رهگشاى جوانان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رهگشاى جوانان - نسخه متنی

على رستمى چافى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
نام كتاب : رهگشاى جوانان
مؤ لف : على رستمى چافى
فهرست عناوين
سلام
جوانان در كلام امام خمينى رحمه اللّه
جوانان در كلام حضرت آية ا... خامنه اى (مدظله العالى )
شعر در وصف جوانان :
سخنى از مؤ لف
موضوع اوّل : جوانان و تحصيل علم و دانش
موضوع دوّم : جوانان و مشاركت در صحنه اجتماعى
موضوع سوّم : جوانان و احترام به خانواده
موضوع چهارم : جوانان و انتخاب دوست
موضوع پنجم : جوانان و آداب تكليف
موضوع ششم : جوانان و ازدواج
موضوع هفتم : جوانان ، ورزش و تفريحات سالم
موضوع هشتم : جوانان و مشاركت در صحنه كار و سعى و تلاش
موضوع نهم : جوانان و دورى از گناهان
موضوع دهم : جوانان و اُنس با قرآن
موضوع يازدهم : جوانان و خداشناسى
موضوع دوازدهم : جوانان و توحيد
موضوع سيزدهم : جوانان و عدل (خداوند عادل است )
موضوع چهاردهم : جوانان و نبوّت (نياز به پيامبران )
موضوع پانزدهم : جوانان و امامت (ولايت )
موضوع شانزدهم : جوانان و معاد (روز قيامت )
موضوع هفدهم : جوانان و اقامه نماز
موضوع هيجدهم : جوانان و روزه
موضوع نوزدهم : جوانان و مسائل خُمس
موضوع بيستم : جوانان و مسائل زكات
موضوع بيست و يكم : جوانان و مسائل حج
موضوع بيست و دوّم : جوانان و مسائل جهاد (جنگ )
موضوع بيست و سوّم : جوانان و مسائل امر بمعروف و نهى از منكر
موضوع بيست و چهارم : جوانان و مسائل تولّى و تبرّى
پايان
منابع و مآخذ
******************
فهرست عناوين
سلام
جوانان در كلام امام خمينى رحمه اللّه
جوانان در كلام حضرت آية ا... خامنه اى (مدظله العالى )
شعر در وصف جوانان :
سخنى از مؤ لف
موضوع اوّل : جوانان و تحصيل علم و دانش
شعر در وصف علم و دانش
مسابقه موضوع اوّل
موضوع دوّم : جوانان و مشاركت در صحنه اجتماعى
جوانان و مشاركت در صحنه اجتماعى :
جوانان و مشاركت در صحنه سياسى :
جوانان و مشاركت در صحنه اقتصادى :
جوانان و مشاركت در صحنه فرهنگى :
شعر در وصف حفظ جامعه اسلامى
مسابقه موضوع دوّم
موضوع سوّم : جوانان و احترام به خانواده
نيكى به پدر و مادرى كه از دنيا رفتند؟
پيامبر دوستدار كيست ؟
حقوق والدين نسبت به فرزندان :
احترام به بزرگترها و برادران دينى :
آداب احترام نسبت به ديگران :
شعر در وصف احترام به پدر و مادر
مسابقه موضوع سوّم
موضوع چهارم : جوانان و انتخاب دوست
صفات دوستان خوب و مناسب :
صفات دوستان بد و نامناسب :
انواع دوستان :
وظيفه انسان در مقابل دوست خوب چيست ؟
امام صادق عليه السّلام با بد زبان قطع رابطه كرد:
لطيفه دوست باوفا:
شعر در وصف دوستى
مسابقه موضوع چهارم
موضوع پنجم : جوانان و آداب تكليف
در آستانه تكليف خدا چه مى كند؟
سنّ تكليف براى دختران و پسران :
انواع تكليف و (بلوغ ):
وظيفه تكليف شدگان چيست ؟
در آستانه تكليف چه نكاتى را بايد رعايت كرد؟
شعر در آستانه جشن تكليف
مسابقه موضوع پنجم
موضوع ششم : جوانان و ازدواج
اسلام با ترك ازدواج مخالف است
آيا ازدواج مانع از درآمد مى شود؟
خداى مهربان روزى رسان است
سنّ ازدواج در چه زمانى است ؟
با چه كسانى ازدواج كنيم ؟
شعر در وصف ازدواج
مسابقه موضوع ششم
موضوع هفتم : جوانان ، ورزش و تفريحات سالم
كارهاى روزانه را به چهار بخش تقسيم كنيم :
ورزش و بازيها را به سه دسته تقسيم مى كنند:
تفريحات سالم :
ورزشكار واقعى كيست ؟
احكام ورزش :
لطيفه : ((سفارش مربى )):
شعر در وصف ورزش
مسابقه موضوع هفتم
موضوع هشتم : جوانان و مشاركت در صحنه كار و سعى و تلاش
معنى كار و سعى و تلاش :
ارزش كار از ديدگاه قرآن :
ارزش كار از ديده گاه روايات :
كار و جلوگيرى از گناه :
آثار و نتايج كار و سعى و تلاش :
شعر در وصف كار و سعى و تلاش
مسابقه موضوع هشتم
موضوع نهم : جوانان و دورى از گناهان
اقسام گناهان :
گناهان صغيره :
گناهان كبيره :
وظيفه ما در برابر گناهان چيست ؟
شرايط توبه :
شعر درباره دورى از گناهان (توبه )
مسابقه موضوع نهم
موضوع دهم : جوانان و اُنس با قرآن
بهترين مسلمان كيست ؟
قرآن در مسائل روزانه ما نظر دارد:
شعر در وصف قرآن كريم
مسابقه موضوع دهم
موضوع يازدهم : جوانان و خداشناسى
معناى فطرت :
از راه نياز پى به وجود بى نياز مى بريم :
شعر در وصف خداشناسى
مسابقه موضوع يازدهم
موضوع دوازدهم : جوانان و توحيد
دلايل توحيد:
1 - نظام بهم پيوسته و هماهنگ جهان :
2 - در وجود خداوند دو گانگى وجود ندارد:
چرا خداوند ديده نمى شود:
خدا در همه جاست :
شعر در وصف توحيد
مسابقه موضوع دوازدهم
موضوع سيزدهم : جوانان و عدل (خداوند عادل است )
نمونه اى از ظالمين دنيا:
شعر در وصف خداوند
مسابقه موضوع سيزدهم
موضوع چهاردهم : جوانان و نبوّت (نياز به پيامبران )
اهداف پيامبران چه بود؟
آيا مى دانيد آخرين پيامبر كيست ؟ چرا؟
تفاوت ميان حضرت محمّدصلّى اللّه عليه و آله با ديگر پيامبران در چيست ؟
رفتار پيامبرصلّى اللّه عليه و آله با مردم :
شعر در وصف پيامبرصلّى اللّه عليه و آله
مسابقه موضوع چهاردهم
موضوع پانزدهم : جوانان و امامت (ولايت )
وجود امام عليه السّلام در جامعه اسلامى ضرورى است .
آيا پيامبرصلّى اللّه عليه و آله قبل از رحلت اشاره اى به دوازده امام داشتند؟
مسابقه موضوع پانزدهم
موضوع شانزدهم : جوانان و معاد (روز قيامت )
برزخ يعنى چه ؟ و در كجاست ؟
قيامت براى رسيدگى اعمال انسانها:
جوان بهشتى كيست ؟
جوان جهنّمى كيست ؟
شفاعت چيست ؟
شعر در وصف قيامت
مسابقه موضوع شانزدهم
موضوع هفدهم : جوانان و اقامه نماز
جوانان عزيز! چرا نماز مى خوانيم .
الف - و تشكّر كردن از خداوند به خاطر:
د - حداقل تشكّر، تشكر زبانى است .
جوانى كه نماز نخواند چه مى شود؟
عذاب بى نمازها و شرابخواران :
دندان بى نماز حتّى آب دريا را نجس مى كند.
شعر در وصف نماز
مسابقه موضوع هفدهم
موضوع هيجدهم : جوانان و روزه
مردم در رابطه با روزه سه گروهند:
معناى رمضان چيست ؟
فوائد جسمانى روزه :
عذاب روزه خواران :
شعر در وصف ماه مبارك رمضان
مسابقه موضوع هيجدهم
موضوع نوزدهم : جوانان و مسائل خُمس
در هفت چيز خُمس واجب است :
مخارج سال :
سال خُمسى :
پس ابتداى سال براى :
مالى كه از راههاى زير به دست مى آيد خُمس ندارد:
آثار ندادن خمس :
مسابقه موضوع نوزدهم
موضوع بيستم : جوانان و مسائل زكات
حدّ نِصاب :
مقدار زكات غلات :
مقدار زكات گوسفند:
مقدار زكات گاو:
مقدار زكات شتر:
مقدار زكات طلاء و نقره :
مصرف زكات :
مسابقه موضوع بيستم
موضوع بيست و يكم : جوانان و مسائل حج
شرايط وجوب حج :
شعر در وصف مكّه معظمه
مسابقه موضوع بيست و يكم
موضوع بيست و دوّم : جوانان و مسائل جهاد (جنگ )
دفاع از اسلام و كشور اسلامى :
دفاع از جان و حقوق شخصى :
آموزش فنون نظامى :
دفاع مقدس در كشور اسلامى ايران :
خاطره اى از عمليات خيبر:
شعر در وصف رزمندگان دفاع مقدس
مسابقه موضوع بيست و دوّم
موضوع بيست و سوّم : جوانان و مسائل امر بمعروف و نهى از منكر
معناى امر به معروف و نهى از منكر چيست ؟
امر بمعروف و نهى از منكر واجب كفائى مى باشد:
اهميّت امر بمعروف و نهى از منكر در كلام معصومين عليهم السّلام
شرايط امر به معروف و نهى از منكر:
آداب امر بمعروف و نهى از منكر:
شعر در وصف امر بمعروف و نهى از منكر
مسابقه موضوع بيست و سوّم
موضوع بيست و چهارم : جوانان و مسائل تولّى و تبرّى
معناى تو لّى و تبرّى چيست ؟
شعر در وصف توَّلى و تبرَّى
مسابقه موضوع بيست و چهارم
پايان
منابع و مآخذ
سلام
سلام بر وارث كشتى نجات بخش نوح ،
سلام بر وارث تبر ابراهيم بُت شكن ،
سلام بر وارث عصا و يد بيضاى موسى فرعون ستيز،
سلام بر وارث دم حيات بخش عيسى ،
سلام بر وارث رسالت محمّد مصطفى نخبه ى اصفياء،
سلام بر وارث عرفان و ذوالفقار على ، زاهد شب ، شير روز،
سلام بر وارث صبر زمينه ساز حسن ،
سلام بر وارث خون هميشه ، جوشان حسين ،
سلام بر وارث سجده ى سجّاد، علم باقر، صدق صادق ، كظم كاظم ،
سلام بر وارث رضايت رضا، جود جواد، هدايت هادى ، تبعيدهاى عسكرى ،
در يك كلام سلام بر نائب آخرين بُت شكن تاريخ ،
قائم آل محمّدصلّى اللّه عليه و آله مهدى منتظر، خمينى روح خدا،
و سلام بر نائب الامام الخمينى آية اللّه العظمى خامنه اى :
جوانان در كلام امام خمينى رحمه اللّه
(ما مى خواهيم كه جوانان ما، جوانان مستقل باشند خودشان را ببينند، احتياجات خودشان را ببينند، شرقى نباشند، غربى نباشند): 1 / 2 / 1359
جوانان در كلام حضرت آية ا... خامنه اى (مدظله العالى )
(در بسيارى از كشورهاى اسلامى ، حاكميت دين و عزت و استقلال اسلامى ، شعار مبارزان و جوانان و روشنفكران شد و خيل عظيمى از جوانان آنان ، منش و رفتار جوانان ايرانى را الگوى خود قرار دادند): 21 / 11 / 1377
شعر در وصف جوانان :
(خدا كند كه جوانان ...)
خدا كند كه جوانان زحقّ جدا نشوند
به صحبت بد و بدخواه مبتلا نشوند
مقدّسات جهان را، به زير پا ننهند
شرور و مفسد و بيدين و بيحيا نشوند
ز درس و مدرسه تعليم و تربيت گيرند
هوا پرست و طمعكار خودستا نشوند
خدا كند كه جوانان ره هُنر پويند
شكسته حال و پريشان و بى نوا نشوند
به منصبى كه رسيدندخويش گم نكنند
به نارضائى بيچارگان رضا نشوند
پى سياست بدكارگان قدم نزنند
وطن فروش و خطاكار و بد ادا نشوند
بجان و مال و بناموس كس طمع نكنند
در اين معامله هم كيش اشقيا نشوند
خدا كند كه جوانان عقيده مند شوند
سبك عيار و تهى مغز و خودنما نشوند
سر عقيده خود پاى فشارند چو كوه
بسان كاه زهر باد جابجا نشوند
سخنى از مؤ لف
با اهداء عرض سلام و درود خالصانه بر انبياء سلف الهى ، فرستادگان خاص خداوند از حضرت آدم گرفته تا حضرت خاتم الانبياء محمّد مصطفى صلّى اللّه عليه و آله و ذرّيه و پاك آن حضرت و ائمه هُدى ، راءس آنها على مرتضى و آخرين پيام رسان برج ولايت مهدى (عج ) عدل و عدالت و حياتبخش راه آنحضرت سلاله فرزند زهرا حضرت امام خمينى ؛ بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران و ادامه دهنده راه آن بزرگوار مرجع جهان تشيع رهبر معظم انقلاب حضرت آية ا... خامنه اى (ادام اللّه ظله العالى ) و شهداء راه حقّ و حقيقت از صدر اسلام تا انقلاب اسلامى ايران .
از آنجا كه هر جامعه اى مى كوشد تا وطنى آباد و مستقل داشته باشد، و تا در تمام ملل جهان سرافراز و پيروز و مستحكم در زمينه هاى رشد و شكوفائى مادّى و معنوى پابرجا بماند، انقلاب اسلامى ايران مظهر اين قدرتهاست چون با دستاوردهاى امداد غيبى و الهى با آرمانهاى والاى حضرت امام راحل ؛ و خون دهها هزار مجروح و اسير و شهيدان بخون خفته توانسته است اين استقلال بشرى را در زمينه آزادى و آزادگى و مادّى و معنوى به ارمغان آورد و كاخهاى سياه و سفيد جباران و ستمگران عالم را در هم شكند و آرزوهاى پوچ و بى هدف آنها را به ياءس و نابودى مبدّل سازد و آنها را به مرگ ذلت بار بكشاند، در دوران هشت سال دفاع مقدس توانسته است در برابر همه قدرتهاى پليد با قدرت اسلام و قرآن و با همّت زاهدان شب و شيران روز جنگجويان كفر و نفاق يعنى رزمندگان دلاور اسلام و با پشتيبانى برادران و خواهران حزب اللّه در تمام صحنه هاى انقلاب ايستادگى كند و اسلام را در برابر هر گونه حوادث و توطئه ها بيمه سازد، و الان در دوران سازندگى ، كشورى آباد و آزاد و مستقل با رهبرى امام گونه و نائب امام مرجع تشيع حضرت آية ا... خامنه اى (مدظله العالى ) و دولت كريمه جمهورى اسلامى مى كوشند تا اسلام را آنطور قرآن فرموده به تشنه لبان فرهنگ غنى اسلام سيراب سازند، و در شرايط كنونى جامعه ما كه استكبار جهانى لحظه اى براى از بين بردن اين نظام مقدس جمهورى اسلامى آسايش و آرامش ندارد، وقتى در صحنه نبرد و مبارزه شكست خورد، امروزه با فرهنگ كاذب و فريب دهنده وارد ميدان شده است ، و بنابر فرموده رهبر معظم انقلاب كه همان ((شبيخون فرهنگى )) نامگذارى فرمودند، دشمن امروزه مى خواهد نسل پاك جوانان و نوجوانان عزيز ما را به آلودگى بكشاند و در شرايط كنونى بهترين روش براى خنثى ساختن اين حربه شيطانى آشنا ساختن نسل جوان و نوجوان به معارف دينى و اسلامى است كه مى تواند ره گشاى آنان در جامعه باشد.
اين طلبه حقير احساس وظيفه نموده و اين تحقيق ناقابل را در غالب (مسائل مورد نياز روزانه جوانان و نوجوانان عزيز) با توسّل به درگاه احديت در جوار كريمه اهلبيت حضرت معصومه عليهاالسّلام در حوزه علميه مقدسه قم به اتمام برسانم و حداقل قدم كوچك براى جوانان و نوجوانان عزيز برداشته باشم . ( كتاب حاضر ((ره گشاى جوانان )) شامل مسائل تربيتى روزانه ، و اعتقادات دينى جوانان بهمراه گنجينه اى از داستان و شعر و مسابقه در پيرامون هر موضوع كه با مطالعه نمودن هر موضوع مى توانيد پاسخ سؤ الات مسابقه را بدست آوريد و جهت پاسخگوئى به مسابقه در ورقه پايانى كتاب مراجعه فرمائيد) كتاب موجود قابل استفاده در مراكز علمى و آموزشى از قبيل حوزه هاى علميّه ، دانشگاهها، مراكز تربيتى (مدارس )، دفتر نمايندگيهاى سپاه (بسيج دانش آموزى ) دفتر عقيدتى نيروهاى نظامى و انتظامى ، مؤ سسات و ادرات و ... مى تواند ره گشاى جوانان و نوجوانان عزيز باشد. اين كتاب ناقابل را تقديم به روح حضرت امام و شهداى جنگ تحميلى مخصوصاً شهداى منطقه خود (لنگرود - چاف ) مى نمايم .
خدايا جوانان و نوجوانان ما را به مسائل دينى و اسلامى آشنا فرما! آمين يا رب العالمين .
حوزه علميه مقدسه قم - على رستمى چافى
مهرماه / 78 برابر با جمادى الثانى 1420
ختم الله بالحُسنى
موضوع اوّل : جوانان و تحصيل علم و دانش
جوانان عزيز! يكى از چيزهايى كه مى تواند براى پيشرفت كارهاى انسان در زندگى نقش بسزايى را ايفاء كند فراگيرى ( علم و دانش ) است . معناى علم و دانش چيست ؟
علم و ايمان دو بالى هستند براى سير صعودى انسانها و شكوفا نمودن وجود انسان براى رسيدن به كمال . چرا يادگيرى علم و دانش براى همگان ضرورى است ؟
حضرت على عليه السّلام مى فرمايد: ((بى سوادى مايه و ريشه هر شرّى است )). اولين آيه اى كه بر پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله نازل شد جمله (إ قرا) يعنى (بخوان ) بود حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله گاهى كه در جنگها اسير مى گرفتند مى فرمودند: (اگر هر اسيرى ده مسلمان را تعليم دهد آزاد است ). اين نشان دهنده اهميّت علم و دانش است .
براى ياد گرفتن زمان و مكان مطرح نيست ، از گهواره تا گور و از شرق تا غرب . پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله وارد مسجد شدند، گروهى را ديدند كه مشغول عبادت هستند و گروه ديگرى را ديدند كه مشغول گفتگوى علمى هستند. حضرت هر دو را پسنديدند ولى خودشان در كنار گروهى قرار گرفتند كه گفتگوى علمى داشتند. به افرادى كه روز قيامت از خلافكارى خود عذرخواهى كرده و مى گويند: خداوندا! ما نمى دانستيم . گفته مى شود چرا ياد نگرفتيد؟
احترام معلم بر شاگرد لازم است . معلم پدر علمى انسان است . شاگردان امام صادق عليه السّلام به امام مى گفتند: خداوند جان ما را قربان شما كند. ما بايد نسبت به معلم خود علاقه شديدى داشته باشيم كه او چشم ما را به كتاب باز و دست ما را به قلم آشنا نمود.
دنياى امروز دنياى علم است . دليل حكومت كفّار بر مسلمانان قدرت علمى آنهاست . همين كه آنها هواپيما و ماشين و تراكتور ساختند و ما نساختيم آنها بر ما مسلط مى شوند. قرآن مى فرمايد: نبايد كفار بر مسلمانان مسلط شوند. در قرآن و روايات تحصيل علم بسيار سفارش شده است . مادرى كه سواد ندارد، فرزندش زودتر مريض و ديرتر خوب مى شود.
كشاورزى كه سواد ندارد، نمى تواند درست از تراكتور استفاده كند، انسان بى سواد هميشه در جامعه خود را ضعيف مى داند. در انتخابات چون نمى تواند نام نماينده خود را بنويسد، گاهى ممكن است كلاه سرش برود و نام ديگرى را به جاى شخص مورد دلخواه خود نوشته و به صندوق بيندازند. درصدى از فرزندان كه در تحصيل نامؤ فقّ مى باشند، از خانواده هايى هستند كه پدر و مادرشان سواد ندارند. كسى كه سواد داشته باشد بهتر و بيشتر مى تواند از آب و خاك استفاده كند. به هر حال اكنون كه به فرمان امام ؛ كلاسهاى نهضت سوادآموزى در اختيار ما قرار گرفته است ، آنهائى كه بى سواد هستند مى توانند با شركت در اين كلاسها باسواد شوند.(1) جوانان و نوجوانان عزيز بايد اين نكته را بدانند اگر جوانى باسواد و هميشه سرگرم تحصيل باشد مى بينيم كمتر يا اصلاً دنبال كارهاى خلاف و نامشروع نمى رود چرا؟ چون علم و دانش و آگاهى مانع آن مى شود و انسان را نسبت به عاقبت آن كار آگاه مى كند و اين باعث مى شود كه انسان جوان در زندگى پاك سرشت بماند پس بشتابيم بسوى دو بال علم و ايمان ، تا در دنيا و آخرت رستگار شويم .(انشاءاللّه )
شعر در وصف علم و دانش
ارزش انسان ز علم و معرفت پيدا شود
بى هُنر گر دعوى بيجا كند رسوا شود
در مسير زندگى هرگز نمى افتد به چاه
با چراغ دين و دانش گر بشر بيناشود
هر كه بر مردان حقّ پيوست عنوانى گرفت
قطره چون واصل بدريا مى شود دريا شود
آدمى هرگز نمى بيند ز سنگينى گزند
از سبك مغزى بشرچون سنگ پيش پاشود
سر فرو مى آورد هر شاخه از بارآورى
مى كند افتادگى انسان گر دانا شود
قيمت گوهر شود پيدا بر گوهر شناس
قدر ما، در پاى ميزان عمل پيدا شود
مسابقه موضوع اوّل
1 - بنابر فرمايش على عليه السّلام بى سوادى نشانه چيست ؟
الف - بدنبال سواد نرفتن ب - بى اعتنائى نسبت به سواد
ج - اهميّت ندادن نسبت به سواد د - ريشه هر كار شرّ
2 - آموختن سواد در چه سنّى لازم است ؟
الف - در دوران كودكى ب - در دوران جوانى
ج - در دوران پيرى د - در هر سنّى لازم است
موضوع دوّم : جوانان و مشاركت در صحنه اجتماعى
جوانان عزيز! همه ما در برابراجتماعى كه در آن زندگى مى كنيم مسؤ ل هستيم .
