درس هایی از مکتب امام صادق علیه السلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درس هایی از مکتب امام صادق علیه السلام - نسخه متنی

جواد حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
درس هايي از مکتب امام صادق عليه السلام
جايگاه رفيع اخلاق در سخنان امام صادق عليه السلام
سيدجواد حسيني
حضرت صادق عليه السلام، رئيس مكتب جعفري كه نام مباركش «جعفر» و كنيه اش «ابوعبداللّه.» و پدر بزرگوارش امام باقر عليه السلام و مادر مكرّمه اش «ام فروه» مي باشد، در هفدهم ربيع الاول سال 83 هجري قمري در مدينه منوره چشم به جهان گشود.
آن حضرت در سال 114 هجري به امامت رسيد و دوران امامت آن حضرت با حكومت چند تن از خلفاي اموي و عباسي هم زمان شد كه عبارت اند از:
1. هشام بن عبد الملك (105 ـ 125 ق) ؛ 2. وليد بن يزيد بن عبدالملك (125 ـ 126 ق) ؛ 3. يزيد بن وليد بن عبدالملك (126 ق) ؛ 4. ابراهيم بن وليد بن عبدالملك (70 روز از سال 126 ق) ؛ 5. مروان بن محمد مشهور به مروان حمار (126 ـ 132 ق) ؛ 6 ـ عبد اللّه سفاح (132 ـ 137 ق) ؛ 7. ابوجعفر منصور دوانيقي (137 ـ 158 ق) .
آن حضرت در بيست و پنجم شوال 148 در سن 65 سالگي توسط منصور دوانيقي مسموم و در مدينه به شهادت رسيد و در قبرستان بقيع به خاك سپرده شد. (1)
آنچه در پيش رو داريد، نگاهي است به اهمّيت و جايگاه اخلاق از ديدگاه رئيس مكتب جعفري، حضرت صادق عليه السلام. اميد است ره توشه اي باشد براي همه كساني كه دوست دارند بر اساس اخلاق اسلامي رفتار كنند و زينت اهل بيت عليهم السلام باشند.

