حج؛ فرصتی استثنایی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حج؛ فرصتی استثنایی - نسخه متنی

محمد مهدی ماندگار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
حج فرصتي استثنايي
ابعاد تربيتي فريضه حج
محمد مهدي ماندگار

فريضه حج از آموزه هاي جامع، زيبا، متنوع، عميق و پرجاذبه مكتب نوراني اسلام است كه مي توان آن را اردوي انسان سازي ناميد.
توجه ويژه اولياء دين به اين فريضه، موقعيتهاي معنوي استثنايي و منحصر به فرد موجود در آن، پيوند اين فريضه در ادعيه با ماه مبارك رمضان و ليلة القدر كه «خَيرٌ مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ» (1) مي باشد، اهتمام همه مسلمين در طول تاريخ به اين مانور بزرگ اسلامي و ابعاد معنوي، سياسي و فرهنگي آن، بر اهميت و ميزان تأثيرگذاري آن مي افزايد. رهبر معظم انقلاب نيز مي فرمايند: «حج فرصتي استثنايي از نظر زماني و مكاني است براي بازگشت انسان به حقيقت خويش.» (2)
آنچه در اين مختصر بدان اشاره مي شود، نكات تربيتي سير اعمال در سفر حج است كه مبلغان محترم مي توانند با پردازش بيشتر در يك يا چند سخنراني از آن استفاده كنند.

1. هجرت
اكثر قريب به اتفاق مسافران حج، به عنوان مقدمه انجام اين فريضه الهي، بايد هجرتي از وطن داشته باشند. و هر سالكي در سير الي الله نيازمند هجرت است؛ هجرت از خود، از خلق، از ما سوي الله، كه لازمه اينها دور شدن از تعلّقات و وابستگيها مي باشد و در اين پادگان سازندگي درون (حج) ، اين امر در قالب سفري چند روزه تمرين مي شود.

2. احرام
الف. تربيت، لباس خاص مي خواهد؛ چنان كه در هر باشگاه ورزشي به محض ورود، بايد به جاي لباسهاي بيرون، لباس مخصوص پوشيده شود.
ب. تربيت، واجب و حرام مي خواهد. در هر تمرين علمي، ورزشي، هنري و فني، استادان به شاگردان مي آموزند كه در اين محيط چه كارهايي بر آنها لازم (واجب) و چه كارهايي براي آنها ممنوع (حرام) مي باشد و اگر متعلّم و متربّي نپذيرد، تعليم و تربيتي براي او نخواهد بود.
ج. تربيت، نيت و ذكر خاص داد. براي برخي نرمشها در ورزش، شعار و يا سرود خاص مي خوانند.
ـ واجب اوّل در احرام با كندن لباس پَست دنيا و پوشيدن لباس احرام مرضي حق محقق مي شود؛ همان لباسي كه در آن خودخواهي و فخرفروشي راه ندارد، و همه را در يك شكل در محضر معبود قرار مي دهد تا تنها تفاوت به تقوا باشد كه «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ اَتْقكُمْ»؛ (3) «به راستي كه گرامي ترين شما نزد خداوند، پرهيزكارترين شماست.»

خداوند مي فرمايد كه لا اله الا اللّه قلعه من است. پس كسي كه در قلعه من داخل شود، از عذاب من در امان است. امام رضا عليه السلام فرمود: [اين امنيت از عذاب وابسته] به شروط آن است و من از شروط آن هستم

ـ واجب ديگر احرام، نيت كردن و پذيرفتن انجام اعمال واجب پس از احرام و ترك محرماتي است كه شايد به اقتضاي اوليه هيچ حرمتي نداشته باشند، ولي اقتضاي تربيت، آنها را حرام كرده است، مثل: بوييدن بوي خوش و....
ـ واجب ديگر، همان سرود زيباي احرام است كه حاجي بايد خود را در معرض دعوت حق قرار دهد و با تمام آمادگي ظاهري، نگران پذيرش از جانب محبوب باشد: «لَبَّيكَ اللّهُمَّ لَبَّيكَ لَبَّيكَ لا شَريكَ لَكَ لَبَّيكَ....»
اين همان مقام خوف و رجاء است كه در تربيت سهم به سزايي دارد و مانع از عجب و نااميدي مي شود. همه تلاش بندگان خدا و احرام بستگان اين است كه آيا با اين احرام و تلاش و مجاهدت، مَحرم اسرار الهي شده اند و به خلوتگه بندگي راه يافته اند يا نه؟ چنان كه گفته اند: «مُحرم كه شدي، بكوش مَحرم باشي.»

3. طواف
گشتن به دور خانه خدا در معيار مشخص مكاني و عددي و جهتي، پيام آور اين معناست كه:
اولاً، انسان موجودي است كه داراي حركت است و ثانيا، اين حركت بايد در مسير تقويت توحيد و روح عبوديت و خداپرستي باشد. ثالثا، محوريت ولايت در اين حركت و همراهي انسان با امام حق يك ضرورت است. (شايد عدد 7 كنايه از اسامي 14 نور پاك باشد كه بدون تكرار هفت اسم بيشتر نيست و بيانگر اين حقيقت باشد كه امام رضا عليه السلام فرمودند:.».. يقُولُ اللّه ُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْني فَمَنْ دَخَلَ حِصْني اَمِنَ مِنْ عَذابي، قالَ الرِّضا بِشُرُوطِها وَ اَنَا مِنْ شُرُوطِها؛ (4) خداوند مي فرمايد كه لا اله الا اللّه قلعه من است. پس كسي كه در قلعه من داخل شود، از عذاب من در امان است. امام رضا عليه السلام فرمود: [اين امنيت از عذاب وابسته] به شروط آن است و من از شروط آن هستم.»
كعبه يك سنگ نشاني است كه ره گم نشود حاجي احرام دگر بند ببين يار كجاست

4. نماز طواف (پشت مقام ابراهيم عليه السلام)
نماز بالاترين ذكر و يادآوري، بهترين مظهر رابطه نگه دارنده و تقويت كننده بين خالق و مخلوق، و زيباترين صحنه عشق بازي با حضرت حق تعالي است. بنابراين، بايد با انجام اين فريضه، تعظيم در برابر معبود را تكرار كرد و شايد نماز در پنج نوبت در شبانه روز به همين دليل باشد.

5. سعي بين صفا و مروه
انسان در مسير تربيت و رشد و كمال بايد سعي و تلاش داشته باشد؛ چرا كه: «لَيسَ لِلاِْنْسانِ اِلاّ ما سَعي». (5) البته دو صفت بايد در هر مبدأ و مقصد تلاش انسان بروز و ظهور داشته باشد: 1. تلاش انسان بايد بر مبناي صفا، پاكي، صداقت و طهارت باشد؛ 2. نتيجه و هدف اين تلاش نيز بايد رسيدن به فضائل اخلاقي و كمالات انساني همانند: مروّت، مردانگي، جوانمردي، آزادگي و حريت باشد. بنابراين، تلاش مبتني بر نفاق، دروغ، مكر، حيله و نيرنگ و به مقصد ناجوانمردي و ظلم و خيانت، نه تنها مفيد فايده اي نيست، بلكه شديدا مضرّ مي باشد.

6. تقصير
از معيارهاي عمده بندگي براي هر سالك در مسير تربيت الهي با تمام تلاشها، عبادتها، مجاهدتها، تحمل سختيها، اعلام قصور در محضر معبود مي باشد؛ لذا امام باقر عليه السلام به جابر سفارش مي كنند: اي جابر! از خدا بخواه، تو را از نقص و تقصير خارج نكند؛ «لا اَخْرَجَكَ اللّهُ مِنَ النَّقْصِ وَ التَّقْصيرِ» (6)
يعني هميشه بايد انسان خود را بدهكار حضرت معبود بداند و همه عبادتهاي خود را مديون توفيقات او بداند: «وَ ما تَوْفيقي اِلاّ بِاللّهِ» (7) و تلاش خود را در مقايسه با الطاف حضرت دوست، هيچ بداند و حتي نسبت به توفيق همين عبادات نيز شاكر باشد.

7. احرام مجدد حج تمتع
ظاهرا ورود به هر ميهماني مي تواند دو مرحله داشته باشد كه هر مرحله اي شرائط و آداب خاص خود را دارد؛ براي ورود به مرحله پذيرايي عمومي، احرام اوّل لازم است و بعد از نشان دادن قابليت، نسبت به ورود به مرحله پذيرايي خصوصي، احرام دوم ضروري مي باشد، با تمام آنچه در نكات تربيتي احرام گفته شد.
از امام صادق عليه السلام نيز سؤال شد كه چرا خداوند بعد از اعمال عمره، به ميهمانان خود امر به خروج از حرم مي كند و بعد از طي مراحل عرفات و مشعر و مني، آنها را به حضور در خانه مي پذيرد؟ حضرت سرّ آن را خارج شدن ميهمان، تقاضاي عفو و بخشش و التماس براي پذيرش و عزيز شدن او براي ميزبان ذكر فرمود، تا حدّي كه وقتي اين همه عزيز شد و قابليت پيدا كرد، ميزبان ندا مي دهد: تو را بخشيدم، تو را پذيرفتم، وارد شو كه قابليت پيدا كردي.... در مسير تربيت نيز طي مراحل و سلوك منازل اين چنين خواهد بود و هر مرحله اي، احرام خاص (لباس خاص، ذكر خاص، واجب و حرام خاص) مي خواهد.

8. وقوف در عرفات
هر حركتي نيازمند معرفت است و معرفت نيز زمينه هائي مي خواهد؛ تا انسان زانو نزند، خاك نشين نشود، متواضع نباشد، سائل نباشد، وقوف نكند و زمان نگذارد (آنچه كه در اين عمل سفارش شده است) ، چيزي به دست نخواهد آورد؛ لذا معروف اين است كه در وادي معرفت، اگر همه وجود خود را وقف كردي، دريافت خوبي خواهي داشت.

