بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
گذر از رکورد توليد محصولات کشاورزي مدير كل دفتر طرحهاي ويژه وزارت جهاد كشاورزي گفت: ركورد (رقم ثبت شده) توليدات در سال جاري از مرز تعيين شده فراتر رفت و باعث استمرار در خودكفايي کشاورزي شد. به گزارش خدمت، كمال ذبيحي مدير كل دفتر طرحهاي ويژه وزارت جهاد كشاورزي، با اشاره به اين كه توليد گندم در سال 57-1356 رقم 6/5 ميليون تن با عملكرد 1040 تن در هكتار بود، افزود: توليد گندم در سال زراعي 86-85 به رقم 15 ميليون تن با عملكرد ميانگين 2300 تن در هكتار رسيده است. وي گفت: رقم خريد تضميني گندم مازاد بر نياز كشاورزان در سال جاري به 53/11 ميليون تن رسيد كه ركورد جديدي ثبت شد و باعث استمرار در خودكفايي گندم شد. مدير كل دفتر طرحهاي ويژه وزارت جهاد كشاورزي خاطر نشان كرد: علاوه بر پايداري خودكفايي و توليد گندم، اهداف بنيادي افزايش كيفيت گندم و افزايش ارقام جديد بذر گندم دنبال ميشود. ذبيحي گفت: در حالي كه در دهه 1360 تعداد كل بذرهاي گندم 7 رقم بود، اين عدد به 67 رقم رسيده است و در سال جاري 400 هزار تن بذر گندم تهيه شده و بين كشاورزان توزيع شد. * 5000 مهندس ناظر گندم مدير كل طرحهاي ويژه وزارت جهاد كشاورزي گفت: براي انتقال يافتههاي تحقيقي به مزرعه 5000 مهندس كشاورزي غير دولتي بر مزارع گندم نظارت دارند. وي گفت: پس از اقدام بسيار مطلوب خريد نقدي گندم كشاورزان، نهضت سيلوسازي در كشور كه توسط وزارت بازرگاني دنبال ميشود، در جهت پايداري خودكفايي موثر است. * مزرعه آرماني گندم در 400 شهر ذبيحي مدير كل طرحهاي ويژه گفت: براي افزايش عملكرد در هكتار توليد گندم 400 مزرعه در 400 شهر كشور با نظارت مهندسان و انتقال يافتههاي علمي توليد گندم به طور علمي و با افزايش عملكرد زير كشت قرار ميگيرد. * 9/2 ميليون تن ذرت دانهاي محمد مهدي كابلي مدير كل نباتات علوفهاي نيز با اشاره به وجود 88 ميليون راس دام(110 ميليون واحد دامي) در كشور گفت: 25 ميليون هكتار زمين در كشور براي توليد علوفه وجود دارد كه توليد ذرت دانهاي از 700 هزار تن سال 74 به 9/2 ميليون تن افزايش يافته است. وي گفت: سطح كشت ذرت از 130 هزار هكتار در سال 74 به 354 هزار هكتار در سال جاري افزايش يافته است كه عملكرد ذرت در سال 84 حدود 7 تن در هكتار بود و عملكرد كنوني به 3/8 تن در هكتار افزايش يافته است. كابلي گفت: ذرت علوفهاي محصولي است كه بعد از انقلاب در كشور كشت مي شود و از 33هزار هكتار سال 74 به حدود 160 هزار هكتار در سال 86 افزايش يافته است. حذف خريد تضميني خرما در سال جاري همچنين محمدرضا محمدزاده، مديرکل دفترميوه هاي گرمسيري و نيمه گرمسيري وزارت جهاد کشاورزي، اعلام کرد: ميزان سطح زير کشت ميوه هاي گرمسيري و نيمه گرمسيري بعد ازانقلاب اسلامي از245 هزارهکتار به 650 هزار هکتار رسيده، ضمن اينکه ميزان توليدات از830 هزار تن هم اکنون به 6 ميليون و 800 هزار تن بالغ شده است.وي افزود: درحال حاضرميزان سطح زيرکشت اين توليدات 24 درصد و ميزان توليدات 42 درصد نسبت به سالهاي بعد از انقلاب اسلامي افزايش يافته است. مديرکل دفترميوه هاي گرمسيري و نيمه گرمسيري وزارت جهاد کشاورزي، بيان کرد: در سالجاري براي اولين باردرکشوربه هيچ عنوان خريد تضميني خرما انجام نشد در حاليکه سالانه بالغ بر 50 تا 60 هزار تن خرما به صورت تضميني خريداري مي شد. توليد9.7 ميليون تن ميوه سردسيري همچنين علي اکبرياسمي، مديرکل دفتر ميوه هاي سردسيري و خشک وزارت جهاد کشاورزي بيان کرد: از 50 گونه محصولات باغي کشور 25 گونه به ميوه هاي سردسيري و خشک تعلق دارد ضمن اينکه 60 درصد سطح زيرکشت و 58 درصد توليدات باغي کشور به اين گروه از ميوه هاي توليدي اختصاص يافته است. وي با بيان اينکه 80 درصد صادرات و 90 درصد ارزش صادراتي محصولات باغي اختصاص به ميوه هاي سردسيري و خشک دارد، افزود: سطح زير کشت محصولات باغي در سال 57 بالغ بر 472 هزار هکتار و توليدات معادل 1.5 ميليون تن بوده است در حاليکه هم اکنون سطح زير کشت به 1.6 ميليون هکتار و ميزان توليدات به 9.7 ميليون تن افزايش يافته است.ياسمي با اشاره به افزايش 6 برابري توليد پسته،عنوان کرد: ميزان توليد پسته در سال 57 معادل 44 هزار تن بود که در حال حاضر از 450 هزار هکتار بالغ بر 300 هزار تن پسته توليد مي شود. وي افزود: در 9 ماهه ابتداي سالجاري بالغ بر 142 تن انواع ميوه هاي سردسيري و خشک به ارزش 878 ميليون دلارصادرشده که به لحاظ وزني 15 درصد و به لحاظ ارزشي نيز 15 درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزايش يافته است. شناسه دار شدن 50 درصد نهال توليدي کشور درادامه علي لوني، مديرکل دفتر برنامه ريزي نهال وزارت جهاد کشاورزي گفت: توليد محصولات کيفي با توجه به بازارهاي بين المللي با هدف افزايش صادرات با توليد نهال سالم محقق مي شود لذا به منظور توليد 50 ميليون اصله نهال سالم و گواهي شده، ساماندهي نهالستانها آغاز شده است. وي تصريح کرد: توليد نهال گواهي شده بايد سالم، اصيل و استاندارد باشد که هم اکنون مشخصات ظاهري و ژنتيکي محصولات مهم باغي کشوردر حال ثبت شدن است و در نهايت گواهي سلامت براي نهال صادرخواهد شد. مديرکل دفتربرنامه ريزي نهال وزارت جهاد کشاورزي، افزود: با توجه به تنظيم استاندارد نهال به کليه باغداران توصيه مي شود از خريد نهال از نهالستانهاي بدون مجوزخودداري کنند.