پيشینه تبليغ دين اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پيشینه تبليغ دين اسلام - نسخه متنی

علی وزینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
علي وزيني
پيشينه تبليغ دين اسلام
در طول تاريخ هيچ قومي بدون تبليغ و هشداردهنده نبوده است؛ لذا خداوند مي فرمايد:«و هر امتي در گذشته انذاركننده اي داشته است.» خداپرست بودن اكثريت مردم در سراسر جهان هم، گواه آشكاري بر موفقيت تبليغات ديني انبياي الهي عليهم السلام و رهروان راه آنان است.
تبليغ دين خداي متعال، پيشينه اي شكوهمند و پرافتخار دارد و آغازگران و تلاشگرانِ اين عرصه انسان ساز، صفحاتِ تاريخِ انساني را با قلم انديشه، تلاش و تكاپويِ خدامحورانه شان، به گونه اي ديگر نگاشته و پرچم معنويت را فراراه بشر برافراشته اند، تا طالبانِ حق و حقيقت به صراطِ مستقيمِ هدايت، راه يابند و در وادي معرفت، تشنه كام نمانند و بتوانند نداي فطرت خداجويي و خداپرستيِ خود را به درستي اجابت كنند. آري، مبلغانِ افتخارآفرين اسلام، تا هميشه جاودانه خواهند ماند.
الف. نخستين مبلّغ
خداي متعال انبيا عليهم السلام را براي تبليغ و تعليم قرار داده است؛ و اولين مبلّغ، حضرت آدم عليه السلام بوده كه افتخار ابلاغ پيام خداوند را به فرشتگان يافته است. (قَالَ يَا آدَمُ اَنْبِئْهُمْ بِاَسْمَائِهِمْ)؛1 «اي آدم! آنها را از [اسامي و اسرار] اين موجودات آگاه كن.»
البته در اين مرحله، حضرت آدم عليه السلام حقايقي را دريافت كه پس از خبر دادن به فرشتگان، آنان نيز به توانايي او آگاه شدند و متوجه شدند كه همانند آدم چنين استعدادي را براي دريافت حقايق اسماء ندارند؛ لذا علامه طباطبايي رحمه الله مي نويسد: «... علمي كه براي آدم عليه السلام دست داد، حقيقت علم به اسماء بود، كه فرا گرفتن آن براي آدم ممكن بود و براي ملائكه ممكن نبود و آدم اگر مستحق و لايق خلافت خدايي2 شد، به خاطرِ همين علم به اسماء بوده، نه به خاطر خبر دادن از آن؛ وگرنه بعد از خبر دادنش، ملائكه هم مانند او با خبر شدند، ديگر جا نداشت كه باز هم بگويند: ما علمي نداريم.»3 اما بي شك با خبر دادن و ابلاغِ اين علم بود كه مقام آدم عليه السلام براي ملائكه آشكار شد، هرچند كه خلافتِ او مبتني بر همان آگاهي از اسما بود و «اين آگاهي از علوم مربوط به جهان آفرينش و اسرار و خواص مختلف موجودات عالم هستي، افتخار بزرگي براي آدم عليه السلام بود.»4
حضرت آدم عليه السلام به عنوان نخستين پيامبر، مبلغِ دينِ خدا بود و به مقتضايِ رسالتِ خود، تلاشِ زيادي را در اين زمينه انجام داد.
ب. هبوط آدم و تبليغات ديني انبياء عليهم السلام
تبليغ، از نگاهي ديگر با آغاز خلقت انسان و هبوط آدم بر زمين پيوند دارد:
(قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعاً فَإِمَّا يَأتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُديً فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ)؛5 «گفتيم: همگي از آن [به زمين] فرود آييد. هر گاه هدايتي از طرف من براي شما آمد، كساني كه از آن پيروي كنند، نه ترسي بر آنها است و نه غمگين شوند.» و تا بعثت خاتم الانبياء صلي الله عليه و آله ـ كه پيام آوران بسياري براي ارشاد و هدايت آمدند ـ همواره انسان مبلّغاني داشته است:
(وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً اَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَي اللهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةِ)؛6 «ما در هر امتي رسولي برانگيختيم كه: خداي يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد. خداوند گروهي را هدايت كرد و گروهي ضلالت و گمراهي دامانشان را گرفت.»
