آداب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آداب اسلامی - نسخه متنی

محمدمهدي فجري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
آداب اسلامي
آداب سفر
محمدمهدى فجرى
سير و سفر يكى از ضروريات زندگى بشر است. دين مبين اسلام نيز اين ضرورت را مورد توجه قرار داده و بر آن تأكيد فراوانى نموده است؛ چنان كه رسول مكرم اسلام صلى الله عليه وآله مى فرمايند: «سافِرُوا تَصِحُّوا سافِرُوا تَغْنَمُوا؛(1) مسافرت كنيد تا سالم شويد، مسافرت كنيد تا سود ببريد.»
مسافرت موجب بالا رفتن سطح فهم، ازدياد معلومات و اطلاعات و پرورش شخصيت مى شود. در اشعار منسوب به امير المؤمنين عليه السلام چنين آمده است:
تَغَرَّبْ عَنِ الْاَوْطانِ فِى طَلَبِ الْعُلى
وَسافِرْ فَفِى الْاَسْفارِ خَمْسُ فَوائِدَ
تَفَرُّجُ هَمٍّ وَاكْتِسابُ مَعِيشَةٍ
وَعِلْمٌ وَآدابٌ وَصُحْبَةُ ماجِدٍ
فَاِنْ قِيلَ فِى الْاَسْفارِ ذُلٌّ وَمِحْنَةٌ
وَقَطِعُ الْفَيافِى وَارْتِكابُ الشَّدائِدِ
فَمَوْتُ الْفَتى خَيْرٌ لَهُ مِنْ مَعاشِهِ
بِدارِ هَوانٍ بَيْنَ واشٍ وَحاسِدٍ(2)
«در جستجوى بزرگى و ارزشها از وطن خود راهى غربت شو و مسافرت كن؛ زيرا در مسافرت پنج فايده وجود دارد: برطرف شدن غم و غصه، به دست آوردن بودجه زندگى، كسب دانش، اطلاع از آداب [و رسوم ديگران ] و مصاحبت با افراد بزرگوار. اگر گفته شود در مسافرت ذلّت و رنج و گرسنگى و تشنگى در بيابان و قبول سختيها است، [پاسخ آن اين است كه ]مرگ جوانمرد بهتر از ماندن در منطقه اى است كه ذلّت از طرف سرزنش كنندگان و حسودان بر وى ببارد.»
با توجه به اهميت مسافرت در اسلام خلاصه اى از احكام و آداب سفر را كه برگرفته از فرمايشات گهربار ائمه بزرگوار دين عليهم السلام مى باشد، تقديم مى كنيم. به اميد آنكه با توجه به تعاليم سياحتى اسلام، بتوانيم با سير و سفرهاى سالم و سازنده، روح و جسم سالم داشته باشيم.

انواع سفر
براساس احكام مسافرت مى توان سفرها را به پنج دسته تقسيم كرد:
الف. سفرهاى واجب
سفرهاى واجب عبارتند از:
1. سفر به قصد كاركردن براى تأمين معاش خود و كسانى كه نفقه آنان بر انسان واجب است؛
2. سفر براى تحصيل علم واجب، در صورتى كه در وطنش تحصيل آن ممكن نباشد؛
3. سفر براى انجام حج واجب؛
4. سفرى كه با نذر واجب شود.

ب. سفرهاى مستحب
سفرهاى مستحب عبارتند از:
1. سفر زيارت حضرت رسول صلى الله عليه وآله و امامان معصوم عليهم السلام؛
2. سفر براى زيارت پدر و مادر و براى صله ارحام و ديدار دوستان و زيارت امام زادگان و علما و... .

ج. سفرهاى حرام
سفرهاى حرام عبارتند از:
اوّل: سفرهايى كه در اصل حرام هستند، مانند:
1. سفر به منظور فرار از جبهه جنگ؛
2. سفر زن بدون اجازه شوهر (در غير سفرهاى واجب كه در آنها اذن شوهر واجب نيست)؛
3. سفر فرزند با نهى پدر و مادر (در غير سفرهاى واجب)؛
4. سفرى كه براى بدن ضرر داشته باشد؛
5. سفرى كه انسان بر دين خود بترسد يا بيم از دست رفتن نمازش را در آن داشته باشد.

دوم: سفرهايى كه به هدف حرام انجام مى شوند، مانند:
1. سفر براى كشتن انسانى كه كشتن او حرام است؛
2. سفر براى سرقت و دزدى اموال ديگران؛
3. سفر به منظور انجام اعمال منافى با عفت؛
4. سفر براى كمك كردن به ظالم.

