بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اينجا خانه خداست... مسجد و مسجديها مسجد، خانه خدا در زمين،محبوبترين قسمت شهرها نزد خداوند و خانه پارسايان است. به طور قطع پس از كعبه كه خانه خدا و قبله آمال مسلمانان است، مسجد، محبوبترين و مقدسترين مكان و محل انس با پروردگار است. اين مكان، كانون مقدسي است كه مؤمنان، همه روزه با حضور در آن و به پاي داشتن فريضه نماز در صفوفي منظم، پيوستگي و همبستگي خويش را به نمايش ميگذارند و از اين راه، اميدهاي واهي دشمنان جامعه اسلامي را به نوميدي ميكشانند.
محمد مهدي فجري
مسجد، خانه خدا در زمين،(1) محبوبترين قسمت شهرها نزد خداوند(2)و خانه پارسايان(3) است. به طور قطع پس از كعبه كه خانه خدا و قبله آمال مسلمانان است، مسجد، محبوبترين و مقدسترين مكان و محل انس با پروردگار است. اين مكان، كانون مقدسي است كه مؤمنان، همه روزه با حضور در آن و به پاي داشتن فريضه نماز در صفوفي منظم، پيوستگي و همبستگي خويش را به نمايش ميگذارند و از اين راه، اميدهاي واهي دشمنان جامعه اسلامي را به نوميدي ميكشانند.
مسجد، بازار آخرت در برخي روايات با تعبيري لطيف، از مسجد با عنوان «بازار آخرت» ياد شده است؛ يعني همانگونه كه بازار، محل خريد و فروش كالاهاي دنيوي است، آنجا نيز محل كسب امور معنوي و نيز اسبابي است كه در سراي آخرت به كار ميآيد. رسول اكرم(ص) ميفرمايد: «الْمَسَاجِدُ سُوقٌ مِنْ أَسْوَاقِ الْآخِرَةِ قِرَاهَا الْمَغْفِرَةُ وَ تُحْفَتُهَا الْجَنَّةُ؛(4) مساجد، بازاري از بازارهاي آخرت است. پذيرايي آن، آمرزش و هدية آن بهشت است.» از سوي ديگر از آنجا كه بيشترين اهتمام انسان مؤمن، متوجه تهيه و تأمين اسبابي است كه در سراي آخرت بدان نياز دارد، شوق و انس وي به بازار آخرت به مراتب بيش از علاقة او به بازارهاي دنياست. در مقابل، آنان كه دنيا و حرص و آز بر متاع آن را همت خويش قرار دادهاند، معمولا با بازار و سودجويي و سوداگري انس بيشتري دارند. بنابراين طبيعي است كه مؤمنان، هنگام رفتن به مساجد، سعي كنند بر ديگران پيشي بگيرند و هنگام خروج، ديرتر از همه، آنجا را ترك گويند. در مقابل، اهل دنيا نيز پيش از همه به بازار ميروند و پس از همه خارج ميشوند. (5) امام باقر(ع) درباره محبوبترين و مبغوضترين افراد نزد خداوند ميفرمايد: «قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص) لِجَبْرَئِيلَ أَيُّ الْبِقَاعِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى قَالَ الْمَسَاجِدُ وَ أَحَبُّ أَهْلِهَا إِلَى اللَّهِ أَوَّلُهُمْ دُخُولًا إِلَيْهَا وَ آخِرُهُمْ خُرُوجاً مِنْهَا قَالَ فَأَيُّ الْبِقَاعِ أَبْغَضُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى قَالَ الْأَسْوَاقُ وَ أَبْغَضُ أَهْلِهَا إِلَيْهِ أَوَّلُهُمْ دُخُولًا إِلَيْهَا وَ آخِرُهُمْ خُرُوجاً مِنْهَا؛(6)رسول خدا(ص) از جبرئيل سؤال كرد: كدام مكانها نزد خداوند محبوبتر است؟ جبرئيل عرض كرد: مساجد؛ و دوست داشتنيترين اهل مسجد نزد خداوند نيز كسي است كه پيش از همه به مسجد داخل و پس از همه از مسجد خارج شود. پيامبر(ص) فرمود: كدام مناطق، نزد خداوند مبغوضتر است؟ جبرئيل عرض كرد: بازارها؛ و مبغوضترين اهل آن نزد خداوند كسي است كه پيش از همه به بازار وارد و پس از همه از آن خارج شود.»
عظمت مسجد عظمت و جلال مسجد تا بدانجا است كه امام صادق(ع) فرمود: «إِذَا بَلَغْتَ بَابَ الْمَسْجِدِ فَاعْلَمْ أَنَّكَ قَدْ قَصَدْتَ بَابَ مَلِكٍ عَظِيمٍ لَمَا يَطَأُ بِسَاطَهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ وَ لَا يُؤْذَنُ لِمُجَالَسَتِهِ إِلَّا الصِّدِّيقُونَ فَهَبِ الْقُدُومَ إِلَى بِسَاطِهِ هَيْبَةَ الْمَلِكِ فَإِنَّكَ عَلَى خَطَرٍ عَظِيمٍ إِنْ غَفَلْتَ فَاعْلَمْ أَنَّهُ قَادِرٌ عَلَى مَا يَشَاءُ مِنَ الْعَدْلِ وَ الْفَضْلِ مَعَكَ وَ بِكَ فَإِنْ عَطَفَ عَلَيْكَ بِرَحْمَتِهِ وَ فَضْلِهِ قَبِلَ مِنْكَ يَسِيرَ الطَّاعَةِ وَ أَجْزَلَ لَكَ عَلَيْهَا ثَوَاباً كَثِيراً وَ إِنْ طَالَبَكَ بِاسْتِحْقَاقِ الصِّدْقِ وَ الْإِخْلَاصِ عَدْلًا بِكَ حَجَبَكَ وَ رَدَّ طَاعَتَكَ وَ إِنْ كَثُرَتْ وَ هُوَ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيد؛(7) هر گاه به در مسجد رسيدي، پس بدان كه حضور در محضر پادشاهي بزرگ را قصد كردهاي كه به درگاه او ره نمييابند، جز پاكيزگان و اجازه محضر او را نمييابند، جز راستگويان. چنان با وقار به مسجد برو كه نزد پادشاه پرشكوه ميروي. در جايگاه بزرگي قرار داري، اگر غفلت كني بدان كه او ميتواند با تو به عدالت يا به فضل و بخشش رفتار كند. اگر با فضل و رحمتش بنگرد، عبادت كم تو را ميپذيرد و بهخاطر آن عبادت كم به تو ثواب فراوان ميبخشد و اگر بخواهد با عدالت رفتار كند، راستي و اخلاص را از تو بخواهد؛ [پس] به حضور راه نميدهد و عبادتهايت را ـ هر چند بسيار ـ نميپذيرد و او هر چه بخواهد ميتواند انجام بدهد.» (8) در كوي دوست، شوكت شاهي نميخرند اقرار بندگي كن و دعوي چاكري
مسجد زيارتگاه خدا آنچه از دستورهاي امامان معصوم(ع) به ما رسيده است، در تأكيد و تشويق بسيار بر رفت و آمد و انس با مساجد است. خداوند متعال، انسان مسجدي را زائر خود خوانده و بر بزرگداشت او تصريح كرده است؛ چنانكه رسول خدا(ص) ميفرمايد: «قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَلَا إِنَّ بُيُوتِي فِي الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ تُضِيءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا تُضِيءُ النُّجُومُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ أَلَا طُوبَى لِمَنْ كَانَتِ الْمَسَاجِدُ بُيُوتَهُ أَلَا طُوبَى لِعَبْدٍ تَوَضَّأَ فِي بَيْتِهِ ثُمَّ زَارَنِي فِي بَيْتِي أَلَا إِنَّ عَلَى الْمَزُورِ كَرَامَةَ الزَّائِرِ أَلَا بَشِّرِ الْمَشَّاءِينَ فِي الظُّلُمَاتِ إِلَى الْمَسَاجِدِ بِالنُّورِ السَّاطِعِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛(9) خداوند متعال ميفرمايد: مساجد، خانههاي من در روي زمين هستند كه براي اهل آسمان، ميدرخشند همانگونه كه ستارگان براي ساكنان زمين ميدرخشند. خوشا به حال آن بندهاي كه مساجد (خانههاي من) خانههاي او باشد، خوشا بر آن بندهاي كه در خانه خود وضو بگيرد و مرا در خانة خودم (مسجد) زيارت كند كه گراميداشتن زيارتكننده بر زيارت شوند، لازم و واجب است. به آنان كه در تاريكي شب به سوي خانههاي من (مساجد) قدم بر ميدارند بشارت باد به داشتن نوري درخشان در روز قيامت.» اميد است بيان آثار و بركات رفت و آمد به اين مكان مقدس بتواند انگيزهاي براي حضور بيشتر مردم، به ويژه جوانان در آنجا باشد.
