شبهه تماثل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شبهه تماثل - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شبهه تماثل

آیت الله جوادی آملی

در بحث تحدى گفته شد كه براساس قانون تماثل كه مى‏گويد«حم الامثال فى ما يجوز و فى ما لا يجوز واحد»، اگر اين قرآن، سخن بشر باشد نه كلام خداوند، پس افراد بشر - كه مانند رسول اكرم (ص) در بشر بودن هستند - بايد بتوانند كتابى اين چنين بياورند و اگر نتوانند روشن مى‏شود كه قرآن، كتاب الهى است نه بشرى.! اين قانون، قانونى عقلى است و مشركين نيز آن را قبول دارند وگرنه، نمى‏شد براساس آن استدلال كرد.

مشركين از همين قانون بر ضد وحى و نبوت استفاده كرده، مى‏گويند: بر اساس قانون تماثل اگر مدعى پيامبرى راست مى‏گويد و بر او، كه به گفته خودش بشرى است مانند ما: «قل انما أنا بشر مثلكم » (2) وحى نازل مى‏شود و ملائكه را مى‏بيند، پس چرا براى ما اين حالت پيش نمى‏آيد؟ مگر مانيز مثل او نيستيم و مگر قانون تماثل نمى‏گويد كه در افراد همانند، اگر چيزى براى يكى ممكن بود، براى ديگر افراد نيز ممكن است؟ بنابراين، تا وقتى كه بر ما وحى نازل نشود، صحت وحى و نيز حقانيت دين را نمى‏پذيريم.

اين شبهه در واقع، اشكالى است عمومى و مربوط به اعجاز همه انبيا و اختصاصى به قرآن ندارد؛ زيرا هر پيامبرى كه معجزه‏اى بياورد و در برابر منكران، تحدى به آوردن مثل آن كند، منكران نيز مى‏توانند براساس قاعده تماثل بگويند كه چون تو نيز بشرى مانند ما هستى «ان أنتم الا بشر مثلنا» (3) پس چرا بر ما نيز وحى نمى‏شود و چرا ما نيز مثل تو نمى‏توانيم معجزه‏اى داشته باشيم.

پاسخ شبهه

خداى سبحان در برابر اين استدلال مشركان كه در هنگام ديدن معجزات انبيا مى‏گفتند: «لن نؤمن حتى نؤتى مثل ما أوتى رسل اللّه » (4) : به تو ايمان نمى‏آوريم مگر اينكه آنچه به رسولان الهى داده شده است به ما نيز داده شود، مى‏فرمايد: «اللّه أعلم حيث يجعل رسالته» (5) : خداوند مى‏داند كه رسالتش را در چه كسى قرار دهد. رسالت در جايى قرار مى‏گيرد كه لياقت وطهارت و عصمت در آنجا باشد. اگر پيامبر به دستور خدا به ما مى‏گويد من بشرى مثل شما هستم: «قل انما أنا بشر مثلكم» (6) بعد از آن هم مى‏گويد: «يوحى الىّ»يعنى دريافت وحى و داشتن معجزه مربوط به ويژگى روحى فوق‏العاده‏اى است كه او دارد و ديگر افراد عادى بشر آن را ندارند و به دليل همان ويژگى و لياقت است كه وحى به او داده شده است و رسالت الهى به گزاف به هر بشرى داده نمى‏شود .

بنابراين، اگر چه قانون تماثل تخصيص‏ناپذير است ولى آن حضرت به دليل خصيصه فوق‏العاده‏اى كه دراد تخصصا از اين قانون خارج است. البته تحليل مسئله، محصول ديگرى را به همراه دارد و آن اينكه قانون تماثل تنها در محدوده خاص خود، حاكم است و چون افراد عادى از لحاظ سعه روح و شرح صدر و عصمت نفس مثل پيامبر (ص)نيستند، لذا مشمول كبراى قانون تماثل نخواهند بود و چون انبياى ديگر و نيز اولياى معصوم الهى در اصل عصمت و طهارت روح مثل پيامبراند، لذا آن ذوات مقدس نيز از فيض وحى برخوردارند و درجات وحى يابى آنان وابسته به مراتب عصمت و ولايت آنهاست .

نتيجه آنكه در بين جوامع انسانى افراد فراوانى يافت شده‏اند به نام انبيا و ائمه معصومين (عليهم‏السلام) كه به فيض وحى يابى فايز آمده‏اند (البته با تفاوتى كه ميان پيامبر و امام است) و اين گروه چون در اصل عصمت، نه در درجه آن، مثل يكديگرند، لذاكبراى قانون تماثل درباره آنها صادق است ولى افراد ديگر از بشر، مثل پيامبر نيست لذا مشمول آن قانون نخواهند بود و چون تماثل آنها با پيامبر در محدوده بدن مادى و جسم طبيعى است، احكام مربوط به بدن و جسم (با حفظ حيثيت تماثل جسمى) بين آنها مشترك است .

پى‏نوشتها

[2] سوره كهف، آيه 110

[3] سوره ابراهيم، آيه 10

[4] سوره انعام، آيه 124

[5] سوره انعام، آيه 124

[6] سوره كهف، آيه 110

/ 1