بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
درس هايي از فرهنگ رضوي حقوق مالي در سخن امام رضا(ع) سيد محمود طاهري مقدمه سخنان اهلبيت(ع) در بردارنده خير دنيا و آخرت است. سيره و سخن ايشان، هم ناظر به دنيا و سامان بخشيدن به امور اين جهان ميباشد و هم آخرت و آباداني سراي ديگر در آن لحاظ شده است. آموزههاي به جاي مانده از امام رضا(ع)، همچون منشوري است با زواياي گوناگون که اخلاق، عرفان، اقتصاد، اجتماع و آنچه مورد نياز انسانهاست و زمين? خوشبختي آنها را در دنيا و آخرت فراهم ميآورد، در آن ميدرخشد. سخنان آن حضرت با در برداشتن دقيقترين نکتههاي توحيدي و عرفاني، راهکارهاي يک زندگي دنيوي ايدهآل و شرافتمندانه را ارائه ميكند. بر اين اساس، سيره و سخن آن حضرت جامعيّت تامّ داشته، بر قلّ? کمال جاي گرفته است. بنابراين شکي نيست که هر چه بيشتر با سير? آن حضرت آشنا شويم، و از زلال سخنان آن امام لبريز كرديم، به کمال انساني خود نزديکتر شده، دنيا و آخرت خود را آبادتر خواهيم نمود. به اميد رسيدن به قلّ? چنين معرفتي و به برکت دعاي چنين امامي. اي شهي کز عدل و احسان بي قريني شاهد حق قبل? دنيا و ديني مقتداي خلق و خاص الخاص حقّي مظهر آيات ربّ العالميني چون در اقليم رضا قطب زماني تاج بخش جمله شاهان زميني کشتي نوحي و امت را امامي خضر وقتي، سرّ سبحان را اميني اهل دل بر خوان جودت ميهماني اهل دانش خرمنت را خوشه چيني عارفان را رهبر اقليم قدسي عاشقان را آيت آن نازنيني چشم الطاف و عنايت سوي ما کن اي که در لطف و کرامت بي قريني(1) در اين مقال، در بُعد اقتصادي و در باب حقوق مالي که به عهد? يک مسلمان است، گلگشتي در سيره و سخن آن حضرت داريم. يکي از اين حقوق مالي «خمس» و «زکات» است.
خمس؛ گره گشاه معنوي، و گشايشگر مادي بسياري از آموزههاي ديني، همراه با ثمرههاي معنوي، فوايد مادي نيز دارند. نمونهاي از اين آموزهها «خمس» ميباشد. پرداخت خمس افزون بر آنکه پالايش روح از زنگارها و پاداشهاي معنوي را در پي دارد و به رضا و خشنودي خداوند ميانجامد، در افزايش رزق و روزي و سامان دادن به اقتصاد انسانها نيز تأثير به سزايي دارد. در اين باره در حديثي دلنشين از امام رضا(ع) ميخوانيم: «كَتَبَ رَجُلٌ مِنْ تُجَّارِ فَارِسَ مِنْ بَعْضِ مَوَالِي أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) يَسْأَلُهُ الْإِذْنَ فِي الْخُمُسِ فَكَتَبَ إِلَيْهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ ضَمِنَ عَلَى الْعَمَلِ الثَّوَابَ وَ عَلَى الضِّيقِ الْهَمَّ لَا يَحِلُّ مَالٌ إِلَّا مِنْ وَجْهٍ أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ إِنَّ الْخُمُسَ عَوْنُنَا عَلَى دِينِنَا وَ عَلَى عِيَالَاتِنَا وَ عَلَى مَوَالِينَا وَ مَا نَبْذُلُهُ وَ نَشْتَرِي مِنْ أَعْرَاضِنَا مِمَّنْ نَخَافُ سَطْوَتَهُ فَلَا تَزْوُوهُ عَنَّا وَ لَا تَحْرِمُوا أَنْفُسَكُمْ دُعَاءَنَا مَا قَدَرْتُمْ عَلَيْهِ فَإِنَّ إِخْرَاجَهُ مِفْتَاحُ رِزْقِكُمْ وَ تَمْحِيصُ ذُنُوبِكُمْ وَ مَا تُمَهِّدُونَ لِأَنْفُسِكُمْ لِيَوْمِ فَاقَتِكُمْ وَ الْمُسْلِمُ مَنْ يَفِي لِلَّهِ بِمَا عَهِدَ إِلَيْهِ وَ لَيْسَ الْمُسْلِمُ مَنْ أَجَابَ بِاللِّسَانِ وَ خَالَفَ بِالْقَلْبِ وَ السَّلَام؛(2) مردي از بازرگانان فارس که از پيروان امام رضا(ع) بود، به آن حضرت نامهاي نوشت و درباره خمس اجازه خواست. حضرت در پاسخ او نوشت: به نام خداوند بخشنده و مهربان. همانا خداوند، وسعتدهنده و کريم است؛ در مورد عمل و کار ضامن ثواب ميباشد و در تنگي، ضامن غم و اندوه. هيچ مالي حلال نيست جز از راهي که خدا آن را حلال کرده است، و همانا خمس کمک ماست بر دين، عيالات و دوستان ما، و وسيل? بذل و بخشش ما و ماي? حفظ آبروي ما از کسي که از او بيم داريم. آن را از ما دريغ نداريد و خود را تا آنجا که ميتوانيد از دعاي ما محروم نسازيد. بدرستي که پرداخت خمس کليد روزي شما است، و ماي? پاک شدن گناهان شما، و چيزي است که براي روز بينوايي خود آماده ميکنيد، و مسلمان کسي است که به عهدي که خدا با او کرده وفا کند؛ و مسلمان نيست آن کس که با زبان اجابت کند و در قلب مخالفت نمايد. والسلام.»
زکات، يکي از اصول اقتصادي، اعمال عبادي - اجتماعي بنيادين و مهم اسلام است. قرآن کريم زکات را همسنگ نماز دانسته و در بسياري از آياتي که در آن به نماز توصيه شده، نام زکات را نيز در کنار آن آورده است، که نمونههايي از آن عبارتند از: «وَ اَقيموُا الصَّلو? و آتوُا الزّکو? ...»؛«و نماز را بپا داريد و زکات را بپردازيد.»
زکات؛ عامل تعديل ثروتها، و زدودن فقرها زکات، يکي از اصول اقتصادي، اعمال عبادي - اجتماعي بنيادين و مهم اسلام است. قرآن کريم زکات را همسنگ نماز دانسته و در بسياري از آياتي که در آن به نماز توصيه شده، نام زکات را نيز در کنار آن آورده است، که نمونههايي از آن عبارتند از: «وَ اَقيموُا الصَّلو? و آتوُا الزّکو? ...»؛ (3)«و نماز را بپا داريد و زکات را بپردازيد.» «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكا? وَهُم بِاالآخِرَ?ِ هُم يُوقِنونَ»؛(4) «آنها که نماز را بپا ميدارند و زکات را ميپردازند و به آخرت يقين دارند.» امام رضا(ع) با اشاره به گرهگشا بودن زکات در معضلات اقتصادي و نقش آن در فقرزدايي و تعديل ثروتها و در مقام بيان علت تشريع زکات چنين ميفرمايد: «ِلِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَلَّفَ أَهْلَ الصِّحَّةِ الْقِيَامَ بِشَأْنِ أَهْلِ الزَّمَانَةِ وَ الْبَلْوَي مَعَ مَا فِيهِ مِنَ الزِّيَادَةِ وَ الرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ لِأَهْلِ الضَّعْفِ وَ الْعَطْفِ عَلَى أَهْلِ الْمَسْكَنَةِ وَ الْحِثِّ لَهُمْ عَلَى الْمُسَاوَاةِ وَ تَقْوِيَةِ الْفُقَرَاءِ وَ الْمَعُونَةِ لَهُمْ عَلَى أَمْرِ الدِّين؛ چون خدا مردمان تندرست را مکلف کرده است تا به مردم زمينگير و گرفتار رسيدگي کنند، [در ضمن] پرداخت زكات موجب بركت مال، و سبب رأفت و مهرباني نسبت به ناتوانان و عطف توجه به مسكينان و انگيزش مردمان به مساوات و تقويت فقرا و مدد رساندن به ايشان در انجام دادن تكاليف ديني است.» (5) «آنچه از مجموع? آيات و روايات رسيده دربار? زکات و تشريع آن بدست ميآيد، اين است که چنين قانوني در مهمترين هدف خود، براي از بين بردن فقر و عوارض آن از عرصههاي زندگي به صورتي فراگير و چارچوب داراست، که در نتيجه، سيماي جامعه اسلامي از فقر به بينيازي تحوّل يابد، و ديگر در آن بيچاره و نيازمندي مشاهده نشود، و همه، اهل ايمان و داراي عزّت باشند. همچنين زکات وسيل? عمدهاي براي عادت دادن مردم به بخشيدن و انفاق است، تا آنجا که اين امر بدان منجر شود که در راه دين خدا از بذل جان خود و کسانش نيز مضايقه نکند. نبايد از نظر دور داشت که ميان قرب به خدا و عبادت او در نماز، و بخشيدن مال براي برانداختن فقر و بيچارگي از جامع? اسلامي، ارتباطي نيرومند و استوار وجود دارد؛ پس زندگي اسلامي زندگياي است که اجزاي آن از يکديگر منفصل نميباشد؛ از اينرو نماز با زکات قبول ميشود، و زکات با نماز به درگاه خدا راه مييابد، و ايمان و يقين با پرداختن زکات شناخته ميشود.» (6)
عدم انحصار حقوق مالي به خمس و زکات همانگونه که از آموزههاي ديني استفاده ميشود، حقوقي که در اموال انسانهاست، به خمس و زکات منحصر نميشود، و جز اينها، حقوق ديگري نيز در اموال انسان وجود دارد که به حکم وجدان، انصاف و دگرگرايي، هر مسلماني موظف به پرداخت آنها ميباشد. شخصي به نام «وليد» ميگويد: «از حضرت رضا(ع) پرسيدم: سرورم! آيا در دارايي انسان جز زکات، حق ديگري نيز هست که بايد بدهد؟ حضرت در پاسخ فرمود: آري، خدا ميفرمايد: «وَالّذينَ يَصِلُونَ ما اَمَرَ اللهُ بِهِ اَن يُوصَلَ»(7) و آنان که با آنچه که خدا به پيوند آن فرمان داده است، پيوند برقرار ميسازند.» (8) همچنين امام رضا(ع) فرمود: «سُئل عن رسول الله!ِ أَ فِي الْمَالِ حَقٌّ سِوَى الزَّكَاةِ قَالَ نَعَمْ بِرُّ الرَّحِمِ إِذَا أَدْبَرَتْ وَ صِلَةُ الْجَارِ الْمُسْلِمِ فَمَا أَقَرَّ بِي مَنْ بَاتَ شَبْعَان وَ جَارُهُ الْمُسْلِمُ جَائِعٌ؛ از رسول خدا(ص) پرسيده شد که: آيا در مال، حقي جز زکات هست؟ فرمود: آري، نيكي کردن به خويشاوندي که به او پشت کرده است، و به زندگي همساي? مسلمان رسيدگي کردن؛ هر کس با گرسنه بودن همسايه مسلمانش سير بخوابد، به پيامبري من ايمان نياورده است.» (9) امام رضا(ع) در حديثي به کساني که از پرداختن حقوقي که در اموالشان است به تهيدستان و بينوايان، خودداري ميورزند، چنين هشدار داده است: «إِنَّ صَاحِبَ النِّعْمَةِ عَلَى خَطَرٍ إِنَّهُ يَجِبُ عَلَيْهِ حُقُوقُ اللَّهِ فِيهَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَتَكُونُ عَلَيَّ النِّعَمُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَا أَزَالُ مِنْهَا عَلَى وَجَلٍ - حَرَّكَ يَدَهُ - حَتَّى أَخْرُجَ مِنَ الْحُقُوقِ الَّتِي تَجِبُ لِلَّهِ عَلَيَّ فِيهَا؛(10) صاحب نعمت در خطر است؛ همانا که پرداختن حقوق خدا در آن نعمت بر او واجب است. به خداي سوگند که خداوند نعمتهايي به من ميدهد؛ و من پيوسته در اين باره بيمناکم - و دستش را [به نشانه اظهار تأسف] تکان داد - تا آنگاه که از عهده حقوقي که خدا بر من واجب کرده است، درآيم.»
