بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
عبدالکريم پاک نيا اخلاق نبوي صلي الله عليه و آله در خانه يک همسر خوب همواره از شوهرش توقع دارد که زيبايي ظاهر را در خانه و جامعه حفظ کند و فردي بي نظم و درهم ريخته نباشد که موجب تنفر مردم گردد. همچنان که شوهر از همسرش چنين انتظاري دارد.
شناختن اخلاق خانوادگي رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله براي هر مسلماني، ضرورتي انکار ناپذير است؛ زيرا سيره و سنت آن حضرت - که کامل ترين نسخه انسانيت است - براي همه، چراغ راه و برنامه اي حياتبخش است. اگر زنان و شوهراني که به نوعي در زندگي، مشکل دارند بتوانند با شيوه رفتار پيامبر رحمت صلي الله عليه و آله مأنوس شوند و در رفتار خانوادگي خويش، دنباله رو آن گرامي باشند مطمئنا افقهاي جديد و اميد بخشي را در زندگي، پيش رو خواهند داشت. براي آشنايي با خلق و خوي پيامبر صلي الله عليه و آله در خانه و خانواده، فرازهايي از سيره خانوادگي رسول خدا صلي الله عليه و آله را به نظاره مي نشينيم:
مهرباني در عين اقتدار آن رهبر فرزان? اسلام از سويي به سلاطين و رهبران جهان، نامه نوشته، با اقتدار کامل با آنان سخن مي گفت، و از سويي ديگر در ميان خانواده اش با مهرباني، عطوفت، حلم و تواضع برخورد مي نمود. هيچ کس از آن حضرت در خانواده اش خوش اخلاق تر نبود. هر يک از ياران و يا اعضاي خانواده اش که او را صدا مي زد، در پاسخ با کمال نشاط و خوشرويي مي فرمود: «لبيک».1 در خدمت خانواده پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در منزل، متواضع بود؛ گوشت خرد مي کرد، با دست خود شير مي دوشيد، لباس خود را وصله مي کرد و به گوسفندان و شترش رسيدگي مي نمود؛ همراه اهل خانه، گندم را آسياب کرده، خمير مي ساخت و خان? خويش را نظافت مي کرد. لوازم زندگي را به دوش مي کشيد و از بازار به منزل مي برد. در منزل را شخصاً باز مي کرد و محبوب ترين کارها نزد ايشان خياطي بود.2
از جنس مردم ديلمي مي نويسد: «نبي اکرم صلي الله عليه و آله از تواضع و فروتني زياد خودش لباسش را وصله مي کرد، کفشش را پينه مي زد، گوسفندش را مي دوشيد، با غلامان روي زمين مي نشست، بر الاغ سوار مي شد و کسي را در رديف خود سوار مي کرد و شرم نمي کرد از اينکه خودش از بازار چيزي بخرد و به خانه بياورد. با دارا و نادار دست مي داد. دستش را از دست کسي رها نمي کرد تا وقتي که طرف مقابل دستش را مي کشيد و بر هر کس از مقابلش مي آمد، چه کوچک و چه بزرگ، چه فقير و چه غني، سلام مي فرمود.» رسول خدا صلي الله عليه و آله همواره مردان مسلمان را توصيه مي کرد که با همسرانشان عالي ترين رفتار را داشته باشند و خود نيز چنين بود. آن حضرت در اين زمينه فرموده است: «خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لِأَهْلِهِ وَ أَنَا خَيْرُكُمْ لِأَهْلِي؛3 بهترين شما کسي است که نسبت به خانواده اش نيکوکار باشد و من نيکوکارترين شما نسبت به خانواده ام هستم.» اين شيوه پيامبر صلي الله عليه و آله برگرفته از آموزه هاي قرآني است که فرمود: «وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»؛4 «و با همسرانتان به نيکي و شايستگي رفتار کنيد!»
