چرا آمار مبتلايان به ايدز در بين زنان و دختران بيشتر است؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چرا آمار مبتلايان به ايدز در بين زنان و دختران بيشتر است؟ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
چرا آمار مبتلايان به ايدز در بين زنان و دختران بيشتر است ؟
حدود نيمي از افرادي كه با ويروس HIV زندگي مي‌كنند را زنان و دختران تشكيل مي‌دهند و نسبت آلودگي در ميان زنان در حال افزايش است. در كشورهايي كه به شدت تحت تاثير همه گيري قرار دارند، زنان و دختران ‌١٥ تا ‌٢٤ سال حدود ‌٦٤ درصد آلوده‌شدگان را تشكيل مي‌دهند.

وزارت بهداشت اعلام كرد: دختران و زنان به نسبت مردان و پسران بيشتر در خطر ابتلا قرار دارند. تحقيقات نشان داده احتمال ابتلاي زنان به HIV حدود ‌٥/٢ برابر بيشتر از مردان است. در كشورهاي جنوب صحراي آفريقا، زنان و دختران جوان دو برابر بيشتر از مردان در معرض ابتلا قرار دارند. حتي در برخي مناطق،‌ تعداد زنان مبتلا شش برابر مردان است. در مناطقي از آفريقاي شرقي و جنوبي، بيش از يك سوم دختران جوان حامل HIV هستند. اين روند در برخي كشورهاي حوزه كارائيب هم قابل مشاهده است. ساختار بدني زنان به گونه‌اي است كه خطر انتقال از يك مرد آلوده به يك زن دو و نيم برابر حالت عكس است.با اينحال زنان براي حفاظت از خود نياز به همكاري مردان دارند. علاوه بر آن در سراسر دنيا مسائل اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي مشابهي وجود دارد كه امكان حفاظت از خود را از زنان سلب مي‌كند. راهكارهاي اصلي براي توانمند كردن زنان در مبارزه با ايدز شامل بهبود روشهاي پيشگيري، آموزش، مبارزه با خشونت، حفظ حقوق اجتماعي و كاستن از بار مراقبت بيماران مي‌شود.

كشورهايي كه بتوانند گسترش HIV در زنان را مهار كنند، گسترش اين بيماري را در كل جامعه مهار كرده‌اند. در اولين سالهاي اپيدمي،‌ عمده افراد مبتلا به HIV را مردان تشكيل مي‌دادند. در سال ‌١٩٩٧ زنان ‌٤١ درصد آلوده شدگان را به خود اختصاص دادند و در حال حاضر نزديك به ‌٥٠ درصد افراد آلوده زنان هستند. در روسيه با ‌٨٠٠ هزار مورد HIV مثبت، نسبت زنان آلوده به كل موارد از يك به چهار در سال ‌٢٠٠١ به نسبت يك به سه در سال ‌٢٠٠٢ افزايش يافته است. بالاترين ميزان آلودگي در آفريقاي جنوب صحرا ديده مي‌شود. نزديك به ‌٦٠ درصد افراد آلوده در اين منطقه زنان هستند همچنين ‌٧٥ درصد موارد آلودگي سنين ‌٢٤-15 سال را دختران تشكيل مي‌دهند. در كشورهاي جنوب و جنوب شرقي آسيا زنان كمتر از ‌٣٠ درصد موارد آلودگي را بخود اختصاص داده‌اند. بر اساس آمار منتشر شده افزايش خفيفي نسبت به سال ‌٢٠٠١ مشهود است. گزارش اخير از يمن نشان داده هفت درصد زناني كه مبادرت به فحشا مي‌كنند HIV مثبت هستند.

