اهمیت و آثار توبه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اهمیت و آثار توبه - نسخه متنی

ابوالفضل هادی منش

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
ابوالفضل هادي منش
اهميت و آثار توبه
همانا گناهان، گناهكاران را براي سوزاندنشان آلوده مي سازند و چيزي جز استغفار آن را خاموش نمي كند.
1. محبوب ترين: عن ابي الحسن موسي بن جعفر عليهما السلام قال: « أحَبُّ العِبادِ إلَي اللهِ الْمُنيبُونَ التَّوَّابُونَ 122؛ محبوب ترين بندگان نزد خدا، انابه كنندگان و توبه كنندگان هستند.»
2. آمرزش گناهان: عن ابي جعفر عليه السلام قال: « كُلَّما عَادَ المُؤمِنُ بِالاستِغْفارِ وَالتَّوبَةِ عَادَ اللهُ عَلَيهِ بِالمَغْفِرَةِ وَإنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحيمٌ يقبَلُ التَّوبَةَ وَيعفُو عَنِ السَّيئاتِ فَإياكَ أنْ تَقنُطَ المؤمِنينَ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ 123؛ هر گاه مؤمن [از كار بد خويش] بازگردد و در مقام استغفار و توبه برآيد، خدا بر او باز مي گردد و او را مي آمرزد؛ چرا كه خداوند بخشنده و مهربان است، توبه را قبول مي كند و گناهان را مي آمرزد، پس مبادا كه مؤمنين را از رحمت خداوند نااميد سازي.»
3. سرد كننده آتش: عن رسول الله صلي الله عليه و آله أنّه قالَ: « إنَّ الذُّنُوبَ لَتَشُوبُ أهلَها لِتَحرِقَتِهِم لايطفَئُها شَيءٌ إلاّ الاستِغفَار؛ 124همانا گناهان، گناهكاران را براي سوزاندنشان آلوده مي سازند و چيزي جز استغفار آن را خاموش نمي كند.»
بازآ، بازآ، هر آن چه هستي بازآي گر كافر و گبر و بت پرستي باز آي
اين درگه ما درگه نوميدي نيست صد بار اگر توبه شكستي بازآي
شرايط توبه
عن امير المؤمنين عليه السلام، قال لِمَن قالَ بِحَضْرَتِهِ أستَغْفِرُ اللهَ: « ثَكَلَتْكَ أُمُّكَ أتَدري ما الاسْتِغفارُ؟ هُوَ دَرَجَةُ العِلِّيينَ وَهُوَ اسْمٌ واقِعٌ عَلَي سِتَّةِ مَعانٍ أوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَي ما مَضي وَالثّانِي العَزْمُ عَلَي تَركِ العَوْدِ عَلَيهِ أبَداً وَالثَّالِثُ أن تُؤَدِّي إلي المَخْلُوقينَ حُقُوقَهُم حَتّي تَلقَي اللهَ لَيسَ عَلَيكَ تَبِعَةٌ وَالرَّابِعُ أن تَعمِدَ إلي كَلِّ فَريضَةٍ عَلَيكَ ضَيعْتَهَا فَتُؤَدِّي حَقَّها وَالخَامِسُ أنْ تَعْمِدَ إلَي اللَّحْمِ الَّذي نَبَتَ عَلَي السُّحتِ فَتُذيبَهُ بِالاحْزانِ حَتّي يلصِقَ الجِلدُ بِالعَظْمِ وَينشَأَ مِنها لَحمٌ جَديدٌ وَالسَّادِسُ أن تُذيقَ الجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أذِقْتَهُ حَلاوَةَ المَعْصِيةِ فَعِنْدَ ذلكَ تَقُولُ أسْتَغفِرُ اللهِ؛125حضرت علي عليه السلام در پاسخ به فردي كه در حضورش گفت: « استغفر الله»، فرمود: مادرت به عزايت بنشيند. آيا مي داني كه استغفار چيست؟ استغفار درجه كساني است كه در بالاترين جاي بهشت مكان خواهند كرد و استغفار اسمي است كه به شش معني به كار برده مي شود [و كامل مي شود] ؛ اول پشيماني از گذشته، دوم تصميم گرفتن بر عدم بازگشت به معصيت براي هميشه، سوم اينكه حقوقي كه از آفريدگان خدا برگردنت هست بپردازي تا آنكه وقتي خدا را ملاقات مي كني گناهي برايت نمانده باشد، چهارم آنكه به فرائضي كه آن را تباه ساخته اي بپردازي و حقش را به جاي آوري، پنجم آنكه گوشتي كه از غذاي حرام روئيده است را با اندوه فراوان ذوب كني تا پوست به استخوان بچسبد و] پس از آن] گوشت جديدي بر آن برويد، ششم آنكه به بدن [خود] سختي فرمان برداري را بچشاني همان گونه كه شيريني گناه را به آن چشانده اي. هر گاه كه چنين كردي آن وقت بگو استغفر الله.»
چو پنجاه سالت برون شد ز دست غنيمت شمر پنج روزي كه هست
مخُسب اي گنه كردة خفته، خيز! به قدر گنه آب چشمي بريز
توبه پذيري خداوند
يكي از عرفا شبي از كنار خانه اي مي گذشت و صداي ناله زني را شنيد كه به شوهرش مي گفت: حتي اگر به من غذا هم ندهي و مرا هم بزني و يا اگر زن ديگري اختيار كني و از من روي بگرداني، من از اين خانه، جاي ديگري نمي روم. آن عارف نعره اي زد و روي زمين افتاد و از هوش رفت. وقتي به هوش آمد، از او پرسيدند: چه اتفاقي براي شما افتاد كه اين گونه از هوش رفتيد؟ گفت: ندايي به گوشم رسيد كه مي گفت: اگر هزار بار هم گناه كني و توبه نمايي از گناه تو خواهيم گذشت اما اگر از در خانه ما به كس ديگري پناه ببري از تو نخواهيم گذشت. 126
غرق گنه نااميد مشو ز دربار ما که عفو كردن بود در همه دم كار ما
بندة شرمنده تو، خالق بخشنده من بيا بهشت ات دهم، مرو تو در نار ما
توبه شكستي بيا، هر آنچه هستي اميدواري بجو ز نام غفار ما
در دل شب خيز و ريز، قطره اشكي زچشم که دوست دارم كند، گريه گنهكار ما
پي نوشت:
122) بحار الانوار، ج6، ص36.
123) همان، ص 39.
124) مستدرك الوسائل، ج5، ص 316 و ج12، ص119.
125) بحار الانوار، ج6، ص36.
126)واعظ بيهقي، مصابيح القلوب، تلخيص كاظم مقدم، قم، انتشارات لوح دانش، 1377 ش، ص 154.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 71.
/ 1