جوانان و مشاركت در صحنه اجتماعى :
هر انسان در برابر سه چيز مسؤ ل هست ؟
1 - در برابر وظيفه الهى .
2 - در برابر وظيفه فردى .
3 - در برابر وظيفه اجتماعى :
بحث ما در اينجا با شما جوانان و نوجوانان عزيز درباره وظيفه اجتماعى است ، همانطور كه انسان مسلمان در برابر خدا و در برابر وظيفه فردى و شخصى خود مسئول هست در برابر اجتماع فعلى خود كه در آن بسر مى برد مسؤ ل مى باشد، و بايد در تمام صحنه هاى آن مشاركت داشته باشد و نقش خودش را در زمينه هاى مختلف ايفاء كند، جوانان بايد در مسائل : (سياسى - اقتصادى - فرهنگى - اجتماعى ) خود سهيم باشند و آگاهيهاى لازم را كسب نمايند.
جوانان و مشاركت در صحنه سياسى :
مشاركت سياسى و حضور مردم در صحنه از اساسى ترين عوامل حفظ انقلاب اسلامى و ارزش هاى حاكم بر جمهورى اسلامى است . بر همه ، به ويژه جوانان و نوجوانان عزيز جامعه ما كه رهبران آينده كشورند، لازم است با اداى وظايف فردى و اجتماعى خويش ، حافظ و ضامن بقاى ارزش ها و اصول به دست آمده از خون هزاران شهيد در خون تپيده انقلاب اسلامى ايران و جنگ تحميلى باشند. از وظايف مهمّ هر انسانِ مختار و با اراده ، مشاركت در امور مربوط به خود و جامعه است .
جوانان و مشاركت در صحنه اقتصادى :
جوانان و نوجوانان عزيز بايد بدانند جمهورى اسلامى ايران ويژگيهاى قابل توجهى در زمينه اقتصادى دارد كه عبارتند از: 1 - وسعت قابل توجه جغرافيايى . 2 - جمعيت نسبتاً زياد و جوان . 3 - موقعيت سوق الجيشى و ممتاز در منطقه . 4 - انرژى بالقوه اسلام و انقلاب . 5 - سابقه فرهنگ غنى ملى .
اينها عوامل مهمّ و پشتوانه هاى بالقوه براى هر نوع تحول در ايجاد خط مشى هاى صحيح و سالم در منطقه به شمار مى روند. از سوى ديگر ايران مى تواند به گونه اى با كشورهاى منطقه هماهنگى اقتصادى برقرار كند كه نوعى استقلال و خودكفايى منطقه اى به نفع همه ، جهت قطع وابستگى از قدرتهاى بزرگ جهانخوار فراهم آورد. در نهايت مى تواند ،فرهنگ غنى ملى ، منطقه اى و اسلامى به نوعى ، اكتفا به مصرف ضرورى ، و دورى از تجمل گرايى و اقتصادى سالم را براى منطقه نويد دهد.
جوانان و مشاركت در صحنه فرهنگى :
انقلاب اسلامى شكوهمند و بالنده ايران كه بر تمام محاسبات و معادلات سياسى ، نظامى ، اقتصادى جهان خط بطلان كشيده و صفحه نوينى را در تاريخ بشريّت ثبت نموده است و درس جديدى را به نسلهاى آينده و همگان آموخته است و در حال حاضر داراى فرهنگ غنى و پربار و جذابى برخوردار است از اين رو مى توان فرهنگ جهاد، شهادت ، صبر و استقامت و ايثار، مساوات و اخوت و حرّيت ، فداكارى ، تعاون ، وحدت و غيره ... را نام برد. پس ‍ جوانان عزيز جامعه بايد در صحنه هاى فرهنگى اعم از تحصيل علم و دانش ، شركت در راهپيمائيها و تظاهرات ، شركت در مراسمات و دعاها، شركت در نماز جماعت مساجد و تشكيل كتابخانه ها و نمايشگاه و غيره ... پشتيبانى خودشان را نسبت به انقلاب اسلامى و آرمانهاى شهداء و امام راحل ؛ و رهبر انقلاب حضرت آية ا... خامنه اى (مدظله العالى ) اعلام دارند.
شعر در وصف حفظ جامعه اسلامى
اى مسلمانان يارى اسلام وقرآن واجب است
بردن فرمان امر و نهى يزدان واجب است
دشمن اسلام را سركوب كردن هست فرض
پيروى از نهضت پير جماران واجب است
مسابقه موضوع دوّم
3 - هر انسانى در زندگى در برابر كداميك از موارد زير مسؤ ل است ؟
الف - در برابر وظيفه الهى ب - در برابر وظيفه فردى
ج - در برابر وظيفه اجتماعى د - در هر سه مورد
4 - جوانان و نوجوانان بايد در چه صحنه اى مشاركت داشته باشند؟
الف - در صحنه سياسى ب - در صحنه اقتصادى
ج - در صحنه فرهنگى د - در هر سه مورد
موضوع سوّم : جوانان و احترام به خانواده
جوانان عزيز! خداوند متعال در هفت جاى قرآن يعنى در هفت آيه بندگان را در حقّ (والدين ) سفارش نموده است . يعنى به پدر و مادر احترام بگذاريد، نكته جالب اين است كه خداوند احترام به پدر و مادر را در رديف خداشناسى و توحيد و يگانگى خودش قرار داده است يعنى انسان مسلمان بعد از ادعّاى مسلمانى بايد به پدر و مادرش احترام بگذارد، در كتاب جامع السعادة و معراج السعادة كه دو كتاب ارزشمند اخلاقى است از رسول خداصلّى اللّه عليه و آله روايت كرده است كه مى فرمايد: ((نيكوئى در حقّ والدين افضل است از نماز و روزه و حجّ و عمره مقبوله و جهاد فى سبيل اللّه )) و همچنين مرحوم علامه مجلسى در كتاب شريف بحارالانوار از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است كه شخص ‍ راوى از امام صادق عليه السّلام سؤ ال كرده است از فرمايش خداى تعالى در آيه ، ((بالوالدين احساناً)) معنى احسان چيست ؟ حضرت فرمود: احسان به پدر و مادر يعنى با آنها خوش سلوكى و خوشرفتارى كنى و نگذارى از تو سؤ ال كنند چيزى را كه محتاج به آن هستند اگر چه خودشان هم مستغنى و دارنده باشند ولى اگر فقير باشند با قدرت اولاد واجب است به آنها كمك كرد.
نيكى به پدر و مادرى كه از دنيا رفتند؟
نيكى فرزند در حقّ والدينى كه مرده اند اين است كه طلب مغفرت براى آنها كنند، قرض آنها را ادا كنند، اعمال صالحه به نيابت از آنها بجا آورند، نماز و روزه قضاء آنها را بجا آورند، چنانچه قرض معين دارند قرضشان را ادا كنند. مرحوم شيخ جعفر شوشترى ((اعلى اللّه مقامه الشريف )) در كتاب ((منهج الرشاد)) مى نويسد: خانه پدر اگر چه بعد از مرگ منتقل به پسر مى شود و لكن مادامى كه قرض پدر را ادا ننموده نمى تواند در خانه پدر نماز بخواند به سبب حق غُرماء (يعنى حق طلبكارها) مگر آنكه طلبكارها اجازه بدهند يا راضى بشوند.
پس احترام به پدر و مادر در اسلام جايگاه خاصى دارد، جوانان و نوجوانان عزيز مبادا از اين امر مهمّ غافل باشند خوب است كه در اين باره اشاره اى به داستان پيامبرصلّى اللّه عليه و آله داشته باشيم كه پيامبرصلّى اللّه عليه و آله دوستدار كيست ؟
پيامبر دوستدار كيست ؟
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله خواهر رضاعى داشت . روزى وى به نزد پيامبرصلّى اللّه عليه و آله آمد، همين كه پيامبرصلاى اللّه عليه و آله و را ديد بسيار خوشحال شد و او را خيلى احترام كرد تا اين كه از خدمت پيامبرصلّى اللّه عليه و آله مرخص شد و رفت ، اتفّاقاً همان روز برادر او نيز آمده ولى حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله آن رفتارى كه با خواهر نمود با او انجام نداد. بعضى از ياران پرسيدند: اى رسول خدا به خواهرت بسيار احترام كرديد امّا با برادرت آن چنان نكرديد؟ پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: علّت زيادى احترام من اين بود كه آن دختر به پدر و مادر خويش بيشتر احترام و نيكى مى كند.
حقوق والدين نسبت به فرزندان :
1 - خدمت بى منّت به آنان .
2 - بدون رضايت آنها به جايى نرفتن .
3 - هميشه با مهربانى به آنان نگاه كند.
4 - سخن گفتن با آنها با خوبى و نرمى .
5 - صُحبت آنها را قطع نكند.
6 - در غم و سختيها شريك و غمخوار آنها باشد.
7 - گفته هايشان را رد نكند.
احترام به بزرگترها و برادران دينى :
يكى از اصول تربيتى اسلام احترام به شخصيت و كرامت انسانى افراد است . ما همه افراد يك خانواده هستيم و توهين و تحقير ديگران توهين به ماست . با ورود اسلام به جامعه بشرى انسان كرامت واقعى خود را پيدا كرد قشرهاى ذليل و توسرى خور عزيز شدند. پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله به بانوان ، كودكان ،محرومان ، و روستائيان شخصيت مى داد و احترام مى گذارد. قرآن مى فرمايد: نام همديگر را با احترام ببريد و به يكديگر لقب بد ندهيد. (لاتنا بزو بالالقاب )(2)
امام باقرعليه السّلام فرمودند: ((احترام به برادر دينى بيش تر از احترام به كعبه است )).(3)
امام صادق عليه السّلام هم فرمودند: ((احترام نمودن به بزرگترها و برادران دينى و هم نوعان خود نوعى هديه به آنهاست )).
آداب احترام نسبت به ديگران :
1 - سلام كردن
2 - تشويق نمودن
3 - تشكر كردن
4 - سخن مؤ دبانه داشتن
5 - احوال پرسى كردن
6 - خنده بى جا نكردن
7 - داد و فرياد نزدن
8 - ميان سخن ديگران نپريدن
9 - در گوشى سخن نگفتن
10 - جا باز كردن در مجالس براى آنها
11 - ديد و بازديد
12 - از جا بلند شدن
13 - پذيرفتن دعوت
14 - عيادت از بيماران
15- خوشرويى
16 - پا دراز نكردن
17 - پشت به ديگران نكردن
18 - چيزى را پرتاب نكردن
19 - پذيرفتن هديه
21 - بى اعتنايى نكردن به سخن ديگران .
شعر در وصف احترام به پدر و مادر
فريضه است ز حق بر تو احترام پدر
پس از خدا و پيمبر بود مقام پدر
اگر چه حرمت ما در نگاه بايدداشت
به حكم شرع بود واجب احترام پدر
آبروى اهل دل ازخاك پاى مادراست
هر چه دارنداين جماعت ازدعاى مادر است
آن بهشتى را كه قرآن مى كند توصيف آن
صاحب قرآن بگفتا زير پاى مادر است
مسابقه موضوع سوّم
5 - در قرآن كريم احترام به پدر و مادر در كنار كداميك از موارد زير قرار دارد؟
الف - در كنار نبوّت ب - در كنار امامت
ج - در كنار توحيد د - در كنار معاد
6 - ادب و احترام نسبت به بزرگترها در كداميك از موارد زير صحيح است ؟
الف - سلام كردن ب - احوالپرسى كردن
ج - سخن مؤ دبانه نمودن د - در هر سه مورد
موضوع چهارم : جوانان و انتخاب دوست
جوانان عزيز! (دوست ، دوستان و دوستيابى ) در اين سنّ و خصوصاً سنّ جوانى يكى از عوامل مؤ فقيّت يا به انحراف كشيده شدن جوانان و نوجوانان است لذا هدف توجّه دادن به اين امر مهمّ و عدم سهل انگارى در اين زمينه يا ظاهر بينى در شناخت افراد مى باشد.
آن چيست كه هزار تاى آن هم كم است ؟ اما به سادگى بدست نمى آيد!
آن چيست كه گاه بيشتر از برادر به كمك انسان مى آيد! آرى آن (دوست ) است . هزار دوست كم است و يك دشمن زياد آيا مى دانيد هر كسى با دوستش شناخته مى شود؟ شاعر مى گويد:
تو اوّل بگو با كيان زيستى
من آنگه بگويم كه تو كيستى !
البتّه در اين زمينه مطالب و ضرب المثل هم زياد گفته شده است . كه به دو ضرب المثل اشاره مى كنيم :
((پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوّتش گم شد)) ((سگ اصحاب كهف روزى چند پى نيكان گرفت و مردم شد)) آرى اخلاق دوست در ما اثر مى گذارد و اين خيلى واضح است ، اگر با يك شاگرد درسخوان دوست شويم ، از فردا مى بينيم كه تلاشمان بيشتر و درسخوانتر و فعّال تر مى شويم . امّا اگر با يك دوست منحرف كه حرفهاى زشت هم مى زند و دنبال كارهاى خلاف مى رود دوست شويم ، كم كم مى بينيم خودمان هم مثل او شده ايم . لذا دوست مى تواند در سرنوشت آينده هر جوان دخيل باشد. جوانان و نوجوانان عزيز! در انتخاب دوستان مناسب ، و دوستان نامناسب بايد صفات زير را مد نظر داشته باشيم :
صفات دوستان خوب و مناسب :
خيرخواه باشد - باوفا باشد - منصف و رازدار باشد - با تقواى و پرهيزكار باشد - گشاده رو و خنده رو باشد - مؤ من و شجاع باشد - عالم و عاقل باشد - راستگو و درستكار باشد - صبور و بردبار باشد - عابد و متديّن باشد.
صفات دوستان بد و نامناسب :
بدخواه است - بى وفا است - متقلّب است - بدگمان است - احمق و بى خرد است - منافق و منحرف است - بخيل و حسود است - دروغگو و ظالم است - لجوج و كينه توز است - عيب جو و خُردگير است .
انواع دوستان :
1 - دوستان پَرِكاهى : (هر جائى و بى محتوى و بى بند و بار).
2 - دوستان شكمى : (كه رفيق ديگران در مال و خوراكيها هستند).
3 - دوستان زنبورى : (همانند زنبور به ديگران نيش و متلك مى زنند).
4 - دوستان بوقلمونى : (همانند بوقلمون ، ملّون و رنگارنگ هستند).
5 - دوستان جنگى : (دعوايى و جنجال به پا كن و آشوبگر هستند).
6 - دوستان پارسالى : (به كسانيكه دوستى ، آنان كمرنگ و بى تفاوت شده باشد).
7 - دوستان آيينه اى : (همانند آيينه بيان كننده صحيح عيب دوستان هستند)، ((از جمله دوستان خوب هستند.))
8 - دوستان پروانه اى : (همانند پروانه به دور انسان مى چرخند). ((از جمله دوستان خوب هستند)).
وظيفه انسان در مقابل دوست خوب چيست ؟
1 - احترام او را نگهداريم .
2 - نامش را زيبا صدا بزنيم .
3 - كمك در گرفتاريها.
4 - گذشت از لغزشها (دوست را كس به يك بدى نفروخت ).
5 - بى جهت او را متّهم نكنيم .
6 - تشكر از احسان او.
7 - بيش از سه روز با او قهر نكنيم .
8 - همانند آيينه عيب هاى او را صحيح به او متذكّر شويم . شاعر مى گويد:
دوست بايد جمله عيب تو را
همچون آيينه روبرو گويد
نه كه چون شانه با هزار زبان
پشت سر رفته مو به مو گويد
امام صادق عليه السّلام با بد زبان قطع رابطه كرد:
مردى مدتها با امام صادق عليه السّلام دوست بود، اما روزى در بازار كه او و غلامش همراه امام صادق عليه السّلام در حال عبور بودند و غلام شيفته زيبايى هاى ظاهرى بازار شده ، بارها عقب مانده بود تا بالاخره آن مرد عصبانى شدو در مرتبه ديگرى كه غلام عقب مانده بود به او فحش داد و تا امام شنيد، فرمود: گمان نمى كردم تو اينقدر بد زبان باشى كه براى يك امر كوچك اينگونه حرف زشت بزنى ... و بعد از آن امام صادق عليه السّلام با او قطع رابطه كرد.
لطيفه دوست باوفا:
مرد فقيرى در گوشه خيابان دو كلاه به دست گرفته بود و گدايى مى كرد. رهگذرى از او پرسيد: ((چرا امروز دو كلاه به دست گرفته اى ؟)) - مرد فقير جواب داد: ((چون دوستم به مسافرت رفته و كارهايش را به من سپرده است )).
شعر در وصف دوستى
بيا تا مونس هم يار هم غمخوار هم باشيم
انيس جان هم فرسوده بيمار هم باشيم
شب آيدشمع هم گرديم وبهريكديگرسوزيم
شود چون روز دست وپاى هم دركارهم باشيم
دواى هم ، شفاى هم ، فداى هم ، براى هم
دل هم ، جان هم ، جانان هم ، دلدار هم باشيم
مسابقه موضوع چهارم
7 - بهترين دوست چه كسى است ؟
الف - عالم و عاقل ب - با تقوى
ج - راز دار د - هر سه مورد
8 - بدترين دوست چه كسى است ؟
الف - جاهل و نادان ب - بى تقوى
ج - بدگمان د - در هر سه مورد
موضوع پنجم : جوانان و آداب تكليف
جوانان عزيز! آيا تاكنون به اين مسئله فكر كرده ايد كه (تكليف و بلوغ ) در جوان يعنى چه ؟
معناى تكليف چيست ؟ تكليف يعنى :
# مسؤ ليت پذير شدن و زحمت كشيدن براى ترقّى
# لياقت بندگى الهى راپيدا كردن
# بلوغ و كامل شدن
در آستانه تكليف خدا چه مى كند؟
وقتى نوجوانى به سنّ تكليف مى رسد ديگر از آزادى و بى قيدى رها مى شود، زيرا دو فرشته بنامهاى (عتيد و رقيب )(4) مرتب اعمال خوب و بد او را شبانه روز مى نويسند. و از طرف ديگر تمام اعضاى بدن حتّى زمين و درخت و لباس و غيرو ... مشغول ثبت اعمال ما مى شوند. بنابر فرموده قرآن : روزى كه زبان و دست و پا بر آنچه كردند شهادت مى دهند.(5)
پيامبرصلّى اللّه عليه و آله به هنگام سفر در هيچ منزلى فرود نيامد و كوچ نكرده مگر آن كه در آن مكان دو ركعت نماز به جا مى آورد و مى فرمود: ((اين نماز را مى خوانم تا اين محل در روز قيامت بر نماز خواندن من گواهى دهد)).(6) بنابراين معلوم مى شود كه زمين و زمان مانند دوربين و ضبط صوت هستند، و تمام اعمال ما را مخفيانه ثبت و ضبط مى نمايند.
سنّ تكليف براى دختران و پسران :
اكثر مراجع عظام (مجتهدين ) سنين تكليف را براى دختران 9 سالگى و براى پسران 15 سالگى مى دانند. يعنى در اين سنّ تكليف بايد وقت خود را به سه قسمت تقسيم كنند: 1 - عبادت و پرستش خداوند 2 - كار و تلاش (درس ‍ خواندن و ...) 3 - بازى و تفريح سالم .
انواع تكليف و (بلوغ ):
1 - بلوغ جسمى 2 - بلوغ فكرى 3 - بلوغ سياسى 4 - بلوغ شرعى : به توضيح هر كدام مى پردازيم :
1 - بلوغ جسمى :
نوجوان در اين سنّ از لحظ جسمى دچار تغييرات نابهنگامى مى شود اين تغييرات كه نوجوان را حيرت زده مى كند، عبارتند از: كلفت شدن تارهاى صوتى حنجره در نتيجه تغييرات صوتى ، بيرون آمدن جوش در صورت ، بلند شدن اندازه دست ها، رويش موى مخصوص در بعضى از نقاط بدن ، و از لحاظ عاطفى احساس خجالت و كمروئى ، بروز غرور و خشونت . لذا بايد به نوجوان اطمينان خاطر داد كه از اين تغييرات نهراسد.
2 - بلوغ فكرى :
از جهت فكرى نيز نوجوان به حدى مى رسد كه قدرت تفكر و تصميم گيرى در پاره اى از موارد را دارد و بايد اين قدرت و نيرو را در جهت صحيح قرار داد.
3 - بلوغ سياسى :
نوجوانانى مانند حضرت قاسم و عبداللّه فرزندان امام حسن مجتبى عليه السّلام در كربلا و شهيد محمّد حسين فهميده به حدى از رشد سياسى رسيدند كه قدرت تصميم گيرى و انتخاب روش زندگى را پيدا كردند، آنگونه كه حاضر شدن مرگ را شيرين تر از عسل ببينند يا با نارنجك خود را به زير تانك دشمن بياندازند! اظهار نظر در مسائل سياسى و شركت در انتخابات و قيام 13 آبان نمونه اى از اين نوع بلوغ مى باشد.
4 - بلوغ شرعى :
همانطور كه در مطالب گذشته به سمع شما خوانندگان محترم رسيد بلوغ شرعى براى دختران در سنّ 9 سالگى و پسران در سنّ 15 سالگى مى باشد.