براي روشن شدن نقش دقيق فحشا در گسترش HIV در اين منطقه، نياز به مطالعات گسترده در بين اين زنان، مشتريان آنها و در مرحله بعد همسران اين مشتريان وجود دارد. در آمريكا نيمي از ‌٤٠ هزار مورد آلودگي جديد سالانه، ‌مربوط به زنان آفريقايي، آمريكايي است و علت اصلي مرگ و مير زنان ‌٢٥ تا ‌٣٤ ساله آفريقايي - آمريكايي ابتلا به ايدزست. بسياري از اين زنان رفتارهاي پر خطر ندارند، ولي آلودگي را از طريق روابط جنسي حفاظت نشده با هسمران خود كه به تزريق مواد مخدر يا همجنس بازي مبادرت مي‌ورزند دريافت نموده‌اند.دختران كمتر از پسران امكان آن را دارند كه وارد مدرسه شوند. در بعضي از مناطق فقيرنشين كه امكان مالي تحصيل براي همه وجود ندارد والدين ترجيح مي‌دهند از ميان فرزندان خود پسران را انتخاب كنند. تصور بسياري از خانواده‌ها اين است كه دختران فقط بايد ازدواج كنند، تشكيل خانواده بدهند و در خانه به كار بپردازند. در بسياري از جوامع، دختران از نظر موقعيت اجتماعي در شرايط پايين‌تري قرار دارند و بار كارهاي خانه به عهده آنهاست در حالي كه دسترسي به همه منابع، حتي غذا براي آنها كمتر از پسرهاست.بار نگهداري والدين بيمار و بچه‌هاي كوچكتر خانواده بر دوش آنها گذاشته مي‌شود و همين امر باعث مي‌شود آنها نتوانند وارد مدرسه شوند. اين مساله در مناطقي كه به شدت گرفتار ايدز شده‌اند به نحو بارزي مشهود است.

در حاليكه وارد هزاره جديد شده‌ايم ‌١٠٤ ميليون نفر از كودكاني كه بايد وارد مدرسه شوند نتوانسته‌اند تحصيلات خود را شروع كنند، از مجموع اين تعداد ‌٥٧ درصد دختر هستند. آمار نشان مي‌دهد در كشورهايي كه شيوع HIV/ ايدز بالاست ظرف دهه گذشته ورود دختران به مدرسه كمتر شده است. يكي از دلايل آن نگهداري از والدين بيمار و بچه‌هاي كوچكتر است. تحقيقات نشان داده است در رابطه با چگونگي محافظت از خود در برابر ابتلاي به اين بيماري، آگاهي دختران نسبت به پسران در سنين ‌١٥ تا ‌١٩ سالگي بسيار كمتر است. رفتن به مدرسه محافظت كننده است و آموزش در مدارس نقش كليدي در دفاع در برابر عفونت HIV و پيامدهاي آن دارد. رفتن به مدرسه و دريافت هرگونه خدمات آموزشي باعث افزايش آگاهي و مهارت‌هاي دختران مي‌شود.

هرچه طول مدت تحصيل دختران در مدرسه بيشتر باشد آموزشهاي بيشتري در رابطه با مهارت‌هاي زندگي و همچنين مسائل جنسي كسب كرده، بهتر مي‌توانند اولين تماس جنسي خود را به تاخير بيندازند. جهت اطمينان از حضور دختران در مدارس بايد به مردم آموزش دهيم كه دختران خود را به مدرسه بفرستند و اطمينان داشته باشند مدرسه محيط سالمي است كه مي‌تواند آنها را به نحو مطلوبي حفظ كرده و به آنها ياد بدهد چگونه از خود محافظت كنند. براي اين منظور بايد تحصيل اريگان باشد. شواهد نشان مي‌دهد حتي در شرايط فقر شديد رايگان كردن تحصيل باعث مي‌شود امكان تحصيل براي قشر وسيع تري از مردم به خصوص دختران فراهم شود. اين مسئله در رابطه با تحصيلات دوره متوسطه به نحو بارزتري مشهود است. ضروري است كه مدرسه محيطي امن و خالي از خشونت و تبعيض باشد. استفاده از محرك‌هايي مثل ايجاد صندوق خيريه و توزيع غذاي رايگان در مدارس مي‌تواند در بعضي از مناطق فقير نشين موفق واقع شده. باعث افزايش تعداد دانش آموزان بخصوص دختران شود.

