قرآن از منظر پژوهشگران و محققان شرق و غرب عالم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قرآن از منظر پژوهشگران و محققان شرق و غرب عالم - نسخه متنی

محمد اصغری نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
قرآن از منظر پژوهشگران و محققان شرق و غرب عالم
دريچه اي به قرآن از منظر شرق شناسان (3)
محمد اصغري نژاد
اعتراف بيگانگان به دست نخورده باقي ماندن قرآن
بدون ترديد هر شخص آگاه از انجيل و تورات اذعان مي كند كه لا اقل بخش قابل توجهي از اين دو كتاب، ساخته و پرداخته دست بشر است و هيچ ارتباطي ميان آنها و حضرت مسيح و حضرت موسي عليهما السلام وجود ندارد. به اين حقيقت، بسياري از خاورشناسان و دانشمندان مغرب زمين - افزون بر تمامي انديشمندان اسلامي - اعتراف كرده و آنها را دور از شأن يك كتاب مقدس - به معناي واقعي كلمه - دانسته اند. در مقابل، غالب متفكران و فرهيختگان مسلمان به پيراستگي قرآن مجيد از راهيابي تحريف (نقصان يا زيادي) اعتراف داشته و آن را با براهين عقلي و نقلي مستحكم ساخته اند. علاوه بر مسلمانان پاره اي از قرآن پژوهان بيگانه و شرق شناسان هم قرآن را تحريف نشده مي دانند و به عظمت آن از اين منظر اشاره كرده اند:

ارنست رونان گويد: «... بناي واقعي تاريخ ابتدايي اسلام؛ قرآن، محققاً دست نخورده و تغييرناپذير باقي مانده است.» (1)

دومينيك سوردل مي نويسد: «... محمد خاتم پيغمبران صلي الله عليه وآله، الهام خدايي را به نحوي كامل در ام الكتاب جلوه داده است. درست است كه اين الهام در پيش نيز به يهوديان و عيسويان [يعني به پيامبران آنها] نازل شده بود، ولي آنان اين الهام را دگرگون كردند و سخن خود را به جاي وحي الهي گذاشتند.» (2)
البته سوردل مرحله عالي قرآن را كه از آن به «ام الكتاب» تعبير مي شود، با مرحله نازل آن كه در قالب الفاظ و تركيبات لفظي است، اشتباه گرفته است.

ف. ف. اربوتنت گويد: «... آخرين و كامل ترين متن قرآن در اثناي بيست سال پس از مرگ پيغمبر (632 م) تدوين شده است و عيناً همان متن تاكنون باقي مانده است؛ بدون آنكه هيچ گونه تحريفي و تصرفي از طرف هواداران قرآن يا مترجمين يا مفسرين در آن به عمل آمده باشد. متأسفانه چنين ادعايي درباره هيچ يك از كتب عهد قديم و جديد نمي توان كرد.» (3)

بسانتا كومربوس (B. KOMERBOUS) گويد: «... بنابراين، هيچ گونه فرصتي براي جعل و دخل و تصرف مسلمانان و هواداران در قرآن باقي نمي ماند و همين موضوع، قرآن را تقريباً از تمام آثار مهم مذهبي تاريخ باستان امتياز داده است.» (4)

بزرگ ترين كتاب اخلاقي همه سونگر و اصلاحگر
هدف از نزول قرآن مجيد، رشد و تكوين نيروهاي نهفته انسان در بعد نظري و عملي بوده است. بدين ترتيب، از يك سو اين كتاب شريف با آيات راهبردي خود نقش زيادي در سازندگي انسان ايفا مي كند و از سوي ديگر، آيات زيادي در جنبه آسيب شناسي و بيان ناهنجاريهاي اخلاقي در آن به چشم مي خورد تا انسان را از مهلكه هاي شيطاني نجات دهد. از وجود چنين آياتي همه مسلمانان كم و بيش به اجمال يا تفصيل اطلاع دارند؛ ولي بيشتر آنها توانايي به تصوير كشيدن يافته هاي خود را در اين زمينه ندارند. قرآن پژوهان غربي هم وقتي با اين كتاب نوراني آشنا شده، به كندوكاو در آن مي پردازند، در مي يابند كه اين مجموعه، حاوي تمامي فراميني است كه راه سعادت را به روي انسان مي گشايد و اصلاحات را - به معناي درست كلمه - در بُعد فردي و اجتماعي ايجاد مي سازد.

