سوره‏شناسي (8) بازگشت به سوره تين نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سوره‏شناسي (8) بازگشت به سوره تين - نسخه متنی

مريم مدرس‏زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
سوره‏شناسي (8) بازگشت به سوره تين

مريم مدرس‏زاده

اميرموءمنان امام علي(ع) فرمودند: «... و ينطق بعضه ببعض و يشهد بعضه علي بعض...» (بخشي از قرآن از بخش ديگر سخن مي‏گويد و قسمتي از آن بر قسمت ديگر گواهي مي‏دهد1). سوره‏هاي قرآن هريك گواه و سخنگوي ديگري هستند. هركدام از آنها را مي‏توان در چهره ديگري مشاهده و بازخواني نمود. همه آنها "من عندالله"اند، از اين‏رو هيچ اختلافي ميان آنها نيست2. روي هريك كه انگشت گذاري، سوره‏هاي ديگر دور آن مي‏چرخند و در خدمت آن درمي‏آيند؛ اگر دل به سوره كوثر سپاري از فيل تا بقره بسيج مي‏شوند و با تمام وجود، حول كوثر مي‏گردند و از آن سخن مي‏گويند و بر آن گواهي مي‏دهند و آن را برايت دلرباتر مي‏نمايند. اگر چراغ "ناس" را روشن كني سوره‏هاي ديگر از نور خود مي‏كاهند و بر نور آن مي‏افزايند و همين‏گونه هر سوره را كه بخواهي مي‏تواني آن را از نظر ديگر سوره‏ها باز خواني و يا سوره‏هاي ديگر را در آيينه آن بازيابي و بازشناسي.

سركار خانم مريم مدرس‏زاده از شهرستان كرج با الهام از اين فرمايش مولا سوره تين را در چشم‏انداز سوره‏هاي ديگر به تماشا نشسته‏اند و يافته‏هاي ارزشمند خود را كريمانه در اختيار ما نهاده‏اند. ضمن تشكر فراوان از ايشان مقاله ارسالي با اندكي تلخيص و تغيير تقديم مي‏گردد:

«نويسنده مقاله سوره‏شناسي شماره 3 با پرداختن به سوره تين و طرح چند سوءال، خوانندگان سلسله مقالات خود را به تدبر در اين سوره فرا خوانده است. نگارنده با مطالعه اين شماره در پي فرونشاندن آتش اشتياق خود مبني بر تدبر در سوره‏هاي پاياني قرآني و ارتباط آنها با سوره تين برآمد و در اين زمينه به نتايج قابل‏توجهي دست يافت.

بخش نخست اين مقاله به تدبر مستقيم در سوره تين مي‏پردازد و سوءالاتي را در مورد آن مطرح مي‏كند. بخش دوم با تدبر در سوره زوج اين سوره (علق) و نيز سوره‏هايي كه از نظر ساختار لفظي مشابه سوره تين‏اند در صدد پاسخ به سوءالات مطرح شده برمي‏آيد و بخش سوم، راه‏هاي ارتباطي ساير سوره‏ها با سوره تين را بررسي مي‏كند و نتيجه مي‏گيرد كه اين سوره به تنهايي قرآني كامل است و با تدبر در آن مي‏توان در فضاي بي‏كران آيات مبينات قرآن كريم به سوي صراط مستقيم راه يافت.

1. نگاهي به سوره تين

سوره تين با هشت آيه، نودوپنجمين سوره قرآن كريم است. آيات چهارم و پنجم نماي خاصي به سوره بخشيده‏اند. اين دو آيه نوسان انسان در ميان دو قطب بي‏نهايت (احسن‏تقويم و اسفل‏سافلين) را نشان مي‏دهند و سرگذشت سقوط انسان از بي‏نهايت كمال و خوبي به بي‏نهايت پستي را باز مي‏گويند. آيه ششم تنها راه نجات از اين سقوط و هبوط را قرارگرفتن در فضاي الذين ءامنوا و عملواالصالحات عنوان مي‏كند و در آيه هفتم، "دين" به‏عنوان تنها عاملي كه انسان را در اين فضا قرار مي‏دهد و او را از اسفل‏سافلين به احسن تقويم باز مي‏گرداند معرفي مي‏شود و به اين ترتيب با طرح مسئله دين، احكم‏الحاكمين بودن خداوند در آيه هشتم موضوعيت مي‏يابد و راه هرگونه عذر و بهانه براي سقوط در ورطه اسفل سافلين بسته مي‏گردد و حكم و داوري خداوند معنا و مفهوم خود را باز مي‏يابد.