خشونت عليه زنان و HIV/AIDS
خشونت عليه زنان يكي از مشكلات جهاني سلامت است و اين مساله باعث افزايش آسيب پذيري زنان مي‌شود. خشونت خانگي يكي از مهمترين دلايل آزار زنان در بيشتر كشورهاي جهان است كه طيف وسيعي از مشكلات سلامت جسمي، رواني و جنسي را بجاي مي‌گذارد. تجاوز و خشونت جنسي بر عليه زنان درجهان اخيرا افزايش يافته است. علاوه بر آن تجارت سكس و ساير اشكال سو استفاده‌هاي تجاري باعث افزايش آسيب پذيري زنان در مقابل HIV شده است. ترس از خشونت باعث مخفي كاري و در نتيجه عدم دسترسي زنان به اطلاعات، تست HIV، پيشگيري، خدمات مشاوره و درمان مي‌شود. اين مسئله عملا با انگ ناشي از HIV در ارتباط است. بين ‌٢٠ تا ‌٤٨ درصد از دختران ‌١٠ تا ‌٢٥ ساله گزارش كرده‌اند كه اولين تماس جنسي شان به اجبار بوده است. خطر تنها به زنان جواني كه رابطه جنسي خارج از محدوده ازدواج دارند محدود نمي‌گردد. حتي زنان جواني كه تنها با همسرانشان ارتباط جنسي دارند نيز در معرض خطر قرار دارند.

استفاده از كاندوم در ارتباطات زناشويي به عنوان يك راه پيشگيري كمتر مورد توجه قرار مي‌گيرد. در يك مطالعه در زامبيا، فقط ‌١١ درصد از زنان معتقد بودند كه مي‌توانند از همسرانشان درخواست استفاده از كاندوم بكنند، حتي اگر ثابت شده باشد كه آنان نسبت به همسران خود وفادار نبوده‌ يا HIV مثبت هستند. طي شش سال جنگهاي داخلي كنگو نزديك به ‌٤٠ هزار زن و دختر مورد سوء استفاده جنسي قرار گرفتند.اين در حاليست كه هر روز بر تعداد قربانيان ايدز افزوده مي‌شود. تعدادي از اين قربانيان دختران نوجوان هستند كه برخي بيش از بيست بار مورد سوء استفاده جنسي قرار گرفته‌اند. به گزارش سي.ان.ان طي جنگ در جمهوري دموكراتيك كنگو از سال ‌٢٠٠٣ و آغاز جنگ تا كنون موارد خشونت و سوء استفاده‌هاي جنسي در اين كشور رو به افزايش بوده است. با وجود اينكه خشونت عليه زنان ادامه دارد بهر حال برنامه‌هاي اميد بخشي براي مقابله وجود دارد.

