گفت و گوى «ايران» با سخنگوى حزب الله لبنان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گفت و گوى «ايران» با سخنگوى حزب الله لبنان - نسخه متنی

مصاحبه کننده: محمد نورى، مختار پرتو؛ مصاحبه شونده: حسين رحال

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
گفت وگوى "ايران" با دكتر حسين رحال سخنگوى حزب الله لبنان

گروه بين الملل ـ محمد نورى، مختار پرتو: پس از نزديك دو هفته، حركت اعتراضى لبنانى ها رفته رفته ويژگى هاى يك جنبش سياسى را به خود مى گيرد. اكنون به نظرمى آيد كه انتخاب واژه "تظاهرات" براى توصيف حركت مردمى كه روز و شب فضاى بيروت را در تسخير اراده خويش دارند، چندان سزاوار و گويا نيست. آنها حتى اگر تا ديروز در معادلات سياسى لبنان "اقليت" معرفى مى شدند، اكنون با ده ها نشانه "اكثريت" بودن شان را به رخ مى كشند.

همراه داشتن بيش از يك ميليون حامى وفادار آن هم در كشورى ? ميليون نفرى، همگام شدن چند شخصيت و رجال پرآوازه از ميشل عون ژنرال و عمركرامى سياستمدار تا نصرالله صفير كاردينال و بالاخره در دست داشتن پتانسيل عجيب سازماندهى و بسيج نيرو، از شاخصه هاى اين جنبش است.


واقعيت وجودى اين جنبش را اكنون حتى مخالفان آن نيز پذيرفته اند. هوش و ذهن همه حاميان منطقه اى و فرامنطقه اى سنيوره دريافته كه حادثه اى كه جرقه آن در دهم آذر شعله ور شد فقط نمايش و مانور اپوزيسيون نبود كه اين حركت سوداى تغيير در ساختار و نظم سياسى كشور را دارد، ساختارى كه به تعبير سخنگويان جنبش، طراز و توازن قومى لبنان را برهم زده است.

اكنون چهره خندان رهبران جنبش از به بار نشستن نخستين ثمره نهال اين جنبش حكايت دارد، نخستين حلقه بريدگان نظم سياسى پيشين كه مارونى هاى كاردينال بودند، روز يكشنبه به اجتماع مخالفان پيوستند و بازتاب خارجى اين توفيق آن شد كه قافله ديپلماسى طرف هاى صاحب نفوذ به جاى دفتر جنبلاط و جعجع به سمت اتاق نبيه برى و نصرالله روانه شدند.

به اين ترتيب رويارويى سياسى بيروت با ورود به مرحله جديد، چهره آشكارترى مى يابد، مواجهه اى كه يك سوى آن جناح حاكم بى بهره از اكثريت اجتماعى و سوى ديگرش جناح مخالف داراى پايگاه اكثريتى صف آراسته اند.

تحليل جنبه هاى گوناگون اين رويارويى را از زبان دكتر "حسين رحال"، عضو شوراى مركزى حزب الله و سخنگوى اين جنبش دنبال كنيد.

آقاى رحال نتايج اين ?? روز تظاهرات و تحصن چه بوده است. به طور مشخص مى توانيد رهاورد اين جنبش مبارزاتى درون جامعه لبنان و نيز بازتاب آن در فضاى سياسى منطقه را توصيف كنيد؟

درباره تأثير اين حركت در جامعه لبنان بايد بگويم كه اين حركت بزرگ ترين و مسالمت آميزترين حركت انتقادى عليه دولت لبنان است.

اعتصاب و اعتراضى كه در اين چند روز در صحنه لبنان مشاهده كرديد نشان دهنده عمق نارضايتى توده لبنان از دولت و دولتمردان كنونى است.

براساس برآوردهايى كه از سابقه اعتراضهاى مردمى در تاريخ لبنان صورت گرفته است، تظاهرات اخير، قوى ترين حركت انتقادى در لبنان از زمان تأسيس اين كشور تاكنون است. هيچ گاه ملت و توده لبنان به اين اندازه دست اتحاد به گروه هاى مخالف لبنان نداده و شكاف ميان مردم و دولت در تاريخ گذشته لبنان به اين اندازه نبوده است.