وي اعلام کرد: در حال حاضر 50 درصد نهال توليدي کشور داراي شناسه هستند و تا پايان برنامه چهارم توسعه کليه نهالهاي کشور شناسه دار مي شوند. افزايش 156 درصدي توليدات سبزي و صيفي همچنين محمد مهدي بحريني، مدير کل دفتر سبزي و صيفي وزارت جهاد کشاورزي با اشاره به ميزان سطح زير کشت محصولات سبزي و صيفي معادل 6.16 درصد، اظهارداشت: محصولات سبزي و صيفي 28.9 درصد توليدات کشور را به خود اختصاص داده اند ضمن اينکه ميزان توليدات اين محصولات نسبت به سال 57 با 156 درصد افزايش همراه است. وي افزود: توليد سيب زميني در سالجاري به 5 ميليون تن با 194 درصد افزايش نسبت به سال 57 خواهد بود ضمن اينکه توليد پياز با 220 درصد افزايش در سالجاري نسبت به سال 57 همراه خواهد شد. ضريب خودکفايي دانه هاي روغني به دو برابر همچنين اسماعيل نگارش، مدير کل پنبه و دانه هاي روغني وزارت جهاد کشاورزي با اشاره به توليد 65 هزار تني روغن در سال 55 از دو استان گلستان و مازندران، اظهارداشت: دانه روغني کلزا داراي 43 درصد روغن است که اين ميزان دردانه هاي روغني کلرنگ 32 درصد، سويا 18 درصد، آفتابگردان 45 درصد، بادام زميني و کنجد 50 درصد است. وي افزود: در برنامه چهارم توسعه رقمي معادل 18 درصد سطح زير کشت و19 درصد توليد دانه هاي روغني بايد افزايش يابد اين در حاليست درصد خودکفايي در سال 80 معادل 7.4 درصد بوده که در سال قبل به 18 درصد رسيده است. نگارش با بيان اينکه در دو سال اخير ضريب خودکفايي دانه هاي روغني 2 برابر سالهاي گذشته رسيده، تصريح کرد: متوسط عملکرد دانه روغني آفتابگردان 1.2 تن و رکورد 4.6 تن، متوسط عملکرد سويا 2.200 تن با رکورد 5.200 تن، متوسط عملکرد گلرنگ 650 کيلوگرم با رکورد 5 تن، متوسط عملکرد کلزا 1.7 تن با رکورد 8.2 تن و متوسط عملکرد پنبه 2.2 تن با رکورد 6.5 تن در طرحهاي آرماني به عنوان مبناي تحول در توليد دانه هاي روغني دنبال مي شود. توليد 30 محصول علوفه اي همچنين محمد مهدي کابلي، مدير کل دفتر امور ذرت و محصولات علوفه اي وزارت جهاد کشاورزي، بيان کرد: سطح محصولات علوفه اي 25 درصد از اراضي کشور را به خود اختصاص داده ضمن اينکه توليدات اين محصولات 30 درصد کل توليدات زراعي کشور است. به گفته وي بيش از 30 محصول علوفه اي در کشور توليد مي شود و در دو سال اخير ميزان توليدات به بيش از 2 ميليون تن رسيده است. کاهش 56 درصدي هزينه هاي توليد برنج بهمن ناصحي، مدير کل دفتر برنج و حبوبات وزارت جهاد کشاورزي با اشاره به نظارت فارغ التحصيلان در حدود 50 هزار هکتاراز ارضي برنج کشوردر دو سال اخير، عنوان کرد: با استفاده از ماشينهاي تخصصي برداشت بالاي 65 درصد هزينه هاي توليد در هر هکتار کاهش يافته است. وي افزود: بذوروالديني تهيه شده و بذور تجاري در حال تهيه شدن است که در سطح 500 تن در اختيار کشاورزان قرار مي گيرد. ناصحي با اشاره به متوسط رشد توليد برنج به ميزان 7.8 درصد ظرف 30 سال اخير، تصريح کرد: همچنين عملکرد حبوبات 25 تا 30 درصد افزايش يافته است. ميربهروزغيبي، مدير کل دفتر گل و گياهان زينتي وزارت جهاد کشاورزي توليد گلهاي شاخه بريده را معادل 2.3 ميليارد شاخه گل اعلام کرد و افزود: توليد زعفران هم اکنون به 180 تا 200 تن در سطح 58 الي 60 هزار هکتار بالغ مي شود. محصولات کشاورزي پنبه ، گياهي که از غوزة آن در ريسندگي و بافندگي استفاده مي شود، بويژه انواع رشته کوتاه آن موسوم به گوسوپيوم هرباکيوم . الف ) تاريخچة پنبه در ايران احتمالاً به دوران هخامنشيان بازمي گردد، اما دربارة کاشت پنبه پيش از دورة اسلامي ايران اطلاعات معتبر اندکي در دست است . ] به نوشتة مؤلف حدودالعالم (ح 372)، در مرو، ري و ناحية فارس کشت پنبه رواج داشته است (ص 94، 130، 142). مراکز توليد که احتمالاً به مناطق کاشت گياه نزديک بود، عبارت بود از: هرات ، نيشابور، ري ، طبرستان ، آمل ، جبال ، اصفهان ، شوشتر، خوزستان ، تَوَّز و آذربايجان ( رجوع کنيد به اشپولر ، ص 395؛ سارجنت ، جاهاي متعدد) [ . همچنين اشارات متعددي به پنبه در آثار شاعران ، بويژه شاهنامة فردوسي (کتاب سوم ، ج 5، ص 1475ـ 1476، کتاب چهارم ، ج 6، ص 1999، 2004) وجود دارد. ] در قرن هفتم / سيزدهم ، مارکوپولو به محصولات عمدة ايران از جمله پنبه اشاره مي کند (ج 1، ص 84) [ . ژان شاردن ، جهانگرد مشهور فرانسوي در قرن يازدهم / هفدهم ، که از ايران دورة صفويه بازديد کرده ، وجود کشتزارهاي وسيع پنبه را تأييد کرده است (ج 2، ص 712). در اوايل قرن سيزدهم / نوزدهم ، کمپاني هندشرقي بريتانيا در مقابل کالاهايي مانند شکر، ادويه ، رنگ و روغن ، پنبة خام را از ايران به هند صادر مي کرد. در همين زمان ، جهانگردان به کشتزارهاي پنبه در بسياري از مناطق ايران ، از آذربايجان تا خراسان و شرق مازندران ، نواحي مرکزي ، اطراف يزد، کاشان ، کرمان و قم ، اشاره کرده اند. در اين زمان پنبه هنوز از محصولات تابستاني بود که در حدود فروردين کاشته مي شد و در مرداد (در آب و هواي گرم و مرطوب سواحل درياي خزر) يا در مهر (در نواحي خشکتر مانند آذربايجان و نواحي اطراف شيراز) برداشت مي شد. اما بيشتر پنبة کشت شده از گونه هاي تار کوتاه و زبر بود که همراه با نرخ بالاي حمل ونقل ، فنون ابتدايي پرداخت و بسته بندي نادرست و غيردقيق ، سبب عدم موفقيت پنبة ايران در بازار اروپا شد (عيساوي ، ص 246ـ247، 249). پنبه علاوه بر اين که منبع امرار معاش ساکنان مناطق کاشت پنبه بود، براي صنعت نساجي داخلي و صنايع دستي که افراد بسياري را به کار مي گمارد، مادة خام فراهم مي آورد. بعلاوه ، تجاري شدن روبه رشد توليد پنبه در قرن سيزدهم / نوزدهم ، با افزايش اهميت پنبه در تجارت خارجي ايران همراه بود.