واكنش و پاسخ فراگير در مقابل خشونت عليه زنان و HIV/ ايدز بايد شامل موارد ذيل باشد
- هدايت برنامه مبارزه با خشونت در سطح جهاني، ‌ملي و منطقه‌اي براي ارائه عملكردي كه منجر به تغيير خشونت عليه زنان شود. - انتشار شواهدي كه نشان دهد خشونت عليه زنان چه هزينه‌هاي اقتصادي و سلامتي را به دنبال دارد و ارتباط آن با HIV/ ايدز را مشخص نمايد. - افزايش فعاليتهايي كه باعث بهبود و پيشرفت آموزشها و قوانين موجود مي‌شود، در سطح ملي و منطقه‌اي،ناديده گرفتن حق مالكيت زنان و ايدزدر تمام جهان حق مالكيت در اسناد حقوقي و ملي و بين‌المللي گرامي داشته شده است اما علي‌رغم توسعه قوانين در زمينه اموال و ارثيه، حق زنان و دختران به ويژه در كشورهاي در حال توسعه ناديده گرفته مي‌شود.در كشورهايي كه حق مالكيت زنان بر خانه و زمين رسميت ندارد، آنان با محدوديت‌هاي اقتصادي، فقر، عدم امنيت فردي و بي خانماني مواجه مي‌شوند. فقر همچنين رفتارهاي پر خطر مانند تن فروشي در مقابل غذا، مسكن و پول را در زنان تشديد مي‌كند. در بسياري كشورها ازدواج باعث تامين حقوق زنان مي‌شود ولي اگر تأهل خاتمه يابد اين حقوق هم از بين مي‌رود. در كشورهايي كه قوانين حمايتي وجود دارد به دلايلي مانند بي سوادي و يا عدم دسترسي به وكلا زنان از حقوق خود بهره مند نمي‌گردند. در حاليكه حق مالكيت براي زنان به طور عام اهميت دارد اما HIV / ايدز اهميت آن را دو چندان مي‌كند. - در يك مطالعه در اوگاندا از ‌٢٩ بيوه مبتلا به ايدز ‌٩٠ درصد آنان دچار گرفتاري حقوقي براي حفظ اموالشان شده و ‌٨٨ درصد آنان در مناطق روستايي قادر به تامين نيازهاي خود بوده‌اند. شواهد بسياري در دست است كه در صورت تقويت حق مالكيت زنان، اثرات نفي اقتصادي ايدز در آنان تخفيف خواهد يافت.

نكات كليدي براي موفقيت در اين امر عبارتند از
‌١ - ثبت حق مالكيت زنان بر خانه و زمين و يا تضمين مالكيت استيجاري زنان در مناطق با شيوع بالاي HIV و ايدز.‌

٢ - آموزش براي ارتقاء آگاهي عموم جامعه به ويژه سياستگذاران و خيرين.‌

٣ - انجام اصلاحات لازم در قوانين‌.

٤ - فراهم كردن امكانات لازم براي طرح دعاوي و دادخواهي و دسترسي بيشتر زنان به ساختار قضايي.‌

٥ - حمايت از حق مالكيت براي كودكاني كه در اثر ايدز بي سرپرست شده‌اند.

زنان و وظيفه مراقبت از بيماراندر سراسر جهان بار مسؤوليت خدمات داخل منزل و مراقبت از افراد خانواده بر دوش زنان است. مسأله ايدز بر شدت اين بار افزوده است. فقر و كمبود سيستم‌هاي ارايه دهنده خدمات بهداشتي درماني شدت اين بار را به يك مرحله بحراني رسانده و در آينده عواقب مخرب اجتماعي، اقتصادي و بهداشتي آنرا بيشتر مشاهده خواهيم كرد. ارزش زمان، نيرو و منابع لازم براي اين شغل بدون دستمزد و سهم آن در اقتصاد كل جامعه بر همگان شناخته شده است. طبيعي است كه اشتغال به اين فعاليت از توانايي آنان در شركت كردن در فعاليت‌هاي درآمدزا خواهد كاست. اين امر نه تنها براي خود زنان بلكه براي كل اعضا خاواده مضر خواهد بود.ايدز باعث زنانه شدن چهره فقر گرديده است. ‌٩٠ درصد خدمات مراقبت از بيمار در داخل خانه ارائه مي‌شود. اغلب زناني كه اين مسؤوليت را بر دوش دارند نه آموزش لازم را ديده‌اند نه به ساده‌ترين وسايل حفاظتي نظير دستكش و غيره دسترسي دارند، در بسياري از موارد حتي از غذا يا هزينه آموزش فرزندان نيز برخوردار نيست. اين فشارها اغلب منجر به بي‌توجهي زنان نسبت به سلامت خود مي‌شود. زماني كه ايدز افراد در سنين كار خانواده را بيمار مي‌كند يا از بين مي‌برد، زنان مسن مجبور به برگشت به محيط كار مي‌شوند و دختران نوجوان تحصيل خود را قرباني مراقبت از اعضا بيمار خانواده خواهند كرد. رشد آثار مخرب اپيدمي ايدز نشان مي‌دهد كه خدمات بايد نه تنها فرد بيمار بلكه ساير اعضا خانواده را در بر گيرد. تمركز از مراقبتهاي بهداشتي بايد برداشته شده متوجه تامين بيمه، كمكهاي غذايي، هزينه تحصيل و ايجاد اشتغال براي بازماندگان و اعضا خانواده بيماران شود. بسياري از كشورها در جلب مشاركت مردان در انجام اين فعاليت‌ها موفق بوده‌اند.

بهترين اقداماتي كه مي‌توان براي مقابله با اين مشكلات انجام داد از اين قرار است
روشن كردن گستردگي تاثيرات اقتصادي، اجتماعي ناشي از اين اشتغال بدون مزد براي خود زنان و جامعه‌اي كه در آن زندگي مي كنند. تشويق سياستگزاران ملي و بين‌المللي، خانواده‌ها و جوامع براي تقويت و گسترش برنامه‌هاي حفاظت و حمايت از مراقبت كنندگان در سطح خانواده و جامعه.تلاش براي تغيير فرهنگ موجود براي ايجاد برابري بين زنان و مردان در قبول مسئوليت مراقبت از بيماران.برنامه‌هاي درماني براي بيمارانمرگ ‌٣٠ ميليون نفر و ابتلا ‌٤٠ ميليون نفر به HIV/AIDS طي دو دهه اخير، WHO و UNAIDS را بر آن داشت تا در روز جهاني ايدز سال ‌٢٠٠٣ ميلادي، جزئيات برنامه اجرايي ‌٣ تا ‌٥ را در خصوص امكان تامين درمان ضد رتروويروس براي سه ميليون نفر تا پايان سال ‌٢٠٠٥ را اعلام نمايند.در كشورهاي فقير قريب به شش ميليون نفر آلوده به HIV/AIDS نيازمند دريافت درمان ضدرتروويروسي هستند در حالي كه تنها حدود چهارصد هزار نفر تحت پوشش اين درمان قرار گرفته‌اند.

به عبارت ديگر كمتر از ‌٨ درصد نيازمندان به اين درمان، دارو دريافت مي‌كنند. زنان نزديك به نيمي از موارد نيازمند درمان را تشكيل مي‌دهند در اكثر مناطق جهان، زنان كمتر از مردان به مراقبت و درمان دسترسي دارند. مردان به دليل اشتغال، امكانات بهتري براي پرداخت هزينه‌هاي درمان و برخورداري از بيمه دارند. از طرف ديگر انگ، تبعيض و خشونت ناشي از HIV در زنان شديدتر بوده، وحشت از آن باعث مي‌شود زنان از دريافت خدمات مشاوره، تشخيص و حتي درمان پرهيز كنند. در برخي از كشورهاي آفريقايي از هر ‌٥ نفر زني كه به درمانگاه بارداري مراجعه مي‌كنند يك نفر آلوده به HIV است. تنها در سال ‌٢٠٠٣ ميلادي، ‌٧٠٠ هزار مورد آلودگي نوزاد رخ داده كه اين رقم ‌١٤ درصد كل موارد جديد را تشكيل مي‌دهد. در حالي كه براحتي از طريق درمان مادران قابل پيشگيري بوده است. سازمان جهاني بهداشت تاكيد خاصي روي برنامه‌هاي درمان براي زنان داشته و اعتقاد دارد زنان بايد ‌٥٠ درصد موارد تحت درمان را تشكيل دهند و كشورها بايد از طريق تقويت برنامه‌هاي مراقبت مادران به اين مهم دستيابي پيدا كنند.

/ 1