انفاق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انفاق - نسخه متنی

خدامراد سلیمیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
خدامراد سليميان
انفاق
تيره روزان جهان را به چراغي درياب // كه پس از مرگ تو را شمع مزاري باشند
انفاق يكي از كارهاي پسنديده است كه خداوند در قرآن كريم بسيار به آن سفارش كرده است. خداوند حقيقت انفاق را گذر از گردنه‌اي سخت ذكر كرده، شرط قبولي آن را تقوا دانسته و آن را از جمله تجارتهاي پرسود معنوي ذكر فرموده است.
موانع انفاق:
برخي از موانع انفاق عبارتند از:
الف) شيطان:
«الشيطان يعدكم الفقر» 1 ؛
«شيطان شما را از تهيدستي بيم مي‌دهد.»
گاهي شيطان انسانها را از آينده بيمناك كرده، مانع انفاق كردن آنها مي‌شود تا حدي كه مال دنيا براي آنها از جان با ارزشتر مي‌نمايد.
به هنگام انفاق كردن، شيطان وعده فقر به انسان مي‌دهد، اما خداوند وعده آمرزش مي‌دهد و پذيرش وعده خداوند از چند جهت مزيت دارد و سزاوار قبول است:
1. اينكه در آينده زنده باشيم و بتوانيم از مال بهره ببريم، مورد شك است، اما مسئله قيامت و نياز ما در آن روز قطعي است.
2. ممكن است مالي كه براي فردا نگه مي‌داريم باقي نماند، اما انفاق امروز حتما براي قيامت باقي است.
3. بر فرض مال براي انسان باقي بماند، اما معلوم نيست كه انسان بتواند از اين مال استفاده كند. چه بسا مريض شود و نتواند از اموال بهره ببرد، اما بهره انفاق امروز در قيامت حتما به انسان مي‌رسد.
4. بهره مندي انسان از مال اندوخته‌اش در دنيا، موقت و مقطعي است، ولي بهره گيري او از انفاق خود، در قيامت ابدي است.
5. استفاده كردن از اموال در دنيا و لذت بردن از آنها با هزار رنج و درد آميخته است، اما استفاده از انفاق در قيامت خالي از اين ضررهاست 2 .
حكايت:
«جمعي از ظرفا به در خانه بخيلي رفتند تا از او چيزي اخذ كنند. خواجه از آمدن ايشان خبر يافت. غلام را گفت: بيرون رو و اين جماعت را بگوي كه خواجه من دوش وفات يافته است، معذور داريد. غلام بيرون آمد و پيغام رسانيد. ظرفا گفتند: خواجه ولي نعمت ما بود و در ذمت ما حقوق بسيار دارد، انتظار جنازه از او مي‌بريم تا بيرون آرند و بر او نماز گزاريم و به خاك سپاريم. 3»
ب) منافقان:
«هم الذين يقولون لاتنفقوا علي من عند رسول الله حتي ينفضوا» 4 ؛
«آنان (منافقان) كساني اند كه مي‌گويند: به كساني كه نزد پيامبر خدايند انفاق مكنيد تا پراكنده شوند.»
برخي از آثار اجتماعي و فردي انفاق:
1. انفاق، مايه فزوني اموال انفاق كننده:
«ما انفقتم من شي ء فهو يخلفه» 5 ؛
«هر چه را انفاق كرديد، عوضش را او (خدا) مي‌دهد.»
2. انفاق، مايه تثبيت موقعيت انفاق كننده:
«مثل الذين ينفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله وتثبيتا من انفسهم» 6 ؛
«مثل كساني كه اموال خويش را براي طلب خشنودي خدا و استواري روحشان انفاق مي‌كنند...»
3. انفاق، راه رسيدن به رستگاري:
«ومن يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون.» 7 ؛
«و آنكه از بخل نفس خويش نگه داشته شود، پس آنها از رستگارانند.»
انفاق از چه چيزهايي؟
1. انفاق از بهترينها:
«يا ايها الذين آمنوا انفقوا من طيبات ما كسبتم» 8 ؛
«اي كساني كه ايمان آورده ايد، از چيزهاي پاكيزه‌اي كه به دست آورده ايد، انفاق كنيد.»
