بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
الگوهاي قرآني زنان نمونه در قرآن (1) سيد جواد حسيني هر كس در زندگي خود اسوه و الگويي دارد كه سعي مي كند خود را به او نزديك سازد و پرتوي از صفات او را در درون وجود خود ببيند. به تعبير ديگر در درون دل انسان جايي براي اسوه ها و قهرمانهاست و به همين دليل، تمام ملّتهاي جهان در تاريخ خود به الگوهاي واقعي و گاه پنداري متوسل مي شوند و بخشي از فرهنگ و تاريخ خود را بر اساس وجود آنها بنا مي كنند. قرآن اين كتاب انسان ساز و جامعه ساز براي ارتقاء و رشد انسانها به سمت و سوي كمالات، علاوه بر برنامه هاي علمي و عملي، الگوهاي رفتاري را نيز ارائه داده است. از آنجا كه نصف جامعه بشري را زنان تشكيل مي دهند، براي هدايت آنها علاوه بر برنامه هاي علمي و عملي ارائه الگوهاي مناسب نيز لازم است. در فرهنگ قرآني، بر خلاف تصور برخي مكتبها و افراد كه فقط مردان را الگوي افراد و جامعه مي دانند، آنجا كه مي خواهد اسوه ها و نمونه ها را معرفي كند، در كنار اسوه بودن حضرت ابراهيم عليه السلام و حضرت رسول اكرم صلي الله عليه وآله، الگوها و نمونه هايي از زنان وارسته و همچنين زنان گمراه را به جامعه و مؤمنان معرفي مي كند. اين الگوهاي معرفي شده، در دو بخش قابل تبيين است: الگوهاي توصيفي و الگوهاي عيني و شخصي.
الف. الگوهاي توصيفي: در اين بخش، قرآن كريم يكسري اوصاف كمالي را براي زنان نمونه بيان مي دارد كه برخي از آنها از اين قرار است: 1. زنهاي صالحه و امانتدار: در قرآن كريم مي خوانيم: «فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ»؛ (1) «زنان صالح، زناني هستند كه متواضع اند و در غياب [همسر خود] اسرار و حقوق [او] را مقابل حقوقي كه خدا براي آنان قرار داده، حفظ مي كنند.» 2. مجموعه اي از اوصاف زنهاي نمونه: «إِنَّ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرينَ اللَّهَ كَثيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً»؛ (2) «به يقين، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع فرمان خدا و زنان مطيع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق كننده و زنان انفاق كننده، مردان روزه دار و زنان روزه دار، مردان پاكدامن و زنان پاكدامن، و مرداني كه بسيار به ياد خدا هستند و زناني كه بسيار به ياد خدا هستند، [انسانهاي مطلوبي هستند و] خداوند براي همه آنها مغفرت و پاداش عظيمي فراهم ساخته است.» 3. اطاعت خدا و رسول: در بين خواص، آن زناني نمونه هستند كه هم اهل عمل صالح باشند و هم مطيع پيشوا و رهبر خويش. قرآن درباره زنان پيامبر مي فرمايد: «وَ مَنْ يقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَينِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَريماً»؛ (3) و هركس از شما [زنان پيامبر] براي خدا و پيامبرش خضوع كند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهيم داد و روزي پر ارزشي براي او آماده كرده ايم.» و به طور كلّي، تمام اوصافي كه براي انسانهاي نمونه، چه مرد و چه زن در قرآن آمده است، اگر در زن موجود باشد، مي تواند به عنوان زن نمونه و الگو مطرح باشد.
ب. الگوهاي عيني و شخصي قرآن كريم در كنار الگوهاي توصيفي، اسوه هاي عيني و حقيقي را نيز به عنوان نمونه به جامعه بشري، مخصوصاً بانوان معرّفي كرده است كه با اقتداء به آنها مي توانند راحت تر و آسان تر راه تكامل و رشد را بپيمايند. در اين بخش، به اهم موارد اشاره مي شود: 1. فاطمه زهراءعليها السلام از برترين زنان عالم هستي كه در كمال معنوي بر همه پيشي گرفته است، فاطمه زهراءعليها السلام مي باشد. آن حضرت، در طهارت و پاكي، كمالات معنوي، انفاق و امداد رساني، تربيت فرزندان و شوهرداري، الگوي زنان جامعه بشري است.
