بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
آثار ازدواج ازدواج موجب افزايش رزق و روزي هر كه ازدواج كند، نيمي از دين خود را حفظ كرده است. بايد در نيمه باقيمانده از خدا پروا كند سيد جواد موسوي بهانه فرار از ازدواج يك عذر تقريباً عمومي و بهانه همگاني براي فرار از زير بار ازدواج و تشكيل خانواده، مسئله فقر و نداشتن امكانات مالي است (1) و از بزرگ ترين موانع رواني در برابر زناشويي بيم از تأمين نشدن مخارج عائله مندي مي باشد؛ (2) در حالي كه اسلام اهميت بسيار زيادي براي ازدواج و تشكيل خانواده قائل شده است؛ همچون رواياتي از پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله كه مي فرمايد: «ازدواج سنت من است. هر كس از سنت من رويگردان شود، از من نيست.» (3) و يا اينكه: «هر كه ازدواج كند، نيمي از دين خود را حفظ كرده است. بايد در نيمه باقيمانده از خدا پروا كند.» (4) قرآن و سنت اهل بيت عليهم السلام به پاسخ اين معضل عمومي پرداخته اند و خداوند در قرآن مي فرمايد: از فقر و تنگدستي دختران و پسران در سن ازدواج نگران نباشيد و در ازدواجشان بكوشيد؛ چرا كه اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند آنها را از فضل خود بي نياز مي سازد: «إِنْ يكُونُوا فُقَراءَ يغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» (5) و خداوند قادر به چنين كاري هست؛ زيرا خداوند واسع و عليم است: «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ» (6) . قدرتش آن چنان وسيع است كه پهنه عالم هستي را فرا مي گيرد و علم او چنان گسترده است كه از نيات همه كس، مخصوصاً آنها كه با نيت حفظ عفت و پاكدامني اقدام به ازدواج مي كنند، آگاه است و همه را مشمول فضل و كرم خود قرار مي دهد. همچنين پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله به بينوايان سفارش مي كرد كه ازدواج كنند و تشكيل خانواده دهند تا خداوند گشايشي در معاش آنها حاصل كند؛ همچنان كه روايت شد: جواني از انصار نزد پيامبر خداصلي الله عليه وآله آمد و از فقر و نيازمندي خود به آن حضرت شكايت كرد. پيامبر به او فرمود: ازدواج كن! [در برخي از منابع نقل شده كه اين عمل 3 بار تكرار شد و هر بار پيامبرصلي الله عليه وآله همان پاسخ را دادند. (7) پس از خارج شدن جوان از محضر پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله، مردي از انصار، خود را به آن جوان رساند و گفت: مرا دختري است زيباروي. سپس آن دختر را به همسري او در آورد. خداوند نيز به سبب اين عمل، در رزق و روزي او توسعه داد و آن جوان به نزد رسول الله صلي الله عليه وآله آمد و از حال خود خبر داد و پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله فرمود: «يا مَعْشَرَ الشَّبَابِ عَلَيكُمْ بِالْبَاهِ؛ (8) اي گروه جوانان! بر شما باد به ازدواج كردن!» و باز از ايشان است: «اِلْتَمِسُوا الرِّزْقَ بِالنِّكَاحِ؛ (9) رزق را در ازدواج جستجو كنيد!» و نيز مي فرمايند: «اِتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَكُمْ؛ (10) تشكيل خانواده دهيد! پس همانا خانواده براي شما رزق رسان تر است.» و اينكه امام صادق عليه السلام در باب رزق آور بودن ازدواج مي فرمايند: «الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِيالِ؛ (11) رزق و روزي با همسر و فرزندان مي باشد.» در اين نوشتار، به بررسي اين مطلب خواهيم پرداخت كه چگونه ازدواج مي تواند موجب رزق و روزي انسان شود و يا اينكه چه عواملي در پي ازدواج وجود دارد كه سبب توسعه در روزي و توان اقتصادي فرد مي گردد. اما قبل از بيان هر مطلبي، به جاست ابتدا به بررسي معناي رزق بپردازيم.