د. سفرهاى مكروه
سفر در ماه مبارك رمضان، قبل از گذشتن بيست و سه روز از آن، مگر به خاطر عمره يا حفظ مالى كه مى ترسد از بين برود و يا حفظ جان برادر مؤمن كه مى ترسد هلاك گردد، از جمله سفرهاى مكروه است.

ه . سفرهاى مباح
به جز سفرهاى واجب، مستحب، حرام و مكروه، تمامى سفرها مباح مى باشد. (3)

حضرت على عليه السلام در وصيتشان به امام حسن عليه السلام مى فرمايند: «سَلْ عَنِ الرَّفِيقِ قَبْلَ الطَّرِيقِ؛قبل از سفر، [رفيق و ]همراهت را گزينش نما.»

آداب قبل از سفر
رعايت آداب زير، قبل از آغاز سفر شايسته توجه است:
1. مطّلع ساختن برادران دينى از قصد مسافرت
رسول خداصلى الله عليه وآله مى فرمايد: «حَقٌّ عَلَى الْمُسْلِمِ اِذا اَرادَ سَفَراً أَنْ يُعْلِمَ اِخْوانَهُ؛(4) «شايسته است كه مسلمان وقتى قصد سفر كرد، برادرانش را با خبر كند.»

2. دعا
امام صادق عليه السلام وقتى اراده سفر مى كردند مى فرمودند: «اللَّهُمَّ خَلِّ سَبِيلَنا وَاَحْسِنْ تَسْييرَنا وَاَعْظِمْ عافِيَتَنا؛(5) «خداوندا! راه را بر ما بگشا و آسانى سفر را بر ما زيبا گردان و سلامت و عافيت ما را بزرگ دار!»
امام رضاعليه السلام مى فرمايند: هر گاه براى سفر يا غير آن از منزل بيرون مى روى، بگو: «بِسْمِ اللَّهِ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَتَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ ما شاءَ اللَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلَّا بِاللَّهِ؛(6) بنام خدا، ايمان آوردم به خدا، توكل كردم به خدا، هر آنچه خدا بخواهد [همان مى شود]؛ هيچ دگرگونى و هيچ قوّتى نيست، مگر اينكه از ناحيه خداوند مى باشد.»

3. آذوقه سفر
امام صادق عليه السلام فرموده اند: «اِذا سافَرْتُمْ فَاتَّخِذُوا سُفْرَةً وَتَنَوَّقُوا فِيها؛(7) زمانى كه مسافرت مى كنيد، سفره اى برداريد و وسايل خوب در آن قرار دهيد.»

4. انتخاب زمان مناسب
امام باقرعليه السلام مى فرمايند: «كانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله يُسافِرُ يَوْمَ الخَمِيسِ؛(8) پيامبر خداصلى الله عليه وآله در روز پنجشنبه مسافرت مى كرد.»
همچنين آن حضرت فرموده اند: «يَوْمَ الْخَمِيسِ يُحِبُّهُ اللَّهُ وَمَلائِكَتُهُ وَرَسُولُهُ؛(9) «پنجشنبه روزى است كه خدا، ملائكه خدا و رسول خدا آن را دوست دارند.»
آن حضرت پيروان خويش را از مسافرت در روز جمعه به شدت نهى كرده، مى فرمودند: «مَنْ سافَرَ مِنْ دارِ اِقامَةٍ يَوْمَ الْجُمُعَةِ دَعَتْ عَلَيْهِ الْمَلائِكَةُ لا يُصْحَبُ فِى سَفَرِهِ وَلا يُعانُ عَلى حاجَتِهِ؛(10) «هر كس در روز جمعه از محل اقامت (و منزلش) به سفر برود، ملائكه او را به خود وامى گذارند، نه در سفر همراهى مى شود و نه بر حاجتش يارى مى گردد.»
طبق روايات ائمه معصومين عليهم السلام، براى جلوگيرى از ضرر و زيان در سفر، صدقه دادن بيش تر مورد تأكيد قرار گرفته است. امام صادق عليه السلام فرمودند: «تَصَدَّقْ وَاخْرُجْ اَىَّ يَوْمٍ شِئْتَ؛(11) صدقه بده و هر روزى كه خواستى [براى مسافرت ]خارج شو.»

