صلح در خانواده را بیاموزیم! نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صلح در خانواده را بیاموزیم! - نسخه متنی

مریم احمدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
صلح در خانواده را بياموزيم!

مريم احمدي شيرازي
صلح مقوله اي خارج از زندگي نيست. هر چه با زندگي سر و کار دارد. با صلح هم سر و کار دارد به طوري که نبود صلح يعني نبود زندگي و بودن صلح يعني امکان وجود زندگي.
صلح رابطه ي مستقيمي با امنيت دارد. امنيت يعني بودن در شرايطي که انسان بتواند آن را شناسايي کند و پيش بيني کند و با امور قطعي در آن روبرو باشد. امور قطعي مثل مقررات و قوانين معين و مناسب و قابل اجرا نه زور و فشار و تهديد. محيطي که در آن هرج و مرج و بي ثباتي رواج داشته باشد، افراد براي رسيدن به خواسته هاي خود به زور متوسل مي شوند و از قدرت خود براي زورگويي استفاده مي کنند، محيطي است که در آن امنيت وجود ندارد. محيطي که در آن آرامش، مقررات مناسب و احترام به حقوق افراد وجود دارد، محيطي که در آن انسان احساس کند دوستش دارند و او مي تواند ديگران را دوست داشته باشد، به او اعتماد دارند و او مي تواند به ديگران اعتماد کند، محيطي که در آن جنگ و جدال، داد و فرياد، تنبيه و تهديد وجود نداشته باشد، محيطي امن و مناسب براي زندگي کودک و بستري براي صلح است.
خانواده در ايجاد چنين محيطي مي تواند نقش داشته باشد و وجود چنين محيطي براي پرورش کودکان، مي تواند به درک واقعي از صلح کمک کند. کودکي که در محيطي امن و مناسب پرورش پيدا مي کند، اصولا هم دوست دار صلح مي شود هم در ايجاد صلح مي تواند موثر باشد.
وقتي والدين فرزندان خود را همان طور که هستند مي پذيرند، به آن ها احترام مي گذارند، به توانايي هاي آن ها در همان اندازه که هست، اعتماد مي کنند، وقتي مي پذيرند که فرزند خود را با ديگري مقايسه نکنند براي شخصيت او احترام قايل شوند و دوست داشتن خود را مشروط به انجام کاري از طرف کودک نمي کنند، همه ي اين ها فرصت هايي فراهم مي کند تا کودک طعم آرامش و دوستي را بچشد و پايه هاي گرايش به صلح در وجود او محکم شود.
جنگ همواره با بمب و موشک و خمپاره انجام نمي شود. جنگ به ويژه در محيط خانواده مي تواند با عدم پذيرش، بي احترامي، تهديد و زور هم اتفاق بيفتد. هيچ پدر و مادري اسلحه به روي فرزند نمي کشد اما با نشناختن ويژگي هاي او و بي اعتنايي به توانايي هايش مي توانند با او بجنگند. همه ي جنگ ها هم هميشه آگاهانه نيست، بسياري از آن ها که مي جنگند، از روي نا آگاهي چنين کاري مي کنند، نا آگاهي تهديدي براي صلح است. پس اگر نا آگاهي و عدم امنيت را خطر هايي براي صلح بدانيم، اين جاست که نقش خانواده در ترويج صلح بهتر مشخص مي شود.
کودک از بدو تولد در خانواده و در محيطي که به عنوان خانواده برايش مهيا شده است، پرورش مي يابد. پس آشنايي با صلح سن معيني نمي شناسد و از همان آغاز تولد انسان مي تواند بودن يا نبودن آن را حس کند و با آن زندگي کند. صلح مثل هوا، مثل آب براي زندگي ضروري است و آغازي براي آموزش آن نمي توان تصور کرد. مفهوم صلح با مفهوم زندگي پيوند خورده است. چون کودکان در سال هاي نخست زندگي بيشتر به طور غير مستقيم از رفتارهاي ما و از محيط زندگي خود مي آموزند پس يادگيري مفهوم صلح هم به شکل غير مستقيم از رفتار والدين و محيط خانواده آموخته مي شود.
هر قدر والدين درک درستي از صلح داشته باشند، در رفتار هايشان با فرزند، آن را به کار مي بندند و غير مستقيم آن را اجرا مي کنند. صلح در خانواده با درک ويژگي هاي فرزند، احترام به توانايي هاي او، تشخيص تفاوت هاي او با کودکان ديگر، مقايسه نکردن، استفاده نکردن از تنبيه در تربيت، توجه به اهميت گفت و گو و بيان خواسته ها و توقع ها، تلاش براي فهميدن و فهماندن، دوست داشتن و بروز احساسات و عواطف به صورت سالم و سازنده و غيره در رفتار والدين خود را نشان مي دهد.
پايه ي آموزش هاي اوليه ي زندگي اجتماعي در خانواده گذاشته مي شود. يکي از عوامل مهمي که به خانواده کمک مي کند تا وظيفه ي خود را به درستي انجام دهد، آگاهي است. آگاهي هاي مورد نياز خانواده مي تواند از طريق آموزش هاي لازم در اختيار خانواده ها قرار گيرد. خانواده قبل از تشکيل احتياج به آموزش دارد يعني براي انتخاب همسر و مديريت خانواده. بعد از شکل گيري پيوند زناشويي، در حوزه ي همسرداري و رابطه با همسر نياز به آموزش دارد. قبل از بچه دار شدن نيز احتياج به آموزش هايي براي آمادگي هاي لازم براي فرزند پروري دارد. در ضمن، از نظر اقتصادي چنان چه خانواده اي تامين نشده باشد، يعني از نظر رفع نيازهاي اقتصادي در رفاه معمولي قرار نگرفته باشد، چه انتظاري مي توان داشت که بتواند نيازهاي معمولي خانواده را رفع کند؟ پس خانواده اگر از نظر آگاهي هاي لازم و نيازهاي معمولي زندگي تامين نشود، نمي تواند به عنوان نهاد پايه اجتماع وظيفه ي خودش را به درستي انجام دهد.
آموزش صلح محدود به خانواده نيست. ممکن است فرصت ها و بستر اوليه براي درک مفهوم صلح، به وسيله خانواده فراهم شود، اما صلح فقط محدود به محيط خانواده نمي شود و اجتماع نيز نقش عمده اي در ايجاد فرهنگ صلح دارد. همه ي سازمان ها و نهادهاي اجتماعي که به نوعي با کودکان و نوجوانان سر و کار دارند بايد به اين موضوع مهم توجه داشته باشند و برنامه هايي هماهنگ و هم سو براي ترويج فرهنگ صلح داشته باشند.
مدرسه و نظام آموزشي از مهم ترين بخش هايي است که بايد به اين موضوع بپردازد. به طور کلي هر کس و هر جايي که بخواهد با کودکان سروکار داشته باشد، بايد از وجود کودک، ويژگي ها او و نيازهاي واقعي اش با خبر باشد و برنامه هايي مناسب با آن ها داشته باشد. پس توجه به صلح در ارتباط با کودکان در جامعه نيز بايد متناسب با ويژگي هاي کودکان باشد. براي مثال کودکان براي يادگيري يک موضوع نياز به کار عملي و تجربه دارند، فقط با گفتن اين که چه کاري درست است چه کاري نادرست، يا صلح چيست و صلح چه چيزي نيست، نمي توان اميدوار بود که کودکان آن را به خوبي بياموزند و به کار گيرند.
در حالي که اگر کودکان در محيط هايي قرار بگيرند که اصول زندگي مسالمت آميز و صلح جويانه در آن ها رعايت مي شود، همان طور که درباره ي محيط مناسب در خانواده گفته شد، احتمال اين که کودکان اين مفهوم را بياموزند و آن را در زندگي به کار گيرند و در نتيجه مروجان خوبي براي صلح باشند، بسيار زياد مي شود. پس براي آموزش صلح به کودکان چه در مدرسه چه در جامعه بهتر است به مفهوم صلح در مدرسه و جامعه، در برنامه ها و کارهايي که براي کودکان ارايه مي شود، اهميت داده شود.
صلح نه به معناي نبود جنگ، بلکه به معناي وجود امنيت، نبود تهديد، بلکه پذيرش تفاوت هاي انسان ها با يکديگر، حل مسالمت آميز مسايل، استفاده از روش هاي دوستانه براي تفهيم و تفاهم، مسلط بودن به تکنيک ها و روش هاي ارتباط کلامي مناسب و به کارگيري کلام به عنوان ابزاري براي ارتباط ، تسلط بر عواطف و ... است.
/ 1