امتیازهای آموزش شنیدن کنش گرانه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امتیازهای آموزش شنیدن کنش گرانه - نسخه متنی

مترجم: فاطمه نصر اصفهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
امتيازهاي آموزش شنيدن کنش گرانه

آيا اين موقعيت براي تان آشناست؟ شما يک مجموعه رهنمود به دانش آموزان مي دهيد تا پيروي کنند. سپس پرس و جو مي کنيد تا اطمينان يابيد که همه، آن ها را فهميده اند و هر کس به درستي آنچه را بايد انجام دهد، مي داند. در حالي که برخي دانش آموزان تان تکليف هاي خود را درست انجام مي دهند، دانش آموزاني هم هستند که نمي دانند چه کاري بايد انجام دهند، نمي توانند به خاطر بسپارند که شما چه گفته ايد، يا رهنمودها را اشتباه مي فهمند. ممکن است بينديشيد: "چرا چنين مي شود؟ من مي دانم که همه ي آن ها سخنان مرا شنيدند". به نظر مي رسيد که دانش آموزان تان متوجه مطلب شده اند، رهنمودهاي شما را تکرار کردند و هيچ کس هيچ پرسشي نداشت. در حالي که اين موقعيت خشمگين کننده است، يک موضوع مهم را نيز يادآوري مي کند: اينکه تفاوتي واقعي ميان شنيدن و گوش دادن وجود دارد.
شنيدن در برابر گوش دادن
شنيدن يک فرآيند پيچيده، اما فعاليتي خودکار و بدون کنش است. ممکن است ما صداهايي بشنويم، بدون اينکه به شکل خودآگاه درگير آن ها بشويم. توصيف مرحله به مرحله ي چگونگي شنيدن، چنين است:
چيزي ارتعاش مي يابد و يک موج صوتي ايجاد مي کند.
موج صوتي به سوي گوش حرکت مي کند و توسط گوش بيروني جمع مي شود.
سپس موج صوتي به سوي مجراي گوش حرکت مي کند.
وقتي به انتهاي مجراي گوش مي رسد، در مقابل پرده ي گوش به شدت تکان مي خورد.
پرده ي گوش با اين امواج صوتي مي لرزد.
اين لرزش، استخوان هاي کوچک گوش مياني را حرکت مي دهد.
اين استخوان ها ارتعاش ها را به سوي گوش داخلي و مجرايي پر از مايع حمل مي کنند که حلزون گوش ناميده مي شود.
مايع درون گوش، مجموعه اي از موهاي باريک را که مژگان ناميده مي شوند و به اعصاب شنوايي متصل هستند، مي لرزاند.
حرکت اين مژگان، سلول هاي عصبي را تحريک مي کند و آن ها پيام هايي از راه عصب شنوايي به مغز مي فرستند.
مغز، اين پيام ها را بنا بر صداهايي که مي شنويم، پردازش مي کند.
در مرحله ي 10، مغز ارتعاشات صوتي را به شکل صداها يا واژگان آشنا تشخيص مي دهد. مغز به شکل خودکار اين واژگان را به پيام هايي که حامل آن هستند، ترجمه نمي کند. اين مرحله همان فرآيندي است که گوش دادن ناميده مي شود: تعيين معنا و پيام صداها يا واژگان. گوش دادن يک فرآيند کنشگرانه است و فعاليتي بيش از طبقه بندي صداها يا واژگان را در برمي گيرد.
عواملي که شنوندگان کنشگر به آن ها توجه مي کنند
مغز ممکن است صداها را به واژگان رمز گشايي کند، اما اين شنونده است که بايد هنگام تفسير پيام، به هزاران عامل توجه داشته باشد.
اين عوامل شامل موارد زير هستند:
بافت
احساسات و تجربه هاي شخصي
حالت هاي چهره
تن، بلندي و ريتم صدا
تصور کنيد که شما در ماشين تان نشسته ايد، منتظر هستيد که چراغ راهنما سبز شود و از چهارراه بگذريد. صدايي مي شنويد. مغز شما اين صدا را به عنوان ماشين آتش نشاني رمزگشايي مي کند. به عنوان يک شنونده، شما در مي يابيد که يک ماشين آتش نشاني در آن نزديکي وجود دارد و وقتي که چراغ سبز شد، حرکت کنيد. اما، به عنوان يک شنونده ي فعال، موقعيت لحظه را مورد توجه قرار مي دهيد، سر چهار راه توقف مي کنيد و با توجه به تجربه هاي پيشين رانندگي خود، پيام را چنين تفسير مي کنيد که ماشين هاي آتش نشاني در برابر چراغ قرمز توقف نمي کنند. بنابراين شما بايد خارج از مسير بايستيد.