وظيفه تكليف شدگان چيست ؟
تلكيف شدگان اعم از دختر و پسر بايد از يك مجتهد جامع الشرايط ((تقليد)) نمايند. و معنى تقليد اينست ، كه به دستورات مجتهد پيروى و عمل كنند. يعنى ميتوانند با تهيّه نمودن كتاب توضيح المسائل (رساله ) از مجتهد مورد نظر خودشان از آن پيروى و عمل نمايند. در غير اين صورت عمل بدون تقليد به دستورات مجتهد باطل است .
******************
در آستانه تكليف چه نكاتى را بايد رعايت كرد؟
1 - كنترل فكر و خيال 2 - نرفتن به محيطهاى مفسده برانگير 3 - رعايت حدود محرم و نامحرم 4 - اجتناب كردن از ماندن در خلوت و تنهائى 5 - كنترل چشم 6 - كنترل روابط دوستانه و صحبتهاى دوستانه 8 - پوشيدن لباس ‍ مناسب (تنگ نباشد) 9 - برنامه ريزى براى اوقات فراغت و بيكارى 10 - برنامه ريزى ورزشى 11 - دير به رختخواب رفتن 12 - هميشه در همه حال به ياد خدا بودن و ذكر گفتن .
شعر در آستانه جشن تكليف
به سن تكليف رسيده ام من
به شكر خدا سپيده ام من
خوشا به حالم با اين سعادت
مى گيرم امسال جشن عبادت
عبادت من چه دلنشين است
نماز مؤ من ستون دين است
خداپرستى باشد طريقم
با اهل تقوى يار و رفيقم
بيزارم از بد، من خوب هستم
نزد خداوند محبوب هستم
جشن عبادت فرخنده بادا
مكتب اسلام پاينده بادا
مسابقه موضوع پنجم
9 - بعد از مكّلف شدن انسان ، تقليد از مجتهد جه حكمى دارد؟
الف - تقليد از مجتهد واجب
ب - تقليد از مجتهد واجب نيست
ج - تقليد از مجتهد مستحب د - تقليد از مجتهد مباح
10 - وظيفه ما در آستانه تكليف چيست ؟
الف - انجام واجبات ب - دورى از محرمّات
ج - انجام واجبات و دورى از محرّمات
د - هيچكدام
موضوع ششم : جوانان و ازدواج
جوانان عزيز! از ديده گاه اسلام (ازدواج ) يك عمل مقدسى شمرده شده است ، خوب است در اين رابطه و در ابتداء بحث اشاره اى به يك آيه از قرآن مجيد مى نمائيم : (قرآن كريم مرد را در لباس زن و زن را لباس مرد معرفى مى فرمايد، يكديگر را موجب آرامش هم خواند و آن همه امتيازات كه براى اين دنيا و دنياى ابدى براى هر دو منظور داشت .)(7) و در اين باره پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: (ازدواج كردن يكى از سنّت هاى من است كسيكه از آن سرپيچى كند از امّت من نيست )(8) در روايت ديگر مى فرمايد: (كسى كه ازدواج كند نصف دينش را حفظ كرده و در نگهداى نصف ديگرش كوشا باشد و از نافرمانى خداوند هراسان باشد)(9) و باز نبى اكرم اسلام صلّى اللّه عليه و آله در روايت ديگر مى فرمايد: (بهترين امّتم ازدواج كرده ها هستند و بدترين آنها عَزَبْها مى باشند و اكثر اهل جهنّم عَذَبها هستند).(10)
اسلام با ترك ازدواج مخالف است
امام رضاعليه السّلام فرمودند: روزى زنى به خدمت امام باقرعليه السّلام آمد و عرض كرد: من (مُتَبَتَّلَه ) هستم . امام پرسيد: منظورت از (تَبَتُّل ) چيست ؟ پاسخ داد: قصد كرده ام كه هرگز ازدواج نكنم ! پرسيد براى چه ؟ گفت : مى خواهم از اين عمل ، به فضل و برترى دست يابم . امام فرمود: از اين فكرت منصرف شو، اگر در اين كار فضيلتى وجود مى داشت ، فاطمه زهرا(س ) براى رسيدن به آن ، از تو شايسته تر بود، زيرا هيچ كس در فضيلت بر او پيشى نگرفته است .(11)
آيا ازدواج مانع از درآمد مى شود؟
بعضى از جوانان عزيز به اين گمان هستند كه اگر ازدواج كنند درآمد و امرار معاش آنها در زندگى كم خواهد شد. جواب اين گروه را امام صادق عليه السّلام از قول رسول خداصلّى اللّه عليه و آله چنين مى فرمايد: (اگر فقير و ندار هستيد ازدواج كنيد كه خداوند عزيز به فضلش شما را ثروتمند مى كند.) و قرآن كريم هم در اين باره مى فرمايد: (ان يكونوا فقراء يغنهم اللّه من فضله )(12) بين غلامان و كنيزان نيكوكار خود ازدواج برقرار كنيد، اگر فقير باشند خداوند آنها را غنى مى كند. پس كسى كه از ترس فقر ازدواج نكند به درستيكه به خداوند عز و جل بدگمان شده است .(13) درباره رزق و روزى بندگان داستانى را اشاره مى كنيم :
خداى مهربان روزى رسان است
هنگامى كه حضرت موسى عليه السّلام از طرف خداوند ماءمور گرديد كه به سوى فرعون برود و او را به خداپرستى دعوت نمايد، ناگهان به فكر خانواده و بچّه هاى خود افتاد و به خدا عرض كرد: ((پروردگارا چه كسى از خانواده و فرزندان من سرپرستى مى كند؟)) خداوند به موسى عليه السّلام فرمان داد: ((عصاى خود را به سنگ بزن !)) موسى عليه السّلام عصاى خود را به سنگى زد. آن سنگ شكست و در درون آن ، سنگ ديگرى نمايان شد. با عصاى خود ضربه ديگرى به آن سنگ سوّم زد و آن را نيز شكست و درون آن كرمى را ديد كه چيزى به دهان گرفته است و آن را مى خورد! حضرت موسى عليه السّلام شنيد كه آن كرم مى گويد: ((پاك و منزه است خدايى كه مرا مى بيند و سخن مرا مى شنود و به جايگاه من آگاه است و به ياد من است و مرا فراموش نمى كند.)) به اين ترتيب موسى عليه السّلام دريافت كه خداوند عهده دار رزق و روزى بندگان است و با توكّل بر او كارها سامان مى يابد.(14)
سنّ ازدواج در چه زمانى است ؟
سنّ ازدواج در اسلام براى پسر و دختر زمانى است كه يا به اختيار مى توانند ازدواج كنند يا به اجبار زمانى ، به اختيار آن است كه درك مسؤ ليت خانوادگى را داشته باشند و بتوانند همسردارى كنند يا بطور خلاصه بتوانند به يكديگر خير برسانند. امّا سن ازدواج به اجبار زمانى ، آن است كه هرگاه پسر يا دختر متوجّه شوند كه به علّت نداشتن همسر به گناه آلوده مى شوند لازم است براى دفع گناهان ازدواج نمايند.(15)
با چه كسانى ازدواج كنيم ؟
قرآن كريم در اين رابطه علائم زنان نيك و مردان نيك را بيان مى كند:
علائم زنان نيك :
در سوره نور آيه 26 (والطيبات للطيبين ) يعنى (زنان خوب براى مردان خوب ). خداوند زن خوب را به شما معرفى مى كند كه بهترين زنان ، بانوان سيّده اند چرا كه ايشان به همسران خويش نرم خو و با كودكان خود مهربان تر از زنان ديگرند و به شوهرانشان حرف ناروا نمى گويند و در بزم خلوت دست رد به سينه آنها نمى نهند و خود را از بيگانگان محافظت مى نمايند.(16)
علائم مردان نيك :
در سوره نور آيه 26 (والطيبون للطيبات ) يعنى (مردان خوب براى زنان خوب ). خداوند مطابق شاءن شما همسرى آفريده است بقول پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله كسى است كه پرهيزگار و با سخاوت و چشم (پاك ) سالم باشد و به پدر و مادرش ‍ نيكى كند و زن و فرزندش را به ديگران واگذار ننمايد.(17) خلاصه كلام ، پيامبرصلّى اللّه عليه و آله فرمودند: با كسانى ازدواج كنيد كه هم شاءن شما باشند. جوانان مسلمان سعى كنند با كسانى ازدواج كنند كه هم طراز دينى و اخلاقى آنها باشند چه در غير اينصورت پايه هاى ازدواج سست و بى بنيان خواهد بود و ممكن است به جدائى و طلاق منجر شود. چه در اسلام هيچ امرى نزد خدا بدتر از طلاق نيست مگر مواردى كه قانون حنيف اسلام تعيين فرموده و آن جائى است كه ديگر به هيچ عنوان ادامه زندگى بين دو همسر مقدور نيست در اينصورت طلاق لازم شمرده مى شود.
معيارهاى انتخاب همسر
1 - اخلاق نيك
2 - تديّن
3 - اصالت خانوادگى
4 - عقل
5 - سلامت جسم و تن
6 - زيبايى
7 - تناسب سنّى
8 - تناسب مالى
9 - تناسب علمى
10 - دوشيزه بودن (باكره بودن )
11 - كفويت (يعنى همان تناسب در اخلاق ، دين ، جمال ، مال ، حسب ، و نسب و سواد و...)
شعر در وصف ازدواج
كثرت نسل بشر نبود مگر در ازدواج
فطرت آدم چو بوده از ازل بر ازدواج
هر زمانى لذّتى دارد بر ابناء زمان
لذّتِ عهد جوانى هم بود در ازدواج
النكاحُ سنّتى پيغمبر اسلام گفت
تا كند بين مسلمانان مقرّر ازدواج
نصف دينش حفظگرددمى كندهركس نكاح
زين سبّب شد سنّت شرع مطهر ازدواج
مرد را بر آبروى و عزت افزايد نكاح
شكر حقّ كن چون تو را گردد ميسّرازدواج
زين عمل نقش درخشانى بعالم بازماند
كرد با زهراى اطهر چونكه حيدر ازدواج
مسابقه موضوع ششم
11 - طبق فتوى مجتهدين اگر انسان به علت نداشتن همسر بترسد كه به گناه مى افتد وظيفه اش چيست ؟
الف - لازم نيست ازدواج كند ب - لازم است ازدواج كند
ج - هميشه با گناهان مبارزه كند د - هيچكدام
12 - طبق تفسير آيه شريفه قرآن با ازدواج رزق و روزى انسان چه حكمى پيدا مى كند؟
الف - رزق و روزى كم مى شود
ب - رزق و روزى متوسط مى شود
ج - الف و ب صحيح است د - رزق و روزى زياد مى شود
موضوع هفتم : جوانان ، ورزش و تفريحات سالم
جوانان عزيز! همه شما مى دانيد كه انسان داراى دو بُعد است : 1 - بُعد جسمى 2 - بُعد روحى .
همانطور كه روح انسان احتياج به غذاى معنوى دارد جسم انسان هم احتياج به غذاى جسمى دارد يكى از غذاهايى كه براى جسم لازم است (ورزش و تفريحات سالم ) است .
اسلام براى مساءله ورزش و پرورش جسم ، اهميّت ويژه اى قائل است تا آنجا كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله علاوه بر پيروان خود به انجام ورزشهايى چون اسب دوانى و تيراندازى ، در اين فعاليتها شركت مى جستند.(18) امام خمينى ؛ نيز فرمودند: ((در همه ابعاد انسانى ورزش كنيد)) و در جائى ديگر نيز فرمودند: ((بشر وقتى داراى تن سالم بود داراى روحيه سالم هم مى شود)) و باز در كلام ديگر فرمودند: ((ورزش را براى سلامت زن و مرد لازم مى دانم )).(19) و مقام معظم رهبرى حضرت آية ا... خامنه اى (مدظله العالى ) در كلامى فرمودند: ((مساءله ورزش از مسائل اصلى جامعه محسوب مى شود و نبايد از آن غافل ماند)).(20) و در كلامى ديگر فرمودند: ((ورزش و ورزشگاه ، قمار و قمارخانه نيستند كه در آن برد و باخت اصالت داشته باشد آرمان نهايى ورزش ، تقويت و نشاط بخشيدن به جسم است تا بتواند با پرواز روح اوج بگيرد)).
ورزش غير از آنكه فعاليت بدنى و فعاليت اجتماعى و گروهى است ، نوعى بازى هم به حساب مى آيد و براى مدّتى انسان را از نگرانيها و دلواپسى ها دور مى سازد و فرد را متوجّه نقاط مثبت خويش مى كند.
كارهاى روزانه را به چهار بخش تقسيم كنيم :
1 - غذا و استراحت
2 - عبادت
3 - تحصيل علم و كار و سعى و تلاش
4 - ورزش و تفريحات سالم .
ورزش و بازيها را به سه دسته تقسيم مى كنند:
1 - بازيهايى كه به پرورش جسم كمك مى كند و مهارتهاى جسمى و حركتى را تقويت مى كند ،مانند دوچرخه سوارى ، واليبال ، فوتبال و ...
2 - بازيهايى كه قدرت تخيّل را پرورش مى دهد، مانند ماكت سازى ، طراحى ، نقاشى و ...
3 - بازيهايى كه قدرت تفكّر را پرورش مى دهد مانندانواع معمّاها و ... پُر كردن اوقات فراغت جوانان با بازيهايى كه به پرورش جسم ، تخيّل و تفكّر بينجامد، مطلوب است .(21)
تفريحات سالم :
اختصاص دادن ساعاتى از روز هر چند اندك به تفريح ، باعث كسب نيرو و انرژى لازم براى انجام كارهاى علمى و عملى مى شود. مقصود ما از تفريح تنها توجّه به گردش و رفتن به پارك و مسافرت نيست . گرچه اينها هم اگر بصورت سالم و هدفدار برگزار شوند، علاوه براينكه ساعاتى از وقت جوان را پُر مى كند، باعث تقويت روحيه و ايجاد نشاط و شادابى در او مى شود. از اين نظر تفريح شامل موارد زير نيز مى گردد: 1 - انواع فعاليّتهاى ورزشى 2 - بازيهاى سازنده فكرى 3- فعاليتهاى گوناگون هُنرى 4 - جمع آورى مطالب علمى ، فرهنگى ، ورزشى ، هنرى و ... 5 - نگارش داستان ، شعر و ثبت خاطرات ارزشمند زندگى . 6 - مطالعه كتابها، مجله ها و روزنامه هاى مفيد 7 - مكاتبه با مجلاّت و روزنامه ها و ارائه مطالب و پرسشها جهت پاسخگويى 8 - شركت در فعاليتهاى گروهها، مؤ سسات و كانونهاى علمى ، فرهنگى ، هنرى و اجتماعى معتبر و قابل اعتماد 9-استفاده مناسب و به اندازه از راديو و تلويزيون 10 - شركت در كلاسهاى علمى ، فرهنگى و هُنرى 11 - كمك و يارى به اعضاى خانواده ، دوستان ، همسايگان ، اقوام و ... 12 - ساعتى را براى تفكّر و تعمّق در خويشتن بررسى نقاط ضعف و قوّت خود انسان و محاسبه اعمال روزانه خود.(22)
ورزشكار واقعى كيست ؟
على عليه السّلام مى فرمايد: (ورزشكار واقعى كسى است كه بر هواى نفس خويش غلبه كند) آرى آن حضرت در دعاى كميل مى فرمايد: ((قَوِّ عَلى خدمتكَ جَوارِحِى )): (پروردگارا! اندام مرا در خدمت به خودت قوى گردان ). ورزشكاران بايد از على عليه السّلام بياموزند. نمونه اى از ورزشكاران و پهلوانان ايرانى مثل ((غلامرضا تختى )) او جوانمردى شجاع و مسلمان بود. نمازش را هميشه مى خواند، روزه مى گرفت و به كمك محرومان مى شتافت و افتخارات زيادى براى كشور و مردم به ارمغان آورد. و يا مثل ((پورياى ولى )) اين پهلوان جوانمرد ايرانى كه سال ها پيش مى زيسته است و از كُشتى گيران و قهرمانان بنام اين سرزمين است . او در همه جا سر آمد تمامى كُشتى گيران بوده است در يكى از مسافرت هاى خود قبل از كشتى گرفتن به مسجد مى رود تا نماز بخواند. آن جا دعاى مادرى را مى شنود كه از خدا درخواست مى كرد تا فرزندش بتواند در مبارزه كشتى بر پورياى ولى پيروز شود. آن مادر بسيار نگران و دلشكسته بود پورياى ولى مناجات اين مادر را مى شنود و بدون اين كه خود را معرفى نمايد به آن مادر مى گويد انشاءاللّه دعاى شما مستجاب خواهد گرديد. فردا در ميدان نبرد كشتى ، يكى دو حركت نمايشى انجام مى دهد و با اين كه حريفش ضعيف بود، اما از او شكست ظاهرى مى خورد و با اين عملش نام خود را جزو جوانمردان تاريخ ثبت مى نمايد.(23)
احكام ورزش :
س 1 - ورزشى كه در آن برد و باخت مطرح است مثل مسابقات فوتبال ، واليبال ، كشتى و ... چه صورتى دارد؟ آيا حلال است يا حرام ؟
ج - اگر براى برنده چيزى مقرر كنند، حرام است .(24)
س 2 - اگر در يك بازى كه طرفين بر سر آن شرط بسته اند شخصى بدون شرط شركت نمايد جايز است ؟ ج - جايز نيست .(25)
س 3 - آيا بازى كردن با بعضى وسائلى كه هم اكنون در مغازه ها به فروش مى رسد و در بازى با آن ها برد و باخت هم هست جايز است يا نه ؟
ج - اگر قرار بُرد و باخت چيزى هست ، حرام است و همچنين اگر از آلات قمار باشد.(26)
لطيفه : ((سفارش مربى )):
مربى : ((چرا توى مسابقه عينك به چشمت زده بودى ؟)) بازيكن : ((چون شما گفته بوديد چهار چشمى مواظب حريفم باشم !)).
پسر: بابا، اجازه مى دهى بروم با سعيد بازى كنم ؟ پدر: نه خير؟ سعيد پسر بدو وبى تربيتى است .
پسر: بابا، پس اجازه بده سعيد بيايد با من بازى كند!
روزى صياد تورش را داخل آب دريا انداخت . بعد از مدتى هر كارى كرد، ديد تورش بالا نمى آيد. صياد لباسهايش ‍ را در آورد و در آب شيرجه رفت ، با تعّجب ديد كه ماهى ها تور را بسته اند و دارند واليبال بازى مى كنند!
ضرب المثل ورزشى - حسنى به كلاس نمى رفت ، وقتى مى رفت زنگ ورزش مى رفت . فلانى را توى تيم راه نمى دادند، ادعاى كاپيتان كرد.
هر كه بامش بيش ، بادبادك بازى اش بيشتر.(27)
شعر در وصف ورزش
بازى و ورزش
كوشش و جنبش
راه سلامت
راه سعادت
مسابقات ورزش
ميدان كسب و ارزش
راه سلامت
راه سعادت
ورزش بكن قوّى باش
دشمن تنبلى باش
راه سلامت
راه سعادت
مسابقه موضوع هفتم
13 - طبق حديث على عليه السّلام ورزشكار واقعى چه شخصى است ؟
الف - با هواى نفس مبارزه كند
ب - بيشترين فكر را داشته باشد
ج - بيشترين قدرت را داشته باشد
د - هر سه مورد
14 - اين سخن از كيست ؟ (ورزش را براى سلامت مرد و زن لازم مى دانم ):
الف - آية ا... خامنه اى ب - امام خمينى (ره )
ج - شهيد مظلوم بهشتى د - استاد شهيد مطهرى
15 - اين سخن از كيست ؟ (مسئله ورزش از مسائل اصلى جامعه محسوب مى شود و نبايد از آن غافل ماند):
الف - امام خمينى (ره ) ب - شهيد مظلوم بهشتى
ج - استاد شهيد مطهرى د - آية ا... خامنه اى
16 - انسان داراى چند بُعد است ؟
الف - دو بُعد ب - سه بُعد
ج - چهار بُعد د - پنج بُعد
موضوع هشتم : جوانان و مشاركت در صحنه كار و سعى و تلاش
جوانان عزيز! در اسلام (بى كارى ) مردود و (كار) امرى مقدّس شمرده شده است ، كار نيز براى جوان ، يك ضرورت است . اوقات مناسبى را بايد به كار در زمينه استعداد خود اختصاص دهد.
معنى كار و سعى و تلاش :
كار به معنى ((صنعت ، هُنر، پيشه )) نيز آمده است ، بنابراين هر پيشه و صنعت و هُنرى كه وقت فردى را بگيرد و نتيجه و بازدهى داشته باشد كار است . چه كار جسمى باشد و چه كار فكرى . حالا كه با معنى كار آشنا شديم خوب است ارزش كار را از ديدگاه قرآن و روايات بدانيم .
ارزش كار از ديدگاه قرآن :
قرآن كريم درباره ارزش كار مى فرمايد: (وَ اءَن لَّيْسَ لِلاْنْسانِ إِلاّ ما سَعَى )(28) يعنى ((نيست براى انسان مگر اينكه سعى و تلاش كند)).
ارزش كار از ديده گاه روايات :
((خداوند مؤ منى را كه داراى حرفه است دوست دارد)).(29)
((كسى كه خود را براى اداره زندگى اش به مشقّت مى اندازد مانند كسى است كه در راه خدا جهاد مى كند)).(30)
((هر كه بى كار بگردد و سنگينى (اقتصادى ) خود را بر دوش مردم بيندازد ملعون است )).(31)
على عليه السّلام مى فرمايد: ((اگر نفس را به كارى مشغول نكنى ، تو را بخودش مشغول مى كند)).