معناي رزق رزق به معناي چيزي است كه مورد انتفاع مرزوق قرار مي گيرد. قهراً از هر رزقي آن مقدار واقعاً رزق است كه مورد انتفاع واقع شود. پس اگر كسي مال بسياري جمع كرده كه به غير از اندكي از آن را نمي خورد، در حقيقت رزقش همان مقداري است كه مي خورد و بقيه آن رزق او نيست؛ مگر از اين جهت كه بخواهد به كسي بدهد. از اين جهت، مي توان آن را رزق دانست. پس وسعت روزي و تنگي آن ربطي به زيادي مال و اندكي آن ندارد. [چه بسيار افرادي كه مال بسيار دارند، ولي كم مي خورند و چه بسيار افرادي كه به عكس آنان اند] . (12) در واقع، هر خير اعتباري از خيرات اجتماعي، از قبيل: مال و جاه و قوت و شوكت و امثال اينها، هر يك به نوبه خود رزقي است كه مرزوق از آن بهره مند مي شود. (13) پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله در تعريف رزق مي فرمايند: «رزق مانند باران و به عدد آن از آسمان به زمين و براي هر انساني به مقداري كه برايش مقدّر شده نازل مي شود وليكن براي خدا فضلهايي هم هست: بنابراين، از خداي تعالي فضل او را نيز بخواهيد!» (14)
هو الرزاق خداوند روزي رسان تمام انسانها و موجودات ديگر است. هيچ جنبنده اي در جهان هستي نيست، مگر اينكه خداوند روزي او را مي رساند؛ همچنان كه قرآن مي فرمايد: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَي اللَّهِ رِزْقُها»؛ (15) «هيچ جنبنده اي بر روي زمين نيست، مگر اينكه روزي آنها بر خداوند است.» و مي فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ»؛ (16) «همانا روزي رسان خداوند است.» و لذا هر كس كه روزي مي جويد، بايد از خداوند بخواهد و نه غير او؛ آنچنان كه مولانا در اشعارش به آن اشاره مي كند: رزق از وي جو مجو از زيد و عمرو // هستي از وي جو مجو از بنگ و خمر منعمي زو خواه نه از گنج و مال // نصرت از وي خواه ني از عم و خال (17) البته بايد توجه داشت كه اين گونه نيست كه انسان بنشيند و بگويد: خدا روزي رسان است. شرط روزي، سعي و تلاش است. خداوند مي فرمايد: «لَيسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعي «؛ (18) «بهره اي براي انسان جز سعي و تلاش او نيست.» و سخن ديگر اينكه رزق هر كس مقدّر و معين شده و براي كسي فرار از آن ممكن نيست و رزق، عاشق و جوينده بنده مي باشد؛ همچنان كه در روايت پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله آمده است: «الرِّزْقُ يطْلُبُ الْعَبْدَ أَشَدَّ مِنْ أَجَلِهِ؛ (19) رزق در جستجوي بنده است، شديدتر از اجل او.» و صاحب مثنوي مطلب را اين چنين بيان مي كند: گر تو خواهي ور نخواهي رزق تو // پيش تو آيد دوان از عشق تو (20) و سعدي شيرازي مي گويد: «دو چيز محال عقل است: خوردن بيش از رزق مقسوم و مردن پيش از وقت معلوم.» (21)
خداي تبارك و تعالي رزق حلال را بين خلقش تقسيم كرده و آن را به طور حرام تقسيم نكرده است. پس هر كس از خداي عز و جل پروا كند و صبر نمايد، خداوند رزقش را از راه حلال مي دهد و هر كس پرده حرمت الهي را پاره كند و رزقش را از غير راه حلال بگيرد، رزق حلالش را به عنوان قصاص از او خواهند گرفت [و در نتيجه، همان مقداري را كه بايد از حلال مي خورد، از حرام مي خورد و نه بيشتر] و روز قيامت بر او حساب مي كنند
و مولي الموحدين اميرالمؤمنين عليه السلام در بيان اقسام رزق مي فرمايند: «رزق دو جور است: رزقي كه تو را مي طلبد و رزقي كه تو آن را مي طلبي. آن كه تو را مي طلبد، به فرضي كه تو به سراغ آن نروي، او به سراغ تو خواهد آمد.» (22) و از اينكه رسول اكرم صلي الله عليه وآله مي فرمايند: «لَوْ أَنَّكُمْ تَتَوَكَّلُونَ عَلَي اللَّهِ حَقَّ تَوَكُّلِهِ لَرَزَقَكُمْ كَمَا يرْزُقُ الطَّيرَ تَغْدُو خِمَاصاً وَ تَرُوحُ بِطَاناً؛ (23) اگر بر خداوند توكل كنيد، آن چنان كه حق توكّل بر اوست، خداوند شما را روزي مي دهد؛ همچنان كه پرندگان هر بامداد با شكمهاي گرسنه از آشيانه خود مي پرند و شبانگاه با شكمهاي سير باز مي گردند.» نتيجه گرفته مي شود كه رزق مقسوم و مقدّر هر كس فقط به همان اندازه است كه او زنده بماند و ادامه حيات دهد، همچون حيوانات و پرندگان كه خداوند همواره رزق آنها را به ميزان حيات و بقاء آنها مي رساند. با اين حال، انسان براي بهره مندي و رسيدن به رزق بيشتر از نياز حيات روزانه خود، محتاج تحصيل شرائطي است كه از جمله آنها ازدواج مي باشد.
و اما عواملي كه در ازدواج موجب افزايش رزق و روزي انسان مي شوند، عبارت اند از: 1. ايمان و تقوا يكي از اصول اساسي كه اسلام به آن اهميت زيادي داده است و آن را وسيله تقرب به درگاه الهي و ارزش يافتن فرد مسلمان معرفي مي كند، مسئله ايمان به خدا و تقواست؛ همچنان كه خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»؛ (24) «همانا گرامي ترين شما در نزد خدا، با تقواترين شماست.» از اين رو، فرد مسلماني كه به خاطر تقواي الهي و براي حفظ دين و پيروي از سنت پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله اقدام به ازدواج مي كند، در درگاه پروردگار، عزّت و ارزش خاصي مي يابد و به دليل آراسته شدن به اين زيور اخلاقي، مورد توجه خاص خدا واقع مي شود؛ به طوري كه خداوند از مكاني كه هرگز گمان نمي برد، براي او روزي مي رساند: «وَ مَنْ يتَّقِ اللَّهَ يجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يرْزُقْهُ مِنْ حَيثُ لا يحْتَسِبُ»؛ (25) «كسي كه تقوا پيشه كند، خداوند گشايشي براي او قرار مي دهد و از آنجا كه گمان ندارد، به او روزي مي بخشد.» و در آياتي كه از قرآن، باز شدن درهاي بركات [روزي] را از آسمان و زمين، مشروط به ايمان و تقواي مردم معرفي مي كند: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُري آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»؛ (26) «و اگر اهل شهرها و آباديها ايمان مي آوردند و تقوا پيشه مي كردند، بركات آسمان و زمين را به روي آنها مي گشوديم.» همچنان كه در حديثي نوراني از وجود مقدس پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله، تقوا به عنوان راه كسب روزي حلال بيان شده است. آن حضرت در حجة الوداع فرمود: «فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي قَسَمَ الْأَرْزَاقَ بَينَ خَلْقِهِ حَلَالًا وَ لَمْ يقْسِمْهَا حَرَاماً فَمَنِ اتَّقَي اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَبَرَ أَتَاهُ اللَّهُ بِرِزْقِهِ مِنْ حِلِّهِ وَ مَنْ هَتَكَ حِجَابَ السِّتْرِ وَ عَجَّلَ فَأَخَذَهُ مِنْ غَيرِ حِلِّهِ قُصَّ بِهِ مِنْ رِزْقِهِ الْحَلَالِ وَ حُوسِبَ عَلَيهِ يوْمَ الْقِيامَةِ؛ (27) خداي تبارك و تعالي رزق حلال را بين خلقش تقسيم كرده و آن را به طور حرام تقسيم نكرده است. پس هر كس از خداي عز و جل پروا كند و صبر نمايد، خداوند رزقش را از راه حلال مي دهد و هر كس پرده حرمت الهي را پاره كند و رزقش را از غير راه حلال بگيرد، رزق حلالش را به عنوان قصاص از او خواهند گرفت [و در نتيجه، همان مقداري را كه بايد از حلال مي خورد، از حرام مي خورد و نه بيشتر] و روز قيامت بر او حساب مي كنند.» شايد به همين دليل كه تقوا در روزي انسان مؤثر است، شاهديم كه در روايتي از پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله استغفار از گناه كه از آثار تقوا مي باشد، به عنوان يكي از عوامل جلب روزي معرفي مي شود: «أَكْثِرُوا الِاسْتِغْفَارَ فَإِنَّهُ يجْلِبُ الرِّزْقَ؛ (28) زياد استغفار كنيد؛ زيرا استغفار روزي را [به سوي شما] مي كشاند.»
2. احساس مسئوليت فقر نمي تواند مانع راه ازدواج گردد، بلكه چه بسا ازدواج سبب غنا و بي نيازي مي شود. دليل آن هم با دقت روشن مي شود؛ زيرا انسان تا مجرد است، احساس مسئوليت نمي كند؛ نه ابتكار و نيرو و استعداد خود را به اندازه كافي براي كسب درآمد مشروع بسيج مي كند و نه به هنگامي كه درآمدي پيدا كرد، در حفظ و بارورساختن آن مي كوشد و به همين دليل، افراد مجرد غالباً خانه به دوش و تهي دست اند. اما بعد از ازدواج، شخصيت انسان تبديل به يك شخصيت اجتماعي مي شود و خود را شديداً مسئول حفظ همسر و آبروي خانواده و تأمين وسائل زندگي فرزندان آينده مي بيند. بنابراين، تمام هوش و ابتكار و استعداد خود را به كار مي گيرد و در حفظ درآمدهاي خود و صرفه جويي تلاش مي كند و در مدت كوتاهي مي تواند بر فقر چيره شود. (29) به بياني ديگر، مگر نه آنكه احتياج ما باعث اختراع است، احساس مسئوليت نيز انگيزه اي نيرومند است كه در وجود انسان نهاده شده است. همانا روزي خدا در زمين نهفته شده و توانمنديهاي انسان در وجود خود او نهفته است. وقتي اين توانمنديها شكفته شود، روزي خدا نيز با اميد و نيازمندي و به وسيله سعي و كوشش بيرون خواهد آمد. (30) و از اينجاست كه در روايتي از پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله آمده است: «مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْعَيلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ (31) هر كس امر ازدواج را از بيم مخارج عائله مندي ترك كند، همانا به خداوند گمان بد برده است.»
3. سعي و تلاش بدون شك انسانها از نظر استعدادها و مواهب خدادادي با هم متفاوت اند؛ ولي با اين حال، آنچه پايه اصلي پيروزيها را تشكيل مي دهد، تلاش و سعي و كوشش آدمي است. آنها كه سخت كوش ترند، پيروزترند و آنها كه تنبل تر و كم تلاش ترند، محروم ترند. (32) از اين رو، قرآن بهره انسان را متناسب با سعي او مي شمرد و صريحاً مي گويد: «وَ أَنْ لَيسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعي «؛ (33) «و اينكه براي انسان بهره اي جز سعي و تلاش او نيست.» در روايات اسلامي نيز، فوق العاده به مسئله تلاش و كوشش براي كسب روزي اهميت داده شده است؛ تا آنجا كه امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «لَا تَكْسَلُوا فِي طَلَبِ مَعَايشِكُمْ فَإِنَّ آبَاءَنَا كَانُوا يرْكُضُونَ فِيهَا وَ يطْلُبُونَهَا؛ (34) در تحصيل روزي تنبلي نكنيد؛ زيرا پدران ما در اين راه مي دويدند و آن را طلب مي كردند.» و نيز از همان امام بزرگوار مي خوانيم: «الْكَادُّ عَلَي عِيالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛ (35) كسي كه براي [روزي خانواده خود تلاش مي كند، مانند مجاهد در راه خداست.» و پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله طلب روزي حلال را پس از اداي واجبات اوليه، واجب مي شمارد: «طَلَبُ الْحلال فَرِيضَةٌ بَعْدَ الْفَرِيضَةِ.» (36) بي كليد اين در گشادن راه نيست // بي طلب نان سنت الله نيست گر تو بنشيني به چاهي اندرون // رزق كي آيد برت اي ذو فنون (37) لذا به همين خاطر است كه مي بينيم پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله آن چند نفر صحابي را كه گوشه نشيني اختيار كرده بودند و ترك كار و كوشش براي كسب روزي، به شدت مورد ملامت و سرزنش قرار مي دهند و مي فرمايند: «لَا رَهْبَانِيةَ فِي الْإِسْلَامِ تَزَوَّجُوا فَإِنِّي مُكَاثِرٌ بِكُمُ الْأُمَمَ؛ (38) رهبانيت در اسلام نيست. زن بگيريد! من به فزوني عدد شما بر ملتهاي ديگر مباهات مي كنم.» و سرانجام جلال الدين مولوي افكار و گفتار خامي كه برخاسته از سستي و تنبلي افراد براي كسب روزي است، همچون اين افكار: خدايي كه جان داده است، نان خواهد داد؛ كسي كه بي نيازي و پيروزي بجويد، لقمه نان هم به سراغش خواهد آمد؛ همه حيوانات و درندگان بدون كسب و زحمت، روزي خود را مي خورند. جمله را رزاق روزي مي دهد // قسمت هر يك به پيشش مي نهد (39) مورد تمسخر و ريشخند قرار مي دهد و اين گونه در صدد پاسخ آنها بر مي آيد: راه روزي كسب و رنج است و تعب // هر كسي را پيشه اي داد و طلب اُطْلُبُوا الاَرْزَاقَ مِنْ اَسْبَابِهَا اُدْخُلُوا الاَبْياتَ مِنْ اَبْوَابِهَا (40) 4. قناعت و سبك گرفتن هزينه ها گر چه امروز مسئله ازدواج آن قدر با آداب و رسوم غلط و حتي خرافات آميخته شده كه به صورت يك جاده صعب العبور يا غير قابل عبور براي جوانان در آمده است، (41) اما در روايات متعددي، مسلمانان تشويق به همكاري در امر ازدواج افراد مجرد و كمك به اين امر شده اند و به عنوان مثال، مي توانند هزينه هاي ازدواج را سبك و آسان بگيرند تا مانعي بر سر راه ازدواج جوانان پيدا نشود؛ همچنان كه مهريه هاي سنگين غالباً سنگ راه ازدواج افراد كم درآمد مي گردد. در حديثي از پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله مي خوانيم: «شُؤْمُ الْمَرْأَةِ غُلاءُ مَهْرِهَا؛ (42) زن بدقدم زني است كه مهرش سنگين باشد.» و باز در حديث ديگري كه در ذيل حديث فوق وارد شده، مي خوانيم: «مِنْ شُؤْمِهَا شِدَّةُ مَئُونَتِهَا؛ (43) يكي از نشانه هاي شوم بودن زن آن است كه هزينه زندگي [يا هزينه ازدواجش سنگين باشد.» همان طور كه در روايات فوق اشاره شد كه علت شوم و بدقدم بودن برخي زنان اسراف و عدم تقدير معيشت و عدم قناعت مي باشد، مي توان اين نتيجه را گرفت كه مسلماً چنين افرادي براي خانواده، نه تنها روزي و بركت به همراه نخواهد داشت، بلكه فقر و ناداري را به ارث خواهند گذاشت. همچنان كه امير المؤمنين عليه السلام در ضمن روايتي به اين مطلب اشاره مي فرمايد: «تَرْكُ التَّقْدِيرِ فِي الْمَعِيشَةِ يورِثُ الْفَقْرَ؛ (44) اندازه گيري نكردن مخارج، فقر به بار مي آورد.» و همچنين امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «ضَمِنْتُ لِمَنِ اقْتَصَدَ أَنْ لَا يفْتَقِرَ؛ (45) براي كسي كه ميانه روي كند ضامن شده ام كه فقير نگردد.» و لذا قناعت، ثروتي است كه تمام شدني نيست (46) و اگر كسي پس از سعي و تلاش براي كسب روزي، به آنچه خداوند روزي او ساخته است، قانع باشد، هرگز احساس فقر و ناداري نخواهد كرد؛ همان گونه كه امام باقرعليه السلام يا امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «مَنْ قَنِعَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَي النَّاسِ؛ (47) هر كس به آنچه خدا روزي او ساخته است، قناعت كند، از بي نيازترين مردم است.» 5. امدادهاي الهي در كسب روزي بدون شك يكي از نگرانيهاي افراد مجرد در اقدام به ازدواج و تشكيل خانواده، ترس از فقر و مخارج سنگين عائله مندي است كه چگونه مي تواند به تنهايي در مقابل اين بار سنگين قد علم كند و آن را به دوش بكشد. ولي بايد اين مطلب مهم را يادآور شد كه مسلماً امدادهاي الهي و نيروهاي معنوي به كمك