌ رسول مكرم اسلام - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
نوجواني‌ و جواني‌ رسول مكرم اسلام
سايت فاتح نت
آرامش‌ و وقار و سيماي‌ متفكر " محمد " از زمان‌ نوجواني‌ در بين‌ همسن‌ و سالهايش‌ كاملا مشخص‌ بود . به‌ قدري‌ ابو طالب‌ او را دوست‌ داشت‌ كه‌ هميشه‌ مي‌خواست‌ با او باشد و دست‌ نوازش‌ بر سر و رويش‌ كشد و نگذارد درد يتيمي‌ او را آزار دهد . در سن‌ 12 سالگي‌ بود كه‌ عمويش‌ ابو طالب‌ او را همراهش‌ به‌ سفر تجارتي‌ - كه‌ آن‌ زمان‌ در حجاز معمول‌ بود - به‌ شام‌ برد . درهمين‌ سفر در محلي‌ به‌ نام‌ " بصري‌ " كه‌ از نواحي‌ شام‌ ( سوريه‌ فعلي‌ ) بود ، ابو طالب‌ به‌ " راهبي‌ " مسيحي‌ كه‌ نام‌ وي‌ " بحيرا " بود برخورد كرد . بحيرا هنگام‌ ملاقات‌ محمد - كودك‌ ده‌ يا دوازده‌ ساله‌ - از روي‌ نشانه‌هايي‌ كه‌ در كتابهاي‌ مقدس‌ خوانده‌ بود ، با اطمينان‌ دريافت‌ كه‌ اين‌ كودك‌ همان‌ پيغمبر آخر الزمان‌ است‌ .
باز هم‌ براي‌ اطمينان‌ بيشتر او را به‌ لات‌ و عزي‌ - كه‌ نام‌ دو بت‌ از بتهاي‌ اهل‌ مكه‌ بود - سوگند داد كه‌ در آنچه‌ از وي‌ مي‌پرسد جز راست‌ و درست‌ بر زبانش‌ نيايد . محمد با اضطراب‌ و ناراحتي‌ گفت‌ ، من‌ اين‌ دو بت‌ را كه‌ نام‌ بردي‌ دشمن‌ دارم‌ . مرا به‌ خدا سوگند بده‌ !
بحيرا يقين‌ كرد كه‌ اين‌ كودك‌ همان‌ پيامبر بزرگوار خداست‌ كه‌ بجز خدا به‌ كسي‌ و چيزي‌ عقيده‌ ندارد . بحيرا به‌ ابو طالب‌ سفارش‌ زياد كرد تا او را از شر دشمنان‌ بويژه‌ يهوديان‌ نگاهباني‌ كند ، زيرا او در آينده‌ مأموريت‌ بزرگي‌ به‌ عهده‌ خواهد گرفت‌.
جواني و نوجواني پيامبر
محمد دوران‌ نوجواني‌ و جواني‌ را گذراند . در اين‌ دوران‌ كه‌ براي‌ افراد عادي‌ ، سن‌ ستيزه‌جويي‌ و آلودگي‌ به‌ شهوت‌ و هوسهاي‌ زودگذر است‌ ، براي‌ محمد جوان‌ ، سني‌ بود همراه‌ با پاكي‌ ، راستي‌ و درستي‌ ، تفكر و وقار و شرافتمندي‌ و جلال‌ . در راستي‌ و درستي‌ و امانت‌ بي‌ مانند بود . صدق‌ لهجه‌ ، راستي‌ كردار ، ملايمت‌ و صبر و حوصله‌ در تمام‌ حركاتش‌ ظ‌اهر و آشكار بود . از آلودگيهاي‌ محيط آلوده‌ مكه‌ بر كنار ، دامنش‌ از ناپاكي‌ بت‌ پرستي‌ پاك‌ و پاكيزه‌ بود بحدي‌ كه‌ موجب‌ شگفتي‌ همگان‌ شده‌ بود ، آن‌ اندازه‌ مورد اعتماد بود كه‌ به‌ " محمد امين‌ " مشهور گرديد . " امين‌ " يعني‌ درست‌ كار و امانتدار .
در چهره‌ محمد از همان‌ آغاز نوجواني‌ و جواني‌ آثار وقار و قدرت‌ و شجاعت‌ و نيرومندي‌ آشكار بود . در سن‌ پانزده‌ سالگي‌ در يكي‌ از جنگهاي‌ قريش‌ با طايفه‌ " هوازن‌ " شركت‌ داشت‌ و تيرها را از عموهايش‌ بر طرف‌ مي‌كرد . از اين‌ جا مي‌توان‌ به‌ قدرت‌ روحي‌ و جسمي‌ محمد پي‌ برد .
اين‌ دلاوري‌ بعدها در جنگهاي‌ اسلام‌ با درخشندگي‌ هر چه‌ ببيشتر آشكار مي‌شود ، چنانكه‌ علي‌ ( ع‌ ) كه‌ خود از شجاعان‌ روزگار بود درباره‌ محمد ( ص‌ ) گفت‌ :
" هر موقع‌ كار در جبهه‌ جنگ‌ بر ما دشوار مي‌شد ، به‌ رسول‌ خدا پناه‌ مي‌برديم‌ و كسي‌ از ما به‌ دشمن‌ از او نزديكتر نبود " با اين‌ حال‌ از جنگ‌ و جدالهاي‌ بيهوده‌ و كودكانه‌ پرهيز مي‌كرد .
عربستان‌ در آن‌ روزگار مركز بت‌ پرستي‌ بود . افراد يا قبيله‌ها بتهايي‌ از چوب‌ و سنگ‌ يا خرما مي‌ساختند و آنها را مي‌پرستيدند . محيط زندگي‌ محمد به‌ فحشا و كارهاي‌ زشت‌ و مي‌ خواري‌ و جنگ‌ و ستيز آلوده‌ بود ، با اين‌ همه‌ آلودگي‌ محيط ، محمد هرگز به‌ هيچ‌ گناه‌ و ناپاكي‌ آلوده‌ نشد و دامنش‌ از بت‌ و بت‌ پرستي‌ همچنان‌ پاك‌ ماند .
روزي‌ ابو طالب‌ به‌ عباس‌ كه‌ جوانترين‌ عموهايش‌ بود گفت‌ : " هيچ‌ وقت‌ نشنيده‌ام‌ محمد ( ص‌ ) دروغي‌ بگويد و هرگز نديده‌ام‌ كه‌ با بچه‌ها در كوچه‌ بازي‌ كند " .
از شگفتيهاي‌ جهان‌ بشريت‌ است‌ كه‌ با آنهمه‌ بي‌ عفتي‌ و بودن‌ زنان‌ و مردان‌ آلوده‌ در آن‌ ديار كه‌ حتي‌ به‌ كارهاي‌ زشت‌ خود افتخار مي‌كردند و زنان‌ بدكار بر بالاي‌ بام‌ خانه‌ خود بيرق‌ نصب‌ مي‌نمودند ، محمد ( ص‌ ) آنچنان‌ پاك‌ و پاكيزه‌ زيست‌ كه‌ هيچكس‌ - حتي‌ دشمنان‌ - نتوانستند كوچكترين‌ خرده‌اي‌ بر او بگيرند . كيست‌ كه‌ سيره‌ و رفتار او را از كودكي‌ تا جواني‌ و از جواني‌ تا پيري‌ بخواند و در برابر عظمت‌ و پاكي‌ روحي‌ و جسمي‌ او سر تعظيم‌ فرود نياورد ؟ !
/ 1