كار و جلوگيرى از گناه :
جوانان بايد بدانند بيكارى ضربه اى بزرگى به شخصيت و آبروى اجتماعى آنان مى زند، و كار و اشتغال موقعيتى برتر همراه بااحترام به آنان مى بخشد، و آنان را آزاد، بلند طبع ، مستقل ، و سربلند بار مى آورد. انسان پيوسته با طبيعت در حال مبادله است ، يعنى از يك طرف نيرو و انرژى مى گيرد و از طرف ديگر مصرف مى كند. خيال انسان هم همين طور است . بدن انسان وقتى نيرو مى گيرد بايد مصرف شود، زبان انسان بالاخره بايد حرفى بزند، چشم انسان بايد چيزى ببيند، گوش انسان بايد صدايى بشنود، دست و پاى انسان بايد حركتى كند، يعنى انسان نمى تواند مرتب از طبيعت انرژى بگيرد و مصرف نكند. نيروها سعى مى كنند به وسيله ايى بيرون آيند. وقتى راه خروج درست و مشروع برايش نباشد، از طريق غيرمشروع بيرون مى آيد. يكى از آثار ((كار)) جلوگيرى از گناه است . البتّه صد در صد اين طور نيست ، ولى بى كارى منشاء بسيارى از گناهان است ، جوانى كه مرتكب كارهاى خلاف و فساد در جامعه مى شود از قبيل : سرقت ، تجاوز به نواميس ديگران ، خريد و فروش و مصرف مواد مخدر، گوش دادن و تماشا نمودن نوارها و فيلمهاى مبتذل و غيره ... وقتى كه انسان اين كارها را ريشه يابى مى كند مى بيند بيشتر آنها بر اثر بى كارى و عدم شناخت آنها به مسائل دينى و اسلامى است . پس جوانان و نوجوانان عزيز ما بايد هوشيار باشند و بيشتر با مسائل دينى و اسلامى آشنا شوند و خودشان را از اين بلاههاى خانمانسوز نجات دهند. البتّه گناه منحصر به مرحله عمل فقط نيست ، گناه خيالى هم گناه است ، يعنى فكر گناه هم نوعى گناه است . البتّه فكر گناه تا به مرحله عمل نرسيده خود آن گناه نيست ، برخلاف فكر كار نيك كه اگر به وسيله اى به مرحله عمل نرسيده نزد خدا به منزله همان عمل خوب شمرده مى شود. در نتيجه كار و سعى و تلاش در اسلام خيلى تاءكيد شده است و بايد اين نكته را هم توجه داشته باشيم كار و كسبى كه ، از راههاى حلال بدست آمده باشد. چون كسبها در اسلام دو دسته تقسيم مى شوند. دسته اوّل : كسب مشروع و حلال ، مانند: كشاورزى ، دامدارى ، حرفه هاى صنعتى ، تجارت درست ، دور از ربا، تعليم و تربيت و غيره ... دسته دوم : كسب نامشروع و حرام ، مانند: فروش شراب ، قمار كردن و فروش آلات قمار و موسيقى ، ربا خوارى و غيره ...
اسلام لازم مى داند مسلمان پيش از شروع به كار كسبهاى حلال و حرام را بشناسد و دستورات دينى خود را در مورد، تجارت و معاملات بياموزد، تا بعداً دچار كجروى و انحراف در كسب نشود.
آثار و نتايج كار و سعى و تلاش :
1 - تمام تئوريها، در عمل به آزمايش گذاشته مى شود و انسان ، تصوّر درست ترى از آنچه كه آموخته است به دست مى آورد.
2 - علاوه بر درآمدهاى احتمالى از راه كار اوقات فراغت خود را نيز پُر مى كند و دچار كسالت و احساس پوچى نمى شود.
3 - از آفات فراغت و بيكارى در امان مى ماند.
4 - از راه كار، به پيشرفت اقتصادى ، علمى ، صنعتى جامعه كمك مى كند و سربار جامعه نمى شود.(32)
شعر در وصف كار و سعى و تلاش
اگر فكر دل زارى نكردى
به عمر خويشتن كارى نكردى
تو را از روز آزادى چه حاصل
كه رحمى به گرفتارى نكردى
نچينى گل زباغ زندگانى
گر از پائى برون خارى نكردى
سزاوار از تو باشد حقّ شناسى
چرا كار سزاوارى نكردى
مسابقه موضوع هشتم
17 - از ديده گاه روايات معصومين عليهم السّلام كسى كه براى امرار معاش زندگى تلاش مى كند چه تعبير فرموده اند؟
الف - به جهاد ب - به امر بمعروف و نهى از منكر
ج - به زكات د - هيچكدام
18 - از ديده گاه روايات معصومين عليهم السّلام كسى كه بى كار باشد و كارش را بر گردن ديگرى بيندازد چه تعبير فرموده اند؟
الف - خائن است ب - مشغول ذمّه ديگران است
ج - ملعون است د - ب و ج صحيح است
موضوع نهم : جوانان و دورى از گناهان
جوانان عزيز! يكى از چيزهايى كه انسان را از خدا و ائمه و كارهاى نيك باز مى دارد (گناه ) است .
معنى گناه چيست ؟ گناه يعنى هر چيز كه نافرمانى خداوند و باعث شادمانى شيطان و بدكاران باشد. جوانان و نوجوانان عزيز! قلب هر انسانى مانند آيينه صاف و پاك و روشن مى باشد، امّا بر اثر يك گناه يك لكه سياه روى آن مى افتد و اگر همين طور ادامه پيدا كند سياهى تمام قلب را فرا مى گيرد، و اين گناه فرقى ندارد، كوچك باشد يا بزرگ . بعنوان مثال : شما اگر سنگى در زير ناودان بگذاريد و قطره قطره (گناهان كوچك ) از بالا، روى آن بچكد، در طول اين مدت شايد يك سطل بزرك آب نشود امّا بر اثر قطره هاى آب ، آن سنگ سوراخ مى شود، در صورتى كه اگر يك سطل آب را يك دفعه روى آن سنگ مى ريختيم آنرا سوراخ نمى كرد. پس گناهان كوچك هم در صورت تكرار همانند گناه كبيره مى شود. پس قلب انسان بر اثر تكرار گناه سياه مى شود، يعنى ديگر حرف حقّ را قبول نمى كند.
معنى ايمان چيست ؟ ايمان مانند نقطه سفيدى در قلب نهاده مى شود. هر چه ايمان بيشتر شود، سفيدى و نورانيت آن بيش تر مى شود.(33) ما مى توانيم با تلاوت قرآن و دقّت در معناى آن ها، مطالعه كتاب هاى دينى ، شركت در مجالس ‍ مذهبى و كلاسهاى تربيتى ، پرسش از علماى دين و ... شناخت و آگاهى خودمان را بيش تر كنيم و با دقت بيشتر در گفتار و كردار ايمانمان را تقويت نمائيم .
اقسام گناهان :
گناهان به دو دسته كلّى تقسيم مى شوند: 1 - گناهان صغيره (كوچك ) 2 - گناهان كبيره (بزرگ )
گناهان صغيره :
گناهان صغيره در موارد زير تبديل به گناهان كبيره مى شود:
1 - اصرار بر گناه صغيره تبديل به گناه كبيره مى شود.
2 - كوچك شمردن گناه صغيره تبديل به گناه كبيره مى شود.
3 - اظهار خوشحالى هنگام گناه صغيره تبديل به گناه كبيره مى شود.
4 - انجام گناه صغيره از روى طغيان تبديل به گناه كبيره مى شود.
5 - مغرور شدن بعد از گناه صغيره كه هنوز مجازات الهى نشده تبديل به گناه كبيره مى شود.
6 - آشكار نمودن گناه صغيره تبديل به گناهان كبيره مى شود.
7 - گناه شخصيتها (آنهائى كه داراى موقعيت خاص اجتماعى هستند، با گناه ديگران يكسان نيستند چه بسا، گناه صغيره آنها، حكم گناه كبيره را داشته باشد).
گناهان كبيره :
گناهان كبيره موارد آن زياد است بعضى تعداد آن را 7 عدد، بعضى 10 عدد، بعضى 20 عدد، بعضى 34 عدد، بعضى نيز 40 عدد و بيشتر ذكر نموده اند، امام خمينى ؛ در تحريرالوسيله تعداى از گناهان كبيره را بر مى شمارد. عبارتند از: 1 - نااميدى از رحمت خدا 2 - ايمن شدن از مكر خدا 3 - دروغ بستن به خدا يا رسول صلّى اللّه عليه و آله و يا اوصياء خداصلّى اللّه عليه و آله 4 - كشتن نابجاه 5 - عاق والدين 6 - خوردن مال يتيم از روى ظلم 7 - نسبت زنا به زن باعفت 8 - فرار از جبهه جنگ با دشمن 9 - قطع رحم 10 - سحر و جادو 11 - زنا 12 - لواط 13 - دزدى 14 - سوگند دروغ 15 - كتمان در گواهى دادن 16 - گواهى به دروغ 17 - پيمان شكنى 18 - رفتار برخلاف وصيت 19 - شرابخوارى 20 - ربا خوارى 21 - قمار بازى 22 - خوردن مردار و خون 23 - خوردن گوشت خوك 24 - خوردن ذبح غيرشرعى مگر در صورت ناچارى 25 - كم فروشى 26 - تعرّب بعد از هجرت (يعنى انسان از محلى كه مى تواند دينش را حفظ كند به جايى برود كه دينش در خطر است ). 27 - كمك به ستمگر 28 - تكيه بر ظالم 29 - نگهدارى حقوق ديگران بدون عذر 30 - دروغگويى 31 - تكبّر 32 - اسراف و تبذير 33 - خيانت 34 - غيبت 35 - سخن چينى 36 - سرگرمى به امور لهو 37 - سبك شمردن فريضه حجّ 38 - ترك نماز 39 - ندادن زكات 40 - اصرار بر گناهان صغيره (كوچك ).(34)
وظيفه ما در برابر گناهان چيست ؟
بايد به فكر اين باشيم در هر شرايطى با گناهان مبارزه و توبه نمائيم مخصوصاً جوانان و نوجوانان عزيز بايد اين نكته را توجّه داشته باشند كه بنابر فرموده مقام معظم رهبرى حضرت آية ا... خامنه اى كه فرمودند: امروزه دشمنان اسلام با (تهاجم فرهنگى يعنى شبيخون فرهنگى ) با فرهنگ كاذب و دروغين وارد صحنه شده اند و مى خواهند نسل پاك جوانان و نوجوانان عزيز را آلوده نمايند مثلاً با رواج دادن عكس ها و نوارها و فيلمهاى مبتذل ، و كشاندن جوانان به مسئله اعتياد خانمانسوز، و وادار نمودن آنان به مسائل منكراتى ديگر... بايد هوشيار باشيم خوبيها و بديها را بشناسيم و سعى كنيم خوبيها را در جامعه تكرار كنيم و در مقابل بديها و گناهان توبه نمائيم و خودمان را از گناهان شستشو دهيم .
شرايط توبه :
1 - پشيمانى از كارهاى زشت گذشته .
2 - اراده بر ترك آن براى هميشه .
3 - درصدد جبران حق اللّه باشيم ، مثل نماز - روزه و غيره ...
4 - در صدد جبران حق الناس باشيم مثلاً اگر به كسى چيزى بدهكار هستيم ادا كنيم .
5 - با نماز و دعا پشيمانى خود را از گناهان اعلام داريم .
شعر درباره دورى از گناهان (توبه )
الهى بى پناهان را پناهى
بسوى بى پناهان كن نگاهى
اميد لطف و بخشش از تو دارد
اسيرى ، مستمندى ، پُر گناهى
گنه كارى كه با اشك ندامت
خميده پشتش از بار گناهى
نهاده سر بخاك آستانت
رحيمى ، بى نيازى ، داد خواهى
مسابقه موضوع نهم
19 - وظيفه ما در برابر گناهانى كه انجام داديم چيست ؟
الف - وظيفه اى نداريم
ب - دورى از گناه و كار نيك و توبه نمائيم
ج - صدقه بدهيم د - روزه بگيريم
20 - گناهان را از ديدگاه اسلام بر چند قسم تقسيم كردند؟
الف - بر 5 قسم ب - بر 4 قسم
ج - بر 3 قسم د - بر 2 قسم
موضوع دهم : جوانان و اُنس با قرآن
جوانان عزيز! (قرآن ) از كجا و چگونه آمده است !
خداوند متعال براى هدايت انسانها از بين آنها شايسته ترين افراد را انتخاب نموده و به عنوان پيامبر به هر قومى در زمانهاى خاص معرفى كرده است ، شمار اين پيامبران 124 هزار نفر بوده است كه اوّلين آنها حضرت آدم عليه السّلام و آخرين آنها حضرت محمّدصلّى اللّه عليه و آله مى باشد. پيامبرصلّى اللّه عليه و آله وقتى به پيامبرى مبعوث شد سنّ آنحضرت چهل سال بود كه در غار حرا خداوند به وسيله يكى از ملائكه كه نامش جبرئيل است به پيامبر وحى مى كرد و پيامبر هم آن را براى مردم قرائت مى فرمود و اميرالمؤ منين على عليه السّلام و عدّه اى ديگر از ياران پيامبر آن را مى نوشتند، چون اگر قرآن نوشته نمى شد و نقل سينه به سينه انتقال مى يافت معلوم نبود قرآن به اين صورت باقى بماند، پس با نوشته شدن قرآن باعث شد كه قرآن براى هميشه محفوظ بماند.
جوانان عزيز! قرآن مجيد در ماه مبارك رمضان در شب قدر كه يكى از بهترين شبهاى اين ماه است در مكّه معظمه به قلب پاك رسول اللّه نازل گرديده است . و در مدّت بيست و سه سال نبوّت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله قرآن كريم تدريجاً و به مرور زمان ، هنگام روز و شب ، در سفر و جنگ و صلح بر حسب حوادث و خصوصيات وقايع ، در مواقع مقتضى نازل گرديده است . به گفته مفسرين قرآن مقدس يك نزول جمعى و يك نزول تدريجى دارد، نزول جمعى قرآن در ماه مبارك رمضان و شب قدر از لوح محفوظ به بيت المعمور بر قلب پاك نبى اكرم صلّى اللّه عليه و آله نازل شده و خداوند پيامبر خود را از تمام آن آگاه ساخت ، و نزول تدريجى قرآن نزول آيات و سورهاست كه به تدريج نازل شده است .
******************
بهترين مسلمان كيست ؟
در حديثى رسول خداصلّى اللّه عليه و آله مى فرمايند: (خَيْرَكُمْ مَنْ تَعَلَّمَ القرآنَ وَ عَلَّمَهُ) يعنى : (بهترين شما كسى است كه قرآن را ياد بگيرد و به ديگران هم بياموزد).
در جاى ديگر رسول خداصلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: (خدا عذاب نمى كند قلبى را كه جاى قرآن باشد).
خداى متعال قرآن را به عنوان شفاى آنچه در دلها و افكار است معرفى مى كند.(35)
اگر قرآن شفا باشد پس هرگز مريض نمى شود و هرگز مراجعه كننده به قرآن بدون بهبودى و درمان باز نمى گردد، بلكه قرآن به حقّ او را درمان مى كند، كه درمان او همان فهم قرآن و پذيرفتن و عمل كردن به آن است . پس چون جهل يك بيمارى است ، در حريم قرآن جهل راه ندارد. اشتباه يك تاريكى است ، در محدوده قرآن اشتباه نيست . پس قرآن نور است و مايه شفا! قرآن علاوه بر اينكه ما را به فكر كردن در نشانه هاى قدرت خداوند و حقانيت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله معاد دعوت مى نمايد نسبت به همه مسائل ما را راهنمائى مى كند.
قرآن در مسائل روزانه ما نظر دارد:
1 - در جامعه چه افرادى حقّ رهبرى و حاكم بودن را دارند و يا ندارند؟
2 - با مخالفان جنگجو يا مخالفان بى آزار يا منافقان چند چهره و يا مسلمان ترسو يا مؤ منان واقعى چگونه برخورد كنيم ؟
3 - چه چيزى حق است و چه چيزى باطل ؟ كدام چيز خرافات است و كدام عقيده صحيح ؟
4 - در انتخاب راه فقط با عقل و راهنمايى انبياء بايد گام برداريم . كارى به راه نياكان و مردم نداشته باشيم . زيرا بسيارى از نياكان ما دنبال خرافات بوده اند.
5 - براى انتخاب همسر و تربيت فرزند و برخورد با مردم و راه كار و تجارت و رسيدن به محرومان جامعه و برخورد شديد با مفسدان ، و مردمانى كه قابل ارشاد نيستند، درباره غذاهاى حلال و حرام ، بيان الگوهاى حق يا باطل و براى زندگى در جهان سراى ديگر و آخرت و مسؤ ليت همه ما در برابر خداوند، و مقدار مالياتهاى اسلامى و مورد مصرف آن ، كيفيت نماز و سفارش نسبت به والدين و بستگان و عشق به خوبان و تنفر از بدان و تاريخ پيشينيان و داستانهاى آموزنده حقيقى و غيره ... بيان شده است . رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله در آستانه رحلت فرمود: (من از ميان شما مى روم ولى دوچيز گرانبها را مى گذارم ، قرآن و اهل بيتم ).(36)
پس جوانان و نوجوانان عزيز بايد قرآن را سرمشق زندگى خودشان قرار دهند و هيچگاه از آن فاصله نگيرند.
شعر در وصف قرآن كريم
با تو گرخواهى سخن گويد خدا
قرآن بخوان
تا شود روح تو با حقّ آشنا
قرآن بخوان
اى بشر ياد خداآرامش دل مى دهد
قرآن بخوان
دردمندان را بُوَد قرآن دوا
قرآن بخوان
دامهاگسترده شيطان درمسيرعمرتو
قرآن بخوان
تا كه ايمن باشى از اين دامها
قرآن بخوان
مسابقه موضوع دهم
21 - بهترين مسلمان در حديث رسول خداصلّى اللّه عليه و آله درباره قرآن كيست ؟
الف - قرآن را بياموزد و به ديگران ياد دهد
ب - فقط قرآن را بياموزد
ج - فقط قرآن را بخواند د - الف و ج صحيح است
22 - قرآن مجيد در چه ماهى و در چه شبى نازل شد؟
الف - ماه محرم شبهاى 12 - 11 - 10
ب - ماه ذى الحجّه شبهاى 10 - 9 - 8
ج - ماه رمضان شبهاى 23 - 21 - 19
د - ماه رجب شبهاى 15 - 14 - 13
موضوع يازدهم : جوانان و خداشناسى
جوانان عزيز! يكى از راههايى كه خداشناسان براى اثبات گفته خويش بيان مى كنند راه دل است كه از آن به (فطرت ) تعبير مى كنند، اين راه بسى نزديكتر، مطمئن تر و پربارتر از راه هاى ديگر است . در اينجا لازم است كه ابتداءً معناى (فطرت ) را بدانيم ،
معناى فطرت :
به انگيزها و گرايشاتى كه در عمق وجود انسان ريشه دارند (فطرت ) گفته مى شود. علم دوستى ، عدالت خواهى ، و آزادى طلبى گرايشاتى (فطرى ) هستند انسان خود را مى يابد و مى بيند كه هستى اش در وجود و بقاء از آن خودش ‍ نيست و مى يابد كه هستى اش به هستى مبدئى بى نياز بسته است ، پس با هستى خويش او را مى يابد و سرچشمه و مبداء وجود خود را مى بيند و بسويش توجّه مى كند. و شاهد اين مطلب آيه شريفه قرآن مى باشد كه خداوند در سوره مبارك فاطر آيه 15 مى فرمايد: (يا اَيُّهَا الناسُ اَنْتُمْ الْفُقَراءِ اِلى اللّهِ وَاللّهُ هُوَ الْغَنِىُّ الْحَمي دُ): (اى مردم همگى شما فقير و نيازمند به خدا هستيد و تنها خداست كه بى نياز و غنى و ستوده و منزه - از نياز - است .)
از راه نياز پى به وجود بى نياز مى بريم :
به عبارت ديگر پس انسان از راه توجّه به ((نياز)) خود و همه موجوداتى كه پيرامون خويش مى شناسد به وجود ((مبداء بى نياز)) پى خواهد برد.
ولى متاءسفانه برخى از انسانها در اثر غفلت و عدم توجه آنها از همين شناخت بديهى و روشن و بى واسطه نيز بى بهره اند. و كسى كه اين عشق (فطرى ) در دل او قوى نباشد و به تابش اين نور در زندگى روشنايى كامل نيافته و زندگيش با تاريكى غفلت و پوچى و بى هدفى همراه است گويى در اثر موانع و پرده ها و حجاب ها اصلاً با خدا آشنايى ندارد. و گاهى بر اثر پيشامدهاى سخت و استثنايى اين نور برايش جلوه مى كند و افق دلش را پرنور ساخته ، قلبش ‍ متوجه هستى بى نياز شده و به او روى مى آورد و براى يك لحظه هم شده خدا را مى يابد و با چشم و دل مى بيند. خوشا كه از اين جلوه و فروغ بهره گرفته و به هستى اش نور پاشيده و خود را از بى هدفى و غفلت و پوچى برهانند.
شخصى از امام صادق عليه السّلام خواست كه او را به آفريدگار جهان راهنمائى كند، حضرت در پاسخش چنين فرمود: هرگز سوار كشتى شده اى ؟ گفت : آرى .
آيا اتفاق افتاده كه كشتى شما بشكند و كشتى ديگرى هم كه ترا نجات دهد نباشد و خودت هم شناگرى ندانى تا نجات يابى ؟ (خلاصه اينكه دستت از همه وسائل ظاهرى كوتاه باشد) گفت : آرى . در آن حال كه اميد تو از همه چيز و همه جا بريده شده بود آيا در اعماق جان خويش متوجه به كسى نبودى كه بتواند ترا نجات دهد و از خطر برهاند؟ گفت : چرا! در خويش چنين احساس و توجهى را داشته كه قدرتى هست كه بتواند مرا از خطر مرگ نجات دهد. امام صادق عليه السّلام فرمود همان قدرتى كه در آن حال متوجه بدان بودى همان (خداست ). پس شناخت خدا از راه فطرت و شناخت عدم استقلال همه موجودات و منحصر دانستن استقلال وجود براى خدا همان مشاهده و يافتن خداست كه در نهايت اين خداشناسى به خدايابى خواهد رسيد.
در اين مرحله انسان مى فهمد و درك و لمس مى كند كه (لا مُؤَّثِرَ فىِالْوُجُودِ اِلا اللّه ).(37) پس ما جوانان عزيز در ابتداى جوانى بايد روح خداشناسى را در وجودمان زنده كنيم .
شعر در وصف خداشناسى
لطف خدا را ببين خلق كند عالمى
تا همه مخلوق او، خدمت انسان كند
نيك اگر بنگرى برگ درختان سبز
قدرت اللّه را، بر تو نمايان كند
قدرت بى تاى او، صنعت زيباى او
درخت افسرده را سبزوشكوفان كند
بارش باران نرم ،تابش خورشيدگرم
تازه كند باغ را، زنده گلستان كند
لطف خداوند پاك از دلِاين تيره خاك
ميوه برون آورد، هديه به انسان كند
مسابقه موضوع يازدهم
23 - انسان بايد از چه راهى خداى خويش را بشناسد؟
الف - از راه فطرت ب - از راه دنيا
ج - الف و ب صحيح است د - هيچكدام
24 - شخصى كه از امام صادق (ع ) سؤ ال كرد تا آفريدگار جهان را به او معرفى نمايد، امام در پاسخ از چه راهى او را متوجه خدا ساخت ؟
الف - از راه فطرت ب - از راه عقل
ج - از راه ايمان د - از راه مخلوقات خداوند
موضوع دوازدهم : جوانان و توحيد
جوانان عزيز! يكى از مسائل ضرورى دين ما (توحيد) است . در بسيارى از مكتب ها و اديان اعتقاد به خداى آفريدگار جهان بى همتايى او وجود دارد. او در اين مقام يكتاست و نظير و همتا ندارد. ولى غالباً اين انديشه در ميان آنها با رشته ها و ريشه هاى گوناگون شرك آلود شده و آن ارزش و والايى خود را از دست داده است . در اديان تحريف شده اعتقاد به يگانگى آفريدگار با شرك در عبادت ، استعانت ، نيايش و ستايش خدايان ديگر ناسازگار نيست . اسلام به عنوان كاملترين جهان بينى الهى در اين مورد اصل (توحيد) را عنوان مى كند. (توحيد) يعنى يگانه دانستن خداوند و آفريدگار جهان از هر جهت ، از نظر خلق و آفرينش ، كارگردانى و گردش جهان و عبادت و پرستش .
دلايل توحيد:
توحيد و يگانگى خداوند از دو جنبه بايد مورد دقت و توجه قرار گيرد. نخست اينكه خداوند يگانه است بدين معنا كه همتا و همانندى ندارد. جنبه ديگر توحيد اين است كه خداوند در وجودش تركيب راه ندارد و از اجزاء گوناگون تركيب نيافته است .
موجودى كه از چند جزء تشكيل يافته باشد محتاج اجزاء خود است . از اين روى مى توان گفت كه تركيب از نشانه هاى پديده است و چون خداوند از هر گونه نيازى پاك و پيراسته است پس در وجودش تركيب راه ندارد.
1 - نظام بهم پيوسته و هماهنگ جهان :
مى بينيد كه ميان پديده هاى مختلف جهان پيدايش شب و روز، حركت سيارات ، كهكشانها، گردش زمين ، طبيعت ، اعضاى وجود انسان ها و حيوان ها ... هماهنگى خاصى وجود دارد و نظام حاكم بر آن نظامى به هم پيوسته و يكسره است . اين بهم پيوستگى دليلى روشن بر يگانگى آفريدگار و فرمانروايى جهان است .
2 - در وجود خداوند دو گانگى وجود ندارد:
آيا تا بحال فكر كرده ايد كه اگر اين جهان پهناور به جاى يك خدا، دو خدا يا بيشتر داشت چه مى شد؟ بله ! ديگر از اين نظم خبرى نبوده و در جهان هرج و مرج صورت مى گرفت و هر آيينه در روى زمين فساد مى شد قرآن كريم در اين باره مى فرمايد: (لو كان فيها آلهة الا الله لفسدتا)(38) (اگر در آسمان و زمين معبودهايى غير از خدا بود تباه مى شدند). بطور مثال : اگر يك اتومبيل دو راننده داشته باشد كه در دست هر كدام يك فرمان باشد و زير پاى هر كدام هم گاز و ترمز و كلاج باشد، فكر مى كنيد چه اتفاقى مى افتد؟ معلوم است كه از آن كسى جان سالم بدر نمى برد. چون يكى مى خواهد تند براند و ديگرى كند. يكى مى خواهد از اين سمت حركت كند و ديگرى از آن سمت و...
پس نتيجه مى گيريم كه در اين جهان هستى بايد خداى يكتا و يگانه باشد تا جهان به اين عظمت را اداره كند.
چرا خداوند ديده نمى شود:
همه ما دوست داريم خدا را ببينيم ، امّا خدا ديده نمى شود. چون جسم نيست تا ديده شود. خيلى از چيزها هستند كه ديده نمى شوند، مثل : نيروى آهن ربا، شما آهن ربا را مى بينيد امّا نيروى آن را نمى بينيد. يا مثلاً جريان برق قابل ديدن نيست . به همين خاطر اگر به سيم برق نگاه كنيد نمى توانيد بفهميد كه در آن برق وجود دارد يا نه ، بايد با فازمتر امتحان كنيد يا كليد برق را بزنيد. يا درد قابل ديدن نيست ، عقل را نمى شود ديد، جاذبه زمين را نمى شود ديد، بلكه بايد آنها را از نشانه هايشان شناخت . پس خدا را نمى شود ديد و بايد او را از راه نشانه هايش شناخت .
خدا در همه جاست :
شخصى از كودكى پرسيد: اگر گفتى خدا كجاست ، يك اشرفى بتو خواهم داد.
آن طفل در جواب گفت : اگر گفتى خدا در كجا نيست من دو اشرفى به شما خواهم داد (كنايه از اين است كه خدا در همه جاست )!(39)
شعر در وصف توحيد
از آب و باد و صحرا
از آسمان زيبا
از آن كبوترى كه
نشسته بر بام ما
پرسيدم و شنيدم
راز وجود آنها
اين قصه را مى گفتند
امّا نه با زبانها
نيافريده ما را
به جز خداى يكتا
مسابقه موضوع دوازدهم
25 - معنى توحيد يعنى چه ؟
الف - شريك بودن خداوند ب - يگانه بودن خداوند
ج - قادر بودن خداوند د - بخشنده بودن خداوند
26 - وجود خداوند در كجاست ؟
الف - در زمين ب - در آسمان
ج - در همه جا د - الف و ب صحيح است
موضوع سيزدهم : جوانان و عدل (خداوند عادل است )
جوانان عزيز! يكى ديگر از ضروريات دين ما(عدل )است . يكى از صفات پروردگار جهان صفت عدل است ، انسان با وجدان پاك و درك بى آلايش خويش ارزش ها و خوبى ها و نيز بدى ها و ضد ارزش هايى را درك مى كند. هر كسى مى فهمد كه دروغ گويى ، ستمگرى ، خيانت ورزى و پيمان شكنى بد است ، در مقابل راست گفتن ، داد ورزيدن ، خدمت كردن و وفاى به عهد خوب است . حتى شخص دروغگو اعتراف دارد كه دروغ بد است و خيانتكار هم مى پذيرد كه خيانت بد است . پس همه انسانها با نهاد پاك خدادادى توانايى تشخيص اين امور را دارند و نيكى ها و بدى هايى را مى شناسند. آيا آنهائى كه عمل نيك انجام مى دهند و آنهائى كه ظلم مى كنند اين دو گروه مساويند! خير. پس بايد، به اعمال آنها رسيدگى شود كه خداوند در روز قيامت با عدالت خود با آنها رفتار خواهد كرد.
نمونه اى از ظالمين دنيا:
فرعون ، ضحاك ، چنگيز، معاويه ، يزيد، صدام ، شاه ، كلينتون و...
چرا فرعون همه پسران بنى اسرائيل را مى كشت و دختران آنها را زنده مى گذاشت ؟ براى اينكه خواب ديده بود و خواب گزاران خوابش را اينطور تعبير كردند به زودى پسرى از قوم بنى اسرائيل متولد خواهد شد و تاج و تخت تو را مى گيرد و تو را نابود مى كند و فرعون كه علاقه خيلى زيادى به پادشاهى خود داشت ، از ترس اينكه حكومت خود را از دست برهد، به چنين ظلم و ستم هايى دست مى زد.
چرا ضحاك هر چند روز يك بار دو نفر جوان را مى كشت و مادران را داغدار مى كرد؟
براى اينكه دو مار خطرناك روى كتف هاى او بود كه وارد گوش او مى شدند و از مغز سر او مى خوردند و او براى اينكه اين مارها او را نابود نكنند ديگران را قربانى مى كرد تا خود زنده بماند. چرا چنگيز مردم را قتل عام مى كرد، شهرها را غارت مى كرد و بعد آنها را آتش مى زد؟ براى اينكه دلش مى خواست غير از او، كس ديگرى در روى زمين قدرت نداشته باشد و مى ترسيد اگر ديگران باشند قدرت پيدا كرده و او را از بين مى برند.
چرا يزيد ظلم ها كرد و عاقبت امام حسين عليه السّلام را شهيد كرد؟ براى اينكه مى خواست مال مردم را بخورد و خوش ‍ گذرانى كند، ولى امام حسين عليه السّلام مردم را آگاه مى كرد و اگر مردم آگاه مى شدند ديگر به او اجازه نمى دادند كه اموالشان را غارت كند. به همين خاطر از ترس بيدارى مردم امام حسين عليه السّلام و ياران او را شهيد كرد.
چرا شاه به مردم ظلم مى كرد و به ساواك دستور مى داد جوانهاى مسلمان را شكنجه كند و علماى اسلام را، زندانى مى كرد، و بعد از شكنجه شهيد مى كرد، يا در خيابانها مردم را به گلوله مى بست ؟ چون نوكر آمريكا بود و براى اينكه مردم متوجه غارتگريهاى آمريكا و ديگر استعمارگران نشوند و ... اين جنايت ها را مرتكب مى شد.
پس معلوم شد كه هر كس به ديگران ظلم و ستم مى كند اين كار او علت و ريشه اى دارد، ولى هيچ يك از اين علتهايى كه گفته شد در خداوند نيست و ما نمى توانيم هيچ ريشه اى براى ظلم كردن خدا پيدا كنيم ، و نتيجه مى گيريم كه خداوند عادل است .
سؤ ال : اگر خداوند عادل است پس چرا در قيامت عده اى به جهنم مى روند و عذاب مى شوند؟
جواب : علت به جهنم رفتن آنها كارهايى است كه خودشان انجام مى دهند و اين عذاب و تنبيه ، نتيجه كارهاى بد خودشان است و اگر كسى همه كارهايش خوب باشد عذاب نخواهد شد. چون اين دنيا مانند يك مزرعه است كه هر كس ، هر چيزى در آن بكارد همان چيز را درو خواهد كرد. اگر كسى گندم بكارد، گندم درو خواهد كرد و اگر خار و خاشاك بكارد، در فصل برداشت خار و خاشاك نصيب او مى شود.
كسانى كه گناه مى كنند، ظلم و ستم مى كنند، مانند كسانى هستند كه خار و خاشاك مى كارند و در قيامت هم عذاب جهنم محصول آنهاست ، ولى كسانى كه كارهاى نيك انجام مى دهند مانند كسى كه گندم مى كارد، در قيامت بهشت نصيب آنها مى شود.
شعر در وصف خداوند
اى خدا اى سيّد و مولاى من
اى طبيب جمله علّتهاى من
رحم كن بر چشم خون پالاى من
نفس من بگرفت سر تا پاى من
گر نگيرى دست من
اى واى من اى واى من
مسابقه موضوع سيزدهم
27 - معنى عدل يعنى چه ؟
الف - خداوند عالم است ب - خداوند مهربان است
ج - خداوند ناظر است د - خداوند عادل است
28 - اگر خداوند عادل است پس چرا عدّه اى به جهنّم مى روند؟
الف - به سبب كارهاى بد آنها
ب - به سبب ندانستن احكام شرعى آنها
ج - به سبب اعمال كم آنها د - هيچكدام
موضوع چهاردهم : جوانان و نبوّت (نياز به پيامبران )
جوانان عزيز! يكى ديگر از ضروريات دين ما (نبوّت ) است . امام رضاعليه السّلام فرمودند: بعضى سؤ ال مى كنند ما چه احتياجى به پيامبران و اطاعت از آنها داريم ؟
جواب اين سؤ ال اين است كه : چون مردم خودشان توانايى ندارند تا كارهايى را كه به مصلحتشان است ، بشناسند و با انجام آن ها خود را كامل كنند و از طرف ديگر خداوند خالق حكيم را هم نمى توانند ببينند و از او سؤ ال كنند، چاره اى نيست كه پيامبرانى به عنوان واسطه بين خداوند و بين مردم باشند تا دستورات الهى را به مردم برسانند و آنان را آگاه كنند. و بر مردم هم واجب است كه اين پيامبران را بشناسند و از آنان اطاعت كنند. پس پيامبران راهنما و سفيران الهى بر مردم در روى زمين هستند.
اهداف پيامبران چه بود؟
اهداف همه پيامبران كه از جانب خداوند آمده بودند چند چيز مى باشد.
1 - انسان ها به كمال انسانى برسند. (سوره انعام آيه 91)
2 - انسان ها از بندگى ستمگران نجات يابند. (سوره نحل آيه 36)
3 - اخلاق انسان ها را تزكيه كنند. (سوره جمعه آيه 2)
4 - كتاب و حكمت را به آدميان بياموزند. (سوره جمعه آيه 2)
5 - مردم ، عدالت را برپا كنند. (سوره حديد آيه 26)
6 - مردم را از تاريك هاى جهالت خارج و به سوى نور هدايت كنند. (سوره ابراهيم آيه 5)
7 - زنجيرهاى اسارت مردم را پاره كنند. (سوره اعراف آيه 157)
8 - اختلافات بين مردم را از بين ببرند. (سوره بقره آيه 213)
9 - مردم را به سوى راه هاى سلامتى هدايت كنند. (سوره مائده آيه 16)
10 - بر مردم اتمام حجت كنند. (سوره نساء آيه 156)
آيا مى دانيد آخرين پيامبر كيست ؟ چرا؟
خداوند براى انسانها 124 هزار پيامبر فرستاد كه اوّلين آنها حضرت آدم عليه السّلام و آخرين آنها خاتم پيامبران حضرت محمّدصلّى اللّه عليه و آله مى باشد (به خاطر همين او را خاتم الانبياء مى گويند) و بعد از او پيامبرى نخواهد آمد. براى اينكه دين او (اسلام ) كاملترين دينهاست و همه احتياجات انسانها با عمل به دستورات اين دين برآورده مى شود.
بايد توجّه داشته باشيم كه از ميان اين همه پيامبران فقط پنج نفر اولوالعزم يعنى (صاحب شريعت و كتاب آسمانى و آيين جديد) بودند كه نخستين آنها (نوح عليه السّلام ) سپس (ابراهيم عليه السّلام ) و بعد (موسى عليه السّلام ) و بعد (عيسى عليه السّلام ) و آخرين آنها (حضرت محمّدصلّى اللّه عليه و آله ) بوده است .
تفاوت ميان حضرت محمّدصلّى اللّه عليه و آله با ديگر پيامبران در چيست ؟
تفاوت ميان حضرت محمّدصلّى اللّه عليه و آله و ديگر پيامبران در اين است كه رسالت آنها از جهت يا جهاتى محدود بود و جاودانى نبود. آنها براى هدايت يك يا چند قوم مبعوث شده بودند و ادعا نمى كردند كه رسالت و پيامبرى نشان ابدى باشد. بعد از حضرت محمّدصلّى اللّه عليه و آله ديگر از جانب خداوند پيامبرى فرستاده نشده و نخواهد شد.
رفتار پيامبرصلّى اللّه عليه و آله با مردم :
از مردم با روى خوش استقبال مى كرد. اگر سه روز يكى از يارانش را نمى ديد سراغش را مى گرفت . اگر مريض بود به عيادتش مى رفت و اگر گرفتارى مى داشت به او كمك مى كرد. در كارها با مردم شركت مى كرد و دوست نداشت بنشيند و ديگران براى او كار كنند. در نتيجه جوانهاى عزيز بايد سيره رسول خداصلّى اللّه عليه و آله را الگوى كارهاى خودشان قرار دهند.
شعر در وصف پيامبرصلّى اللّه عليه و آله
از مطلع هستى و ظهور ذرّات است
تا مقطع عالم و قيام عرصات
يك يك زلسان جمله موجودات
بر عارض پر نور محمّد صلوات
از ازل بر همه ذرات جهان تاعرصات
رسد از آبروى آل محمّد بركات
وه چه بدبخت و سيه روست هرآنكس كه ز جهل
بشنود نام محمّد نفرستد صلوات
مسابقه موضوع چهاردهم
29 - معنى نبوّت يعنى چه ؟
الف - نياز به امامان ب - نياز به پيامبران
ج - نياز به رهبر د - نياز به قانون
30 - اهداف همه پيامبران در چه بوده است ؟
الف - انسانها را به كمال برسانند ب - انسانها را تزكيّه كنند
ج - انسانها عدالت را برپا كنند د - همه موارد
موضوع پانزدهم : جوانان و امامت (ولايت )
جوانان عزيز! يكى ديگر از ضروريات دين ما امامت (ولايت ) است :
امامت يعنى چه ؟ امامت يعنى جانشينى پيامبرصلّى اللّه عليه و آله و رهبرى مردم .
امام كيست ؟ امام كسى است كه پيامبرصلّى اللّه عليه و آله با اجازه خدا شخصى را به جانشينى خود برگزيند تا بعد از او مردم را رهبرى كند.
وجود امام عليه السّلام در جامعه اسلامى ضرورى است .
هر كس كه يك كار مهمى در دست دارد، هنگامى كه برايش كارى پيش مى آيد، حتماً يكى را به جاى خود مى گذارد، بطور مثال وقتى مدير مدرسه نباشد، معاونش كارهاى او را انجام مى دهد. پدر خانواده وقتى مى خواهد به مسافرت برود به پسر بزرگتر و يا مادر بچّه ها سفارش مى كند كه مواظب بچّه ها باشند، در بازى فوتبال اگر براى داور كارى پيش بيايد فوراً داور ديگرى را به جاى خود مى گذارد تا بازيكنان به حرفهاى او گوش دهند تا از آن به بعد بين آنها اختلافى پيش نيايد. به نظر شما آيا كار پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله اين موارد كه بر شمرديم مهمتر نيست ؟ با اين حال عدّه اى بدون داشتن دليلهاى عقل پسند چنين مى پنداشتند نيازى نبود پيامبرصلّى اللّه عليه و آله براى خود جانشينى انتخاب كند. آيا وقتى پيامبرصلّى اللّه عليه و آله متّوجه شد كه عمرش به پايان رسيده است نبايد كسى را به جانشينى خودش بر مى گزيد تا مسلمانان را بعد از ايشان رهبرى كند و به مقصدشان برساند؟ به نظر شما آيا پيامبرصلّى اللّه عليه و آله چنين اقدامى انجام داده است ؟ در كجا؟ بلى پيامبرصلّى اللّه عليه و آله در طول عمر شريفش براى چندين بار به فرمان خدا به طور صريح و روشن و گاهى با اشاره ، على عليه السّلام را به عنوان نگين خلافت به مردم معرفى نمود، داستان غديرخم از روشن ترين نشانه هاست . در روز عيد غدير خم پيامبرصلّى اللّه عليه و آله دست مبارك على عليه السّلام را بالا برد و به مردم معرفى فرمود: ((هر كس من مولى و سرور اويم على هم مولى و سرور اوست )) اى مردم على عليه السّلام خوب آموخته است كه چگونه كشتى اسلام را در برابر امواج خطرناك عبور دهد و به ساحل هستى و مقصد برساند.
آيا پيامبرصلّى اللّه عليه و آله قبل از رحلت اشاره اى به دوازده امام داشتند؟
در برخى از كتب در اين باره بيش از 50 روايت از كتابهاى شيعه و اهل سنّت نقل شده است . يكى از آنها چنين است . روزى اصحاب پيامبرصلّى اللّه عليه و آله نزد آن بزرگوار بودند، اين آيه براى آنحضرت نازل شد. (اَطيعُوا اللّه و اَطيعُوا الرَّسُول وَ اُولىِ الا مْرِ مِنْكُمْ).(40)
(از خدا و رسولش و اولى الامر پيروى كنيد). جابربن عبداللّه انصارى برخاست و از حضرت پرسيد: ما خدا و رسول را شناخته ايم امّا اولى الامر چه كسانى هستند، حضرت فرمود: ((آنان امامان و جانشينان من هستند ...))(41) آنگاه حضرت به ترتيب دوازده امام را نام برد، 1 - امام على عليه السّلام 2 - امام حسن عليه السّلام 3 - امام حسين عليه السّلام 4 - امام سجادعليه السّلام - امام محمد باقرعليه السّلام 6 - امام جعفر صادق عليه السّلام 7 - امام موسى كاظم عليه السّلام 8 - امام رضاعليه السّلام 9 - امام محمد تقى عليه السّلام 10 - امام على النقى عليه السّلام 11 - امام حسن عسكرى عليه السّلام 12 - مهدى صاحب الزمان عليه السّلام بايد توجّه داشته باشيم در حال حاضر تنها امامى كه هنوز زنده است و خداوند او را ذخيره اسلام و مسلمين قرار داده است آقا امام زمان (عج ) مى باشد و اينجا براى بعضى از جوانان و نوجوانان عزيز ما اين سؤ ال پيش مى آيد. چطور ممكن است كه عمر امام زمان (عج ) اين قدر طولانى باشد در حاليكه ما مى بينيم انسانها بيش از 80 يا 90 يا 100 يا حداكثر 120 سال عمرنمى كنند؟ در پاسخ خواهيم گفت هر چه انسان سالم تر باشد بيشتر عمر مى كند و اگر كسى آنقدر علم داشته باشد غذاهايى را كه ضرر دارد نخورد و كارهايى را كه خطرناك است انجام ندهد عمرش بسيار طولانى خواهد شد. ما اشخاص زيادى را سراغ داريم كه عمر بسيار طولانى داشته اند. يكى از آنها حضرت نوح عليه السّلام است كه تا قبل از طوفان نوح در حدود 950 سال پيامبرى مى كرد و بعد از طوفان باز سالها عمر كرد، يا حضرت عيسى عليه السّلام و حضرت خضرعليه السّلام ه هنوز زنده هستند. سپس هيچ تعجبى ندارد كه امام زمان عليه السّلام عمر طولانى داشته باشد. بهر حال خداوند خواسته است براى نجات انسانها از دست بدكاران امام زمان (عج ) زنده بماند تا محرومين و ستم ديدگان به امامت و رهبرى او بر زمين حكومت كنند.