طهارت فاطمه عليها السلام قرآن كريم مي فرمايد: «إِنَّما يريدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيتِ وَ يطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً»؛ (4) «خدا چنين اراده كرده كه ناپاكي و گناه را از شما اهل بيت ببرد و شما را پاك و منزه گرداند.» به اعتراف شيعه و سنّي يكي از كساني كه مشمول آيه تطهير مي باشد، فاطمه زهراءعليها السلام است. (5) مرحوم علّامه اميني 16 نفر از صحابه و 300 نفر از راويان را با مشخصات، نام برده كه آيه تطهير را مربوط به پنج تن آل عبا، از جمله حضرت فاطمه عليها السلام دانسته اند. (6)
برتري معنوي و حضور اجتماعي آيه ديگري كه هم برتري معنوي فاطمه عليها السلام را به اثبات مي رساند و هم حضور او را در مسائل مهم اعتقادي و اجتماعي نشان مي دهد، آيه مباهله است كه مي فرمايد: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَي الْكاذِبينَ»؛ (7) «بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خويش را دعوت كنيم و شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت كنيم و شما هم از نفوس خود. آن گاه مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم!» با توجه به اينكه مباهله با مسيحيان نجران يك كار عادّي نيست و با زن و مرد عادي نمي توان اقدام به مباهله كرد، صلاحيت اقدام به چنين امر خطيري را تنها انسانهاي مقدس و شايسته و نمونه دارا هستند كه مورد رحمت حق مي باشند. بر اين مسئله نيز منابع شيعه و سنّي گواهي مي دهند كه مراد از «نساءنا» فاطمه زهراعليها السلام مي باشد. (8) اين آيه، هم معنويت بالاي فاطمه عليها السلام را مي رساند كه به حدّي است كه دعا و نفرين او در پيشگاه الهي اثر دارد و هم نشان از حضور او در عرصه هاي مهم اجتماعي دارد؛ چنان كه در جريان امامت علي عليه السلام با خواندن خطبه و گريه هاي جانسوز و فدا كردن جان خويش، حضور ابدي خويش را در دفاع از امامت و ولايت امضاء كرد.
الگو بودن براي پيامبران نشانه ديگر براي الگو و نمونه بودن فاطمه زهراءعليها السلام اين است كه پيغمبران بزرگي چون آدم و نوح و ابراهيم عليهم السلام براي استجابت دعاي خويش به فاطمه زهراءعليها السلام و اهل بيت عليهم السلام متوسل شده اند. درباره حضرت آدم عليه السلام مي خوانيم: «فَتَلَقَّي آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيهِ»؛ (9) «پس حضرت آدم عليه السلام از پروردگارش كلماتي را دريافت كرد [و آن كلمات را وسيله قبولي توبه خويش قرار داد] و خداوند توبه او را پذيرفت.» و در روايات فراواني در منابع فريقين آمده كه دعاي آدم عليه السلام اين بود: «أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِي وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَينِ.» (10) و درباره حضرت ابراهيم عليه السلام آمده كه «وَ إِذِ ابْتَلي إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ»؛ (11) «هنگامي كه پروردگار حضرت ابراهيم عليه السلام را با كلماتي امتحان كرد، پس آن كلمات را تمام كرد.» و در روايات آمده كه آن كلمات امامان معصوم و فاطمه زهراءعليهم السلام بودند. (12)
الگو در انفاق صدّيقه اطهرعليها السلام نه تنها در معنويات الگو و نمونه است، بلكه در انفاق مالي نيز چنين است. او نه تنها پيراهن شب عروسي خويش را به زن فقير داد، بلكه هيچ وقت فقيري از در خانه او دست خالي بر نگشت؛ گاه مي شد كه زيور آلات خويش را در راه خدا تقديم مي كرد و گاه نيز غذاي افطاري خويش را خالصانه در راه خدا انفاق مي كرد. خداوند در وصف انفاق او و خانواده اش مي فرمايد: «وَ يطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يتيماً وَ أَسيراً * إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً»؛ (13) «آنان در راه دوستي خدا، طعام خود را به فقير و يتيم و اسير مي دهند [و مي گويند:] فقط براي رضاي خدا به شما طعام مي دهيم و از شما هيچ پاداشي و سپاسي در خواست نداريم.» به اتفاق علماء شيعه و گروه زيادي از علماء اهل سنت كه مرحوم علّامه اميني در كتاب «فاطمه زهراءعليها السلام» اسامي آنها را آورده، آيه فوق درباره انفاق علي عليه السلام و فاطمه زهراءعليها السلام و فرزندان او مي باشد. (14)