ياور خانواده رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله ساير مردان را نيز به کمک در کارهاي خانه توصيه مي کرد و دستاوردهاي بزرگ اين امر مقدس را يادآور مي شد. امام علي عليه السلام مي فرمود: «روزي رسول اکرم صلي الله عليه و آله به حجر? ما وارد شد، در حالي که فاطمه عليها السلام کنار ديگ غذا نشسته بود و من عدس پاک مي کردم. به من فرمود: يا اباالحسن! عرض کردم: لبّيک يا رسول الله صلي الله عليه و آله! فرمود: گوش فرادار که آنچه مي گويم به فرمان پروردگار من است: 1. «مَا مِنْ رَجُلٍ يُعِينُ امْرَأَتَهُ فِي بَيْتِهَا إِلَّا كَانَ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ عَلَى بَدَنِهِ عِبَادَةُ سَنَةٍ صِيَامُ نَهَارِهَا وَ قِيَامُ لَيْلِهَا وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الثَّوَابِ مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ الصَّابِرِينَ وَ دَاوُدَ النَّبِيَّ وَ يَعْقُوبَ وَ عِيسَى عليه السلام؛ هيچ مردي نيست که در خانه به همسر خود کمک دهد، جز آنکه به عوض هر مويي که در تن دارد، ثواب يکسال عبادت که شبهايش به نماز و روزهايش به روزه گذشته براي او مقرّر شود و خدايش همانند ثواب صابران و داوود پيغمبر و يعقوب و عيسي عليهم السلام ببخشد.» 2. «مَنْ كَانَ فِي خِدْمَةِ الْعِيَالِ فِي الْبَيْتِ وَ لَمْ يَأْنَفْ كَتَبَ اللَّهُ اسْمَهُ فِي دِيوَانِ الشُّهَدَاءِ وَ كَتَبَ لَهُ بِكُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ ثَوَابَ أَلْفِ شَهِيدٍ وَ كَتَبَ لَهُ بِكُلِّ قَدَمٍ ثَوَابَ حِجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ عِرْقٍ فِي جَسَدِهِ مَدِينَةً فِي الْجَنَّةِ؛ يا علي! هر که در خانه به خدمت عيال پردازد و تکبّر نورزد، خدا نامش را در دفتر شهدا ثبت فرمايد، و به عوض هر شب و روزي که مي گذراند، ثواب هزار شهيد در حقّ او مي نويسد و به عوض هر گامي که برمي دارد، ثواب حجّ و عمره براي او مي نويسد، و به عوض هر رگي که در تن دارد، شهري در بهشت به وي مي بخشد.» 3. «يَا عَلِيُّ سَاعَةٌ فِي خِدْمَةِ الْعِيَالِ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ أَلْفِ سَنَةٍ وَ أَلْفِ حَجٍّ وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ وَ خَيْرٌ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ وَ أَلْفِ غَزْوَةٍ وَ أَلْفِ عِيَادَةِ مَرِيضٍ وَ أَلْفِ جُمُعَةٍ وَ أَلْفِ جَنَازَةٍ وَ أَلْفِ جَائِعٍ يُشْبِعُهُمْ وَ أَلْفِ عَارٍ يَكْسُوهُمْ وَ أَلْفِ فَرَسٍ يُوَجِّهُهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ دِينَارٍ يَتَصَدَّقُ عَلَى الْمَسَاكِينِ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَقْرَأَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ وَ مِنْ أَلْفِ أَسِيرٍ أَسَرَ فَأَعْتَقَهَا وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ بَدَنَةٍ يُعْطِي لِلْمَسَاكِينِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَرَى مَكَانَهُ مِنَ الْجَنَّةِ؛ يا علي! يک ساعت در خدمتِ عيال بودن بهتر است از عبادت هزار سال، و هزار حج، و هزار عمره، و بهتر است از هزار بنده آزاد کردن، و هزار بار جهاد کردن، عيادت هزار بيمار نمودن، و هزار نماز جمعه گزاردن، و هزار تشييع جنازه، و سير کردن هزار گرسنه، و پوشاندن هزار برهنه و تجهيز هزار اسب براي جهاد در راه خدا، و بهتر است از هزار دينار که به مساکين صدقه دهد، و بهتر است از خواندن تورات، انجيل، زبور و قرآن کريم، و گرفتن هزار اسير و آزاد کردنشان، و بهتر است از هزار شتر که به تهيدستان ببخشد، و از دنيا نمي رود تا جايگاه خود را در بهشت ببيند.» 