9. وقوف در مشعر الحرام
انسان چه بخواهد چه نخواهد، سائر الي الله است كه: «يا اَيهَا الاِْنْسانُ اِنَّكَ كادِحٌ اِلي رَبِّكَ كَدْحا فَمُلاقيهِ»؛ (8)«اي انسان! تو با تلاش و رنج به سوي پروردگارت مي روي و او را ملاقات خواهي كرد.» و در اين سير، هم شور لازم دارد و هم شعور؛ و اگر شور تبديل به شعور نشود، مقطعي، سطحي و بي محتوا خواهد بود. مهم ترين معيار شعوري كه از معرفت صحيح حاصل مي شود، مسلح شدن براي مبارزه با دشمن دائمي درون (نفس اماره) و برون (ابليس) مي باشد و اين پيام جمع كردن سنگ ريزه ها در وادي مشعرالحرام مي باشد و شايد عدد هفت نيز بيانگر اين اصل تربيتي باشد كه در مبارزه با دشمن هم تنها راه تضمين شده، راه ولايت است. (چنانكه در مورد طواف گذشت.)

10. وقوف در مني
در مني براي تربيت بايد شياطين درون و بيرون (جنّ و انس) را رمي كرد كه هم متعددند (جمره اولي، وسطي، عقبي) و هم متنوع هستند (كوچك، متوسط، بزرگ) . هيچ انساني از زمان حضرت آدم ابوالبشر عليه السلام تا قيامت از برخورد با شيطان مستثنا نشده است و تفاوت انسانها به نوع برخورد و مبارزه با شيطان است.
در اين مسير، يكي ديگر از ضرورتهاي تربيتي، قرباني كردن آرزوهاست؛ آرزوهايي كه به بيان امام علي عليه السلام مي تواند آخرتي را به فراموشي بكشاند: «وَ اَمّا طُولُ الاَْمَلِ فَينْسِي الاْخِرَةَ؛ (9) و اما آرزوهاي طولاني، آخرت را از ياد [انسان] مي برد.»
اولاد، اموال و همه هستي انسان مظهر آرزوهاست؛ اگر توانستيم كه از فرزند خود در راه خدا دل ببُريم؛ همچنان كه ابراهيم عليه السلام در قرباني اسماعيل عليه السلام اين چنين كرد و اگر توانستيم از مال خود با اداي واجبات (خمس و زكات) و انفاق بگذريم، نيل به مقصود ممكن خواهد بود.
ضرورت سوم اين مسير، اعلام تقصير و حضور مجدد است كه بايد شديدتر از اعلام تقصير اوّل باشد (سر تراشيدن نسبت به ناخن گرفتن) . هر چه تلاش همراه با توفيق بيشتر و سخت تر باشد، بايد اعلام شرمندگي انسان بيشتر باشد؛ چون به كنه عنايات حضرت حق توجه بيشتري پيدا مي كند.

11. طواف حج
طواف بر محور توحيد با هدايت ولايت، گاهي به دنبال معرفت و شعور اجمالي است كه تأثير خاص خود را دارد؛ ولي هنگامي كه بعد از كسب معرفت، پيدا كردن شعور لازم، رمي هوسها، قرباني كردن آرزوها و اعلام خضوع و خشوع باشد، تأثير ديگري دارد.

12. نماز طواف
نياز واقعي، اتصال واقعي را مي طلبد و اين اتصال است كه به انسان نيرو مي دهد و مصونيت ايجاد مي كند كه «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكَرِ»؛ (10) «همانا نماز [انسان را] از زشتيها و گناه باز مي دارد.»

13. سعي بين صفا و مروه
تكرار از اصول تربيتي است و سالك دائما بايد توجه داشته باشد كه تلاش ضروري است و بايد هر تلاشي مبتني بر صفا و صداقت باشد و مقصد آن نيز بايد مروّت، جوانمردي و فتوّت باشد.

14. طواف نساء
حضور همراه كه كفو انسان هم بايد باشد، از ضروريات مسير است؛ لذا خيلي از سالكان توفيقات خود را مديون همراه هوشيار خود بوده اند.

15. نماز طواف نساء
براي درس استفاده كردن از لذائذ دنيا، يادآوري لذائذ معنوي، كنترل كننده خوب و زيبايي است.

عيد قربان
هر تربيتي، مقصدي دارد. مقصد انسان در مسير رشد و كمال، كشف حقيقت انسانيت اوست و حقيقت انسان چيزي جز تحقق روح بندگي و عبوديت نيست و اگر اين مقصد حاصل شود، در نظام تربيتي، اعمال حق به زيبايي تحقق مي يابد؛ يعني كشف حقيقت انسان و كشف روح عبوديت و بندگي. تحقق اين معنا، عيد بزرگي است و عيد تقرب به خالق هستي است.

1) قدر/ 3.
2) سخنراني با كارگزاران حج، 30/9/1383.
3) حجرات/ 13.
4) روضة الواعظين، ج1، ص42.
5) نجم/ 39.
6) همان، ج1، ص96.
7) بحار الانوار، ج40، ص175، از رسول اكرم صلي الله عليه و آله.
8) انشقاق/ 6.
9) نهج البلاغه، خ42.
10) عنكبوت/ 45.

منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره74
/ 1