اهل مسجد خداوند متعال در آيات مربوط به مسجد قبا با جملهاي كوتاه، ولي پرمحتوا، ويژگي اصلي نمازگزاران شايسته را چنين بيان كرده است: ِ«فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِين»؛(10) «در آن، مرداني هستند كه دوست ميدارند پاكيزه باشند و خداوند پاكيزگان را دوست دارد.» با توجه به اينكه پاكي در اين آيه، قيدي ندارد، روشن ميشود طهارتي كه نمازگزاران مسجد قبا دوستدار آن بودند، هم پاكي از گناه و عصيان و هم طهارت از آلودگيهاي ظاهري بوده است. از سوي ديگر، قرآن كريم در آية 37 سوره نور نيز در توصيف مسجديها ميفرمايد: «رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَار»؛ «[در مساجد] مرداني [حضور مييابند] كه نه تجارت و نه معاملهاي، آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداي زكات غافل نميكند. آنها از روزي ميترسند كه در آن، دلها و چشمها زير و رو ميشود.» با توجه به اين دو آيه روشن ميشود كه نمازگزاران شايسته مسجد، از ديدگاه قرآن كريم از ويژگيهاي زير برخوردارند: 1. آنان، دوستدار پاكيزگي جسم و نيز تهذيب و تطهير روح و باطن خويش هستند؛ 2. وظايف و تكاليف ديني خويش، همچون زكات و نماز را انجام ميدهند. به پاي داشتن نماز و پرداخت زكات، دو مصداق و در حقيقت مظهر انجام اعمال صالح است. علامه طباطبايي(ره) در تفسير الميزان ميفرمايد: «به پاي داشتن نماز، مظهر و نشانه تمامي وظايف و عبوديت و بندگي است. پرداخت زكات نيز نشان و مظهر انجام وظايفي است كه انسان در ارتباط با مردم بر عهده دارد.» (11) 3. تجارت و فعاليتهاي اقتصادي و هر كار ديگر، آنان را از ياد خداوند متعال و ذكر قلبي باز نميدارد؛ 4. از فرداي قيامت، ترسناك و هراساناند. اين انسانهاي شايسته، افزون بر اين همه، محبوب خدايند و خداوند متعال برترين پاداشها را به آنها عطا ميفرمايد و از فضل بيكران خويش نيز به آنان ارزاني ميدارد كه: «لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِه»؛(12) «[آنها سراغ اين كارها ميروند] تا خداوند آنان را به بهتر از اعمالشان پاداش دهد و از فضل خود بر پاداششان بيفزايد.» افرادي با اين ويژگي، نه تنها خود زيبنده و آراستهاند كه حضور آنان در مسجد، ماية زيور و زينت مسجد است؛ ضمن آنكه اينان نيز با حضور در مسجد از قداست و روحانيت خانه خدا توشه بر ميگيرند. (13) بعضي ديگر از خصوصيات و امتيازات اهل مسجد را اينگونه ميتوان برشمرد: 1. مؤمن بودن مسجد، محل اجتماع و رفت و آمد انسانهاي برگزيده، صالح و تقوا پيشه است. رسول مكرم اسلام(ص) ميفرمايد: «إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّجُلَ يَعْتَادُ الْمَسَاجِدَ فَاشْهَدُوا لَهُ بِالْإِيمَانِ لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّه؛(14) هنگامي كه ديديد مردي [بر رفت و آمد] به مساجد عادت دارد، به ايمانش گواهي دهيد؛ زيرا خداوند متعال ميفرمايد: تنها آنان كه ايمان به خداوند دارند، مساجد خدا را آباد ميكنند.» يادآور ميشود با توجه به احاديثي از معصومين در باب عمران و آبادي مساجد، منظور از عمران در اين خصوص شركت در مساجد و بهجا آوردن نماز و عبادت و دوري از امور مادي و قيل و قال در اين مكان مقدس ميباشد.
2. الگو و نمونه در جامعه امام صادق(ع) انسانهاي مسجدي را از برترين و برگزيدگان جامعه معرفي كرده و به فضل بن عبدالملك فرمودهاند: «يَا فَضْلُ لَا يَأْتِي الْمَسْجِدَ مِنْ كُلِّ قَبِيلَةٍ إِلَّا وَافِدُهَا وَ مِنْ كُلِّ أَهْلِ بَيْتٍ إِلَّا نَجِيبُهَا؛(15) اي فضل! از هر جمعي تنها آنان كه از همه برترند و از اهل هر خانهاي تنها برگزيدگان آنها به مسجد ميآيند.»
3. اهل بهشت رسول اكرم(ص) آنان را كه به نداي مؤذنان پاسخ ميگويند و به سوي مسجد ميشتابند، از اهل بهشت دانسته، ميفرمايد: «إِجَابَةُ الْمُؤَذِّنِ رَحْمَةٌ وَ ثَوَابُهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ لَمْ يُجِبْ خَاصَمْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَطُوبَى لِمَنْ أَجَابَ دَاعِيَ اللَّهِ وَ مَشَى إِلَى الْمَسْجِدِ وَ لَا يُجِيبُهُ وَ لَا يَمْشِي إِلَى الْمَسْجِدِ إِلَّا مُؤْمِنٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّ?ِ؛(16) دعوت مؤذن را پذيرفتن، رحمت الهي است و پاداش آن، بهشت است. كسي كه اين دعوت را پاسخ نگويد در روز قيامت با وي ستيز خواهم كرد. خوشا به حال آنان كه نداي دعوتكننده به سوي خدا را پاسخ گويند و به مسجد بروند. و تنها مؤمني كه اهل بهشت است، دعوت مؤذن را اجابت ميكند و به مسجد ميرود.»
4. مانع نزول عذاب الهي در روايات اسلامي، انسانهاي مسجدي، مانع نزول عذاب الهي معرفي شدهاند. رسول خدا(ص) ميفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ إِذَا رَأَى أَهْلَ قَرْيَةٍ قَدْ أَسْرَفُوا فِي الْمَعَاصِي وَ فِيهَا ثَلَاثَةُ نَفَرٍ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ نَادَاهُمْ جَلَّ جَلَالُهُ يَا أَهْلَ مَعْصِيَتِي لَوْ لَا مَنْ فِيكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الْمُتَحَابِّينَ بِجَلَالِي الْعَامِرِينَ بِصَلَاتِهِمْ أَرْضِي وَ مَسَاجِدِي وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ خَوْفاً مِنِّي لَأَنْزَلْتُ بِكُمْ عَذَابِي ثُمَّ لَا أُبَالِي؛(17) خداوند جلّ جلاله هنگامي كه ببيند اهل قريهاي در معاصي، زيادهروي ميكنند و حال آنكه در بين ايشان سه نفر از اهل ايمان وجود دارند، به آنان ندا ميكند كه اي اهل گناه و عصيان! اگر ميان شما مؤمناني نبودند كه دوستدار جلال من هستند و با نمازشان، زمين و مساجد مرا آباد و در سحرها از خوف من استغفار و طلب آمرزش ميكنند، عذابم را بر شما فرو ميفرستادم و باكي هم نداشتم.»