در اوايل قرن چهاردهم / آغاز قرن بيستم ، پنبه هم اصليترين محصولِ فروشي و هم عمده ترين محصول صادراتي بود.دو عامل اين فرآيند را تقويت مي کرد: نخست ، محرک کوتاه مدت اما نيرومند جنگ داخلي امريکا در اوايل دهة 1860 ميلادي (1277ـ1287) باعث کمبود بين المللي پنبه و افزايش شديد قيمت پنبة خام در بازار جهاني شده ، توليدپنبه را در ايران و مناطق بسيار ديگري در خاورميانه و هند و امريکاي لاتين افزايش داد. در ميان مسيرهاي جديدوگوناگون تجارت خارجي که درگزارشهاي کنسولي بريتانيادرآن دوره ذکرشده است ،مي توان ازمسيرهاي بنادرخليج فارس به هندومسيرتبريزبه مارسي نام برد(نوشيرواني ،ص 573ـ574؛گيلبار،ص 354؛عيساوي ،ص 245).اين تحول ،در نيمة همان دهه که قحطي پايان يافت و قيمت پنبه سقوط کرد، ناگهان متوقف شد. عامل دوم و پايدارتر، روسيه بود که به عنوان شريک تجاري عمدة ايران دردهه هاي آخرقرن ظاهر شد. پنبه بسرعت مهمترين کالاي صادراتي به روسيه شدوصادرات آندر1331به حدود000،25تن رسيد و بتدريج 94ـ97% صادرات پنبه به بازارهاي روسيه اختصاص يافت (انتنر ، ص 73). اين افزايش ، تغيير ماهيت روابط اقتصادي بين دو کشور را تأييد کرده بوضوح درتمرکزکاشت پنبه دراستانهاي مرزي تأثيرگذاشت .اگرچه پنبه از نقاط مختلف کشور از جمله اصفهان و يزد و کرمان صادر مي شد، يک سوم از کل صادرات ايران محصول خراسان بود. در واقع ، رفاه اين استان تا حد زيادي به رشدتجارت پنبه در اواخر اين قرن مربوط بود (مک لين ، ص 5؛ گيلبار، ص 355). تجارت ايران ـ روسيه به دليل نرخ پايين حمل و نقل بسهولت انجام مي گرفت که به سبب مجاورت جغرافيايي وتوسعه وپيشرفت راه آهن وجاده هاي ارتباطي بين دوکشور بود. اما روسيه با گرفتن تعرفه هايي اندک از ايران ،فروش مصنوعات پنبه اي با قيمتي ارزان ، حمايت از فعاليتهاي بازرگانان روسي و ارمني از طريق وام بانکي و همچنين انتقال ادارات کنسولي به استانهاي شمالي و مرکزي (بويژه خراسان و اصفهان و کردستان )، سياست بازرگاني تهاجمي را در پيش گرفت (انتنر، ص 73ـ74؛ نوشيرواني ، ص 572؛ پنبه در فرآيند تدريجي آغاز تجاري شدن کشاورزي ايران ، تأثير مهمي داشت . در اين فرآيند، پنبه ، اغلب با ساير کالاها (بويژه ترياک و ابريشم ) و غلات مصرفي بخوبي رقابت مي کرد (نوشيرواني ، ص 571ـ579؛ گيلبار، ص 360). جنگ جهاني اول ، در توليد پنبه تقريباً وقفة کامل ايجاد کرد، اما از دهة 1300ش توليد دوباره به سطوح پيش از جنگ و به حدود بيست هزار تن در سال رسيد. نخستين کارخانة پنبه پاک کني ايران نيز در همان سالها (1298 ش ) بنيان نهاده شد. در 1302 ش شرکت جديد پرسخلوپک بذرهاي امريکايي و مصري را ميان کشاورزان توزيع و مزارع نمونه ، بيشتر در شمال ، ايجاد کرد (رَستار، ص 243). دردهة 1310ش ،درساية سياست مثبت دولت نسبت به صنعت منسوجات داخلي ، توليد دوباره افزايش يافت .در1312ش دولت ايران قانون انحصارپنبه راتصويب کرد (گرگاني ، ص 185) که سود بي واسطه اي در تهية پنبة خام براي کارخانه هاي جديددربرداشت .دراواخراين دهه توليد به نقطة اوج 000 ، 38 تن رسيد، اما فقط 600 ، 5 تن ، يعني درحدوديک پنجم کل صادرات در1292ش ،پنبه صادر مي شد. اين رقم نازل قدرت اشتياق صنعتي شدن داخلي رانشان مي دهد.پس ازوقفه به سبب جنگ جهاني دوم ، در بيشتر سالهاي دهة 1320ش / 1940 ميانگين توليد سالانه به حدودبيست هزارتن سقوط کرد،امادراوايل دهة 1330 ش دوباره از سطح توليد پيش از جنگ پيشي گرفت و بتدريج رونق بي سابقه اي در توليد و فرآوري پنبه در ايران پديد آمد. در 1324 ش ، انحصار پنبه لغو شد. از اين گذشته ، در سالهاي بعدي شماري از مؤسسات تخصصي شروع به کارکردند و ترويج و بهبود توليد پنبه به آنها واگذار شد. «سازمان پنبة ايران » (بعدها سازمان پنبه و دانه هاي روغني ) در 1335 ش شروع به فعاليت کرد و براي نخستين بار معيارهاي طبقه بندي براي محصول داخلي ارائه داد. ادارة «اصلاح نبات ايستگاه ورامين » در 1338 ش به «مؤسسة تهيه و اصلاح نهال و بذر» تبديل شد و به دنبال آن عمدتاً خدمات علمي و توسعه را تدارک ديد. در همان زمان ، «شرکت پنبه و ابريشم » با حمايت وزارت صنايع و معادن تأسيس شد تا با تشويقهاي اقتصادي مناسب ، کشاورزان را به کاشت پنبه ترغيب کند (رستار، ص 250ـ252). در دهه هاي 1330 و 1340ش ايران در ميان ده يا پانزده کشور نخست توليد کنندة پنبه جاي گرفت . صادرات نيز به طور منظم رشد يافت و بازار آن متنوعتر شد. مصرف داخلي پنبه و پنبه دانه نيز، تا حدودي به سبب گسترش صنعت منسوجات و تا اندازه اي به دليل تأسيس کارخانه اي جديد براي توليد روغن