2. انفاق از آنچه مورد نياز است:
«ويؤثرون علي انفسهم ولو كان بهم خصاصة» 9 ؛
«و هر چند در خودشان احتياجي [مبرم] باشد، آنها را بر خودشان مقدم مي‌دارند.»
از گلوي خود ربودن وقت حاجت همت است
ورنه هر كس وقت سيري پيش سگ نان افكند 10
3. از آنچه به آن دلبستگي داريد:
«لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون» 11 ؛
«هرگز به نيكوكاري نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد، انفاق كنيد.»
حكايت:
معمر بن خلاد مي‌گويد: «هرگاه ابوالحسن الرضا عليه السلام غذا مي‌خورد، قدحي برايش مي‌آوردند و كنار سفره‌اش مي‌گذاشتند و حضرت از بهترين غذاهايي كه برايش مي‌آوردند، مقداري برمي داشت و در آن قدح مي‌گذاشت و پس دستور مي‌داد آن را به مستمندان بدهند و آن گاه اين آيه را تلاوت مي‌فرمود: «فلا اقتحم العقبة» سپس مي‌فرمود: «علم الله عزوجل انه ليس كل انسان يقدر علي عتق رقبة فجعل لهم السبيل الي الجنة 12 ؛
خداوند مي‌دانست كه هر انساني توانايي آزاد كردن بنده‌اي را ندارد، از اين رو اين راه را براي رسيدن به بهشت براي آنان قرار داد.»
به چه كساني بايد انفاق كرد؟
1. پدر و مادر ؛
2. خويشاوندان ؛
3. ايتام ؛
4. مساكين ؛
5. در راه ماندگان.
قرآن كريم مي‌فرمايد: «قل ما انفقتم من خير فللوالدين والاقربين واليتامي والمساكين وابن السبيل» 13 ؛
«بگو هر خير و نيكي كه انفاق مي‌كنيد، بايد براي پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.»
همچنين خداوند متعال مي‌فرمايد: «للفقراء الذين احصروا في سبيل الله لايستطيعون ضربا في الارض يحسبهم الجاهل اغنياء من التعفف تعرفهم بسيماهم لايسئلون الناس الحافا» 14 ؛
با استفاده از اين آيه برخي از افرادي كه مي‌توان به آنها انفاق كرد عبارتند از:
1. كساني كه موانعي آنها را از تحصيل هزينه زندگي باز داشته است:
«الذين احصروا في سبيل الله» ؛ «كساني كه در راه خدا بازداشته شده اند.»
2. كساني كه توان مسافرت و كسب و معاش ندارند:
«لا يستطيعون ضربا في الارض» ؛ «براي سير در زمين توانايي ندارند.»
3. كساني كه به خاطر خويشتن داري گمان فقر درباره آنها نمي‌رود:
«ويحسبهم الجاهل اغنياء من التعفف» ؛ «نادان به حال ايشان، بخاطر عفت ورزي شان آنها را توانگر مي‌پندارد.»
4. آثار ضعف و ناتواني در آنها هويداست:
«تعرفهم بسيماهم» ؛ «ايشان را به علامتشان مي‌شناسي.»
5. كساني كه هرگز به خاطر فقر از مردم چيزي نمي‌خواهند:
«لا يسئلون الناس الحافا» ؛ «از مردم با اصرار سؤال نمي‌كنند.»
روز سيه مرگ شود شمع مزارت هر خار كه از پاي فقيري به در آري
حسن ختام:
در آخر، بحث را با كلامي نوراني از پيامبر صلي الله عليه و آله به پايان مي‌بريم كه فرمودند:
«من منع ماله من الاخيار اختيارا صرف الله ماله الي الاشرار اضطرارا 15 ؛
هر كه مال خود را به اختيار از نيكان دريغ كند، خداوند مالش را به اجبار نصيب بدان مي‌كند.»
پي نوشت:
1) بقره/268.
2) هزار و يك نكته از قرآن كريم، اكبر دهقان، ص 501، به نقل از تفسير كبير، ج 7، ص 70.
3) لطائف الطوائف.
4) منافقون/7.
5) سباء/39.
6) بقره/265.
7) حشر/9.
8) بقره/267.
9) حشر/9.
10) صائب.
11) آل عمران/92.
12) وسائل الشيعه، ج 6، ص 329، ح 1.
13) بقره/215.
14) بقره/273.
15) ميزان الحكمة، حرف نون، 20656.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 47.
/ 1