4. «يَا عَلِيُّ مَنْ لَمْ يَأْنَفْ مِنْ خِدْمَةِ الْعِيَالِ دَخَلَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَاب؛ يا علي! هر کس از خدمت به همسرش شانه خالي نکند و تکبر نورزد، بدون حساب به بهشت مي رود.» 5. «ٍيَا عَلِيُّ خِدْمَةُ الْعِيَالِ كَفَّارَةٌ لِلْكَبَائِرِ وَ يُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ وَ مُهُورُ حُورِ الْعِينِ وَ يَزِيدُ فِي الْحَسَنَاتِ وَ الدَّرَجَات؛ يا علي! خدمت کردن به عيال کفّاره گناهان بزرگ مي شود و خشم پروردگار را خاموش مي کند و مهري? حوريان بهشتي مي گردد و به حسنات و درجات مي افزايد.» 6. «ِيَا عَلِيُّ لَا يَخْدُمُ الْعِيَالَ إِلَّا صَدِّيقٌ أَوْ شَهِيدٌ أَوْ رَجُلٌ يُرِيدُ اللَّهُ بِهِ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ ؛5 يا علي! خدمت به عيال نمي کند، مگر صدّيق يا شهيد يا مردي که خدا برايش خير دنيا و آخرت بخواند.» ناگفته نماند که راز فرمايش پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در بيان اين همه ثواب براي خدمت در خانه، زماني کشف مي شود که بدانيم طبق آمار رسمي، بيشترين علت فروپاشي خانواده ها عدم همکاري مردان در امور خانه و خانواده است. چانچه مرد در انجام امور خانه کمک نکند، اين احساس در زن پيدا مي شود که کلفت خانه است، وانگهي چون کارهاي خانه يکنواخت و خسته کننده است و به علاوه شوهر را شريک زندگي خود مي داند، اين سؤال براي او پيش مي آيد که چرا همسرش در کارهاي خانه به او کمک نمي کند.
خياط منزل «محدث نوري» مي نويسد: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «عَمَلُ الْأَبْرَارِ مِنَ الرِّجَالِ الْخِيَاطَةُ؛ شغل نيک مردان، خياطي است» و «كَانَ صلي الله عليه و آله يَخِيطُ ثَوْبَهُ وَ يَخْصِفُ نَعْلَهُ وَ كَانَ أَكْثَرُ عَمَلِهِ صلي الله عليه و آله فِي بَيْتِهِ الْخِيَاطَة؛6 پيامبر صلي الله عليه و آله خود جامه اش را مي دوخت و کفشش را وصله مي کرد، و بيش تر کارش در خانه دوزندگي بود.»
هديه به همسر کارشناسان امور تربيت و خانواده بر اين باورند که هديه دادن به همسر در تحکيم روابط خانواده تأثير فراواني دارد؛ زيرا هديه نوعي اظهار محبّت و اثبات صداقت در زندگي مشترک است. گذشته از آن، هديه دادن مصداق بارز سپاسگزاري است. پيامبر صلي الله عليه و آله مي فرمايد: « الْهَدِيَّةُ تُذْهِبُ السَّخِيمَة؛ هديه کينه را مي برد.» «الْهَدِيَّةُ تُورِثُ الْمَوَدَّةَ وَ تَجْدُرُ الْأُخُوَّةَ؛7 هديه موجب دوستي مي شود و برادري را تقويت مي نمايد.» دقت در اين سه روايت نکات حکيمانه و آموزه هاي تربيتي فراواني به همراه دارد. رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: «مَن دَخَلَ السُّوقَ فاشتَري تُحْفةً فَحَمَلَها إلي عِيالِهِ كانَ كَحامِلِ صَدَقةٍ إلي قَومٍ محاوِيجَ، وَلْيَبدَأْ بِالْإناثِ قَبلَ الذُّكُورِ؛8 هر کس وارد بازار شود و هديه اي بخرد و آن را براي خانواد? خود ببرد، پاداش او همانند کسي است که براي گروهي نيازمند صدقه اي بَرَد و بايد در دادن هديه از دختران شروع کند.»
