بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
تأملي در «دانشنامه قرآن و قرآن پژوهي»محمدعلي سلطانيآقاي بهاءالدين خرمشاهي، نويسندهاي موفق، پركار و چهرهاي آشنا براي فرهنگ دوستان و بويژه قرآنپژوهان و حافظ پژوهان است. آثار استوار و تحقيقي گذشته وي در حوزه تأليف و گاه ترجمه از وي چهرهاي پرآوازه و مقبول ساخته است و توانمندياش در تحقيق، نگارش و ترجمه به اثبات رسيده است و به موازات شهرت فرهنگي كه بدست آورده توقع و انتظار علاقهمندان به كتاب را از خود بيشتر كرده است. عليرغم چنين انتظاري خرمشاهي در سالهاي اخير در دام وسوسهانگيز توليد انبوه گرفتار آمده و آثاري راهي بازار كرد كه همه را در حيرت فرو برد و چرايي رضامندي وي بر تخريب اعتبار پژوهي گذشتهاش را نقل مجالس ساخت. با «فرار از فلسفه» خرد ورزي پژوهشي را وداع گفت و با دانش نامه «قرآن و قرآن پژوهي» اعتبار آثار پيشين خود از قبيل «حافظ پژوهي»، «ترجمه قرآن»، «دايرةالمعارف تشيع» و غير آن را به گذشته سپرد. مطالعه و بررسي «دانش نامه قرآن و قرآنپژوهي» اين انديشه ناباورانه را در ذهن القاء ميكند كه خرمشاهي حتي از تورق و مطالعه گذراي مقالات دانشنامه هم دريغ ورزيده است و با نشر آثار استوار به نام خويش سرناسازگاري گذاشته است. هرچه هست اين نكته مسلم است كه دل هيچ علاقهمند به آثار خرمشاهي وزش چنين باد خزاني را بر بوستان اعتبار پژوهشي وي بر نميتابد و از اين بابت سخت افسرده و دلگير است. بررسي و نمايش كاستيها، اشتباهات، زيادهگوييها و بيربطيهاي اين دو جلد حجيم كاري گسترده و افزون بر يك نوشته را ميطلبد. از اين رو در اين نوشته با كنار گذاشتن همه آن نادرستيها، تنها از زاويه ساختاري به آن نگاهي ميافكنيم و با شاغول فن دانشنامهنگاري اين بناي كج را تراز ميگيريم. دانشنامه يا دايرةالمعارفنگاري به مفهوم امروزي آن، زاييده تنوع و فراواني علوم، موضوعات و مسايل آن است كه براي پيشگيري از هدر رفتن فرصتها و يافتن راهي براي سرعت در اطلاعيابي از مسايل و انديشههاي مطروحه در هر دانشي تدارك ديده شده است. بر اين اساس ضرورت تدوين و نگارش دانشنامهها و دايرةالمعارفها به همراه خود گونههايي از ضوابط و بايستگيها را ايجاد كرد كه بيتوجهي به آنها نقض غرض و خروج از چهارچوب مقتضيات چنان الزامي است. دستاندركاران تدوين و نگارش دانشنامهها به فراخناي امكان بايد اين ضوابط را مراعات كنند و در صورت تخطي از آن در درستي نامگذاري اثر توليدي خود به دانشنامه ترديد ورزند بيتوجهي به آئين دانشنامهنگاري در تدوين دانشنامه «قرآن و قرآنپژوهي» خواننده را وسوسه ميكند در درستي كاربرد عنوان دانشنامه بر اين مجموعه دو دل باشد. براي اثبات مدعاي مزبور ياد كرد چند نمونه نامطلوب نمينمايد:1- گزيدهنويسي:اصل نخستين در دانشنامهنويسي گزيدهنويسي و زبدهنگاري است. دانشنامه به فراخور موضوع خود بايد تنها گفتنيهاي مورد نياز مدخلهاي مطروحه در آن دانش را در بر گيرد. گستردگي و فراواني مدخلها بطور طبيعي حجيمي و فربهي دانشنامهها را در پي ميآورد و هدف اصلي دانشنامهنويسي در علوم را كه اغتنام فرصت است از بين ميبرد و نقض غرض ميگردد. از اين رو، دانشنامه نگاران گزيدهنويسي را بسان اصل و پايه در نگارش دانشنامهها پذيرفتهاند. خروج از اين اصل به مفهوم زير پاگذاشتن يكي از اصوليترين فن