***** صفحه 1 *****
تفسير موضوعي الميزان
-----------------------------------------------------------------
ويرايش 77 کتاب جيبي از معارف قرآن در الميزان
کتاب شصت و هشتم: گفتارهاي علامه طباطبائي در مقدرات و اعمال
تأليف: سيد مهدي امين
(تجديد نظر: 1394)
***** صفحه 2 *****
بسم الله الرحمن الرحيم
بسيار مى شود كه مردم، عملى را كه مى كنند و يا مى خواهند آغاز آن كنند، عمل خود را با نام عزيزى و يا بزرگى آغاز مى كنند، تا به اين وسيله مبارك و پر اثر شود و نيز آبرويى و احترامى به خود بگيرد و يا حداقل باعث شود كه هر وقت نام آن عمل و يا يـاد آن بـه ميـان مى آيـد، به ياد آن عـزيز نيـز بيـفتنـد.
اين معنا در كلام خداى تعالى نيز جريان يافته، خداى تعالى كلام خود را به نام خود كه عزيزترين نام است آغاز كرده، تا آن چه كه در كلامش هست نشان او را داشته باشد و مرتبط با نام او باشد و نيز ادبى باشد تا بندگان خود را به آن ادب مؤدب كند و بياموزد تا در اعمال و افعال و گفتارهايش اين ادب را رعايت و آن را با نام وى آغاز نموده، نشان وى را بدان بزند، تا عملش خدايى شده، صفات اعمال خدا را داشته باشد و مقصود اصلى از آن اعمال، خدا و رضاى او باشد و در نتيجه باطل و هالك و ناقص و ناتمام نماند، چون به نام خدايى آغاز شده كه هلاك و بطلان در او راه ندارد(1) ... و
" من به نام خدا آغاز مى كنم! "
1- الـميزان ج 1، ص 26
***** صفحه 3 *****
فهرست مطالب:
موضـوع :
مقدمـه مــــؤلــــف
بخش اول: گفتارهاي علامه طباطبائي در مقدرات و اعمال
پيش گفتار
فصل اول : مقدرات
قدر و تقدير
1- مقدمه تفسيري
2- گفتارى پيرامون قدر
3- بحث روايتي در موضوع قدر
فصل دوم : قضا و قدر
گفتارى در چند مبحث پيرامون: حوادث و قضا و قدر الهي
مبحث 1 - در معنا و حدود قضا و قدر
مبحث 2 - نظرى فلسفى در معناى قضاء
مبحث 3 - بحث روايتي در موضوع قضا و قدر الهي
سعادت و تيره بختي ذاتي انسانها
روايات وارده در موضوع: سعادت و تيره بختي انسانها
تحليل روايت وارده در موضوع: سعادت و تيره بختي انسانها
فصل سوم : سعادت و شقاوت در روايات
بحثى آزاد پيرامون چند روايت درباره: چند موضوع مهم قرآني
1- سعادت و شقاوت ذاتي يا اکتسابي؟
2- دسته دوم اخبار طينت
3- دسته سوم از روايات
4- دسته چهارم اخبار نو ر و ظلمت
5- دسته پنجم اخبار راجع به نامه اعمال
تحليل روايتي در موضوع: تيره بختي و سعادت مقدر انسانها
فصل چهارم : سعادت و نحوست ايام
گفتارى در چند مبحث پيرامون : سعادت و نحوست ايام و طيره و فال
مقدمه تفسيري:
بحث اول: در سعادت و نحوست ايام
بحث دوم: در سعادت و نحوست كواكب
بحث سوم: در تفال خوب و بد
فصل پنجم : اعمال انسان
عمل صالح و معناي آن
***** صفحه 4 *****
معناي صلاح نفس و صلاح ذات
احاطه خدا به انسانها و اعمال انسانها
فصل ششم : عمل و عکس عمل
مقدمه تفسيري بر موضوع : عمل و عکس عمل
گفتاري پيرامون عمل و عکس عمل
فصل هفتم : گناهان کبيره و صغيره
مقدمه تفسيري بر موضوع: گناهان کبيره و صغيره
گفتار در گناهان كبيره و صغيره
و معناى تكفير يا پوشاندن گناهان
بحث گناهان کبيره و صغيره در روايات
تعداد گناهان کبيره از نظر قرآن کريم ( از امام صادق ع :)
1 - بزرگترين گناه کبيره شرك به خداى تعالى!