5. مورد غبطه مردگان رسول خدا(ص) فرموده است: «مَا مِنْ يَوْمٍ إِلَّا وَ مَلَكٌ يُنَادِي فِي الْمَقَابِرِ مَنْ تَغْبِطُونَ فَيَقُولُونَ أَهْلَ الْمَسَاجِدِ يُصَلُّونَ وَ لَا نَقْدِرُ وَ يَصُومُونَ وَ لَا نَقْدِرُ؛(18) روزي نيست مگر اينكه فرشتهاي در ميان قبرها ندا سر ميدهد: [شما اهل گورستان كه دستتان از دنيا كوتاه شده است!] به حال چه كساني غبطه ميخوريد؟ آنان گويند: به حال مسجديان غبطه ميخوريم كه نماز ميخوانند و ما نميتوانيم، و روزه ميگيرند و ما نميتوانيم.» مردگان آرزوي بازگشت به دنيا را دارند و اينكه مانند مسجديها در مسجد نماز بخوانند و مانند روزهداران روز بگيرند.
6. محبوب فرشتگان يكي ديگر از آثار رفت و آمد به مسجد، دوستي و محبت، ميان انسانهاي مسجدي و فرشتگان الهي است. رسول خدا(ص) ميفرمايد: «إِنَّ لِلْمَسَاجِدِ أَوْتَاداً الْمَلَائِكَةُ جُلَسَاؤُهُمْ إِذَا غَابُوا افْتَقَدُوهُمْ وَ إِنْ مَرِضُوا عَادُوهُمْ وَ إِنْ كَانُوا فِي حَاجَةٍ أَعَانُوهُمْ؛(19) انسانهاي ثابت قدمي همچون ميخ در مساجد وجود دارند كه ملائكه الهي با آنان همنشين [و مأنوس] هستند. هنگامي كه از مسجد غايب ميشوند، ملائكه سراغشان را ميگيرند، هنگام بيماري از آنان عيادت ميكنند و چون در كارها به كمك احتياج داشته باشند، آنان را ياري ميدهند.» سيد رضي قدس سره در شرح اين حديث شريف ميفرمايد: «مراد از ميخ در كلام آن حضرت(ص) كنايه از انسانهايي است كه بر اثر كثرت رفت و آمد به مسجد و ملازم بودن با خانه خدا، گويا چون ميخي به مسجد كوبيده شدهاند و اين كلام از تمثيلاتي است كه بسيار پسنديده است. در لغت عرب به كسي كه اقامت او در مسجد زياد باشد و كمتر از مسجد خارج شود «ميخ مسجد» و «كبوتر مسجد» گفته ميشود و تشبيه به ميخ، بليغتر است؛ چون كبوتر رفت و آمد دارد؛ ولي ميخ همواره ثابت است.» (20)
برگزاري نماز به جماعت، از مسائلي است كه در اسلام بدان سفارش فراواني شده و از جانب خداوند متعال، نتايج دنيوي و پاداش اخروي فوقالعادهاي براي آن منظور شده است.
اهداف رفتن به مسجد 1. زيارت خانه خدا امام حسن(ع) مي فرمايد: «أَهْلُ الْمَسْجِدِ زُوَّارُ اللهِ وَ حَقٌ عَلَى الْمَزُورِ وَ التُّحْفَةُ لِزَائِرِهِ؛(21) اهل مسجد، زائران خدا هستند و بر صاحبخانه است كه به زائرش هديه دهد.»
2. نماز جماعت برگزاري نماز به جماعت، از مسائلي است كه در اسلام بدان سفارش فراواني شده و از جانب خداوند متعال، نتايج دنيوي و پاداش اخروي فوقالعادهاي براي آن منظور شده است. حضرت علي(ع) در بيان يكي از موعظههاي لقمان به فرزندش ميفرمايد: «وَ صَلِّ فِي جَمَاعَةٍ وَ لَوْ عَلَى رَأْسِ زُج؛(22) نماز را به جماعت بخوان اگر چه بر نوك پيكان باشد.» آيتالله مشكيني(ره) اهميت نماز جماعت در مسجد را اينگونه بيان ميكند كه يكي از ده تكليف سنگيني كه بر بنياسرائيل واجب شده بود، خواندن نماز واجب در مسجد بوده و نماز در غير مسجد بر آنان جايز نبوده است. (23) به همين سبب پيامبر(ص) از خداوند درخواست ميكند كه «... وَلا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا»؛(24) «پروردگارا! تكليف سنگيني بر ما قرار مده؛ آنچنان كه بر افراد پيش از ما قرار دادي.» امام صادق(ع) نيز در بيان اهميت نماز جماعت در مسجد فرموده است: «مَنْ صَلَّى فِي بَيْتِهِ جَمَاعَةً رَغْبَةً عَنِ الْمَسْجِدِ فَلَا صَلَاةَ لَهُ وَ لَا لِمَنْ صَلَّى مَعَهُ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ تَمْنَعُ مِنَ الْمَسْجِدِ؛(25) هر كس از روي بيميلي به مسجد، در خانهاش نماز جماعت بخواند، براي او نمازي نخواهد بود؛ حتي براي كساني كه با او نماز خواندهاند؛ مگر اينكه علتي مانع از حضور در مسجد باشد.»
فوائد دنيوي رفت و آمد به مسجد الف. فوايد اجتماعي حضور در مساجد، بركات اجتماعي، اقتصادي و سياسي فراواني در پي دارد. مسجد، در طول تاريخ محلي براي رفع نيازهاي فكري، مذهبي، سياسي و اقتصادي و نيز كانوني براي گسترش فرهنگ غني اسلام و فراگيري علوم ضروري جامعه و نيز مكاني براي تجمع و آموزش نيروهاي مبارز و رزمنده بوده است. يكي از نويسندگان غيرمسلمان به نام «ج. هوگ» مينويسد: «مسجد در سرزمينهاي اسلامي به عنوان پناهگاهي براي زندگي پرآشوب و پرتلاطم شهر به شمار ميآيد. هزاران نفر مسلمان در روزهاي جمعه در صحن مسجد و شبستان سرپوشيده آن گرد ميآيند و به طور دستهجمعي در برابر ديوار قبله ـ كه به سوي مكه قرار گرفته است ـ به سجده ميپردازند. در سراسر جهان، عموم مسلمانان همچنانكه ذرات آهن به سوي آهنربا جذب ميشود، به سوي اين مراكز واحد مقدس روي ميآورند. هر يك از افراد اين گروه در عين شركت در آن اجتماع با خود خلوت ميكند و هر كدام، مجذوب سعادت ابدي خود ميشود و در آرامش و سكوتي دروني فرو ميرود كه براي غربيها ناشناخته است.» (26) اگر حقپرستي به مسجد درآي كه با جمع بيني تو دست خداي
ب. فوايد فردي حضور در مسجد، افزون بر فوايد اجتماعي، بركات فراواني براي فرد دارد. مسجد، آمادگي انسان را براي عبادت، بيشتر ميكند و انسانهاي غافل را به ياد خداوند و عبادت مياندازد؛ چرا كه اگر انسان از ياد پروردگار غافل باشد و از مقابل مسجدي عبور كند و يا گنبد و گلدسته مسجدي را ببيند، بيدرنگ به ياد خدا ميافتد. در اينجا به چند مورد از فوائد حضور در مسجد ميپردازيم: 1. مركز يافتن دوستان خوب مسجد، محل دوستيابي است؛ آن هم دوستاني خوب و خدايي؛ دوستاني كه با پروردگار مأنوساند و او نيز با آنان انس دارد. (27) امام علي(ع) در بيان برخي آثار ارزشمند و سازنده رفت و آمد به مساجد ميفرمايد: «مَنِ اخْتَلَفَ إِلَى الْمَسَاجِدِ أَصَابَ إِحْدَى الثَّمَانِ أَخاً مُسْتَفَاداً فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً أَوْ آيَةً مُحْكَمَةً أَوْ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً أَوْ كَلِمَةً تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى أَوْ يَسْمَعُ كَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى هُدًى أَوْ يَتْرُكُ ذَنْباً خَشْيَةً أَوْ حَيَاءً؛(28)كسي كه به مسجد رفت و آمد ميكند [دستكم] يكي از امور هشتگانه نصيب او ميشود: 1. يافتن برادر ايماني كه در مسير خداوند از او استفاده كند؛ 2. دانشي تازه؛ 3. فهم و درك آيهاي از آيات قرآن؛ 4. شنيدن سخن كسي كه او را به هدايت رهنمون باشد؛ 5. رحمتي كه انتظار آن را از جانب خداوند ميكشد؛ 6. سخني كه او را از گمراهي و هلاكت باز دارد؛ 7. ترك گناه به سبب خداترسي كه در پرتو آمد و شد به مسجد به قلب او وارد شده است؛ 8. ترك گناه به سبب حيا از برادران ايماني خود كه در مسجد با آنان آشنا شده است.»