اعجاز خوشبويي يک همسر خوب همواره از شوهرش توقع دارد که زيبايي ظاهر را در خانه و جامعه حفظ کند و فردي بي نظم و درهم ريخته نباشد که موجب تنفر مردم گردد. همچنان که شوهر از همسرش چنين انتظاري دارد. امام صادق عليه السلام فرمود: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله يُنْفِقُ فِي الطِّيبِ أَكْثَرَ مِمَّا يُنْفِقُ فِي الطَّعَامِ؛ رسول خدا صلي الله عليه و آله براي عطر بيش از غذا هزينه مي کرد.» رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله همواره مي فرمود: «اِنَّ الله تَعَالَي طَيِّب يُحِبَّ الطَّيِّب نَظِيفٌ يُحِبُّ النَّظَافَ?، کَريِمٌ يُحِبُّ الکَرَم، جَوَادٌ يُحِبُّ الجُود فَنَظِّفُوا اَفَنِيَتَکُم وَ لَا تَشَبَّهُوا بِاليَهُودِ؛9 خداوند خوشبو است و بوي خوش را دوست دارد، پاکيزه است و پاکيزگي را دوست دارد، بزرگوار است و بزرگواري را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پس جلوي خانه هاي خويش را پاکيزه سازيد و مانند يهود مباشيد.» رسول خدا صلي الله عليه و آله خود نيز چنين بود. «انس بن مالک» مي گويد: من ده سال با پيغمبر صلي الله عليه و آله همنشين بودم و انواع عطرها را استشمام کرده ام؛ ولي هرگز بويي از بوي دهان حضرتش بهتر نيافتم و چون يکي از اصحاب به ملاقات او مي آمد، حضرت با او بر مي خواست و جدا نمي شد تا طرف جدا و منصرف شود و برگردد و چون يکي از اصحاب به وي مي رسيد و دست مي داد، پيامبر صلي الله عليه و آله دست خود را از دست او بيرون نمي کشيد تا طرف دست خود را درآورد و هرگز پاهايش را مقابل کسي دراز نکرد و هيچ کس در محضر او نمي نشست، مگر اينکه وقتي مي خواست برخيزد، پيغمبر به احترام او برمي خواست.10 پيغمبر صلي الله عليه و آله با مُشک خود را خوشبو مي فرمود، چندان که بر فرق سر حضرت برق مي زد و به چيزهاي بي رنگ که مناسب مردان است (مثل مشک و عنبر) خود را معطر مي فرمود و نيز به عطر خوشبو مي کرد و همسرانش ايشان را با آن خوشبو مي کردند، و خود را با عود قماري (نوعي از عود) خوشبو مي نمود و در شب تاريک، پيش از آنکه ديده شود، از بوي خوشش شناخته مي شد، چنان که هر رهگذري مي گفت: اين پيغمبر است. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: دوست من جبرئيل عليه السلام به من گفت: يک روز در ميان خود را معطّر ساز، و روزهاي جمعه عطر زدن را ترک مکن.11 رسول خدا صلي الله عليه و آله به علي عليه السلام سفارش کرد: يا علي! عطر زدن در روزهاي جمعه را ترک مکن، که اين جزء سنّت من است، و تا زماني که بوي عطر از تو استشمام شود، برايت حسنه نوشته مي شود.12
نشانه خاص پيامبر صلي الله عليه و آله حضرت باقر عليه السلام مي فرمايد: سه خصلت در پيغمبر صلي الله عليه و آله بود که در هيچ کس ديگر نبود: از هيچ راهي نمي گذشت، مگر آنکه هر کس بعد از دو سه روز که از آنجا رد مي شد، از بوي خوشي که از وي باقي مانده بود، مي فهميد که حضرتش از آنجا رد شده اند، و بر هيچ سنگ و درختي عبور نمي کرد؛ مگر آنکه براي او خم مي شدند، و هيچ بوي خوشي برايش نمي آوردند، مگر آنکه از آن استفاده مي کرد و مي فرمود: اين بويش مطبوع و خوب و حمل نمودنش آسان است، و اگر هم آن عطر را به کار نمي برد، انگشتانش را در آن مي نهاد و بعد مي مکيد، و مي فرمود: خداوند لذت مرا در معاشرت زنان و بوي خوش و روشني چشم مرا در نماز و روزه قرار داده است.13