2- نوميدى از رحمت خداي تعالي!
3- ايمنى از مكر خداى تعالى!
4- عقوق والدين!
5- قتل نفس!
6- نسبت زنا به زنان بى گناه دادن!
7- خوردن مال يتيم!
8- فرار از جنگ!
9- ربا خوارى!
10 جادوگرى( سحر)!
11- زنا !
12- سوگند دروغ!
13- غلول ( دزديدن از غنيمت!)
14- ندادن زكات واجب!
15 و 16- شهادت دروغ (و) كتمان شهادت!
17- شرب خمر(شرابخواري! )
18 و 19 - ترك نماز عمدا
(و) ترك هر عملى كه خداى تعالى آن را واجب كرده!
20- قطع رحم!
فصل هشتم: زينت و لذت اعمال
مقدمه تفسيري بر موضوع: چگونگي زينت دادن اعمال امتها
گفتاري دراقسام لذايذ و زينت ها
فصل نهم : نقش رابطه ها در اعمال
گفتارى در: نسبت اعمال به اسباب
مقدمه تفسيري بر موضوع: رابطه عمل انسان با شاکله او
بحث فلسفى در موضوع: رابطه عمل انسان با شاکله يا خلق و خوي او
دنباله بحث رابطه عمل انسان با شاکله او از نظر قرآن
حيات طيبه مومن
***** صفحه 5 *****
رابطه زندگي پاکيزه با ايمان و عمل صالح
مراحل مجازات عمل انسان هاي گناهکار
1- وجه مجازات
2- وجه تجسم اعمال
گفتارى پيرامون حبط اعمال
فصل دهم : تحولات سرنوشت ساز در اعمال
گفتارى پيرامون: احكام اعمال از حيث جزا
1- ابطال تمام خوبي هاي دنيوي و ذخيره آخرتي انسان
2- محو تمام گناهان دنيا و آخرت انسان
3- گناهان مشخص حبط کننده اعمال مشخص
4- کارهاي نيک مشخص محو کننده گناهان مشخص
5- گناهان منتقل کننده خوبيهاي انسان به ديگري
6- طاعات منتقل کننده گناهان انسان به ديگري
7- گناهان منتقل کننده مثل گناهان ديگران به انسان
8- طاعات منتقل کننده مثل حسنات ديگران به انسان
9- گناهان مضاعف کننده عذاب انسان
10- طاعات مضاعف کننده ثواب انسان
11- حسنات تبديل کننده سيئات به حسنات
12- اعطاي حسنات نظير حسنات يکي به ديگري
13- تسري سيئات انسان به ديگري
14- تحويل و تحول سئيات يکي با حسنات ديگري و بالعکس
15- نوشته و محفوظ بودن اعمال انسان
16- ارتباط بين حوادث و اعمال انسان
17- غلبه عوامل سعادت بر عوامل تيره بختي
18- هماهنگي حسنات با عقل و تخلف سيئات از عقل
***** صفحه 6 *****
مقدمه مـؤلـف:
اِنَّــهُ لَقُـرْآنٌ كَـــريــمٌ " اين قـــــــــرآنـى اســت كــريـــــــــــم! "
فـى كِتــابٍ مَكْنُـــــونٍ " در كتــــــــابـــــــى مكنـــــــــــــــــــــــون! "
لا يَمَسُّــهُ اِلاَّ الْمُطَهَّـــروُنَ " كه جز دست پــاكــان و فهـم خاصان بدان نرسد! "
(77 ـ 79/ واقعه)
اين كتاب به منزله يك "كتاب مرجع" يا فرهنگ معارف قرآن است
كه از "تفسير الميزان" انتخـاب و تلخيـص و بر حسب موضوع، طبقه بندى شده است.
در يک " طبقه بندي کلي" از موضوعات قرآن كريم در تفسير الميزان قريب 77 عنوان انتخاب شد که هر يك يا چند موضوع، عنواني براى تهيه يك كتاب در نظر گرفته شد. هر كتاب در داخل خود به چندين فصل يا عنوان فرعى تقسيم گرديد. هرفصل نيز به سرفصل هايى تقسيم شد. در اين سرفصل ها، آيات و مفاهيم قرآنى از متن تفسيـر الميــزان انتخــاب و پس از تلخيص، به روال منطقى طبقه بندى و درج گرديد، به طورى كه خواننده جوان و محقق ما با مطالعه اين مطالب كوتاه وارد جهان شگفت انگيز آيات و معارف قرآن عظيم گردد.
تعدادي از اين مجلدات هم گفتارهاي مربوط به همين موضوعات و همچنين تحقيقاتي است که علامه طباطبائي رضوان الله عليه درباره اهداف آيات و سوره هاي قرآن کريم به عمل آورده است. آخرين مجلد منتخبي خلاصه از 21 جلد قبلي است.
در نظر گرفته شد اين مجلدات بر اساس سليقه خوانندگان در شکل ها و قطع هاي مختلف آماده شود. در قطع وزيري تعداد اين مجلدات به 22 رسيد. در قطع جيبي نيز چند بخش از هر کتاب اصلي، عنوان يک کتاب در نظر گرفته شد و در نتيجه به 77 جلد رسيد.
کتاب حاضر يکي از 77 جلد جيبي است که براي احتراز از تکرار، مقدمه ها و فهرست عناوين موجود در کتاب اصلي، در آن تکرار نشده است.
... و همه توفيقاتي که از جانب حق تعالي براي تأليف اين کتاب به بنده خود داده شده، ثواب و توشه راهي است که روح پاک و مقدس علامه طباطبائي بزرگوار به امت اسلام در سراسر جهان پخش کرده است. روحش با فاتحه اي از صميم دل همه مان شاد باد!
و نيز... همسر مهربانم که در آخر اين سالها روحش به مهماني خدا رفت، سال هاي طولاني يار راه متحمل من بود... سائل فاتحه و ياسين است!
سيد مهدي ( حبيبي) امين
***** صفحه 7 *****
بخش اول: گفتارهاي علامه طباطبائي در بيان مقدرات و اعمال
***** صفحه 8 *****
پيش گفتار
کساني که با الميزان الفت دارند، مي دانند که علامه بزرگوار علاوه بر آن که در متن تفسير آيات قرآن کريم مباحثي مفصل براي روشن شدن مطالب دارد، به طور جداگانه نيز در پايان تفسير برخي از آيات، گفتارهاي فلسفي، علمي، اخلاقي، اجتماعي، قرآني و... بيان فرموده که خود منابع عظيمي از دانش و معارف اسلامي هستند.
اين گفتارها تحت 15 عنوان در 4 جلد بر اساس موضوع آيات طبقه بندي شد (جلدهاي 17 و 18 و 19 و20 معارف قرآن در الميزان،) و به منظور ارتباط گفتارها با آيات مورد نظر، در برخي از آنها، مختصري از تفسير آيات تحت عنــوان " مقدمه تفسيري بر موضوع، " اضافه گرديد. گفتارها و مباحثي که در مجلدات قبلي خلاصه و بطور پراکنده آمده بود در اينجا بطور مفصل و متمرکز تکرار شد.
در هر موضوع، آنجا که در متن تفسير براي روشن شدن مطلب، بحث قابل توجهي به عمل آمده، ولي عنوان گفتار جداگانه به آن داده نشده، در اين مجموعه گنجانده شد. در انتخاب ها نيز، اصل اختصار رعايت گرديد.
***** صفحه 9 *****
فصل اول: مقدرات
قدر و تقدير
مقدمه تفسيري
" إِنَّا كلَّ شىْ ءٍ خَلَقْنَهُ بِقَدَرٍ !"
" كه ما هر چيزى را با اندازه گيرى قبلى آفريديم!" (49/قمر)
قدر هر چيز عبارت است از مقدار و حد و هندسه اى كه از آن تجاوز نمى كند ، نه از جهت زيادى و نه از جهت كمى و نه از هيچ جهت ديگر.
خداى تعالى در اين باره مى فرمايد:
" و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم !"(21/حجر)
پس براى هر چيزى در خلقتش حدى است محدود، كه از آن تجاوز نمى كند و در هستيش صراطى است كشيده شده كه از آن تخطى نمى كند و تنها در آن راه سلوك مى نمايد .
براى هر چيزى قدرى است و يكى از قدرها كه در انسان معين شده اين است كه خداى سبحان او را نوعى كثير الافراد خلق كرده، طورى خلق كرده كه با ازدواج و تناسل، افرادش زياد شود و نيز مجبور باشد در زندگى دنيائيش اجتماعى زندگى كند و از زندگى دنياى ناپايدارش براى آخرت پايدارش زاد و توشه جمع كند.
و نيز يكى ديگر از قدرها اين است كه در هر عصرى رسولى به سوى ايشان بفرستد و به سوى سعادت دنيا و آخرت دعوتشان كند، هر كس دعوت آن رسول را بپذيرد رستگار گردد و سعادتمند شود و داخل بهشت و در جوار پروردگارش قرار گيرد و هر كس آن را رد كند و مرتكب جرم شود در ضلالت و آتش قرار گيرد!
الميزان ج : 19 ص : 140
***** صفحه 10 *****
گفتارى پيرامون قدر
قدر كه عبارت است از هندسه و حد وجودى هر چيز ، از كلماتى است كه ذكرش در كلام خداى تعالى مكرر آمده و غالبا در آياتى آمده كه سخن از خلقت دارد، از آن جمله آيه شريفه:
" و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم!"(21/حجر)
است. از ظاهر آن بر مى آيد كه قدر، امرى است كه جز با انزال از خزائن موجود نزد خداى تعالى صورت نمى گيرد و اما خود خزائن كه ناگزير از ابداع خداى تعالى است محكوم به قدر نيست، چون گفتيم تقدير ملازم با انزال است( هر چيزى كه از خزانه غيب خدا نازل و در خور عالم ماده مى گردد بعد از تقدير و اندازه گيرى نازل مى شود!) و نازل شدن عبارت است از همان درخور گشتن براى عالم ماده و مشهود، به شهادت اينكه تعبير به انزال، همواره در باره موجودات طبيعى و مادى بكار مى رود ، مثلا مى فرمايد:
" و انزلنا الحديد!" (25/حديد)و يا مى فرمايد:
" و انزل لكم من الانعام ثمانية ازواج!" (6/زمر)
مؤيد اين معنا رواياتى است كه كلمه قدر را به طول و عرض و ساير حدود و خصوصيات طبيعى و جسمانى تفسير كرده ، مانند روايتى كه صاحب محاسن از پدرش از يونس از ابى الحسن الرضا عليه السلام آورده كه فرمود: هيچ حادثه اى رخ نمى دهد مگر آنچه خدا خواسته باشد و اراده كرده باشد و تقدير نموده، قضايش را رانده باشد .
عرضه داشتم : پس معناى خواست چيست ؟ فرمود : ابتداى فعل است .
عرضه داشتم : پس معناى اراده كرد چيست ؟ فرمود: پايدارى بر همان مشيت و ادامه فعل است .
پرسيدم : پس معناى تقدير كرد كدام است؟ فرمود: يعنى طول و عرض آن را معين و اندازه گيرى كرد .
پرسيدم : معناى قضا چيست؟ فرمود: وقتى خدا قضايى براند آن را امضا كرده و اين آن مرحله اى است كه ديگر برگشت ندارد .
و اين معنا را از پدرش از ابن ابى عمير از محمد بن اسحاق از حضرت رضا عليه السلام در خبرى مفصل آورده و در آن آمده كه فرمود: هيچ مى دانى قدر چيست؟ عرضه داشت نه ، فرمود: قدر به معناى هندسه هر چيز ، يعنى طول و عرض و بقاء ( و فناء) آن است...( تا آخر خبر!)
و از اينجاست كه معلوم مى شود مراد از جمله:" كل شى ء" در آيه:
" و خلق كل شى ء فقدره تقديرا!"(2/فرقان) و آيه: