کودکي که غلو ميکند، دروغ ميگويد و يا به تحريف واقعيت ميپردازد، اين کار را به دلايل مختلفي انجام ميدهد. گاهي اوقات (به دلايل غالباً ناشناخته) حس ميکند که دوستش ندارند و به اين منظور دروغ ميگويد که شنونده او را بيشتر دوست بدارد. کودک ياد گرفته است که تحريف واقعيت، توجه بيشتري را به او جلب ميکند. اين کار گاهي اوقات جبرانگر احساس ناتواني اوست. گاهي دروغگويي کودک به خاطر جلوگيري از تنبيه شدن يا از پيامدهايي است که فکر ميکند گفتن واقعيت به همراه خواهد داشت. برخي کودکان دروغ ميگويند تا ديگران را به مشکل اندازند. اين گونه کودکان غالباً خودشان مشکلي دارند. دروغگويي کودکان غالباً براي انجام ندادن وظايف و تکاليف است. کودک به دروغ ميگويد که تکاليف مدرسه را انجام داده است تا به کار لذت بخشتري بپردازد. کودکان دوست ندارند که هنگام ارتکاب به يک رفتار نامناسب دستگير شوند و به همين خاطر غالباً دروغ ميگويند يا واقعيت را جور ديگري نشان ميدهند. بايد به ياد داشته باشيم که کساني که از روي عادت و يا به طور مزمن دروغ ميگويند، به ندرت احساس خوبي درباره خودشان دارند. به الگوهاي دروغگويي کودکتان توجه کنيد. آيا او تنها در زمانهاي خاص يا موقعيتهاي خاصي دروغ ميگويد؟ سعي کنيد دريابيد نيازهايي که کودک را به دروغگويي وا ميدارد کدامند. اقدامات: هميشه به کودکتان و در مقابل او راست بگوئيد. از گفتن دروغ، هر چند کوچک و کم اهميت بپرهيزيد. به فرزندتان، از طريق نقش بازي کردن، ارزش راست گويي را بياموزيد. اين کار زمان مي برد و به صبر و حوصله نياز دارد. از راه نقش بازي کردن، پيامدهاي منفي دروغگويي را به او نشان دهيد. هيچ بهانهاي را براي دروغگويي نپذيريد. دروغگويي به هيچوجه قابل قبول نيست. کودکان بايد پيامدهاي زيان آور دروغ گويي را درک کنند و هرگاه امکانپذير بود به خاطر دروغ گويي عذر خواهي کنند. پيامدهاي منطقي براي کودکاني که دروغ مي گويد بايد در نظر گرفته شود. کودکان بايد بدانند که دروغ گويي، هرگونه که باشد، هرگز قابل قبول نيست و تحمل نخواهد شد. کودکان غالباً دروغ ميگويند تا پدر و مادر يا آموزگار خود را خوشحال کنند. آنها بايد بدانند که براي شما ارزش راستگويي بسيار بيشتر از هر رفتار ديگري است. کودکان بايد خود بخشي از راه حل و يا پيامدها باشند. از آنها بپرسيد خودشان حاضرند در صورت دروغ گويي چه جريمهاي بپردازند يا چه کاري انجام دهند. به کودکتان يادآور شويد که از دروغ گفتن آنها بسيار ناراحت ميشويد. تأکيد کنيد که نه از خود آنها بلکه از کاري که انجام دادهاند ناراحتيد و ناراحتي خود را واقعاً به آنها نشان دهيد. سعي کنيد با حرفهاي خود آنها را از مسير دروغ گويي دور سازيد. مثلاً به آنها بگوئيد: "خيلي بعيد است که تو درباره تکاليف مدرسهات دروغ بگويي. تو خيلي در انجام دادن آنها مهارت داري و از پس همه چيز ميتواني برآيي." در همه حال حقيقت را ستايش کنيد! از نصيحت و سخنراني و تصميمگيريهاي غيرمنطقي فوري بپرهيزيد، براي نمونه هرگز اين جمله يا جمله هاي شبيه آن را به کار نبريد: "اگر يکبار ديگر دروغ بگويي تا يکسال برايت چيزي نميخرم." هرگز فراموش نکنيد که تمام بچهها نياز دارند که بدانند شما مواظب شان هستيد و آنها ميتوانند به شيوه مثبتي در کارهاي شما مشارکت کنند. مدت زمان زيادي طول ميکشد تا کودک بر تحريف واقعيت، مبالغه و دروغگويي مزمن فايق آيد. صبور و پايدار باشيد و بدانيد که تغيير به زمان نياز دارد. برگردان: ليلا خاپور منبع: http://specialed.about.com/