قرآن و جوامع غربی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قرآن و جوامع غربی - نسخه متنی

محمد اصغری نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
قرآن و جوامع غربي
قرآن و انديشمندان مغرب زمين
محمد اصغري نژاد
اشاره
جايگاه سترگ قرآن مجيد باعث شده حتي برخي از انديشمندان مغرب زمين و شرق شناسان غير متعصب به عظمت آن اذعان كنند و توصيفات قابل توجهي نسبت به آن ارائه نمايند. طرح نظريات آنان در تقويت و تثبيت باورهاي ديني در ميان غير مسلمانان - از جمله اين باور كه قرآن، كتابي فوق بشري است - تأثير شايان ذكري خواهد داشت. در ذيل، پاره اي از آنها را بر مي شماريم. البته نبايد فراموش كرد كه نقل آراي آنان در اين زمينه، به معناي صحت كامل آنها نيست. بنابراين، ممكن است برخي از نظريات مستشرقين مذكور در اين مقاله قابل نقد باشد.
1. ادوارد براون مي گويد: "تاريخ نشان مي دهد كه ملت ايران دين زردشت را از روي رضا رها كرد و با كمال رغبت دين اسلام را انتخاب نمود... ما كه يك نفر خارجي هستيم و نه مسلمانيم [و] نه زردشتي، وقتي قرآن را مطالعه مي كنيم و با كتاب زند و يازند و آثار زردشت كه مي گويند مال زردشت است... مقايسه مي كنيم، مي بينيم اصلاً با قرآن طرف نسبت نيست... .
ايرانيان كه كور نبودند؛ از يك طرف، قرآن را مي ديدند و از طرف ديگر، كتاب زردشت را مشاهده مي كردند كه اين دو قابل مقايسه نيستند. قهراً قرآن را انتخاب مي كردند." (1)
وي در جايي ديگر مي گويد: "هر چه بيشتر به مطالعه قرآن مي پردازم و هر چه بيشتر براي درك روح قرآن كوشش مي كنم، بيشتر متوجه قدر و منزلت آن مي شوم." (2)
2. لودويكو ماراكسي (ماركچي) در سال 1698 قرآن را به زبان لاتين ترجمه كرد. او در مقدمه مفصل خود مي گويد: "من يقين دارم كه اگر قرآن و انجيلي را كه در دست مسيحيان است، به يك فرد غير متدين (غير مسيحي) ارائه دهند، او بدون ترديد اولي را بر خواهد گزيد؛ زيرا كتاب محمد[صلي الله عليه وآله ]در ظاهر، افكاري را به خواننده مي آموزد كه به اندازه كافي بر موازين عقلي منطبق است." (3)
3. ولتر به يكي از مفسران تورات كه قرآن را افسانه ناميده است، سخت مي تازد كه: "قرآن در واقع مجموعه اي از پندهاي اخلاقي، دستورهاي ديني، راز و نياز به درگاه خدا، تحذير و تشويق جهانيان و شرح سرگذشت فرستادگان خداست كه بنا بر روايات عرب نقل شده است. آيا مي توان چنين كتابي را افسانه ناميد!" (4)
لودويكو ماراكسي (ماركچي) در سال 1698 قرآن را به زبان لاتين ترجمه كرد. او در مقدمه مفصل خود مي گويد: "من يقين دارم كه اگر قرآن و انجيلي را كه در دست مسيحيان است، به يك فرد غير متدين (غير مسيحي) ارائه دهند، او بدون ترديد اولي را بر خواهد گزيد؛ زيرا كتاب محمد[صلي الله عليه وآله ]در ظاهر، افكاري را به خواننده مي آموزد كه به اندازه كافي بر موازين عقلي منطبق است."

جالب اينكه ولتر معتقد است كه همه اديان روي زمين با عوام فريبي و زبان بازي رواج يافته اند، به جز دين اسلام كه از ميان همه ساخته هاي دست بشر، تنها دين خدايي به نظر مي رسد؛ زيرا قوانين آن پس از قرنها، هنوز در سراسر دنيا اجرا مي شود. (5)
ولتر در كتاب "Letmbeau du Fanatism" وقتي به اسلام مي رسد، مي گويد: "ديني كه محمد [صلي الله عليه وآله ]آورد، بي گمان از مسيحيت برتر بود. در آيين او هرگز يك مرد يهودي را به خدايي نگرفتند و يك زن يهودي را مادر خدا نپنداشتند... در آيين او هرگز به كفر جنون آميز مسيحيان دچار نشدند و يك خدا را سه خدا و سه خدا را يك خدا ندانستند... ايمان به خدايي يگانه و خالق كائنات، تنها اصل بزرگ آيين محمد[صلي الله عليه وآله ]است." (6)
4. كارلايل مي گويد: "هنگامي كه ما قرآن مجيد را مطالعه مي كنيم، مي بينيم اين كتاب علاوه بر آنكه وحي آسمان است، از نظر كلمات و تركيب، بليغ ترين كتاب است.
هيچ كس قرآن را با دقت نمي خواند، مگر آنكه مي بيند حقايقي اصيل در برابر وي آشكار است و در مي يابد كه اين كتاب به اصلي حقيقي وابسته و به يك مبدأ عالي و مقدس پيوسته است و ترديدي نيست كه گفتار حقيقي و درست، نفوذ خاصي بر دلها دارد و حق آن است كه تمام كتابها در برابر قرآن، ناچيز و كوچك اند و اين كتاب از هر گونه عيب و نقص و اصول ناپسنديده، پاكيزه و مبرّاست." (7)

5. هرتويگ هير چفلد (H.H.CHFLD): "از اينكه قرآن را سرچشمه علوم مي يابيم، نبايد تعجب كنيم... و توسعه شگفت انگيز جهان اسلام در تمام شُعَب علوم، غير مستقيم مديون آن است... به همين ترتيب، قرآن تحولي در مطالعات طبي ايجاد كرد و دستور بررسي عالم طبيعت را به طور كلي داد." (8)
6. رو. ج. مارگولوت (R.J.MARGOLOT): "قرآن به طور مسلم در بين كتب بزرگ آسماني جهان، مقام ارجمندي دارد. ...قرآن سبك جديد تفكر انساني و اخلاقي نوين را به وجود آورده است." (9)
7. سر ويليام موير (C.W.MOYER): "قرآن شاهكار اسلام است. دامنه تسلطش بر تمام مطالب مذهبي، گسترده شده است. ... قرآن، عالي است و با كمال دقت آن چنان طرح ريزي شده است كه سؤال بردار نيست (كامل و روشن است)." (10)
8. ادوارد منتيت (A.MNTEAT): "تمام آنها كه با قرآن در زبان عربي آشنا هستند، در ستودن لطافت و زيبايي اين كتاب مذهبي، اتفاق دارند. طرح عالي قرآن آن چنان بلند و با شكوه است كه هيچ ترجمه اي به هيچ زبان اروپايي نمي تواند حق آن را ادا كند." (11)
9. جيمز. ا. ميچز (J.A.MECHZ): "قرآن محتملاً بيش از همه كتابها در دنيا خواننده دارد. مطمئناً بيش از همه كتابها حفظ مي شود... قرآن مثل انجيل نيست، بلكه در سبك قابل ستايشي نوشته شده است؛ نه شعر است و نه نثر معمولي.
هنوز آن قابليت را دارد كه شنوندگان را به لذت و وجد ايمان برانگيزاند... قرآن در بحثهايي كه درباره يك زندگي خوب مي كند، به خوبي خود را به عموم مردم مي فهماند (روشن و بي تكلف صحبت مي كند)." (12)

1) مجموعه آثار شهيد مطهري، ج 21، ص 180.
2) تاريخ ادبي ايران، ادوارد براون، ترجمه علي پاشا صالح، ص 115، به نقل از: نگرشي تاريخي بر رويارويي غرب و اسلام، ص 357.
3) p . 87و vol 1 و et patarii Selninarii و Alcorani textusو Lodrico Marracci به نقل از: نگرشي تاريخي بر رويارويي غرب با اسلام، جهانبخش ثواقب، ص 340.
4) pp. 435 _ 835و Vol42وop.utو Voltair به نقل از: نگرشي تاريخي بر رويا رويي غرب و اسلام، ص 351.
5) ر. ك: همان.
6) همان، حاشيه ص 351 و 352.
7) قرآن و كتابهاي ديگر آسماني، عبد الكريم هاشمي نژاد، صص 299 - 300، به نقل از: نگرشي تاريخي بر رويارويي غرب با اسلام، ص 354.
8) تحقيقات جديد درباره انشاء و تفسير قرآن، لندن، 1902، ص 9، به نقل از: نگرشي تاريخي بر رويارويي غرب با اسلام، صص 209 - 210 .
9) در معرفي قرآن، لندن، 1918، به نقل از: نگرشي تاريخي بر رويارويي غرب با اسلام، ص 211.
10) زندگي محمد، لندن، 1903، ص 7، به نقل از: نگرشي تاريخي بر رويارويي غرب با اسلام، ص 211.
11) ترجمه فرانسه قرآن، پاريس، 1929، ص 53، به نقل از: نگرشي تاريخي بر رويارويي غرب با اسلام، ص 211.
12) اسلام مذهبي كه درست شناخته نشده، ريدرز دايجست، ماه مه 1955، به نقل از: نگرشي تاريخي بر رويارويي غرب با اسلام، صص 211 - 212.

منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره89
/ 1