ولتر گويد: «قرآن در واقع مجموعه اي از پندهاي اخلاقي، دستورهاي ديني، راز و نياز به درگاه خدا، تحذير و تشويق جهانيان و شرح سرگذشت فرستادگان خداست... آيا مي توان به پيروي از نيدهام احمق بي سواد، چنين كتابي را افسانه ناميد؟» (5)

اي دنت و سليمان بن ابراهيم گويند: «اين دستورات و تعاليم [قرآني - اسلامي] ، منشوري بزرگ، سازنده و انسان آفرين است؛ قوانيني دور از حب و بغضها و منافع شخصي و سياسي است و هدفي جز برتر ساختن انسان و رهنمون شدن او به سوي خير، نيكي و سعادت ندارد و آنان كه در اجراي تعليمات و دستوراتش بكوشند، بر آن سعادت و نيكبختي موعود دست خواهند يافت.» (6)

ادوارد مونته مي نويسد: «قرآن قرباني كردن بشر، كشتن دختران، استعمال مسكرات و بازي قمار را كه در بين اعراب مرسوم بود، قدغن كرد و در نتيجه، پيشرفتهايي كه از اين اصلاحات پيدا شد، آن قدر بزرگ بود كه محمدصلي الله عليه وآله را به عنوان بزرگ ترين نيكوكار بشر قلمداد نمود.» (7)

جرج داوسون از جمله پژوهشگراني بود كه از عقايد كارلايل درباره اسلام و حضرت محمدصلي الله عليه وآله دفاع كرد. وي در بخشي از يكي از سخنرانيهايش گفت: «محومت» (محمد) به تعليم برخي حقايق عالي فراموش شده دست زد و ايمان به حقايق از دست رفته را احياء كرد. و به تحقيق، براي زندگي، قانوني اولي تر و براي روح، آرماني شريف تر از آنچه را [كه] پيش از اين مردمش از آن برخوردار بودند، به آنان آموخت.» (8)

جان ويليام درپر گويد: «قرآن تذكرات عالي اخلاقي و دستورات زيادي دارد... اين بنياد مخصوص كه به صورت تكه هاي كوتاه كوتاه است، مطالب، شعارها و قوانيني را به ما مي آموزد كه به خودي خود كامل بوده، براي عموم مردم در تمام حوادث و احتياجات زندگي، متناسب و قابل استفاده است.» (9)

پروفسور تيرفانوف - نخستين مترجم قرآن از عربي به بلغاري در عصر حاضر - گويد: «از آنجا كه قرآن از كليه مرزهاي شناخته شده عبور كرده و در عين حال، مربي و معلمي است كه بشر را به راه راست هدايت مي كند، مي تواند تمامي نيازهاي فردي و اجتماعي او را تأمين كند. براي خود من، قرآن دريايي از انديشه و خرد و مملو از اسراري است كه با آموختن آنها مي توان بدانها دست يافت. اينكه امروزه... آمار كساني كه به اسلام گرايش مي يابند، رو به افزايش است... به ميزان زيادي به خصلت معجزآساي قرآن مربوط است.» (10)

گيبون درباره جامعيت قرآن و دستورات آن در تمامي زمينه هاي مورد نياز انسان مي نويسد: «... قرآن، دستور عمومي و قانون اساسي مسلمين است؛ دستوري است شامل مجموعه قوانين ديني و اجتماعي و مدني و تجاري و نظامي و قضايي و جنايي و جزايي. همين مجموعه قوانين از تكاليف زندگي روزانه تا تشريفات ديني، از تزكيه نفس تا حفظ بدن و بهداشت و از حقوق عمومي تا حقوق فردي و از منافع فردي تا منافع عمومي و از اخلاقيات تا جنايات و از عذاب تا مكافات اين جهان تا عذاب و مكافات جهان آينده، همه را در بر دارد.» (11)

ژوزف شاخت در كتاب وحدت و تنوع در تمدن اسلامي گويد: «اگر اصول اخلاقي و نوع دوستي اسلام و قرآن كاملاً اجرا مي شد، براي رسيدن به يك آرامش كلي، ما به يك سيستم جامع حقوقي ديگر احتياج نمي داشتيم.» (12)

س. آ. سورما قرآن را يك دستور و قانون كامل براي راهنمايي جامعه بشريت معرفي كرده است. (13)

دكتر شيليدي در كتاب «The lordjesus in the Koran» (حضرت مسيح عليه السلام در قرآن) ، طبع سورات هند، 1913 م، نسبت به عظمت قرآن مطالبي تحرير كرده، آن را بزرگ ترين كتاب اخلاقي و اصلاحي كه تعاليمش با خرد و بلكه با برتر از آن تطبيق مي كند، معرفي كرده است. (14)

پروفسور دراپرز اروپ گويد: «قرآن شامل پيشنهادها و دستورهاي عالي اخلاقي است و از قسمتهايي تشكيل شده كه مورد تصديق همگان قرار مي گيرد. همين دستورها به خودي خود كامل و رسا بوده، براي برنامه زندگي مردم... ضروري است.» (15)
قرآن محتوي آن چيزي است كه هر روحي براي ارتقاء معنوي به آن نيازمند است

توصيفاتي ديگر درباره قرآن
نظر به آنكه تصوير قرآن و بررسي زواياي آن حتي از ديدگاه خاورشناسان نيازمند رساله ها و كتابهاي متعددي است و در اين نوشتار مختصر نمي گنجد، به نقل گزيده هايي از گفته هاي آنان در محورهاي گوناگون اشاره مي كنيم:
الف. عدم اختصاص به قشري خاص
رالف لينتون - مؤلف كتاب سير تمدن - گويد: «آموزشگاه عالي قرآن، راه ترقي و پيشرفت هر فرد از هر طبقه به هر مقام را هموار و فراخ ساخته است؛ به طوري كه حتي فرزند يك برده مي تواند به مقامات عالي و بالا برسد.» (16)

ب. بزرگ ترين قانون تكامل
كنت دوگو بينيو (1816 - 1882 م) نويسنده و مورخ فرانسوي و وزير مختار وقت فرانسه در ايران، قرآن را ستوده و آن را بزرگ ترين قانون تكامل و مذهب ناميده است. (17)

ج. مورد نياز همگان
ادوارد گيوجا - محقق ايتاليايي - در يكي از مقالاتش نوشته است: «قرآن محتوي آن چيزي است كه هر روحي براي ارتقاء معنوي به آن نيازمند است.» (18)

د. عظمت قرآن در نظر غربيان
وون (يافون) هامر - دانشمند آلماني - گويد: «ما قرآن را به عنوان كتاب محمدصلي الله عليه وآله، با همان عظمت و اطميناني مي نگريم كه مسلمين آن را كتاب خدا مي دانند.» (19)

ه. جهاني بودن معارف قرآني
گوسين دوپرسوال - دانشمند فرانسوي - گويد: قرآن تنها طرف صحبت با اعراب يا مسلمين نيست، بلكه براي نشر فضايل با جميع ملل دنيا سخن مي گويد.» (20)

و. تأثير تدبّر در قرآن
ژان ژاك روسو - نويسنده مشهور فرانسوي - گويد: «برويد قرآن را به دقت كامل مطالعه كنيد تا حقايق و مزاياي آن بر شما روشن و آشكار بشود؛ [چه] به طور قطع مي دانم پس از مطالعه قرآن، سر تعظيم در برابرش فرود مي آوريد.» (21)

ز. تأثير كلام و آواي قرآن و اعتبار زياد آن
كارن آرمسترانگ مي نويسد: «به شهادت كساني كه اولين بار اين آيات را مي شنوند، كلام قرآن بيانگر يك احساس هيجان انگيز و غني است كه باعث شكسته شدن تمامي سدهاي درون در رسيدن به حقيقت وجود مي گردد.» (22)
و نيز گويد: «اگر [قرآن] به درستي خوانده شود، احساسي از معنويت و صفاي باطن در شما شكل مي گيرد.» (23)
همو در جايي ديگر بيان مي كند: «غير مسلمانان نيز اين كتاب (قرآن) را منبع گرانبهايي در مورد محمدصلي الله عليه وآله مي يابند. اگر چه قرآن پس از فوت محمدصلي الله عليه وآله جمع آوري گرديده است، ولي به عنوان يك منبع موثق مورد تأييد است.» (24)

ح. ارزش مطلق قرآن
دومينيك سوردل گويد: «قرآن كتابي مقدس است كه ارزشي مطلق دارد.» (25)

ادوارد مونته - استاد دانشگاه ژنو و مترجم قرآن به فرانسوي - گويد: «قرآن براي ما مسيحيان، كتابي فوق العاده سودمند است. از مهم ترين كتابهاي ديني است كه زندگي روحاني گروهي بزرگ از افراد بشر... بدان بستگي دارد... روح پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله در اين قطعات (سوره ها) مانند ستاره ها... مي درخشد و بايد قرآن را سرمشق قرار داد.» (26)

ط. بهترين كتاب در زبان عربي از سوي يك نفر امّي
بساشا كومر بوس گويد: «خيلي بعيد است كه توانسته باشد شخص درس نخوانده اي بهترين كتاب زبان عرب را خود انشاء كند.» (27)

مري گيلورد دورمان - نويسنده كتاب به سوي شناختن اسلام - گويد: «مرد درس نخوانده اي مانند محمدصلي الله عليه وآله هيچ گاه قادر نبود كه شخصاً آنها (آيات قرآني) را جمع كند.» (28)

محتواي ژرف واژه هاي قرآن و تنها منبع براي درك دين
هربرت جرج ولز گويد: «گاهي يك كلمه آن (قرآن) چندين حقيقت را در بر دارد.» (29)
همو در جايي ديگر گويد: «هر كس... بخواهد معني دين را بفهمد، بايد به قرآن مراجعه كند.» (30)

اروپا وامدار قرآن
رودول - مترجم قرآن به زبان انگليسي و اسلام شناس - گويد: «بايد اعتراف كرد كه قرآن به واسطه ارشادات عاليه و نظريات عميقش سزاوار است كه مورد توجه كامل قرار گيرد... قرآن مقام والايي دارد... اروپا بايد فراموش نكند كه مديون قرآن است؛ همان كتابي كه آفتاب علم را در ميان تاريكي قرون وسطي در اروپا جلوه گر ساخت.» (31)

فهرستي ديگر
ذكر بخشي ديگر از سخنان اسلام شناسان خارجي پايان بخش اين مقاله است:
- هيچ طرز فكري به اندازه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله و قرآن، مردم را به دانش دعوت نكرده است. (32)
- اميدوارم كه بعيد نباشد آن زماني كه من بتوانم همگي دانشمندان و روشنفكران تمام كشورهاي جهان را متحد كنم و يك رژيم متحد الشكل كه بر اساس قوانين قرآن مبتني باشد، به وجود آورم. (33)
- مذهبي كه به وسيله حضرت محمدصلي الله عليه وآله بنيان گذاري شده، حاوي تعليمات بسيار مترقي و بي عيب مي باشد. (34)
- آيين حضرت محمدصلي الله عليه وآله چنان خردمندانه است كه براي تبليغ آن هيچ نيازي به جبر و قهر نيست؛ كافي است اصول آن را به مردم بفهمانند تا همه به آن بگروند. (35)
- گر چه ما به اديان آسماني عقيده نداريم، ولي آيين حضرت محمدصلي الله عليه وآله و تعاليم او، دو نمونه اجتماعي براي زندگي بشري است. بنابراين، اعتراف مي كنم كه ظهور وي و دين او و احكام خردمندانه اش، بزرگ و با ارزش مي باشد. و به همين جهت، از پذيرش تعاليم حضرت محمدصلي الله عليه وآله بي نياز نيستيم. (36)
- گرانبهاترين موهبتي كه خدا به زمينيان ارزاني داشته، نابغه اي چون محومت (محمد) بوده كه با پيام الهي از عالم بالا بر ما نازل شد. (37)

1) تاريخ مختصر اديان، فليسين شاله، ترجمه خدايار محبي، كتابخانه طهورة، چاپ دوم، 1355، ص 461.
2) چه مي دانم (اسلام) ، دومينيك سوردل، ترجمه حسين قلي حسين نژاد، صص 40 - 41.
3) قرآن در نظر اروپاييان، شهيد باهنر، مجله انديشه اسلامي، دفتر اول، 1362، صص 205 - 206.
4) آيين محمدي صلي الله عليه وآله، ص 4، به نقل از: قرآن در نظر اروپاييان، ص 208.
5) pp 435 -835 وvol 42 و op. ut و Voltair به نقل از: نگرشي تاريخي بر رويارويي غرب و اسلام، ص 351.
6) محمدصلي الله عليه وآله پيامبر خدا، صص 415 - 416.
7) ر. ك: فرهنگ اسلام شناسان خارجي، ج 2، صص 611 - 612.
8) ر. ك: سخنرانيهاي سيره نوشتي جرج داوسون (Biographicallectures) ويرايش جرج سن كلر، لندن، 1887 م، صص 383 - 389، به نقل از: محمد در اروپا، صص 357 - 358.
9) تاريخ ترقي فكر اروپا، لندن، 1875 م، به نقل از: قرآن در نظر اروپاييان، شهيد باهنر، صص 208 - 209.
10) ترجمان وحي، ش 13، ص 86.
11) ر. ك: عذر تقصير به پيشگاه محمدصلي الله عليه وآله، جان ديون پورت، ترجمه سعيدي، صص 98 - 99.
12) ر. ك: فرهنگ اسلام شناسان خارجي، ج 2، ص 601.
13) 5391و london وp 86 و Charms of islam به نقل از: فرهنگ اسلام شناسان خارجي، ج 2، ص 513.
14) ر. ك: فرهنگ اسلام شناسان خارجي، ج 2، ص 535.
15) ر. ك: همان، ج 1، ص 14.
16) ر. ك: همان، ص 15.
17) ر. ك: همان، ج 2، ص 517.
18) ر. ك: همان، ج 1، ص 194.
19) ر. ك: همان، ج 2، ص 611.
20) ر. ك: همان، ص 612.
21) همان.
22) زندگاني پيامبر اسلام محمدصلي الله عليه وآله، ص 168.
23) همان، ص 60.
24) همان، ص 61.
25) چه مي دانم (اسلام) ، ص 46.
26) مقدمه مونته بر ترجمه قرآن به زبان فرانسه، به نقل از: اسلام از ديدگاه دانشمندان غرب، ص 45.
27) آيين محمدي، ص 4، به نقل از: قرآن در نظر اروپاييان، شهيد باهنر، ص 208.
28) ر. ك: اسلام از ديدگاه دانشمندان غرب، ص 48.
29) همان، ص 43.
30) همان، ص 44.
31) ر. ك: همان، ص 47.
32) پروفسور هانري كر بن فرانسوي (ر. ك: اسلام از ديدگاه دانشمندان غرب، ص 51) .
33) ناپلئون بناپارت (ر. ك: همان، ص 53) .
34) ژرژ دورويي، استاد تاريخ دانشگاه پاريس (ر. ك: همان، ص 65) .
35) خاورشناس فرانسوي، كنت دوبولن ويلي يه (ر. ك: همان، صص 66 - 67) .
36) لاپلاس، ستاره شناس معروف قرن نوزده ميلادي (ر. ك: همان، ص 75) .
37) محمدصلي الله عليه وآله در اروپا، ص 345.
منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 85
/ 1