2. سالم ماندن اهل مسجد از بلاهاي آسماني گفته شد كه انسانهاي مسجدي، مانع نزول بسياري از بلاها ميشوند؛ ولي در برخي مواقع، چنان عصيان و سركشي فراوان ميشود كه عذاب و خشم خداوند فرود ميآيد. در اين حال، رحمت الهي فقط شامل اهل مسجد ميشود و آنان از خشم الهي در امان ميمانند؛ چنانكه رسول خدا(ص) ميفرمايد: «إِذَا نَزَلَتِ الْعَاهَاتُ وَ الْآفَاتُ عُوفِيَ أَهْلُ الْمَسَاجِدِ؛(29) زماني كه امراض مسري و آفات نازل شود، اهل مسجد از آن در اماناند.»
3. پناهگاهي در برابر حوادث و گرفتاريها طبق دستورهاي ائمة هدي(ع) پناه بردن به مسجد يكي از راههاي التيام بخشيدن به فشارها و ناراحتيهاي انسان است. در تفسير مجمعالبيان ذيل آيه «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ(30)» روايتي از امام صادق(ع) نقل ميكند كه آن حضرت ميفرمايد: «مَا يَمْنَعُ أَحَدَكُمْ إِذَا دَخَلَ عَلَيْهِ غَمٌّ مِنْ غُمُومِ الدُّنْيَا أَنْ يَتَوَضَّأَ ثُمَّ يَدْخُلَ مَسْجِدَهُ فَيَرْكَعَ رَكْعَتَيْنِ فَيَدْعُوَ اللَّهَ فِيهِمَا أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ يَقُولُ وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ؛(31) آنگاه كه يكي از شما را اندوههاي دنيوي فرا گيرد؛ چه چيز مانع از آن است كه وضو بگيرد و داخل مسجد شود و دو ركعت نماز به جاي آورد و در آن نماز خداوند را بخواند؟ آيا نشنيدهاي كه خداي متعال ميفرمايد: «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»؛ [در سختيها و گرفتاريها] از صبر و نماز ياري جوييد.»
رعايت آداب مسجد اولياي دين(ع) دربارة چگونگي و آداب حضور در مسجد راهنماييهاي فراواني كردهاند كه به چند نمونه اشاره ميشود: الف. طي مسافتي به سوي مسجد در تاريخ آمده است كه يكي از قبايل تصميم گرفتند خانههاي خود را به اطراف مسجد النبي(ص) منتقل كنند تا همسايه مسجد پيامبر(ص) قلمداد شوند و راحتتر در مسجد حضور يابند. پيامبر خدا(ص) متوجه شد و به آنها فرمود: «به من گزارش رسيده است كه شما قصد انتقال خانههاي خود به اطراف مسجد را داريد؟» گفتند: «آري، اي رسول خدا! چنين تصميم گرفتهايم.» آن حضرت فرمود: «بني سلمة دِيارُكُمْ تَكْتُبُ آثارَكُمْ، دِيَارُكُمْ تَكْتُبُ آثارَكُمْ؛(32) اي بني سلمه! محلههايتان آثار [قدمهاي] شما را ثبت ميكند، محلههايتان آثار شما را ثبت ميكند.» امام صادق(ع) ميفرمايد: «مَنْ مَشَى إِلَى الْمَسْجِدِ لَمْ يَضَعْ رِجْلَيْهِ عَلَى رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ إِلَّا يُسَبِّحُ لَهُ إِلَى الْأَرَضِينَ السَّابِعَةِ؛(33) هر كس به سوي مسجد حركت كند، پاهاي خود را به هيچ تر و خشكي نميگذارد؛ مگر آنكه از آنجا تا زمين هفتم به جاي او پروردگار را تسبيح ميكنند.» جابربن عبدالله ميگويد: خانههاي ما از مسجد پيامبر(ص) دور بود، خواستيم بفروشيم و نزديك مسجد شويم. رسول خدا(ص) فرمود: «اِثْبِتُوا، فَإِنَّكُمْ اَوْتَادُهَا، وَ مَا مِنْ عَبْدٍ يَخْطُو إِلَي الصَّلَا?ِ خُطْوَ?ً اِلَّا كَتَبَ اللهُ لَهُ أجْراً؛(34) در همان مكاني كه هستيد، بمانيد! شما ميخهاي مساجد هستيد. هر بنده خدايي كه قدمي براي نماز بر ميدارد خداوند، پاداشي برايش ثبت ميكند.»
ب. اخلاص در رفت و آمد شهيد دستغيب در كتاب استعاذه نقل ميكند كه شخصي اهل مسجد و نماز بود و جماعتش ترك نميشد. وي به قدري مقيد بود كه زودتر از ديگران به مسجد ميآمد و در صف اول جماعت قرار ميگرفت و نفر آخري بود كه از مسجد بيرون ميرفت. يكي از روزها اندكي دير به مسجد رسيد و در صف اول، جايي براي ايستادن پيدا نكرد و مجبور شد در صف آخر بايستد؛ ولي نزد خود خجالت ميكشيد و آثار شرمندگي در چهرهاش پديدار شد، با خود ميگفت: «چرا دير آمدم كه در صف آخر قرار بگيرم؟» ناگهان به خود آمد كه اين چه فكر باطلي است كه بر من چيره شده است؟ اگر خلوص باشد صف اول و آخر ندارد. به خود گفت: «معلوم ميشود سي سال نماز تو به ريا آلوده بود وگرنه نميبايست صف آخر، شائبهاي در دل تو ايجاد كند.» اين فكر، نوري در قلبش به وجود آورد و باعث شد توبه كند و در صدد اصلاح خود برآيد و تصميم گرفت كه قضاي تمام نمازهاي سيسالهاش را ـ كه در صف اول خوانده است ـ به جاي آورد. (35) امام پنجم يا ششم? ميفرمايد: «دَخَلَ رَجُلَانِ الْمَسْجِدَ أَحَدُهُمَا عَابِدٌ وَ الْآخَرُ فَاسِقٌ فَخَرَجَا مِنَ الْمَسْجِدِ وَ الْفَاسِقُ صِدِّيقٌ وَ الْعَابِدُ فَاسِقٌ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ يَدْخُلُ الْعَابِدُ الْمَسْجِدَ مُدِلًّا بِعِبَادَتِهِ يُدِلُّ بِهَا فَتَكُونُ فِكْرَتُهُ فِي ذَلِكَ وَ تَكُونُ فِكْرَةُ الْفَاسِقِ فِي التَّنَدُّمِ عَلَى فِسْقِهِ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ مِمَّا صَنَعَ مِنَ الذُّنُوبِ؛(36) دو مرد، وارد مسجد شدند: يكي عابد و ديگري فاسق؛ اما در حالي از مسجد خارج شدند كه مرد فاسق، درستكار و مرد عابد؛ فاسق شده بود؛ زيرا عابد در حالي كه به عبادت خود مغرور بود به مسجد آمده بود و همواره در همين فكر به سر ميبرد و از عبادت خود راضي بود؛ ولي مرد فاسق به ندامت بر فسق و تباهي خويش و طلب آمرزش از خدا به سبب گناهانش ميانديشيد.»
