اسم اعظم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسم اعظم - نسخه متنی

احمد عابدى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
اسم اعظم: بزرگ‌ترين اسم

خداوند

اسم در لغت از ريشه «س‌ـ‌م‌ـ‌و» به معناى بلندى يا از ريشه «و‌ـ‌س‌ـ‌م» به

معناى علامت است.[9] در

اصطلاح عرفان، ذات الهى همراه با صفتى معيّن و به اعتبار يكى از تجلّياتش در مقام

واحديّت، اسم ناميده مى‌شود و اسمهاى لفظى، اسمِ اسم است.[10] از

اسماى* الهى كه در مقام واحديّت ظهور مى‌يابند به «مراتب الهيّه» تعبير‌مى‌شود،

زيرا ميان اسما، نوعى ترتّب وجود‌دارد و برخى از آنها بر بعضى ديگر متفرّع‌اند.[11]

برخى نيز بر مقام احديّت اطلاق اسم كرده و آن را نخستين اسم ذات دانسته‌اند، زيرا

ذات اقدس خداوند داراى صرافت و اطلاق و از هر نوع تعيّن مفهومى يا مصداقى ـ‌حتّى

خود اطلاق‌ـ منزّه است و چون اين، خود گونه‌اى تعيّن است كه همه تعيّنها را محو مى‌كند

و بساط همه كثرتها را در‌مى‌نوردد، نخستين اسم و نخستين تعيّن خواهد‌بود.[12]

اعظم صيغه تفضيل بر وزن أفْعَل، و مقصود از اسم اعظم، بزرگ‌ترين اسم خداست[13];

ولى برخى اعظم را به معناى عظيم دانسته و گفته‌اند: همه اسماى الهى عظيم بوده و

هيچ اسمى از اسم ديگر بزرگ‌تر نيست.[14]

تعبير اسم اعظم در قرآن به‌كار نرفته; ولى برخى از آيات قرآن، مشتمل بر آن

دانسته شده است; مانند: حروف م*قطعه، «بسم‌الله‌الرحمن الرحيم» ; آيات 1‌ـ‌6 حديد/57; 22‌ـ‌24

حشر/59; 255 بقره/2 (آية‌الكرسى); 2‌آل‌عمران/3; 87 نساء/4; 8 طه /20; 26 نمل/27;

13 تغابن/64 و 62 غافر/40. در تفاسير، ذيل آيات ديگرى نيز از اسم اعظم بحث شده

است; مانند: 31 بقره/2; 175، 180 اعراف/7; 40 نمل/27; 110 اسراء /17 و 26 آل‌عمران/3.

در جوامع روايى، بابى با عنوان «اسم اللّه الأعظم» منعقد و روايات متعددى را در آن

نقل كرده‌اند. در برخى از دعاها نيز به آن تصريح يا اشاره شده است; مانند دعاى

سمات: «اللّهم إنّي

أسئلك باسمك العظيم الأعظم...»، دعاى شب مبعث: «و باسمك الأعظم الأعظم الأجلّ الأكرم...»،

و دعاى سحر: «اللّهم

إنّي أسألك من اسمائك بأكبرها...» تعبير اسم اعظم گويا در كتابهاى

تورات و انجيل به‌كار نرفته‌است.

حقيقت اسم اعظم:

درباره حقيقت اسم اعظم دو نظر وجود دارد: 1. بسيارى از مفسّران، آن را

براساس ظاهر روايات، مركب از حروف و الفاظ دانسته‌اند. برخى گفته‌اند: اسم‌اعظم،

اسمى معيّن نيست، بلكه هر اسمى را كه بنده در حال استغراق در معرفت الهى و انقطاع

فكر و عقل از غير او بر زبان آورد، همان اسم اعظم است.[15]

برخى ديگر، آن را اسمى معيّن دانسته‌اند كه ميان آنان دو قول وجود دارد: الف.‌اسم

اعظم به هيچ وجه نزد آفريدگان معلوم نيست. ب. اسم اعظم به‌گونه‌اى معلوم است.[16]

صاحبان قول نخست، پنهان بودن اسم اعظم را بدان جهت دانسته‌اند كه مردم بر ذكر همه

اسماى الهى مواظبت كنند، به اين اميد كه اسم اعظم نيز بر زبانشان جارى شود.[17]

شايد بتوان گفت يكى از رازهاى پنهان بودن اسم اعظم، مصون ماندن آن از دست نامحرمان

و اغيار است و اين خود نوعى تقدّس و تنزيه اسم خداست.

صاحبان قول دوم در تعيين اسم اعظم آراى گوناگونى دارند: الف. كلمه «اللّه» *.[18] ب.‌كلمه

«هو».[19]ج.‌«الحيّ القيّوم».[20]د. «ذوالجلال* والإكرام».[21]هـ‌.‌حروف مقطعه.[22] و.

برخى اسم اعظم را از 11 حرف «أهَمٌ، سَقَكٌ، حَلَعٌ، يَصٌ» مركّب و جامع عناصر

چهارگانه (آتش، خاك، هوا‌و‌آب) دانسته‌اند.[23] ز. سعيد‌بن‌جبير

آن را اسمى دانسته كه از تركيب حروف مقطعه به‌دست‌مى‌آيد و گفته است: اگر مردم مى‌توانستند

حروف مقطعه را به درستى تركيب كنند، اسم‌اعظم را به دست مى‌آوردند.[24] ح.‌كفعمى،

اذكار و دعاهايى را مشتمل بر اسم اعظم دانسته; مانند دعاى جوشن كبير، دعاى مشلول،

دعاى مجير، دعاى صحيفه، «يا‌هو

يا هو يا من لا يعلم ما هو إلاّ هو» ، «يا نور يا‌قدّوس يا حيّ يا قيّوم يا حيًا لا

يموت يا حيّاً حين لا حيّ يا حيّ لا إله إلاّ أنت أسئلك بلا إله إلاّ‌أنت»

و «لا إله إلاّ أنت

سبحانك إنّي كنت‌من‌الظّالمين».[25]در روايات متعددى نيز آيات و اذكارى، بر اسم

اعظم مشتمل دانسته شده است; مانند آياتى از بقره، آل‌عمران و طـه[26]، «بسم الله الرحمن الرحيم» [27]، «الله لا إلـه إلاّ هوالحىّ

القيّوم» (بقره/2،255; آل‌عمران/3،2)، «و إلـهكم إلـهٌ وحدٌ‌...» (بقره/2،163)[28]، «اللّه لا إلـه إلاّ هو

ليجمعنّكم إلى يوم القيمة» (نساء/4،87)، «اللّه لا‌إلـه إلاّ هو له الأسماء الحسنى»

(طه/20،8)، «اللّه لا

إلـه إلاّ هو ربّ العرش العظيم» (نمل/27،26)، «اللّه لا إلـه إلاّ هو و على‌اللّه فليتوكّل

المؤمنون» (تغابن/64،13)، «ذلكم اللّه ربّكم خلق كلّ شىء‌...» (غافر/40،62)، 6‌آيه

ابتداى حديد/57 و سه آيه آخر حشر/59[29]،«يا‌هو يا من لا هو إلاّ هو» [30]، «...‌اللّه اللّه اللّه اللّه

الذي لا إله إلاّ هو...» [31]، «يا إلهنا و إله كلّ شىء إلهاً

واحداً لا إله إلاّ أنت» [32]، «لا إله إلاّ هو»، پس

از نماز صبح گفتن 100 مرتبه «بسم الله الرحمن الرحيم لا حول و لا قوّة إلاّ باللّه العليّ العظيم»

‌و‌...‌.
/ 1