بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
محمد حسن نبوي ايفاي تعهدات و انجام مسئوليتها قرآن كريم ميفرمايد: «وَ اَوْفُوا بِالْعَهْدِ اِنّ العَهْدَ كانَ مَسْئُولاً»(1). زندگي جامعه براساس قراردادها و قول و قرارهاي اجتماعي اداره ميشود. بخش اندكي از نيازها در قالب تبادلهاي نقد و فوري و بدون قرارداد قبلي تأمين ميشود ولي بخش بيشتري از نياز جامعه براساس برنامه ريزي و آينده نگري و در پي توافقها و قراردادها، وعده ها، پيش خريد، پيش فروش، معاهدات اقتصادي، معاهدات فرهنگي، سياسي، معاهدههاي دفاعي، و... قابل تأمين است. قراردادهايي كه بين دو كشور، دو شركت، دو حزب و گروه و يا بين دو فرد منعقد ميگردد، براي دو طرف حقوق و وظايفي ايجاد ميكند، كه رعايت آن، ضامن جريان سالم و عادلانه فعاليتهاي اجتماعي است و بيتوجهي به پيمانها و قول و قرارها، ريشه بسياري از ستمها، اختلافات و تباه شدن امكانات و نيروهاست. قراردادها در همه ابعاد زندگي انسان به چشم ميخورد و در تأمين نيازهاي گوناگون نقش دارد. قراردادهاي تجاري (خريد و فروش)، قرارداد استخدام، قرارداد بيمه، قرارداد حمل و نقل، قراردادهاي توريستي و جهانگردي، قرارداد تهيه و توليد كالاهاي مورد نياز، قرارداد توزيع و قبول نمايندگي و فروش كالاها، قرارداد نظارت و پشتيباني و تعمير و نگهداري تجهيزات فنّي و صنايع، قراردادهاي بهداشتي، درماني، آموزشي، پژوهشي، تبليغي و اطلاع رساني و تغذيه خبري، و صدها نوع قرارداد ديگر، بين افراد و شركتها و سازمانها و نهادهاي گوناگون دولتي و غيردولتي وجود دارد كه همچون رگهاي بزرگ و كوچك، خون مورد نياز را به بخشهاي مختلف جامعه ميرساند. اين قراردادها در زندگي اجتماعي؛ افراد، شركتها، سازمانها، نهادها و وزارتخانههاي گوناگون را به يكديگر پيوند ميدهد و پشتوانه روحي، رواني فعاليتهاي افراد است. دست يابي به اهداف و آرمانها، تأمين نيازها، ايفاي تعهدات و انجام مسئوليتها تابع وفاداري و پاي بندي طرفين و اطراف قراردادها، به عهد و پيمان خويش است. روزانه ميليونها قرارداد و قول و پيمان بين افراد و نهادهاي گوناگون به صورت مكتوب و شفاهي منعقد ميشود، كه زير بناي فعّاليتها و جهت بخش تلاشهاست. پيامبر گرامي صلي الله عليه وآله معيار ارزيابي انسانها و نزديكي آنان به خود را چنين برشمرده است: «اَقْرَبُكُمْ غَداً مِنّي فِي الْمَوْقِفِ اَصْدَقُكُمْ لِلْحَديثِ وَ اَدَّاكُمْ لِلاَمانَةِ وَ اَوْفاكُمْ بِالْعَهْدِ وَ اَحْسَنُكُمْ خُلْقاً وَ اَقْرَبُكُمْ مِنَ النَّاسِ؛(2) فرداي قيامت كسي به من نزديكتر است كه راستگوتر باشد، نسبت به امانت بيشتر رعايت كند و نسبت به عهد و ميثاق وفادارتر، اخلاقش نيكوتر و مردمدارتر باشد.» در مورد ديگر فرموده است: «مَنْ كانَ يِؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآْخِرِ فَلْيَفِ اِذا وَعَدَ؛(3) هر كس به خدا و قيامت ايمان دارد، بايد به وعده خويش وفا كند.» امور فوق؛ يعني، راستگويي، امانتداري، وفاداري به پيمانها و حسن خلق و پاسداشت احترام و حقوق انسانها، از اصول عقلي و فطري و قوانين فرا مذهبي است. امام صادق عليه السلام فرموده است: «ثَلاثَةٌ لا عُذْرَ لاَحَدٍ فيها اَداءُ الاَمانَةِ اِلَي الْبَرِّ وَالْفاجِرِ، وَالْوَفاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَالْفاجِرِ وَ بِرُّ الْوالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانا اَوْ فاجِرَيْنِ؛(4) سه چيز است كه هيچ كس نسبت به آنها بهانهاي ندارد: تحويل امانت چه صاحب آن نيكوكار باشد، چه بدكار. وفاداري به عهد و پيمان، طرف آن خوب باشد يا بد. و نيكي به والدين، خواه آنان نيكوكار باشند، خواه گناهكار.» پايبندي به تعهدات فطري و اجتماعي از مهم ترين توصيههاي نبوي صلي الله عليه وآله و اهل بيت پيامبرصلي الله عليه وآله است. «پيمان شكني»، دشمن بزرگ همكاري، اعتماد، عدالت و مهرورزي انسانهاست. «وفاداري»، نشان ايمان، فطرت سالم، صداقت، شرافت انساني و راه و رسم اسلام و مسلماني است. در حديث علوي عليه السلام آمده است كه اصل دين دو چيز است. اداي امانت و پاي بندي به ميثاقها. «اَصْلُ الدِّينِ اَداءُ الاَمانَةِ وَالْوَفاءُ بِالْعُهُودِ؛(5) پايه دين، تحويل امانت و وفاي به عهد است.» اداي «امانت» الهي و مردمي و وفاداري به «پيمانهاي الهي و مردمي» عصاره اسلام است. هم دولت مردان وظيفه دارند نسبت به مسئوليتها و امكانات امانت دار باشند و بر عهد و ميثاقي كه با جامعه و يكديگر ميبندند، وفادار بمانند، هم مردم وظيفه دارند، نسبت به خدا و خلق خدا و نسبت به دولت و ملت، به عهد و پيمان خويش پاي بند باشند و آنچه به عنوان امانت در اختيار ايشان قرار گرفته است را سالم و كامل به صاحبش رد كنند. و چه زيباست تعبير قرآن كريم: «وَالَّذينَ هُمْ لاَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ»(6)؛ «آنان (مؤمنان) كساني هستند كه امانتها و پيمانهاي خود را رعايت ميكنند.» «اعتماد متقابل» زير بناي همفكري، همكاري، سهولت داد و ستدهاي اجتماعي، و مهم ترين نرم افزار مديريت اجتماعي است و بدون آن نيروها از توليد، توزيع، و خدمت رساني و از هر گونه تحرّك اجتماعي مثبت باز ميمانند. چرخ كارگاهها و كارخانهها براساس اميد و «اعتماد متقابل» ميچرخد و بدون آن از حركت باز ميايستد. قراردادها و توافقات دو جانبه و چند جانبه، اعتماد و اميد را تقويت ميكند. وظيفه و حقوق افراد و گروهها را روشن ميسازد. و چرخ زندگي جمعي را به حركت وا ميدارد. پيمان شكني، خيانت در امانت، دروغ پردازي و اخلال در قول و قرارها و تعهدات اجتماعي توسط هر كدام از اطراف قراردادها، روابط اجتماعي را با مشكل بياعتمادي و بدبيني و شك و ترديد مواجه ميسازد و توقف هر كدام از چرخ دنده ها، ماشين توليد و توزيع و خدمت و عدالت را متوقف ميسازد. قطع اميد و سلب اعتماد، بزرگ ترين عامل توقف و ركود فعاليتهاي مثبت در جوامع بشري است. انعقاد قراردادها، تثبيت و تحكيم قراردادها، ابهام زدايي از آن و عمل به مفاد تعهدات اجتماعي، از مهم ترين بخشهاي نرم افزاري زندگي اجتماعي است. اگر منابع اوليه و كالاهاي توليدي را «سخت افزار» زندگي اجتماعي بدانيم، قراردادها و قوانين الهي نرم افزارِ اتحاد، تعاون، عدالت، خدمت رساني و مهرورزي است. محصولات مورد نياز جوامع بشري در پرتو قوانين الهي و رعايت قراردادهاي اجتماعي، توليد و توزيع ميشود. قراردادها چه شفاهي و چه كتبي و با پشتوانه مثبت اداري، پشتوانه داد وستدهاست. نوشتن قراردادها، روشن بودن ابعاد گوناگون آنها، شاهد گرفتن بر محتواي قرارداد و عادلانه بودن آن و پاي بندي به محتواي آن، از رهنمودهاي برجسته در تاريخ قرآن و اهل بيت عليهم السلام است. در طولاني ترين آيه قرآن چنين آمده است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي فَاكْتُبُوهُ وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ...»