بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
کتاب کودک، ويژگي ها و جنبه ها محمدهادي محمدي براي والدين، آموزگاران و کتابداران همواره يک پرسش اساسي وجود دارد. کتاب کودک بايد چه ويژگي هايي داشته باشد که با اطمينان بتوانيم آن را به دست مخاطبانش بدهيم؟ پاسخ به اين پرسش مستلزم شناخت ادبيات کودکان است. طبيعي است که نمي توان از هر بزرگسالي انتظار داشت که ادبيات کودکان را بشناسد. اما مي توان به گونهاي درست بزرگسالان را راهنمايي کرد که کتاب کودک را سنجيده انتخاب کنند. ما به عنوان بزرگسالان بايد پيش از هرکاري بدانيم کتاب کودک چيست. کتاب کودک، کتابي است که خواننده آن کودکان هستند. کتاب کودک خود بخشي از مفهوم بزرگتر ادبيات کودکان است. کتاب کودک بخشي از ادبيات کودکان است. بخش هاي ديگر ادبيات کودکان، پديدآورندگان، تصويرگران، منتقدان، کارشناسان، نظريه پردازان و نهادهاي ادبيات کودکان هستند. در حقيقت کتاب کودک، شکل تحقق يافته يا به واقعيت درآمده ايدههايي است که در حوزه ادبيات کودکان وجود دارد. به گونهاي ديگر ميتوان گفت در فرايند آفرينش ادبيات کودکان، کتاب کودک گامي مهم است در رساندن اين پديده به دستان مخاطبان. هنگامي که کتاب کودک گامهاي ايده پردازي، نوشتن، ويراستاري و انتشار را پشت سر ميگذارد، در چرخه پخش سرتاسري در اختيار نهادهايي مانند کتابخانه ها و کتاب فروشي ها قرار ميگيرد تا به دست خانواده ها و آموزشگاهها و در نهايت به دست خوانندگان کودک برسد. چنين فرايندي بسيار پيچيده است و عوامل زيادي در چگونگي شکل دادن به آن موثر هستند. هنگامي که پديدآورندگان ادبيات کودکان به آفرينش اثري مي پردازند، در نهايت در اين انديشه هستند که فرآورده هنري خود را در قالب کتاب و شکل هاي همانند کتاب ببينند. اما اين که کتاب کودک بايد چگونه تهيه شود، پديدآورندگان کم تر نقش دارند. پس از آفرينش اثر و تحويل آن به ناشر گروهي از کارشناسان، گروه سني، نياز کتاب به تصوير و قطع و ويرايش آن را برعهده مي گيرند و در پي آن بخش فني صفحه آرايي و انتخاب نوع کاغذ و نوع چاپ را از جنبه انتخاب رنگ برعهده ميگيرند. سرانجام کتاب کودک منتشر و در اختيار کودکان قرار ميگيرد.
در هر گام از اين فرايند مي توان پرسشها يا گمانه هاي زيادي را مطرح کرد. براي نمونه آن کسي که نام خود را نويسنده ادبيات کودکان گذاشته است، آيا به راستي اين مقوله را مي شناسد و هدفش از نوشتن داستان، پاسخ به نيازهاي کودکان است يا برآوردن انگيزه هاي سرکوب شده خويشتن يا نگاه به اقتصاد کتاب براي برآوردن نيازهاي شخصي. همه اين گمانه ها مي تواند نقش تعيين کننده اي در آفرينش داستان داشته باشد. برجسته ترين نويسندگان ادبيات کودکان، همواره کودکان و نيازهاي آن ها را مقدم بر خواستهاي شخصي خود دانسته اند. هيچ اثر برجستهاي در اين عرصه توليد نشده است، مگر اين که پديدآورنده اش معيارهاي ادبيات کودکان را ميشناخته و تعهد اخلاقي به آرمان هاي تربيتي دنياي کودکان داشته است. همين گمانه ها را مي توان در مورد ناشران کتاب کودک گسترش داد. در جامعه ما دو گروه از ناشران کتاب کودک وجود دارند. گروه اول که کتاب هايش بيش تر در دکههاي روزنامه فروشي و فروشگاههاي مواد غذايي به فروش مي رسد. کتاب هاي اين گونه ناشران که معروف به کتاب هاي سوپرمارکتي است، بيانگر بخش آسيب ديده ادبيات کودکان است. پشت سر توليد اين کتاب ها، گروههايي سودجو قرار دارند که نيازهاي طبيعي کودکان را به کتاب هدف کسب پول قرار ميدهند. بسياري از کارشناسان ادبيات کودکان براين باور هستند که جايگاه نازل نقد ادبيات کودکان در جوامعي مانند ايران، سبب شده است که ناشران سودجو در اين زمينه بازار را از ناشران فرهنگي تر بربايند. نقش آموزش و پرورش نيز دراين زمينه قابل گذشت نيست. گسست بين ادبيات کودکان و نهاد آموزش و پرورش سبب شده است که بين دوغ و دوشاب تفاوتي ديده نشود. سنجش بين شمارگان کتاب هاي سوپرمارکتي با کتاب هاي کودکان با ارزشهاي فرهنگي والا نشان از اين آسيب عمده ميدهد. گاهي شمارگان کتابهاي