مادر و همسر نمونه فاطمه زهراءعليها السلام در همسرداري نيز نمونه است؛ چنان كه علي عليه السلام در جواب پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله كه فرمود: همسرت را چگونه يافتي؟ گفت: «بهترين يار بر اطاعت [و بندگي] خداوند.» و چون از فاطمه سؤال كرد، گفت: «او بهترين شوهر است.» (15) و در جاي ديگر، علي عليه السلام فرمود: او به راستي هميشه اين گونه بود كه چون به او نگاه مي كردم، تمام غمها و غصه هايم بر طرف مي شد. (16) و فاطمه عليها السلام در آخرين لحظه نيز همسر نمونه بودن خويش را از زبان علي عليه السلام اقرار گرفت. آن گاه كه گفت: «پسر عمو! هرگز مرا دروغگو و خائن نيافتي. از روزي كه با من معاشرت كردي، با دستورات تو مخالفت نكردم.» علي عليه السلام فرمود: « [اي دختر پيغمبر!] معاذ اللّه! [كه تو در خانه من بد رفتاري كرده باشي؛ زيرا] مراتب خداشناسي و نيكوكاري و پرهيز كاري و بزرگي و خدا ترسي تو به حدّي است كه جاي ايراد و خرده گيري در مورد مخالفت با من نيست.» (17) و در خصوص مادر نمونه بودن او همين بس كه دو امام معصوم مانند حسن و حسين عليهما السلام و دو شير زن همچون زينب و ام كلثوم عليهما السلام را به جامعه بشري تحويل داد. به جهت همين اوصاف بود كه قرآن خطاب به پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله مي فرمايد: «اِنَّا اَعْطَيناكَ الْكَوْثَرَ»؛ (18) «ما به تو كوثر (فاطمه كه نسل تو از او باقي خواهد ماند) را داديم.»
2. حضرت مريم عليها السلام دوّمين زن نمونه در قرآن حضرت مريم عليها السلام است. او نيز از جهاتي نمونه شمرده شده است كه به اهم آنها اشاره مي شود:
مريم عليها السلام زن معصومه و برگزيده الهي مريم عليها السلام از آن جهت مي تواند الگو و نمونه باشد كه هم معصوم از گناهان است و هم برگزيده و مصطفاي حق مي باشد. قرآن كريم مي فرمايد: «يا مَرْيمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلي نِساءِ الْعالَمينَ»؛ (19) « [بياد آوريد هنگامي را كه فرشتگان گفتند:] اي مريم! خدا تو را برگزيده و پاك ساخته و بر تمام زنان برتري داده است.» البته اين با آنچه در حق فاطمه زهراءعليها السلام گفته شده كه سيده بانوان عالم است، منافات ندارد؛ چون پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله و ديگر امامان معصوم عليهم السلام فرمودند: «مريم بانوي زنان زمان خود بود، امّا فاطمه بانوي همه بانوان جهان از اوّلين و آخرين است.» (20) او مادر نمونه است؛ زيرا پاك ترين دختر هستي را تربيت كرد و يازده امام معصوم عليهم السلام از نسل او مي باشد. او نمونه ايمان و خداشناسي است؛ چرا كه دومين مسلمان و اولين زني است كه به پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله ايمان آورد و لذا تمام فضائلي كه براي فاطمه عليها السلام در قرآن ذكر شده، به نحوي فضائل آن بانو نيز شمرده مي شود
آيه ديگري كه بر پاكي و برگزيده بودن مريم عليها السلام دلالت دارد، آيه اي است كه در آن از زبان مادر مريم عليها السلام خطاب به خداوند آمده است: «وَ إِنِّي سَمَّيتُها مَرْيمَ وَ إِنِّي أُعيذُها بِكَ وَ ذُرِّيتَها مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ»؛ (21) «و من او را مريم ناميدم و او و فرزندانش را از [وسوسه هاي] شيطان رانده شده، در پناه تو قرار دادم.» و اين دعاي مادر را خدا قبول فرمود و او را از شر شيطان حفظ كرد.