بنابراين گروه هاى سياسى منتقد دولت براى نخستين بار توانستند بنياد يك جنبش انتقادى را در صحنه سياسى اين كشور پى ريزى كنند كه ويژگى آن اعتراض مدنى و مبارزه بدون خشونت است. اين حركت انتقادى هم اكنون به اندازه اى قدرت و محبوبيت پيدا كرده است كه دولت را به صورت يك نيروى منزوى درآورده است. هيچ ناظر منصفى در حال حاضر نمى تواند در مشروعيت اعتراض مردمى ومشروع نبودن دولت ترديد كند.

اما درباره تأثيرات منطقه اى اين وقايع بايد گفت كه جنبش انتقادى لبنانى ها يك تأمل جدى در نگاه محافل سياسى و دولت هاى منطقه نسبت به معادلات لبنان ايجاد كرد. من ترديدى ندارم كه نمايش قدرت مردم و گروه هاى منتقد، زمينه يك تجديدنظر و بازبينى اساسى در نگرش دولت هاى منطقه به صحنه سياسى لبنان را فراهم كرده است كه شايد در آينده شاهد به ثمر نشستن اين بخش از تأثيرات منطقه اى تحولات لبنان باشيم. البته در چند روز اخير واكنش ها و رفتارهاى مختلفى از دولت هاى منطقه نسبت به تحولات لبنان مشاهده كرديم. جنبش انتقادى لبنان موجب شد كه برخى دولت هاى منطقه به دنبال يافتن راهكارها و فرمو ل هاى جديد براى برقرارى تفاهم در صحنه لبنان باشند. آنها تلاش كردند در قالب اين طرح ها و راهكارها چهره جديدى از خود براى لبنانى ها به نمايش بگذارند.

در مورد كم و كيف حركت مبارزاتى لبنانى ها برضد دولت، پرسش هاى زيادى وجود دارد . يكى از سؤالات اساسى اين است كه آيا فقط ناكارآمدى دولت سنيوره موجب شد كه اعتراضهاى اوليه احزاب منتقد دولت، به يك خروش مردمى تبديل شود يا آن كه عوامل ديگرى هم در تشديد نارضايتى هاى مردم مؤثر بوده است؟

نقطه شروع اعتراض جامعه لبنان، اين بود كه نهادها و مؤسسات دولتى دراين جا از انجام وظايف قانونى و متعارف خود بازماندند. مجموعه دولت بويژه در ماه هاى اخير درمحقق كردن مطالبات بديهى ملت لبنان ازخود ضعف نشان دادند. اين درحالى است كه براساس قانون اساسى لبنان، نهادهاى دولت متعهد به انجام وظايف مشخصى هستند و قانون اساسى به صراحت اين حق را براى مردم قائل شده كه دولت و مؤسسات دولتى را درباره وظايف محوله شان مؤاخذه كند.

درواقع سيستم سياسى لبنان با پيش بينى هايى كه قانون اساسى كرده موجب شده مردم نوعى نظارت مداوم بركاركرد حكومت داشته باشند.

بنابراين جرقه اعتراض ها نيز از اينجا شعله ور شد كه مردم و احزاب فعال لبنان احساس كردند كه دستگاه دولت از اجراى اين وظايف شانه خالى مى كند.

ولى به نظرمى آيد كه بخش غالبى از شعارهاى تظاهركنندگان سمت و سوى اعتراض به خارج هم دارد و آنها به نحوى درصدد تسويه حساب با برخى دولت هاى منطقه اى و فرامنطقه اى هم هستند؟

بله، عامل ديگرى كه به اعتراض مردم وسعت داد و مشروعيت آن را به كلى زيرسؤال برد، داد و ستد دولت با طرف هاى خارجى بود. كابينه لبنان بويژه در برهه اخير، به برقرارى مناسبات ويژه با كشورهاى غربى و برخى دولت هاى عربى روى آورد كه اين مناسبات به تفكر استقلال و روحيه وطن پرستى لبنانى ها آسيب زد. طورى كه اعضاى كابينه سنيوره به جلب حمايت هاى غيرمتعارف از غرب بويژه آمريكا و فرانسه وكشورهاى عربى و دررأس شان عربستان سعودى روى آوردند.