در زمان غيبت امام زمان (عج ) تشكيل حكومت اسلامى بر عهده كيست ؟
امام زمان (عج ) داراى دو غيبت هستند.
1 - غيبت صغرى : كه در طول اين غيبت از طريق چهار نفر از ياران خاص خود، به نام هاى : 1 - محمد بن عثمان 2 - سعيد بن عثمان 3- حسين بن روح نوبختى 4 - على بن محمّد سَمُرى با مردم ارتباط داشتند. اين غيبت هفتاد سال طول كشيد.
2 - غيبت كبرى : كه بعد از تمام شدن غيبت صغرى آغاز شده است و هم اكنون نيز ادامه دارد. در اين غيبت امام زمان عليه السّلام نائب خاص ندارند و به شيعيان خود دستور داده اند كه در كليه مسائلى كه براى شما پيش مى آيد به كسى مراجعه كنيد كه در مسائل دينى و سياسى تخصص دارد، يعنى به (مجتهد آگاه و فقيه و مرجع تقليد) مراجعه كنيد كه اين شخص را ولى فقيه ، نائب عام ، و رهبر مى گويند. مردم به ولى فقيه علاقه زيادى دارند، او هر چه بگويد، آنها به خوبى گوش مى سپارند و از او فرمان مى برند. اگر چنين كنند هيچ گاه به دين و كشورشان آسيب و زيان نمى رسد.
سالهاى پيش ، امام خمينى ؛ به دستور قرآن بر ضّدِ شاهى ستمگر به نام محمّد رضا پهلوى قيام كرد و با پشتيبانى مردم در 22 بهمن سال 1357 بر آن ستمگر پيروز شد. امام خمينى ؛ در شب 14 خرداد سال 1368 از دنيا رفت و مردم عزادار شدند. فرداى آن روز، خبرگان رهبرى ، جلسه تشكيل دادند و يكى از شاگردان او را براى رهبرى مردم انتخاب كردند. او مجتهدى آگاه ، مبارز، جانباز و دلسوز براى اسلام و مسلمين است . نام ايشان حضرت آية ا... سيد على خامنه اى مى باشد. از خداوند مى خواهيم تا ظهور مقتدايمان و مولايمان امام زمان (عج ) وجود ايشان را از هر گونه بليّات مصون و محفوظ نگه بدارد تا پرچم اسلام را بدست آن امام هُدى و هُمام بسپارند. (انشاء اللّه آمين يا رب العالمين )
شعر در وصف آقا امام زمان (عج ) و حضرت آية ا... خامنه اى (مدظله العالى )
بيا مهدى كه با تو يك آسمانيم
تو درياى و ما رود روانيم
اگر يكروزى هم ابرى ببارد
تو خورشيد و ما رنگين كمانيم
خامنه اى خمينى ديگر است
ولايتش ، ولايت حيدر است
مسابقه موضوع پانزدهم
31 - معنى امامت يعنى چه ؟
الف - نظارت بر امور اجتماعى مردم
ب - نظارت بر امور سياسى مردم
ج - جانشينى پيامبر و رهبرى مردم د - ب و ج صحيح است
32 - در زمان غيبت كبرى امام زمان (عج ) تشكيل حكومت اسلامى بر عهده چه كسى است ؟
الف - مجلس شوراى اسلامى ب - ولى فقيه
ج - رئيس جمهور د - قوّه قضايه
موضوع شانزدهم : جوانان و معاد (روز قيامت )
جوانان عزيز! يكى ديگر از ضروريات دين مذهب ما شيعيان معاد و اعتقاد داشتن به روز قيامت است .
معاد يعنى چه ؟ معاد يعنى بازگشت انسان بسوى خداوند.
همه مى دانيم كه روزى خواهيم مرد و سرانجام در پيشگاه خداوند زنده خواهيم شد.
سؤ ال : اينست كه بعد از مرگ چه مى شود؟ آيا انسان با مردن نابود خواهد شد؟ يا مثل خورشيد كه هر روز غروب مى كند و روز بعد دوباره طلوع مى كند، انسان هم بعد از مرگ دوباره زنده مى شود؟ از ديدگاه اسلام ، مردن تنها يك مسافرت است و شما از اين جهان به جهان ديگر مسافرت مى كنيد! و زندگى آن جهان نتيجه اين دنيا است .(اَلدُّنيا مَزْرَعَةُ الاْ خِرَةِ).
اگر در اين جهان افراد نيكوكارى بوده ايد در جهان ديگر در راحتى و آسايش خواهيد بود و اگر در اين دنيا افراد بدى بوديد در آنجا در رنج و عذاب خواهيد بود.
سؤ ال : چرا براى بعضى از افراد پذيرفتن اين امر مشكل است كه انسانها بعد از مردن دوباره زنده مى شوند؟
جواب : قرآن مجيد اين مشكل را جواب داده است . يك جواب اين است كه مگر خداوند در آغاز انسانها و موجودات عالم راخلق نكرده است ؟ آيا خلق در بار اوّل مهمّتر است يا مرحله دوّم ؟ آيا اختراع يك هواپيما و ساختن آن براى بار اوّل مشكل تر است يا باز كردن قطعات آن و مونتاژ كردن آن براى مرحله دوّم ؟ مسلماً ساختن مرحله اوّل بسيار مشكل تر است . پس خدايى كه خود انسان را خلق كرده است مى تواند بار ديگر او را زنده نمايد.
******************
برزخ يعنى چه ؟ و در كجاست ؟
با مردن روح انسان از بدن و جسم جدا مى شود، ولى چون هنوز تا برپا شدن قيامت ، فاصله دارد، وارد عالم برزخ مى شود كه بين دنيا و عالم قيامت است .
امامان ما فرموده اند عالم برزخ بسيار بزرگتر از دنيا است (نه كره زمين ) و در آنجا براى نيكوكاران لذتها و نعمتهاى زيادى آماده شده است . چنانچه بدكاران نيز در آنجا در رنج و ناراحتى هستند.
قيامت براى رسيدگى اعمال انسانها:
قيامت روزى است كه تمام مردم به قدرت خداوند از دل خاك بيرون مى آيند و هر كس كارهايى را كه انجام داده است خواهد ديد (مثل اينكه آنها را فيلمبردارى و ضبط كرده باشند). در آن روز نيكوكاران وقتى پرونده خود را مى بينند خوشحال مى شوند ولى گناهكاران نارحت شده مى گويند كاش پرونده خود را نمى ديديم . در اين روز است كه به تمام كارهاى خوب و بد افراد رسيدگى شده و نيكوكاران وارد بهشت جاويدان شده بدكاران راهى جهنّم مى شوند.
جوان بهشتى كيست ؟
در اين باره حديثى از رسول خداصلّى اللّه عليه و آله اشاره مى كنيم : قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله ((اَلْوَلَدُ الصّالِحُ رِيْحانَةٌ مِنْ ريا حينِ الجَنَّةِ)) پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمودند: ((فرزند صالح ، گلى از گلهاى بهشت است .))(42)
بلى درست است فرزند صالح يعنى فرزند خوب و نيكوكار. فرزند صالح ، به پدر و مادرش ، به دوستان و خويشاوندانش احترام مى گذارد، خوش اخلاق است ، ديگران را مسخره نمى كند، آزارش به كسى نمى رسد، از دوستان بد كناره گيرى مى كند، قرآن را ياد مى گيرد، به دستوراتش عمل مى كند، نمازش را مى خواند، سعى مى كند به مسجد برود، اگر كسى به كمك او نياز داشت كوتاهى نمى كند، در درسهايش مى كوشد تا فرد مفيدى براى جامعه باشد، از زحمتهاى معلمش قدردانى مى كند. البته در كنار اينها خوب است كه به سرگرمى ها، ورزش و تفريحات سالم نيز اهميّت بدهد زيرا كه عقل سالم در بدن سالم است و چنين جوانى يقيناً بهشتى خواهد شد.
جوان جهنّمى كيست ؟
جوان جهنّمى كسى است كه آنچه در مسئله فوق بيان كرديم برعكس آنها عمل كند جايگاهش جهنّم مى باشد، كه جايگاه تنبيه و كيفر دادن كافران و گنهكاران است ، آتش آنجا سوزاننده تر از آتش دنياست و هميشگى است . خداوند در قرآن مجيد جهنّم را اينطور توصيف فرموده است . (آنان كه به آيات ما كافر شدند به زودى آنها را در آتش مى اندازيم كه هرگاه پوست بدنشان بسوزد و بريزد دوباره پوستى نو بر تنشان فرو مى پوشيم تا دگرباره بسوزند و عذاب ما را بچشند.))(43)
شفاعت چيست ؟
يك مسئله اى كه بايد همه ما اعتقاد داشته باشيم شفاعت است ، شفاعت يعنى واسطه شدن براى بخشودن گناهان كسى . در قيامت پيامبران و پيامبر گرامى اسلام و ائمه اطهار صلوات اللّه عليهم اجمعين با اجازه خداوند متعال ، واسطه مى شوند تا خداوند گناهان بعضى از گناهكارانى را كه گناهشان كم است ، ببخشد. البته بعضى از گناهكاران هستند كه تا مدتى عذاب نبينند شايستگى شفاعت را پيدا نمى كنند و بعضى از گناهان است كه به طور كلى لياقت شفاعت را از بين مى برد، مثل سبك شمردن نماز ...
شعر در وصف قيامت
يا رب اگر نگذرى از جرم و گناهم چه كنم ؟
ندهى گر، به در خويش پناهم ، چه كنم ؟
گر برانى و نخوانى و كنى نوميدم
به كه روى آرم و حاجت ز كه خواهم ،چه كنم ؟
گر ببخشى گنهم ، شرم مرا آب كند
ورنبخشى تو بدين روى سياهم ، چه كنم ؟
نتوانم كنم انكار گنه ، يك ز هزار
كه تو بودى به همه حال گواهم ، چه كنم ؟
بار الها كرمى ، مرحمتى ، امدادى
كاروان رفته و من مانده به راهم چه كنم ؟
مسابقه موضوع شانزدهم
33 - معنى معاد يعنى چه ؟
الف - بازگشت انسان بسوى خدا
ب - بارگشت انسان بسوى پيامبران
ج - بازگشت انسان بسوى امامان د - در همه موارد
34 - برزخ در كجاست ؟
الف - در دنيا ب - در آخرت
ج - بين دنيا و آخرت د - در هيچكدام
موضوع هفدهم : جوانان و اقامه نماز
جوانان عزيز! يكى از فروعات دين ما نماز است بايد بدانيم اوّلين چيزى كه در روز قيامت از انسان سؤ ال مى شود نماز است ، و آخرين چيزى كه همه پيامبران به ما سفارش كردند نماز است ، چون اگر نماز انسان قبول شود ساير اعمال انسان نيز پذيرفته مى شود، امّا اگر نماز انسان مقبول درگاه حقّ نشود ساير اعمال انسان هم پذيرفته نخواهد شد. پيامبرصلّى اللّه عليه و آله فرمودند: (قُرَّة عَينى فى الصَّلواة )(44) (نماز نور چشم من است ) و يا امام صادق عليه السّلام مى فرمايند: اگر كسى نماز را سبك بشمارد از شفاعت ما اهلبيت بدور است پس بيائيم با خداى خويش عهد و پيمان ببنديم و از اين فريضه دينى و اسلامى غافل نباشيم .
جوانان عزيز! چرا نماز مى خوانيم .
1 - حداقل پاسخ براى خوبى ها، تشكر است . 2 - نماز، وسيله تشكّر و سپاس از نعمت هاى الهى است .
از چه كسانى و به خاطر چه خوبى هايى بايد تشكر كرد!
1 - از مادر به خاطر: شير دادن ، پرستارى ، غذا درست كردن ، لباس شستن ، تربيت كردن ، مواظب كردن ، مهربانى و غيره ...
2 - از پدر به خاطر: تاءمين زندگى ، تفريح و مسافرت ، تاءمين لوازم مدرسه ، تاءمين پوشاك و غيره ...
3 - از معلّم به خاطر: ياد دادن درس ، راهنمايى كردن ، محبت كردن و غيره ...
4 - از هم شاگردى به خاطر: كمك كردن در درس ، كارت تبريك و غيره ...
5 - دوستان و نزديكان به خاطر: هديه و عيدى و غيره ...
6 - تشكّر از پليس خيابان به خاطر راهنمايى ها و كمك او به هنگام عبور از خيابان و غيره ...
7 - تشكّر كردن از دكتر به خاطر معالجه و مداوا نمودن و غيره ...
الف - و تشكّر كردن از خداوند به خاطر:
1 - باران و طراوت آن 2 - لبان نرم ، تا راحت تر صحبت كنيم .
3 - زبان تا صحبت كنيم و مزه چيزهايى را كه مى خوريم ، بفهميم . 4 - چشم تا از تصاوير زيباى طبيعت ، بهره مند شويم . 5 - سلامت جسم و امكان تحصيل
6 - ساير نعمت ها...
د - حداقل تشكّر، تشكر زبانى است .
ه‍ - بهترين راه تشكّر زبانى و رسمى از خداوند نماز است كه نوعى گفتگو با خدا نيز بحساب مى آيد.
لقمان حكيم در سوره مباركه لقمان آيه 17 فرزندش را اينگونه امر به نماز مى كند: اى پسرك من : نماز را بر پادار و امر به معروف و نهى از منكر كن و در برابر مصائبى كه بر تو مى رسد شكيبا باش كه اين نشانه اى از عزم ثابت مردان بلند همّت در امور لازم عالم است .
و باز در جاى ديگر نصيحت لقمان به فرزندش مى فرمايد: فرزند عزيزم مبادا خروس از تو هشيارتر به اوقات نماز و مراقب تر باشد! آيا نمى بينى كه به هنگام هر نماز، رسيدن وقت آن را اعلام مى كند و سحرگاهان به آواى بلند ندا سر مى دهد در حالى كه تو در خوابى ؟
جوانى كه نماز نخواند چه مى شود؟
رسول خداصلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه نماز صبح نخواند ،قرآن از او بيزار است . هر كه نماز ظهر بجا نياورد پيامبران الهى از او بيزارند، هر كه نماز عصر را ترك كند فرشتگان از او بيزارند و آن كه نماز مغرب نخواند دين از او بيزار است و كسى كه نماز عشا را ترك كند، خداى جهان از او بيزار است .(45) و باز رسول خداصلّى اللّه عليه و آله در روايت ديگر فرمودند: كسى كه نماز را ترك مى كند اميدى به پاداش آن ندارد و از مجازات ترك آن نمى ترسد، من با كى ندارم كه چنين كسى اگر بميرد به دين يهود، يا مجوس ، يا نصرانى .(46)
عذاب بى نمازها و شرابخواران :
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمودند:
روزى جبرئيل امين براى اداى وحى به نزدم آمد. هنوز آنچه را كه بايد بر من بخواند تمامش را نخوانده بود، كه ناگهان آوازى سخت و صدايى هولناك آمد. وضع فرشته وحى تغيير كرد. پرسيدم : ((اين چه آوازى بود؟)) گفت : ((اى محمد! خداى تعالى در جهنّم چاهى قرار داده است كه سنگ سياهى در آن انداختند، اكنون پس از سيزده هزار سال آن سنگ به زمين آن چاه رسيد.)) پرسيدم : ((آن چاه ، جايگاه چه كسانى است ؟)) گفت : ((از آنِ بى نمازان و شرابخواران )).(47)
دندان بى نماز حتّى آب دريا را نجس مى كند.
باز در داستان ديگر مى خوانيم كه : ((دندان بى نماز حتّى آب دريا را آلوده مى كند)) يكى كشتى با جمعى سرنشين در زمان انبياى بنى اسرائيل بر درياى نيل در حركت بود ناگهان ماهيان دريا احساس حرارت و فشا ركردند، به درگاه حضرت حق ناليدند و عرضه داشتند: الهى مگر قيامت رسيده است ؟ خطاب رسيد: خير، بلكه در ميان مسافران اين كشتى كه بر روى آب در حركت است شخصى بى نماز نشسته كه دندان او درد گرفت و سپس از دهانش دندان را كنده و در آب انداخت ، نحسى و نجسى دندان يك بى نماز باعث شده كه بر شما هم فشار وارد شود.(48)
شعر در وصف نماز
ما بنده خدايم
امّت مصطفايم
امام و رهبر ما
باشد على والا
كتاب ما قرآن است
كه رهنماى جان است
آيين ما اسلام است
در عظمت تمام است
كعبه ما معبد ماست
قبله و مقصد ماست
نماز چون گذاريم
رو سوى قبله آريم
نماز ركن دين است
شيرين و دلنشين است
هر كس كه با نماز است
هميشه سرفراز است
نماز آرد سعادت
دهد جان را طراوت
مشو اى طفل عاقل
ز حق يك لحظه غافل
مكن كاهل نمازى
كه مى ترسم ببازى
نماز اساس دين است
مسلمانى در اين است
مسابقه موضوع هفدهم
35 - اوّلين چيزى كه در روز قيامت سؤ ال مى شود، و آخرين سفارش همه پيامبران چه بوده است ؟
الف - اوّلين نماز آخرين روزه ب - اوّلين نماز و آخرين نماز
ج - اوّلين روزه آخرين نماز د - الف و ج صحيح است
36 - چرا نماز مى خوانيم ؟
الف - بخاطر اينكه همه مردم مى خوانند
ب - بخاطرنشان دادن به مردم
ج - الف و ب صحيح است
د - بخاطر تشكّر از نعمت هاى الهى
موضوع هيجدهم : جوانان و روزه
جوانان عزيز! يكى ديگر از فروعات دين ما روزه است . معناى اصطلاحى روزه آن است كه انسان مكلّف براى انجام فرمان خداوند از اذان صبح تا اذان مغرب چيزهاى كه روزه را باطل مى كند از انجام آنها خوددارى نمايد.
اين فريضه دينى از زمان صدور اسلام بر ما واجب شده است و كسى گمان نكند كه روزه يك قانون جديدى است پاسخ اين مطلب را قرآن مجيد بيان مى فرمايد: (يا اَيَّها الذّي ن آمنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصَّيام كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِيْنَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونْ)(49)
((اى كسانى كه ايمان آورده ايد واجب كرديم بر شما روزه را همچنانكه واجب كرده بوديم بر آنانكه پيش از شما بودند (نياكان و گذشتگان ) اميد است كه پرهيزكار شويد)). پس با اين آيه شريفه معلوم شد كه روزه پيش از صدور اسلام تاكنون بر ما واجب بوده است .
مردم در رابطه با روزه سه گروهند:
1 - گروهى خوشحال و از فرارسيدن موهبتهاى الهى و باران رحمت واسعه پروردگار كه در اين ماه ريزش دارد به شدّت مسرور مى گردند و خود را براى روزه آن آماده نموده و مسافرتهاى لازم خود را براى قبل يا بعد از آن پيش بينى مى نمايند، ارزاق مناسب حتّى حلالترين و پاكترين آنها را اختصاص به ماه روزه مى دهند، و تمام همّ و غم خويش را مخصوص ماه مبارك رمضان وروزه دارى مى نمايند. به استقبال ماه رفته و روز آخر ماه شعبان را نيز روزه مى گيرند و براى رؤ يت هلال ، خود را با سُرور و فرحناكى مهيّا مى سازند و هنگام رؤ يت ماه طبق دستور به قرآن مجيد كه در اين ماه نازل شده مى نگرند.
2 - گروهى ديگر با بى ميلى و ناراحتى و سختى به آن مى نگرند و از آمدن ماه مبارك رمضان اظهار سختى و بدحالى مى كنند و گاهى كلمات زننده و تند بر زبان مى رانند، با اينكه اهل روزه اند و اين روزه غالباً براى دفع ملامت و بدنامى در جامعه مسلمين است ، نه در حقيقت براى خدا و قربةً اِلى اللّه ، بنابراين به اندك گرما و تشنگى و خستگى و كسالت افطار مى كنند از زير بار آن شانه خالى مى نمايند.
3 - گروهى ديگر نه تنها روزه نمى گيرند بلكه قبول هم ندارند، و روزه و ماه رمضان را مانع عيش و نوش خويش ‍ مى دانند، زيرا تمام مراكز چلوكبابى ها و رستورانها و جايگاههاى چريدن و چشيدن غالباً تعطيل مى گردد، و براى خودشان عزا خوانه مى دانند. امّا در اين ماه بطور كلى كشورهاى اسلامى سيماى ديگرى به خود مى گيرد كه براى روزه خواران و منكران روزه غم مى بارد. و به ناچار با حلول ماه مبارك رمضان عصبانى و بدحال و گاهى ماه مبارك رمضان را به فحش و ناسزا مى كشند.(50)
معناى رمضان چيست ؟
رمضان از مصدر ((رمض )) به معناى شدّت گرما، و تابش آفتاب بر رمل و خاك و ... معنا شده است ، انتخاب چنين واژه اى براستى از دقت نظر و لطافت خاصى برخوردار است . چرا كه سخن از گداخته شدن است ، و شايد به تعبير دگرگون شدن در زير آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمّل ضربات بى امانش ، زيرا كه رمضان ماه تحمّل شدائد و عطش ‍ مى باشد و يا شايد تعبير اين باشد كه گناهان آدمى را ذوب مى كند و مى سوزاند و از بين مى برد.