5. گزينش همسفر مناسب
حضرت على عليه السلام در وصيتشان به امام حسن عليه السلام مى فرمايند: «سَلْ عَنِ الرَّفِيقِ قَبْلَ الطَّرِيقِ؛(12) قبل از سفر، [رفيق و ]همراهت را گزينش نما.»
امام باقرعليه السلام مى فرمايند: «اِذا صَحِبْتَ فَاصْحَبْ نَحْوَكَ وَلا تَصْحَبْ مَنْ يَكْفِيكَ فَاِنَّ ذَلِكَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ؛(13) زمانى كه همراه مى شوى، با همسان خود همراهى كن و با كسى كه خرج تو را به عهده بگيرد، همراه نشو كه اين كار باعث ذلّت مؤمن است.»
شخصى خدمت امام صادق عليه السلام مى رسد و مى گويد: شما از حال من و دست و دل بازى من نسبت به برادران مؤمنم آگاهيد. در سفر مكّه چند تن از آنان را با خود مى برم و برايشان زياد خرج مى كنم. امام عليه السلام فرمود: «لا تَفْعَلْ يا شَهابُ فَاِنَّكَ اِنْ بَسَطْتَ وَبَسَطُوا اَجْحَفْتَ بِهِمْ وَاِنْ هُمْ اَمْسَكُوا اَذْلَلْتَهُمْ فَاصْحَبْ نُظَراءَكَ؛(14) اى شهاب! چنين كارى مكن كه اگر تو زياد خرج كنى و آنها نيز [به ناچار ]زياد خرج كنند، به آنان اجحاف كرده اى و اگر [تو خرج كنى و] آنها امساك نمايند [و خرج نكنند]، موجب ذلّت و سرشكستگى آنها شده اى؛ پس با هم طرازان خود سفر كن.»

6. خداحافظى با دوستان
رسول اكرم صلى الله عليه وآله مى فرمايند: «اِذا خَرَجَ اَحَدُكُمْ اِلى سَفَرٍ فَلْيُوَدَّع اِخْوانَهُ فَاِنَّ اللَّهَ تَعالى جاعِلٌ لَهُ فِى دُعائِهِمْ الْبَرَكَةَ؛(15) هر گاه كسى به سفر مى رود، با برادرانش وداع كند كه خداوند متعال در دعاى آنها براى او بركت قرار مى دهد.»

7. به خدا سپردن
امام باقرعليه السلام وقتى قصد مسافرت داشت، اهل و عيال خود را در خانه اى جمع مى كرد و مى فرمود: «اللَّهُمَّ اِنِّى اَسْتَوْدِعُكَ الْيَوْمَ دِينِى وَنَفْسِى وَمالِى وَاَهْلِى وَوَلَدِى وَجِيرانِى وَاَهْلِ حُزَانَتِى الشَّاهِدَ مِنَّا وَالْغائِبَ وَجَمِيعَ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ؛(16) خداوندا! دين و جان و مال و خانواده و فرزندان و همسايگان و غم خواران خودم را از شاهد و غايب و هم چنين تمام نعمتهايى را كه به من داده اى، به تو مى سپارم.»

8. توجه به حفاظت دين
على رغم همه سفارشاتى كه اسلام درباره سفر و آداب آن نموده است، انسان را از سفرى كه به دين و نمازش لطمه وارد سازد، به شدّت نهى كرده است؛ چنان كه امام على عليه السلام مى فرمايند: «لا يَخْرُجُ الرَّجُلُ فِى سَفَرٍ يَخافُ فِيهِ عَلى دِينِهِ وَصَلاتِهِ؛(17) انسان نبايد به سفرى رود كه مى ترسد در آن به دين و نمازش لطمه اى وارد آيد.»

آداب هنگام سفر
1. حال معنوى
امام صادق عليه السلام فرمودند: «اِذا خَرَجْتَ مِنْ مَنْزِلِكِ فَاخْرُجْ خُرُوجَ مَنْ لا يَعُودُ؛(18) هر گاه كه از خانه بيرون مى روى، مانند كسى كه ديگر بر نمى گردد خارج شو.»

2. صدقه دادن
امام صادق عليه السلام مى فرمايند: «اِفْتَتِحْ سَفَرَكَ بِالصَّدَقَةِ؛(19) سفرت را با صدقه آغاز نما.»