اين اتفاقات باعث شد كه ديگر هيچ اعتمادى بين دولت و مردم باقى نماند. اگر تا ديروز مردم لبنان دولت خويش را به خاطر سوء رفتار آن در داخل مورداعتراض قرار مى دادند، اين بار به علت وابستگى سياسى آن به طرف هاى خارجى حاضر نشدند آن را تحمل كنند.

بنابراين جنبش اعتراض مردم لبنان اكنون يك خصوصيت و پيام منطقه اى و فرامنطقه اى هم دارد كه همزمان با اعتراض به دولت، اعتراض ديگرى به طرف هاى خارجى دارد و دركنار شعار دولت بايد كنار رود، مردم اين شعار جديد را مطرح مى كنند كه "خارجى ها دست از سر لبنان برداريد."

در گسترش جنبش اعتراض لبنان شما مى توانيد اين معنا را دريابيد كه كاسه صبر آنها از مداخلات منطقه اى بين المللى در امور لبنان لبريز شده است. لبنانى ها در چند روز اخير با تمام وجود به طرح هاى ضدمردمى آمريكا در منطقه اعتراض كردند. لبنانى كه ? ميليون جمعيت دارد اكنون نيمى از اين جمعيت در اعتراض به آمريكا و شركاى آن به خيابان ها مى آيند و اين بزرگ ترين نشانه است كه دست كم بيش از نيمى از جمعيت لبنان راه خود را از آمريكا و دوستانش جدا كرده اند، از همين رو نتيجه اى كه بايد از ادامه جنبش اعتراض مردم لبنان گرفت اين است كه آنها از يك طرف مخالفت خود را تا مرحله تغيير دولت غيرقانونى سنيوره ادامه خواهند داد و از طرف ديگر تا قطع دخالت هاى خارجى دست از تحصن و اعتراض نخواهند كشيد.

فكر مى كنيد لبنانى ها همين شيوه تظاهرات و تحصن را براى تغيير دولت ادامه دهند يا ممكن است شيوه ها و گزينه هاى ديگرى هم دنبال شود؟

در اجتماع بزرگ يكشنبه برخى از سخنگوها و رهبران مردم معترض اعلام كردند كه اگر دولت به اين شيوه خود محورى و لجبازى ادامه دهد و همچنان نسبت به مطالبات مردم لبنان بى اعتنا بماند، روش هاى ديگرى نيز براى مبارزه انتخاب خواهد شد، كه از جمله اين روش ها تشكيل دولت موقت يا دولت انتقالى است كه خود اين دولت انتقالى زمينه را براى انتخابات زودرس مهيا مى كند. باز از جمله روش هاى ديگرى كه براى گسترش دامنه مبارزه مطرح شده به كار بستن شكل هاى ديگرى از تحصن و اعتصاب است، اما اجرا و پياده كردن هر كدام ازاين گزينه ها بستگى به نحوه رفتار دولت دارد و اين كه دولتمردان امروز بيروت چه ميزان به خواسته هاى مردم مخالف تمكين كنند. بدون ترديد در صورتى كه روش تظاهرات خيابانى تأثيرى در رفتار دولت بر جاى نگذارد، معترضان و رهبران آنها، چنان كه گفته اند، تمام راهكارهاى قانونى كه در چارچوب قانون اساسى مطرح است را براى تغيير دولت دنبال خواهند كرد.

آيا پس از تحصن و اجتماع بزرگ روز يكشنبه نشانه يا پيام خاصى براى تفاهم و مصالحه از طرف دولت دريافت كرده ايد؟

نه خير، تاكنون، حركت مثبتى در قالب پيام يا پيشنهاد از طرف دولت ديده نشده است، همان طور كه پيش از اين اشاره كردم يك علت گسترش روزافزون اعتراضات مردمى روش خود محورانه و لجبازى دولت در برابر مطالبات مردم است و ما اميدواريم كه اين حركت هاى قانونى و آرام مردم در نهايت دولت را بر سر تدبير آورد و دولتمردان بيروت از نخوت و تكبر خود دست بكشند و در برابر خواسته هاى به حق و قانونى ملت شان، سر تعظيم فرود آورند، خواسته ها و مطالبات امروز مردم لبنان روشن تر از آن است كه نياز به تفسير داشته باشد. آنها در وهله اول خواهان مشاركت همه جريان ها و طوايف در نظام سياسى لبنان هستند و نسبت به انحصارطلبى در دولت اعتراض دارند و در مرتبه ديگر نفوذ و ديكته سياسى طرف هاى خارجى بويژه آمريكا را نفى مى كنند.

براى افكار عمومى منطقه اين سؤال به طور جدى مطرح است كه در بن بست سياسى كه اكنون بر فضاى سياسى لبنان حاكم شده چه كسانى صلاحيت ميانجيگرى دارند، ما مى دانيم كه گروه هاى معترض در روزهاى اخير به بسيارى از طرف هاى خارجى به اين دليل كه متهم به جانبدارى يا داشتن رابطه پنهانى با كابينه سنيوره بودند جواب رد داده اند، لذا مسأله اين است كه چه نيروها و نهادهايى شايستگى پيشقدم شدن براى برقرارى تفاهم و حل اختلاف دارند؟

مردم و محافل معترض هيچگاه گفت وگو براى تخفيف اختلاف را نفى نكرده اند. تمام طرف هايى كه واقعاً حسن نيت و به تحقق مطالبات مردم لبنان اعتقاد دارند مى توانند در اين فرايند گفت وگو شركت كنند. تا به امروز اگر پيشنهاد ميانجيگرى برخى طرف ها برگشت خورده است يكى به اين دليل بوده كه آنها ظاهر و باطن رفتارشان فرق داشته است يعنى در زبان، شعار صلح و مصالحه را داده اند، ولى درعمل به ضرر گروه هاى منتقد دولت و مردم معترض رفتاركرده اند و دوم اين كه دولت غيرقانونى بيروت در ميدان گفت وگو، لجبازى و بى صداقت نشان داده است، لذا يا تجربه اين دو اتفاق، معترضان اعتصاب و تحصن خود را موكول ومنوط به مذاكرات نمى كنند و طرز تفكرشان اين است كه حتى اگر مذاكرات و گفت وگو براى تفاهم آغاز شود، اعتصاب و تظاهرات را تا حصول نتيجه واقعى متوقف نكنند.

خبرها حاكى ازاين بود كه پس ازتحصن بزرگ يكشنبه، اتحاديه عرب طرح جديدى را از طريق معاون عمرالبشير به طرف هاى مناقشه ارائه كرده است. آيا درست است كه احزاب مخالف دولت از جمله حزب الله از اين طرح استقبال كرده اند؟

طرحى كه هيأت سودانى به ما ارائه كرد داراى نكات مثبتى است، اما چنان كه اشاره شده براى محافل معترض دولت، معيار مهم در برخورد با اين طرح ها، تغيير رفتار دولت است، معقولانه نيست كه پيش از روشن شدن موضع دولت، طرف ديگر يعنى مردم معترض اعلام موضع كنند. به هر حال توپ در زمين دولت است. ان شاءالله اگر دولت لبنان از نخوت و لجبازى در برابر مطالبات مردم دست كشيد، آن گاه ما نيز پاسخ مثبت خواهيم داد و اميدواريم مجموعه بحث ها به تشكيل دولت وحدت ملى و حكومت متكثر كه خواست قانون اساسى تمامى ملت لبنان است منجر شود.

پرسش آخر به نقش يك نهاد مهم به نام ارتش مربوط مى شود كه هنوز بسيارى از ناظران درباره رفتار و موضع اين نهاد در مناقشه اخير ابهام دارند؟

ارتش طبق قانون اساسى و عرف سياسى لبنان نيرويى بى طرف است و تا به امروز نيز حاضر نشده به جانبدارى از يك جناح بپردازد. دستگاه نظامى براساس قانون فراتر از دولت و خارج از اراده نخست وزير است.


/ 1