ضرورت طرح بحثهاي اخلاقي
اخلاق كه از ريشه «خُلق» گرفته شده، تعريفهاي مختلفي براي آن شده است؛ مرحوم نراقي رحمه الله مي فرمايد: «اَلْخُلْقُ مَلَكَةٌ للِنَّفْسِ مُقْتَضِيةٌ لِصُدُورِ الاَْفْعالِ بِسُهُولَةٍ مِنْ دُونِ اِحْتياجٍ اِلي فِكْرٍ وَروِيةٍ؛ (2) خُلق، يك حالت نفساني است كه موجب مي شود كارها به آساني و بدون نياز به فكر و دقّت از انسان سربزند..»
مرحوم علاّمه طباطبائي در تعريف علم اخلاق مي گويد: «علم اخلاق، فنّي است كه از ملكات انساني مربوط به نيروهاي نباتي و حيواني و انساني بحث مي كند و فضايل ملكات را از رذايل آنها جدا و ممتاز مي سازد تا انسان بتواند به واسطه تجلي و اتصاف به فضايل اخلاقي، سعادت علمي خود را تكميل نمايد و در نتيجه، افعال و رفتاري داشته باشد كه موجب ستايش عموم و مدح جامعه انساني گردد. البته آنچه به عنوان هدف علم اخلاق ذكر شد، به عقيده علماي اخلاق يونان بوده است؛ ولي از نظر ما هدف اخلاق اسلامي «اِبْتغاءِ وجه اللّه.» [و رسيدن به رضايت خداوندي] است نه رسيدن به مدح و ثناي اجتماعي و نه [حتّي صرف رسيدن [به فضيلت و كمال انساني..» (3)
تعريف اخلاق هرچه باشد، ضرورت طرح آن در جامعه به صورت مستمر و دائمي بر هيچ كس پوشيده نيست. در لزوم طرح آن همين بس كه امام علي عليه السلام فرموده: «لَوْ كُنّا لا نَرْجُو جَنَّةً وَلا نَخْشي نارا وَلا ثَوابا وَلا عِقابا لَكانَ ينْبَغي لَنا اَنْ نُطالِبَ بِمَكارِمِ الاَْخْلاقِ فَاِنَّها مِمّا تَدُلُّ عَلَي سَبيلِ النَّجاحِ؛ (4) اگر ما اميدي به بهشت و ترسي از دوزخ و انتظار ثواب و عقاب نمي داشتيم، شايسته بود به سراغ فضايل اخلاقي برويم؛ چرا كه آنها راهنماي رستگاري هستند..»
از حديث فوق به خوبي استفاده مي شود كه نياز به اخلاق يك نياز بشري و انساني است و به فرد و يا جامعه ديني اختصاص ندارد. به همين جهت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: ««لَوْ عَلِمَ الرَّجُلُ مالَهُ فِي حُسْنِ الْخُلْقِ لَعَلِمَ اَنَّه يحْتاجُ اَنْ يكُونَ لَهُ خُلْقٌ حَسَنٌ؛ (5) اگر انسان بداند چه چيزي براي او در اخلاق نيك وجود دارد، حتما متوجه مي شود كه او نياز به داشتن اخلاق نيكو دارد..»
همچنين آنحضرت صلي الله عليه و آله در جاي ديگر فرمود: «جَعَلَ اللّه ُ سُبْحانَهُ مَكارِمَ الاخْلاقِ صِلَةً بَينَهُ وَبَينَ عِبادِهِ فَحَسْبُ اَحَدِكُمْ اَنْ يتَمَسَّكَ بِخُلْقٍ مُتَّصِلٍ باللّه ِ؛ (6) خداوند سبحان فضايل اخلاقي را وسيله ارتباط ميان خود و بندگانش قرار داد. پس براي شما كافي است كه هر يك از شما دست به اخلاقي بزند كه او را به خدا پيوند دهد..»
مولا محمد صالح مازندراني، از علماي بزرگ، درباره ضرورت توجه به اخلاق و مباحث اخلاقي در جامعه مي گويد: «تعجب است كه مردم علم اخلاق و عمل به آن را ترك نموده اند و گمان مي كنند سعادت اخروي در اعمال ظاهري است و يك دهم آنچه را كه به پاكي از نجاسات همّت مي گمارند، به تزكيه نفوس توجه ندارند. و اين بلاي گمراه كننده است..» (7)
اينجاست كه مسئوليت عالمان سنگين تر مي شود كه بايد هميشه و به صورت مستمر هم خود از مسائل اخلاقي بهره ببرند و هم به عموم جامعه بحثهاي اخلاقي را پيوسته گوشزد كنند. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «اَلاْءسْلامُ حُسْنُ الخُلْقِ؛ (8)اسلام، اخلاق نيكو است..»
حضرت علي عليه السلام نيز در اين باره فرمود: ««حُسْنُ الْخُلْقِ رَأْسُ كُلِّ بِرٍّ؛ (9) خوش اخلاقي، اساس تمام خوبيها است..»
و در روايت ديگر مي خوانيم: «جاءَ رَجُلٌ اِلي رَسُولِ اللّه ِ مِنْ بَينِ يدَيهِ فَقالَ: يا رَسُولَ اللّه ِ ما الدّينُ؟ فَقالَ حُسْنُ الْخُلْقِ، ثُمَّ اَتاهُ عَنْ يمينِهِ فَقالَ مَا الدّينُ فَقالَ حُسْنُ الُخُلْقِ ثُمَّ اَتاهُ مِنْ قِبَلِ شِمالِهِ فَقالَ: مَا الدّينُ فَالْتَفَتَ اِلَيهِ وَقالَ: اَما تَفْقَهُ؟ الدّينُ هُوَ اَنْ لا تَغْضَبَ؛ (10) مردي از جلوي روي رسول خدا نزد آن حضرت آمد و عرض كرد: اي رسول خدا! دين چيست؟ پس حضرت فرمود: اخلاق نيك، آنگاه از سمت راست حضرت آمد و پرسيد: دين چيست؟ پس حضرت فرمود: خوش خلقي. آنگاه از سمت چپ آن حضرت آمد و دوباره سؤال كرد: دين چيست؟ اين بار حضرت فرمود: نفهميدي؟ دين، آن است كه خشمناك نشوي..»

اهميت اخلاق در كلام امام صادق عليه السلام
1. زندگي با اخلاق گوارا مي شود.
آن حضرت فرمود: «لا عَيشَ اَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ؛ (11) هيچ زندگي اي گواراتر از نيك خوئي نيست..»
اين حديث به خوبي مي رساند كه اگر زندگي اجتماعي، خانوادگي و حتي انفرادي توأم با اخلاق باشد، برخوردار از شادي و نشاط و شادابي خواهد بود. جامعه و خانواده اي كه اخلاق را مراعات نكنند، نشاط و شادابي از آن رخت خواهد بست.