فرض کنيد که وارد محله ي يکي از دوستان تان مي شويد. ماشين او را در برابر در خانه اش مي بينيد. تصميم مي گيريد که بايستيد و به او سلام کنيد. به در ضربه مي زنيد. وقتي دوست تان در را باز مي کند و شما را مي بيند و مي گويد :«اينجا چه مي کني»؟ مي فهميد که از اين ديدار ناگهاني شگفت زده شده است. اما چگونه مي فهميد که او از ديدار شما خوشحال شده است يا نه؟ به چهره اش نگاه مي کنيد. آيا لبخند مي زند؟ آيا او از صداي بلندتر و تن قوي تر استفاده مي کند و بر واژه ي «تو» تأکيد مي کند؟ اگر بله، پس احتمالا از اينکه به او سر زده ايد، خوشحال است. اما اگر اخم کرده است و صدا و تن صدايش پايين است و بر جمله ي «اينجا چه مي کني؟» تأکيد مي کند، ممکن است از ديدار بدون دعوت شما ناراحت شده باشد. به عنوان يک شنونده ي کنش گر، شما حالت هاي چهره، تن، ريتم و بلندي صدايش را ارزيابي مي کنيد تا پيام او را به سرعت تفسير کنيد.
چرا مي خواهيد دانش آموزان شنوندگاني کنش گر باشند؟
دانش آموزان، بخش بزرگي از وقت خود را در مدرسه به شنيدن مي گذرانند. آن ها به اطلاعيه ها، دستورالعمل هاي کلاسي، به همکلاسان و به کارکنان مختلف مدرسه گوش مي دهند. دانش آموزان داراي مهارت شنيداري خوب، بيشتر وقت ها موفق تر از آن هايي اند که شنوندگان کنشگر نيستند. اما همه ي دانش آموزان مي توانند آموزش ببينند تا شنوندگان بهتري باشند و به مهارت هاي زير دست يابند:
مديريت موفقيت آميز زمان
دانش آموزان داراي مهارت شنيداري خوب، دستورالعمل ها را به محض آنکه به آن ها داده مي شود، به طور درست انجام مي دهند. اين بدين معناست که آن ها زمان بيشتري به تکليف خود اختصاص مي دهند. مهارت شنيدن کنش گرانه، دانش آموزان را در زمينه ي استفاده ي بهينه از زمان توانمند مي کند. آن ها ناچار نيستند بخشي از زمان خود را به پرسيدن درخواست براي توضيح بيشتر اطلاعات يا درست کردن اشتباه هايي که به سبب شنيدن بي کنش ضرورت پيدا مي کند، اختصاص دهند.
موفقيت آموزشي
دانش آموزاني که شنوندگان کنشگرند، اطلاعات جديد را به شکل خلاقانه تري به کار مي برند. آن ها در بازيابي دانش پيشين خود آمادگي بيشتري دارند که به آن ها اجازه مي دهد از اطلاعات جديد بهره مند شوند. هم چنين آن ها را قادر مي سازد که تصميم بگيرند چگونه اين اطلاعات را به کار برند. آن ها از راه فعال سازي طرحواره ي شناختي، چارچوبي براي فهم محتواي نو دارند و اينکه آيا اين محتوا در ارتباط با هم است يا خير. درنتيجه، در زمينه ي گزينش همه ي اطلاعاتي که دريافت مي کنند و تعيين آنکه نکات اصلي کدام اند و جزييات فرعي کدام، تواناتر هستند. از آنجا که شنوندگان کنشگر از دانش پيشين خود به تدريج بهره برداري مي کنند، هنگامي که اطلاعات جديدي مي شنوند، مي توانند آسان تر ايده هاي جديد را با طرحواره شان درهم بياميزند. دانش آموزاني که از راهبردهاي شنيداري کنشگرانه استفاده مي کنند، از تمرکز و حافظه بهتري نيز برخوردارند. شنوندگان کنشگر، اطلاعات را دسته بندي مي کنند، از آنچه که مهم است بهره مي گيرند و آن را به روشي معنادار ذخيره مي سازند. سرانجام، به نظر مي رسد که آن ها در مقايسه با همسالان شان که به شکل بي کنش مي شنوند، درک بهتري از محتواي آموزشي دارند.
موفقيت بين فردي
شنوندگان کنشگر روابط بين فردي موفق تري نيز دارند. توجه فعال آن ها از گوينده، پشتيباني، و به افزايش اعتماد او کمک مي کند. هنگامي که گويندگان بدانند به خوبي به آن ها گوش داده مي شود، احساس مي کنند ارزش و اهميت دارند. اين احساس، حس اعتماد و احترام افراد را تقويت مي کند و به نوبه ي خود سبب مي شود که گوينده تمايل بيشتري به برقراري ارتباط با شنونده بيايد. شنوندگان کنشگر از راه تقويت احساس احترام، اين توانايي را پيدا مي کنند که ديگران را به انجام کاري برانگيزند و به شکل موفقيت آميزي بحث و گقت وگو کنند.
دانش آموزاني که از مهارت شنيدن کنشگرانه ي خود استفاده مي کنند، بهتر مي توانند اختلالات در رابطه ها را تشخيص دهند. آن ها همچنين در دسته بندي اطلاعات اضافي، از گوينده موفق ترند. بنابراين، شنوندگان کنش گر از اين توانايي بهره مندند که به آساني راه حلي براي از ميان بردن اختلاف ها ارائه کنند. چون به شنوندگان کنش گر احترام گذاشته مي شود، احتمال بيشتري دارد که ديگران راه حل پيشنهادي آن ها را بپذيرند.
ما چگونه مي توانيم به دانش آموزان بياموزيم که شنوندگاني کنشگر باشند؟
آموزشگران خردسالان، آموزش مهارت هاي شنيداري را در برنامه ي آموزشي روزانه ي کودکان مي گنجانند. آن ها مي دانند که بايد به کودکان آموزش داده شود تا بشنوند و توجه کنند. بنابراين، شنيدن را با همه ي فعاليت هاي کودکان ترکيب مي کنند. آموزشگران، کودکان را وامي دارند که با نشستن روي کف زمين و ايجاد ارتباط چشمي، به آن ها توجه کنند. آن ها توجه گروهي را با خواندن جمعي شعرها و عبارت هاي داراي قافيه به دست مي آورند. هنگام دورهم نشستن، کودکان آوازهايي مي خوانند که به ارتباط گروهي و رعايت نوبت نياز دارد. آن ها بايد در سرودهاي جمعي، به بخش هايي که مکث دارند گوش دهند. کودکان بازي هاي موسيقايي انجام مي دهند که شامل شنيدن يک شکل کف زدن و سپس تکرار آن مي شود. همچنين در بازي ديگري، حرکت موزون انجام مي دهند تا زماني که موسيقي قطع شود، و سپس بي حرکت مي ايستند. آموزشگران کتاب هايي را براي دانش آموزان کلاس مي خوانند و سپس نظرها و واکنش ها ي آن ها را دريافت مي کنند. هنگام حل کردن تضادها و درگيري هاي ميان کودکان، آموزگاران از هر کودک مي خواهند که احساس خود را بيان کند و سپس آنچه را که کودک گفته است، تکرار مي کنند يا از کودک ديگر مي خواهند احساس دوستش را دوباره بيان کند. اگرچه اين ها تنها نمونه هايي از مواردي هستند که در کلاس هاي پيش از دبستان رخ مي دهند، اين فعاليت ها به روشني نشان مي دهند که چگونه شنيدن، بخشي جدايي ناپذير از تجربه ي خردسالي است.
همزمان با بزرگتر شدن کودکان و از آنجا که تقاضاهاي آموزشي افزايش مي يابد، فعاليت هاي شنيداري کاهش مي يابند. اما گفت وگوي شفاهي در کلاس درس پيچيده تر مي شود. انتظار مي رود که کودکان به اطلاعات، بدون دستورالعمل مستقيم در مورد اينکه چگونه آن ها را پردازش کنند، گوش فرا دهند. اگر محدوديت زماني وجود نداشته باشد، آموزشگران مي توانند فعاليت هاي شنيداري دوره ي خردسالي را مناسب سازي و به شکلي فراخور سن دانش آموزان استفاده کنند.