خوراکي ، افزايش يافت . افزايش توليد پنبه کاملاً به تحولات جديد در دشتهاي حاصلخيز گرگان بستگي داشت . در آغاز دهة 1310 ش کشت پنبه در اين ناحيه رواج يافته بود، بويژه پس از اينکه رضاشاه بيشتر زمينهاي مزروعي را به مالکيت شخصي خود درآورد. استرداد اين مالکيت به مالکان کشاورز پس از جنگ جهاني دوم ، سبب افزايش ناگهاني کشاورزي تجاري در مقياسي وسيع در اين ناحيه و جذب گروه زيادي از سرمايه داراني شد که در جستجوي فرصتهاي سرمايه گذاري سودآور در کشاورزي بودند. در 1339 ش ، در اولين سرشماري کشاورزي ، مازندران و گرگان 56% تمام مزارع پنبه (000 ، 313 هکتار) و 65% از کل محصول (000 ، 330 تن )، و در 1353 ش بترتيب 65% و 75% را به خود اختصاص دادند ( رجوع کنيد به مرکز آمار ايران ، ص 210، 272). بعلاوه ، قدرت توليد نيز بيشتر شد. در بيشتر دهة 1350ش ، بويژه نيمة اول آن ، افزايش توليد پنبه در ايران ادامه يافت ، اما در سالهاي بعد اين دهه توليد پنبه تحت تأثير محدوديتهاي کلي تر در کشاورزي ايران قرار گرفت که به رونق شديد و ناگهاني توليد نفت مربوط بود. در 1357ش نواحي کاشت پنبه به حدود يک سوم و محصول به حدود يک چهارم ، در مقايسه با 1352 ش ، کاهش يافت (حکيميان ، ص 122ـ123). حدودالعالم من المشرق الي المغرب ، چاپ منوچهر ستوده ، تهران 1340 [ ؛ ] ژان شاردن ، سفرنامة شاردن ، ترجمة اقبال يغمايي ، تهران 1372ـ1375 ش ؛ ابوالقاسم فردوسي ، شاهنامة فردوسي ، چاپ ژول مول ، تهران 1369 ش [ ؛ م .گرگاني ، اقتصاد گرگان و گنبد و دشت ، تهران 1350 ش ؛ مرکز آمار ايران ، سالنامة آماري کشور: 1356 ، تهران 1356 ش ؛ مسايل ايمني براي شروع کار کشاورزي در ابتدا لازم است بدانيد که بر طبق آمار اداره ملي ايمني (National safety council) که بر حسب آمار مرگ و مير کارگران به دست آمده است کشاورزي يکي از خطرناک ترين صنايع دنيا درايالات متحده شناخته شده است.افرادي که در مزارع کار مي کنند شامل صاحبان مزارع اپراتور ها خانواده هاي کارگران و کارگران اجاره اي پنج برابر بيشتر ازساير نيرو هاي کار حتي کارگران معدن در معرض خطرات جاني هستند.علاوه بر 1200 حادثه مهلک که در سال 1992 برکارگران کشاورزي وارد شده و در آمار ثبت شده است تخمين زده ميشود که تعداد واقعي اين حوادث به بيش از 140000 حادثه ميرسد.اگر شما عمليات زراعي را با دقت و به طور حرفه اي انجام دهيد مي توانيد براحتي از وقوع حادثه در مزرعه تان جلوگيري کنيد.اولويت اول در ممانعت از بروز تصادفاتي است که در تمام مزارع اتفاق مي افتد.از آنجايي که کارهاي کشاورزي به صورتي است که محيط کار و زندگي کشاورز در کنار هم است آگاهي از مسايل ايمني هم براي کشاورزان و هم براي خانواده هاي آنها ضرورت دارد. در اين مقاله سعي بر اين است که نکاتي گفته شود که شما را از خطرات آگاه کند و اساسي ترين راه هاي حذف و اجتناب از آنها ذکر شود.هر چند ممکن است خطراتي در کار کشاورزي وجود داشته باشد که در اينجا ذکر نشده باشد ولي شما بايد از اطلاعات وجزئيات بيشتري در مورد خطرات موجود در تمام مزارع و مزرعه خود آگاه باشيد.اين اطلاعات را مي توانيد از دفترچه راهنماي ماشين آلات به دست آوريد و يا از کارشناسان ادارات کشاورزي و متخصصان ذانشگاهي کمک بگيريد. تراکتورها تراکتور ها پر مصرف ترين ماشين ها در تمام مزارع هستند و بيشتر از هر عامل ديگري باعث صدمات کشنده در مزارع مي شوند . گردش تراکتور و حرکت محور آن باعث بيشترين حوادث کشنده در کشاورزي مي گردد. دلايل ايجاد چنين تصادفاتي عبارتند از: شاخه ها- مجراهاي آب- سوراخ ها يا کنده هاي درخت هدايت تراکتور در سطوح لغزنده- حمل بارهاي سنگين- دور زدن با سرعت بالا- تکان هاي نا مناسب از دست دادن کنترل در اثر کشيدن بار به دنبال تراکتور يا تصا دفات در خيابان. مهمترين راه براي پيشگيري از ايجاد تصادفات با تراکتور اين است که هر تراکتور يک ساختار حفاظتي داشته باشد(ROPS) و کمربند ايمني محفظه بسته شود. سقوط از روي تراکتور ها دومين دليل ايجاد تصادفات است. بسياري از مصدومين کودکان هستند.ناظريني که ديدن آنها براي اپراتور مشکل است نيز در خطر هستند.به همين دليل نبايد به هيچ شخصي جز اپراتور اجازه سوار شدن روي تراکتور را داد. آگاهي از موقعيت تمامي ناظرين و دور نگه داشتن کودکان از محل هاي کار نيز بايد رعايت شود. تراکتور ها و ساير ماشين آلات کاربردي در کشاورزي هميشه بايد مجهز به چراغ ها وابزار روشنايي مناسب باشند. حيوانات حيوانات بزرگ مزرعه مسئول ايجاد بسياري از صدمات در مزارع پرورش حيوانات وتوليد لبنيات مي شوند.گاوهاي نر مي توانند ناگهان به يک شخص حمله کنند و باعث جراحات کشنده اي شوند.بنابراين هرگز نبايد به آنها اعتماد کرد.حيواناتي که تازه وضع حمل کرده اند نيز قويا از کودک جوان خود دفاع مي کنند چنين حيواناتي حتي اگر بسته شده باشند نيز مي توانند به راحتي خود را رها کنند.محل نگه داري حيوانات بايد طوري طراحي شده باشد که کمترين فرصت را براي صدمه زدن به آنان بدهد. انبارها ساختمان انبار هايي مثل انبار دانه واگن هاي حمل دانه سيلو ها و مخازن کود ها نيز مي توانند باعث ايجاد حادثه شوند.هيچ شخصي نبايد در حين تخليه بار در انبار دانه وارد شود.