انگيزههاي زراندوزي زراندوزي و گردآوري بيحساب مال، يکي از عوامل ايجاد شکاف طبقاتي بين جامعه است. قرآن کريم به زراندوزاني که هرگز با پول خود انفاق نميکنند و گرههاي اقتصادي مردم و جامعه را نميگشايند وعده عذابي دردناک داده و ميفرمايد: «وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيم* يَوْمَ يُحْمى عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ»؛ «کساني که زر و سيم را گنجينه کرده، آن را در راه خدا هزينه نميکنند، ايشان را به عذابي دردناک بشارت ده، روزي که آن [گنجينه]ها را در آتش بگذارند، و پيشاني و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ کنند [و گويند:] اين است آنچه براي خود اندوختيد؛ پس [کيفر] آنچه را مياندوختيد، بچشيد.» (11) امام رضا(ع) در حديثي زيبا به ريشههاي زراندوزي و بررسي زراندوزان از منظر روانشناختي اشاره کرده، انگيزههاي زراندوزي را چنين بيان ميفرمايد: «لَا يَجْتَمِعُ الْمَالُ إِلَّا بِخِصَالٍ خَمْسٍ بِبُخْلٍ شَدِيدٍ وَ أَمَلٍ طَوِيلٍ وَ حِرْصٍ غَالِبٍ وَ قَطِيعَةِ الرَّحِمِ وَ إِيثَارِ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ؛ مال جمع نميشود مگر با پنج خصلت [و پنج انگيزه]: بخل شديد، آرزوي دراز، حرص غلبه کننده، قطع رحم، و مقدم داشتن دنيا بر آخرت.» (12) پديد? شوم زراندوزي، از آفات روحي است که از خوي و خصلت، شيوه تفکر و اخلاق باطني زشت سرچشمه ميگيرد؛ از اينرو براي شناخت ماهيت اين پديده، حتي به عنوان موضوعي از موضوعات اقتصادي و مشکلي از مشکلات اجتماعي، بايد به روان و باطن آدميان توجه نمود، و انگيزهها و علل دروني اين آفت را بررسي کرد. همين موضوع، معيار تمايز بنيادين ميان تفکر اسلامي و ديگر مکاتب است، که از عامل اصلي در تمام مسائل؛ يعني خود انسان و گرايشهايش غافل نميماند. خوي و خصلتهايي که در اين حکمت رضوي(ع) ياد شده است نشان دهند? بيتعهدي و بياحساسي نسبت به محرومان و بينوايان است، که زير پا نهادن اصول عدالت اجتماعي را در پي خواهد داشت.
بيگمان مال اندوزي نکوهيده که انگيزههايي شيطاني دارد، موجب درآمدهايي است که از راههاي ظلم، استثمار، احتکار، توليد جنس بيکيفيت، غصب، رباخواري و مانند آنها به دست آمده، نه از راه توليد و سرمايهگذاريهاي سازنده و کسبهاي حلال. (13)
1) ديوان حکيم آيت الله الهي قمشهاي، به اهتمام و مقدمه: دکتر حسين الهي قمشهاي، تهران، روزنه، 1378، چاپ سوم، ص 367 و 368. 2) اصول کافي، ثقه الاسلام کليني، ترجمه: سيدجواد مصطفوي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهلبيت(ع)، ج2، ص 504. 3) بقره/43 و 83 و110 و نور/56 و مجادله/13 و مزمل/20. 4) لقمان/4. 5) الحياة، محمدرضا حکيمي، محمد حکيمي، علي حکيمي، ترجمه: احمد آرام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1380، چاپ اول، ج 6، ص348. 6) همان، ص 367. 7) رعد/21. 8) شيخ ابوعلي الفضل بن الحسن الطبرسي، تفسير مجمع البيان، تحقيق و نگارش: علي کرمي، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1380، ج7، ص249. 9) الحياة، ج 6، ص 386. 10) همان، ص 399. 11) توبه/34 و 35. 12) الخصال، شيخ صدوق، ترجمه و توضيح: يعقوب جعفري، قم، انديشه هادي، 1385، چاپ اول، ج 1، ص411. 13) فرازهايي از سخنان امام رضا(ع)، محمد حکيمي، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1388، چاپ اول، دفتر نخست، ص 97 و 98.