مصاحبه با سيد مرتضى نعمت زاده كارشناس خاورميانه و لبنان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مصاحبه با سيد مرتضى نعمت زاده كارشناس خاورميانه و لبنان - نسخه متنی

مصاحبه شونده: سيد مرتضى نعمت زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مصاحبه با سيدمرتضى نعمت زاده كارشناس خاورميانه و لبنان:

تحليل ها و برآوردهاى مختلفى از اين دور رويارويى سياسى طيف مخالفان دولت و جناح حاكم بر بيروت شده است، ارزيابى شما از ماحصل اين مواجهه چيست؟

در طول مدتى كه احزاب مخالف دولت و افراد طرفدار تشكيل دولت وحدت ملى لبنان، اعتراض هاى خود را در خيابان ها شروع كرده به دستاوردهاى خوبى رسيده اند، آنها در سطح بين المللى و منطقه اى موفق شده اند خواسته هاى مشروع خود را مطرح كنند.

نكته حائز اهميت در اين باره اين است اين نيروها امكان آن را داشتند كه سنيوره را سرنگون كنند و دولت جديد و مورد نظر خود را بر سر كار بياورند، اما آنها به اين شيوه اعتراض خيابانى طولانى روى آوردند چون پى برده اند كه اين امر بدون يك مقدمه سياسى در سطح منطقه اى، يك اقدام عجولانه وغيرقانونى تلقى مى شد كه از نگاه ناظران منطقه اى نامشروع جلوه مى كرد.

با اين تدبير است كه اكنون قريب به اتفاق محافل سياسى در منطقه و جهان پذيرفته اند كه مخالفان سنيوره يك ايده و خواسته طبيعى دارند و در پيشبرد اين خواسته شان موفق نيز بوده اند. طورى كه در عين حال پايبندى خود به قانون با مسالمت آميزترين روش دولت را به چالش در صحنه داخلى لبنان، حزب الله و نيروهاى وحدت ملى از مشروعيت برخوردارند و از اين جهت مانعى پيش روى آنان نيست. اين دستاورد داخلى وجه ديگرى نيز دارد و آن تغيير آرايش سياسى در لبنان است به گونه اى كه حتى شاهد بازنگرى حاميان پيشين جبهه ۱۴ مارس در مواضع شان هستيم تا پيش از ترور پير جميل، وزير صنايع لبنان اين تغيير وضع ملموس بود، اما پس از آن اين نيروها به خود آمدند و در مواضع خود بازنگرى كردند.

نصرالله صفير، كاردينال لبنانى از جمله اين افراد است كه اكنون به حمايت از هواداران دولت وحدت ملى روى آورده است.

كشورهاى عربى هم به اين نتيجه رسيده اند كه نمى توانند مردم و حمايت آنان از نيروهاى طرفدار دولت وحدت ملى را ناديده بگيرند حتى اكنون تلاش مى كنند به تشكيل دولت ملى كمك كنند. بنابراين مى بينيد كه سير اين مخالفت مردمى به موفقيت هايى انجاميده است. البته شيوه مبارزه سياسى لبنانى ها بر ضد دولت بويژه در مرحله جديد مشابهت هايى با الگوى حركتى رهبران انقلابى همچون امام خمينى (ره) دارد.

مخالفت هاى مردم لبنان كه ابتدا فقط آهنگ ضددولتى داشت اكنون صبغه تعيين سرنوشت به خود گرفته است. رواج و انتشار اين الگوى مبارزاتى در جوامع استبدادزده عربى مسأله مهم و شايان توجهى است.

پرسش بعدى من ناظر به همين نكته يعنى ماهيت حركت مبارزاتى لبنانى ها بود. تفاوت حركت اخير با حركت هاى مشابه در تاريخ لبنان چيست؟ بويژه كه همه رهبران جريان ۸ مارس معتقدند كه اين يك حركت بى سابقه است؟

پيش از اين چنين چيزى نبود و در تاريخ لبنان نمونه شايان توجهى نمى توان يافت. البته در دوره پس از ترور رفيق حريرى، مجموعه اى از تظاهرات صورت گرفت كه بر ضد دولت بود، اما حجم آن در مقايسه با حجم تظاهرات اخير چندان مورد توجه نبوده و نيست. در آن هنگام عمر كرامى با برگزارى انتخابات زودرس موافقت كرد و تظاهرات به پايان رسيد، اما به طور ماهوى، ماهيت و ابعاد حركت اخير با حركت هاى پيشين متفاوت است.

نكته مهم در ماهيت حركت اخير اين است كه فرايند ملت سازى در لبنان همواره ضعيف بوده و علت آن به تركيب طايفه اى اين كشور بازمى گردد، اما اتفاقات امروز لبنان تجلى وحدت ملى و تلاش براى ملت سازى فارغ از گرايش هاى مذهبى و قومى است. بنابراين تأثيرات اين جنبش مسالمت آميز از حيث فرايند ملت سازى ممكن است مهم ديده شود.

اگر شيوه تظاهرات به نتيجه لازم يعنى تغيير دولت نرسد، فكر مى كنيد كه گزينه بعدى چيست؟ و اساساً اين مناقشه در چارچوب سياسى - حقوقى لبنان چگونه ممكن است خواست مخالفان را تأمين كند؟ آيا قانون اساسى و نظامات قانونى اين كشور ظرفيت لازم را براى تغيير دولت با يك جنبش قانونى پيش بينى كرده است؟

اين تظاهرات به طور قطع به نتيجه مى رسد. مديريت حزب الله در جنگ ۳۳ روزه با اسرائيل نشان داد كه بدون برنامه وارد يك كشمكش نمى شود. گروه هاى منتقد دولت بويژه حزب الله همه چيز را مرحله بندى كرده و گام به گام جلو مى روند. طولانى شدن روند تحول را نبايد عجولانه موردقضاوت قرار دهيم وشتابزده به آن بنگريم. آهنگ اين حركت برنامه و نظام مند در مواضع رهبران مردم معترض به وضوح ديده مى شود. مديريت سيد حسن نصرالله نشان داده كه او هيچگاه برگه هاى خود را يكجا رو نمى كند، اما اين كه پيش بينى ها درباره اقدامات بعدى چيست؟ درمورد اقدام نخست ممكن است بحث استعفاى نمايندگان طرفدار وحدت ملى در مجلس مطرح شود، زيرا با كناركشيدن اين نمايندگان كه اكثريت را دارند اعتبار و مشروعيت پارلمانى دولت ازبين مى رود.

رياست جمهورى نيز دراختيار حاميان تشكيل دولت وحدت ملى است. بنابراين اكثريت دراختيار ۸ مارس است.

گزينه بعدى، بهره گيرى از حمايت سنديكاها و اتحاديه هاى هوادار دولت وحدت ملى است. به گونه اى كه با اعتصاب آنان امور سياسى و ادارى لبنان قفل مى شود. دولت فعلى تحت فشار خردكننده و بى سابقه اى قرارمى گيرد.

اگر موافق باشيد به موضوع ميانجيگرى ها هم نگاهى بيندازيم. فكر مى كنيد در صحنه داخل و خارج لبنان چه نيروها و طرف هايى صلاحيت ميانجيگرى در مناقشه و فيصله دادن به آن را دارد؟

درحال حاضر، رهبرى حركت با حزب الله است و همه گروه ها آن را پذيرفته اند، اما حزب الله بر شعار خود تكيه دارد كه همان حفظ ساختار سياسى مبتنى بر ساختار اجتماعى است. يعنى با تكيه بر اين مبانى متقن مى گويد كه يك حزب نمى تواند قوميت و گروه هاى مذهبى ديگر را حذف كند، اما حزب الله نيازى به كرسى رهبرى موج مخالفت ها ندارد.

به گونه اى كه حتى اعلام كرده كه درتظاهرات به جاى پرچم حزب الله پرچم لبنان به اهتزاز درآيد، لذا حزب الله و ديگر رهبران طيف مخالفان به صراحت گفته اند كه از هر طرحى كه خواسته هاى بحق مردم را پاسخ دهد استقبال مى كنند.

پس چرا تاكنون طرح هاى ميانجيگرانه نتيجه نداده است؟

طرح هاى ارائه شده مبتنى بر واقعيات كنونى لبنان نبوده است و اين دليل ساده كافى است تا طرح نتيجه اى دربرنداشته باشد، چنانكه عمر موسى، دبيركل اتحاديه عرب اخيراً به لبنان رفت و در آنجا واقعيت ها را به چشم خود ديد. بنابراين تلاش كرد طرح ها را با اين واقعيت ها منطبق كند.

با وجود اين موانع ديگر برسر اعتماد گروه ها و مردم معترض به طرح طرف هاى عربى در ميان است كه اغلب جانبداران آنها از دولت سنيوره ناشى مى شود.

از ديد شما اپوزيسيون دولت و ۸ مارس ظرفيت به نتيجه رساندن اين مبارزه مسالمت آميز را دارد؟ آيا شما خوف حوادث خشونت آميز را حس نمى كنيد؟

خير، احتمال خشونت وجودندارد. زيرا سياست حزب الله و ديگر گروه ها، خشونت نيست و آنها همه طراحى ها را براى پيشبرد مسالمت آميز اين حركت انديشيده اند. معتقدم حتى اگر كودتايى صورت مى گرفت باز هم خشونتى پيش نمى آمد. نكته ديگر اين كه در وضعيت فعلى نيروهاى امنيتى با خواست مردم معترض و ۸مارس همسو هستند. ارتش، مؤسسه هاى مذهبى و افكارعمومى نيز منتقد دولت و طرفدار ايجاد دولت وحدت ملى هستند.

به نظر مى آيد كه در اين فصل از رويارويى سياسى لبنان تاكتيك هاى مبارزاتى نوينى را دوجناح به كار گرفته اند اين روش هاى نو كدامند؟

حزب الله و گروه هاى ديگر ۸ مارس قصد زايل كردن مشروعيت دولت سنيوره را دارند كه استعفاى وزراى اين گروه ها دراين راستا بود. روش مهم ديگر آنها از بين بردن مشروعيت مردمى دولت است. بدين گونه كه با فراخواندن مردم به خيابان ها و نافرمانى مدنى يك جنبش مسالمت آميزى را براى رسيدن به اين هدف تدارك ديده اند.

از سوى ديگر ۱۴ مارس نيز به دنبال شيوه بسيج نيرو رفته است، زيرا اين جناح هواداران چندانى ندارد و بيشترين تجمع آنان در محكوم كردن ترور جميل بود كه ديديد اجتماع چشمگيرى نبود. اما تاكتيك يا بهتر بگوييم ترفند ديگرى كه ۱۴ مارسى ها به كار بسته اند يك ترفند غيراخلاقى و خطرناك است و آن استفاده از اختلافات مذهبى و جلب حمايت خارجى است.

البته اين حركت با پاتك بموقع نيروهاى طرفدار وحدت ملى روبه رو شد و شخص رهبرى حزب الله اين نقشه جناح حريف را دريافت و بلافاصله طيف شيعيان و تسنن را به پاى آيين هاى مشترك و برگزارى نمازهاى نمادين جماعت و جمعه فراخواند
/ 1