خروج دانه ها به سمت پايين ممکن است باعث کشيده شدن شخص به سمت پايين شود.حرکت دانه ها به سمت پايين مي تواند باعث اغفال و خفه شدن کودکان شود.خطر اصلي سيلو ها به دليل گاز سيلو است که از دي اکسيد نيتروژن ساخته شده است.گاز سيلو به شدت شش و ريه را مي سوزاند و باعث انباشته شدن سيال مرگباري در سيلوها مي گردد. گاز سيلو سنگينتر از هوا مي باشد بنابراين مي تواند جايگزين اکسيژن شده و به جاي آن تنفس شود. حداقل دو تا سه هفته بعد از پر شدن سيلو ها نبايد اجازه ورود به آن داده شود. اين زمان مصادف است با تشکيل حداکثر مقدار گاز سيلو.سيلو ها بايد قبل از ورود تهويه گردند.بسياري از سيلو ها بدون منفذ طراحي شده اند به همين دليل اکسيژن در آنها بسيار کم است. در يک چنين سيلو هايي نبايد بدون ذخيره هوا يا تهويه کامل سيلو وارد شد. انبار کودها نيز در اثر تجزيه کودها گازهايي ايجاد مي کنند.سولفيد هيدروژن دي اکسيد کربن آمونياک و گاز متان از ترکيبات اوليه تشکيل دهنده اين گازها هستند.سولفيد هيدروژن گازي با سميت بالا است . دي اکسيد کربن خفه کننده و آمونياک نيز تحريک کننده و سوزش آور مي باشد.متان مي تواند باعث انفجار گردد.سولفيد هيدروژن و دي اکسيد کربن سنگين تر از هوا هستند و در انبار ذخيره کود در قسمت پايين قرار مي گيرند. بدون ماسک هاي تنفسي نبايد هرگز وارد انبار ذخيره کود شد. بهم زدن کودها نيز باعث جايگزيني گازها شده و براي انسان و حيوان به شدت خطرناک است.انبار کودها بايد در مقابل ورود تصادفي يا غير مجاز افراد کاملا ايمن و حفاظت شده باشد. مواد شيميايي مواد شيميايي زيادي ممکن است در مزرعه استفاده شود.بسته به نوع عمليات اجرايي آنها اين مهم است که دستورالعمل استفاده از آنها( MSDS(Material safety data sheet را مطالعه کنيد.اين برگه خطرات احتمالي ناشي از مصرف اين مواد و ساير اطلاعات مهم مثل نحوه حمل ونقل و دفع آنها را درخود دارد.از قرار گرفتن در معرض موادشيميايي به شکل حاد(شديد- يکبار) و مزمن (مداوم-مدت زمان زياد) بايد اجتناب شود.قرار گرفتن در معرض آفت کش ها به شکل حاد مي تواند منجر به مسموميت هاي کشنده و شديد گردد. بلعيدن تصادفي تميز کننده هاي خط لوله ها و کانال ها توسط بچه ها منجر به سوختگي و مسموميت مي گردد.جريان هواي حاوي انيدراز آمونياک مي تواند باعث کوري گردد.تماس با مواد شيميايي و آفتکش ها ريسک سرطان را بالا مي برد.تماس با مواد شيميايي از طريق بلعيدن(خوردن توسط دست آلوده) تنفس تماس پوستي و تماس از طريق چشم است.وجود ابزارهاي محافظتي شخصي شامل دستکش ماسک لباس مناسب و....در موقع تماس با مواد شيميايي مهم است.انبار مناسب براي ذخيره مواد شيميايي و مراحل دفع آنها بايد با دقت کافي صورت بگيرد تا ازصدمه به کودکان و افراد غير مجاز ومحيط زيست جلوگيري شود. صدمات تنفسي علاوه بر خطرات تنفسي وابسته به مواد شيميايي گازهاي حاصل از کود و سيلو خطرات تنفسي ديگري نيز ممکن است در يک مزرعه وجود داشته باشد.قرار گرفتن در معرض کپکها در سيلو يا غبار دانه ها مي تواند منجر به بيماري هاي تنفسي کوتاه مدت مثل Organic Dust Toxic Syndrome شود. گرد و غبار حاصل از دانه ها در انبار غله باعث برونشيت يا مشکلات تنفسي مي شود.گرد وغبار و يا ساير ذرات ريزي که در ساختمان مخصوص حيوانات مزرعه وجود دارد باعث ايجاد بيماري هاي تنفسي متعددي مي شود.تهويه مناسب و داشتن ابزارهاي حفاظتي مناسب جزو حداقل کارها ي لازم براي جلوگيري از اين گونه صدمات است. سر وصدا قرار گرفتن در معرض صداهاي بلند و دنباله دار به مدت طولاني باعث از دست دادن شنوايي در کشاورزان مي شود. از صداهاي بلند تر از 85 دسي بلdb بايد دوري کنيد. تراکتورهاي بدون محفظه کاهش دهنده صدا اغلب نزديک 100 دسي بل صدا ايجاد ميکنند.اين در حالي است که محفظه هاي قديمي تراکتورها بدون حفاظت کننده هاي مناسب در مقابل صدا بوده و معمولا سطح صدا و لرزش را افزايش مي دهند.سر وصدا حتي اگر قابل تشخيص هم نباشد مي تواند منجر به کاهش شنوايي گردد.آزمايشات نشان داده که کودکاني که در معرض اين صداها هستند دچار کم شنوايي پيش رس مي گردند. خطوط فشار قوي و الکتريسيته خطوط فشار قوي خطر جدي براي اپراتور هايي است که با ماشين هاي بلند کار ميکنند.حرکت مته هاي دستي اطراف خطوط فشار قوي نيز خطر ساز است.بهترين راه براي جلوگيري از مشکل اين است که خطوط فشار قوي را دور از محيط کار نصب يا دفن کنيد.محيط هاي مرطوب اطراف مزارع به اين معنا است که سيم ها جعبه تقسيم برق و صفحه هاي کليد نيز بايد براي اين شرايط مناسب باشند. بچه ها در مزارع به شدت آسيب پذير هستند. وقتي خانه و محل کار در کنار هم باشند بچه ها اغلب به محل کار وارد ميشوند.حدودا 175 تا 300 کودک هر ساله در ايالات متحده در اثر حوادث مرتبط با محيط کار کشاورزي مي ميرند. بچه ها در حال بازي کردن يا قدم زدن داخل مزارع در حالي که والدينشان سرگرم هستند دچار حادثه مي شوند. 0 همچنين در موقع هدايت ماشين آلات يا انجام ساير کارهاي مزرعه در خطر هستند. خيلي مهم است که والدين کار ي را به کودکان محول کنند که با فيزيک آنها و همچنين احساسات و هيجانات آنها سازگار باشد.بچه ها بايد آموزش لازم را براي کاري که به آنها محول مي شود داشته باشند.