2. عمر را صرف ادب و اخلاق كن.
حضرت صادق عليه السلام فرمود: «اِنْ اُجِّلْتَ في عُمْرِكَ يوْمَينِ فَاجْعَلْ اَحَدها لاَِدَبِكَ تَسْتَعينَ بِهِ عَلَي يوْمِ مَوْتِكَ؛ (12) اگر از عمرت تنها به ميزان دو روز مهلت داده شدي، يك روزش را براي ادب خود اختصاص بده تا براي روز مرگ از آن كمك بگيري..»

3. اخلاق نيك نشانه بزرگواري است.
آن حضرت فرمود: ««ثَلاثَةٌ تَدُلُّ عَلي كَرَمِ الْمَرءِ: حُسْنُ الْخُلْقِ وَكَظْمُ الْغَيظِ وَغَضُّ الطَّرَفِ؛ (13) سه چيز نشانه بزرگواري انسان است: خوش اخلاقي، فرو بردن خشم و فرو پوشيدن چشم..»

4. اخلاق نيك نشانه درست انديشي است.
حضرت صادق عليه السلام مي فرمايد: «ثَلاثَةٌ يسْتَدلُّ بِها عَلي اِصابَةِ الرّأي: حُسْنُ اللِّقاءِ وَحُسْنُ الاِسْتِماعِ وَحُسْنُ الْجَوابِ؛ (14) سه چيز نشانه درست انديشي است: خوش برخوردي، خوب گوش دادن و نيكو پاسخ دادن..»
اين حديث بيش از هر كس، واعظان و عالمان جامعه را هدف قرار داده است؛ زيرا براي هدايت مردم هم خوش برخوردي لازم است و هم توجّه به سخنان و درد دلهاي مردم و هم نيكو جواب دادن به سؤال ديگران.

5. در يك كلام حُسن خلق آنقدر عظمت و ارزش دارد كه هر كس به عمق و ژرفاي آن نمي رسد، و به هر كس عنايت نمي شود؛ چنان كه امام صادق عليه السلام فرمود: «وَلا يكُونُ حُسْنُ الخُلْقِ اِلاّ في كُلِّ وَلِي وَصَفي... وَلا يعْلَمُ ما فِي حَقيقَةِ حُسْنِ الْخُلْقِ اِلاَّ اللّه تعالي؛ (15) و حسن خلق يافت نمي شود مگر در وجود دوستان و برگزيدگان [خداوند] ... و آنچه در حقيقت خلق نيكو است جز خداوند متعال كسي نمي داند..»

6. خوي نيك از اوصاف انبياء است. حضرت صادق عليه السلام فرمود: «اِنَّ الصَّبْرَ وَالبِرَّ وَحُسْنَ الْخُلْقِ مِنْ اَخْلاقِ الاَْنْبياءِ؛ (16) به راستي صبر و نيكوكاري، و خوش خوئي از اخلاق انبيا است..»

نمونه هاي عيني از مكارم اخلاق
حضرت صادق عليه السلام تنها به بيان اهمّيت و ارزش اخلاق بسنده نكرده؛ بلكه براي ثمر بخش بودن آن در جامعه، به بيان موارد و مصداقهاي عيني آن نيز پرداخته است تا اينكه مسئله مذكور ملموس تر و محسوس تر شود. حال به ارائه چند روايت دراين زمينه مي پردازيم:
1. امام صادق عليه السلام فرمود: «اِنَّ اللّه َ تَبارَكَ خَصَّ رَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله بِمَكارِمِ الاَْخْلاقِ فَامْتَحِنُوا اَنْفُسَكُمْ فَاِنْ كانَتْ فيكُمْ فَاحْمَدُوا اللّه َ، وَارْغَبُوا اِلَيهِ في الزّيادَةِ مِنْها؛ (17) براستي خداوند تبارك و تعالي، پيغمبرش را به فضايل اخلاقي مخصوص كرد. پس خود را آزمايش كنيد؛ اگر [مكارم اخلاق] در شما يافت شد، پس ستايش الهي را به جا آوريد، و از او بخواهيد كه بيشتر به شما عنايت فرمايد..» راوي گويد: حضرت آن گاه شروع كرد به بيان مصداقهايي از مكارم اخلاق و آن را در ده مورد تبيين نمود كه: «اَلْيقينُ وَالْقَناعَةُ وَالصّبْرُ وَالشُّكْرُ وَالْحِلْمُ وَحُسْنُ الْخُلْقِ والسَّخاءُ وَالْغَيرَةُ والشُّجاعَةُ وَالْمُرُوءَةُ؛ (18) يقين، قناعت، بردباري، سپاس گذاري، خويشتن داري، خوش برخوردي، سخاوتمندي، غيرت، شجاعت و جوانمردي..»
موارد فوق از مهم ترين فضايل اخلاقي است كه مي تواند خانواده، جامعه و حتي تمام جهانيان را به سعادت و خوشبختي برساند.