مريم بانوي پاكدامن مريم عليها السلام در پاكدامني نيز الگوي ديگران و در بين زنها نمونه است. خداوند عفّت و پاكدامني او را در موارد متعددي امضاء كرده است؛ يك جا مي فرمايد: «وَ الَّتي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيةً لِلْعالَمينَ»؛ (22) « [و به ياد آور] زني را كه دامان خود را پاك نگه داشت و ما از روح خود در او دميديم و او و فرزندش (عيسي مسيح عليه السلام) را نشانه بزرگي براي جهانيان قرار داديم.» همين مضمون در سوره تحريم نيز آمده است. (23) و در جاي ديگر فرمود: «مريم گفت: پروردگارا! چگونه فرزندي براي من خواهد بود، در حالي كه انساني با من تماس نگرفته است؟ [در پاسخ او] فرمود: خداوند اين گونه هرچه را بخواهد، مي آفريند. (24) « و همين طور در سوره مريم مي خوانيم كه «و گفت: من از شر تو، به خداي رحمان پناه مي برم، اگر پرهيزگاري. گفت: من فرستاده پروردگار توام، [آمده ام] تاپسر پاكيزه اي به تو ببخشم. گفت: چگونه ممكن است فرزندي براي من باشد، در حالي كه تا كنون انساني با من تماس نداشته است وزن آلوده اي هم نبوده ام! گفت: مطلب همين است. (25)«
عبادت و بندگي حضرت مريم عليها السلام در عبادت و بندگي نيز نمونه است. خداوند متعال هم از او خواسته است كه برترين عبادتها را داشته باشد و هم در مواردي عبادتهاي او را مورد تأييد و تشويق قرار داده است. در مورد بخش اوّل مي فرمايد: «يا مَرْيمُ اقْنُتي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدي وَ ارْكَعي مَعَ الرَّاكِعينَ»؛ (26) «اي مريم! براي پروردگار خود خضوع كن و سجده به جا بياور و با ركوع كنندگان ركوع كن!» و در آيه ديگر اطاعت و بندگي او را امضاء كرده، مي فرمايد: «وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتينَ»؛ (27) « [مريم] از مطيعان فرمان خدا بود.» و در سوره مريم پاداش و تشويقي نيز براي او به خاطر عبادتش در نظر گرفته است؛ آنجا كه مي فرمايد: «هرزمان زكريا وارد محراب او مي شد، غذاي مخصوصي در آنجا مي ديد. از او مي پرسيد: اي مريم! اين را از كجا آورده اي؟ گفت: اين از ناحيه خداست. خداوند هر كسي را بخواهد، بي حساب روزي مي دهد.» (28) و گفته شده كه «مريم» يعني زن عبادت كار. (29)
مادر نمونه حضرت مريم عليها السلام يكي از بهترين مادران عالم هستي است و يكي از بزرگ ترين پيغمبران الهي را كه جزء پيامبران اولو العزم مي باشد، در دامن خود تربيت كرده است؛ پيامبري كه در اوان كودكي لياقت تشرف به رسالت را پيدا كرد. خداوند درباره اين فرزند كه همان حضرت عيسي عليه السلام است و آن مادر نمونه چنين مي گويد: «إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيمُ إِنَّ اللَّهَ يبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسيحُ عيسَي ابْنُ مَرْيمَ وَجيهاً فِي الدُّنْيا وَ الآْخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبينَ»؛ (30) « [به ياد آوريد] هنگامي را كه فرشتگان گفتند: اي مريم! خداوند تو را به كلمه اي (وجود با عظمتي) از طرف خودش بشارت مي دهد كه نامش مسيح، عيسي بن مريم است، در حالي كه در اين جهان و جهان ديگر صاحب شخصيت و از مقربّان است.»
اسوه صبر و بردباري راستي بسيار دشوار است زني بدون داشتن همسر به فرمان الهي باردار شود و بتواند در مقابل سيل تهمتها مقاومت كند. و به راستي براي دختري كه سالها اسوه پاكي و عفّت و تقوا و نمونه اي در عبادت و بندگي خدا بوده تا آنجا كه زاهدان و عابدان بني اسرائيل به كفايت او از طفوليت افتخار مي كردند و زير نظر پيامبر بزرگي تربيت يافته بود و سجاياي اخلاقي و آوازه قداست او همه جا پيچيده بود، بسيار سخت و دردناك است كه يك لحظه احساس كند همه اين سرمايه هاي معنوي اش به خطر افتاده و در گرداب بدترين اتهام قرار گرفته است؛ (31) ولي ايمان او به خدا و اينكه اين فرزند، پيامبر موعود الهي است و تحفه آسماني است، به او اين صبر و مقاومت را داد كه در مقابل تهمتها صبر كند و به رحمت و معجزات الهي اميدوار باشد. (32)
3. همسر فرعون (آسيه) از ديگر زنان نمونه قرآن كه در بدترين محيط و فاسدترين مكان، يعني كاخ فرعوني زندگي مي كرد، ولي با شكوه ترين ايمان و پايداري و فداكاري را به نمايش گذاشت، آسيه دختر مزاحم مي باشد. قرآن درباره او مي فرمايد: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لي عِنْدَكَ بَيتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّني مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّني مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ»؛ «و خداوند براي مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است. در آن هنگام كه گفت: پروردگارا! خانه اي براي من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايي بخش!» نكته در خور دقت در آيه فوق اين است كه همسر فرعون همچون مريم عليها السلام نه تنها الگو براي زنان است، بلكه مثال و نمونه براي كل جامعه مي باشد. همسر فرعون وقتي كه معجزه موسي عليه السلام را در مقابل ساحران ديد، به او ايمان آورد. مدتي ايمان خود را پنهان مي كرد تا اينكه فرعون از ايمان او اطلاع يافت و او را از اين كار نهي كرد و اصرار داشت كه دست از آيين موسي عليه السلام بردارد و خداي او را رها كند؛ ولي اين زن با استقامت هرگز تسليم فرعون نشد. سرانجام فرعون دستور داد دست و پاهايش را به ميخي ببندند و در زير آفتاب سوزان قرار دهند و سنگ عظيمي بر سينه او بيفكنند. هنگامي كه آخرين لحظه هاي عمر خود را مي گذراند، دعايش اين بود كه «پروردگارا! خانه اي براي من در بهشت نزد خودت بساز!...» (33) و خداوند دعاي او را مستجاب كرد و در بهشت جاي داد؛ چنان كه پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فرمود: «برترين زنان بهشتي چهار نفرند: خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمد، مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم، همسر فرعون.» (34)
4. خديجه كبري عليها السلام از حديث پيش گفته استفاده شد كه يكي از زنان نمونه هستي خديجه كبري عليها السلام است. در حديث ديگري نيز پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فرمود: «برترين زنان عالم، مريم، آسيه، خديجه و فاطمه هستند.» (35) گر چه اسم او صريحاً در قرآن نيامده، ولي جاي جاي تاريخ قرآن و اسلام رفتارهاي نمونه او را به ياد دارد. او الگوي بخشندگي و انفاق است؛ چرا كه تمام ثروت خويش را دو دستي تقديم پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله كرد تا در راه اسلام مصرف كند. او الگوي استقامت و بردباري است؛ زيرا در سخت ترين روزهاي زندگي پيامبرصلي الله عليه وآله و در تنهاترين حالتها، پيشواي خود را تنها نگذاشت. او يك همسر نمونه است؛ چرا كه تا آخرين لحظه مدافع همسر گرامي خود بود و هر گاه حضرت بر اثر سنگباران كفار، مكه را ترك مي كرد، خديجه عليها السلام به دنبال او راه مي افتاد و براي او غذا مي برد و زخمهاي او را پانسمان مي كرد.