نبايدبه محل هاي پر خطر وارد شوند.سوار شدن روي تراکتور در حالي که اپراتور با آن کار مي کند بازي کردن در محلهاي کار به نحوي که قابل رويت براي اپراتور نباشند مي تواند حادثه ساز باشد. سر خوردن و افتادن بسياري از کشاورزان در اثر افتادن از نرذبان ها سقف ها درو کن هاي علوفه ياساير مکان هاي بلنددچار حادثه مي شوند بايد نردبان ها در سيلو هائ انبار دانه دور از دسترس اطفال قرار داده شوند تا از استفاده غير مجاز ممانعت گردد.ساختار يا بقاي سقف ها بايد با ابزارهاي مناسب و ايمن ساخته شود.پله ها راه پله ها و محل هاي عبور در اطراف مزارع شامل پله ها و سطوح روي ماشين آلات بايد پاک وتميز نگه داشته شوند تا باعث سر خوردن يا افتادن نشوند. تعميرات نگه داري و ساخت يک کشاورز ممکن است در اثر استفاده نادرست ونگه داري نامناسب ابزارها يا در حين تعمير آنها دچار حادثه شود. استفاده از جک ها و ساير ابزارهاي بلند کننده بدون محکم کردن يا تثبيت آنها مي تواند با عث سقوط کشاورز شود.ابزارهاي محافظتي براي چشم ها و ساير اجزاي بدن ضروري است.گودال ها نيز در صورت عدم تسطيح مي توانند خطر ساز باشند.بايد درحين کار بر روي ساختمان هاي داخل مزارع از داربست و کمر بند ايمني استفاده کرد. خلاصه بر طبق آمار کشاورزي خطرناک ترين صنعت در ايالات متحده است.ممکن است شما روي مقدار زيادي از پول و وقت خود سرمايه گذاري کنيد ويقينا نمي خواهيد با درگير شدن با حوادث جدي سرمايه خود را ازبين ببريد تحقيق و مطالعه روي حوادثي که ممکن است در مزارع اتفاق بيافتد و حذف يا کاهش آنها مهمترين چيزي است که شما نياز داريد.آموزش درست تمام کساني که در مزارع کار مي کنند حتي اعضاي خانواده نيز ضروري است.اين مقاله تنها براي شروع است شما بايد دستورالعمل ماشين آلات کشاورزي را مطالعه کنيد و راهنمايي هاي کافي از کارشناسان دريافت نماييد. تاريخچه اي كوتاه از سازه كشت با توجه به رشــــــد روز افــزون جمعيت و پيشـــرفتهاي همه جانبه علوم در زمينه تامين غذا و بهداشت و سلامت انسان،علم كشاورزي نيز در زمينههايي منجمله مكانيزاسيون توسعه يافته و هـــر روزه در جهـت افزايش بهرهوري و توليد محصولات بيشتر و بهتر در واحد ســطح نياز به ماشين آلات پيشرفته تر و دقيقتر اجتناب ناپذيرميباشد.در اين راستا شــرکت سازه کشت بوکان از سال 1369 با تاسيس کارخانه توليد ماشـينهاي کشـاورزي شروع به کار نمود واز همان اوايل با در نظرداشتن توليد ادوات خاک ورزي جـديد و پيشرفته اقدام به توليد گاوآهنهاي سه خيش و چهار خيش برگرداندار سوار نمود و با اخذ اســـــتاندارد کيفيت(تاييديه مرکز آزمون ماشينهاي کشاورزي کــرج)وابســته به وزارت جــهاد کشاورزي براي گاو آهن سه خيش چرخدار يکطرفه شروع به تولــيد اين نوع گاوآهن نمود که امــــروز انواع گاوآهــنهاي يکطرفه برگـــرداندار ســــوار سه خيــش و چهارخـيش و پنج خيش براي تراکتورهاي با قدرت 65 اسب بخار به بالا را توليد مي نمايد. از آن پـــس با پيــشـرفت تکــنولوژي در ســـيستم گاوآهنها شروع به طــــراحي و توليد انواع گاوآهنهاي دو طرفه برگرداندار سوار نموديم و با اخذ تاييديه کيفيت و استاندارد از مرکز آزمون ماشينهاي کشاورزي وزارت جهاد كشاورزي شروع به توليد انبوه اين نوع گاوآهن نموديم و کارشــناسان اين شرکت با بررسي و تحــقيق مداوم روي شرايط و نوع خاکهاي مناطق ايران سيستمهاي اين نوع گاوآهن را با شرايط موجود کشور تطبيق نموده اند . هم اکنـون شرکت ســازه کــشت براي مدلهاي مختلف تراکتورهاي داخلي و خارجي با 120 اســــب بخار به بالا انواع گاوآهنهاي دوطرفه 3خيش و 4خيش و 5خيش را با بالاترين کيفيت توليد مي نمايد.شايان ذکر است توليدات ما در تمام مدلها داراي گارانتي يکـساله و خدمات پس از فــــروش ده ساله بوده و نمايندگيهاي اين شرکت در اکثراستانهاي کشورمشغول به فعاليت ميباشند. تصوير تاييديه گاوآهن سه خيش دوطرفه تصوير تاييديه گاوآهن چهار خيش دوطرفه اضافه مي شود که سازه کشت در سال 2005 با شرکت اوروم سوئد جوينت گرديد و با اخذ نمايندگي انحصاري از شرکت نامبرده، در ايران گستره فعاليت آن بسيار متنوع گرديد و با شروع به توليد مشترک با گروه عظيم KongSkilde و کمپاني ?verum سوئد اميد است با بالا بردن کيفيت و تنوع بي نظير توليدات خود بخش بزرگي از دستگاههاي مورد نياز مکانيزاسيون کشور را تحت پوشش قرار داده و بهينه سازي در زمينه مکانيزاسيون را تحت الشعاع قرار دهيم و با توليدات مشترک با کمپانيهاي مشهور دنبا در قضيه اشتغالزايي و بهبود کيفيت محصولات نقش مهمي ايفا نمائيم. مذاكرات كشاورزي و مصوبات آن در سازمان تجارت جهاني پيوستن به سازمان تجارت جهاني فرصتي است كه تنها در صورت درك واقعي از مفاهيم آن نصيب كشورهاي عضو ميشود و در غير اين صورت به دليل ايجاد فضاي رقابتي، كشورهايي كه قيمت تمام شده محصول در آنها بالا است، نه تنها مجال خودنمايي و عرضه محصولات توليديشان را نمييابند، بلكه دچار سردرگمي دوچندان در اقتصاد كشاورزي خود ميگردند. مطلب ذيل كه در دو بخش تهيه و تدوين شده، به طور مفصل به موافقتنامه كشاورزي و مصوبات مربوط به آن در سازمان تجارت جهاني و تبيين مفاد كلي مذاكرات دور اروگوئه ميپردازد و در قسمت دوم كه در شماره آينده به چاپ خواهد رسيد، يارانهها در موافقتنامه كشاورزي به بحث گذاشته ميشود. اين مطلب حاوي اطلاعات مفيدي بخصوص براي مديران و فعالان صنايعي است كه ميخواهند بدانند در صورت پيوستن كشور به سازمان تجارت جهاني، قوانين، ضوابط و مقررات توليد و صادرات محصولات كشاورزي چگونه خواهد بود. مذاكرات دور اروگوئه و توافقات مهم آن سازمان تجارت جهاني (W.T.O) امروزه با 149 عضو به صورت يك تشكيلات بسيار وسيع در دنيا شكل گرفته است، حاصل بيش از 50 سال مذاكرات تجاري بين كشورهاي جهان است كه پس از پايان جنگ جهاني دوم در سال 1946 در لندن شروع و طي هشت دوره مذاكرات تا سال 1994 ادامه يافت كه آخرين دور آن به مذاكرات دور اروگوئه معروف است.