سوپرمارکتي سربه آسمان مي زند، در حالي که کتاب هاي کودکان با ارزش هاي فرهنگي والا گاهي يک دوره انتشار خود را در چند سال به پايان ميرسانند يا هرگز نميرسانند. با همه اين آسيبها دليل نميشود که کارشناسان ادبيات کودکان ميدان را براي اين گونه از کتابهاي کودک خالي کنند. بايد خانوادهها، کتابداران و مربيان و آموزگاران را راهنمايي کرد که بتوانند برپايه معيارهايي درست کتاب کودک انتخاب کنند و به دست کودکان خود برسانند. براي اين که خانوادهها، کتابداران و مربيان و آموزگاران بتوانند کتاب کودک را به درستي گزينش کنند، کتابک چند پيشنهاد مهم را در دسترس شما ميگذارد: کتاب کودک با ارزشهاي فرهنگي والا همواره در زنجيرهاي قرار دارد که اگر حلقه نخست اين زنجيره را دريابيم، تا پايان ما را راهنمايي ميکند. مخاطبان اين گونه کتابها بخش فرهنگي تر جامعه هستند. يعني اين گونه کتابها را ميتوان در خانوادههايي يافت که در بخشي از خانه، کتابخانه يا دستکم شماري قابل توجه کتاب دارند. يعني بزرگسالان آن خانواده کتابخوان هستند. همچنين آموزگاران و مربياني که خود کتابخوان حرفه اي هستند، همواره در پي يافتن و تهيه چنين کتابهايي براي کودکان هستند. بنابراين براي اين که ما بتوانيم کتاب کودک با ارزش هاي والا را در اختيار کودکان قرار دهيم بايد خود کتابخوان باشيم. اين اصلي اساسي در گزينش کتاب کودک است. همين عنصر و عامل سبب ميشود که در اين زنجيره درست حرکت کنيم.
در ادامه اين زنجيره و در گزينش کتاب کودک، همواره از خود بپرسيد، که اين کتاب از سوي کدام نهاد وابسته به ادبيات کودکان تاييد شده است. اين پرسش در حقيقت مجوزي است براي يک انتخاب با اطمينان بيشتر. نهادهايي که در گستره ادبيات کودکان کار ميکنند، هدفي ندارند جز گزينش درست کتابهاي کودک. براي نمونه نهاد کتابک که کتابهايي را براي شما گزينش کرده است، جز هدفهاي معنوي و بالا بردن سطح فرهنگ جامعه، هدف ديگري براي خود نميشناسد. گاهي نام پديدآورنده خود بهترين دليل براي گزينش درست يک کتاب است. در اين حالت شما در روزگار کودکي خود کتابي از اين نويسنده يا شاعر خواندهايد و اکنون در روند چرخش نسلها با اطمينان نام پديد آورنده و اثر را ميشناسيد و همان کتاب کودک را براي فرزند يا دانش آموز يا عضو کتابخانه خود تهيه ميکنيد. در اين مورد هم بايد گفت که انتخاب شما بيش تر، انتخاب شخصي کتابخوان است تا شخصي که هيچ گاه در زندگي کتاب نخوانده است. گاهي شما با نقد رسانهاي يک کتاب کودک با آن آشنا ميشويد و مشتاقانه به سراغ کتاب کودک ميرويد. در اين مورد به ياد داشته باشيد که انتخاب شما بيشتر بيانگر نوع نگاه منتقد است و بايد تا اندازهاي از پيشينه منتقد آگاه باشيد. گاهي دوست يا همکاري به شما کتابي را معرفي ميکند. در اين مورد شما به نوع انتخاب او اعتماد ميکنيد. اما در اين حالت بايد مطمئن باشيد کسي که به شما کتاب کودک را معرفي کرده است، خواننده حرفه اي و کارشناس ادبيات کودکان است. گاهي هم کتاب کودک از سوي کتابداران حرفهاي به کودک شما معرفي ميشود. اين گونه انتخاب بسيار اطمينان بخش است.
گاهي مروجان حرفهاي کتاب کودک را براي کودکان به ويژه کودکان محروم تر انتخاب مي کنند. اين کار سبب ميشود که اين گونه کودکان که خانوادههاي شان با کتاب تماس کمتري دارند، شانس دسترسي به کتاب کودک با ارزش هاي فرهنگي والا را داشته باشند. در حقيقت نقش مروجان کتاب کودک از همه گروه ها بيشتر است. زيرا اين گروه کوشش ميکند که خانواده ها و آموزشگاه هايي که دور از زنجيره ارزش هاي فرهنگي والا هستند، به اين زنجيره نزديک کنند. در نهايت در ميان گزينههاي انتخاب کتاب کودک، هيچ انتخابي بهتر از انتخاب و گزينش کتاب کودک از سوي نهادهاي ادبيات کودکان نيست. نهادهايي که به گونهاي تخصصي کار بررسي کتاب کودک را برعهده دارند. اين نهادها با انتشار ساليانه کتابهاي برگزيده و مناسب پروندهاي سنجيده از روند توليد کتاب کودک را به نمايش ميگذارند و کارشناسان از اين راه ميتوانند جهت گيري آينده براي آفرينش و توليد کتاب کودک را دريابند.