او مادر نمونه است؛ زيرا پاك ترين دختر هستي را تربيت كرد و يازده امام معصوم عليهم السلام از نسل او مي باشد. او نمونه ايمان و خداشناسي است؛ چرا كه دومين مسلمان و اولين زني است كه به پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله ايمان آورد و لذا تمام فضائلي كه براي فاطمه عليها السلام در قرآن ذكر شده، به نحوي فضائل آن بانو نيز شمرده مي شود. به اين جهت رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: «إِنَّ اللَّهَ اخْتَارَ مِنَ النِّسَاءِ أَرْبَعاً مَرْيمَ وَ آسِيةَ وَ خَدِيجَةَ وَ فَاطِمَةَ؛ (36) به راستي خداوند از زنان عالم، چهار زن را برگزيد: مريم، آسيه، خديجه و فاطمه.» و پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله در كلام زيباي ديگر در جواب عايشه فرمود: «خديجه و كجاست مثل خديجه! او مرا تصديق كرد، آن گاه كه مردم مرا تكذيب كردند و با مال خود مرا بر دين خدا كمك و ياري كرد.» (37) از اشتراكات اين چهار زن نمونه اين است كه همه مدافع رهبران خويش و حاميان رسالت و امامت بودند؛ فاطمه زهراءعليها السلام حامي رسالت و شهيد راه امامت گشت، آسيه در راه حمايت از موسي عليها السلام به شهادت رسيد، مريم عليها السلام با خريدن تهمتها از عيسي عليه السلام حمايت كرد و خديجه عليها السلام هم بزرگ ترين حامي رسالت بود و هم برترين حامي و محب علي عليه السلام. آخرين نكته در باب زنهاي نمونه در قرآن كريم اين است كه قرآن نه تنها زنهاي نمونه در پاكي و خوبي را معرفي كرده است، بلكه در كنار زنان وارسته، الگوها و نمونه هاي زنان گمراه را نيز معرفي كرده است؛ از جمله مي فرمايد: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَينِ مِنْ عِبادِنا صالِحَينِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيئاً وَ قِيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ»؛ (38) «خداوند براي كساني كه كافر شدند، به همسر نوح و همسر لوط مثل زده است كه آن دو تحت سرپرستي دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولي به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو [پيامبر] در برابر خداوند سودي به حالشان نداشت و به آنها گفته شد: وارد آتش شويد، همراه كساني كه وارد مي شوند.»
1) نساء / 34. 2) احزاب / 35. 3) همان / 31. 4) همان / 33. 5) ر. ك: الدّر المنثور، سيوطي، ج 5، ص 199؛ البداية و النهاية، ج 2، ص 316؛ بحارالانوار، ج 25، صص 213 - 214. 6) الغدير، ج 1، ص 50؛ ح 3، ص 24 و 196؛ ج 5، ص 416 و.... 7) آل عمران / 61. 8) صحيح مسلم، ج 4، ص 1871؛ السنن الكبري، ج 7، ص 63 و دهها منبع ديگر. 9) بقره / 37. 10) ارجح المطالب، ص 320؛ الغدير، ج 7، ص 301؛ بحارالانوار، ج 11، ص 175؛ الدّر المنثور، ج 1، صص 60 - 61. 11) بقره / 126. 12) ينابيع المودة، قندوزي، ص 97؛ بحارالانوار، ج 11، ص 176. 13) انسان / 8 - 9. 14) فاطمه زهراءعليها السلام، علّامه اميني، تهران، انتشارات استقلال، اوّل، 1376، صص 126 - 132. 15) احقاق الحق، قاضي نوراللّه حسيني، طهران، مكتبة الاسلاميه، ج 10، ص 401؛ ر. ك: نزهة المجالس، صفوري شافعي، ج 2، ص 226. 16) بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، ج 43، ص 134. 17) همان، ص 191، ح 20. 18) كوثر / 1. 19) آل عمران / 42. 20) نورالثقلين، حويزي، ج 1، ص 336؛ بحارالانوار، ج 10، ص 24. 21) آل عمران / 36. 22) انبياء / 91. 23) تحريم / 12. 24) آل عمران / 47. 25) مريم / 18 - 21. 26) آل عمران / 43. 27) تحريم / 12. 28) آل عمران / 37. 29) تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي، ج 2، ص 396. 30) آل عمران / 45. 31) ر. ك: مريم / 28. 32) همان / 22 - 33. 33) تفسير نمونه، ج 24، صص 302 - 303. 34) بحارالانوار، ج 16، ص 2؛ اسد الغابة، ج 5، ص 437؛ استيعاب، ج 4، ص 1821؛ در المنثور، ج 6، ص 246. 35) الخصال، شيخ صدوق، ج 1، ص 96. 36) بحارالانوار، ج 16، ص 2، ح 4. 37) سفينة البحار، ج 1، ص 380؛ قاموس الرجال، ج 10، ص 432. 38) تحريم / 10. منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره80