سیره اهل بیت علیهم السلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیره اهل بیت علیهم السلام - نسخه متنی

محمود مهدی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
سيره اهل بيت عليهم السلام
دفاع از مظلوم
محمود مهدي پور
يکي از بزرگ ترين اهداف پيام آوران الهي و پيشوايان اهل بيت عليهم السلام دفاع از افراد و حمايت از جوامع مظلوم است. عالمان دين و مبلّغان گرامي در زمينه عدالت اجتماعي وظايفي سنگين بر عهده دارند. روحانيت تداوم بخش اهداف، راه و روش و برنامه هاي پيامبر الهي است. روحانيت متعهّد و آگاه هرگز نمي تواند نسبت به ستمگران و ستمهاي اقتصادي، سياسي و قتل و غارت ملّتها بي تفاوت و ساکت بنشيند. اميرالمؤمنين عليعليه السلام مي فرمايد: خداوند از عالمان پيمان گرفته است که نسبت به شکم بارگي و پرخوري ظالمان و گرسنگي مظلومان آرام نگيرند.
«لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا؛ (1) اگر حضور حاضرين نبود و با وجود ياري دهنده حجّت تمام نمي شد، و اگر نبود عهدي که خداي عزّوجل از علما گرفته تا راضي نشوند بر سيري ظالم از ظلم و گرسنه ماندن مظلوم از ستم او، هر آينه ريسمان و مهار شتر خلافت را برکوهان آن مي انداختم.»
ستم چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، چه فرهنگي و چه اقتصادي، چه سياسي و چه نظامي، چه عمدي و چه سهوي و چه با مقاصد خيرخواهانه و چه با اهداف استعماري، از موانع بزرگِ اخلاق و تعاون اجتماعي است. انسان بدون عدالت به پايگاه سلامت و سعادت نمي رسد. قرآن، هدف از ارسال پيامبران را قيام عمومي بشريت براي قسط و عدل مي داند و صريحاً اعلام کرده است:
«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ»؛ (2)«به راستي [ما] پيامبران خود را با دلايل اشکار روانه کرديم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند، وآهن را که در آن براي مردم خطري سخت و سودهايي است، پديد آورديم، تا خدا معلوم بدارد چه کسي در نهان، او و پيامبرانش را ياري مي کند. خدا نيرومند و شکست ناپذير است.»
قرآن عموم مؤمنان را به پاسداري از عدالت فرا مي خواند و مي فرمايد:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُم...» ؛ (3)«اي کساني که ايمان آورده ايد! به قسط قيام کنيد و براي خدا شهادت دهيد؛ هر چند عليه شما باشد.»
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ»؛ (4) «هان! اي مؤمنان براي خدا بپا خيزيد، و براساس عدالت گواهي دهيد. و دشمني گروهي از شما را به گناه ترک عدالت نکشاند. عدالت کنيد که به پرهيزکاري نزديک تر است و از نافرماني خدا بپرهيزيد، که خداوند از آنچه انجام مي دهيد با خبر است.»
وظيف? انسان در تکاليف فردي محدود نمي شود. انسانها به ويژه عالمان دين در برابر انحرافات اجتماعي و انواع ظلم و بيداد مسئول اند.

ستم چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، چه فرهنگي و چه اقتصادي، چه سياسي و چه نظامي، چه عمدي و چه سهوي و چه با مقاصد خيرخواهانه و چه با اهداف استعماري، از موانع بزرگِ اخلاق و تعاون اجتماعي است. انسان بدون عدالت به پايگاه سلامت و سعادت نمي رسد. قرآن، هدف از ارسال پيامبران را قيام عمومي بشريت براي قسط و عدل مي داند

عالمان دين علاوه بر اينکه بايد عادل باشند، بايد عادل پرور و ياور مظلومان و دشمن ظالمان باشند. عادل بودن يک تکليف فردي و اخلاقي است. عدالت پروري و حمايت از مظلوم و مبارزه با ستمگران از وظايف اجتماعي عالمان دين است که براساس دو اصل امر به معروف و نهي از منکر نمي ‎توانند نسبت به آن بي طرف باشند.
روحانيت، نمي تواند، در برابر ستمگران و انواع ستمهاي اقتصادي، سياسي، نظامي و فرهنگي بي تفاوت باشد.
انسانها عموماً و عالمان دين به طور خاص در برابر ظلم و عدل وظايفي سنگين بر عهده دارند که فهرست وار اشاره مي شود:
1. خود بر هيچ کس و هيچ موجود زنده اي و حتي بر حيوانات و طبيعت ستم نکنند؛
2. با ستمگران دوستي ننمايند؛
3. براي هدايت عموم بشريت حتي ستمگران بکوشند؛
4. ستمگري و ستمگران را افشا نمايند؛
5. از ياري و همکاري با ستمگران دوري کنند؛
6. در صورت ضرورت براي رهايي از ستم و ستمگران هجرت کنند (مبارزه منفي)؛
7. در موارد لازم جهت دفاع و جهاد نظامي در برابر ستمگران بپاخيزند.
عالمان دين براساس رهنمودهاي قرآن و عترت عليهم السلام هميشه در رأس مبارزات فرهنگي، اقتصادي، سياسي و نظامي با طاغوتها و ستمگران داخل و خارج بوده و هستند.
در کلام پيشواي پارسايان، اميرمؤمنان چنين آمده است:
«أَلَا وَ إِنِّي أُقَاتِلُ رَجُلَيْنِ رَجُلًا ادَّعَى مَا لَيْسَ لَهُ وَ آخَرَ مَنَعَ الَّذِي عَلَيْهِ؛ (5)آگاه باشيد من با دو کس پيکار مي کنم؛ کسي که چيزي را ادّعا کند که از آن او نباشد و آن کس که از اداي حق سر باز زند.»
درخت ظلم ريشه هاي متفاوتي دارد و شاخ و برگهاي فراواني بر آن مي رويد:
قانون ظالمانه بزرگ ترين ظلم است. روحانيت براي پيشگيري از پيدايش قوانين ظالمانه در هر کجاي جهان بايد اقدام کند. قانوني که از سوي خداي عادل و حکيم و مهربان براي بشر اعلام شده عادلانه است. ديگر قوانين بايد بر قرآن و سنت نبوي و قوانين الهي و آسماني عرضه شود. «فقاهت» شناخت قوانين و احکام الهي است. هم? قوانين جهاني و منطقه اي و قراردادهاي اجتماعي بايد در ترازوي فقه اسلامي سنجيده شود. در نظامهاي طاغوت، قوانين ظالمانه است و براساس اهداف و مقاصد شيطاني تدوين و ابلاغ مي گردد.
روحانيت اسلام و عالمان دين با «تفقّه در دين»، «حضور در جايگاه شوراي نگهبان»، «پذيرش قضاوت» و «حضور در سمتهاي اجرائي و فرهنگي» براي شناخت مصاديق عدالت و توسعه فرهنگ عدالت خواهي و زمينه سازي براي اجراي عدالت مي کوشند.
بدون «خودسازي»، رفتار عادلانه امکان پذير نيست. ارزيابي انسانها براساس تقواست و تقوا ريشه عدالت است، و عدالت، فرزند تقوا و خويشتن يابي است. مهم ترين گام به سوي عدالت اجتماعي تربيت نسلي پارسا و باتقوا در جامع? اسلامي است.
انقلاب اسلامي، انقلابي براي دفاع از مظلوم و مهار ظلم و ظالمان در ايران و جهان بود. اگر دست اندرکاران امروز کشور، رفتار عادلان? نظام عادل پروري و حمايت از مظلوم و تلاش و جهاد براي اجراي عدالت در ايران و جهان را به فراموشي بسپرند، از اهداف و خط مشي انقلاب اسلامي و رهبريهاي امام خميني رحمه الله دور شده اند. امروز شناخت خط راستين امام، دشوار نيست. در سالگرد انقلاب اسلامي يک بار ديگر وصيت نامه الهي سياسي امام را بخوانيم، تا در فضاي فتنه، حق و باطل را بهتر بشناسيم.
بزرگداشت شهيدان و رزمندگان و ايثارگران، پاسداري از عدالت و ايثار است. حضور در مجالس آنان به معناي حمايت از ارزشها و در رأس هم? آنها، اخلاص، عدالت و ايثار است.
مدح عدالت و عادل، و افشاي ظلم و ظالم، از وظايف عمومي به ويژه رسانه هاي نظام اسلامي است. بايد مهم ترين دغدغه رسانه هاي دنياي اسلام، دغدغ? اجراي عدل و ريشه کن ساختن ظلم بين المللي باشد.
فلسف? وجودي قو? قضائيه، احقاق حق، بازستاندن حقوق مظلومان از ظالمان و داوري بر پاي? عدالت و حکم خدا، و صريح فرمان قرآن است.
مهم ترين وظيف? مجلس شوراي اسلامي، قانون گذاري عادلانه؛ يعني شناخت دقيق احکام الهي و موضوعات مورد نياز جامع? اسلامي است. وضع قوانين براساس عدالت و سپردن امور به انسانهاي عادل و توانمند و نظارت بر عملکرد آنان و پشتيباني و حمايت از ايشان وظيفه نهاد قانون گذاري کشور است.
وظيفه قوه قضائيه، تطبيق مواد قانوني بر عملکرد اشخاص و نهادهاست. اين قوه وظيفه دارد در موارد اختلاف، حق و باطل و ظالم و مظلوم را از هم باز شناسد و ميزان کيفر و جريمه و حقوق ضايع شده را تعيين کند و راهکار جبران خطاها و تخلفات عمومي و جرم و جنايت را مشخص نمايد و براي گرفتن حق مظلوم از ظالم بکوشد.
در يک نگاه کلان مهم ترين وظيفه تمام قواي کشور شناخت «عدالت» و «اجراي آن» است. نظام اسلامي، نظامي براي شناخت عدالت و بيدادگري و حمايت از مظلوم و مبارزه با ستمگران داخلي و خارجي است. اقامه قسط و عدل فلسفه وجودي تمام نهادهاي زير مجموعه حکومت اسلامي است. تمام نهادهاي آموزشي، پژوهشي، اطلاع رساني، تبليغاتي، سياسي، اقتصادي، به ويژه حوزه ها و دانشگاهها اگر نسبت به مسئله عدالت و بيداري بي تفاوت باشند، از فلسفه وجودي خويش دور شده اند. دفاع از حق النّاس و حق الله وظيفه عالمان دين و تمام انسانهاي مؤمن و آگاه است و پيامبران الهي و پيشوايان معصوم عليهم السلام، دولت و حکومت را براي نجات مظلومان و حمايت از حق و عدالت مي خواهند.
عبدالله بن عباس مي گويد: در ذي قار بر اميرالمؤمنين عليه السلام وارد شدم. مشغول تعمير کفش خويش بود. رو کرد به من و فرمود: قيمت اين کفش چقدر است؟ گفتم: ارزشي ندارد. حضرت فرمود: «وَ اللَّهِ لَهِيَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ إِمْرَتِكُمْ إِلَّا أَنْ أُقِيمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلاً؛ (6) به خدا سوگند، همين [کفش] نزد من از حکومت بر شما محبوب تر است، مگر اينکه حقي را بپا دارم يا باطلي را باز گردانم.»
فتنه آفرينان جنگ جمل بدانند! در نگاه علي عليه السلام حکومت براي رياست و قدرت به اندازه لنگ کفش هم ارزش ندارد؛ ولي حکومت براي دفاع از مظلوم و انجام وظيف? الهي و عبادي همان است که اميرالمؤمنين عليه السلام از نوجواني تا شصت سالگي براي آن مي جنگد. (7)
همزيستي مسالمت آميز با جبهه استکبار و گفتگوي دوستانه با آنان و تسامح و تساهل نسبت به غارتگران بين المللي و سکوت نسبت به قوانين نامشروع و تطهير و تمجيد از ستمگران، با فرهنگ قرآن و عترت عليهم السلام ناسازگار است. دفاع از فلسطين، دفاع از مردم عراق، دفاع از ملت افغانستان، و دفاع از مظلومان کل جهان، وظيفه اي الهي است و کسي حق ندارد از آن کوتاه بيايد. حمايت اقتصادي، تبليغاتي، نظامي، اطلاعاتي و هرگونه حمايت مقدور از ملتهاي مظلوم، وظيفه اي وجداني، ايماني، عقلي و فقهي است.

سهل انگاري، بي حالي، وقت کشي، غفلت و تغافل در حمايت از مظلوم و راحت طلبي در زمينه دفاع از مظلوم، گناهي کوچک نيست. شعرها و شعارهايي از نوع «نه غزّه نه لبنان و ايران براي ايران»، عقب نشيني آشکار از مواضع امام خميني رحمه الله و آرمان مطلوب صهيونيزم جهاني است.
توزيع عادلانه بيت المال در عصر ما، هدفمندي يارانه ها و اصلاح بانکها و بيمه ها، چيزي نيست که نظام اسلامي از آن کوتاه بيايد.
امروز «علمدار عدالت» در جمهوري اسلامي، ولايت فقيه و شخص ولي فقيه است. مبارزه و تضعيف و نقد غيرمنصفانه و جاهلانه، نوعي دشمني و خصومت با عدالت و استقلال و عزت امت اسلامي است. سالهاست که مبارزه با فقر و فساد و تبعيض، ترجيع بند کلام و پيامهاي رهبر بزرگوار انقلاب اسلامي است. فرمان هشت ماده اي مقام معظم رهبري در زمينه مبارزه با فساد اقتصادي در سال 1380 شمسي، مسئولان را به بازستاندن حقوق بيت المال و محرومان فرا خواند، امّا طبيعي است که اجراي کامل عدالت بستگي به همکاري همه قوا و دولت و ملّت دارد و بدون عزم جدّي عمومي و ساده زيستي مسئولان امکان پذير نيست.
سالها قبل مقام معظم رهبري خطاب به دانشجويان فرمودند: «عدالتخواهي لُبّ انتظار ما از دانشجويان است» و اين انتظار از حوزه ها و طلاب جوان چندين برابر است.
دفاع از مظلوم و عدالتخواهي در سطح ملي و بين المللي لوازمي دارد که بدون آن دست يابي به اين هدف مقدس امکان پذير نيست.
«صبر»، «بصيرت»، «پارسائي» و «تلاش»، ارکان چهارگانه «عدالت خواهي» و دفاع از مظلوم است. مبارزه قانوني و قضائي با غارتگران بيت المال و دقت بيش تر در لايحه بودجه و نحوه توزيع بيت المال، اقداماتي است که زمينه «عدالت اقتصادي» را فراهم مي آورد.
در لايحه بودجه هرگز نبايد، «بازي و سرگرمي و ورزش» بر کار و توليد و دانش و جهاد و سلامت و ايمان و اخلاق مقدّم باشد. نظام اسلامي براي حمايت از مظلوم و مقابله با مفاسد اقتصادي، دو ابزار بيش تر ندارد:
1. محاکمه، جريمه، زندان و شلاق و برخورد قضائي با غارتگران بيت المال که در جاي خود لازم و ضروري است؛
2. رعايت اولويتها در لايحه بودجه که بيت المال صرف کارهاي واجب و ضروري شود، آنجا که نيازهاي اوليه و راستين مردم تأمين نيست، تخصيص بودجه براي مسابقات غيرضروري و کارهاي مباح و مکروه و حرام، خطايي بزرگ است.
امروز دفاع از مظلوم در بعد جهاني با تقويت ولايت فقيه و نشر انديشه اسلامي امکان پذير است. و در سطح داخلي، تربيت ايماني و اخلاقي و مبارزه با غارتگران بيت المال راهکار دفاع از مظلوم است.

1) نهج البلاغه، صبحي صالح، خ3، ص49.
2) حديد/25.
3) نساء/135.
4) مائده/8.
5) نهج البلاغه، صبحي صالح، خ 173، ص247.
6) نهج البلاغه، صبحي صالح، خ 33، ص76.
7) همان، خ 27.

منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره137
/ 1