اما در واقع، بيشتر کلاس هاي درس زمان کافي ندارند تا برنامه ي آموزشي مورد نظر را انجام دهند. چون مهارت هاي شنيدن کنشگرانه مي تواند سطح موفقيت کلي دانش آموزان را بالا ببرد، يافتن راه هايي براي در هم آميختن اين مهارت ها در کلاس درس بسيار سودمند خواهد بود. چگونه مي توان دستورالعمل هاي شنيداري را با برنامه ي روزانه کلاس درس ترکيب کرد؟
شما بايد به عنوان يک آموزشگر، در کلاس درس خود در باره ي اينکه چرا شنيدن مهم است، بحث و تاکيد کنيد. سپس، به دانش آموزان گام هاي شنيدن کنش گرانه را بياموزيد. يکي از راه هاي آموزش اين مهارت ها، اين است که آن ها را در يک مصاحبه ي ساختگي مطرح کنيد. در حالي که هر مرحله را آموزش مي دهيد، مصاحبه را متوقف کنيد و از کودکان بخواهيد هر مرحله را اجرا کنند.
گام هاي شنيدن کنش گرانه
ارتباط چشمي برقرار کنيد/گوينده را دنبال کنيد: به چشمان گوينده نگاه کنيد. هنگامي که گوينده براي گروه بزرگي سخن مي گويد (در جريان درس يا سخنراني) ارتباط چشمي ممکن نيست. در اين موارد، حرکت هاي گوينده را دنبال کنيد.
سخنان گوينده را خلاصه کنيد: سخنان او را در چند جمله که ايده هاي اصلي را بيان مي کنند، خلاصه کنيد. در صورت لزوم، ياد داشت برداريد.
ارتباط برقرار کنيد: آنچه را مي شنويد، به آنچه که مي دانيد پيوند دهيد.
پرسش و پاسخ دروني: درک خود را از آنچه مي شنويد، از راه پرسيدن سوال هايي از خودتان در باره ي آنچه که مي شنويد، ارزيابي کنيد. اگر مي توانيد به پرسش ها پاسخ دهيد، مطلب را دريافته ايد. اگر نه، نياز داريد از گوينده در باره ي آن بپرسيد.
اين گام ها را در برنامه ي درسي خود بارها و بارها تمرين کنيد. براي نمونه، هنگامي که دانش آموزان بايد سخنراني هايي را در کلاس يا گروه هاي کوچک ارائه دهند، مراحل شنوايي کنشگرانه را تمرين کنيد. سپس، از آن ها بخواهيد که اين گام ها را در سخنراني هاي شان به ياد داشته باشند. به آن ها ياد بدهيد که اگر نياز دارند، ياداشت برداري کنند. همچنين در زمينه ي امتياز هاي روش شنوايي کنشگرانه بحث کنيد. از آن ها بخواهيد برخي از ايده هاي اصلي را که مطرح شده اند يا روابطي را که برقرار کرده اند، با ديگران به اشتراک بگذارند. در باره ي محتوا نيز بپرسيد.
هنگام ارائه ي محتواي نو به دانش آموزان، گام هاي شنوايي کنش گرانه را براي ارزيابي فهم آن ها يادآوري کنيد. آن ها بايد فکر کنند که نکته هاي اصلي کدام اند؟ چه ارتباط هايي ايجاد کرده اند؟ چه سوال هايي پرسيده اند و پاسخ ها چه بوده اند؟
گام هاي شنوايي کنش گرانه را براي گوش کردن به قصه ها مناسب سازي کنيد. به جاي خلاصه کردن و بيان نکته هاي مهم، از دانش آموزان بخواهيد آنچه را مي شنوند، از راه هاي ديگري از جمله کشيدن تصوير، براي خود مجسم کنند.
حتا مي توانيد از گام هاي شنوايي کنش گرانه براي حل تضادها و پايان دادن به در گيري ها استفاده کنيد. از دانش آموزان بخواهيد که در گروه هاي دونفره براي پايان دادن به يک درگيري تلاش کنند. به جاي تعيين نکته هاي اصلي، دانش آموزان مي توانند شکايت طرف ديگر را تفسير کنند.
هيچ محدوديتي در اين زمينه که دانش آموزان از مهارت شنوايي کنشگرانه ي خود چه زماني در کلاس درس بهره بگيرند، وجود ندارد. هرچه بيشتر در اين زمينه تمرين کنند، اين مهارت در آن ها نهادينه خواهد شد. هدف اين است که دانش آموزان بتوانند اين گام ها را در همه ي موقعيت هاي شنيداري به کار گيرند. پس از آن ممکن است، تنها ممکن است، شما ناچار نباشيد دستورالعمل ها را بارها و بارها تکرار کنيد. فکر کنيد که آن وقت با اين همه زمان اضافي چه خواهيد کرد؟
برگردان:
فاطمه نصر اصفهاني
منبع:
http://www.learningthroughlistening.org
/ 1