چگونه خود باوری را در کودکان و نوجوانان پرورش دهیم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چگونه خود باوری را در کودکان و نوجوانان پرورش دهیم - نسخه متنی

نسرين دانايی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
چگونه خود باوري را در کودکان و نوجوانان پرورش دهيم

نسرين دانايي
خودباوري يعني ارزش و احترامي كه فرد براي خود و شخصيت خود قائل است.
گاه مشاهده مي‌شود كه واژه خودباوري و اعتماد به نفس به يك معنا به ‌كار برده مي‌شود، در حالي كه اعتماد به نفس يعني ايمان شخص به توانايي‌هاي ذاتي و استعدادهاي با‌لقوه‌اش كه شكوفا شدن اين استعدادها، توانايي‌ها و خلاقيت‌ها از طريق برخورداري از احساس ارزشمندي و عزت‌نفس صورت مي‌گيرد‌. خود (self) به‌عنوان هسته اصلي شخصيت، در روابط با ديگران و كنش متقابل اجتماعي شكل مي‌گيرد و شخص به تصويري از خود‌، به تناسب خود دريافت شده دست مي‌يابد و با قضاوت و ارزش‌ گذاري نسبت به ‌خود دريافتي، خودباوري خود را قوام مي‌بخشد.
بخش عظيمي از شخصيت فرد در سال‌هاي نخست زندگي شكل مي‌گيرد. تحقيقات نشان مي‌دهد‌، حدود ?? درصد از شكل‌گيري شخصيت فرد تا سن ? سالگي است و در اين ميان خانواده نقش اساسي و اصلي‌اي در اين زمينه ايفا مي‌كند. در حقيقت ارزش و احترامي كه والدين براي كودك خود قائل هستند، اين نگرش را در كودك به‌ وجود مي‌آورند كه وي به‌عنوان فردي شايسته، قابل احترام است. زماني كه فرد از واژه (من) استفاده مي‌كند، بايد بداند چه مي‌خواهد و اين واژه به چه چيزي دلالت مي‌كند.
در واقع وقتي واژه من بر زبان جاري مي‌شود، فرد تمام اطلاعات را در مورد خود در يك واژه خلاصه مي‌كند؛ اطلاعاتي چون علايق، سلايق، بيزاري‌ها، ترس‌ها و... .
واژه من يعني اينكه فرد به‌عنوان يك فرد متمايز از ديگران شناخته مي‌شود.
چارلز هورتون كولي، جامعه‌شناس بر اين باور است كه كودك زماني مي‌تواند خود را بشناسد كه معناي ضماير را در خودش احساس كند. اين به آن معنا نيست كه بتواند اين ضماير را به‌طور لفظي به‌كار گيرد بلكه كافي است آنها را به طريقي درك كند تا بتواند در روابط اجتماعي آنچه را متعلق به‌خود مي‌داند، از متعلقات ديگران متمايز كند.
محققان معتقدند براي كودك سه يا چهار ماهه به ظاهر فرق نمي‌كند كه به وسيله چه كسي تغذيه شود يا در آغوش كشيده شود اما به‌ تدريج كه رشد مي‌كند، ميان والدين و نزديكان خود و ديگران تفاوت قائل مي‌شود و با گريه و زاري از دوري آنها ابراز نارضايتي مي‌كند. در اينجا كودك توانسته ميان دنياي ما و دنياي ديگران تمايز قائل شود؛ يعني حس خودي و غريبه براي وي قابل فهم شده است و زماني كه كودك به اين تمايز رسيد و معناي تملك را دريافت كرد، متوجه مي‌شود كه به‌عنوان نمونه، اين كتاب به پدرش و آن توپ به خواهرش تعلق دارد كه اين تفكيك نشانگر رشد خود است. در اين ميان است كه بايد والدين احساس ارزشمندي و اهميت را به كودكان القا كنند.
يكي از مهم‌ترين راه‌هاي پرورش خودباوري در كودك القاكردن اين موضوع به وي است كه كودك، خود توانايي ارزيابي رفتار خود و نتيجه‌گيري صحيح از آن را دارد و قادر است نكات منفي رفتار خود را اصلاح كند.
كودك و نوجواني كه از سوي والدين ارزشمند شمرده شود و با انجام كارهاي صحيح محول‌شده، تشويق شود، در نتيجه از خودباوري بالايي برخوردار خواهد شد.
روانشناسان بر اين باورند كه كنترلي كه والدين از كودك و نوجوان خود به عمل مي‌آورند در خودباوري وي مؤثر خواهد بود. اين كنترل از ? طريق اعمال مي‌شود:
حمايتي كه به اندازه تعادل باشد. (عدم‌افراط و تفريط)
گوشزد كردن نتايج اعمال كودك و نوجوان و راهنمايي غيرمستقيم
اعمال فشار، بدون تنبيه فيزيكي و جسماني
اما گاه برخي والدين و بزرگسالان با اعمال فشارهاي فيزيكي و رواني نا‌مناسب يا زدن بر چسب‌هايي نادرست غيراخلاقي با تنزل حيثيت اجتماعي نوجوان، وي را به اطاعت از دستورهاي خود وادار مي‌كنند كه اين نوع كنترل تأثيري منفي در خودباوري فرد خواهد گذاشت.
برچسب زدن نادرست به فرد يعني اينكه گاه كودك يا نوجوان به‌طور ناخواسته عملي ناصحيح انجام مي‌دهد و والدين يا ديگر اعضاي خانواده او را با الفاظي چون تنبل، دست پا چلفتي، بي‌عرضه و... تنبيه مي‌كنند. به كار بردن مداوم اين الفاظ موجب تأثيرات سوء در ذهنيت فرد شده و احساس گناه و تقصير زياد موجب خواري نفس و سرشكستگي و كاهش عملكرد در فرد مي‌شود و گاه موجب مي‌شود كه اين نوع افراد براي جبران كمبودها و وانمود كردن اهميت خود به ديگران، براساس بي‌ارزشي غلبه كرده و هيچ انتقادي را نپذيرفته و با كمترين انتقادي آشفته شده و به فردي مستبد و خود رأي تبديل شوند.
ارزشيابي از خود كه در دوره كودكي شامل شايستگي‌هاي درسي، توانايي بدن و... است در نوجوان جنبه‌هاي ديگري به‌خود مي‌گيرد مثل: جاذبه‌هاي رمانتيك، صلاحيت‌هاي شغلي و... كه در اين ميان خانواده و مربيان مدارس نقش عمده‌اي ايفا مي‌كنند چرا كه با حمايت متعادل مي‌توانند ارزشيابي فرد از خود را به سمت و سوي صحيح سوق دهند.
اما نوجواناني كه بيش از اندازه، از سوي خانواده حمايت و كنترل مي‌شوند فرصت و موقعيتي براي دست و پنجه نرم كردن با مسائل و مشكلات اجتماعي را پيدا نكرده و از خودباوري پاييني برخوردار خواهند شد.
گاه در برخي از خانواده‌ها، نوجوان به ‌خود جرأت و اجازه پيشنهاد و اظهار نظر در مورد برخي از برنامه‌ريزي‌ها و تصميم‌گيري‌ها را نمي‌دهد و والدين نيز هيچ‌گونه اهميتي به ديدگاه كودك و نوجوان نمي‌دهند، يا هرگاه نوجوان صحبت مي‌كند، با تحقير و سرزنش آنها روبه‌رو مي‌شود.
پژوهشگران معتقدند كه بين خودباوري و ارتكاب جرم رابطه نزديكي وجود دارد. نوجواناني كه مرتكب جرم مي‌شوند از خودباوري پاييني برخوردارند، چه بسا اعمال مجرمانه آنها يا براي اجتناب از احساس افكار خود يا نوعي جبران خودباوري ضعيف آنان باشد و نزديك‌شدن اينگونه افراد به افراد مشابه‌ خود راهي است كه اين فقر خودباوري را جبران كند.
خودباوري قوي، سپر حفاظتي مهمي در انجام رفتار صحيح در نوجوان خواهد بود.
سخن آخر آنكه به‌دليل اهميت و نقش مهمي كه والدين، خانواده و مدارس در بالا بردن خودباوري كودك و نوجوان دارند پيشنهادهايي در اين مورد ارائه مي‌شود:
توجه و اهميت به شخصيت كودك و نوجوان
توجه و ارزش دادن به‌نظر و پيشنهاد فرزندان در خانه
عدم‌تنبيه و فشارهاي بدني و رواني نامناسب
عدم‌كاربرد الفاظ نادرست به كودكان و نوجوانان درصورت انجام كار نادرست
حمايت متعادل از كودك و نوجوان
عدم‌كنترل افراطي و محدوديت‌هاي زياد در مورد كودك و نوجوان
تشويق و تأييد به موقع، در مورد انجام صحيح كارهاي محول‌شده به كودك و نوجوان
منبع:
http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=107157
/ 1