چهل داستان و چهل حدیث از امام جواد (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چهل داستان و چهل حدیث از امام جواد (ع) - نسخه متنی

عبد الله صالحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شفابخش و درمان امراض:


حضرت ابوجعفر ، امام محمّد جواد علیه السلام همانند دیگر ائمّه اطهار و انبیاء عظام علیهم السلام در تمام علوم و کمالات نسبت به دیگر انسان ها برتر و والاتر بود ، همچنین آن حضرت در تشخیص مرض ها و چگونگی درمان آن ها به طور معجزه آسا و خارق العاده عمل می نمود .
در این رابطه ، مرحوم راوندی و دیگر بزرگان به نقل از شخصی به نام علیّ بن اءبی بکر حکایت کرده اند :
روزی به محضر مبارک امام محمّد جواد علیه السلام شرفیاب شدم و اظهار داشتم : یاابن رسول اللّه ! کنیزی دارم که ناراحتی درد پا دارد ، خواهشمندم چنانچه ممکن است برای معالجه و درمان او مرا راهنمائی بفرما ؟
حضرت فرمود : او را نزد من بیاور ، هنگامی که کنیز را خدمت آن حضرت آوردم ، از او سؤ ال نمود : ناراحتی تو چیست ؟
کنیز در پاسخ گفت : ران پایم به شدّت درد می کند به طوری که توان حرکت ندارم .
بعد از آن امام علیه السلام از روی لباس های کنیز ، دستی روی پای او کشید و در همان لحظه ، کنیز گفت : درد پایم خوب شد و ناراحتی که داشتم ، برطرف گردید و بعد از آن هم هیچ موقع احساس درد و ناراحتی نکرده ام . ( 31 )
همچنین مرحوم بحرانی و ابن شهرآشوب و دیگران به نقل از شخصی به نام اءبوسلمه حکایت کنند :
مدّت زمانی بود که سخت ناشنوا شده بودم و هیچ صدائی را نمی شنیدم تا آن که روزی خدمت حضرت ابوجعفر ، امام جواد علیه السلام شرف حضور یافتم .
همین که بر آن حضرت وارد شدم ، متوجّه شد که من ناشنوا هستم ، به همین جهت با اشاره به من خطاب کرد و فرمود : نزدیک بیا ، وقتی نزدیک امام علیه السلام رفتم ، حضرت دست مبارک خویش را بر سر و گوش من کشید؛ و فرمود : بشنو و خوب توجّه و دقّت کن .
اءبوسلمه افزود : سوگند به خداوند ، بعد از آن تمام صداها و سخن ها را خوب می شنیدم و هیچ گونه ناراحتی و مشکلی نداشتم و حتّی سخن ها و صداهای آهسته را که دیگران به سختی متوجّه می شدند ، من خیلی خوب و آسان می شنیدم و متوجّه می شدم . ( 32 )

/ 49