قرآن و یهود نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قرآن و یهود - نسخه متنی

علی اقلیدی نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
قرآن و يهود
يهود از ديروز تا امروز
بيش از پنجاه و شش سال از تاريخ به رسميت شناخته شدن اسرائيل از سوي سازمان ملل مي گذرد. در نيم قرن گذشته كشور فلسطين شاهد التهابات بي مانندي بوده است و از آن زمان تا كنون آماج جنايات دشمنان و بي مهري به اصطلاح دوستان خويش بوده است.

علي اقليدي نژاد

بيش از پنجاه و شش سال از تاريخ به رسميت شناخته شدن اسرائيل از سوي سازمان ملل مي گذرد. در نيم قرن گذشته كشور فلسطين شاهد التهابات بي مانندي بوده است و از آن زمان تا كنون آماج جنايات دشمنان و بي مهري به اصطلاح دوستان خويش بوده است. صهيونيستها كه خود را از تبار اسرائيل (يعقوب) ، آن پيامبر الهي مي دانند بر مبناي تورات تحريف شده و با توصيه خاخامهاي يهود (روحانيون يهودي) از هيچ عمل شرم آوري رويگردان نبوده اند. پس از واقعه 11 سپتامبر و بهانه جوييهاي آمريكا درباره مبارزه با تروريسم، بار ديگر فرصتي طلايي در اختيار حاكمان رژيم اشغالگر قدس قرار گرفت تا بر سركوب خويش بيافزايند؛ ايجاد ديوار حائل كه مناطق يهودي نشين را از مناطق غزّه و كرانه باختري رود اردن جدا مي سازد، همچنين ترور رهبران معنوي و متدين گروههاي اسلامي نظير شيخ احمد ياسين رمضان، تخريب منازل فلسطينيان، از بين بردن زمينهاي زراعي و باغات، همگي از جمله اقداماتي است كه ظرف 3 سال گذشته به مرحله اجرا گذاشته شده است. هجومهاي مكرر و بي امان به اردوگاههاي فلسطيني شكل هر روز به خود گرفته است و فلسطين در ميان ديگر گرفتاريهاي مسلمانان همچون آنچه در افغانستان و عراق مي گذرد، گاه به بوته فراموشي سپرده مي شود.
اما امام، اين اسطوره ماندگار با درايت خويش آنگونه عمل نموده است كه هيچگاه قدس به تاريك خانه نسيان سپرده نشود. آخرين جمعه ماه مبارك رمضان، هميشه ميعادگاه مسلمانان عاشقي است كه با تنفر، فرياد مرگبارشان را بر سر غاصبان بلند مي سازند و غيورانه سرود جهاد سر مي دهند. اين نوشتار نيز بر همين اساس در تلاش است تا سهمي در اين رزم پر شور داشته باشد و ضمن بازشناسي كوتاه يهود از ديد قرآن كريم، تفاوت يهود و صهيونيسم، همچنين رسالت مؤمنان را در روز قدس باز كاود.

قرآن و يهود
قرآن كريم در ارتباط با يهوديان گاه با شيوه كنايه و تمسخر برخي از اعتقادات آنان را به نقد مي كشد وگاه با برشمردن ويژگيهاي آزار دهنده ايشان، آنان را مورد خطاب و عتاب قرار مي دهد. در ادامه به برخي از اين آيات اشاره خواهيم نمود:
1. يهود قوم بخشوده شده
از جمله اعتقادات يهوديان گمراه، نجات و بخشايش الهي است. ايشان معتقدند اگر چه يهود ممكن است مرتكب برخي گناهان شود، اما اين گناهان بخشوده خواهد شد و آنان در زمره رستگاران قرار خواهند گرفت.
«فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتابَ يأْخُذُونَ عَرضَ هذَا الاَْدْني وَيقُولُونَ سَيغْفَرُ لَنا»؛ (1) «پس از آنها، فرزنداني جاي آنها را گرفتند كه وارث كتاب [آسماني تورات] شدند؛ [اما با اين حال،] متاع اين دنياي پست را گرفته و مي گويند: بزودي بخشيده خواهيم شد.»
قرآن كريم در ادامه همين آيه با لحن توبيخ آميزي اين عقيده را رد و آن را دروغ مي داند: «اَلَمْ يؤْخَذْ عَلَيهِمْ ميثاقُ الْكِتابِ اَنْ لا يقُولُوا عَلَي اللّه ِ اِلاَّ الحَقَّ وَدَرَسُوا فيه»؛ (2) «آيا پيمان كتاب [خدا [از آنان گرفته نشده كه بر خدا [دروغ نبندند، و] جز حق نگويند و آنان بارها آن را خوانده اند. (3) »

2. يهود قوم نجات يافته از عذاب!
از جمله ديگر امتيازاتي كه ملت يهود براي خويش قائل است، دوري از عذاب و آتش دوزخ است «وَقالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ اِلاّ اَياما مَعْدُودَةً»؛ (4) «و گفتند: هرگز آتش دوزخ جز چند روزي به ما نخواهد رسيد.»
قرآن با اين رويكرد انحرافي نيز به مبارزه بر مي خيزد و اين خود برتربيني ناروا را سخت مورد هجوم قرار مي دهد و مي فرمايد: «قُلْ اَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللّه ِ عَهْدا فَلَنْ يخْلِفَ اللّه ُ عَهْدَهُ ام تَقُولُونَ عَلَي اللّه ِ ما لا تَعْلَمُونَ» (5) ؛ «بگو: آيا پيماني از خدا گرفته ايد ـ و خداوند هرگز از پيمانش تخلف نمي ورزد ـ يا آنچه را نمي دانيد (به ناروا) به خداوند نسبت مي دهيد.»
اگر چه بعضي از فقرات عهد عتيق مستمسك اين گونه اعتقادات نابجا است؛ اما تأمل و انديشه در اين گونه روايات توراتي موارد آن را اختصاص مي دهد: «خداوند، رحمان و كريم است... با ما مطابق گناهانمان عمل ننموده و به ما به حسب خطاهايمان جزا نداده است... به اندازه اي كه مشرق از مغرب دور است، به همان اندازه، گناهان ما را دور كرده است. همانطوري كه پدر بر فرزندان خود رئوف است، خداوند نيز بر ترسندگان خود رأفت مي نمايد. زيرا سرشت ما را مي داند و به ياد دارد كه ما خاك هستيم. (6) »
در جاي ديگر آمده است: «ارتداد ايشان (بني اسرائيل) را شفا داده، ايشان را بدون هيچ چشمداشتي، دوست خواهم داشت. (7) »
فقراتي اين چنين اميد بخش را مي توان حتي در قرآن كريم در مورد بني اسرائيل مشاهده نمود، با اين تفاوت كه در اين كتاب آسماني وعده ها و پاداشهاي الهي مشروط گرديده و در ادامه با روشنگري، نقض پيمان و عاقبت بد آنان را ذكر مي كند: «وَلَقَدْ اَخَذَ اللّه ُ ميثاقَ بَني اِسْرائيلَ وَبَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَي عَشَرَ نَقيبا وَقالَ اللّه ُ اِنّي مَعَكُمْ لاَءنْ اَقَمْتُمْ الصَّلاةَ وَاتَيتُمُ الزَّكاةَ وَامَنْتُمْ بِرُسُلي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَاَقْرَضْتُمُ اللّه َ قَرْضا حَسَنا لاَءُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيئاتِكُمْ وَلاَءُدْخِلَنَّكُمْ جَناتٍ تَجْري مِنَ تَحْتِها الاَْنْهارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبيلِ»؛ (8) «خدا از بني اسرائيل پيمان گرفت و از آنها دوازده نقيب (سرپرست) برانگيختيم. خداوند [به آنها] گفت: «من با شما هستم، اگر نماز به پا داريد و زكات بپردازيد و به رسولان من ايمان بياوريد و آنها را ياري كنيد و به خدا قرض الحسن بدهيد [= در راه او به نيازمندان كمك كنيد] ، گناهان شما را مي پوشانم و شما را در باغهايي از بهشت كه نهرها از زير درختانش جاري است وارد مي كنم، اما هر كس از شما بعد از اين كافر شود، از راه راست منحرف گرديده است.»
قرآن كريم در ادامه، گمراهي آنان را يادآور مي شود و مي فرمايد:«فَبِما نَقْضِهِمْ مِـيثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَجَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِـيةً يحَرِّفُونَ الكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَنَسُوا حَظّاً مِمّا ذُكِّرُوا بِـهِ وَلا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلي خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاّ قَلِـيلاً مِنْهُمْ» ؛ (9) «ولي به خاطر پيمان شكني، آنها را از رحمت خويش دور ساختيم و دلهاي آنان را سخت و سنگين نموديم؛ سخنان [خدا] را از موردش تحريف مي كنند و بخشي از آنچه را به آنها گوشزد شده بود فراموش كردند و هر زمان از خيانتي [تازه] از آنها آگاه مي شوي، مگر اندكي از آنان.»
از جمله انتقاداتي كه قرآن كريم متوجه يهود مي سازد آن است كه آنان حتي در دوران طلايي و عصر حاكميت پيامبر قدرتمند الهي، حضرت سليمان نيز دست از خيره سري برنداشتند و به دنبال آن چيزي رفتند كه آخرت آنان را بر باد داد، در دنيا نيز چيزي جز ضرر و زيان براي آنها به بار نياورد