به عبارت ديگر، عنصر دين مسئوليتي سنگين بر دوش انسان مي‏گذارد آن‏سان كه كسي جز احكم‏الحاكمين نمي‏تواند درباره او داوري نمايد.

حال از آنجا كه جز دو مسير صعود يا سقوط پيش روي انسان نيست و تنها عامل نجات‏بخش وي دين، و داور نيز، تنها احكم‏الحاكمين است چنين ديني بايد از قوت، جامعيت و حضوري گسترده برخوردار باشد چرا كه عدالت و رحمانيت الهي ايجاب مي‏كند همه بندگان در شرايط مساوي از دين بهره‏مند شوند و در پرتو ايمان و عمل صالح به قطب مثبت جذب گردند و از اسفل‏سافلين به سوي احسن‏تقويم رهايي يابند.

ساختار آيه هفتم، بيانگر وجود اين امتيازات و ويژگي‏ها در دين است. چرا كه فضاي آيه، فضاي شگفتي و تعجب نسبت به انكار و تكذيب دين است:

فما يكذبك بعدبالدين؟!!

حال بايد پرسيد: اين دين چگونه ديني است؟ تأكيد بر تين و زيتون براي چيست؟ آيا تين و زيتون و بلد امين مي‏توانند جنبه نمادين داشته باشند؟ معارف دين در كجاي سوره تين نهفته شده است؟

براي پاسخ به اين قبيل سوءالات شايسته است سوره‏هاي مرتبط و مشابه با سوره تين را موردتوجه قرار دهيم:

2. سوره تين در آينه سوره‏هاي ديگر

وجود پاره‏اي از تشابهات ميان سوره تين با سوره‏هاي ديگر بهانه‏اي است كه مي‏توان از طريق آن ميان مفاهيم اين سوره با سوره‏هاي مشابه مقايسه به عمل آورد. مثلاً آيه ششم اين سوره الاالذين ءامنوا و علمواالصالحات در سوره‏هاي عصر و بينه نيز به نوعي تكرار شده است و يا اين‏كه پاياني‏هاي سوره تين (زيتون، سينين، امين، سافلين، بالدين، حاكمين) شبيه پاياني‏هاي سوره‏هاي ماعون و كافرون هستند و كلمه دين در هر سه سوره (تين، ماعون و كافرون) به كار رفته است و همين يك واژه مشترك، مي‏تواند اين سه سوره را از نظر محتوايي به يكديگر مرتبط كند. يا اين‏كه آيات آغازين سوره علق همچون سوره تين به مسئله خلقت مي‏پردازد و از اين نظر سوره علق در ارتباط با سوره تين قرار مي‏گيرد. اين قبيل تشابهات و اشتراكات لفظي و ساختاري مي‏توانند پل ارتباطي اين سوره‏ها با سوره تين قرار گيرند و آنها را از لحاظ محتوايي با يكديگر مربوط سازند. در اينجا به‏طور جداگانه به ارتباط برخي از اين سوره‏ها با سوره تين مي‏پردازيم:

سوره علق و سوره تين

سوره علق: زوج سوره تين و با 19 آيه، نودوششمين سوره قرآن كريم است. اين سوره داراي پاياني‏هاي مختلف با آهنگ‏هاي متنوع است: خلق، علق؛ اكرم، قلم، يعلم؛ ناصيه، خاطئه، ناديه و از اين نظر نقطه عطفي در ميان سوره‏هاي پاياني قرآني به شمار مي‏رود.