3. خواندن سوره مباركه قدر
امام باقرعليه السلام درباره اهميت سوره قدر در هنگام مسافرت چنين مى فرمايند: «لَوْ كانَ شَيْى ءٌ يَسْبِقُ الْقَدَرَ لَقُلْتُ قارِى ءُ اِنَّا اَنْزَلْناهُ حِينَ يُسافِرُ اَوْ يُخْرِجُ مِنْ مَنْزِلِهِ سَيَرْجَعُ اِلَيْهِ سالِماً اِنْ شاءَ اللَّه؛(20) اگر چيزى بتواند بر قدَر الهى پيشى گيرد، مى گفتم: خواننده سوره «انّا انزلناه» به هنگام سفر يا خروج از منزل سالم به خانه بازمى گردد، اگر خدا بخواهد.»

4. خواندن آية الكرسى(21)
امام صادق عليه السلام فرموده اند: «مَنْ قَرَأَ آيَةَ الْكُرْسِىِّ فِى السَّفَرِ فِى كُلِّ لَيْلَةٍ سَلِمَ وَسَلِمَ ما مَعَهُ؛(22) هر كس در سفر آية الكرسى را در هر شب بخواند، خود و هر چه با اوست سالم مى مانند.»

5. خواندن آيه 13 و 14 سوره زخرف
امام رضاعليه السلام مى فرمايند: «اِنْ خَرَجْتَ بَرّاً فَقُلِ الَّذِى قالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ «سُبْحَنَ الَّذِى سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ * وَ إِنَّآ إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ (23)) فَاِنَّهُ لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ يَقُولُها عِنْدَ رُكُوبِهِ فَيَقَعُ مِنْ بَعيرٍ أَوْ دابَّةٍ فَيُصِيبُهُ شَيْى ءٌ بِاِذْنِ اللَّهِ؛(24) اگر به راه خشكى رفتى، بگو آنچه را خداوند - عزّ و جلّ - فرموده: «پاك و منزه است كسى كه اين (مركبها) را مسخّر ما ساخت، وگرنه ما توانايى تسخير آن را نداشتيم، و ما به سوى پروردگارمان باز مى گرديم.» پس به درستى كه هيچ بنده اى نيست كه آن را هنگام سوار شدنش بگويد واز شتر يا مركبى به زمين افتد و به فرمان خدا آسيبى به او برسد.»

6. به همراه داشتن وسايل ضرورى
در سيره پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله آمده است كه: «كانَ النَبِى صلى الله عليه وآله لا يُفارِقُهُ فِى اَسْفارِهِ قارُورَةُ الدُّهْنِ وَالْمُكْحُلَةُ وَالْمِقْراضُ وَالْمِرْآةُ وَالسِّواكُ وَالْمَشْطُ؛(25) سيره پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله اين بود كه [وسايل ضرورى و مورد احتياج مانند] ظرف روغن، سرمه دان، قيچى، آينه، مسواك و شانه در سفرهايشان همراهشان بود.»
در روايت ديگرى آمده است: «يَكُونُ مَعَهُ الْخُيُوطُ وَالْاِبْرَةُ وَالْمِخْصَفُ وَالسُّيُورُ فَيَخِيطُ ثِيابَهُ وَيَخْصِفُ نَعْلَهُ؛(26) [ اشيايى مانند:] نخ، سوزن، وسايل تعمير كفش و مقدارى چرم همراه پيامبر بود كه لباسشان را مى دوختند و كفش شان را تعمير مى كردند.»
طبيعى است كه داشتن اين نوع وسايل به مقتضاى شرايط آن زمان بوده است و امروزه چيزهاى ديگرى مورد نياز است.

7. تنها مسافرت نكردن
در وصيت رسول خداصلى الله عليه وآله به امام على عليه السلام آمده است: «لا تَخْرُجْ فِى سَفَرٍ وَحْدَكَ فَاِنَّ الشَّيْطانَ مَعَ الْواحِدِ؛(27) [يا على! ]تنها مسافرت نكن كه شيطان با شخص تنها است.»
در روايات، تنها مسافرت كردن به شدت نهى شده است؛ اما اگر كسى ناچار شد تنها سفر كند، مستحب است از خداوند متعال چنين استمداد بجويد: «ما شاء اللَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلَّا بِاللَّهِ اللَّهُمَّ آنِسْ وَحْشَتِى وَاَعِنِّى عَلى وَحْدَتِى وَاَدِّ غَيْبَتِى؛(28) [امام كاظم عليه السلام مى فرمايد: هر كس تنها مسافرت كرد، اين دعا را بخواند:] آنچه اراده الهى است واقع مى شود. هيچ حركت و قوتى نيست مگر به كمك خداوند [سبحان ]. خداوندا! وحشت مرا انس ده و مرا در تنهايى ام مدد كن و مرا [به سلامت ]به خانه برگردان.»

8. كمك به ديگر مسافران
پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمودند: «مَنْ اَعانَ مُؤْمِناً مُسافِراً نَفَّسَ اللَّهُ عَنْهُ ثَلاثاً وَسَبْعِينَ كُرْبَةً؛(29) هر كس مسافر مؤمنى را كمك كند، خداوند از او هفتاد و سه گرفتارى را دفع مى كند.»

9. مراقبت از اموال
امام صادق عليه السلام مى فرمايند كه پدرم بارها مى فرمودند: «مِنْ قُوَّةِ الْمُسافِرِ حِفْظُ نَفَقَتِهِ؛(30) از عوامل نيرومندى مسافر اين است كه از خرجيش [خوب ] حفاظت كند.»

10. مراقبت از خود
امام باقرعليه السلام به فردى از شيعيانش كه قصد سفر داشت چنين سفارش فرمودند: «لا تَذُوقَنَّ بَقْلَةً وَلا تَشَمَّها حَتّى تَعْلَمَ ما هِىَ وَلا تَشْرَبْ مِنْ سِقاءٍ حَتّى تَعْلَمَ ما فِيهِ؛(31) هيچ سبزى اى را [در سفر] تا اطمينان به سلامتش پيدا نكرده اى نخور واستشمام مكن و از هيچ آشاميدنى نياشام تا بدانى چه چيزى در آن است.»

11. ياد خداوند
امام صادق عليه السلام مى فرمايند: «كانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله فِى سَفَرِهِ اِذَ هَبَطَ سَبَّحَ وَاِذا صَعِدَ كَبَّرَ؛(32) هنگامى كه رسول خداصلى الله عليه وآله مسافرت مى كرد، در پستيهاى [مسير ]تسبيح (سبحان اللّه) و در بلنديها تكبير مى گفت.»

12. حركت در راه، نه از بيراهه
امام على عليه السلام مى فرمايند: «عَلَيْكُمْ وَالْجادَّةِ وَاِنْ دارَتْ؛(33) بر شما باد مسافرت كردن از جاده، اگر چه دور بزند [و راه دورتر شود].»

13. انتخاب مكان مناسب استراحت
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مى فرمايند: «اِيَّاكُمْ وَالتَّعْرِيسَ عَلى ظَهْرِ الطَّرِيقِ وَبُطُونِ الْاَوْدِيَةِ؛(34) از فرود آمدن [براى استراحت ] در وسط راه و درون دره ها [جاهاى گود ]بپرهيزيد.»
و لقمان حكيم به فرزندش چنين سفارش مى كند: «وَاِذا اَرَدْتُمُ النُّزُولَ فَعَلَيْكُم مِنْ بِقاعِ الْاَرْضِ بِاَحْسَنِها لَوْناً وَاَلْيَنِها تُرْبَةً وَاَكْثَرِها عُشْباً؛(35) هر گاه در سفر قصد استراحت داشتيد، جايى از زمين را انتخاب كنيد كه رنگش زيباتر و خاكش نرم تر و گياهانش فراوان تر باشد.»

14. ارتباط با دوستان
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «التَّواصُلُ بَيْنَ الْاَخَوانِ فِى الْحَضَرِ التَّزاوُرُ وَفِى السَفَرِ التَّكَاتُبُ؛(36) ارتباط برادران دينى در غير سفر با ديد و بازديد و در سفر با نوشتن [نامه تحقق مى يابد.»
بدون شك تماس تلفنى يا وسيله هاى ديگر امروزى مطلوب و در مقايسه با نامه آسان تر است.

15. رعايت امور ذيل در سفرهاى گروهى
اوّل: انتخاب سرپرست
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مى فرمايند: «اِذا خَرَجَ ثَلاثَةٌ فِى سَفَرٍ فَلْيُؤَمِّرُوا اَحَدَهُمْ؛(37) هر گاه جمع سه نفرى با هم مسافرت كنند، بايد يك نفرشان را به عنوان امير [و تصميم گيرنده ]معين نمايند.»

دوم: تعيين مسئول خرج
رسول خداصلى الله عليه وآله مى فرمايند: «اِذا اجْتَمَعَ الْقَوْمُ فِى سَفَرٍ فَلْيُجَمِّعُوا نَفَقاتِهِمْ عِنْدَ اَحَدِهُمْ فَاِنَّهُ اَطْيَبُ لِنُفُوسِهِمْ وَاَحْسَنُ لِاَخْلاقِهِمْ؛(38) هر گاه يك گروه به سفر بروند، بايد خرجيهاى خود را نزد يكى از خودشان جمع كنند؛ زيرا اين كار از نظر [فكرى،] روانى و اخلاقى براى آنان بهتر است.»

سوم: تقسيم كار
«رُوى عَن النَّبِىّ صلى الله عليه وآله اَنَّهُ اَمَرَ اَصْحابَهُ بِذِبْحِ شاةٍ فِى سَفَرٍ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ عَلَىَّ ذِبْحُها وَقالَ الْآخَرُ عَلَىَّ سَلْخُها وَقالَ آخَرُ عَلَىَّ قَطْعُها وَقالَ آخَرُ عَلَىَّ طَبْخُها فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله عَلَىَّ اَنْ الْقَطَ لَكُمْ الْحَطَبَ فَقالُوا يا رَسُولَ اللَّهِ لا تُتْعِبَنَّ بِآبائِنا وَاُمَّهاتِنا اَنْتَ نَحْنُ نَكْفِيِكَ قَالَ عَرَفْتُ اَنَّكُمْ تَكْفُونِى وَلكِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَكْرَهُ مِنْ عَبْدِهِ اِذا كانَ مَعَ اَصْحابِهِ اَنْ يَنْفَرِدَ مِنْ بَيْنِهِمْ فَقامَ صلى الله عليه وآله يَلْقُطُ الْحَطَبَ؛(39) از رسول خداصلى الله عليه وآله روايت شده كه در سفرى، اصحاب خود را به ذبح گوسفندى امر فرمود. يكى از آنها كشتنش با من، ديگرى گفت پوست كندنش با من، و شخص ديگرى گفت تيكه تيكه كردن به عهده من، و فرد ديگرى گفت پختنش با من. پس رسول خداصلى الله عليه وآله فرمود بر من است كه برايتان هيزم جمع كنم. گفتند: اى رسول خدا! به پدران و مادرانمان قسم شما چنين نكنيد. ما از شما كفايت مى كنيم. فرمود: مى دانم كه چنين مى كنيد؛ ولى خدا عزّوجل كراهت دارد كه بنده اش با يارانش باشد و در بين آنها تنها بماند. پس حضرت بلند شد و شروع به جمع كردن هيزم كرد.»

چهارم: خدمت به ديگران
رسول خداصلى الله عليه وآله در بيان اهميت خدمت به ديگران در سفر مى فرمايند: «سَيِّدُ الْقَوْمِ فِى السَّفَرِ خادِمُهُمْ فَمَنْ سَبَقَهُمْ بِخِدْمَةٍ لَمْ يَسْبِقُوهُ بِعَمَلٍ اِلَّا الشَّهادَةِ؛(40) آقاى هر جمعى در مسافرت خدمتگزار آنان است. پس هر كس در خدمت كردن بر آنان پيشى گيرد، با هيچ عملى جز شهادت نمى توانند بر او سبقت گيرند.»

پنجم: پرهيز از مخالفت، مگر در معصيت
امام صادق عليه السلام مى فرمايند كه در وصيتهاى لقمان به فرزندش آمده است: «يا بُنَىَّ وَكُنْ لِاَصْحابِكَ مُوافِقاً اِلَّا فِى مَعْصِيَةِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ؛(41) اى پسرم! هميشه با همراهانت موافق باش، مگر در مورد نافرمانى خداوند عزيز و جليل.»

ششم: مشورت در كارها
لقمان حكيم به فرزندش مى فرمود: «اِذا سافَرْتَ مَعَ قَوْمٍ فَاَكْثِر اِسْتِشارَتَهُمْ فِى اَمْرِكَ وَاُمُورِهِمْ؛(42) هر گاه با جمعى به سفر رفتى، در كارهاى خودت و كارهاى آنان زياد با آنها مشورت كن.»

هفتم: اطاعت از بزرگ ترها
لقمان به فرزندش چنين مى فرمايد: «اِذا سافَرْتَ مَعَ قَوْمٍ... وَاسْمَعْ لِمَنْ هَوَ اَكْبَرُ مِنْكَ سِنّاً وَاِذا اَمَرُوكَ بِاَمْرٍ وَسَأَلُوكَ شَيْئاً فَقُلْ نَعَمْ وَلا تَقُلْ لا؛(43) هنگامى كه با گروهى به مسافرت رفتى ...، سخن كسانى را كه از تو بزرگ ترند بشنو. و هر گاه از تو چيزى خواستند [و يا امر به چيزى كردند]، درخواست آنان را اجابت كن.»