؛(7) «اي كساني كه ايمان آورده ايد! هنگامي كه بدهي مدّت داري (بخاطر وام يا داد وستد) به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد. و بايد نويسندهاي از روي عدالت، در ميان شما (سند را) بنويسد.» قراردادهايي كه بين دولت و مردم وجود دارد، قراردادهايي كه بين سازمانهاي بزرگ؛ مثل «تأمين اجتماعي» و مردم منعقد ميشود، نبايد اجباري باشد و از دو طرف بايد محترم شمرده شود و مديران و مسئولان نهادها حق ندارند، يك جانبه قرارداد را لغو كنند، يا به ميل خود تفسير نمايند و يا با تغيير مسئولان، قراردادها را بياعتبار كنند و به دلخواه خود چيزي به تعهدات بيفزايند و يا كم كنند. در فقه اسلامي، بخش عقود و معاملات، مرزهاي حلال و حرام و چگونگي داد و ستدها و قراردادها روشن شده است و حقوق طرفين را در هر معامله و قرارداد اعلام ميدارد. عقود لازم و قراردادهاي لازم الاجرا را - كه با مصالح و منافع طرفين ارتباط دارد - هيچ كدام حق ندارند يك طرفه لغو كنند و از اجراي آن سرباز زنند. البته برخي قراردادها از دو طرف يا يكي از طرفين قابل فسخ و لغو است؛ مثلاً قرارداد «وديعه» از دو طرف قابل فسخ(8) و قرارداد رهن از سوي رهن گيرنده قابل فسخ است. (9) پاي بندي به ميثاقها و التزام عملي به قراردادها و هر گونه عقد مشروع، ضامن حفظ منافع جمعي است و زمينه تأمين نيازهاي عمومي را فراهم ميسازد. ضرورت وفاي به عهد و متعهد به قول و قرارها بودن، از اصول فطري و قوانين جهاني و احكام مشترك اديان آسماني است. رهايي از استثمار و ظلم و استقرار عدالت اجتماعي بدون رعايت عهد و ميثاق و قراردادهاي اجتماعي امكان پذير نيست و پيمان شكني، با تقوا و پارسايي سازگار نيست. سيره و سخن پيامبر اعظم در زمينه پاسداري از عهد و ميثاق و تعهّد آن بزرگوار به قول و قرارها و تلاش براي تحقق وعده ها، بهترين الگوي عملي براي مسئولان و مردم است كه جاي پژوهشي جامع در آن همچنان خالي است. در اين مجال به برخي رهنمودهاي آن بزرگوار اشاره ميكنيم: 1. قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: «لا دينَ لِمَنْ لا عَهْدَ لَهْ؛(10) كسي كه پيمان ندارد، دين ندارد.» 2. قالَ رَسُولُ اللَّه صلي الله عليه وآله: «اِذا نَقَضُوا الْعَهْدَ، سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَدُوَّهُمْ؛(11) وقتي پيمانها را بشكنند، خداوند دشمن آنان را بر ايشان مسلّط ميكند.» رسول گرامي صلي الله عليه وآله نه تنها وفاداري به قول و قرارهاي بين مسلمانان را ضروري ميشمرد، بلكه نسبت به پيمان شكني و نقض قرارداد با كفّار نيز هشدار ميدهد و خود را مدافع يكايك آنان ميشمارد: 3. قالَ رَسُولُ اللَّه صلي الله عليه وآله: «مَنْ ظَلَمَ مُعاهِداً اَوِانْتَقَصَهُ اَوْ كَلَّفَهُ فَوْقَ طاقَتِهِ اَوْ اَخَذَ مِنْهُ شَيْئاً بِغَيْرِ طيبِ نَفْسٍ مِنْهُ فَانَا حَجيجُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ؛(12) هر كس بر «معاهدي» ستم كند، يا حق او را ندهد، يا بيش از توان بر عهده وي باري تحميل كند و به نارضايتي چيزي از وي بستاند، روز قيامت من طرف حساب و شاكي او خواهم بود.» اصل وفاداري به