گذشت از كسي كه به تو ستم روا داشته است، و ارتباط داشتن با كسي كه با تو قطع رابطه كرده است، و عطا نمودن به كسي كه تو را محروم ساخته، و سخن حق گفتن هرچند بر ضررت باشد

2. آن حضرت در مورد علائم اهل بهشت فرمود: «اِنَّ لاَِهْلِ الْجَنَّةِ اَرْبَعُ عَلاماتٍ، وَجْهٌ مُنْبَسِطٌ، وَ لِسانٌ لَطيفٌ وَ قَلْبٌ رَحيمٌ وَ يدٌ مُعْطِيةٌ؛ (19) اهل بهشت چهار نشانه دارند: سيماي گشاده، زبان نرم و مهربان، قلب مهربان و دست بخشنده..»

3. از حضرت صادق عليه السلام سؤال شد كه مكارم اخلاق چيست؟ حضرت در جواب فرمود: «اَلْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ، وَصِلَةُ مَنْ قَطَعَكَ، وَاِعْطاءُ مَنْ حَرَمَكَ وَقَوْلُ الحَقِّ وَلَوْ عَلي نَفْسِكَ؛ (20) گذشت از كسي كه به تو ستم روا داشته است، و ارتباط داشتن با كسي كه با تو قطع رابطه كرده است، و عطا نمودن به كسي كه تو را محروم ساخته، و سخن حق گفتن هرچند بر ضررت باشد..»

4. شخصي از حضرت عليه السلام درباره حدّ و اندازه خوشخويي و خوش برخوردي پرسش نمود و حضرت در پاسخ فرمود: «تَلْينُ جانِبَكَ وَتُطَيبُ كَلامَكَ وَتَلْقا أَخاكَ بِبِشْرٍ حَسَن؛ (21) به نرمي [و مهرباني] برخوردنمايي، پاكيزه سخن بگويي و باچهره نيكو برادرت را ملاقات كني..»
در حديث ديگر از آن امام همام عليه السلام مي خوانيم كه از حضرت پرسيدند: «اَي الْخِصالِ بالْمَرْءِ اَجْمَلُ فَقالَ وِقارٌ بِلا مَهابَةٍ وَسَماحٌ بِلا طَلَبِ مُكافاةٍ، وَتَشاغُلٌ بِغَيرِ مَتاعِ الدُّنْيا؛ (22) كداميك از صفات براي مرد زيباتر است؟ فرمود: وقاري كه همراه با ترس نباشد، و بخششي كه انتظار مقابله به مثل در آن نباشد، و مشغول شدن به غير متاع دنيا..»

ثمرات خوش خلقي
در قرآن كريم گاه به فوائد دنيوي اخلاق مانند: گشايش در رزق، (23) توانايي بازشناسي حق از باطل (24) ، افزايش بركات آسماني و زميني (25) ، آرامش روحي و رواني، (26) اشاره شده است وگاهي نيز ثمرات و پيامدهاي اخروي اخلاق نيك بيان گرديده است؛ چنان كه مي فرمايد: «يوْمَ لا ينْفَعُ مالٌ وَلا بَنُونَ اِلاّ مَنْ اَتَي اللّه َ بِقَلْبٍ سَليمٍ»؛ (27) «در آن روز كه مال و فرزند سودي نمي بخشد، مگر كسي كه با قلب سليم به پيشگاه خدا آيد..» امام صادق عليه السلام در تفسير قلب سليم فرمود: قلبي است كه پروردگارش را ديدار كند در حالي كه جز خدا در آن نباشد..» سپس افزودند: «هر قلبي كه در آن شرك يا شبهه باشد، از منزلت و ارزش ساقط است. همانا صاحبان قلب سليم، وارستگي در اين جهان را برگزيدند تا در آن جهان آسوده خاطر باشند..» (28)
و در آيه ديگر مي خوانيم: «وَاَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَنَهَي النَّفْسَ عَنِ الْهَوي فَاِنَّ الْجَنَّةَ هِي الْمَأْي»؛ (29) «و آن كس كه از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوي باز دارد، قطعا بهشت جايگاه اوست..»
در روايات نيز به ثمرات و فوائد دنيوي و اخروي اخلاق برمي خوريم، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «تَخَلَّقُوا بِاَخْلاقِ اللّه ِ اِنَّ اَكْثَرَ النّاسِ يدْخُلُونَ الجَنَّةَ بِتَقْوَي اللّه ِ وَحُسْنِ الْخُلْقِ؛ (30) اخلاق خدايي پيدا كنيد، به راستي بيشتر مردم به خاطر تقوا و خوش اخلاقي وارد بهشت مي شوند..»
در زمينه ثمرات و فوايد اخلاق خوب حضرت صادق عليه السلام سخنان گرانبهايي دارد كه در ادامه بحث به برخي از آنها اشاره مي شود:
1. فراواني رزق
آن حضرت فرمود: «حُسْنُ الْخُلْقِ يزيدُ في الرِّزْقِ؛ (31) خوي نيكو باعث فراواني روزي مي شود..»

2. آباداني و طولاني شدن عمر
امام صادق عليه السلام فرمود: ««اِنَّ الْبِرَّ وَحُسْنَ الْخُلْقِ يعْمُرانِ الدّيارَ وَيزيدانِ فِي الاعْمارِ؛ (32) براستي نيكي و خوش خلقي باعث آبادي زمين، و افزايش [و طولاني شدن] عمرها مي شود..»
در روايتي ديگر امام صادق عليه السلام شيعيان را به خوشرفتاري با خانواده سفارش نموده و آن را موجب طولاني شدن عمر مي داند و مي فرمايد: «مَنْ حَسُنَ بِرُّه في اَهْلِ بَيتِهِ زيدَ في عُمْرِهِ؛ (33) هر كس با خانواده خود خوشرفتاري كند، عمرش طولاني مي شود..»

3. پاك شدن گناهان
همچنين آن حضرت فرمود: «اَلْخُلْقُ الحَسَنُ يميثُ الْخَطيئةَ كَما تُميثُ الشَّمْسُ الجَليدُ؛ (34) خوي نيكو گناهان را ذوب مي كند؛ چنانكه خورشيد يخ را آب مي كند..»

4. زينت دنيا و آخرت
حضرت جعفر بن محمد عليهماالسلام مي فرمايد: ««اَلْخُلْقُ الْحَسَنُ جَمالٌ فِي الدُّنْيا وَنَزْهَةٌ فِي الاخِرَةِ وَبِهِ كَمالُ الدّينِ وَقُرْبَةٌ اِلَي اللّه ِ وَلا يكُونَ حُسْنُ الخُلْقِ اِلاّ في كُلِّ وَلِي وَصَفِي؛ (35) خلق نيكو در دنيا موجب زيبايي، و در آخرت گشايش است و مايه كمال در دين و نزديكي به پروردگار است. و حسن خلق نيست مگر در وجود دوستان و برگزيدگان [خداوند] ..»

5. ثواب بي پايان
امام صادق عليه السلام در فرازي ديگر فرمود: «اِنَّ اللّه َ تَبارَكَ وَتَعالي لَيعْطِي الْعَبْدَ مِنَ الثَّوابِ عَلي حُسْنِ الْخُلْقِ كَما يعْطِي الْمُجاهِدَ فِي سَبيلِ اللّه ِ يغْدُوا عَلَيهِ وَيرُوحُ؛ (36) خداوند بر نيك خويي بنده، پاداشي را عطا مي كند كه به مجاهد در راه خودش كه در هر صبح و شب مي جنگد [و هميشه در جهاد است [مي بخشد..»
پيامدهاي زيانبار بدخلقي
در منابع ديني پيامدها و ضررهاي زيانبار بدخلقي نيز بيان شده است تا مردم بيشتر به اخلاق نيك اهمّيت دهند و از اخلاق زشت رويگردان باشند.
در اين زمينه نيز رئيس مكتب جعفري، سخنان بيدارگر، هشدار دهنده و ارزشمندي دارد كه در ذيل مي خوانيم:
1. بدخلقي تباه كننده عمل
حضرت صادق عليه السلام فرمود: «اِنَّ سوء الْخُلْقِ لَيفْسِدُ الْعَمَلَ كَما يفْسِدُ الخِلُّ الْعَسَلَ؛ (37) همچنان كه سركه عسل را تباه مي كند، بدخلقي نيز عمل را تباه مي كند..» و در روايت ديگر به جاي كلمه «العمل» تعبير «لَيفْسِدُ الاْيمانَ» (38) به كار رفته است؛ يعني بدخلقي ايمان را تباه مي سازد كه در اين صورت خطر آن دوچندان خواهد شد؛ زيرا ايمان ريشه و اساس انسانيت را تشكيل مي دهد و آسيب ديدن آن ضررهاي جبران ناپذيري را در پي دارد.
به همين جهت، وقتي به پيامبر خبر دادند كه زني شبها عبادت مي كند و روزها روزه دارد؛ ولي اخلاقش زشت است و همسايگان را با زبان آزار مي دهد، حضرت فرمود: «لا خَيرَ فيها، هِي مِنْ اَهْلِ النّارِ؛ (39) خيري در او نيست، او اهل آتش است..»