هشتم: تهيه بهترين زاد و توشه
لقمان به فرزندش سفارش مى كند: «اِذا سافَرْتَ مَعَ قَوْمٍ... وَاسْتَعْمِلْ طُولَ الصَّمْتِ وَكَثْرَةِ الصَّلاةِ وَسَخاءَ النَّفْسِ بِما مَعَكَ مِنْ دابَّةٍ أَوْ ماءٍ أَوْ زادٍ؛(44) هنگامى كه با گروهى به مسافرت مى روى ... كم صحبت كردن، زياد نماز گذاردن، و دست و دل باز بودن نسبت به امكاناتى كه در اختيارت مى باشد، مثل: مركب سوارى، آب، غذا و خوراكى را به كار گير.»

نهم: حسن خلق و مزاح
رسول خداصلى الله عليه وآله مى فرمايند: «سِتٌّ مِنَ الْمُرُوَّةِ ثَلاثٌ مِنْها فِى الْحَضَرِ وَثَلاثٌ مِنْها فِى السَّفَرِ... وَاَمَّا الَّتِى فِى السَّفَرِ فَبَذْلُ الزَّادِ وَحُسْنُ الْخُلْقِ وَالْمِزاحُ فِى غَيْرِ الْمَعاصِى(45) شش چيز از مردانگى است كه سه تا از آنها در غير سفر و سه تا از آنها در سفر مى باشد... و امّا آن سه چيز كه در سفر است [عبارتند از]: بذل و بخشش زاد و توشه [به همراهان ] و حسن خلق و مزاح در چيزهايى كه موجب معصيت نشود.»

دهم: پوشاندن نقاط ضعف همسفران
امام صادق عليه السلام در بيان مروّت در سفر مى فرمايند: «لَيْسَ مِنَ الْمُرُوَّةِ اَنْ يُحَدِّثَ الرَّجُلُ بِما يُلْقى فِى السَّفَرِ مِنْ خَيْرٍ اَوْ شَرٍّ؛(46) از مروّت به دور است كه انسان چيزى خوب يا بدى از همسفرانش مشاهده كند و آن را براى ديگران باز گويد.»

آداب بازگشت
رعايت آداب زير در بازگشت از سفر شايسته است:
1. تعجيل در بازگشت
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرموده اند: «السَّيْرُ قِطْعَةٌ مِنَ الْعَذابِ وَاِذا قَضى اَحَدُكُمْ سَفَرَهُ فَلْيُسْرِعِ الْاِيابَ اِلى اَهْلِهِ؛(47) مسافرت بخشى از سختى است. زمانى كه يكى از شما سفرش را به پايان رساند، پس بايد در برگشت به سوى خانواده اش شتاب كند.»

2. هديه براى خانواده
حضرت محمدصلى الله عليه وآله مى فرمايند: «اِذا خَرَجَ اَحَدُكُمْ اِلى سَفَرٍ ثُمَّ قَدِمَ عَلى اَهْلِهِ فَلْيُهْدِهِمْ وَلْيُطْرِفْهُمْ وَلَوْ حِجارَةً؛(48) هر كس از شما به سفر مى رود، وقتى به سوى خانواده اش باز مى گردد، براى آنها هديه آورد؛ گرچه آن هديه، تكه سنگى باشد.»

3. اطلاع رسانى
جابر بن عبد اللّه انصارى مى گويد: «نَهى رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله اَنْ يَطْرُقَ الرَّجُلُ اَهْلَهُ لَيْلاً اِذا جاءَ مِنَ الْغَيْبَةِ حَتّى يُؤْذِنَهُمْ؛(49) رسول خداصلى الله عليه وآله نهى فرمود از اينكه مردى شب از سفر برگردد و بدون اطلاع قبلى، در را بر خانواده اش بكوبد.»

4. شستشو و نماز
امام صادق عليه السلام مى فرمايند: «اِذا قَدِمَ الرَّجُلُ مِنَ السَّفَرِ وَدَخَلَ مَنْزِلَهُ يَنْبَغِى اَنْ لا يَشْتَغِلَ بِشَيْى ءٍ حَتّى يَصُبَّ عَلى نَفْسِهِ الْماءَ وَيُصَلِّىَ رَكْعَتَيْنِ وَيَسْجُدَ وَيَشْكُرَ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ؛(50) هنگامى كه شخصى از سفر باز گردد و وارد منزلش شود، قبل از اينكه به كارى بپردازد شايسته است كه تنش را با آب شستشو دهد و دو ركعت نماز بخواند و سجده نمايد و خدا را صد مرتبه شكر كند.»