شروط و عهد و امان و تعهدات از روشن ترين شاخصهاي فرد مسلمان و امت اسلامي است. رسول اكرم صلي الله عليه وآله با عبارات گوناگون اين نكته را گوشزد فرموده است كه مؤمنان به عهد و پيمان خويش وفادارند. « - اَلْمُسْلِمُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِمْ. - اَلْمُسْلِمُونَ عَلي شُرُوطِهِمْ. - اَلْمُسْلِمُونَ عَلي شُرُوطِهِمْ اِلّا شَرْطاً حَرَّمَ حَلالاً اَوْ اَحَلَّ حَراماً(13)؛ مسلمانان نزد شرطهاي خود هستند. مسلمانان بر شرطهاي خود هستند. مسلمانان بر شرطهاي خود هستند؛ مگر شرطي كه حلالي را حرام و يا حرامي را حلال كند.» مسلمان در هنگام پيمان بستن و امضاي قرارداد و قول دادن بايد نهايت هوشياري و دينداري خويش را نشان دهد، و اگر تعهد مشروعي را بر عهده گرفت، با تمام توان در وفاداري به عهد خويش بكوشد و يا رسماً و بدون فريب و نيرنگ آن را لغو كند. در تاريخ زندگي رسول گرامي حتي يك مورد خلف وعده و پيمان شكني وجود ندارد. و تا وقتي دشمنان به عهد خويش پاي بند بودند، رسول اعظم، پيماني را نقض نميكرد. انواع عهد و پيمان پيمان و عهد و ميثاق انواع و اقسام گوناگون دارد و پايداري و وفاداري به تمام ميثاقها ضروري است. - عهدي كه انسان با خدا بسته است «ميثاق فطرت» و خدا در آغاز خلقت با انسان بسته است. - عهدي كه براساس نذر و عهد و قسم با خداوند ميبندند. - معاهداتي كه بين مسلمانان و كفار بسته ميشود. (امان و معاهده) - عهدي كه بين مسلمين و اهل ذمّه منعقد ميشود. (قرارداد جزيه) - عهدي كه بين دولت و مردم بسته ميشود. «قسم رئيس جمهوري" - قراردادهايي كه بين دولت و كارمندان و كارگزاران بسته ميشود. - پيمانهايي كه خود مردم با يكديگر در تأمين نياز زندگي به صورت مكتوب يا شفاهي ميبندند. همه اين ميثاقها مشمول قانون قرآني و رهنمودهاي نبوي در زمينه وفاداري به عهد و ميثاق است. رعايت پيمانها و قول و قرارها وظيفه عمومي امت اسلامي است؛ ولي دولت مردان و شخصيتهاي بزرگ جامعه اسلامي و روحانيون و مبلغان گرامي، در صدر اين مسئوليت الهي و خط مقدم اين وظيفه بزرگ اجتماعي قرار دارند و نسبت به ميثاق الهي و مردمي بايد وفادار باشند. قرار ملاقات، قرار سخنراني، قرار بازديد، وعده جايزه به دانش آموزان و هر عهدي را كوچك نشمارند. «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اَوْفُوا بِالعُقُودِ....»؛(14) «اي كساني كه ايمان آورده ايد! به پيمانها وفا كنيد.» از امام هشتم حضرت علي بن موسي عليهما السلام نقل شده كه فرموده است: «اِنَّا اَهْلُ بَيْتٍ نَري ما وَعَدْنا عَلَيْنا ديناً كَما صَنَعَ رَسُولُ اللَّه صلي الله عليه وآله(15)؛ ما خانداني هستيم كه وعده خويش را از بدهيهاي خود ميدانيم، چنانكه رسول خداصلي الله عليه وآله چنين بود (و وعدههاي خويش را از بدهكاريهاي خود به حساب ميآورد) .» 1) اسراء/ 34. «و به عهد (خود) وفا كنيد، كه از عهد سؤال ميشود.» 2) ميزان الحكمة، ج 4، ص 3612. 3) ح 22264. 4) همان، ص 3613، ح 22286. 5) غرر الحكم، ح 1762. 6) مؤمنون/ 8. 7) بقره/282. 8) رساله نوين، ج 2، ص 243. 9) همان، ص 251. 10) ميزان الحكمة، ج 3، ص 2147. 11) همان، ص 2147. 12) همان. 13) همان، ص 2146. 14) مائده/ 1. 15) بحار الانوار، چاپ بيروت، ج 72، ص 97. منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره88