دکتر فاطمه قاسمزاده اوقات فراغت زماني است که کودک بايد آزادانه به انجام فعاليتهاي مورد علاقه خود بپردازد. تنظيم زمان و فراهم کردن اوقات فراغت براي کودکان بهعهده بزرگسالان است. برخورداري از اوقات فراغت، يکي از حقوق اساسي کودکان است، در ماده ?? پيماننامه حقوق کودک براين اساس تأکيد شده است: (دولتهاي عضو، حق کودک را براي داشتن اوقاع فراغت، آرامش، پرداختن به بازي و فعاليتهاي تفريحي مناسب با سن کودک و مشارکت آزادانه در زندگي فرهنگي و هنري احترام ميگذارند و آن را اشاعه ميدهند و فراهم ساختن فرصتهاي برابر فعاليتهاي فرهنگي و هنري و تفريحي را تشويق ميکنند). بهره مندي از اوقات فراغت براي همه انسانها به ويژه کودکان به دلايل زير اهميت اساسي دارد: کودکان براي رشد خود به تحرک و بازي نياز دارند. تحرک رمز سلامت کودکان است. بازيهاي پرتحرک سبب تخليه هيجاني و در نتيجه آرامش کودکان ميشود. بررسيهاي انجام شده نشان ميدهند، کودکاني که در خانه و مهدکودک از تحرک کافي در قالب بازيهاي مناسب برخوردارند آرامش و تمرکز بيشتري دارند بازي سبب شادي و نشاط کودکان ميشود و آنان را با جهان پيرامون خود همراه و با شوق و شور کودکانه آشنا ميسازد، بهترين برنامه براي اوقات فراغت کودکان تشويق آن ها به بازيهاي مناسب مورد علاقه آنان است. ادبيات و فعاليتهاي مربوط به آن: کتاب و قصهخواني، تصويرخواني و ... در کنار هنرهايي مانند نقاشي، کاردستي، موسيقي، نمايش و... از جمله نيازهاي اصلي و زمينههاي مناسب براي اوقات فراغت کودکان است که پرداختن به آن ها ميتواند اوقات فراغت دلپذير، شاد و آموزندهاي را براي آن ها فراهم کند. جستجوگري، تجربه کردن، بودن در طبيعت و مشاهده پديدههاي آن، کشف دنياي پيرامون خود به صورت آزاد و خلاق از جمله فعاليتهائي است اگر کودکان به صورت آزاد و دلخواه و نه به شکل اجباري و تحميلي به آن ها بپردازند اوقات فراغت خود را به صورت سازنده گذرانده اند. کودکي، سالهاي رشد و بالندگي است و در شکلگيري رفتار کودکان، دوراني حساس و تأثيرگذار است، اگر در اين سالهاي طلائي بتوانيم زندگي آن ها را با فعاليتهاي مناسب و مورد علاقه آن ها همراه سازيم رشد و سلامت آن ها را تأمين کردهايم. توجه به علايق کودکان در شکوفائي توانمندي آن ها تأثير زيادي دارد. اوقات فراغت کودکان را نبايد با تحميل فعاليتهاي مورد علاقه خودمان هدر دهيم. در نظر گرفتن علايق کودکان، انگيزههاي آن ها را تقويت ميکند. حق انتخاب را از کودکي به آن ها ميآموزد، توانائي تصميم گيري را در آن ها افزايش ميدهد و احساس ارزشمندي را در آن ها ايجاد مي کند. همه اين موارد سلامت شخصيت آن ها را سبب ميشود. با توجه به اين ضرورتها برنامهريزي اواقات فراعت کودکان در خانه و مراکز آموزشي يکي از اولويتهاي رشد کودکان است. در اين زمينه مشکلاتي نيز وجود دارد که به مهم ترين آن ها همراه با ارائه راه کارهائي مناسب اشاره ميشود. مفهوم اوقات فراغت هنوز براي بسياري از والدين و مربيان روشن نيست و به جاي در نظر گرفتن علايق کودکان خواستهاي خود را در نظر مي گيرند و حتي گاه والدين آرزوهاي تحقق نيافته دوران کودکي خود را بهعنوان فعاليتهاي مناسب به آن ها پيشنهاد و بلکه تحميل ميکنند و اين امر کاملاً برخلاف مفهوم اوقات فراغت است که به انجام فعاليتهاي مورد علاقه کودکان تأکيد دارد. ضرورت برخورداري از اوقات فراغت رأي گروهي از والدين و مربيان مشخص نيست، برخي از والدين اوقاع فراغت را براي کودکاني که به مدرسه ميروند نوعي وقت گذراني و مانعي براي درس خواندن به حساب ميآورند و کودکان خود را بهخصوص در موقع امتحان از هر فعاليتي منع ميکنند. در حالي که خستگي ناشي از اين روش، يادگيري و بازدهي آموزشي کودکان را کاهش ميدهد در مهدهاي کودک گاه برخي از مربيان به بهانه عقب ماندن (آموزش) کودکان، مانع پرداختن آنان به فعاليتهاي آزاد خلاق ميشوند و در نتيجه دلزدگي از محيط هاي آموزشي را از سالهاي اوليه کودکي در آنان ايجاد ميکنند. مشکلات مالي خانواده و امکانات محدود مراکز آموزشي (مهدکودک و مدرسه) شرايط نامناسبي را براي اوقات فراغت کودکان ايجاد ميکند. برخي از خانوادهها بهدليل فقر اقتصادي نميتوانند امکانات لازم را براي گذراندن اوقات فراغت به صورت مناسب براي فرزندانشان فراهم سازند. در مراکز آموزشي نيز کمبود امکانات و تعداد زياد کودکان مانع بهرهمندي درست آنان از فراغت خود ميشود. مسئولان نهادهاي فرهنگي جامعه وظايف خود را در زمينه فراهم کردن امکانات مناسب اوقات فراغت کودکان به درستي انجام نميدهند. در بسياري از نقاط محروم شهر حداقل امکانات براي اوقات فراغت کودکان وجود ندارد و يا بهعلت هزينه بالاي استفاده از آن ها براي کودکان محروم که تعداد آن ها در جامعه کم نيست، وجود ندارد. در نتيجه فقر اجتماعي در کنار فقر خانوادگي، امکان دسترسي کودکان فقير را به فعاليتهاي اوقات فراغت از بين ميبرد. براي همه ما بازي کودکان فقير شهر در کوچهها، خيابانها به ويژه در ماههاي تابستان صحنههائي آشنايي است که بارها شاهد آن بودهايم. متنوع نبودن فعاليتهاي اوقات فراغت چه در خانواده و چه در مراکز آموزشي، مشکل ديگري است که وجود دارد. براساس بررسيهاي انجام شده، در جامعه ما کودکان بيشترين زمان اوقات فراغت خود را به تماشاي برنامههاي تلويزيون ميپردازند. علاوه بر آن که محتواي بسياري از برنامههاي تلويزيوني براي کودکان مناسب نيست، اصولاً ديدن اين برنامهها کمتر جنبه خلاق و فعال دارد. تنوع برنامههاي اوقات فراغت با توجه به تفاوتهاي کودکان، سبب بروز توانمنديهاي گوناگون در آنان ميشود و رشد همهجانبه آن ها را موجب ميگردد. بسياري از والدين، اسباببازيها و فعاليتهاي مناسب براي گروههاي سني کودکان را نميشناسند و اين امر سبب افزايش بازيها و اسباب بازيهاي خشونتآميز، نامناسب با سن و توان کودکان، رقابتي و ... ميشود که به رشد و سلامت آنان آسيب ميرساند. وجود نگرشهاي تبعيضآميز نسبت به اوقات فراغت پسران و دختران سبب محروميت بيشتر دختران در استفاده از امکانات و فرصتهاي موجود در زمينه اوقات فراغت در جامعه است. تغيير اين نگرشها با آموزش و کار فرهنگي مناسب امکانپذير است. با توجه با امکانات محدود در ارتباط با آموزش خانوادهها، اين وظيفه برعهده مراکز آموزشي، از مهد تا دبيرستان ميباشد که با وجود تلاشهاي انجام شده کافي به نظر نميرسد، مگر آن که ارتباط و آموزش خانواده جزء وظايف و اولويتهاي مراکز آموزشي باشد و براي آن برنامههاي مناسبي تدوين گردد. پدر و مادر و مربيان الگوهاي اصلي يادگيري کودکان به شمار مي روند اگر آنان در خانواده و مراکز آموزشي فعاليتهاي مناسبي براي اوقاعت فراغت خود داشته باشند کودکان نيز از آن ها ميآموزند. الگوي شايستهاي براي آنان باشيم. منبع: http://www.vista.ir/?view=article&id=220603