5. وليمه دادن
رسول خداصلى الله عليه وآله فرمودند: «اَلْوَلِيمَةُ فِى اَرْبَعٍ الْعُرْسِ وَالْخُرْسِ وَهُوَ الْمَوْلُودُ يُعَقُّ عَنْهُ وَيُطْعَمُ لَهُ وَاِعْذارٍ وَهُوَ خِتانُ الْغُلامِ وَالْاِيابِ وَهُوَ الرَّجُلُ يَدْعُوا اِخْوانَهُ اِذا آبَ مِنْ غَيْبَتِهِ؛(51) وليمه (مهمانى) در چهار چيز است: 1. عروسى؛ 2. مهمانى كودكى كه برايش قربانى مى كنند و به خاطرش غذا مى دهند؛ 3. اعذار كه مهمانى براى ختنه كردن پسر است، و 4. اياب و آن چنين است كه انسان هرگاه از مسافرت برگشت، برادرانش را دعوت [به مهمانى ] مى كند.»

1) بحار الانوار، محمدباقر مجلسى، دار الاحياء التراث العربى، ج 73، ص 221.
2) مستدرك الوسائل، ميرزا حسن نورى طبرسى، مؤسسه آل البيت عليهم السلام لاحياء التراث، چاپ اوّل، 1407 ق، ج 8، ص 115.
3) برگرفته از كتاب احكام و آداب سفر، محمّد وحيدى، سنابل، قم، چاپ اوّل، 1386 ش، ص 21 الى 23.
4) الكافى، شيخ كلينى، تصحيح على اكبر غفارى، دار الاضواء، بيروت، ج 2، ص 174.
5) من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق، تصحيح على اكبر غفارى، جامعه مدرسين، قم، ج 2، ص 271.
6) همان، ص 272.
7) مكارم الاخلاق، علامه طبرسى، ترجمه سيد ابراهيم ميرباقرى، انتشارات فراهانى، ج 11، ص 512.
8) وسائل الشيعه، حر عاملى، مؤسسه آل البيت عليهم السلام لاحياء التراث، قم، 1409 ق، ج 11، ص 358.
9) همان.
10) كنز العمال، حسام الدين هندى، مؤسسه الرسالة، بيروت، ج 6، ص 715.
11) وسائل الشيعه، ج 11، ص 375.
12) بحار الانوار، ج 73، ص 229.
13) من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 279.
14) مكارم الاخلاق، ج 1، ص 480.
15) كنز العمال، ج 6، ص 702.
16) مكارم الاخلاق، ج 1، ص 469.
17) ميزان الحكمة، محمدى رى شهرى، ترجمه حميدرضا شيخى، دار الحديث، قم، چاپ دوم، 1379، ج 5، ص 249.
18) بحار الانوار، ج 73، ص 167.
19) وسائل الشيعه، ج 11، ص 375.
20) مكارم الاخلاق، ج 1، ص 463.
21) بقره/255 - 257.
22) مكارم الاخلاق، ج 1، ص 488.
23) زخرف/13 و 14.
24) الكافى، ج 3، ص 472.
25) بحار الانوار، ج 73، ص 232.
26) همان.
27) من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 277.
28) همان، ص 276.
29) من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 293.
30) همان، ص 280.
31) مستدرك الوسائل، ج 8، ص 227.
32) وسائل الشيعه، ج 11، ص 392.
33) بحار الانوار، ج 73، ص 277.
34) من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 294.
35) همان، ص 297.
36) وسائل الشيعه، ج 12، ص 135.
37) كنز العمال، ج 6، ص 706.
38) همان، ص 711.
39) بحار الانوار، ج 73، ص 273.
40) كنز العمال، ج 6، ص 710.
41) بحار الانوار، ج 73، ص 270.
42) وسائل الشيعه، ج 11، ص 441.
43) همان.
44) همان.
45) بحار الانوار، ج 73، ص 266.
46) وسائل الشيعه، ج 11، ص 433.
47) المحاسن، البرقى، تصحيح سيد جلال الدين حسينى، دار الكتب الاسلامية، قم، چاپ دوم، ص 377.
48) بحار الانوار، ج 73، ص 283.
49) من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 300.
50) بحار الانوار، ج 73، ص 283.
51) همان، ص 288.

منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 104
/ 1