3. يهوديان، دوست و فرزند خداوند!
قرآن كريم در آيه ششم سوره جمعه به انديشه يهود اشاره كرده، مي فرمايد:«قُلْ يا أَيها الَّذِينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِـياءُ لِلّهِ مِنْ دُونِ النّاسِ فَتَمَنَّوُا المَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِـينَ»؛ «بگو: اي يهوديان! اگر گمان مي كنيد كه [فقط [شما دوستان خداييد نه ساير مردم، پس اگر راست مي گوييد، آرزوي مرگ كنيد [تا به لقاي محبوبتان برسيد] .»
همچنين قرآن كريم در سوره مائده آيه هجدهم به ادعاي ديگر آنان در مورد فرزندي خداوند اشاره مي كند و مي فرمايد:«وَقالتِ اليهُودُ وَالنَّصاري نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَأَحِبّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يعَذِّبُـكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يغْفِرُ لِمَنْ يشاءُ وَيعَذِّبُ مَنْ يشاءُ»؛ «يهود و نصاري گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان [خاص] او هستيم. بگو: پس چرا خدا شما را به خاطر گناهانتان مجازات مي كند؟ بلكه شما بشري هستيد از مخلوقاتي كه او آفريده است. او، هر كسي را بخواهد [و شايسته بداند] ، مي بخشد و هر كس را بخواهد [و مستحق بداند] ، مجازات مي كند.»
منطق بي بديل قرآن در برابر تحريفات اعتقادي آنچنان مستحكم است كه جايي براي دفاع نمي گذارد و جز اين لحن استوار نمي تواند پاسخ كساني باشد كه به پيامبر مي گفتند:«لاتُخَوّفْنا فَإِنّا اَبْناءُ اللّه ِ وَاَحِبّاؤُهُ فَاِنْ غَضِبَ عَلَينا فَاِنَّما يغْضِبُ كَغَضَبِ الرَّجُلِ عَلي وَلَدِهِ يعْني اِنَّهُ يزُولُ عَنْ قريبٍ؛ (10) ما را تهديد مكن؛ چرا كه ما فرزندان و دوستان خداونديم. در صورت خشم نيز خداوند بر ما به مانند عصبانيت پدر از فرزندش است؛ يعني بزودي خشمش فرو خواهد نشست.»

4. يهوديان آزمند و دنيازده
دنيازدگي و دلبستگي به دنيا از خصوصيات و ويژگيهاي اين قوم به اصطلاح برگزيده است. جالب آنكه اين صفت حتي تا به امروز ادامه يافته و دستهاي يهوديان امروزي را به راحتي مي توان در كارتلها (شركتهاي فرامليتي) مشاهده نمود. قرآن كريم به همين ويژگي اشاره مي فرمايد و آن را در تضاد با ادعاهاي گذشته آنان مبني بر دوستي ويژه با خداوند ارزيابي مي كند: «وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النّاسِ عَلي حَياةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يعَمَّرُ أَلـْفَ سَنَةٍ وَما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ العَذابِ أَنْ يعَمَّرَ وَاللّهُ بَصِـيرٌ بِما يعْمَلُونَ»؛ (11) «و آنها را حريص ترين مردم ـ حتي از مشركان ـ بر زندگي [اين دنيا و اندوختن ثروت [خواهي يافت: [تا آنجا] كه هر يك از آنها آرزو دارد هزار سال به او عمر داده شود؛ در حالي كه اين عمر طولاني، او را از كيفر [الهي] باز نخواهد داشت. و خداوند به اعمال آنها بينا است.»

5. يهود پيمان شكن
شكستن پيمانها از جمله نكاتي است كه قرآن كريم در رابطه با يهود مكررا بيان مي دارد. اين پيمانها لزوما توحيدي نيست، بلكه يهود پيمانهاي توحيدي، اجتماعي، عبادي و اقتصادي خويش را شكسته است: «وَ إِذْ أَخَذْنا مِـيثاقَ بَنِـي إِسْرائِـيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوالِدَينِ إِحْساناً وَذِي القُرْبي وَالْيتامي وَالْمَساكِـينِ وَقُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً وَأَقِـيمُوا الصَّـلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ ثُمَّ تَوَلَّيتُمْ إِلاّ قَلِـيلاً مِنْـكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ»؛ (12) و [يادآوريد [زماني را كه از بني اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد و به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و بينوايان نيكي كنيد و به مردم نيك بگوييد و نماز برپا داريد و زكات بدهيد. سپس [با اينكه پيمان بسته بوديد] همه شما ـ جز عده كمي ـ سرپيچي كرديد و [از وفاي به عهد [رويگردان شديد.»
در ادامه همين آيات خداوند به ديگر موارد نقض پيمان يهود اشاره كرده، كشتار، تجاوز، غصب سرزمينهاي يكديگر را از جمله جنايات قوم يهود برمي شمارد و پايان اين همه پيمان شكني را چنين يادآور مي شود: «فَما جَزاءُ مَنْ يفْعَلُ ذ لِكَ مِنْـكُمْ إِلاّ خِزْي فِـي الْحَياةِ الدُّنْيا وَيوْمَ القِـيامَةِ يرَدُّونَ إِلي أَشَدِّ الْعَذابِ»؛ (13) «براي كسي كه از شما اين عمل (تبعيض در ميان احكام و قوانين الهي) را انجام دهد، جز رسوايي در اين جهان، چيزي نخواهد بود و روز رستاخيز به شديدترين عذابها گرفتار مي شوند.»
موارد نقض پيمانها از سوي يهود به اين جا ختم نمي شود و موارد متعددي را مي توان در قرآن برشمرد كه به دليل اختصار از اين موارد گذر مي كنيم. امروزه اين صفت شاخص يهود كاملا در رفتارهاي رژيم صهيونيستي مشهود است. نقض قراردادهايي نظير مادريد، اسلو، شرم الشيخ، نقشه راه و... همگي حكايت از ماندگاري اين ويژگي در يهود امروز دارد.

6. يهود، قوم مغضوب
خداوند عملكرد ناپسند يهود را مشمول غضب و خشم خود دانسته، ضمن پرهيز دادن مؤمنان از دوستي با يهود، مي فرمايد: «يا أَيها الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِـبَ اللّهُ عَلَيهِمْ قَدْ يـئِسُوا مِنَ الآخِرَةِ كَما يـئِسَ الكُفّارُ مِنْ أَصْحابِ القُبُورِ»؛ (14) «اي كساني كه ايمان آورده ايد! با قومي كه خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستي نكنيد، آنان از آخرت مأيوسند همانگونه كه كفار مدفون در قبرها مأيوس مي باشند.»

7. يهوديان، دشمن مؤمنان
قرآن با يادآوري دوستي يهوديان با كافران و اتحاد استراتژيك آنان بر عليه مسلمانان مي فرمايد: «تَري كَثِـيراً مِنْهُمْ يتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللّهُ عَلَيهِمْ وَفِي العَذابِ هُمْ خالِدُونَ»؛ (15) بسياري از آنها را مي بيني كه كافران [و بت پرستان] را دوست مي دارند [و با آنها طرح دوستي مي ريزند] ، نفس سركش آنها چه اعمال بدي را از پيش براي آنها فرستاده كه نتيجه آن خشم خداوند بود و در عذاب [الهي] جاودانه خواهند ماند.»
آيات الهي، يهود را از بدترين مردم نسبت به مؤمنان ارزيابي مي كند و مي فرمايد: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا اليهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا»؛ «بطور مسلم، دشمن ترين مردم نسبت به مؤمنان را يهود و مشركان خواهي يافت.»

8. يهود، قوم نژادپرست
از جمله علتهايي كه يهوديان همواره خود را صاحب امتياز مي دانسته اند و به آن تكيه مي نموده اند، تبار آنها است. آنان خويشتن را از تبار يعقوب فرزند اسحاق مي دانند و به اين وسيله نسب خود را به پيامبر اولوالعزم الهي حضرت ابراهيم خليل اللّه مي رسانند و به آن مباهات مي كنند. از اينرو ديگر اقوام را از خود پست تر و حقيرتر شمرده، براي آنان احترامي قائل نيستند. قرآن كريم با نسب گرائي و مباهات افراطي بر نژاد به مبارزه برمي خيزد و ملاك نزديكي و برتري را نه در نسب بلكه در طاعت و تبعيت مي داند: «ما كانَ إِبْراهِـيمُ يهُودِياً وَلا نَصْرانِـياً وَلـكِنْ كانَ حَنِـيفاً مُسْلِماً وَما كانَ مِنَ المُشْرِكِـينَ * إِنَّ أَوْلي النّاسِ بِإِبْراهِـيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهـذا النَّبِي وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللّهُ وَلِي المُؤْمِنِـينَ»؛ (16) «ابراهيم نه يهودي بود و نه نصراني، بلكه موحدي خالص و مسلمان بود و هرگز از مشركان نبود. سزاوارترين مردم به ابراهيم آنها هستند كه از او پيروي كردند و اين پيامبر و كساني كه ايمان آورده اند [از همه سزاوارترند] و خداوند ولي و سرپرست مؤمنان است.»

9. يهود و پيروي از شياطين
از جمله انتقاداتي كه قرآن كريم متوجه يهود مي سازد آن است كه آنان حتي در دوران طلايي و عصر حاكميت پيامبر قدرتمند الهي، حضرت سليمان نيز دست از خيره سري برنداشتند و به دنبال آن چيزي رفتند كه آخرت آنان را بر باد داد، در دنيا نيز چيزي جز ضرر و زيان براي آنها به بار نياورد: «وَاتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِـينُ عَلي مُلْكِ سُلَيمانَ وَما كَفَرَ سُلَيمانُ وَلـكِنَّ الشَّياطِـينَ كَفَرُوا يعَلِّمُونَ النّاسَ السِّحْرَ وَما أُنْزِلَ عَلَي الْمَلَكَينِ بِبابِلَ هارُوتَ وَمارُوتَ وَما يعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتّي يقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَـكْفُرْ فَيتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يفَرِّقُونَ بِهِ بَينَ المَرْءِ وَزَوْجِهِ وَما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاّ بِـإِذْنِ اللّهِ وَيتَعَلَّمُونَ ما يضُرُّهُمْ وَلا ينْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ مالَهُ فِـي الآخِرَةِ مِنْ خَـلاقٍ وَلَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يعْلَمُونَ»؛ (17) «و [يهود] از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مي خواندند پيروي كردند. سليمان هرگز كافر نشد ولي شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند و [نيز يهود] از آنچه بر دو فرشته بابل، هاروت و ماروت، نازل شد پيروي كردند. [آن دو، راه سحر كردن را براي آشنايي با طرز ابطال آن به مردم ياد مي دادند] و به هيچ كس چيزي ياد نمي دادند مگر اينكه از پيش به او مي گفتند: «ما وسيله آزمايش هستيم، كافر نشو [و از اين تعليمات سوء استفاده نكن] ، ولي آنها از آن دو فرشته مطالبي را مي آموختند كه بتوانند به وسيله آن ميان مرد و همسرش جدايي بيفكنند، ولي هيچگاه نمي توانند بدون اجازه خداوند به انساني زياني برسانند. آنها قسمتهايي را فرا مي گرفتند كه به آنان زيان مي رسانيد و نفعي نمي رسانيد و مسلما مي دانستند هر كس خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهره اي نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مي دانستند.»

يهود ديروز و امروز
پس از گذر اجمالي از پاره اي عقايد و خصوصيات ملت از هم گسيخته يهود و با نگاهي به امروز، با ادعاهاي صهيونيستهاي كنوني مواجه مي شويم. پرسشهاي اساسي در رابطه با اين مسئله آن است كه آيا ادعاهاي اصلي يهود درباره فلسطين صحت دارد يا خير؟ به علاوه صهيونيسم چه ارتباطي با آيين يهوديت دارد؟ ابتدا به صورت كوتاه رابطه اين ادعا با تاريخ را بررسي مي كنيم و سپس به پرسش دوم خواهيم پرداخت.

سرزمين كنعانيان يا ارض موعود
عمده ادعاي حاكمان رژيم اشغالگر قدس، داشتن حق تاريخي ملت يهود و تعلق سرزمين فلسطين به آنها است. اما بنا بر گفته مورخيني همچون توين بي، فريد من و... حدود چهار هزار و پانصد سال پيش از اين، بعضي از قبايل عرب به سرزمين فعلي فلسطين مهاجرت كردند كه بعدها به نام كنعانيان شهرت يافتند. كنعانيان نخستين كساني بودند كه شهر «اورسالم، به معناي شهر صلح و سلامت» را بنيان نهادند. كنعانيها حدود يك هزار و پانصد سال كنترل اين ناحيه را به دست داشتند و شهرهاي اريحا، بيسان، شكيم و نابلس را ساختند. از سوي ديگر عبرانيها حدود 700 سال بعد از قبايل عرب، يعني در حدود 3800 سال پيش به همراه حضرت ابراهيم از شهر اور مركز كلدانيها در عراق به ارض كنعان «فلسطين» مهاجرت كردند. در كنعان حضرت اسحاق فرزند ابراهيم متولد شد و حضرت يعقوب فرزند اسحاق به نام اسرائيل (بنده خدا) معروف شد و بدين جهت است كه يهوديان را به دليل انتساب به حضرت يعقوب بني اسرائيل لقب داده اند.
يعقوب به همراه فرزندان خود به مصر مهاجرت كرد و سالها همراه حضرت يوسف در آنجا اقامت كرد. در سال 1200 قبل از ميلاد مسيح، حضرت موسي عليه السلام بني اسرائيل را از چنگال فرعون مصر رهانيد و به طرف كنعان يا فلسطين حركت داد. اما قوم بني اسرائيل سالها در بيابانها سرگردان بودند، سپس به شهر اريحا در فلسطين حمله ور شدند و ميان آنها و ساكنان اصلي فلسطين دو قرن جنگ پراكنده صورت گرفت تا اينكه يك هزار سال پيش از ميلاد مسيح، حضرت داود اولين حكومت بني اسرائيل را ايجاد كرد. دوران حكومت داود و سليمان شصت و پنج سال به طول انجاميد كه سالهاي طلايي دولت باستاني اسرائيل بود.
پس از آن اين حكومت در سال 922 پيش از ميلاد به دو بخش شمالي و جنوبي به نامهاي اسرائيل و يهوديه تقسيم شد كه بعدها هر دو سقوط كردند. حكومت اسرائيل شمالي در سال 721 پيش از ميلاد توسط آشوريها و حكومت يهوديه در سال 587 پيش از ميلاد در جريان حمله بابليها سقوط كردند و يهوديان به اسارت درآمده و پراكنده شدند.
به گفته يكي از محققين «دوازده قبيله بني اسرائيل به قفقاز، ارمنستان و به ويژه بابل تبعيد شدند و بدين ترتيب مردم يهود باتماميت وجود خود به همراه نژاد جامعه ملي و مذهبي خود براي هميشه از بين رفت. (18) پس از آن نيز سرزمين فلسطين همواره بين قدرتهاي منطقه اي نظير ايرانيان، روميها، مسلمانان و مسيحيان دست به دست گرديده است.
از مجموع مطالب گذشته مي توان دريافت كه از تاريخ چهارهزار و پانصد ساله سرزمين فلسطين، تنها حدود چهارصد سال اين سرزمين در اختيار بني اسرائيل قرار داشته است و صحت اين گونه ادعا كه فلسطين سرزمين يهوديان است كاملا مخدوش بوده و اعتباري ندارد.

يهود و صهيونيسم

صهيونيسم در واقع يك فرقه آرمانگرا است كه بر مبناي اعتقاد يهوديان در رابطه با وعده الهي و ظهور منجي و نجات ملت يهود پاي گرفته است. اين اعتقاد با دو گرايش صهيونيسم سياسي و فرهنگي شناخته مي شود. صهيونيسم سياسي در نيمه دوم قرن نوزدهم رشد كرد و خواستار بازگشت يهوديان به فلسطين و ايجاد كشور اسرائيل شد. اما صهيونيسم فرهنگي كه قدمت بيشتري دارد با مهاجرت يهوديان به فلسطين و تأسيس اسرائيل مخالف بود. (19)
از اينرو مي توان اين نتيجه را گرفت كه در واقع يهوديان خواه صهيونيست باشند يا نباشند، داراي اصول مشترك و آيين واحد مي باشند و همگي پايبند به دين يهود هستند.
امروزه جناح تندرو و خواهان خشونت در ميان آنان قدرت گرفته است و با اشغال فلسطين به انواع سركوبها براي تحقق آرمان خويش دست مي زند. اگرچه در بسياري از نوشته ها بين يهود و صهيونيسم سياسي تفاوتي گذاشته مي شود و در جهت تطهير آيين يهود از ايده صهيونيسم تلاش مي شود، اما آنچه به حقيقت نزديك تر است، آن است كه گروههاي مختلف در جامعه يهود تنها در روشها و راهكارها با يكديگر تفاوت دارند، اما همگي دل سپرده به روح حاكم بر دين تحريف شده خود مي باشند. به همين خاطر نگارنده بر اين عقيده است كه تمام ويژگيهاي پيش گفته در رابطه با اين قوم پراكنده، سودجو و قدرت طلب، همينك نيز پابرجا است.

انقلاب اسلامي و فلسطين
شايد بتوان انقلاب اسلامي ايران را يگانه ياور صادق و پا برجاي مردم مسلمان فلسطين دانست. از اينرو امام خميني رحمه الله رهبر فقيد انقلاب اسلامي به عنوان عالمي مجاهد و آشنا به جهان سياست و زمان حاضر با درك حساسيتها و انفعال گسترده دولتهاي اسلامي، با رويكرد به مردم مسلمان، آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را به عنوان روز قدس نامگذاري نمود. ايشان در پيامي به مسلمانان در سال 58 اين روز را روز همبستگي بين المللي مسلمانان در حمايت از حقوق مردم مسلمان دانست و يكسال بعد به همگان اعلام نمود: «روز قدس روزي است كه بايد تمام ملتهاي اسلام با هم توجه بكنند و اين روز را زنده نگه دارند.» (20)
اميد است مبلغان گرامي با درك مناسب از وقايع دنياي كنوني و گستاخيهاي امريكا و فرزند نامشروع استعمار يعني اسرائيل غاصب، در تبيين اين مسئله حساس كمال كوشش و سعي خويش را مبذول دارند تا حق مسلمانان در رابطه با فلسطين به بوته فراموشي سپرده نشود و قلب دنياي اسلام به تسخير دشمنان در نيايد.



1) اعراف/169.
2) ترجمه ها برگرفته از ترجمه آية اللّه مكارم شيرازي است.
3) ترجمه برگرفته از ترجمه آيت اللّه مكارم شيرازي است.
4) بقره/80.
5) همان.
6) عهد عتيق، كتاب مزامير، باب 103: 15ـ18.
7) همان، كتاب يوشع، باب 14: 7ـ14.
8) مائده/ 12.
9) مائده/ 13.
10) مجمع البيان، فضل بن الحسن الطبرسي، ج3، ص 273 ـ 272.
11) بقره/96.
12) بقره/83.
13) بقره/85.
14) ممتحنه/13.
15) مائده/80.
16) آل عمران/67 ـ 68.
17) بقره/102.
18) جهت اطلاع بيشتر به كتاب «ريشه هاي بحران در خاورميانه» نوشته دكتر حميد احمدي، ص 7 به بعد مراجعه فرماييد.
19) حميد احمدي، ريشه هاي بحران در خاورميانه، ص3 با تصرف.
20) صحيفه نور، ج19، 59/5/16.

منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 59
/ 1