امانت و امانتداری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امانت و امانتداری - نسخه متنی

نهندعلی حیدری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
امانت و امانتداري
امانت داري در فرهنگ اسلامي (1)
نهند علي حيدري
ديباچه
سعادت افراد هر جامعه اي، در گرو برنامه ها و قوانيني است كه متوليان آن جامعه، براي رسيدن به قله خوشبختي، براي همنوعان خويش تدارك ديده اند و اين برنامه ها بدون عوامل اجرائي و افرادي كاردان و امين، كارساز و گره گشا نخواهد بود. اگر مسئولين آن جامعه، كارگزاراني متعهد و متخصص تربيت كنند و در مقام عمل، شخصيتهايي قوي و امين را به كار بگمارند، بدون ترديد در نيل به اهداف خويش موفق خواهند بود؛ زيرا امانتداري افراد يك مجتمع، موجب اطمينان به همديگر است و حس اعتماد را در بين آنان تقويت مي كند و در نتيجه، وحدت و همدلي در ميان آنان ريشه دوانيده، اعضاء آن محيط را يكدل و يكرنگ خواهد كرد.
روشن است كه چنين ملتي، با اين افراد متحد و يكدل، برنامه هاي خود را در تمام زمينه ها به پيش مي برد و موفق خواهد بود. پس ترقي و توسعه و استقلال يك جامعه، مرهون داشتن انسانهايي امين و رسوخ فرهنگ امانتداري در ميان آنان است. در مقابل، اگر همان جامعه، عظيم ترين سرمايه ها و غني ترين ذخائر دنيا را دارا باشد و پيشرفته ترين برنامه ها را تنظيم كند، ولي آن را به دست افرادي كارشناس ولكن غير امين بسپارد، بدون ترديد آن جامعه در رسيدن به اهداف بلند خود ناكام خواهد ماند؛ زيرا در اثر خيانت و لغزشهاي كارگزاران غير امين و غير متعهد، حسّ اعتماد و اطمينان از افراد آن محيط سلب شده و بد بيني و سوء ظن به همديگر، جايگزين آن گرديده، انسانها از حركت در مسير سعادت و خوشبختي باز خواهند ماند و حتي ممكن است خيانتها و لغزشهاي افراد، موجب نابودي آن ملت بشود.
اين سخن، نه تنها در كشورها و جوامع بزرگ صادق است، بلكه شامل محيطهاي كوچك مانند: وزارتخانه ها، ادارات، كارخانه ها، مدارس، دانشگاهها و خانواده ها نيز مي شود.
بنابراين، اگر ما بخواهيم در آينده نظامي مستحكم و جامعه اي پيشرفته و نسلي سعادتمند داشته باشيم، بايد بدانيم كه مهم ترين نياز عصر ما پرورش انسانهاي امين و درستكار است، تا آنان مديران و متوليان فرداي كشور ما باشند. بزرگ مربي جهان بشريت، حضرت امام علي عليه السلام دوره نوجواني را بهترين زمان پذيرش صفات و عادات نيك و بد مي داند و خطاب به فرزندش امام مجتبي عليه السلام مي فرمايد: «إِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيها مِنْ شَيْ ءٍ قَبِلَتْهُ فَبادَرْتُكَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ وَ يَشْتَغِلَ لُبُّكَ؛(1) دل نوجوان مانند زمين خالي است؛ هر چه در آن قرار داده شود، آن را قبول مي كند. من به آموختن ادب [و پرورش صفات نيكو] در وجود تو همت گماشتم، قبل از اينكه قلب تو سخت گردد و عقل تو مشغول شود.»
بر اين اساس، تقويت و پرورش روحيه امانتداري از همان دوران نوجواني نسبت به دوره هاي ديگر نقش زيربنايي دارد و در اين دوره، بهتر مي توان شخصيت انسانهايي امين و درستكار و سعادتمند را پي ريزي كرد.

معنا و مفهوم امانت
امانت در لغت، به معناي راستي، درستكاري و در مقابل خيانت قرار دارد و همچنين به مال يا چيزي كه به كسي براي نگه داشتن بسپارند، امانت گفته مي شود؛ سپرده، وديعه و استعدادي كه خداي متعال براي كسب خير و علم و عشق در دل انسان به وديعت نهاده، و تكاليفي كه خداي تعالي براي خلق تعيين كرده است، از معاني امانت محسوب مي شوند. (2)
از نظر اسلام، امانت علاوه بر امور مادي، شامل امور معنوي نظير: تكاليف ديني، اطاعت، عبادت، رعايت حقوق مردم و ساير چيزهايي كه در حيطه وظائف يك مسلمان قرار دارند نيز مي شود. (3) و اين، يك معني عام و فراگير است كه تمام اقسام امانت را شامل مي باشد.
در احاديث نيز از ايمان به امانت تعبير شده است و شايد معناي اين سخن آن است كه هر كس كه ادعاي ايمان مي كند و خود را مؤمن به قوانين الهي مي داند، او در حقيقت بار امانتي را پذيرفته و با عمل كردن به برنامه هاي ايماني، مي خواهد اين امانت را به سرمنزل مقصود برساند و يا اينكه كمال ايمان با امانتداري توأم است. امير مؤمنان عليه السلام فرمود: «مَنْ لا اَمَانَةَ لَهُ لا اِيمَانَ لَهُ؛(4) كسي كه امانتدار نباشد، ايمان ندارد.»
و آنگاه كه سليمان بن خالد از امام باقرعليه السلام از معناي مؤمن سؤال كرد، حضرت فرمود: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ مَنِ ائْتَمَنَهُ الْمُسْلِمُونَ عَلي أَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ؛(5) مؤمن كسي است كه مسلمانها او را بر مال و جان خويش امين بدانند.»
انجام تكاليف الهي و فرائض ديني، يكي ديگر از مفاهيم و معاني امانت است كه در قرآن كريم به آن تأكيد شده است. (6) آنگاه كه خداوند متعال در «عالم ذر» آن امانت را به آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرد و آنان از پذيرفتن اين بار سنگين امتناع ورزيدند، انسان آن را پذيرفت و در واقع، تعهد و قبول مسئوليت در مقابل فرامين الهي را به عهده گرفت. (7) قرآن در اين مورد مي فرمايد: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسان»؛ (8) «ما امانت (تعهد، تكليف و ولايت الهي) را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه داشتيم. آنها از پذيرش آن خودداري كردند، و از آن هراسيدند اما انسان [بار مسئوليت ] آن را به عهده گرفت.»
گاهي از امانت در متون فقهي و حديثي به «وديعه» تعبير مي كنند و فقهاء اسلامي در كتابهاي فقهي تحت اين عنوان، بابي تدوين كرده اند كه احكام و شرائط و مسائل مربوطه را در آنجا عنوان مي كنند.

اقسام امانت
واژه امانت در منابع اسلامي مفهوم گسترده اي دارد؛ چنان كه امانت و امانتداري در تمام زوايا و ابعاد زندگي انسان معنا و مفهوم پيدا مي كند و در اين صورت، انواع و مصاديق بسياري خواهد داشت. بعضي از نويسندگان (9) امانتها را در يك دسته بندي اوليه به مادي و معنوي تقسيم كرده اند و براي هر قسم از آن فروعاتي ذكر كرده و در توضيح آن افزوده اند كه امانتهاي معنوي به مراتب مهم تر از امانتهاي مادي است؛ زيرا امانتهاي مادي اگر زماني در معرض خيانت و نابودي قرار گيرد، قابل جبران است، ولي امانتهاي معنوي چندان جبران پذير نيست.
به نظر مي رسد كه در اين گفتار مختصر نتوان تمام اقسام و انواع امانتها را گرد آورد و بررسي كرد، اما به تعدادي از آنها كه در متون ديني به عنوان امانت مطرح شده و توصيه هاي اكيد براي حفظ و پاسداري از آنان به عمل آمده است، اشاره مي كنيم:
1. اموال
بارزترين مصداق امانت در ميان مردم، اموال و اشياء مي باشد. آنگاه كه شخصي به ديگري اطمينان مي كند و مال خود را به او مي سپارد، گيرنده با قبول آن موظف به پاسداري و حفظ آن مي شود و در موقع نياز به صاحبش باز مي گرداند. در فرهنگ اسلامي بحثي به نام «وديعه» وجود دارد كه براي جلوگيري از نزاع و مناقشات و اختلافات در اين زمينه، احكام و شرائط اين نوع امانتداري و امانتگذاري در آنجا بيان شده است. قرآن كريم اين قسم از امانت را مطرح مي كند و مي فرمايد: «فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ»؛ (10) «اگر كسي از شما به ديگري امانتي سپرد، شخص امين بايد آن وديعه را به صاحبش برگرداند و از خداوندي كه پروردگار اوست، پروا كند!»

2. منصبهاي حكومتي
مناصب و مقامات حكومتي در دست كارگزاران نظام اسلامي، نوعي امانت محسوب مي شود و بايد به عنوان يك وديعه الهي به آن نگريسته شود و هرگز فكر خيانت و بهره برداري شخصي در آن مطرح نباشد. امام علي عليه السلام در اين زمينه به اشعث بن قيس كه فرماندار آن حضرت در آذربايجان بوده، نامه اي نوشته و ضمن يادآوري مسئوليت سنگين او، فرموده است: «وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لكِنَّهُ في عُنُقِكَ أَمانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًي لِمَنْ فَوْقَكَ؛ (11) مطمئناً كاري كه به تو سپرده شده، نه لقمه اي چرب، بلكه بار امانتي در گردن توست [كه در پاسداري از آن] بايد مافوق خويش را پاسخگو باشي!»
كسي را نمي توان امين دانست، مگر اينكه در سه چيز امانت داده شود و آن را ادا كند: اموال، اسرار، و نواميس. و اگر در دو مورد از عهده برآيد و در يكي خيانت كند، امين نخواهد بود

آري، طبق بينش اسلامي، هر شخص مسلمان در برابر جامعه خويش وظائفي را بر عهده دارد و آنگاه ك ه مسئوليت دولتي به او واگذار مي شود، بايد به مقام و منصب خويش به ديده يك وديعه الهي بنگرد و نهايت امانتداري را مبذول دارد. البته انتخاب كنندگان اين افراد (اعم از مردم و مسئولين بالاتر) هم بايد در نظر داشته باشند كه چه كساني را امين قرار مي دهند؛ چرا كه در صورتِ دقت نكردن، ممكن است از امانتهاي واگذار شده، سوء استفاده شود و بخش اعظم مسئوليت اين نوع خيانت، بر عهده انتخاب كنندگان خواهد بود.

3. رازها و اسرار
در بعضي از روايات آمده است كه سخنان محرمانه و اسرار مردم جزء امانت است و بايد شخص مسلمان در حفظ و نگهداري آن كوشش فوق العاده به عمل آورد و كسي حق ندارد بدون اجازه ديگران رازها و اسرار آنان را فاش كرده، در بين مردم منتشر كند. پيشواي ششم، امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «لَا يَكُونُ الْأَمِينُ أَمِيناً حَتَّي يُؤْتَمَنَ عَلَي ثَلَاثَةٍ فَيُؤَدِّيَهَا عَلَي الْأَمْوَالِ وَ الْأَسْرَارِ وَ الْفُرُوجِ وَ إِنْ حَفِظَ اثْنَيْنِ وَ ضَيَّعَ وَاحِدَةً فَلَيْسَ بِأَمِينٍ؛ (12) كسي را نمي توان امين دانست، مگر اينكه در سه چيز امانت داده شود و آن را ادا كند: اموال، اسرار، و نواميس. و اگر در دو مورد از عهده برآيد و در يكي خيانت كند، امين نخواهد بود.» (13)

4. ناموس مردم
در سيره اهل بيت عليهم السلام حرمت زنها و دختران مسلمان، يكي از ظريف ترين اقسام امانت شمرده مي شود كه محافظت از آن، وظيفه همه مسلمانان مي باشد و هرگونه بي توجهي و سهل انگاري در اين مورد ضررهاي جبران ناپذيري در پي خواهد داشت. در اهميت اين نوع امانت، كافي است بدانيم كه لغزش در اين زمينه، موجب جدايي از اهل بيت عليهم السلام و پيامبر بزرگوارصلي الله عليه وآله مي شود. رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله در حديثي به اين موضوع تصريح كرده و فرموده است: «لَيْسَ مِنَّا مَنْ خَانَ مُسْلِماً فِي أَهْلِهِ وَ مَالِهِ؛ (14) از ما نيست كسي كه به خانواده يا مال مسلماني خيانت كند.» امام صادق عليه السلام نيز در حديثي كه گذشت، امانتداري در نواميس را مورد تأكيد قرار داده است.

5. عقل و نيروي تفكر
عقل انسان يكي از ودايع ارزشمند الهي است كه همواره در طول زندگي، افرادِ بشر از آن امانت خدايي بي نياز نيستند و در صورت بهره نگرفتن و يا استفاده ناصحيح از آن، به اين امانت الهي خيانت كرده اند. امام علي عليه السلام در اين باره فرموده است: «مَا اسْتَوْدَعَ اللَّهُ امْرَأً عَقْلًا إِلَّا اسْتَنْقَذَهُ بِهِ يَوْماً مَا؛ (15) خداوند، عقل را در وجود كسي امانت ننهاده است، مگر اينكه روزي به وسيله آن او را نجات خواهد داد.»

6. فرائض الهي
واجبات الهي و تكاليف شرعي از امانتهاي معنوي محسوب مي شود و انسان مسلمان بايد نهايت تلاش خويش را در به جا آوردن اين وظائف به كار گيرد و گرنه، از مسير امانتداري منحرف شده است.
يكي از معاني امانت در آيه شريفه «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ»، (16) تكاليف و فرائض الهي است و بعضي از مفسّران گفته اند كه منظور از امانت، واجبات و تكاليف الهي همچون: نماز و روزه و حج است (17) و در روايت آمده است هنگامي كه وقت فريضه نماز مي رسيد، رنگ چهره امام علي عليه السلام دگرگون مي شد و آن حضرت از حال طبيعي خارج مي گشت و مي فرمود: «وقت نماز رسيد. وقت اداي امانت الهي است.» (18)
در اين روايت، نكات قابل توجهي وجود دارد: امام علي عليه السلام به عنوان الگوي يك انسان كامل به فرائض خداوند به ديده يك امانت الهي مي نگرد و هنگام وقت نماز، اين گونه از خود حساسيت نشان مي دهد. همچنين از اين حديث مي فهميم كه چگونه در «اداي امانت» اهتمام داشته باشيم و در حفظ آن با تمام وجود بكوشيم.

7. قرآن و اهل بيت عليهم السلام
كتاب خداوند و عترت پيامبرصلي الله عليه وآله دو امانت ارزشمندي هستند كه پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله براي حفظ آنها به امت اسلام وصيت كرده است. بنابراين، مسلمانان وظيفه دارند با جان و دل، اين دو امانت گرانبها و ارزشمند نبوي صلي الله عليه وآله را ارج نهاده، محافظت كنند.
آنان طبق سفارش پيامبرصلي الله عليه وآله بايد در پرتو راهنمايي اهل بيت عليهم السلام به معارف حيات بخش قرآن كريم عمل كنند و به سعادت ابدي راه يابند.»حديث ثقلين» را مي توان به عنوان گوياترين پشتوانه اين سخن ذكر كرد:
عبد الله بن عباس بعد از نقل يك خطبه طولاني پيامبرصلي الله عليه وآله در حجة الوداع كه در مورد نشانه هاي آخر الزمان بيان شده است، در آخر آن روايت، نقل مي كند كه پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: «اي مردم! من به زودي از ميان شما خواهم رفت. با شما وداع مي كنم و برايتان وصيتي دارم. وصيت مرا حفظ كنيد! من در ميان شما دو امانت گرانبها مي گذارم: كتاب خدا و عترت من كه اهل بيت من هستند. اگر به اين دو پناهنده شويد، هيچ گاه گمراه نخواهيد شد.» (19)
علاوه بر اين حديث، رواياتي هست كه در آنها از زبان ائمه عليهم السلام نقل شده كه «نَحْنُ وَديعَةُ اللَّهِ في عِبادِهِ؛ (20) ما امانت الهي در بين بندگان او هستيم.» و در مورد حضرت فاطمه عليها السلام روايت ويژه اي هست كه پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله به علي عليه السلام فرمود: «يَا أَبَا الْحَسَنِ هذِهِ وَديعَةُ اللَّهِ؛ (21) اي اباالحسن! فاطمه، امانت خداست.»

8. جان انسان
امام علي عليه السلام مي فرمايد: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسي أَوَّلَ كَريمَةٍ تَنْتَزِعُها مِنْ كَرَائِمي وَ أَوَّلَ وَديعَةٍ تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدائِعِ نِعَمِكَ عِنْدي؛ (22) بارخدايا! جان مرا نخستين چيز گرامي قرار بده كه از اعضاء بدن من مي گيري و اولين امانتي كه از نعمتهاي به من سپرده شده، به نزد خود بر مي گرداني.»
بر اساس اين كلام، جان انسان از امانتهاي الهي است كه در وجودش به وديعت نهاده شده و بايد از اين امانت در راه رضاي او استفاده كرد. اگر با اين امانت خدادادي معصيت شود، در واقع به «امانت» خيانت شده است و به قول حافظ شيرازي:
اين جان عاريت كه به حافظ سپرده دوست // روزي رخش ببينم و تسليم وي كنم
براي توضيح اين نكته، به نقل خلاصه كلامي از حضرت امام خميني رحمه الله بسنده مي كنيم. ايشان مي فرمايد: «... و بايد دانست كه حق تبارك و تعالي، تمام قوا و اعضاء ظاهريه و باطنيه را به ما مرحمت فرموده و اينها را به ما به رسم امانت مرحمت فرموده، در صورتي كه تمام آنها پاك و پاكيزه و طاهر از قذارات (آلودگيهاي) صوريه و معنويه بودند. پس اگر ما در وقت ملاقات آن ذات مقدس، آن امانات را بدون آلايش به عالم طبيعت و قذارات مُلك و دنيا به او رد كرديم، امين در امانت بوده ايم والّا خيانتكار بوديم.» (23)

9. علم و دانش

بنا به فرموده پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله علم و دانشي كه در اختيار انسان قرار مي گيرد، از ودايع الهي محسوب مي شود و دانشمندان و علماء، امين خداوند بر آن مي باشند: «اَلْعِلْمُ وَديعَةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْعُلَمَاءُ أُمَنَاؤُهُ عَلَيْهِ فَمَنْ عَمِلَ بِعِلْمِهِ أَدَّي أَمَانَتَهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ بِعِلْمِهِ كُتِبَ فِي دِيوَانِ الْخَائِنِينَ؛ (24) علم، امانت خداوند در زمين اوست و دانشمندان امينان او بر آن هستند؛ پس هر كس به علم خود عمل كند، حقّ امانت را ادا كرده و هر كس به علم خود عمل نكند، [نام او] در دفتر خائنين نوشته خواهد شد.»

10. تعهد و مسئوليتهاي انسان
انجام وظيفه و عمل به تعهد و مسئوليت، امانت سنگيني است كه انسان در «عالم ذر» با زبان حال آن را تعهد كرده است، در حالي كه هيچ يك از موجودات توان قبول آن را نداشته اند. خداوند متعال در قرآن كريم به اين امانت اشاره فرموده است. (25) اين قسم از امانت، همان قابليت تكامل به صورت نامحدود، آميخته با اراده و اختيار و رسيدن به مقام انسان كامل و پذيرش ولايت الهيه است. (26)
و اينكه از اين امر، تعبير به امانت شده، به خاطر اهميت اين امتياز بزرگ انسانهاست وگرنه، باقي مواهب خداوند نيز امانتهاي الهي هستند.
در يك بيان جامع، مي توان گفت: اين قسم از امانت، همه ابعاد و اقسام آن را تحت الشعاع قرار مي دهد و اساساً هدف نهايي در تربيت اسلامي، رساندن انسانها به اين مرحله از تكامل مي باشد. علاوه بر مصاديق فوق، براي امانت موارد ديگري نيز در فرهنگ اهل بيت عليهم السلام يافت مي شود كه از عهده اين مجال خارج است.

1)- وسائل الشيعة، ج 21، ص 478.
2)- فرهنگ معين، ج 1، ص 347.
3)- بحارالانوار، ج 78، ص 257.
4)- غرر الحكم، ح 5234.
5)- الكافي ج 2، ص 234.
6)- مجمع البحرين، ج 6، ص 202.
7)- تفسير نمونه، ج 17، ص 454.
8)- احزاب / 72.
9)- اخلاق المسلم، ص 53.
10)- بقره / 283.
11)- نهج البلاغة، نامه 5.
12)- مستدرك الوسائل، ج 13، ص 48.
13)- تحف العقول، ص 316.
14)- مستدرك الوسائل، ج 14، ص 12.
15)- نهج البلاغة، حكمت 407.
16)- احزاب / 72.
17)- تفسير نمونه، ج 17، ص 452.
18)- بحارالانوار، ج 81، ص 248.
19)- مستدرك الوسائل، ج 11، ص 374.
20)- بحارالانوار، ج 26، ص 245.
21)- همان، ج 22، ص 484.
22)- نهج البلاغة، خطبه 215.
23)- چهل حديث امام خميني رحمه الله، ص 480.
24)- بحارالانوار، ج 2، ص 36.
25)- احزاب / 72.
26)- تفسير نمونه، ج 17، ص 452.

منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 79
/ 1