ج. طهارت از خاتم انبيا(ص) روايتي را نقل كرديم و آن اينكه خداوند ميفرمايد: «أَلَا إِنَّ بُيُوتِي فِي الْأَرْضِ الْمَسَاجِد... أَلَا طُوبَى لِعَبْدٍ تَوَضَّأَ فِي بَيْتِهِ ثُمَّ زَارَنِي فِي بَيْتِي أَلَا إِنَّ عَلَى الْمَزُورِ كَرَامَةَ الزَّائِر؛(37) همانا، مساجد، خانههاي من در زمين است. همانا خوشا به حال كسي كه در خانهاش وضو بگيرد، سپس مرا در خانهام زيارت كند. همانا بر زيارت شده، [واجب] است كه زائرش را گرامي دارد.»
د. زينت كردن خداوند متعال در سوره اعراف درباره كيفيت حضور در مسجد ميفرمايد: «يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»؛(38) «اي فرزندان آدم! زينت خود را هنگام رفتن به مسجد با خود برداريد.» اين جمله ميتواند هم اشاره به «زينتهاي ظاهري» باشد كه شامل پوشيدن لباسهاي مرتب، پاك و تميز، شانهزدن موها، به كار بردن عطر و مانند آن ميشود و هم شامل «زينتهاي معنوي»؛ يعني صفات انساني، ملكات اخلاقي، پاكي نيت و اخلاص(39)
هـ . ورود با آرامش و وقار اميرمؤمنان(ع) ميفرمايد: «مَنْ أَرَادَ دُخُولَ الْمَسْجِدِ فَلْيَدْخُلْ عَلَى سُكُونٍ وَ وَقَارٍ فَإِنَّ الْمَسَاجِدَ بُيُوتُ اللَّهِ وَ أَحَبُّ الْبِقَاعِ إِلَيْه؛(40) هر كس خواست وارد مسجد شود، بايد با آرامش و وقار وارد شود كه مساجد، خانههاي خداوند و محبوبترين زمينها نزد خداوند است.»
و. نماز تحيت از ديگر آداب ورود به مسجد، خواندن نماز تحيت است. از ابوذر روايت شده است: «دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ هُوَ فِي الْمَسْجِدِ جَالِسٌ فَقَالَ لِي يَا أَبَاذَرٍّ إِنَّ لِلْمَسْجِدِ تَحِيَّةً قُلْتُ وَ مَا تَحِيَّتُهُ قَالَ رَكْعَتَانِ تَرْكَعُهُمَا؛(41) خدمت رسول خدا(ص) رسيدم، در حالي كه آن حضرت در مسجد نشسته بود. آن حضرت به من فرمود: اي اباذر! براي مسجد تحيتي است. گفتم: تحيت مسجد چگونه است؟ فرمود آن است كه دو ركعت نماز در آن بخواني.»
ز. تعظيم مسجد ابوبصير ميگويد كه از امام صادق(ع) دربارة علت و فلسفه تعظيم مساجد پرسيدم. حضرت فرمود: «إِنَّمَا أُمِرَ بِتَعْظِيمِ الْمَسَاجِدِ لِأَنَّهَا بُيُوتُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ؛(42) بدين جهت به تعظيم مساجد فرمان داده شده است كه آنها خانههاي خدا در زمين هستند.» به دليل لزوم احترام به مساجد است كه نجس كردن آن حرام، توقف شخص جنب و زن حائض و نفساء در آن ممنوع، و ورود افراد مست بدان غير مجاز است.
پاداش اخروي رفتن به مسجد 1. ديدار فرشتگان و آمرزش گناهان حضرت صادق(ع) از قول رسول خدا(ص) فرموده است: «أَلَا وَ مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ يَطْلُبُ فِيهِ الْجَمَاعَةَ كَانَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ سَبْعُونَ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ يُرْفَعُ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ مَاتَ وَ هُوَ عَلَى ذَلِكَ وَكَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ يَعُودُونَهُ فِي قَبْرِهِ وَ يُبَشِّرُونَهُ وَ يُؤْنِسُونَهُ فِي وَحْدَتِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ حَتَّى يُبْعَث؛(43) هر كس به قصد شركت در نماز جماعت به سوي مسجدي گام بردارد، خداوند متعال در مقابل هر گام، هفتاد هزار حسنه به او پاداش ميدهد و به همين ميزان، درجات او را بالا خواهد برد و چنانچه در اين حال از دنيا برود، خداوند بزرگ، هفتاد هزار فرشته را مأمور ميكند تا در قبر به ديدار او بروند و وي را بشارت دهند و در تنهايي قبر، انيس او باشند و تا روز قيامت برايش طلب آمرزش كنند.» عبارت «فَإِنْ مَاتَ وَ هُوَ عَلَى ذَلِك؛ (اگر در چنين حالي بميرد)»، در اين حديث شريف، ممكن است اشاره به مرگ در مسير رفت و آمد به مسجد باشد. اين احتمال نيز وجود دارد كه اين عبارت، اشاره به اين مطلب باشد كه فضايل و آثار ذكر شده، نصيب انساني خواهد بود كه داراي روحيه انس با مسجد و نماز جماعت باشد و تا پايان مرگ نيز بر اين خصلت باقي بماند و با همين روحيه از دنيا برود. (44)
2. شهادت زمين مسجد يكي از آثار نماز در مسجد اين است كه زمين آن در روز قيامت شهادت ميدهد كه او در آنجا نماز خوانده است. به همين علت است كه ائمه بزرگوار دين(ع) بر خواندن نماز در مساجد متعدد سفارش كردهاند. رسول خدا(ص) ميفرمايد: «يَا أَبَاذَرٍّ مَا مِنْ رَجُلٍ يَجْعَلُ جَبْهَتَهُ فِي بُقْعَةٍ مِنْ بِقَاعِ الْأَرْضِ إِلَّا شَهِدَتْ لَهُ بِهَا يَوْمَ الْقِيَامَة؛(45) اي ابوذر! هر انساني كه پيشاني خود را براي سجده بر قطعهاي از زمين بگذارد، آن زمين در روز قيامت به نفع وي شهادت خواهد داد.» حضرت صادق(ع) ميفرمود: «صَلُّوا مِنَ الْمَسَاجِدِ فِي بِقَاعٍ مُخْتَلِفَةٍ فَإِنَّ كُلَّ بُقْعَةٍ تَشْهَدُ لِلْمُصَلِّي عَلَيْهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛(46) در جاهاي مختلف و متعدد از مساجد، نماز به جاي آوريد؛ چون هر گوشهاي از زمين در روز قيامت براي نمازگزارش شهادت ميدهد.»
3. شفاعت در محشر رسول اكرم(ص) در بيان شأن و مقام مداومتكنندگان بر حضور در مسجد ميفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ وَعَدَ أَنْ يُدْخِلَ الْجَنَّةَ ثَلَاثَةَ نَفَرٍ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَ يُشَفِّعَ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ فِي ثَمَانِينَ أَلْفاً الْمُؤَذِّنُ وَ الْإِمَامُ وَ رَجُلٌ يَتَوَضَّأُ ثُمَّ يَدْخُلُ الْمَسْجِدَ فَيُصَلِّي فِي الْجَمَاعَةِ؛(47) همانا خداوند به سه گروه وعده داد بدون حساب آنها را وارد بهشت كند و هر يك از اين سه گروه (روز قيامت) ميتوانند هشتاد هزار نفر را شفاعت كنند. [آنها عبارتاند از] 1. مؤذن؛ 2. امام جماعت؛ 3. كسي كه وضو بگيرد، پس داخل مسجد شود و نماز را به جماعت به جا آورد.»
4. ثواب شبزندهداري رسول خدا(ص) ميفرمود: «مَنْ صَلَّى الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ وَ صَلَاةَ الْغَدَاةِ فِي الْمَسْجِدِ فِي جَمَاعَةٍ فَكَأَنَّمَا أَحْيَا اللَّيْلَ كُلَّهُ؛(48)كسي كه نماز مغرب و عشاء و نماز صبح را در مسجد و به جماعت بخواند، مثل اين است كه تمام شب بيدار [و به عبادت مشغول] بوده است.»
5. پرچمداراي روز قيامت خاتم انبيا(ص) فرمود: «يَا أَبَاذَرٍّ طُوبَى لِأَصْحَابِ الْأَلْوِيَةِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَحْمِلُونَهَا فَيَسْبِقُونَ النَّاسَ إِلَى الْجَنَّةِ أَلَا وَ هُمُ السَّابِقُونَ إِلَى الْمَسَاجِدِ بِالْأَسْحَارِ وَ غَيْرِهَا؛(49) اي ابوذر! خوشا به حال پرچمداران روز قيامت كه پرچمها را به دوش ميگيرند و پيش از ديگران به بهشت وارد ميشوند. آنان، همان كساني هستند كه در سحرگاهان و ديگر اوقات در رفتن به مساجد بر ديگران پيشي ميگيرند.»
6. برائت از آتش رسول خدا(ص) فرمود: «مَنْ صَلَّى أَرْبَعِينَ يَوْماً فِي الْجَمَاعَةِ يُدْرِكُ التَّكْبِيرَةَ الْأُولَى كُتِبَ لَهُ بَرَاءَتَانِ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ وَ بَرَاءَةٌ مِنَ النِّفَاقِ؛(50) كسي كه چهل روز در جماعت شركت و تكبيرة الاحرام اول را درك كند، دو برائت براي او نوشته ميشود: برائت از آتش و برائت از نفاق.»
7. شناور شدن در رحمت الهي پيامبر اكرم(ص) دربارة حركتكنندگان به سوي مساجد ميفرمايد: «اَلْمَشَّاؤُونَ اِلَي الْمَسَاجِدِ فِي الظُّلَمِ اُولَئِكَ الْخَوَّاضُونَ فِي رَحْمَ?ِ اللهِ؛(51) حركت كنندگان به سوي مساجد در تاريكي، كساني هستند كه در رحمت الهي غوطهورند.»
8 . نورانيت فوق العاده در قيامت پيامبر خدا(ص) فرموده است: «اِنَّ اللهَ لَيُضِيءُ لِلَّذِينَ يَتَخَلَّلُونَ اِلَي الْمَسَاجِدِ فِي الظُّلْمِ بِنُورِ سَاطِعٍ يَوْمَ الْقِيَامَ?ِ؛(52) بهدرستي كه خداوند، كساني را كه در تاريكي شب به سوي مساجد قدم برميدارند، در روز قيامت با نوري درخشان نوراني ميكند.»
9. سايه عرش خدا امام سجاد(ع) ميفرمايد كه حضرت موسي(ع) از خداوند پرسيد: «بار خدايا! چه كساني اهل تو هستند كه در روز قيامت ـ كه سايباني جز سايبان تو نيست ـ در ساية عرش تو قرار ميگيرند؟» خداوند متعال فرمود: «كساني كه دلشان پاك باشد، آنها كه فقير و ضعيف هستند [و به آنها توجه نميشود]، كساني كه هنگام ياد پروردگارشان من را به عظمت ذكر ميكنند، آنان كه به طاعت من بسنده ميكنند؛ همانگونه كه كودك به شير مادر بسنده ميكند، كساني كه به مسجدها ميروند و در آنجا پناه ميگيرند؛ همانگونه كه عقابها به آشيانههاي خود پناه ميبرند، آنها كه براي مُحَرّمات من به خشم ميآيند، در آن هنگام كه حلال شمرده ميشود؛ مانند پلنگ كه خشمگين ميشود.» (53)
عاقبت حضور نيافتن در مسجد اهميت حضور در مسجد تا اندازهاي است كه رهبر كبير انقلاب(ره) در روز شهادت حاج آقا مصطفي، پس از دفن پيكر مطهر آن مرحوم و متفرّقشدن مردم، وضو گرفته، هنگام ظهر به مسجد ميروند. اين برنامه امام(ره) چنان براي مردم عجيب است كه حتي خادم مسجد، به اطمينان اينكه امام(ره) به مسجد نميآيند، در مسجد حضور نداشته است و از منزل يكي از همسايگان، سجادهاي براي آقا ميآورند. (54) ائمه اطهار(ع) در روايات بسياري، افراد گريزان از اين مكان مقدس را به شدت طرد كرده و از معاشرت با آنان نهي فرمودهاند كه به چند نمونه از آن اشاره ميشود: 1. تحريم اجتماعي در تاريخ است كه اميرمؤمنان(ع) افراد گريزان از مسجد را تحريم اجتماعي و از معاشرت با آنان خودداري كردند. امام صادق(ع) در اين زمينه ميفرمايد: «أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) بَلَغَهُ أَنَّ قَوْماً لَا يَحْضُرُونَ الصَّلَاةَ فِي الْمَسْجِدِ فَخَطَبَ فَقَالَ إِنَّ قَوْماً لَا يَحْضُرُونَ الصَّلَاةَ مَعَنَا فِي مَسَاجِدِنَا فَلَا يُؤَاكِلُونَا وَ لَا يُشَارِبُونَا وَ لَا يُشَاوِرُونَا وَ لَا يُنَاكِحُونَا وَ لَا يَأْخُذُوا مِنْ فَيْئِنَا شَيْئاً أَوْ يَحْضُرُوا مَعَنَا صَلَاتَنَا جَمَاعَةً وَ إِنِّي لَأُوشِكُ أَنْ آمُرَ لَهُمْ بِنَارٍ تُشْعَلُ فِي دُورِهِمْ فَأُحْرِقَهَا عَلَيْهِمْ أَوْ يَنْتَهُونَ قَالَ فَامْتَنَعَ الْمُسْلِمُونَ عَنْ مُؤَاكَلَتِهِمْ وَ مُشَارَبَتِهِمْ وَ مُنَاكَحَتِهِمْ حَتَّى حَضَرُوا الْجَمَاعَةَ مَعَ الْمُسْلِمِينَ؛(55) به اميرمؤمنان(ع) خبر رسيد كه گروهي براي نماز در مسجد حاضر نميشوند. آن حضرت براي مردم سخنراني كرد و در ضمن آن فرمود: گروهي براي نماز خواندن با ما در مساجدمان حاضر نميشوند. اينان حق ندارند با ما بخورند و بياشامند و مشورت كنند و با ما ازدواج كنند و نيز حق ندارند از بيتالمال مسلمين چيزي بگيرند؛ مگر اينكه با ما در نماز جماعت حاضر شوند. نزديك است [اگر آنها از كار خود دست برندارند] فرمان دهم خانههاي آنان را با آتش بسوزانند يا اينكه دست بردارند.» آنگاه امام صادق(ع) فرمود: «مسلمانان از خوردن و آشاميدن و ازدواج با آنان خودداري كردند تا اينكه آنان در نماز جماعت حاضر شدند.» مشابه چنين اخطاري (آتشزدن خانه كساني كه به مسجد نميآيند) در زمان حضرت رسول(ص) اتفاق افتاد. (56) در تاريخ آمده است كه پس از اين فرمان، يك نفر نابينا به حضور پيامبر اكرم(ص) رسيد و عرض كرد: «من نابينا هستم. صداي اذان را ميشنوم؛ ولي كسي نيست كه دستم را بگيرد و مرا به جماعت برساند.» پيامبر(ص) فرمود: «از منزل خود تا مسجد، طنابي ببند و هنگام نماز جماعت آن طناب را بگير و با راهنمايي آن، خود را به مسجد برسان و در نماز جماعت شركت كن.» (57) فقها نيز بر اين مسئله تأكيد كردهاند كه مستحب است انسان با فردي كه در مسجد حاضر نميشود غذا نخورد، در كارها با او مشورت نكند، همسايه او نشود، از او زن نگيرد و به او زن ندهد. (58)
2. خدشهدار شدن ايمان اين مسئله، طبيعي است كه مسلمانان در يك جامعه اسلامي، كساني را كه در مساجد و صفوف نماز جماعت حاضر ميشوند، افرادي دينباور و مسلمان تلقي كنند و به ايمان و اسلام آنان گواهي دهند. اين در حالي است كه دربارة آنان كه از مساجد رويگردان و گريزان هستند، نه تنها افكار عمومي، نيكيهايشان را انكار ميكنند؛ بلكه در مواردي، ممكن است حتي در مسلماني آنان نيز خدشه وارد كنند؛ چون اينگونه افراد، به مظهر و تبلور اسلام و مسلماني، اهميت ندادهاند. امام صادق(ع) در بيان تشريع نماز جماعت ميفرمايد: «... وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُمْكِنْ أَحَداً أَنْ يَشْهَدَ عَلَى أَحَدٍ بِالصَّلَاحِ لِأَنَّ مَنْ لَمْ يُصَلِّ فِي جَمَاعَةٍ فَلَا صَلَاةَ لَهُ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) قَالَ فَلَا صَلَاةَ لِمَنْ لَمْ يُصَلِّ فِي الْمَسْجِدِ مَعَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ؛(59) اگر جماعت و اجتماع در نماز نبود، كسي نميتوانست به صلاح [و خوبي] ديگري شهادت دهد، چون هر كس كه با جماعت نماز را به جاي نميآورد، مسلمانان، او را بينماز به حساب ميآورند؛ زيرا پيامبر(ص) فرموده است: كسي كه بدون عذر و علت با مسلمانان در مسجد نماز نميگذارد، نماز او نماز نيست.» جابربن عبدالله انصاري ميگويد كه رسول خدا(ص) فرموده است: «در روز قيامت، سه چيز به خداوند شكايت ميكند: يكي از آنها مسجد است كه عرضه ميدارد: «يَا رَبِّ عَطَّلُونِي وَ ضَيَّعُونِي؛(60) پروردگارا! مرا تعطيل و ضايع كردند.»