فوائد جسمانى روزه :
تجربه نشان داده است كه اكثر بيمارى هاى مزمن و حاد را مى توان به وسيله روزه بهبود بخشيد يا از شدت آنها كاست ، روزه درمانى دراز مدّت براى موارد زير تجويز مى شود. 1 - فشا خون زياد 2 - گرفتگى مجارى خون 3 - آسم قلبى 4 - آنژين قلبى 5 - سرطان خون 6-بيماريهاى عصبى 7 - اختلالات جسمانى از قبيل (چاقى ، ورم مفاصل ، و انواع رماتيسم ) 8 - بيماريهاى كبد 9 - ورم كيسه صفرا 10- بيماريهاى معده و روده 11 - يبوست مزمن 12 - ورم لوزه مزمن 13 - زكامهاى حلق و بينى 14 - زكامهاى ناى و نايچه 15-ناراحتيهاى كليه و مثانه 16 - بيماريهاى زنان از قبيل (ورم لگن خاصره ، اختلالت قاعدگى ، نازائى ، و يائسگى ) 17 - بيماريهاى چشم (آب سبز) 19 - اختلالات عمومى عصبى 20 - سرطان (51)
عذاب روزه خواران :
حديثى از امام باقرعليه السّلام راوى مى گويد، از آن حضرت سؤ ال كردم درباره مردى ، كه دو شاهد شهادت به روزه خوارى او دادند كه سه روز روزه اش را افطار كرده بود امام فرمود: (از او سؤ ال شود، آيا روزه خوارى را گناه مى داند؟ اگر گفت خير! بر امام (حاكم شرع ) واجب است كه او را به قتل برساند و هرگاه به گناه روزه خوارى اعتراف كرد و گفت بلى ، پس بر امام است او را به شدّت مجازات كند، تازيانه اش بزند و آبرويش را ببرد).(52)
شعر در وصف ماه مبارك رمضان
مژده زلطف خدا ماه عبادت رسيد
گلشن عُشّاق را نسيم رحمت رسيد
به اهل ايمان بگو آمده ماه خدا
به پاكى دل توان به معنويّت رسيد
امر خدا را نما از ته دل امتثال
ز بندگى مى توان به آدميّت رسيد
نتيجه روزه شد لعلّكم تتقّون
برتبه متقّين توان به همّت رسيد
مسابقه موضوع هيجدهم
37 - معنى اصطلاحى روزه يعنى چه ؟
الف - فقط تشنگى را تحمّل كردن
ب - فقط گشنگى را تحمّل كردن
ج - نخوردن و نياشاميدن
د - چيزهايى كه روزه را باطل مى كند دورى كردن
38 - روزه از چه زمانى بر ما واجب شده است ؟
الف - با صدور اسلام ب - پيش از صدور اسلام
ج - بعد از صدور اسلام د - همه موارد
موضوع نوزدهم : جوانان و مسائل خُمس
جوانان عزيز! يكى از فروعات دين ما (خُمس ) است .
معناى خُمس :دادن 5تقسيم بر1 از منفعت سالانه خويش است به سادات و امام عليه السّلام و يا مجتهدين جامع الشرائط در غيبت امام زمان (عج ) با شرائط مقرر در شرع مقدس اسلام و يا به نماينده مجتهد جامع الشرائط مى پردازد تا با اجازه آن در جاهايى كه جايز است مصرف شود.
در هفت چيز خُمس واجب است :
1 - آنچه از خرج سال زياد بيايد. (منفعت كسب ) 2 - معدن 3- گنج 4 - غنائم جنگى 5 - جواهرى كه بواسطه فرو رفتن در دريا به دست آيد. 6 - مال حلال مخلوط به حرام 7 - زمينى كه كافر ذِمّى از مسلمانى بخرد،(53) (ذِمّه : يعنى عهد و پيمان ، غير مسلمانانى كه در ممالك اسلامى زندگى مى كنند و با آنان پيمان بسته اند كه مقرّرات اجتماعى مسلمانان را مراعات كنند و ماليات معينى هم بپردازند و در عوض جان و مال آنها در امان باشد، كفّار ذِمّى مى گويند).
همچنانكه در آغاز تكليف ، هر كس به فكر انجام نماز و روزه خود است بايد به فكر پرداخت خمس و زكات و عمل به ساير واجبات هم باشد، لذا آشنايى با مسائل و موارد آن در حدّ نياز لازم است . ما، در اين نوشته به مسائل هفتگانه خمس كه اكثر افراد جامعه را در بر مى گيرد مى پردازيم . ((خُمس چيزى است كه از خرج سال انسان و خانواده اش زياد بيايد)).
مخارج سال :
اسلام به كسب و كار افراد احترام گذاشته و تاءمين نياز خودشان را بر پرداخت خُمس مقدم داشته است ، بنابراين هر كس در طول سال مى تواند تمام مخارج مورد نياز خود را از درآمدش تاءمين كند و در پايان سال ، اگر چيزى اضافه نيامد، پرداخت خمس واجب نيست ، ولى پس از آنكه بطور متعارف و در حدّ نياز خود زندگى را گذرانده - نه در مصرف ، زياده روى كرده و نه بر خود تنگ گرفته اگر در پايان هم چيزى اضافه آمد، يك پنجم ، آنچه را كه اضافه آمده است بايد براى مصارف مشخصى بپردازد و چهارپنجم آن را براى خود پس انداز كند.
پس ، مراد از مخارج ، تمام چيزهايى است كه در زندگى خود و خانواده اش بدان نياز دارد كه به نمونه هايى از آن اشاره مى كنيم : 1-خوراك و پوشاك 2 - اثاثيه منزل مانند (ظرف ، فرش و ...) 3-وسيله نقليه اى كه تنها براى كسب و كار نيست . 4 - مخارج مهمانى 5 - مخارج ازدواج 6 - كتابهاى مورد نياز 7 - آنچه در راه زيارت مصرف مى كند. 8 - جوايز و هدايايى كه به كسى مى دهد. 9 - صدقه و نذر و يا كفّاره اى كه پرداخت مى كند.(54)
سال خُمسى :
انسان از اوّلين روز بلوغ خود بايد نماز بخواند و دراوّلين ماه رمضان روزه بگيرد و پس از گذشت يكسال از اوّلين درآمدى كه به دست آورده است ، خمس مازاد بر مخارج سال گذشته را بپردازد، بنابراين در محاسبه خمس ، ابتداى سال ، اوّلين درآمد و پايان آن گذشتن يك سال شمسى از آن تاريخ است .
پس ابتداى سال براى :
* كشاورز: اوّلين محصولى است كه برداشت مى كند.
* كارمند: اوّلين حقوقى كه دريافت مى كند.
* كارگر: اوّلين مُزدى كه مى گيرد.
* مغازه دار: اوّلين معامله اى كه انجام مى دهد.(55)
مالى كه از راههاى زير به دست مى آيد خُمس ندارد:
1 - از راه ارث به دست آيد.
2 - چيزى كه به انسان بخشيده اند.
3 - جايزه هايى كه دريافت كرده است .
4 - آنچه به عنوان عيدى به انسان داده اند.
5 - مالى كه به عنوان خمس يا زكات يا صدقه به كسى داده اند.(56)
آثار ندادن خمس :
1 - تا خمس مال را ندهد نمى تواند در آن تصرف كند، يعنى غذايى كه در آن خمس باشد نمى تواند بخورد و با پولى كه خمس آن را نداده ، نمى تواند چيزى بخرد.(57)
2 - اگر با پول خمس نداده ، خريد و فروش كند (بدون اجازه حاكم شرع ) يك پنجم آن معامله باطل است .(58)
3 - اگر بخواهد با پول خمس نداده به صاحب حمّام بدهد و در حمام غسل كند، غسل او باطل است .(59)
4 - اگر با پولى كه خمس آن را نداده است ، خانه بخرد، نماز خواندن در آن خانه باطل است .(60)
مسابقه موضوع نوزدهم
39 - معنى خُمس يعنى چه ؟
الف - سه پنجم منفعت سالانه ب - دو پنجم منفعت سالانه
ج - يك پنجم منفعت سالانه د - پنج چهارم منفعت سالانه
40 - خمس در اسلام به چند چيز تعلّق مى گيرد؟
الف - 7 چيز ب - 6 چيز ج - 5 چيز د - 4 چيز
موضوع بيستم : جوانان و مسائل زكات
جوانان عزيز! يكى ديگر از فروعات دين ما (زكات ) است ، يكى از وظايف مهمّ اقتصادى مسلمانان ، پرداخت همين (زكات ) است . از اهميّت (زكات ) همين بس كه در قرآن مجيد پس از نماز آمده و نشانه ايمان و عامل رستگارى شمرده شده است . در روايات متعددى كه از معصومين عليهم السّلام نقل شده آمده است : ((كسى كه از پرداخت زكات جلوگيرى كند، از دين خارج است )). (زكات ) هم مانند خُمس موارد معينى دارد.
يك قسم از آن ماليات بدن وحيات است كه هر سال يك مرتبه در روز عيد فطر پرداخت مى شود و تنها بر كسانى كه قدرت مالى پرداخت آن را دارند واجب است . يك قسم ديگر، زكات اموال است ، ولى چنين نيست كه تمام اموال مردم مشمول اين قانون باشد و تنها نُه چيز است كه (زكات ) دارد و مى توان آنها را به سه دسته تقسيم كرد:
موارد وجوب زكات (61)
گندم شتر
1 - غَلاّت خرما2 - دام گاو
جوگوسفند
كشمش
3 - سكه هّاطلا
نقره
حدّ نِصاب :
(زكات ) اين اشياء در صورتى واجب مى شود كه به مقدار مشخصى برسد، كه به آن مقدار ((حد نِصاب )) مى گويند، يعنى اگر محصولِ به دست آمده و يا تعدادِ دام ، از حدّ نصاب كمتر باشد، زكات ندارد.
تمام غلات چهارگانه ، يك نصاب دارد كه حدود 850 كيلوگرم است ، بنابراين اگر محصول بدست آمده از اين كمتر باشد زكات ندارد.(62)
مقدار زكات غلات :
مقدار زكات غلات بستگى به آبيارى آنها دارد كه به سه دسته تقسيم مى شود.
1 - محصولى كه با آب باران و رودخانه آبيارى مى شود و يا ديمى باشد يك دهم است .
2 - محصولى كه با دلو و يا موتور پمپ آبيارى مى شوديك بيستم است .
3 - محصولى كه به هر دو طريق ، هم از آب باران يا رودخانه و هم دستى آبيارى شده زكات نصف آن يك دهم و نصف ديگر يك بيستم مى باشد.(63)
مقدار زكات گوسفند:
اوّلين نصاب گوسفند، چهل راءس است و زكات آن يك گوسفند مى باشد و گوسفند تا به چهل نرسد، زكات ندارد.(64)
مقدار زكات گاو:
اوّلين نصاب گاو، سى راءس است و زكات آن يك گوساله مى باشد كه يك سال تمام شده و وارد سال دوّم شده باشد.(65)
مقدار زكات شتر:
اوّلين نصاب شتر پنج راءس است و زكات آن يك گوسفند است ، و تا زمانى كه تعداد شترها به 26 راءس نرسيده است ، هر پنج شتر يك گوسفند زكات دارد ولى آنگاه كه تعداد آنها به 26 رسيد، زكاتش يك شتر است .(66)
مقدار زكات طلاء و نقره :
نصاب طلا 15 مثقال ونصاب نقره 105 مثقال است ، و زكات هر دو يك چهلم مى باشد.(67)
مصرف زكات :
مصرف زكات هشت مورد است كه مى شود مصرف كرد:
1 - فقير، و آن كسى است كه درآمد يا موجودى وى كمتر از خرج سالانه خود و خانواده اش باشد.
2 - مسكين ، آنكه به كلّى درمانده و بينوا باشد.
3 - كسى كه از طرف امام عليه السّلام يا نائب او ماءمور جمع آورى و نگهدارى و توزيع زكات است .
4 - براى اُلفت دادن دلها به اسلام و مسلمانان ، مانند غيرمسلمانان كه اگر به آنها كمكى بشود، به دين اسلام مايل مى شوند يا در جنگ به مسلمانان كمك مى كنند.
5 - آزاد كردن بردگان .
6 - بدهكارى كه نمى تواند قرض خود را بدهد.
7 - در راه خدا، يعنى در كارهايى كه نفع آن به عموم مى رسد و مورد رضايت خداست ، مانند ساختن جاده ، پل و مسجد.
8 - مسافرى كه در سفر درمانده و خرج برگشت به وطن را ندارد، هر چند در وطن خود فقير نباشد.(68)
مسابقه موضوع بيستم
41 - معنى زكات يعنى چه ؟
الف - رسيدن مال كمتر از حد نصاب
ب - رسيدن مال بيشتر از حد نصاب
ج - الف و ب صحيح است د - رسيدن مال به حد نصاب
42 - زكات در اسلام به چند چيز تعلّق مى گيرد؟
الف - 10 چيز ب - 9 چيز ج - 8 چيز د - 7 چيز
موضوع بيست و يكم : جوانان و مسائل حج
جوانان عزيز! يكى ديگر از فروعات دين ما مسلمانان (اعمال حجّ) در خانه كعبه الهى مى باشد.
معناى حجّ چيست ؟ زيارت خانه كعبه در مكّه معظمه است كه هر ساله در موسم حج (در ماه ذى الحجّه ) مسلمانان به قصد اطاعت از فرامين الهى اين سنّت عظيمه را انجام مى دهند. همه شما جوانان و نوجوانان عزيز! بارها و مكرراً شنيده ايد كه بنيانگذار خانه كعبه حضرت ابراهيم عليه السّلام بوده است كه خداوند در سوره مباركه بقره آيه 125 مى فرمايد: (و به ياد آر زمانى كه كعبه را مقام امن و مرجع امر دين مردم قرار داديم و امر شد كه مقام ابراهيم را جايگاه نماز و عبادت قرار دهيد، و از ابراهيم و اسماعيل پيمان گرفتيم كه حرم خدا را پاكيزه داريد، براى اينكه اهل ايمان به طواف و اعتكاف و ركوع و سجود آيند.)
و باز خداوند در سوره مباركه ابراهيم در آيه 37 چنين مى فرمايد: پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمين فاقد هر گونه زراعت و آب و گياه ، نزد خانه اى كه حرم تو است گذاشتم تا نماز را بپاى دارند. در اين هنگام بود كه حضرت ابراهيم عليه السّلام پس از آنكه از كنيزش ((هاجر)) پسرى آورد نامش را ((اسماعيل )) گذاشت ، حسادت همسر نخستينش ((ساره )) تحريك شد و نتوانست حضور هاجر و فرزندش اسماعيل را تحمّل كند، از حضرت ابراهيم عليه السّلام خواست كه آن مادر و فرزند را به نقطه ديگرى ببرد، و ابراهيم عليه السّلام طبق فرمان خدا در برابر اين درخواست تسليم شد. اسماعيل و مادرش هاجر را به سرزمين مكّه كه در آن روز يك سرزمين خشكِ خاموش و فاقد همه چيز بود آورد، و در آنجاگذارد، و با آنها خداحافظى كرد و رفت . چيزى نگذشت كه اين كودك و آن مادر در آن آفتاب گرم و داغ تشنه شدند، هاجر براى نجات جان كودكش سعى و تلاش فراوان كرد، امّا خدائى كه اراده كرده بود، آن سرزمين يك كانون بزرگ عبادت گردد، چشمه زمزم را آشكار ساخت ، چيزى نگذشت كه قبيله بيابانگرد ((جرهم )) كه از نزديكى آنجا مى گذشتند، از ماجرا آگاه شدند و در آنجا رحل اقامت افكندند و ((مكّه )) كم كم شكل گرفت .(69) و خداوند سرزمين مكّه را محل امن و امان قرار داده است ، و بالاخره حضرت ابراهيم عليه السّلام به فرمان خداوند كعبه عظيم الهى را بنا كردند كه از آن زمان تاكنون همه ساله ميليونها نفر مسلمان از سراسر جهان به آنجا سرازير مى شوند و اين عمل عبادى را كه به شيوه مخصوصى صورت مى گيرد انجام مى دهند. (حج ): زيارت كردن خانه خدا و انجام اعمالى است كه دستور داده اند در آنجا بجا آورده شود و در تمام عمر بر كسى كه اين شرايط را دارا باشد، يك مرتبه واجب مى شود.
شرايط وجوب حج :
اوّل آنكه بالغ باشد. دوّم آنكه عاقل و آزاد باشد. سوّم بواسطه رفتن به حجّ مجبور نشود كه كار حرامى را كه اهميتش ‍ در شرع از حجّ بيشتر است انجام دهد، يا عمل واجبى را كه از حج مهمتر است ترك نمايد. چهارم آنكه مستطيع باشد. و مستطيع بودن به چند چيز است : اوّل : آنكه توشه راه و چيزهائى را كه بر حسب حالش در سفر به آن محتاج است و در كتابها مفصل گفته شده دارا باشد دوّم سلامت مزاج و توانائى آنرا داشته باشد كه بتواند مكّه و حجّ را بجا آورد. سوّم در راه مانعى از رفتن نباشد و اگر راه بسته باشد، يا انسان بترسد كه در راه جاده و عِرْض او از بين برود، يا مال او را ببرند، حجّ بر او واجب نيست ولى اگر از راه ديگرى بتواند برود، اگرچه دورتر باشد در صورتيكه مشقت زياد نداشته باشد و خيلى متعارف نباشد، بايد از آن راه برود. چهارم بقدر بجا آوردن اعمال حجّ وقت داشته باشد. پنجم مخارج كسانى را كه خرجى آنان بر او واجب است مثل زن و بچّه و مخارج كسانى را كه مردم خرجى دادن به آنها را لازم مى دانند داشته باشد. ششم بعد از برگشتن كسب ، يا زراعت ، يا عايدى ملك ، يا راه ديگرى براى معاش خود داشته باشد كه مجبور نشود بزحمت زندگى كند.(70) از خداوند منّان بخواهيم كه اين سفر معنوى را شامل حالمان گرداند و ما را از فيوضات اين اعمال شايسته محروم نگرداند.
(انشاءاللّه آمين يا رب العالمين )
شعر در وصف مكّه معظمه
يا رب به مناى عشق ، قربانم كن
آنگه به سراى خويش مهمانم كن
گر هيچ نيم لايق اين دعوت تو
از لطف طُفيلى شهيدانم كن
مسابقه موضوع بيست و يكم
43 - اعمال حجّ واجب در چه ماهى انجام مى شود؟
الف - ماه محرّم ب - ماه رمضان
ج - ماه ذى الحجّه د - ماه شؤ ال
44 - خانه كعبه بدستور چه كسى و توسّط چه شخصى بنا نهاده شد؟
الف - بدستور خدا توسّط حضرت ابراهيم عليه السّلام
ب - بدستور خدا توسّط پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله
ج - بدستور خدا توسّط على عليه السّلام
د - بدستور پيامبرصلّى اللّه عليه و آله توسّط على عليه السّلام
******************
موضوع بيست و دوّم : جوانان و مسائل جهاد (جنگ )
جوانان عزيز! باز يكى ديگر از فروعات دين ما مسلمانان (جهاد) و جنگ با دشمنان اسلام است .
معناى جهاد چيست ؟ عبارت است از جنگ كردن با دشمنان دين كه به دستور پيغمبر و يا امام عليه السّلام و يا نايب خاص ‍ امام عليه السّلام صورت مى گيرد و بر همگان واجب است كه از آن اطاعت نمايند.
با طلوع خورشيد اسلام ، تمام مذاهب و مكاتب ، باطل و غيرقابل قبول است و همه افراد بشر بايد براى پذيرش ‍ برنامه هاى آن آماده باشند، گرچه در تحقيق و پذيرش آگاهانه آن آزادند. در مرحله اوّل پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و جانشينان وى برنامه هاى نجات بخش اسلام را براى مردم بازگو كرده و آنان را به پذيرش اين آئين دعوت كرده اند و كسانى كه از برنامه ها و دستورات اسلام سرپيچى كنند، دچار خشم و غضب الهى و شمشير قهر مسلمانان خواهند شد، تلاش براى پيشبرد اسلام و مبارزه با كسانى كه از پذيرش آن سر باز زده اند ((جهاد)) نام دارد، گرچه اين شيوه از پيشبرد اسلام داراى تاكتيك ها و شيوه هاى بخصوصى است كه تنها به دست پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و جانشينان وى كه از هر گونه لغزش و اشتباه در امان هستند، عملى مى گردد، و اختصاص به زمان حضور معصومين عليهم السّلام دارد، و در زمان ما كه عصر غيبت امام معصوم است واجب نيست . ولى نوع ديگر مبارزه با دشمنان كه ((دفاع )) نام دارد، حقّ مسلّم همه مسلمانان است كه در هر زمان و در هر جاى عالم كه مورد هجوم دشمنان قرار گرفتند، و يا آيين و مذهبشان در خطر باشد، براى حفظ جان و نگهدارى از آيين خود، با دشمنان بجنگند و آنها را از بين ببرند. در اينجا با اقسام و احكام اين واجب الهى يعنى ((دفاع )) آشنا مى شويم .
اقسام دفاع :
1 - دفاع از اسلام و كشورهاى اسلامى .
2 - دفاع از جان و حقوق شخصى .(71)
دفاع از اسلام و كشور اسلامى :
* اگر دشمن بر كشورهاى اسلامى هجوم آورد.
* يا نقشه تسلط بر منابع اقتصادى يا نظامى مسلمانان را كشيده باشد.
* و يا نقشه سياسى بر كشورهاى اسلامى را داشته باشد.
بر همه مسلمانان واجب است هر گونه كه بتوانند در مقابل هجوم دشمنان بايستند، و با نقشه هاى آنان مخالفت و مبارزه كنند.
دفاع از جان و حقوق شخصى :
1 - جان و مال مسلمانان محترم است و چنانچه كسى بر انسان حمله آورد يا افرادى كه وابسته به وى هستند مانند، پسر، دختر، پدر، مادر و برادر هجوم آورد، دفاع و جلوگيرى از او واجب است ، هر چند منجر به قتل مهاجم شود.(72)
2 - اگر دزدى براى دزديدن اموال انسان هجوم آورد، دفاع و جلوگيرى ازاو واجب است .(73)
3 - اگر كسى براى ديدن نامحرم به خانه ديگران نگاه كند، جلوگيرى او از آن كار واجب است ، هر چند با زدن او باشد.(74)
آموزش فنون نظامى :
در اين زمان كه مسائل نظامى پيشرفت بسيارى كرده و دشمنان اسلام به انواع سلاحهاى پيشرفته مجهزّ شده اند، دفاع از اسلام و كشورهاى اسلامى بدون فراگيرى فنون نظامى ممكن نيست ، و از آنجا كه دفاع ، بدون آموزش نظامى ممكن نيست ، بر تمام افرادى كه توانايى قدرت يادگيرى آن را دارند و احتمال مى رود كه به شركت آنها در جبهه دفاع از اسلام و كشور اسلامى نياز باشد، آموزش نظامى واجب است .(75)
دفاع مقدس در كشور اسلامى ايران :
جوانان و نوجوانان عزيز! در سال 1359 و در روز 31 شهريور ساعت 30/1 بعد از ظهر دشمن به خاك ميهن اسلامى ما حمله ور شد، و هيچگاه ياد و خاطره هشت سال دفاع مقدس از ذهن ملّت ايران بيرون نخواهد رفت كه چگونه عزيزان جان بر كف اعم از سپاهى ، بسيجى ، ارتشى و نيرهاى نظامى و انتظامى و ... به دستور امام خمينى (ره ) در مقابل دشمنان ايستادگى كردند و دشمن را از آب و خاك اسلامى بيرون راندند، الان كه در زمان صلح بسر مى بريم آسايش و امنيتى كه در كشور اسلامى ما حاكم است همه از زحمات مردان و زنان ايرانى ماست كه با مجروح و اسير و شهيد شدن هزاران تن از عزيزان گلگون كفن اين آب و خاك مى باشد، خوب است خاطره اى در اين باره براى شما عزيزان بيان كنيم .
خاطره اى از عمليات خيبر:
در عمليات خيبر بود بعد از آنكه عزيزان ما در خاك دشمن پيش روى كرده بودند نيروهاى اسلام در آنجا شروع به خاك ريز زدن كردند. بعد از 5 الى 6 روز عدّه اى متوجّه شدند كه صدائى از پشت خاكريزها بگوش آنان مى رسد به طرف صدا حركت كردند و از دور مشاهده نمودند كه مجروحى در آنجا افتاده است ، و صدا مى زند آيا شما ايرانى هستيد؟ يا عراقى ؟ گفتيم ما ايرانى هستيم . بطرف آن عزيز حركت كرديم ديديم بدنش پر از خون است ما گفتيم چه مى خواهى برايت آماده كنيم ، رفتيم دنبال آب و غذا، وقتى برگشتيم اين عزيز مجروح گفت ! فقط يك تقاضا دارم و آن اين است ، مقدارى آب برايم تهيّه كنيد كه آلان 5 الى 6 روز است با اين بدن مجروح اينجا افتاده ام و نماز نخواندم و ما برايش آب تهيه كرديم وضو گرفت و اوّل نمازش را خواند.(76)
جوانان و نوجوانان عزيز! ببينيم چگونه عزيزان هم سنّ و سال شما استقامت و شجاعت و رشادت و جوانمردى و ايثار از خود نشان دادند و اين درسها را بايد الگو و سرمشق زندگيمان قرار دهيم آيا امروزه در جامعه اسلامى ما معنى دارد جوانى از اين فريضه مهمّ دينى يعنى (نماز) و مسائل اعتقادى غافل بماند! آيا اين خيانت به اسلام و قرآن و ايثارگريهاى اين عزيزان نمى باشد! پس بشتابيم بسوى نيكيها و خودمان را از هر گونه پليديها و زشتيها باز بداريم .(انشاءالله )
شعر در وصف رزمندگان دفاع مقدس
برخيز كه تا يارى قرآن برويم
از كرب و بلا بسوى لبنان برويم
از بهر رهايى ، فلسطين عزيز
در مسلخ ‌خون همچوشهيدان برويم
شهادت لاله را روئيدنى كرد
شهادت خاك را بوئيدنى كرد
ببوس اى خواهر قبر برادر
شهادت سنگ را بوسيدنى كرد
مسابقه موضوع بيست و دوّم
45 - دفاع در اسلام بر چند قسم است ؟
الف - بر سه قسم ب - بر دو قسم
ج - بر يك قسم د - بر چهار قسم
46 - جنگ ايران و عراق در چه روزى و در چه سالى به وقوع پيوست ؟
الف - 15 خرداد 1358 ب - 12 فروردين 1360
ج - 12 بهمن 1361 د - 31 شهريور 1359
موضوع بيست و سوّم : جوانان و مسائل امر بمعروف و نهى از منكر
جوانان عزيز! باز يكى ديگر از فروعات دين ما مسلمانان (امر به معروف و نهى از منكر) است .
معناى امر به معروف و نهى از منكر چيست ؟
در احكام دين ، به تمام واجبات و مستحبات ((معروف )) و به تمام محرّمات و مكروهات ((مُنكر)) گفته مى شود. بنابراين وا داشتن افراد جامعه به انجام كارهاى واجب و مستحب ((امر بمعروف )) و باز داشتن آنها از كارهاى حرام و مكروه ((نهى از منكر)) است .
هر انسانى نسبت به كارهاى ناپسندى كه در جامعه انجام مى پذيرد و كارهاى نيك و پسنديده اى كه ترك مى شود، مسؤ وليت دارد، بنابراين اگر كار واجبى ترك شود و يا حرامى اتفاق بيفتد سكوت و بى تفاوتى در مقابل آن جايز نيست ، و تمام افراد جامعه بايد براى برپايى ((واجب )) و جلوگيرى از ((حرام )) اقدام كنند، كه اين عمل ، ((امر به معروف )) و ((نهى از منكر)) است .
امر بمعروف و نهى از منكر واجب كفائى مى باشد:
امر بمعروف و نهى از منكر واجب كفائى است ، يعنى اگر عدّه اى به قدر كفايت به انجام آن اقدام كنند، از گردن ديگران ساقط ميشود و اگر همه كس آن راترك كرده باشند، چنانچه شرايط آن موجود باشد، همه آنها ترك واجب كرده اند.(77)
اهميّت امر بمعروف و نهى از منكر در كلام معصومين عليهم السّلام
در برخى از سخنان امامان معصوم عليهم السّلام ما چنين آمده است .
* ((امر به معروف و نهى از منكر)) از مهمترين واجبات و شريف ترين آنهاست .
* واجبات دينى به سبب ((امر به معروف و نهى از منكر)) استوار مى گردد.
* ((امر بمعروف و نهى از منكر)) از ضروريّات دين است و كسى كه آن را مُنكر شود كافر است .
* اگر مردم ((امر بمعروف و نهى از منكر)) را ترك كنند، بركت گرفته مى شود و دعاها مستجاب نمى شود.
شرايط امر به معروف و نهى از منكر:
1 - كسى كه امر بمعروف و نهى از منكر مى كند، بايد بداند آنچه را كه ديگرى انجام مى دهد حرام است و آنچه را ترك كرده ، واجب است ، پس هر كس كه نمى داند كه اين عمل واجب است يا حرام ؟ جلوگيرى واجب نيست .
2 - احتمال بدهد كه امر بمعروف و نهى از منكر او تاءثير دارد، بنابراين اگر مى داند تاءثير ندارد يا شك دارد، امر و نهى از منكر واجب نيست .
3 - شخص گناهكار اصرار بر ادامه كار خود داشته باشد، پس اگر معلوم شود، گناهكار بناى ترك عمل را دارد و دوباره تكرار نمى كند يا مؤ فّق به تكرار نمى شود، امر و نهى واجب نيست .
4 - امر بمعروف و نهى از منكر سبب ضرر جانى يا آبرويى يا ضرر مالى قابل توجّه ، به خودش يا نزديكان و ياران و همراهان و يا ساير مؤ منان نباشد.(78)
براى امر بمعروف و نهى از منكر، مراتبى است كه اگر با عمل به مرتبه پايين تر مقصود حاصل مى شود، عمل به مرتبه بعدى جايز نيست .
مراتب امر بمعروف و نهى از منكر:
* اوّل : با معصيت كار طورى عمل شود كه بفهمد به سبب انجام آن گناه ، با او اينگونه عمل مى شود، مثل اينكه از او رو برگرداند يا با چهره عبوس با او برخورد كند و يا با او رفت و آمد نكند.
* دوّم : امر و نهى با زبان ، يعنى به كسى كه واجبى را ترك كرده است دستور دهد كه واجب را بجا آورد و به گناهكار دستور دهد كه گناه را ترك كند.
* سوّم : استفاده از زور، براى جلوگيرى از منكر و برپايى واجب ، يعنى زدن گناهكار.(79)
آداب امر بمعروف و نهى از منكر:
* مانند طبيبى دلسوز و پدرى مهربان باشد.
* قصد خود را خالص كندو تنها براى رضاى خداوند اقدام كند، و عمل خود را از هر گونه برترى جويى پاك كند.
* خود را پاك و منزّه نداند، چه بسا همان شخصى كه اكنون خطايى از او سر زده است ، داراى صفات پسنديده اى باشد كه مورد محبت الهى است ، هر چند اين عمل او هم اكنون ناپسند و مورد غضب الهى باشد.(80)
شعر در وصف امر بمعروف و نهى از منكر
ايران كه خاكش درقداست چوبهشت است
دورى زمعروف اين همه منكرچه زشت است !
افسوس و صد افسوس از خود رفته گانيم
ناخواسته در خدمت بيگانگانيم
بايد چرا بازارمان اينگونه باشد
با يكديگر رفتارمان وارونه باشد
بايد چرا نسل جوان انقلابى
باشد گرفتار بلاى بدحجابى
ابراز داريم آنچه را احساس داريم
حق مقام رهبرى را پاس داريم
داريم پاس حرمت خون شهيدان
الگو شود رفتارمان بر حقّ پرستان
مسابقه موضوع بيست و سوّم
47 - امر بمعروف و نهى از منكر در كداميك از موارد زير صحيح است ؟
الف - واجب عينى است ب - مستحّب
ج - واجب كفائى د - مباح
48 - كسى كه امر به معروف و نهى از منكر مى كند حكمش چيست ؟
الف - واجب است احكامش را بداند د - همه موارد
ب - واجب نيست احكامش را بداند
ج - احكامش را دانستن و ندانستن فرقى ندارد
موضوع بيست و چهارم : جوانان و مسائل تولّى و تبرّى
جوانان عزيز! يكى ديگر از فروعات دين ما مسلمانان (توَّلى و تبرَّى ) است .
معناى تو لّى و تبرّى چيست ؟
((تولّى )): يعنى دوستى با دوستان خدا، خداوند و اولياء خدا را دوست داشته باشيم .
((تبرّى )): يعنى دشمنى با دشمنان خدا، دشمنان خداوند و دشمنان اولياء خداوند را دشمن داشته باشيم .
در هر انسان غريزه دوستى و دشمنى هست . اما دوستى و دشمنى براى رضاى خداوند ارزش دارد. مسلمان بايد بيش از هر چيز خدا را دوست بدارد. چون هستى و تمام نعمتها را او به ما داده است . اوست كه عيب ما را مى پوشاند. از مرضها شفا مى دهد از خطرات حفظ مى كند. هوا و خورشيد و يا دريا و زمين و گياه و حيوان و كوه و جنگل و معدن و آب و غيره ... را براى ما آفريده است . كار ما را پاداش چند برابر مى دهد. در شكم مادر ما را از ذره اى آفريد.
همين كه به دنيا آمديم مكيدن را به ما ياد داد، غذايى كامل و شيرين و خوش رنگ و مجانى در سينه مادر برايمان ذخيره كرد، به ما فهم داد، زبان داد، چشم و گوش و دل و فكر و اراده داد، براى هدايت ما پيامبر فرستاد. كتاب و امام و عقل قرار داد، گناه ما را مى بخشد. توبه ما را قبول مى كند، در قيامت سر و كار ما با اوست ، از هر كس به ما نزديكتر و از همه بيشتر ما را دوست دارد، اگر ما ياد او باشيم او لطف خودش را به ما بيشتر مى كند، اگر كمى به او توجه كنيم او بسيار به ما نظر دارد، اگر لحظه اى ما را به خود رها كند نابود مى شويم ، اگر بخواهد درختان را خشك ، آبها را تلخ و زمين را لرزان و خورشيد را تاريك و چشم را نابينا، گوش را ناشنوا، و عمر را تمام و آبرو را مى ريزد. ما هم بايد خدا را دوست داشته باشيم و هم از قهر و غضب او بترسيم . همچون كودكى كه هم به پدر و مادر خود دلگرم است و هم هنگام خلاف از والدين مى ترسد.
بعد از خداوند بايد بيشترين علاقه ما به رسول خداصلّى اللّه عليه و آله و امامان معصوم عليهم السّلام باشد. زيرا آنان واسطه هدايت ما هستند. افرادى كه از راه انبياء دورند دچار هزاران نوع انحراف هستند. ما بايد مسلمانان را در هر سن و شغلى كه هستند دوست بداريم . كودكان را دوست بداريم . چون گناهانشان از ما كمتر است و بزرگسالان را دوست بداريم چون عبادتشان از ما بيشتر است . با كسانى كه اهل نماز نيستند دوست نباشيم . با كفار و منافقان قطع رابطه كنيم . بارها قرآن فرموده است كه : يهود و نصارى و ستمگران را دوست و سرپرست خود قرار ندهيد.(81)
خلاصه كلام ، جوانان عزيز! پس بايد با دوستان خدا دوست باشيم ، و با دشمنان خدا دشمن باشيم .
پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله به جايى مى رفتند كه شنيد مردى با صداى بلند مى گويد: اى محمّد! پيامبرصلّى اللّه عليه و آله نيز با صداى بلند فرمود چه مى گويى ؟ عرض كرد: روز قيامت چه وقت است ؟! پيامبر فرمود: براى آن روز چه آماده كرده اى ؟ او گفت : دوستى خدا و رسولش ! پيامبر فرمود: تو با كسى هستى كه دوستش دارى .(82)
خداوند به حضرت موسى عليه السّلام وحى كرد: آيا هرگز براى من عملى انجام داده اى ؟ موسى عليه السّلام عرض كرد: براى تو نماز خوانده ام ، روزه گرفته ام ، صدقه داده ام و ذكر تو را گفته ام . خداوند به موسى عليه السّلام فرمود: نماز دليل خداپرستى و نجات توست ، روزه سپرى است براى تو از آتش دوزخ ، صدقه براى تو سايه اى در محشر است و ذكر خدا براى تو روشنايى است . بگو چه عملى را بخصوص براى من انجام داده اى ؟ موسى عليه السّلام عرض كرد: مرا به عملى كه مخصوص ‍ تو است راهنمايى كن . خداوند فرمود: آيا تو هرگز براى من به دوستم دوستى و محبت كرده اى و با دشمن من دشمنى نموده اى ؟ موسى دانست كه بهترين اعمال ، دوستى با دوستان خدا براى خدا و دشمنى با دشمنان خدابراى خداست .(83)
شعر در وصف توَّلى و تبرَّى
گفت شاه تشنه كامان روز عاشورا حسين
سر براه دوست دادن بهرمن دشوارنيست
تشنه ام من تشنه آزادى و آزادگى
ورنه در من ذرّه اى از تشنگى آثار نيست
ما در ره دوست نقض پيمان نكنيم
گر جان طلبد دريغ از جان نكنيم
دنيا اگر از ستم يزيد لبريز شود
ما پشت به سالار شهيدان نكنيم
مسابقه موضوع بيست و چهارم
49 - معنى توَّلى يعنى چه ؟
الف - احكام خدا را دانستن
ب - دوستى با دوستان خدا
ج - با دشمنان خدا جنگيدن
د - دشمنى با دشمنان خدا
50 - معنى تبرَّى يعنى چه ؟
الف - امر به معروف كردن
ب - نهى از منكر كردن
ج - عبادت خدا را انجام دادن
د - دشمنى با دشمنان خدا
پايان
بار الها! ما را در راه انبياء خودت هدايت فرما!
پروردگارا! روح مقدس امام راحل ؛ و شهداى ما را از همه ماراضى و خشنود فرما!
خداوندا! مقام معظم رهبرى (حضرت آية ا... خامنه اى ) را در پناه آقا ولى عصر(عج ) محافظت فرما!.
معبودا! كشور ما را از گزند دشمنان داخلى و خارجى حفظ فرما!
پروردگارا! ظهور مقتدا و مولاى مان امام زمان (عج ) را نزديك فرما!
خداوندا! ما را از انصار و يارانش مرحمت فرما!
معبودا! جوانان و نوجوانان عزيز ما را هدايت فرما و از گزند دشمنان اسلام در امان بدار!
آمين يا رب العالمين
حوزه علميه مقدسه قم - على رستمى چافى
مهر ماه / 78 برابر با جمادى الثانى 1420
ختم الله بالحسنى
منابع و مآخذ
1 - قرآن كريم
2 - نهج البلاغه
3 - دعاى مكارم الاخلاق
4 - تفسير روح البيان
5 - تفسير نمونه
6 - تفسير لاهيجى
7 - همراه با نماز (حجة الاسلام والمسلمين قرائتى )
8 - نماز راز دوست (على رستمى چافى )
9 - تحرير الوسيله امام خمينى (ره )
10 - توضيح المسائل امام خمينى (ره )
11 - استفتاءات امام خمينى (ره )
12 - عروة الوثقى
13 - خدا از ديده گاه قرآن
14 - عقائد الانسان
15 - نمونه معارف اسلام
16 - ره توشه راهيان نور (چاپ دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم )
17 - درسهايى از اصول دين (مؤ سسه در راه حقّ)
18 - ميزان الحكمه
19 - بحار الانوار
20 - روزه درمان بيمارى ها
21 - روزه درمان بيماريهاى روح و جسم
22 - وسائل الشيعه
23 - داستانها و پندها
24 - اصول و فروع كافى
25 - ازدواج و روش زن دارى در اسلام
26 - جوان (هيئت نشر معارف اسلامى )
27 - روزنامه رسالت
28 - غرر الحكم
29 - روانشناسى جوانان و نوجوانان
30 - و كتب معتبر ديگر ...
******************
1- همراه با نماز محسن قرائتى ، ص 127.
2- سوره حجرات ، آيه 11.
3- بحارالانوار، ج 71، ص 227.
4- سوره ق ، آيه 18.
5- سوره نور، آيه 24.
6- داستانها و حكايتهاى نماز، ج 1، ص 10.
7- سوره بقره ، آيه 187.
8- بحارالانوار، ج 103، ص 217.
9- بحارالانوار، ج 103، ص 219، حديث 14.
10- وسائل الشيعه ، ج 14، ص 8، حديث 7.
11- شرح و تفسير دعاى مكارم الاخلاق ، ج 3، ص 515.
12- سوره نور، آيه 32.
13- تفسير لاهيجى ، ج 3، ص 283 و كافى ، ج 5، ص 330، حديث 5.
14- تفسير روح البيان ، ج 4، ص 97 - 96.
15- ازدواج و روش زن دارى در اسلام ، (نوشته شهيد دكتر سيد رضا پاك نژاد) ص 12.
16- كافى ، ج 5، ص 326، حديث 2.
17- وسائل ، ج 4، ص 18.
18- جوان ، ج 2 (محمد تقى فلسفى )، تهران ، هيئت نشر معارف اسلامى ، چاپ 19/1364، ص 437.
19- رسالت 14 / 11 / 70.
20- رسالت 14 / 11 / 70
21- روانشناسى جوانان و نوجوانان ، سيد احمد احمدى ، اصفهان ، مشعل ، 1368، ص 104.
22- غرر الحكم ، قم ، دارلكتاب ، فصل 79، ح 241.
23- ره توشه ، چاپ دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم .
24- استفتائات امام خمينى (ره )، ص 11 - 9.
25- استفتاءات امام خمينى (ره ) ص 11 - 9.
26- استفتاءات امام خمينى (ره )، ص 11 - 9.
27- نقل از كتاب ره توشه چاپ دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم .
28- سوره نجم ، آيه 39.
29- وسائل الشيعه ، ج 12، ص 13.
30- امام صادق (ع )، كافى ، ج 5، ص 88.
31- امام صادق (ع )، كافى ، ج 5، ص 72.
32- ارزش كار و كارگر، سلسله بحثهاى مؤ سسه در راه حق .
33- ميزان الحكمة ، ج 1، ص 316.
34- تحرير الوسيله حضرت امام (ره ).
35- سوره بنى اسرائيل ، آيه 82.
36- نقل از كتاب همراه با نماز (حجة الاسلام والمسلمينن قرائتى ) ص 205.
37- خدا از ديدگاه قرآن ، شهيد مظلوم بهشتى و عقايد الانسان .
38- سوره انبياء آيه 22
39- نمونه معارف اسلام ، ج 3، صفحه 249.
40- سوره نساء، آيه 89.
41- مؤ سسه در راه حق ، درسهاى از اصول دين ، صفحه 330.
42- ميزان الحكمه ، ج 10، ص 702.
43- سوره نساء، آيه 56.
44- بحار الانوار، ج 74، ص 77، ج 79، ص 233.
45- كتاب نماز (راز دوست )، ص 297(على رستمى چافى ).
46- همان .
47- همان .
48- همان .
49- سوره بقره ، آيه 183.
50- روزه درمان بيمارى هاى روح و جسم ، ص 14.
51- دكتر اتو بوخنگر در كنفرانس پزشكى بغداد از كتاب روزه درمان بيمارى ها، ص 36.
52- وسائل الشيعه ، ج 7، ص 179.
53- توضيح المسائل امام خمينى (ره )، در باب خمس ، م 1751.
54- العروة الوثقى ، ج 2، ص 394.
55- العروة الوثقى ، ج 2، ص 394.
56- العروة الوثقى ، ج 2، ص 389، السابع ص 390.
57- توضيح المسائل امام ، م 1790.
58- همان ، م 1760.
59- همان ، م 283.
60- همان ، م 873.
61- توضيح المسائل امام (ره )، م 1853.
62- همان ، م 1864.
63- همان ، م 1875 تا 1879.
64- همان ، م 1913.
65- همان ، م 1912.
66- همان ، م 1910.
67- همان ، م 1896 تا 1897.
68- همان ، م 1925.
69- تفسير نمونه ، ج 10، ص 363.
70- توضيح المسائل امام (ره )، م 2036.
71- تحرير الوسيله حضرت امام خمينى (ره )، ج 1، ص 485.
72- همان ، ج 1، ص 488 - 487.
73- همان .
74- همان ، ج 1، ص 492، م 30.
75- استفتاء از امام خمينى (ره ).
76- نقل از مداح اهلبيت عصمت و طهارت و جبهه ها برادر بزرگوار حاج صادق آهنگران .
77- تحرير الوسيله حضرت امام خمينى (ره )، ج 1، ص 463، م 2.
78- تحرير الوسيله حضرت امام خمينى (ره )، ج 1، ص 465، ص 472، م 1.
79- تحرير الوسيله حضرت امام خمينى (ره )، ج 1، ص 476.
80- همان ، ج 1، ص 481، م 14.
81- همراه با نماز، محسن قرائتى ، ص 209.
82- داستانها و پندها، ج 3، ص 81.
83- داستانها و پندها، ج 10، ص 142.
/ 1