(1) مذاكرات دور هشتم در سپتامبر سال 1986 شروع و تا سال 1994 خاتمه يافت كه از طولانيترين و مهمترين دور مذاكرات كشورهاي عضو گات بوده است، و حاصل آن مجموعهاي از موافقتنامهها، تفاهمنامه و ساير اسناد حقوقي است كه به صورت مجموعهاي واحد به تصويب اعضا رسيده است. يكي از مصوبات اين دوره مذاكره، تاسيس سازمان تجارت جهاني (W.T.O) بود. يعني بيش از 50 سال تلاش دولتها در اين دوره به ثمر رسيد و (W.T.O) جايگزين (GATT) گرديد. (2) از اهداف مهم مذاكرات دور اروگوئه آزادسازي بيشتر تجارت، تقويت نقش گات و تدوين قواعد و مقررات چند جانبه بود. در مجموع توافقاتي كه در مورد محصولات كشاورزي در اين دور به امضا رسيده است ميتوان به دو موافقتنامه و يك تصميمگيري اشاره نمود. 1- موافقتنامه راجع به كشاورزي. 2- موافقتنامه راجع به اعمال اقدامات بهداشتي مربوط به انسانها، حيوانات و نباتات. 3- تصميم وزرا راجع به اقدامات مربوط به اثرات منفي احتمالي برنامههاي اصلاحي بر كشورهاي در حال توسعه و توسعه نيافته واردكننده مواد غذايي. در اين راستا از مهمترين توافقات در موافقتنامه كشاورزي عبارتند از: الف) توافقات صورت گرفته در زمينه دسترسي به بازار در بخش كشاورزي ب) كاهش حمايتهاي داخلي از طريق كاهش ميزان كلي حمايت (AMS) ج) كاهش يارانههاي صادراتي و واردات يارانهدار اشاره نمود. (3) الف: توافقات صورت گرفته در زمينه دسترسي به بازار در بخش كشاورزي توافقات صورت گرفته در موافقتنامه كشاورزي را ميتوان به سه گروه كلي تقسيم نمود كه قسمت اول در ارتباط با از ميان برداشتن موانع تجاري و يا به عبارت ديگر در بردارنده موضوعات مرتبط با اقدامات مرزي است كه تحت عنوان دسترسي به بازار مطرح شد. بر اين اساس تمامي اعضا بايد مراحل زير را براي بهبود فرصتهاي دسترسي به بازار داخلي در قبال ساير اعضا، به انجام برسانند. 1- تعرفهاي كردن موانع غير تعرفهاي در اين مرحله و به منظور ايجاد شفافيت لازم در بازار محصولات كشاورزي بايد تمامي موانع غير تعرفهاي شامل محدوديتهاي مقداري، مالياتهاي متغير وارداتي، اعطاي مجوز وارداتي، محدوديتهاي داوطلبانه صادراتي، ادامه اقدامات تعرفهاي از طريق شركتهاي تجاري دولتي و ساير اقدامات به عمل آمده در مرزها به غير از حقوق گمركي معمول را با محاسبه معادلهاي تعرفهاي آنها و اضافه نمودن اين ارقام به تعرفههاي قبلي، به موانع تعرفهاي تبديل نمايند. بدين طريق اولا در عين حال كه از اين محصولات در مقابل محصولات خارجي حمايت به عمل ميآيد، اين حمايتها تنها از طريق تعرفهها صورت ميگيرد و تمامي موانع غير تعرفهاي حذف ميگردند و ثانيا گشايش تدريجي بازارها بر روي محصولات كشاورزي ساير كشورها راحتتر انجام ميپذيرد. 2- تثبيت تعرفهها پس از اينكه يك عضو تمامي محدوديتهاي غير تعرفهاي خود را حذف كرد و معادل آنها را به تعرفهها اضافه نمود، اين تعرفههاي جديد در جدول امتيازات آن كشور درج ميشوند و به عنوان حقوق توافق شده در نظر گرفته ميشوند و بدين طريق هيچ كشوري حق ندارد كه اين تعرفه را افزايش دهد. 3- كاهش تعرفهها پس از اينكه تعرفهاي كردن و تثبيت تعرفهها صورت پذيرفت، تمامي كشورهاي عضو، به منظور بهبود فرصتهاي دسترسي به بازار بايد اين تعرفهها را كاهش دهند. از ابتداي سال 1995 پيشنهاد شد براي كشورهاي توسعه يافته اين تعرفهها بايد در يك دوره شش ساله به ميزان 36 درصد و براي كشورهاي در حال توسعه در يك مدت زمان 10 ساله، به ميزان 24 درصد كاهش يابد، اين كاهشها بايد در مورد هر محصول كشاورزي به گونهاي به انجام برسند كه در نهايت ميانگين توافق شده در جدول امتيازات (36 يا 24 درصد كاهش) براي كل بخش كشاورزي حاصل گردد. با اين اقدام به اعضا اجازه داده شده است كه كاهش تعرفه بين محصولات مختلف را به گونهاي صورت دهند كه از محصولاتي كه اهميت بيشتري دارند حمايت بيشتري صورت گيرد و كاهش تعرفهها به گونهاي باشد كه ميانگينهاي ذكر شده حاصل گردد. البته در اين زمينه شرطي برقرار است، بدين صورت كه حداقل كاهش تعرفهها در مورد هر قلم كالاي كشاورزي براي كشورهاي پيشرفته 15 درصد و براي كشورهاي در حال توسعه 10 درصد در نظر گرفته شده است. بر اين اساس يك كشور توسعه يافته نميتواند تعرفه يك محصول را كمتر از 15 درصد و يك كشور در حال توسعه نميتواند تعرفه وضع شده بر يك محصول را كمتر از 10 درصد كاهش دهد. در جريان تعرفهاي كردن و كاهش تعرفهها بايد نكات زير را مدنظر قرار داد. حداقل فرصت دسترسي به بازار در جريان رفع موانع تعرفهاي و تبديل آنها به تعرفه در برخي موارد موانع غير تعرفهاي آنقدر زياد بود كه نرخ تعرفهها پس از تبديل تا 800 درصد افزايش يافت كه حتي پس از كاهش 36 درصدي در طول دوره شش ساله، باز هم اين تعرفه چيزي در حدود 500 درصد ميشود و در اين سطح تعرفه هيچ محصولي نميتواند وارد كشور شود و در واقع هيچگونه دسترسي به بازار داخلي وجود ندارد؛ در اين شرايط اين كشورها بايد تعرفهها را تا حدي پايين آورند كه حداقل دسترسي را به ساير اعضا بدهند و بر اين اساس كشوري كه قبلا (دوره 88-1986) هيچ وارداتي نداشته، واردات يك محصول كمتر از 3 درصد از بازار را به توليدكنندگان خارجي بدهد و تا پايان دوره اين دسترسي را به 5 درصد برساند و اگر دسترسي در دوره پايه بيش از 3 درصد و كمتر از 5 درصد بوده بايد در طول دوره اجرا حداقل 5 درصد فرصت دسترسي به ساير اعضا داده شود. مقررات حفاظتي ويژه در بسياري از مواقع لازم است كه يك كشور به منظور مقابله با مشكلاتي كه براي يك محصول به وجود ميآيد اقدام به وضع تعرفههاي اضافي نمايد. و به عبارت ديگر از آن محصول حفاظت ويژه به عمل آورد. به همين منظور در جدول امتيازات هر عضو در بخش كشاورزي تعدادي از امتيازات با علامت (SSG) مشخص شدهاند كه در اين موارد از آنها استفاده ميشود كه اين بيانگر استفاده از تعرفههاي بالاتر در شرايط خاص ميباشد. هر كشوري كه ميخواهد از گارد حفاظتي ويژه استفاده نمايد بايد شروطي را رعايت كند كه عبارتند از: الف) تنها در صورتي ميتوان SSG استفاده نمود كه ميزان حداقل دسترسي رعايت شده باشد و به عبارت ديگر واردات اين محصول بيش از 3 درصد كل مصرف داخلي باشد. ب) اين حقوق گمركي اضافي، در قالب SSG تنها براي يك سال مورد استفاده قرار گيرد. ج) استفاده از اين حقوق اضافي (تعرفه اضافي) تنها تا سطح يك سوم تعرفه معمول بر آن كالا امكانپذير باشد. علاوه بر اين زماني كه قيمت وارداتي يك محصول كاهش مييابد تعرفه درصدي نيز اثرگذاري كمتري خواهد داشت در اين موارد ميتوان از SSG براي افزايش قدرت رقابت استفاده نمود. اين كاهش قيمت وارداتي كالا ميتواند ناشي از تغيير در ارزش پول ملي، تغيير در قيمت جهاني كالا يا تغيير در هزينههاي حمل و نقل و بيمه باشد. با اين حال بايد در اين زمينه نكاتي را در نظر داشت كه عبارتند از: الف) اگر تفاوت بين قيمت وارداتي جديد و قيمت شروع (قيمت در نظر گرفته شده در سال 1995) كمتر يا مساوي ده درصد قيمت شروع باشد، نبايد هيچ حقوق اضافي وضع گردد. ب) اگر تفاوت بين اين دو قيمت بيش از 10 درصد و كمتر از 40 درصد قيمت شروع باشد، حقوق اضافي قابل وضع عبارت است از 30 درصد ميزان تفاوت قيمت مازاد بر 10 درصد يعني اگر تفاوت 30 درصد باشد اين كشور ميتواند 6 درصد تعرفه اضافه وضع نمايد. ج) اگر تفاوت بيش از 40 درصد و كمتر از 60 درصد باشد، حقوق اضافي قابل وضع برابر با 50 درصد تفاوت مازاد بر 40 درصد، به علاوه تعرفه اضافي بند پيش خواهد بود. د) اگر تفاوت بيش از 75 درصد قيمت شروع باشد، حقوق اضافي قابل وضع برابر با 90 درصد ميزان تفاوت مازاد بر 75 درصد، به علاوه تعرفه اضافي بندهاي (ب) و (ج) خواهد بود. SSG در ارتباط با محصولات فاسد شدني و فصلي در ارتباط با محصولات فاسد شدني و فصلي ميتوان از گارد حفاظتي ويژه استفاده نمود اما دوره زماني كوتاهتري براي استفاده از اين حقوق اضافي، در ارتباط با اين محصولات در نظر گرفته شده، به عبارت ديگر اين حقوق تنها تا زماني قابل كاربرد است كه مانع از خرابي محصول داخلي گردد و نرخها نيز قابل تغيير خواهند بود. حفظ شفافيت در زمان استفاده از SSG تمامي اعضا بايد استفاده از تعرفههاي اضافي را به صورت كاملا شفاف انجام دهند. بر اين اساس بايد ظرف 10 روز اين اقدام را از طريق كميته كشاورزي به اطلاع همه اعضا برساند. مصونيت SSG از مقررات مربوط به موافقتنامه حفاظتها بر اساس موافقتنامه راجع به حفاظتها هر عضوي كه ميخواهد از اقدامات حفاظتي استفاده نمايد بايد با رضايت ساير اعضاي مرتبط با اين محصول اين كار را انجام دهد و امتيازاتي معادل آن به اعضاي مورد نظر اعطا نمايند. اما در مورد محصولات كشاورزي در زمان استفاده از SSG هيچ لزومي نيست كه اين مراحل طي شود و تنها به منظور حفظ شفافيت كافي است كه آنها را مطلع نمود. (4) ب: توافقات صورت گرفته در زمينه كاهش ميزان حمايت داخلي دومين ركن عمده نظامات توافق شده در موافقتنامه كشاورزي مربوط به تعهد كشورهاي عضو در زمينه كاهش حمايتهاي داخلي از توليدكنندگان محصولات كشاورزي است. اين حمايت داخلي كه در سطح وسيعي توسط كشورهاي جهان مورد استفاده قرار ميگيرد و انحراف زيادي را در تجارت محصولات كشاورزي به وجود آورده است، شامل كليه اقداماتي است كه به منظور حفظ قيمتهاي توليدكننده در سطوحي فراتر از سطح غالب در تجارت بينالمللي و كاهش هزينههاي توليد داخلي، اعمال ميشوند، كه در موافقتنامه كشاورزي قسمت اول تحت عنوان حمايت از طريق مديريت و كنترل قيمت و قسمت دوم تحت عنوان استفاده از يارانه نامگذاري شده است، در اين ارتباط موافقتنامه كشاورزي با تركيب اين دو شيوه حمايتي و كمي تغيير در آن ابزاري را ارايه كرده كه از طريق آن ميتوان ميزان حمايت داخلي را به دست آورد كه به (AMS) معروف شده است.