دانشنامهنويسي است. اين اصل در «دانشنامه قرآن و قرآنپژوهي» كمتر رعايت شده است. و بسياري از مدخلها انباشته از اطلاعات غيرضروري و بيربط به موضوع است. اين اشكال در مدخلهاي خود نوشته به حد ملالآور ميباشد بعضي از اين مدخلها كه گاه بيش از پنج صفحه دو ستوني دانشنامه را پر كرده است به آساني ميتوان آن را در نيم صفحه جاي داد بنگريد به مدخلهاي خود نوشته: پيمان حبيبالله؛ حجتي كرماني ـ محمد جواد؛ موسوي گرمارودي ـ سيد علي؛ معاديخواه ـ عبدالمجيد، كمالي ـ سيد علي و...مدخلهاي ديگر نيز از همين مشكل برخوردار هستند و در خيلي موارد اگر زيادهنويسي مدخل كنار گذاشته شود به دو سوم و گاه نصف تقليل مييابند. براي شفاف شدن اين مدعا يكي از مدخلهاي كوچك دانشنامه را با كنار گذاشتن زياديهاي آن در ذيل دوبارهنويسي ميكنيم تا زيادهنويسي مدخلها تا حدودي روشن شود:دايرةالفرائد در فرهنگ قرآناين كتاب، فرهنگ دايرةالمعارف گونهاي است كه به همت دكتر محمدباقر محقق تدوين شده است و تاكنون هفت جلد آن با بيش از 4000 صفحه با چاپ نامطلوب نشر يافته است. در كتاب همه الفاظ و مفاهيم قرآني مطرح شده است. پژوهش درباره الفاظ قرآني كه جاي آنها در كتب فهرستهاي الفاظ است موجب حجيم شدن آن گشته است. مؤلف بحثي تفصيلي از اسماء و صفات خداوند در قرآن ارائه كرده است و بحثهاي فقهي و اعلام قرآني آن استوار و محققانه است. وي چند اثر ديگر از جمله «حقوق مدني زوجين از نظر قرآن» و «نمونه بينات در شأن نزول آيات» نيز نشر داده است.مدخل فوق در دانشنامه بيش از 160 كلمه دارد در حالي كه ميتوان آن را با حفظ همه اطلاعات داده شده در ذيل مدخل مزبور در كمتر از 90 كلمه بازنويسي كرد. 2- بهرهگيري از منابع دست اول:يكي ديگر از آيينهاي دانشنامه نويسي بهرهگيري از منابع دست اول است. منابع بعدي بويژه به هنگام نقل غيرمستقيم در مواردي آميخته با برداشتها، اشتباهات، افزودنيها و كاستنيها است و در نتيجه از اعتبار و ارزش منقول كاسته ميشود. بهرهگيري از منابع بعدي تنها در صورتي قابل توجيه است كه منابع دست اول غيرقابل دسترس باشد. بايد همواره در نظر داشته باشيم كه دانشنامهها تا حد امكان مطالب معتبر و در خيلي موارد مباحث متفق عليه را در خود جاي ميدهند. و راه يافتن مطالبي كه به هر علت شائبه سستي و كماعتباري در آن ميرود پرهيز ميشود. در دانشنامه مورد بحث اين ضابطه چندان مراعات نشده است و در مواردي عليرغم در دسترس بودن منبع نخستين از منابع بعدي و حتي از ترجمهها نقل قول شده است به عنوان نمونه:در مدخل «آيه استدراج» به ترجمه الميزان ارجاع دادهاند؛ مدخل «آيه استرجاع» به تفسير راهنما؛ مدخل «آيه استعاذه» به معارف و معاريف؛ مدخل «آيه استيذان» به تفسير نمونه؛ مدخل «آيه انك» به ترجمه فارسي الميزان؛ در مدخل «آيه امانات» مطالبي از تفسير برهان و درالمنثور را به نقل از ترجمه تفسيرالميزان آوردهاند؛ در مدخل «آيه املاق» مطالب تفسير تبيان را به نقل از مشكلات العلوم نراقي آوردهاند؛ در مدخل «آيه اولوالارحام» مطالب تفسير برهان به نقل از تفسير نمونه آمده است؛ در مدخل «آيه بّر» مطالب مجمع البيان و تبيان به گزارش دايرةالمعارف تشيّع» آمده است؛ روايت كافي و نورالثقلين در مدخل «آيه تبليغ» از تفسير راهنما نقل شده است؛ روايات تهذيب الاحكام، كافي و درالمنثور را در مدخل ؟ از تفسير راهنما آوردهاند. مؤلفان دانشنامه اين شيوه را در سرتاسر دانشنامه بكار گرفتهاند و با وجود در دسترس بودن همه منابع دست اول نقل از منابع دست دوم هيچ توجيهي جز سادهخواري ندارد. 3- محوردارييكي از اصول ديگر دانشنامه كه مهمترين وجه تمايز آنها از كشكولها و جنگها است وجود محور مشترك براي مدخل دانشنامهها است. در كشكولها و جنگها الزامي براي وجود محور واحد نيست لكن در دانشنامه بايد محور واحد وجود داشته باشد. دانشنامه اسلام مدخلهايي در خود جاي ميدهد كه اسلام وجه مميز آن باشد در دانشنامههاي علوم دانشهاي ويژه محور ميباشند. انتظار ميرفت در دانشنامه «قرآن و قرآنپژوهي» مدخلها محور قرآني داشته باشد اما وجود مدخلهاي فراوان غيرقرآني در آن، اين انتظار را به يأس تبديل كرده است به عنوان نمونه براي من ربط مدخلهاي زير به قرآن و قرآن پژوهي چندان روشن نيست:استمناء، اسم، اسم فاعل، اسم فعل، اشتغال، تميز، تنازع، بهلول، جلالآل احمد، حاج سيد جوادي [= قزويني حاج سيد جودي] و غير آن.اگر براي آوردن مدخل اسم يا اسم فاعل اين مقدار كافي باشد كه اسم يا اسم فاعل در ادبيات عرب مطرح است و در قرآن هم اسم يا اسم فاعل وجود دارد بايد بر اساس آيه 59 سوره انعام كه ميفرمايد: «و لا رطب و لا يابس اَلّا في كتاب مبين...» هر رطب و يابس در عالم به عنوان مدخل اين دايرةالمعارف ميبود و دست كم همه كتب فقهي، كلامي، روايي، اصولي، ادبي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و غير آن در اين دانشنامه مطرح ميشد چون در همه اين كتب حداقل يك مورد استدلال به قرآن وجود دارد يا مطلبي در آنها يافت ميشود كه روح قرآن با كليت آنها ممكن است سازگار باشد. 4- هماهنگي حجم مقالههااز جمله اصول دانشنامهنگاري هماهنگي بين حجم مقالات است. حجم هر مدخل به اعتبار اهميتي كه دارد تعيين ميگردد. مدخلهاي كليدي و مهم از حجم بيشتر و مدخلهاي متوسط از حجم متوسط برخوردارند و مدخلهاي كم اهميت از حجم بسيار كم بهرهمند ميباشند. در دانشنامه «قرآن و قرآنپژوهي» اين اصل به هيچوجه مراعات نشده است بسياري از مدخلها را بيجهت كوتاه نوشتهاند و مدخلهاي كم ربط و كم اهميت را تفصيل دادهاند. خواننده نميداند چرا مدخل «احمديه [= قاديانيه] و قرآن» يك صفحه و نيم است ولي مدخل «اخباريان و قرآن» فقط نصف صفحه ميباشد مدخل «پاينده ـ ابوالقاسم» و «بهبودي ـ محمدباقر» هر كدام تنها 16 خط از يك صفحه دو ستوني ميباشد اما مدخل مدخل «پيمان ـ حبيب اللّه» بيش از هفت صفحه است. مدخل «ترجمه فارسي معزّي» در شش خط نيم ستوني معرفي ميگردد و مدخل «ترجمه فارسي معاديخواه» بيش از يك صفحه را پر ميكند. اين نوع ناموزوني در بسياري از بخشهاي دانشنامه «قرآن و قرآنپژوهي» ديده ميشود كه بيانگر تعجيل در مرحله گردآوري اطلاعات است از اين رو، خود نوشتهها بسيار طولاني شده و مدخلهاي تأليفي بسيار كم و ناقص از كار در آمده است.5- پرهيز از تكراربراي پرهيز از حجيم شدن دانشنامه تلاش ميشود از مدخلهاي تكراري جلوگيري شود به همين خاطر از روش مدخل ارجاعي بهرهگيري ميشود تا در صورتي كه ذهن خواننده با مدخلي مأنوس بود از راه ارجاع، به محل بحث راهنمايي گردد و در عين حال تكرار و دوبارهنويسي بوجود نيايد. در دانشنامه «قرآن و قرآنپژوهي» اين اصل در مواردي مراعات نشده است. موارد شاخص آن ترجمهها ميباشد به عنوان نمونه كتاب «اعجاز القرآن» مصطفي صادق الرافعي با همين عنوان و با عنوان ترجمه آن به نام «اعجاز قرآن و بلاغت محمد(ص)» در دو جا آورده شده است. كتاب «الاعجاز البياني و مسائل ابن الارزق» از دكتر عائشه بنتالشاطي با عنوان عربي و ترجمه آن به نام اعجاز بياني قرآن را در دو مدخل مستقل آوردهاند از اين نوع تكرارها در دانشنامه بسيار يافت ميشود. 6- هماهنگي صورييكي از مسائل مهم و اصولي در فن دانشنامهنويسي هماهنگي و يك نواختي صوري مدخلها و عناوين دانشنامهها است از آنجايي كه دانشنامهها كار جمعي است و نويسندگان هر يك ذوق و سليقه خاصي دارند طبيعي است اين سلايق در نگارش مقالات مؤثر افتاد و در نتيجه محصول كار ناموزون و ناهمآهنگ گردد. دستاندركاران دانشنامهها معمولاً تمهيداتي بكار ميگيرند تا از تأثير سلايق تا حدودي بكاهند و در سرتاسر دانشنامه همگوني ايجاد كنند. از اين رو دانشنامههاي معتبر پيش از آغاز به تدوين، شيوه نامهاي تدارك ديده و آن را در اختيار نويسندگان قرار ميدهند تا سياست دانشنامه را در زمينه آوانگاري، ارجاع به منابع، فصل و وصل كلمات، علائم سجاوندي و ديگر پيرايههاي نگارشي اعلام داشته باشند و نويسندگان، مقاله را بر آن اساس تدوين كنند. افزون بر اين كار، دانشنامه ويراستاراني دارند كه در صورت حصول ناهماهنگي در شكل صوري مقالات، آن را اصلاح كرده و هماهنگ سازند. در دانشنامه قرآن و قرآنپژوهي هيچگونه هماهنگي صوري ديده نميشود گويا نويسندگان مدخلها هيچ دستورالعمل نگارشي در دست نداشتند و مقالات پس از نگارش هم ويراستاري نشده است. هر نويسنده شيوه خاص خود را بكار گرفته است. به عنوان نمونه:آقاي محسن معيني در پارهاي از مدخلها منابع مقالهاش را در پايان مقاله آورده است از قبيل مقاله «آفاق و انفس» و «ابوالاسود دؤلي»، «ابوبكر»، «ابودرداء»، «آل عبا» و غير آن و در مواردي لابلاي مقاله آنها را ذكر كرده است از قبيل مقاله «استغناء»، «ابوحنيفه» و غيره و در مواردي هم در پايان و لابلاي مقاله منابع را آورده است از قبيل مقاله «آفتاب پرستي»، «استقامت» و غير آن.آقايان حميد آژير، مسعود انصاري، حسين فعال عراقي، جويا جهانبخش و چندي ديگر از نويسندگان منابع را در پايان مقاله آوردهاند. آقاي بهاءالدين خرمشاهي و آقاي حسن سيدعرب در بيشتر موارد منابع را در پايان مقاله ميآورند و گاه در لابلاي مقاله آن را يادآور ميشوند. آقاي فرهاد حاج ميرزايي، قوامالدين خرمشاهي و حامد ناجي همواره منابع را در لابلاي مقاله ميگنجانند. ديگر نويسندگان نيز بر پايه ذوق و سليقه خود عمل ميكنند و هيچگونه هماهنگي بين آنان ديده نميشود. در شيوه نگارش هم چنين ناهماهنگي وجود دارد مقالههاي آقاي جويا جهانبخش آميزهاي نه چندان استوار بين سرهنويسي و تعابير پرطمطراق عربي است در حالي كه قلم بهاءالدين و قوامالدين خرمشاهي از رواني برخوردار است نوشته ديگر نويسندگان نيز اختلافهايي با يك ديگر دارند كه اگر ويراستاري قوي در نهايت مقالهها را ويراستاري ميكرد ميتوانست همآهنگي صوري بين مقالات ايجاد كند. 7- استاندارد بودن مدخلهاي اصلي، فرعي و ارجاعي.مدخلهاي دانشنامهها بايد از ملاك و اصولي پيروي كنند. آوردن يا نياوردن مدخل، اصلي يا فرعي بودن آن و ارجاعي و غيرارجاعي بودن آن نميتواند طبق سليقه باشد. عنواني را ميتوان مدخل قرار داد كه تبديل به اصطلاح و عنوان شده باشد و در عرف آن دانش با ذهن مراجعهكنندگان مأنوس باشد بنابراين نميتوان به جعل اصطلاح پرداخت و عنوان آفريد يا طبق سليقه عنواني را اصل و ديگري را ارجاعي قرار داد. به همين خاطر معمولاً دستاندركاران تدوين دانشنامهها عناوين پيشنهادي خود را در نسخههاي معدود چاپ ميكنند و جهت اظهارنظر براي آگاهان آن دانش ارسال ميكنند تا مدخلهايي با ملاك صحيح به دانشنامه راه پيدا كند. در دانشنامه «قرآن و قرآنپژوهي» دقتهاي لازم براي گزينش مدخلها بكار نرفته است. به عنوان نمونه چندان روشن نيست كه چرا كتاب «آدابٌ من القرآن» ترجمه كتاب سيد عبدالحسين دستغيب مدخل اصلي قرار گرفته است و اصل فارسي آن تنها در ذيل ترجمه سيد عبدالحسين دستغيب مورد اشاره قرار گرفته است. در حالي كه مناسب آن است اصل كتاب مدخل شود و در ذيل آن به نام مترجَم و مترجِم آن اشاره شود. همچنين مشخص نيست تعابيري از قبيل «خواب اصحاب كهف» كه تبديل به اصطلاح و مثل شده است چرا به عبارت نوم اصحاب كهف ارجاع داده شده است با توجه به اين كه خواننده دانشنامه فارسيزبان است. ارجاع اصطلاحات فارسي به عربي به وفور ديده ميشود كه از ملاك درستي پيروي نشده است. «آشنايي با معارف قرآن» مدخل شده است در حالي كه اصل كتاب يعني «الدراسات القرآنيه» و نويسنده آن محمد قطب كه دهها كتاب قرآني دارد فراموش شده است، درست آن بود كه آشنايي با معارف قرآن مدخل ارجاعي ميشد و «الدراسات القرآنيه» مدخل اصلي، از اين نوع بيملاكيها در دانشنامه فراوان وجود دارد. هدف اين مقاله بيان ايرادهاي ساختاري دانشنامه بود و به اشتباهات آن كه گاه به طنز شبيه است توجهي نشده است و آن را در جاي ديگر مطرح خواهيم كرد. در پايان به يك نمونه از اين طنزها اشاره ميشود در ذيل مدخل «اذان و اقامه» مينويسند: «... با نظر به آيه 70 سوره يوسف پيشينه اين حكم ظاهر است «اذن مؤذن ايّتها العير» و به ظاهر فصول مختلف آن مورد نصّ قرار گرفته است...» نويسنده توجه نداشت كه جارچيان از خيلي قبلها در دربارها بودند وگرنه پيشينه اذان و اقامه را به قبلتر از سلطنت يوسف (ع) ميبرد. با آرزوي توفيق فراوان نويسندگان دانشنامهعليرغم چنين انتظاري (انتظار مشاهده آثار استوار و تحقيقي) خرمشاهي در سالهاي اخير در دام وسوسهانگيز توليد انبوه گرفتار آمده و آثاري راهي بازار كرد كه همه را در حيرت فرو برد و چرايي رضامندي وي بر تخريب اعتبار پژوهي گذشتهاش را نقل مجالس ساخت. با «فرار از فلسفه» خرد ورزي پژوهشي را وداع گفت و با دانش نامه «قرآن و قرآن پژوهي» اعتبار آثار پيشين خود از قبيل «حافظ پژوهي»، «ترجمه قرآن»، «دايرةالمعارف تشيع» و غير آن را به گذشته سپرد.اصل گزيدهنويسي در «دانشنامه قرآن و قرآنپژوهي» كمتر رعايت شده است. و بسياري از مدخلها انباشته از اطلاعات غيرضروري و بيربط به موضوع است.انتظار ميرفت در دانشنامه «قرآن و قرآنپژوهي» مدخلها محور قرآني داشته باشد اما وجود مدخلهاي فراوان غيرقرآني در آن، اين انتظار را به يأس تبديل كرده استدر دانشنامه «قرآن و قرآنپژوهي» اين اصل (هماهنگي بين حجم مقالات) بههيچوجه مراعات نشده است بسياري از مدخلها را بيجهت كوتاه نوشتهاند و مدخلهاي كم ربط و كم اهميت را تفصيل دادهاند.در دانشنامه «قرآن و قرآنپژوهي» دقتهاي لازم براي گزينش مدخلها بكار نرفته است.