عفت و غيرت براي اينکه حريم ناموس مسلمانان حفظ شود، خداوند متعال نگاه هاي هوس آلود را از طرف زن و مرد نامحرم ممنوع اعلام کرده و به رسول اعظم فرموده است: «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ... و وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ»؛14 «اي رسول ما! به مردان مؤمن بگو چشمهاي خود را از نگاه به نامحرمان بپوشانند... و به زنان با ايمان نيز اعلام کن تا ديدگان خود را از هر نامحرمي فروبندند.»15 سير? رسول اعظم صلي الله عليه و آله در زمين? عفاف برگرفته از معارف قرآن کريم بود. مواردي در تاريخ نقل شده است که نشان دهند? اهتمام فراوان آن گرامي به اين مسئله مي باشد. در اينجا به چند نمونه اشاره مي کنيم: الف) رعايت حريم با نامحرم همواره شوهران موفق از زنان نامحرم چشم مي پوشند که مبادا ناموس آنان در معرض نگاه نامحرمان ديگر قرار گيرد؛ چرا که: هر که باشد نظرش در پي ناموس کسان
پي ناموس وي افتد نظر بولهوسان
امام صادق عليه السلام فرمود: هنگامي که آي? 12 سوره ممتحنه دربار? بيعت زنان در فتح مکه نازل شد، پيامبر صلي الله عليه و آله در کوه صفا بود، پس دستور داد تشتي را پر از آب کنند، سپس آن حضرت دست خود را در آن فرو برد و بيرون آورد، آنگاه زنان به عنوان بيعت يکي يکي آمدند و دست خود را در آن فرو بردند.16 زن جوان خثعمي در حج? الوداع به محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد تا مسئله اي بپرسد. حضرت در هنگام پاسخ متوجه شد فضل بن عباس ـ که جواني زيباروي و پشت سر پيامبر صلي الله عليه و آله سوار بر اسب بود ـ به آن زن نگاه مي کند و او نيز به فضل خيره شده است. رسو ل خدا صلي الله عليه و آله براي جلوگيري از ردّ و بدل شدن نگاه هاي هوس آلود، با دست خود سر فضل را به سوي ديگر برگرداند، سپس فرمود: «رَجُلٌ شَابٌّ وَ امرَأَ?ٌ شَابَّ?ٌ فَخَشِيتُ أَن يَدخُلَ بَينَهُمَا الشّيطَانُ؛ مردي جوان و زني جوان [هستند]، ترسيدم که شيطان بر آن دو داخل شود.»17 رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «بَاعِدُوا بَينَ اَنفَاسِ النِّسَاءِ وَ اَنفَاسِ الرِّجَالِ؛ ميان زنان و مردان نامحرم، فاصله ايجاد کنيد!»18 چرا که تقويت ايمان، آرامش روحي و رواني، سلامت جسمي،19 استحکام بنيان خانواده، عزّت و سربلندي، امنيت بانوان از دست سوداگران شهوت و دوري از افکار ناسالم، برخي از برکات اين دستور نبوي صلي الله عليه و آله است. ب) حفظ ناموس از ديد نامحرم پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: «كانَ ابْراهيمُ ابى غَيُوراً وَ انَا اغْيَرُ مِنْهُ وَ ارْغَمَ اللَّهُ انْفَ مَن لايُغارُ مِنَ الْمُؤمِنينَ؛20 پدرم ابراهيم مرد غيوري بود و من از او غيورترم. خداوند بيني مؤمناني را که غيرت ندارند به خاک بمالد.» روزي پيامبر صلي الله عليه و آله روي منبر صدا زد: اي مسلمانان! چه کسي اين مرد را مجازات مي کند؟ (منظور حضرت «عبد الله بن سلول» يکي از سران منافقان بود) براي من نقل کرده اند که به همسر من نسبت بد داده است، در حالي که من از همسرم خلافي نديده ام.21 «سعد بن معاذ انصاري» برخاست و عرض کرد: من او را مجازات مي کنم، اگر از طايف? «اوس» باشد، او را گردن مي زنم و اگر از طايف? «خزرج» باشد، هر امري بفرماييد، انجام خواهيم داد.22 در حديث ديگري از رسول خدا صلي الله عليه و آله آمده است که فرمود: «انّى لَغَيُورٌ وَاللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَغْيَرُ مِنّى وَ اَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُحِّبُ مِنْ عِبادَهَ الْغَيُورَ؛23 من غيورم و خداوند از من غيورتر است، و او بندگان غيورش را دوست دارد.» روزي «ابن مکتوم» که يکي از ياران پيامبر صلي الله عليه و آله و مردي نابينا بود، به خان? حضرت آمد. دو تن از همسران آن حضرت (عايشه و حفصه) در کنار پيامبر بودند و با ورود او «پوشش اسلامي» را رعايت نکردند. بعد از رفتن آن مرد، پيامبر صلي الله عليه و آله آنان را سرزنش کرد که: چرا حجاب خود را رعايت نکرديد؟ آنان گفتند: او که ما را نمي ديد. فرمود: «آيا شما نيز او را نمي ديديد؟ شما که نابينا نيستيد.»24 آن حضرت نه تنها نسبت به ناموس خود غيرتمند بود، بلکه براي غيرتمندان ارزش ويژه اي قائل بود. امام صادق عليه السلام فرمود: گروهي از اسيران را خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله آوردند. به خاطر جناياتي که آنها انجام داده بودند، حضرت دستور قتل آنها را صادر کرد، به استثناي يک نفر. آن فرد با تعجّب عرض کرد: چگونه مرا از ميان آنها آزاد کردي؟! فرمود: جبرئيل از سوي خدا اين خبر را به من داده است که تو داراي پنج صفت هستي که خدا و پيامبرش صلي الله عليه و آله آن را دوست دارند: «الْغِيرَةُ الشَّدِيدَةُ عَلَى حَرَمِكَ، وَ السَّخَاءُ، وَ حُسْنُ الْخُلْقِ، وَ صِدْقُ اللِّسَانِ وَ الشَّجَاعَةُ؛ غيرت شديد نسبت به ناموست، و سخاوت، و حسن خلق، و راستگويي و شجاعت.» هنگامي که آن مرد اين سخن را شنيد، اسلام آورد و در زمر? مسلمانان شايسته قرار گرفت.25
رهنمود پيامبر صلي الله عليه و آلهبه دختر و داماد رهنمود رسول خدا صلي الله عليه و آله به حضرت علي و فاطمه زهرا عليهما السلام براي تقسيم کار، يکي ديگر از مواردي است که از اهتمام آن حضرت به حفظ حريم خانواده از ديد نامحرم حکايت مي کند. هنگامي که آن دو بزرگوار از محضر پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله تقاضاي تقسيم کار کردند، حضرت کارهاي داخل منزل را به حضرت فاطمه عليها السلام و کارهاي بيرون منزل را به امام علي عليه السلام سپرد. پس از اين داوري واقع بينانه، حضرت زهرا عليها السلام فرمود: «فَلَا يَعلَمُ مَا دَاخِلَنِي مِنَ السُّروُرِ اِلَّا اللهُ بِاَکفَائِي رَسُولُ اللهِ تَحَمُّلَ رِقَابِ الرِّجَالِ؛ هيچ کس نمي داند جز خداوند که چقدر از اين تقسيم کار خوشحال شدم؛ چرا که رسول خدا صلي الله عليه و آله مرا از انجام کارهايي که مربوط به مردان است، معاف نمود.»26
صبر در سختيها صبر در مشکلات زندگي، به ويژه مصيبتها فقط براي زنان نيست؛ بلکه شوهران نيازمند صبر و حوصله هستند، آن هم در تمامي مراحل زندگي، از اختلافات کوچک گرفته تا مصيبتهاي سنگين. رفتار رسول خدا صلي الله عليه و آله در اين زمينه بهترين درس براي ماست. ابراهيم پسر پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله، در اواخر سال هشتم هجري متولّد شد27 و در رجب سال دهم هجري وفات يافت. رسول خدا صلي الله عليه و آله پس از وفات او با چشماني اشکبار فرمود: «اي ابراهيم! کاري از ما براي تو ساخته نيست. تقدير الهي نيز بر نمي گردد. چشم پدرت در مرگ تو گريان و دل او محزون و اندوهبار است؛ ولي هرگز سخني را که موجب خشم خداوند باشد، بر زبان جاري نمي سازم. اگر وعده صادق الهي نبود که ما نيز به دنبال تو خواهيم آمد، در فراق تو بيش از اين گريه مي کردم و غمگين مي شدم.»28 وقتي سيلاب اشک از چشمان پيامبر صلي الله عليه و آله جاري بود، برخي گفتند: يا رسول الله! چرا در فراق فرزندت اينگونه گريه مي کني؟ فرمود: اين گريه نيست؛ بلکه علامت دلسوزي، رحمت و محبت است و هر کس رحم و عاطفه نداشته باشد، مورد رحمت قرار نخواهد گرفت.29
در آرزوي اخلاق زيبا عصبانيت و بدخلقي بي جا در خانواده براي روابط زن و شوهر سمي مهلک است که گاهي عوارض ناشي از آن هرگز جبران نمي پذيرد. پيامبر صلي الله عليه و آله درباره مفاسد خشم و غضب فرمود: «الْغَضَبُ يُفْسِدُ الْإِيمَانَ كَمَا يُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ؛30 خشم، ايمان را فاسد مي کند، همچنان که سرکه عسل را از بين مي برد.» مهرورزي و حسن خلق آن حضرت در خانواده و اجتماع چنان در زندگي حضرتش مي درخشد که دوست و دشمن را به تحيّر واداشته است؛ اما مهم ترين نکت? آموختني از سير? نبي مکرم اسلام صلي الله عليه و آله اين است که آن وجود با عظمت با اين حال، همواره دعا مي کرد: «اَللّهُمَّ حَسِّنْ خُلْقي؛؛31 خدايا! اخلاقم را زيبا گردن!» يا عرض کرد: اللَّهُمَّ جَنِّبْني مُنْكَراتِ الاخْلاقِ 32پروردگارا! مرا از اخلاق زشت دور کن!» دنيا و ناملايمات آن هرگز او را به خشم در نمي آورد، البته اگر حقي پايمال مي شد، از شدت خشم کسي او را نمي شناخت و از هيچ چيز پروا نداشت، تا آنکه حق را ياري کند.33 آن حضرت در مسائل شخصي عصباني نمي شد؛ ولي هرگاه حرمت الهي شکسته مي شد و يا ارزشهاي اسلامي مخدوش مي گرديد، فقط براي خدا خشمگين مي شد. پي نوشت: 1) سنن النبي صلي الله عليه و آله، علامه طباطبايي، انتشارات اسلاميه. تهران، 1378ش، ج1، ص52. 2) تفسير فخر رازي، دار احياء التراث العربى، بيروت، بيتا، ج30، ص81؛ من لا يحضره الفقيه ، شيخ صدوق ، ترجمه على اكبر غفارى ، نشر صدوق، تهران ، 1367 ش ج3، ص344، الجامع الصغير، جلال الدين سيوطى، دارالفكر، بيروت، ج1، ص599. 3). من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج3، 555. 4) نساء/ 19. 5) عَنْ عَلِيٍّ عليه السلام قَالَ دَخَلَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله وَ فَاطِمَةُ جَالِسَةٌ عِنْدَ الْقِدْرِ وَ أَنَا أُنَقِّي الْعَدَسَ قَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ قُلْتُ لَبَّيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ اسْمَعْ مِنِّي وَ مَا أَقُولُ إِلَّا مَنْ أَمَرَ رَبِّي... (جامع الاخبار، شعيري، نشر رضي، قم، بيتا، ص103؛ مجموعه ورام، ئرام بن ابي فراس مالکي، نشر فقيه، قم، 1410ق، ج1، ص42.) 6) مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نوري، حسين بن محمدتقي، 28 جلد، مؤسس? آل البيت عليهم السلام، قم، چاپ اول، 1408 ق. 7) بحار الانوار، علامه مجلسي، موسسه الوفا، بيروت، 1403ق، ج74، ص168، باب جمع من مفردات کلمات الرسول صلي الله عليه و آله. 8) امالي صدوق، مؤسسه البعثه، 1417ق، ص577. 9) نهج الفصاحه، ابو القاسم پاينده، دنياى دانش، تهران ، 1382ش، ص296. 10) مكارم الأخلاق، حسن بن فضل طبرسى، ترجمه ابراهيم ميرباقرى، نشر فراهانى، تهران، چاپ دوم، 1365ش، ج1، ص33. 11) الحياة با ترجمه احمد آرام، اخوان حكيمى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1380 ش، ج6، ص220. 12) همان. 13) مکارم الاخلاق، حسن بن فضل طبرسي، ترجمه ابراهيم ميرباقري، نشر فراهاني، تهران، چاپ دوم، 1365ش، 14) نور/ 30. 15) جداکردن زن و مرد نامحرم از يکديگر، يکي از دستورهاي صريح قرآن و رسول خدا صلي الله عليه و آله است که در سلامت جامعه تأثير فراواني دارد. بدون ترديد حفظ «عفت عمومي» براي پايداري هر جامعه اي ضرورتي انکارناپذير است و يکي از راههاي جلوگيري از نفوذ شيطان و وسوسههاي آن، ايجاد حريم ميان زن و مرد و رعايت پوشش لازم است تا از نگاههاي هوسآلود و تماسهاي غيرشرعي جلوگيري شود. 16) کافي، شيخ کليني، دار الكتب الاسلامية، تهران، 1365ش،ج5، ص526. 17) المبسوط، شيخ طوسي، المكتبة المرتضويه، تهران، ج4، ص160. 18) مواهب الجليل در فقه مالكى، محمد بن عبدالرحمن مغربي (الحطاب الرعيني)، نشر دار الكتب العلمية، بيروت، 1416ق، ج2، ص578، کشف الخفاء، ج1، ص279. 19) پزشکان محقق، برخي از آثار زيانبار جسميدر اختلاط زن و مرد نامحرم را اينگونه بيان ميکنند: دشواري تنفس، درد اطراف قلب، تپش و اضطراب قلب، ضعف و خستگي عمومي، سردرد، بي قراري، بي خوابي، کم اشتهايي، خستگي فکري و دماغي. (کيهان، 14/4/84). 20) بحار الانوار، علامه مجلسي، ج100، ص248، ح 33. 21) اين ناراحتي رسول خدا صلي الله عليه و آله نسبت به ناموس خويش مربوط به داستان افک است که درباره همسرش عايشه رخ داد. 22) صحيح بخاري، محمد بن اسماعيل البخارى، دارالفكر، بيروت، 1401ق، ج5، ص57. 23) کنز العمال، ح 76، ج3، ص387. 24) همان. 25) بحار الانوار، علامه مجلسي، ج18، ص108. 26) مستدرک الوسائل، محدث نورى، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم، چاپ اول، 1408ق ج13، ص48. 27) ابراهيم از «ماريه قبطيه» متولد شد و در سنين کودکي از دنيا رفت. 28) فروغ ابديت، جعفر سبحاني، نشر دانش اسلامى، قم، ج2، ص426. 29) مسكّن الفؤاد، زين الدين على جبل عاملى (شهيد ثانى)، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ص94. 30) الکافي، محمد بن يعقوب کليني، دار الکتب الاسلاميه، تهران، 1365ش، ج2، ص202. 31) همان، ص59. 32) همان. 33). سنن النبي صلي الله عليه و آله، علامه طباطبايي، انتشارات اسلاميه. 1378ش، ص13. منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره158.