3. غفلت يكي از مصاديق غفلت، ترك مسجد، بدون عذر است. تفسير «المعين للواعظين و المتعظين» ذيل آيه «وَلا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ»؛(61) «و از غافلان مباش» يكي از موارد غفلت را ترك حضور در اين مكان الهي ذكر كرده و به سخني شريف استدلال كرده است كه حضرت امام حسن(ع) ضمن روايتي فرمود: «الْغَفْلَةُ تَرْكُكَ الْمَسْجِد؛(62) غفلت اين است كه تو مسجد را ترك كني.» در پايان، توجه به چند نكته درباره مسجد، لازم به نظر ميرسد: الف. بر حضور همه افراد در مسجد، تأكيد شده است؛ اما اولياي دين بر حضور همسايگان مسجد سفارش خاصي كردهاند. در برخي روايات اسلامي، همسايگان اين مكان ارزشمند، شامل چهل خانه از هر طرف و در برخي روايات، شامل كساني است كه صداي اذان مسجد را ميشنوند. امام علي(ع) در مقام تأكيد بر اين امر ميفرمايد: «لَيْسَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ صَلَاةٌ إِذَا لَمْ يَشْهَدِ الْمَكْتُوبَةَ فِي الْمَسْجِدِ إِذَا كَانَ فَارِغاً صَحِيحاً؛(63) همسايه مسجد اگر مانعي برايش نباشد و سالم باشد و با اين حال براي نماز واجب در مسجد حاضر نشود، نمازش مقبول درگاه الهي نخواهد بود.» (64)
ب. بيشترين سفارش از ميان نمازهاي روزانه دربارة خواندن نماز صبح در مسجد است. اهميت اين مطلب در روايت ذيل به خوبي مشاهده ميشود: روزي پيامبر(ص) (طبق معمول) براي اداي نماز صبح با جماعت، وارد مسجد شدند. پس از نماز به پشت سر نگاه كردند و ديدند عدهاي از مسلمانان براي نماز نيامدهاند. آن حضرت نام آنها را به زبان آورد و فرمود: «آيا اين افراد در نماز شركت داشتند؟ «حاضران عرض كردند: «نه.» پيامبر (ص)فرمود: «آگاه باشيد كه بر افراد منافق، نمازي سختتر از اين نماز و نماز عشا نيست. اگر آنها پاداش بسيار نماز صبح و عشا را [با جماعت] در مييافتند، گرچه چهار دست و پا (مانند راه رفتن كودكان شيرخوار) باشد، خود را به اين دو نماز [به جماعت] ميرساندند.» (65)
ج. ائمة اطهار(ع) دربارة صفوف نماز جماعت مسجد، بر چند نكته تأكيد كردهاند: ـ اهميت نماز در صف اول رسول خدا(ص) ميفرمايد: «فَضْلُ الصَّفِّ الْأَوَّلِ عَلَى الثَّانِي كَفَضْلِي عَلَى أُمَّتِي؛(66) برتري صف اول بر صف دوم، همانند برتري من بر امتم است.» همچنين در روايتي آمده است: «أَنَّ النَّبِيَّ(ص) حَثَّ النَّاسَ عَلَى الصَّفِّ الْأَوَّلِ فِي الصَّلَاةِ وَ قَالَ خَيْرُ صُفُوفِ الرِّجَالِ أَوَّلُهَا وَ شَرُّهَا آخِرُهَا؛(67) پيامبر اكرم(ص) مردم را به صف اول نماز ترغيب ميكرد و ميفرمود: بهترين قسمت صفوف مردان، اولش است و بدترين آنها آخرش است.»
ـ صفوف به هم فشرده امام باقر(ع) فرموده است: «يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ الصُّفُوفُ تَامَّةً مُتَوَاصِلَة؛(68)شايسته آن است كه صفوف جماعت، فشرده و پيوسته باشد.»
ـ شانه به شانه بودن نمازگزاران رسول اكرم(ص) ميفرمايد: «سَوُّوا بَيْنَ صُفُوفِكُمْ وَ حَاذُوا بَيْنَ مَنَاكِبِكُمْ لَا يَسْتَحْوِذُ عَلَيْكُمُ الشَّيْطَانُ؛(69) صفهايتان را صاف كنيد، شانههايتان را به هم بچسبانيد تا شيطان بر شما غلبه نكند.» د. حضور نيافتن در مسجد و يا خلوتبودن آن مكان از مصاديق ضايع كردن مسجد است. رسول خدا(ص) ميفرمود: «يَجِيءُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَلَاثَةٌ يَشْكُونَ الْمُصْحَفُ وَ الْمَسْجِدُ وَ الْعِتْرَةُ ... وَ يَقُولُ الْمَسْجِدُ يَا رَبِّ عَطَّلُونِي وَ ضَيَّعُونِي؛(70) روز قيامت، سه چيز به خداوند شكايت ميكنند: قرآن، مسجد و عترت، ... و مسجد ميگويد: خدايا مرا تعطيل و ضايع كردند!»
1) رسول خدا(ص) فرمود: «الْمَسَاجِدُ بُيُوتُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ وَ هِيَ تُضِيءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا تُضِيءُ النُّجُومُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ؛ مساجد، خانههاي خدا در زمين است كه همانند درخشش ستارگان به اهل زمين، براي سماواتيان ميدرخشد و نور ميدهد.»: بحارالانوار، مؤسس? الوفاء، بيروت، لبنان، 1404 قمري، ج23، ص 326. 2) آن حضرت در بياني ديگر ميفرمايد: «أحَبُّ الْبِلَادِ إِلَي اللهِ عَزَّوَجَلَّ مَسَاجِدُهَا؛ محبوبترين جاي شهرها در پيشگاه خداوند، مساجد آنهاست»: مجموع? ورام، ورام بن ابي فارس، مكتب? الفقيه، قم، ج1، ص 69. 3) و نيز ميفرمايد: «الْمَسَاجِدُ بُيُوتُ الْمُتَّقِين؛ مساجد، خانههاي پارسايان است.»: مستدرك الوسائل، محدث نوري، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، قم، چ اول، 1408 هـ . ق، ج3، ص362. 4) امالي، شيخ طوسي، انتشارات دار الثقافه، قم، 1414 ق، ص139. 5) سيماي مسجد، رحيم نوبهار، قم، اول، 1373 ش، ج1، ص39. 6) امالي، شيخ طوسي، ص 145. 7) مصباح الشريعة، منسوب به امام صادق(ع)، مؤسسةالأعلمي للمطبوعات، چ اوّل، 1400ق، ص130. 8) چه زيبا است كه اين روايت بر سر در تمامي مساجد نصب شود و مؤمنان با هر بار ورود به مسجد، ارزش اين مكان مقدس را بر خود يادآور شوند. 9) وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، قم، مؤسسه آلالبيت(ع)، 1409 ق، ج1، ص381. 10) توبه/108. 11) تفسير الميزان، سيد محمد حسين طباطبايي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، پنجم، 1417 ق، ج15، ص127. 12) نور/38. 13) سيماي مسجد، ج2، ص290 و 291. 14) مستدرك الوسائل، ج3، ص362. 15) وسائل الشيعه، ج5، ص193. 16) جامع الاخبار، تاج الدين شعيري، قم، انتشارات رضي، 1363 ش، ص68. 17) امالي، شيخ صدوق، انتشارات كتابخانه اسلاميه، چهارم، 1362 ش، ص 199. 18) مستدرك الوسائل، ج3، ص363. 19) بحارالانوار، ج80، ص373. 20) مجازات النبويه، سيد رضي، دار الحديث، قم، اول، 1422 ق، ص369. 21) ارشاد القلوب، حسن بن ابي الحسن ديلمي، انتشارات شريف رضي، 1412 ق، ج1، ص77. 22) الكافي، ثقة الاسلام كليني، تهران، دار الكتب الإسلاميه، 1365 ش، ج8، ص349. 23) تحرير المواعظ العدديه، علي مشكيني، الهادي، قم، هشتم، 1424 ق، ص 538. 24) بقره/286. 25) امالي، طوسي، ص696. 26) مسجد نهاد عبادت و ستاد ولايت، ص170. 27) «من ألف مسجدا ألفه الله: عوالي اللآلي، ج2، ص32. 28) من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق، قم، انتشارات جامعه مدرسين، 1413 ق، ج1، ص237. 29) مستدرك الوسائل، ج3، ص356. 30) بقره/45. 31) مجمع البيان في تفسير القرآن، فضل بن حسن طبرسي، تهران، انتشارات ناصر خسرو، سوم، 1372 ش، ج1، ص217. 32) رياض الصالحين من كلام سيد المرسلين، يحيي بن شرف نووي دمشقي، دار الوفاء، هفتم، 1428 ق، ص53. 33) من لا يحضره الفقيه، ج1، ص233. 34) المعالم الأثيرة في السنة و السيرة، محمد محمد حسن شراب، دمشق ـ بيروت، دار القلم، اول، 1411 ق، ص267. 35) داستانها و حكايتهاي مسجد، غلامرضا نيشابوري، انتشارات سيد جمال الدين اسد آبادي، ص100 و 101، با اندكي تلخيص. 36) الكافي، ج2، ص314. 37) وسائل الشيعه، ج1، ص381. 38) اعراف/31. 39) تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي، تهران، دار الكتب الإسلاميه، اول، 1374 ش، ج6، ص148. 40) من لا يحضره الفقيه، ج1، ص240. 41) وسائل الشيعه، ج5، ص248. 42) علل الشرائع، شيخ صدوق، قم، انتشارات مكتبة الداوري، ج2، ص318. 43) من لا يحضره الفقيه، ج4، ص17. 44) سيماي مسجد، ج1، ص24. 45) مكارم الأخلاق، حسن بن فضل طبرسي، قم، انتشارات شريف رضي، چهارم، 1412 ق، ص466. 46) وسائل الشيعه، ج5، ص188. 47) مستدرك الوسائل، ج6، ص449. 48) وسائل الشيعه، ج8، ص295. 49) مستدرك الوسائل، ج3، ص433. 50) همان، ج6، ص447. 51) كنزالعمال، ج7، ص557، ح 20236. 52) همان، ح20237. 53) «قَالَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ (ع) يَا رَبِّ مَنْ أَهْلُكَ الَّذِينَ تُظِلُّهُمْ فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّكَ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ الطَّاهِرَةُ قُلُوبُهُمْ وَ التَّرِبَةُ أَيْدِيهِمْ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ جَلَالِي إِذَا ذَكَرُوا رَبَّهُمْ الَّذِينَ يَكْتَفُونَ بِطَاعَتِي كَمَا يَكْتَفِي الصَّبِيُّ الصَّغِيرُ بِاللَّبَنِ الَّذِينَ يَأْوُونَ إِلَى مَسَاجِدِي كَمَا تَأْوِي النُّسُورُ إِلَى أَوْكَارِهَا وَ الَّذِينَ يَغْضَبُونَ لِمَحَارِمِي إِذَا اسْتُحِلَّتْ مِثْلَ النَّمِرِ إِذَا حَرِدَ»: مستدرك الوسائل، ج3، ص361. 54) سرگذشتهاي ويژه از زندگي امام خميني، انتشارات پيام آزادي، اول، 1367 ش، ج1، ص65. 55) وسائل الشيعه، ج5، ص196. 56) البته هيچگاه پيامبر(ص) و يا اميرالمؤمنين(ع) خانه هيچ مسلماني را به سبب حضور نيافتن در نماز جماعت و مسجد آتش نزدهاند؛ اما اين بيانات اولاً: نشانگر اهميت نماز جماعت و حضور در مسجد است و ثانياً: تهديدي براي هدايت مسلمانان و جلب آنان به مسجد بوده است. دليل بر آتش زدن، ضمن نبودن شاهد تاريخي بر وقوع چنين مسئلهاي، كلمه لاوشك (نزديك است) در روايت است. 57) داستانها و حكايتهاي مسجد، ص34. 58) توضيح المسائل امام خميني; ، مسئله 897. 59) علل الشرائع، ج2، ص 325. 60) وسائل الشيعه، ج5، ص202. 61) اعراف/205. 62) التفسير المعين للواعظين و المتعظين، محمد هويدي بغدادي، قم، انتشارات ذوي القربي، ص330 و بحار الانوار، ج75، ص 115. 63) بحارالانوار، ج80، ص354. 64) امام خميني; ميفرمايد: مكروه است حضور نيافتن در جماعت، بدون عذر؛ مثل باران، به ويژه براي همسايه مسجد به سبب خبر «لَا صَلَاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِي الْمَسْجِد»: تحريرالوسيله، سيد روحالله موسوي خميني، قم، دارالعلم، اول، ج1، ص151. 65) أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ صَلَاةٍ أَشَدَّ عَلَى الْمُنَافِقِينَ مِنْ هَذِهِ الصَّلَاةِ وَ الْعِشَاءِ وَ لَوْ عَلِمُوا أَيُّ فَضْلٍ فِيهِمَا لَأَتَوْهُمَا وَ لَوْ حَبْواً: تهذيب الأحكام، ج3، ص25. 66) مستدرك الوسائل، ج6، ص461. 67) بحارالأنوار، علامه مجلسي، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ق، ج85، ص 23. 68) الكافي، ج3، ص385. 69) عوالي اللآلي، ابن ابي جمهور احسائي، قم، انتشارات سيد الشهداء(ع)، 1405 ق، اول، ج1، ص34. 70) وسائل الشيعه، ج5، ص202.