• ماجراي سارا هنگامي که سارا به کلاس اول رفت، معلمش شروع به آموزش خواندن به او و همکلاسيهايش کرد. پدر و مادر سارا هنگامي که دريافتند سارا در يادگيري با مشکلات فراواني روبرو است واقعا متعجب شدند. سارا بچه اي باهوش و علاقمند به يادگيري بود و در نتيجه، والدين او تصور مي کرند که او به سادگي، خواندن و نوشتن را خواهد آموخت. اما اينگونه نشد. او نمي توانست حروف را تشخيص بدهد و يا آنها را با هم ترکيب کرده و کلمه بسازد. مشکلات سارا در کلاس دوم نيز ادامه داشت. او هنوز نمي توانست بخواند، بعلاوه در نوشتن نيز مشکلات جدي داشت. مسئولين مدرسه، مادر سارا را فراخواندند تا از او براي سنجش و ارزيابي سارا جهت يافتن مشکل اجازه بگيرند، مادر سارا هم با اين مسئله موافقت کرد. مدرسه، بررسي جامعي انجام داد و به اين نتيجه رسيد که سارا ناتواني در يادگيري (Learning Disability – LD) دارد. پس از آن، سارا سريعاً شروع به دريافت کمک هاي خاص نمود. سارا هنوز هم کمکهاي ويژه دريافت مي کند. او هر روز با کمک يک کارشناس خواندن و معلم مخصوص به يادگيري مي پردازد. او اکنون در کلاس چهارم است، و واقعا پيشرفت قابل توجهي داشته است. او سخت در تلاش است تا توانايي خواندن و نوشتن خود را به سطح کودکان هم سن خود برساند. با کمک مدرسه، او به خوبي در حال يادگيري و پيشرفت است. • اما، ناتواني در يادگيري چيست؟ ناتواني در يادگيري، واژه اي عمومي است که انواع خاصي از مشکلات يادگيري را توصيف مي کند. ناتواني در يادگيري مي تواند سبب شود يک نفر در يادگيري و مهارتهاي مشخص ديگري با مشکل مواجه شود. مهارتهايي که غالبا تحت تاثير اين ناتواني قرار مي گيرند، عبارتند از: خواندن، نوشتن، شنيدن، صحبتکردن، استدلال و درک رياضيات. ناتواني در يادگيري (LD) بين افراد مختلف، يکسان نيست. مشکلات يادگيري يک شخص مبتلا به LD ممکن است با مشکلات يادگيري شخص ديگر مبتلا به LD کاملا متفاوت باشد. در مثال ما، سارا، در خواندن و نوشتن با مشکل مواجه بود. شخص ديگر مبتلا به LD ممکن است در درک رياضيات مشکل داشته باشد. فرد ديگري ممکن است همه اين مشکلات را داشته باشد، بعلاوه در درک صحبتهاي ديگران نيز با مشکل مواجه باشد. پژوهشگران معتقدند ناتواني در يادگيري، بعلت اختلاف در نحوه عملکرد مغز و نحوه پردازش اطلاعات در مغز است. کودکان مبتلا به ناتواني در يادگيري «کندذهن» يا «تنبل» نيستند. در حقيقت، آنها معمولا هوشي در حد متوسط و يا حتي بالاتر از متوسط دارند. تنها مغز آنها، اطلاعات را به نحو ديگري پردازش مي کند. براي مقابله با ناتواني در يادگيري، «دارويي» وجود ندارد. اين مسئله، در کل طول عمر همراه با فرد خواهد بود. اگرچه کودکان مبتلا، مي توانند کارآييهاي بالايي داشته باشند و نحوه غلبه بر ناتواني در يادگيري را بياموزند. با کمک هايي صحيح و به موقع، کودکان مبتلا به LD مي توانند با موفقيت به يادگيري بپردازند. • ناتواني در يادگيري، تا چه اندازه شايع است؟ بسيار شايع است! از هر ? نفر در آمريکا، يک نفر به ناتواني در يادگيري مبتلا است. حدود ? ميليون کودک (? تا ?? سال) به نوعي از ناتواني در يادگيري مبتلا هستند و در مدارس، تحت آموزشهاي خاص قرار مي گيرند. در حقيقت، بيش از نيمي از تمامي کودکاني که تحت آموزشهاي مخصوص قرار مي گيرند، به ناتواني در يادگيري مبتلا هستند. • نشانه هاي ناتواني در يادگيري چيست؟ نشانه هاي واحدي که مشخص کند يک نفر به ناتواني در يادگيري مبتلاست وجود ندارد. براي شناسايي اين ناتواني ها کارشناسان به بررسي اختلاف ميان ميزان کارايي کودک در مدرسه و کارايي که کودک مي تواند با توجه به هوش و يا تواناييهايش در مدرسه داشته باشد، مي پردازند. افزون بر اين عموماً سرنخ ها و شواهدي وجود دارد که مي تواند نشانگر ناتواني کودک در يادگيري باشد. تعدادي از اين سرنخ ها در ادامه مطلب آورده شده است. بيشتر اين شواهد به تکاليف مدارس ابتدايي وابسته است، چون ناتواني در يادگيري بيشتر در دبستانها شناسايي مي شود. ممکن است يک کودک تمامي اين نشانهها را نداشته باشد، حتي بيشتر آنها را بروز ندهد. اما اگر کودکي تعدادي از اين نشانهها را در خود دارد، آنگاه والدين و معلمان مي بايست احتمال ابتلاي کودک به ناتواني در يادگيري را در نظر بگيرند. اگر کودکي به ناتواني در يادگيري مبتلا باشد: • ممکن است در يادگيري حروف الفبا، کلمات ريتميک و ايجاد ارتباط ميان کلمات و اصواتشان مشکل داشته باشد. • ممکن است در هنگام بلندخواني، اشتباهات زيادي داشته باشد و مرتبا متن را تکرار کرده و يا توقف کند. • ممکن است معني آنچه را که مي خواند، متوجه نشود. • ممکن است با املاي کلمات، مشکل جدي داشته باشد. • ممکن است دست خط بسيار بدي داشته باشد و يا خودکار و مداد را بطرزي ناشيانه در دست بگيرد. • ممکن است در نگاشتن نظراتش، مشکل داشته باشد. • ممکن است دير شروع به صحبت کند و دامنه واژگانش محدود باشد. • ممکن است در به خاطر سپردن اصوات حروف و يا درک اختلاف هاي کوچک بين تلفظ واژه ها، مشکل داشته باشد. • ممکن است در درک لطيفهها، داستانهاي مصور و طعنهها مشکل داشته باشد. • ممکن است در دنبال کردن دستورالعملها مشکل داشته باشد. • ممکن است در ادا کردن واژه ها مشکل داشته باشد و يا به جاي واژه مورد نظر، از کلمهاي استفاده کند که تلفظ مشابهي دارد. • ممکن است در سازماندهي آن چه که مي خواهد بيان کند مشکل داشته باشد و يا نتواند کلمهاي را که براي نوشتن و يا مکالمه احتياج دارد، بخاطر آورد. • ممکن است نتواند قوانين رايج مکالمه را رعايت کند، مثلا تناوب و نظم گفتن و شنيدن را رعايت نکند و يا به شنونده، بيش از حد نزديک شود. • ممکن است علامتهاي رياضي را با هم اشتباه بگيرد و يا اعداد را اشتباه بخواند. • ممکن است نتواند يک داستان را دوباره به ترتيب (آنچه در ابتداي داستان رخ داد، سپس بخش مياني و در نهايت بخش پاياني) تعريف کند • ممکن است نداند يک تکليف را از کجا آغاز کند و يا در مرحله بعد، چه کاري را انجام دهد. اگر کودکي با مشکلات غير منتظره اي در خواندن، نوشتن، گوش دادن، صحبت کردن و يا يادگيري رياضيات مواجه باشد، شايد لازم باشد که والدين و معلمان، بررسي بيشتري در مورد وي انجام دهند. همين بررسيها ميتواند در مورد کودکاني هم که در انجام هر کدام از اين مهارتها، تلاش بيش از اندازهاي مي کنند، صورت پذيرد. ممکن است لازم باشد کودک تحت معاينه قرار گيرد تا مشخص شود که آيا وي به ناتواني در يادگيري مبتلاست يا خير. • نقش مدارس در اين ميان چيست؟ ناتواني در يادگيري معمولا زماني تشخيص داده مي شود که کودک به سن مدرسه مي رسد. اين بدان سبب است که مدرسه بر روي بسياري از مسائلي تمرکز مي کند که شايد براي کودک مشکل باشد – خواندن، نوشتن، رياضيات، گوش دادن، صحبت کردن، استدلال. در اين زمان است که معلمان و والدين پي مي برند يادگيري کودک، در حد انتظار نيست. ممکن است مدرسه به ارزيابي کودک بپردازد تا علت را دريابد. ممکن است والدين هم خواهان اين بررسي باشند. با کار سخت و کمک صحيح، يادگيري کودکان مبتلا به LD مي تواند سادهتر و موفقيتآميزتر باشد. تغييرات و يا پشتيبانيهاي خاص در کلاس درس (که همسانسازي نيز ناميده مي شود)، مي تواند براي بسياري از کودکان مبتلا به LD کمک موثري باشد. تعدادي از اين همسانسازيها در بخش «نکاتي براي معلمان» آورده شده است .تکنولوژيهاي جديد و مواد کمکدرسي نيز مي توانند به کمک اين دانشآموزان بيايند. اين وسايل کمکآموزشي ميتواند از وسايلي چون «ضبط صوت» تا «ماشينهاي خواندن» (که کتابها را با صداي بلند مي خوانند) و يا سيستمهاي تشخيص صدا (که دانشآموز را قادر مي سازند با صحبت کردن با کامپيوتر «بنويسد») را دربرگيرد. نکاتي براي والدين: • اطلاعات خود را در مورد LD افزايش دهيد. هر چه بيشتر بدانيد، بيشتر مي توانيد به خود و کودکتان کمک کنيد. • هنگامي که کودکتان، مهارتي را به درستي فرا مي گيرد او را تحسين کنيد. کودکان مبتلا به LD غالبا تواناييهاي بسيار خوبي در زمينههاي مختلف دارند. کارهايي را که کودکتان از انجام آنها لذت بيشتري مي برد (مانند شرکت در کلاسهاي مختلف، بازي فوتبال، و يا کار با کامپيوتر) بيابيد. فرصتهاي فراواني را در اختيار کودکتان قرار دهيد تا تواناييها و استعدادهايش را بروز دهد. • روشهايي را که کودکتان از آن طريق، بيشتر ياد مي گيرد بيابيد. کودک شما از چه طريقي بهتر ميآموزد، شمردن با انگشتان و کار با دست، نگاه کردن يا گوش دادن؟ به او کمک کنيد تا از طريق روشهايي که در آنها مهارت بيشتري دارد، به يادگيري بپردازد. • اجازه دهيد کودک در کارهاي روزمره خانه به شما کمک کند. اين کار مي تواند اعتماد به نفس او را افزايش داده و مهارتهايش را تقويت کند. دستورالعملهاي انجام کار را براي او ساده کنيد، وظايف را به بخشهاي کوچکتر تقسيم کنيد، و با تحسين کردن او، به تلاشهايش پاداش دهيد. • مشق و تکليف مدرسه را در اولويت قرار دهيد. روشهايي را که مي توانيد به کودکتان کمک کنيد تا در انجام تکاليف مدرسه موفق باشد، بطور کامل بياموزيد. • سلامت رواني کودکتان (و خودتان!) را در نظر داشته باشيد. در صورت نياز به مشاور مراجعه کنيد تا با کمک وي، کودکتان بتواند بر نااميدي غلبه کند، احساس بهتري نسبت به خود داشته باشد و مهارتهاي اجتماعي را بيشتر بياموزد. • با والدين ديگري که کودکشان به ناتواني در يادگيري مبتلا هستند، صحبت کنيد. والدين مي توانند توصيههاي عملي و حمايتهاي عاطفي خوبي براي يکديگر باشند. • به مسئولين مدرسه مراجعه کرده و يک برنامه آموزشي مناسب براي درمان نيازهاي کودکتان بدست آوريد. همسانسازيهاي مورد نياز کودکتان را بيابيد، گرفتن مشاوره در مورد وسايل کمک آموزشي را فراموش نکنيد! • يک رابطه کاري مثبت با معلم کودک خود ايجاد کنيد. با ارتباطات منظم، به انتقال اطلاعات در مورد پيشرفت کودکان در مدرسه و خانه بپردازيد. نکاتي براي معلمان: • تا آنجا که مي توانيد در مورد انواع مختلف LD به مطالعه بپردازيد. منابع موجود در اين زمينه ميتوانند تکنيکها و استراتژيهاي مختلفي براي حمايت آموزشي از کودکان را در اختيار شما قرار دهند. • از فرصتهاي آموزشي براي ايجاد تغييرات عظيم در زندگي دانشآموزان استفاده کنيد تا تواناييها و علايق اين کودکان را بيابيد و بر آنها تاکيد کنيد. به دانشآموز، بازخورد مثبت دهيد و فرصتهاي زيادي براي تمرين و يادگيري در اختيارشان بگذاريد. • نمرات و کارايي کودک را مرور کنيد تا دريابيد کودک بطور خاص در چه قسمتي مشکل دارد. در اين زمينه، با متخصصين مشورت کنيد و روشهاي آموزش اين کودکان را از آنان بپرسيد. دستورالعملها و همسانسازيهايي براي برآورد کردن نيازهاي مخصوص کودک بيابيد. بعنوان مثال: o تکاليف او را به بخشهاي کوچکتر تقسيم کنيد، و نحوه انجام تکليف را هم شفاهي و هم کتبي براي او بازگو کنيد. o براي به پايان رساندن تکاليف مدرسه و يا آزمونها، زمان بيشتري در اختيار او قرار دهيد. o اجازه دهيد دانشآموزي که در خواندن با مشکل مواجه است، از کتابهاي صوتي استفاده کند. o اجازه دهيد دانشآموزي که در شنيدن با مشکل مواجه است، يادداشتهاي سر کلاس را از همکلاسي خود بگيرد و يا از ضبط صوت استفاده کند. o اجازه دهيد دانشآموزي که در نوشتن با مشکل مواجه است، از کامپيوتري که داراي نرمافزارهاي مخصوص است استفاده کند تا غلطهاي املايي و انشايي او را تصحيح کند و يا اصوات را تشخيص دهد. • روشهاي مختلف اصلاح و تغيير آزمونها را بياموزيد. اين روشها واقعا مي توانند به کودکان مبتلا به LD کمک کنند و به آنها نشان دهند که چه آموخته اند. • به آموزش مهارتهاي سازماني، مهارتهاي مخصوص مطالعه و استراتژيهاي يادگيري بپردازيد. اين آموزشها براي تمامي کودکان مفيد هستند، اما خصوصا مي توانند براي کودکان مبتلا به LD بسيار مفيد واقع شوند. • با همکاري والدين کودک، يک برنامه آموزشي مناسب تدارک ببينيد که نيازهاي کودک را برآورده کند. • يک رابطه کاري مثبت با والدين کودک ايجاد کنيد. با ايجاد ارتباطات منظم، به تبادل اطلاعات در مورد پيشرفت او در خانه و مدرسه بپردازيد.
برگردان: محمد رضايي نيا منبع: National Dissemination Center for Children with Disabilities. Disability Fact Sheet, No. 7 January 2004