بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
رحيم کارگر اهميت مرثيه خواني و ذكر مصيبت بر هيچ داناي بصير پوشيده نيست كه ابكاي شيعيان و گريانيدن مؤمنين بر مصائب آل محمدصلي الله عليه وآله، مثل گريستن، از عبادات موكده و مستحبات مرغوبه است كه به آن امر فرمودند و بر آن تحريص و ترغيب نمودند و براي آن، اجرها و ثوابها مهيا كردند. يكي از اركان و بايستههاي مهم تبليغ و وعظ، بيان مصائب و مراثي اهل بيت عليهم السلام به خصوص سرور شهيدان امام حسين عليه السلام و تبيين فلسفه و اسرار قيام عاشورا است. اين امر به اندازهاي مهم، ضروري و تاثير گذار است كه پيشوايان معصوم عليهم السلام و عارفان و علماي رباني همواره بدان سفارش كرده و خواستار زنده نگه داشتن نام و ياد امام حسين عليه السلام شده اند. آنان خود نيز همواره بدين امر پايبند بوده و در بزرگداشت اين واقعه جانكاه، ديدهاي گريان، اشكي روان، قلبي سوزان و زباني نوحه خوان داشته اند. عطار نيشابوري در بيان حالات امام عارفان حضرت باقر عليه السلام آورده است: « شبي او را كسي گفت : يا سيدي چند گريي؟ گفت:اي دوست! يعقوب را يك يوسف گم شده چنان بگريست كه چشم هايش سفيد شد. من ده كس از اجداد خود؛ يعني حسين عليه السلام و قبيله او را در كربلا گم كردهام. كم از آن كه در فراق ايشان، ديدهها سفيد كنم!» 1 (يعني اين كار در مقابل آن صيبت بسيار اندك است.) برپايي مجالس عزاداري، ذكر آداب عرفاني و اخلاقي مرثيه و ذكر مصيبت نوحه و مصيبت، خواندن شعر و مرثيه، گرياندن مردم و... از عباداتي است كه داراي ثواب و پاداش فراواني در نزد پروردگار است. زيد شحام ميگويد: « نزد امام صادق عليه السلام با جمعي از اهل كوفه بوديم كه جعفر بن عفان وارد شد. امام صادق عليه السلام او را نزديك خود جاي داد. سپس فرمود:اي جعفر! گفت: بلي، خدا مرا قربانت كند. فرمود: شنيدهام تو درباره عزاداري حسين عليه السلام خوب شعر ميگويي؟ گفت:بلي، خدا مرا قربانت كند. فرمود: بگو. پس جعفر، شعري درباره حسين عليه السلام انشاء كرد كه امام صادق عليه السلام و تمام افرادي كه در اطرافش بودند، گريستند و اشك بر صورت و محاسن شريفش جاري شد. سپس فرمود :اي جعفر! به خدا قسم ديدم ملائكه مقرب خدا، اشعار تو را درباره حسين عليه السلام ميشنيدند و آنها هم گريه ميكردند؛ آن چنان كه ما گريه كرديم؛ بلكه آنها بيشتر گريه كردند. اي جعفر! خدا همين الان بهشت را بر تو واجب كرد و گناهانت را بخشيد. سپس فرمود: ميخواهي درباره اهميت اين عمل بيشتر برايت بگويم. گفت : بلي آقاي من! فرمود: كسي نيست كه درباره حسين عليه السلام شعري بگويد؛ سپس گريه كند و بگرياند، مگر آن كه خداوند بهشت را بر او واجب ميگرداند و گناهان او را ميبخشد.» 2 البته همان طور كه در تاريخ آمده است، بيش از همه، امام سجادعليه السلام بر اين امر مداومت داشتند و در هر مجلس و مناسبتي، به ياد پدر مظلوم خود ميافتادند و با ذكر وقايع غمبار عاشورا، سيلاب اشك از ديدگان خود جاري ميكردند و ديگران را ميگرياندند. خاتم المحدثين: علامه حاج ميرزا حسين نوري طبرسي رحمه الله نوشته است: «بر هيچ داناي بصير پوشيده نيست كه ابكاي شيعيان و گريانيدن مؤمنين بر مصائب آل محمدصلي الله عليه وآله، مثل گريستن، از عبادات موكده و مستحبات مرغوبه است كه به آن امر فرمودند و بر آن تحريص و ترغيب نمودند و براي آن، اجرها و ثوابها مهيا كردند. همه مكلفين، مشمول اين امر و قابل فرمان بري اند به قدر استعداد و قوه و مستحق آن ثوابها بعد از امتثال آن فرمان؛ مثل اصل گريستن براي آن مصائب كه از اعظم عبادات و اجل مثوبات است كه كافه انام مكلف اند به آن. اين دو از يك صنف عبادت و از يك منبع منشعب ميشوند... طايفه مخصوصه مرسوم به روضه خوان، دامن همت بر كمر زدند و علم اين سنت سنيه را بر پا نمودند وبراي تعظيم اين مشعر عظيم، نفوس خويش را مبذول داشتند. 3 ...) حكيم شهيد، استاد مطهري رحمه الله نيز درباره اهيمت زنده نگه داشتن قيام حسيني و معرفي شاعران و روضه خوانان پيشرو در اين زمينه مينويسد: «ائمه دين عليهم السلام خواستند قيام امام حسين عليه السلام به صورت يك مكتب و به صورت يك مشعل فروزان هميشه باقي بماند. اين يك چراغي است از حق، از حقيقت دوستي، از حقيقت خواهي. اين يك ندايي است از حق طلبي، از حريت، از آزادي. اين مكتب حريت و اين مكتب آزادي و اين مكتب مبارزه با ظلم را خواستند براي هميشه باقي بماند. در زمان خود ائمه اطهارعليهم السلام كه اين دستور صادر شد، سبب شد كه جريان زنده و فعال و انقلابي، به وجود آيد. نام امام حسين عليه السلام شعار انقلاب عليه ظلم گشت. يك عده شاعر انقلابي به وجود آمد (مانند كميت اسدي، دعبل خزائي و...) دعبل خزائي ميدانيد كيست؟ كميت اسدي ميدانيد كيست؟ اينها دو نفر روضه خوان اند؛ اما نه مثل روضه خواني من. دو نفر شاعراند مرثيه گو... كميت اسدي با همان اشعارش، از يك سپاه بيشتر براي بني اميه ضرر داشت.» 4 پي نوشت: 1) تذكرة الاولياء، ص 423. 2) وسائل الشيعة، ج 4، ص 594، ح 19885. 3) لؤلؤ و مرجان، ص 13. 4) ده گفتار، ص 251 و 252. منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره8.