افرادي مي آيد كه براي انجام وظيفه انساني و حفظ پاكي خود اقدام به ازدواج مي كنند. و لذا هر فرد با ايمان مي تواند به اين وعده الهي دلگرم باشد كه خداوند روزي او و خانواده اش را از مكاني كه گمانش را نمي دهد، مي رساند: «يرْزُقْهُ مِنْ حَيثُ لا يحْتَسِبُ»؛ (48) «او را از جايي كه گمان ندارد، روزي مي دهد.» همچنان كه در حديث از پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه وآله نقل شده: «مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْعَيلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يقُولُ «إِنْ يكُونُوا فُقَراءَ يغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛ (49) «كسي كه ازدواج را از ترس فقر و مخارج عائله مندي ترك كند، گمان بد به خدا برده است؛ چرا كه خداوند متعال مي فرمايد: اگر آنها فقير باشند، خداوند آنها را از فضل خود بي نياز مي سازد.» و ديگر اينكه همه موجودات همواره محتاج و نيازمند امدادهاي الهي مي باشند و هر كدام به ميزان استعدادشان از آن بهره مند مي گردند: جمله را بر قدر استعدادها // مي رسد در هر مقام امدادها (50) خوب است بدانيم كه جناب راغب اصفهاني در تعريف كلمه امداد مي گويد: كلمه امداد غالباً در مورد كمكهاي مفيد و مؤثر به كار برده مي شود و كلمه «مد» در موارد مكروه و ناپسند.» (51) و با توجه به آيه ذيل: «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا... يمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ»؛ (52) «اگر صبر كنيد و تقوا پيشه سازيد... ، پروردگارتان شما را امداد مي كند.» به اين مطلب دست پيدا مي كنيم كه امداد غيبي و كمك معنوي بي دليل نمي باشد، بلكه محتاج شرائطي همچون استقامت و تقواست تا افراد شايستگي امداد الهي را پيدا كنند. و مطلب ديگر اينكه امداد الهي، اختصاص به زمان پيامبرصلي الله عليه وآله ندارد، بلكه هر كس در زمره بندگان خالص خدا و «عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ» (53) وارد شود، او هم لايق مواهب پروردگار خواهد بود. نتيجه سخن اينكه، كساني كه از ترس فقر ازدواج نمي كنند، بايد بدانند خداوند آنها را بي نياز مي كند و هر چه بيشتر اولاد بياورند، وسعت رزق آنان زيادتر مي شود. اگر در دوره جاهليت اولاد خود را از ترس فقر مي كشتند، امروز هم بسياري از مردم بچه را سقط مي كنند يا از آوردن بچه خودداري مي كنند تا به فقر مبتلا نشوند و حال آنكه، رزق به دست خداوند است: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتينُ»؛ (54) «خداوند روزي دهنده و صاحب قوت و قدرت است.» و همچنين ياري خداوند در روزي هر كس به اندازه نيازمندي او خواهد بود؛ همان طور كه امام علي عليه السلام مي فرمايد: «تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَي قَدْرِ الْمَئُونَةِ؛ (55) كمك [الهي] به اندازه خرجي [و نياز] فرود مي آيد.» و خداوند به واسطه ازدواج و ازدياد اولاد وسعت در رزق مي دهد؛ چنان كه در روايتي آمده است: «كُلَّمَا كَثَّرَ الْعَيالُ كَثَّرَ الرِّزْقُ؛ (56) هر چه [تعداد] افراد خانواده بيشتر شود، رزق هم بيشتر مي شود.» و خداوند سبحان هر صبح و شام روزي واجبي را به بنده خود مي رساند؛ همچنان كه مي فرمايد: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَي اللَّهِ رِزْقُها»؛ (57) «هيچ جنبنده اي در زمين نيست، مگر اينكه روزي او بر خداوند است.»