سوره تين به دو قطب تعالي و تنزل انسان اشاره دارد و از اين طريق انسان را به كافر و موءمن تقسيم مي‏كند. آيات 6 تا 18 سوره علق ناظر به قطب منفي يعني قطب تنزل و اسفل‏سافلين مي‏باشند. كلا ان‏الانسان ليطغي، ان رءاه استغني... و آيات آغازين آن از قطب مثبت يعني احسن‏تقويم حكايت دارند. پس "تعليم به وسيله قلم" عنصر موءثري در بازگشت به احسن‏تقويم است و اسفل‏سافلين جاي "طغيان، استغنا، تكذيب و تولي" است و تعليم‏يافتگان در پرتو قلم همان الذين ءامنوا و عملواالصالحاتاند كه از اسفل‏سافلين به دورند و از اين‏رو دچار استغنا و طغيان و تكذيب و اعراض نمي‏شوند و مصداق ناصية كاذبة خاطئة نمي‏گردند.

گويي تعاليم "قلم" در سوره علق همان تعاليم "دين" در سوره تين است كه اهل اسفل‏سافلين (در سوره تين) و اهل طغيان (در سوره علق) اين تعاليم را برنمي‏تابند و آنها را تكذيب و انكار مي‏كنند.

گرايش به احسن‏تقويم، فطري انسان است و از آغاز در خلقت انسان تعبيه شده است پس با توجه به آيات آغازين سوره علق كه به مسئله خلقت مي‏پردازند مي‏توان باب اين فرضيه را گشود كه مراد از تعاليم قلم همان تعاليم دين است كه موجب مي‏شود انسان به احسن‏تقويم گرايش يابد و خود را در زمره الذين ءامنوا و عملواالصالحات قرار دهد. اينان همان تعليم‏يافتگان قلم‏اند كه ايمان و عمل صالح نهفته در وجود خود را در پرتو آن گرايش فطري كه به احسن‏تقويم دارند، به منصه ظهور مي‏رسانند. بنابراين بسياري از معارف دين را در لابه‏لاي آيات سوره علق مي‏توان به جست‏وجو نشست.

سوره بينه و سوره تين

سوره بينه از نظر تعداد آيات با سوره تين برابر است و يك فراز از آن به‏طور مشخص به مسئله دين مي‏پردازد: و ذلك دين القيمة. نيز، آيه هفتم اين سوره با آيه ششم سوره تين تشابه ساختاري دارد: ان‏الذين ءامنوا و عملواالصالحات... پس از اين سوره نيز مي‏توان براي تدبر هرچه بيشتر در سوره تين، بهره جست.

آيه پنجم اين سوره، "دين قيم" را عبادت مخلصانه خداوند و اقامه نماز و پرداخت زكات مي‏داند و آيه هفتم، عامل به اين اوامر را به نام اهل ايمان و عمل صالح مي‏خواند. كافران كه اهل اسفل‏سافلين و شرالبريةاند، در برابر آيات بينات و صحف مطهره مي‏ايستند و از در انكار و تكذيب وارد مي‏شوند اما اهل دين كه خيرالبريهاند و روي به سوي احسن‏تقويم دارند، با تلاوت صحف مطهره و كتب قيمه راه ايمان و عمل صالح پيش مي‏گيرند و به جايگاه اصلي و نخستين خود (احسن تقويم) باز مي‏گردند. پس احسن‏تقويم (بهترين صورت) درواقع جايگاه خيرالبريه (بهترين آفريدگان) و اسفل‏سافلين (پست‏ترين پست‏ها) جايگاه شرالبريه (بدترين آفريدگان) است.

گويي "بينه" همان برهاني است كه در سوره تين به دنبال آن مي‏گرديم و همان علمي است كه در انسان تعبيه شده و در اهل ايمان و عمل صالح تجلي كرده است و همان تعاليم قلم است كه در اين سوره به صورت "كتب قيمه" درآمده است.

بنابراين چه‏بسا بتوان گفت كه دين همان آيات بينات است كه رسول اكرم(ص) آنها را براي مردم تلاوت مي‏كند و به اين وسيله، انسان را به سوي احسن‏تقويم كه آخرين مرحله تكامل بشري است سوق مي‏دهد و او را اهل ايمان و عمل صالح و عالم به تمامي علم‏ها مي‏گرداند و مالم‏يعلم‏هاي او را براي او معلوم مي‏سازد و او را از ورطه شرالبريه واسفل‏سافلين به جرگه خيرالبريه و احسن‏تقويم رهنمون مي‏شود.

حال اين سوءال، كماكان باقي است كه آيات بينات چه ويژگي‏هايي دارد كه حجت را بر مردم تمام مي‏كند و راه كفر و تكذيب و انكار را به روي همگان مي‏بندد: فما يكذبك بعدبالدين؟

گويي اين آيات بينات يك امر فطري است و در درون همه انسان‏ها نهفته شده است. زيرا گرايش به احسن‏تقويم نيز فطري انسان است. پس درون انسان، خود، كتاب مبين است و پيامبراكرم(ص) تنها مذكر و يادآور است و از اين‏رو، دين مي‏تواند براي همگان يكسان عمل كند و گستردگي و فراگيري آن موضوعيت يابد.

سوره تكاثر و سوره تين

سوره تكاثر از نظر تعداد آيات با سوره تين برابر است و برخي از پاياني‏هاي آن (تعلمون، اليقين، الحجيم، النعيم) همآهنگ با پاياني‏هاي سوره تين است. اين سوره نيز مانند سوره علق به مسئله علم پرداخته است و اين‏كه انسان قادر است به علم‏اليقين و عين‏اليقين دست يابد. گويي انسان اگر متوجه خود باشد و عناد و لجاجت را كنار گذارد، اين‏همه را در خود خواهد يافت.

سوره ماعون و سوره تين

پاياني‏هاي اين دو سوره كاملاً باهم هماهنگ و هم‏نوا هستند (بالدين، اليتيم، المسكين، مصلين، ساهون...؛ والزيتون، سينين، الامين، تقويم...). مسئله "تكذيب دين" كه بحث اصلي ماست در اين هردو سوره مطرح شده است: أرايت الذي يكذب بالدين، فما يكذبك بعد بالدين و اين مي‏تواند پل ارتباطي بسيار محكمي ميان اين دو سوره به حساب آيد و ما را به پاسخ برخي از سوءالات راجع به مسئله دين در سوره تين رهنمون گردد.

سوره بلد و سوره تين

تمامي تشابهات و نكات اشتراك ميان سوره‏هاي علق، بينه، زلزال، تكاثر، عصر، ماعون، كافرون و... با سوره تين را در سوره بلد يكجا مي‏توان مشاهده نمود.

در آيات آغازين سوره بلد، همچون سوره تين سخن از بلد و خلقت انسان است. پاياني اين آيات با پاياني آيات آغازين سوره علق كاملاً هماهنگ است (بلد، ولد، كبد؛ خلق، علق...). نيز پاياني آيات 11 تا 30 در اين سوره با برخي از پاياني‏هاي سوره‏هاي علق و بينه سازگار و همنوا هستند (عقبه، رقبه، مسغبه، مقربه؛ ناصيه، خاطئه، ناديه؛ بينه، قيمه،...) و هم‏چنين آيات مياني اين سوره پاياني‏هاي مشابهي با سوره تين دارد.

بر اين اساس مشاهده مي‏شود كه سوره بلد مضامين اين هرسه سوره (علق، بينه و تين) را يكجا دربردارد و درعين‏حال، هر سه نوع پاياني را در خود جاي داده است و درواقع مجموعه‏اي است از سوره‏هاي تين، علق و بينه و همه سوره‏هايي كه اين سه نوع پاياني را در خود دارند. بنابراين سوره بلد، علاوه‏بر اين‏كه به تنهايي ما را در درك هرچه بهتر مضامين سوره تين ياري مي‏كند، جنبه راهگشايي و هدايتگري به سوي سوره‏هاي پيش و پس از خود را نيز دارد.

يكي از اين سوره‏ها، سوره همزه است كه به ظاهر ارتباطي با سوره تين ندارد اما با وساطت سوره بلد مي‏تواند در ارتباط با آن قرار گيرد. هم‏چنين همه سوره‏هايي كه پاياني‏هاي مشابهي با سوره همزه دارند مانند قارعه و... مي‏توانند در شمار سوره‏هاي مرتبط با سوره تين به حساب آيند و يا مثلاً سوره‏هاي اخلاص، فلق و مسد، به‏دليل تناسب و هماهنگي پاياني‏هايشان با آيات آغازين سوره بلد مي‏توانند در ارتباط با سوره تين مطرح گردند.

به اين ترتيب، اكثر سوره‏هاي آخر قرآن كريم در ارتباط با سوره تين، قرار مي‏گيرند و سوره‏هايي هم كه به ظاهر ارتباطي با آن ندارند مانند ناس، نصر، كوثر و عاديات در سايه ارتباط سوره‏هاي زوجشان با سوره تين، به صف سوره‏هاي مرتبط با آن مي‏پيوندند. چرا كه سوره‏هاي زوج از نظر مضمون و محتوا با يكديگر در ارتباط‏اند.

3. نتيجه و خاتمه

تمامي معارفي كه در سوره تين از آنها سخن به ميان آمده و به اين وسيله راه تكذيب و انكار دين بسته شده، در سوره‏هاي پاياني قرآن كريم تفصيل داده شده‏اند به‏طوري‏كه اگر قرآن‏آموز از آخر به اول قرآن، شروع به آموختن سوره‏هاي قرآن كند وقتي به آيه فما يكذبك بعد بالدين مي‏رسد گويي ديگر تمامي شك و شبهه او درباره دين حل مي‏شود و به تمامي براهين و دلايل در باب دين دست مي‏يابد و جاي هيچ‏گونه ترديد و تكذيب و انكاري براي او باقي نمي‏ماند و تمامي تعاليم فطري كه از آغاز خلقت در لوح دل او نگاشته شده بود پرده از رخ برمي‏دارند.

تحقيق در سوره تين به‏همين‏ترتيب مي‏تواند تا آغاز قرآن (سوره حمد) ادامه يابد. زيرا هر سوره‏اي كه پاياني‏هاي آن مشابه پاياني‏هاي اين سوره‏ها است و هم‏چنين سوره‏هاي زوج آنها و سوره‏هايي كه از نظر تعداد آيات با آنها برابرند همه مي‏توانند در حوزه سوره‏هاي تفصيل‏دهنده سوره تين قرار گيرند. اينجاست كه مي‏توانيم بگوييم سوره تين يعني سوره دين و سوره دين يعني قرآن مجيد و كتاب لايتناهي، با اين بيان مي‏توانيم از هر سوره‏اي كه بخواهيم شروع كنيم و به تفصيل سوره تين بپردازيم.

* * *

در مباحث سوره‏شناسي، پرونده سوره‏ها همواره باز است و هيچ‏گاه بسته نمي‏شود و سفره پرغذاي آنها برچيده نمي‏گردد. پس تو اي خواننده گرامي مي‏تواني هر وقت كه بخواهي به سوره‏هايي كه مورد بحث قرار گرفته‏اند بازگردي و از نگاهي نو آنها را مطرح كني؛ همچنان كه در اين شماره در پرتو يافته‏هاي نوراني اين خواهر ارجمند به سوره تين بازگشتيم و از منظري نو به آن نگريستيم. همين‏گونه مي‏توانيم هزار بار ديگر به آن برگرديم و در هر بار با گلستاني نو رويارو شويم. اگر روزي پرونده سوره‏اي را مختوم اعلام كنيم و به گونه‏اي سخن گوييم و يا بنويسيم كه پرونده تدبري آن بسته نشان دهد و كسي فكر بازگشت به آن را در خود نپروراند، آن روز به حيات آن سوره خاتمه داده‏ايم!!

پاورقيها:

1. نهج‏البلاغه، خ 133.

2. اشاره به آيه 82 سوره نسا.

/ 1