2. خارج شدن از گروه شيعيان واقعي
امام صادق عليه السلام رعايت اصول اخلاقي و توجه به آداب انساني و خوش برخوردي را از ويژگيهاي مكتب تشيع دانسته و آن را بر شيعيان راستين لازم شمرده، و بر اجتناب از بدخلقي پاي فشرده است؛ آنجا كه مي فرمايد: «لَيسَ مِنّا مَنْ لَمْ يوَقّر كَبيرَنا وَلَمْ يرْحم صَغيرنا؛ (40) از ما نيست كسي كه بزرگ ترهايمان را احترام نكند و به كوچك ترهايمان ترحم ننمايد..»

1)- ر. ك: مهدي پيشوايي، سيره پيشوايان، صص 349 - 350؛ اربلي، كشف الغُمّه في معرفة الائمه، ج2، ص154.
2)- مرحوم نراقي، جامع السعادات، ص46.
3)- علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ج1، صص 376 - 378.
4)- ميرزا حسين نوري، مستدرك الوسائل، ج2، ص283.
5)- بحارالانوار، ج71، ص396؛ ميزان الحكمه، ج2، ص799.
6)- تنبيه الخواطر، ص362؛ اخلاق در قرآن، ناصر مكارم شيرازي، ج1، ص23.
7)- شرح اصول كافي، ج8، باب حسن خلق، ذيل حديث 8 و ر. ك: مجله حوزه، شماره 5، ص85.
8)- ري شهري، منتخب ميزان الحكمه، ص170.
9)- همان.
10)- ابي الحسين ورام، مجموعه ورّام، ج1، ص89.
11)- وسائل الشيعه، ج8، ص571.
12)- روضه كافي، ج8، ص150.
13)- علي بن شعبه حرّاني، تحف العقول، ص572، ح34.
14)- همان، ص582.
15)- بحار، ج68، ص393.
16)- المواعظ العدديه، ص227.
17)- منتخب ميزان الحكمه، ص170، ح1949؛ امالي صدوق، ص184، ح8.
18)- همان.
19)- المواعظ العدديه، علي مشكيني، (قم، الهادي) ، ص230.
20)- معاني الاخبار، صدوق، ص191، ح1؛ منتخب ميزان الحكمه، ص170، ح1950.
21)- منتخب ميزان الحكمه، ص170، روايت 1944 و معاني الاخبار صدوق، ص253، ح1.
22)- اصول كافي، ج2، ص240.
23)- طلاق/2 - 3.
24)- انفال/29.
25)- اعراف/95.
26)- رعد/28.
27)- شعراء/89.
28)- فيض كاشاني، تفسير الصافي، ج4، ص41؛ اصول كافي، ج12، باب اخلاص، ص16.
29)- نازعات/41 - 40.
30)- اخلاق محتشمي، ص249.
31)-بحارالانوار، ج71، ص395 ـ 396، ح77.
32)- منتخب ميزان الحكمه، ص171، ح1957.
33)- اربلي، كشف الغمه، (بيروت، دارالاضواء، بي تا) ، ج2، ص208.
34)- همان؛ منتخب ميزان الحكمه، ص171، ح1957.
35)- بحارالانوار، ج68، ص393؛ مصباح الشريعه، باب 61، ص338.
36)- اصول كافي، ج2، ص101.
37)- همان، روايت 1963.
38)-اصول كافي، ج2، باب سوء الخلق.
39)- بحارالانوار، ج71، ص394.
40)-همان، ج75، ص138.

منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 60
/ 1