1)- تفسير نمونه، آية الله العظمي مكارم شيرازي، چاپ اول، تهران، دار الكتب الاسلامية، 1374 ش، ج 14، ص 458. 2)- تفسير هدايت، گروهي از مترجمان، چاپ اول، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1377 ش، ج 8، ص 305. 3)- بحارالانوار، علامه مجلسي، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ق، ج 100، ص 222. 4)- مستدرك الوسائل، محدث نوري، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، 1408 ق، ج 14، ص 154. 5)- نور / 32. 6)- همان. 7)- تفسير نور الثقلين، عروسي هويزي، چاپ چهارم، قم، مؤسسه اسماعيليان، 1415 ق، ج 3، ص 595. 8)- همان، ص 596. 9)- مستدرك الوسائل، ج 14، ص 173. 10)- الكافي، كليني، تهران، دار الكتب الاسلامية، 1365 ش، ج 5، ص 329. 11)- همان، ص 330. 12)- ترجمه تفسير الميزان، موسوي همداني، چاپ پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1374، ج 3، ص 220. 13)- همان، ص 221. 14)- قرب الاسناد، عبداللَّه حميري قمي، تهران، انتشارات كتابخانه نينوي، ص 55. 15)- هود / 6. 16)- ذاريات / 58. 17)- مثنوي معنوي، مولانا جلال الدين محمد بلخي، تصحيح نيكلسون، چاپ دوازدهم، تهران، انتشارات امير كبير، 1371 ش، دفتر پنجم، ص 897، بيت 1497 و 1496. 18)- نجم / 39. 19)- بحارالانوار، ج 100، ص 33. 20)- مثنوي معنوي، دفتر پنجم، ص 945، بيت 2402. 21)- گلستان سعدي (مصلح بن عبد اله) ،چاپ پنجم، تهران، انتشارات امير كبير، 1363 ش، ص 184. 22)- ترجمه و شرح نهج البلاغة، فيض الاسلام، ج 5، ص 935. 23)- بحارالانوار، ج 68، ص 151. 24)- حجرات / 13. 25)- طلاق / 2 و 3. 26)- اعراف / 96. 27)- الكافي، ج 5، ص 80. 28)- بحارالانوار، ج 100، ص 21. 29)- تفسير نمونه، ج 14، ص 465. 30)- تفسير هدايت، ج 8، ص 306. 31)- تفسير نور الثقلين، ج 3، ص 595. 32)- تفسير نمونه، ج 11، ص 316. 33)- نجم / 39. 34)- وسائل الشيعة، شيخ حر عاملي، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، 1409 ق، ج 17، ص 60. 35)- همان، ص 67. 36)- فقه القرآن، قطب الدين راوندي، قم، كتابخانه آية الله مرعشي، 1405 ق، ج 2، ص 31. 37)- مثنوي معنوي، دفتر پنجم، ص 944، بيت 2387. 38)- مستدرك الوسائل، ج 14، ص 155. 39)- مثنوي معنوي، دفتر پنجم، ص 944، بيت 2391. 40)- همان، دفتر سوم، ص 455، بيت 1465 و 1466. 41)- تفسير نمونه، ج 14، ص 463. 42)- بحارالانوار، ج 55، ص 321. 43)- وسائل الشيعة، ج 21، ص 252. 44)- بحارالانوار، ج 68، ص 347. 45)- همان، ص 346. 46)- همان، ج 74، ص 239. 47)- الكافي، ج 2، ص 139. 48)- طلاق / 3. 49)- الكافي، ج 5، ص 330. 50)- تفسير صافي، محمد باقر اصفهاني، چاپ اول، تهران، انتشارات منوچهري، 1378 ش، ص 88. 51)- المفردات، راغب اصفهاني، تهران، المكتبة المرتضوية، 1373 ش، ص 465. 52)- آل عمران / 125. 53)- يوسف / 24. 54)- ذاريات / 58. 55)- نهج البلاغة، حكمت 133. 56)- شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد معتزلي، قم، كتابخانه آية الله مرعشي، 1404 ق، ج 18، ص 337، ذيل حكمت 135. 57)- هود / 6.