به طور خلاصه تاريخ انبياء عليهم السلام خود ترسيم‏گرِ تاريخ تبليغات است و پيامبران عليهم السلام ، بنيانگذارِ تبليغ و هدايت بوده اند.7 وقتي از اميرالمؤمنين عليه السلام: سؤال شد نخستين شعر به وسيله چه کسي سروده شد؟ آن حضرت فرمود: «به‏وسيل? آدم ابو البشر عليه السلام.»8
در طول تاريخ هيچ قومي بدون تبليغ و هشداردهنده نبوده است؛ لذا خداوند مي فرمايد: (وَإِنْ مِنْ اُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ)؛9 «و هر امتي در گذشته انذاركننده اي داشته است.»
خداپرست بودن اكثريت مردم در سراسر جهان هم، گواه آشكاري بر موفقيت تبليغات ديني انبياي الهي عليهم السلام و رهروان راه آنان است.
ج. تجربه تبليغي اديان بزرگ
در هر صورت از نظر وسعت تبليغات، دنباله روان اديان بزرگ، مقام ارجمندي را در تبليغات، به خود اختصاص داده اند10 و عقايد و انديشه هاي مذهبي، بيش ترين كاربرد را در تبليغ به خود اختصاص داده است؛ زيرا كه مذهب اصيل ترين و كهن ترين انديشه اي است كه با عقل و احساس و ايمان انسان در طول تاريخ آميخته بوده است11 و تجربه تبليغي اسلام در ميدان اجتماع، موفق ترين و پربارترين تجربه اي بود [ه است] كه در يكي از بحراني ترين مقاطع تاريخي جهان، به منصه ظهور رسيده است.12
د. غلبه اسلام بر همه اديان
تجربه تبليغيِ دين اسلام، همچنان بايد به صورت روزافزون بر پهنه زندگي بشر جاري شود و خواهد شد؛ چرا كه به قول قرآن كريم: (هُوَ الَّذِي اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفَي بِاللهِ شِهَيداً)؛13 «او (خدا) كسي است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاده تا آن را بر همه اديان پيروز كند و كافي است كه خدا شاهد اين موضوع باشد.»
«اين وعده اي است صريح و قاطع از سوي خداوندِ قادرِ متعال در رابطه با غلبه اسلام بر همه اديان.»14 سرانجام اسلام عالمگير و بر همه اديان پيروز خواهد گشت و زماني فرا خواهد رسيد كه همه جهان رسماً در زير اين پرچم قرار مي گيرد و اين امر به وسيله قيام مهدي عليه السلام تكميل مي گردد.» چنان كه در حديثي از پيغمبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله نقل شده است كه فرمود: «لَا يَبْقَي عَلَي ظَهْرِ الْاَرْضِ بَيْتٌ مُدِرٌ وَلَا وَبَرٌ اِلَّا اَدْخَلَهُ اللهُ كَلِمَةَ الْاِسْلَام؛15 در سراسر روي زمين، خانه اي از سنگ و گِل، يا خيمه هايي از كرك و مو، باقي نمي ماند، مگر اينكه خداوند اسلام را در آن وارد كند.»
بر اين اساس، مبلغاني كه ادامه دهنده راه انبيا عليهم السلام و امامان معصوم عليهم السلام هستند، رسالت تبليغي آن بزرگواران را تا ظهور حضرت مهدي عليه السلام ادامه مي دهند و در نهايت با ظهور حضرتش غلبه دين اسلام بر همه اديان محقق مي شود.
ه‍. . بزرگ ترين مبلّغ جهان بشريت
به راستي، بزرگ ترين مبلّغ دين در جهان بشري، چه كسي جز پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي تواند باشد؟ «مشركان حجاز براي بازداشتن پيامبر صلي الله عليه و آله از تبليغ اسلام، به فعاليتهاي گسترده اي از جمله: توهين، تهمت، شكنجه، محاصره اقتصادي و جنگهاي متعدد، دست زدند، اما هيچ يك از آنها حضرت را از ادامه راهش بازنداشت.»16 حضرت علي عليه السلام در باره پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد: «خَاضَ اِلَي رِضْوَانِ اللهِ كُلَّ غَمْرَةٍ وَتَجَرَّعَ فِيهِ كُلَّ غُصَّةٍ وَقَدْ تَلَوَّنَ لَهُ الْاَدْنَوْنَ وَتَألَّبَ عَلَيْهِ الْأقْصَوْنَ وَخَلَعَتْ اِلَيهِ الْعَرَبُ أعِنَّتَهَا وَضَرَبَتْ اِلَي مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا حَتَّي اَنْزَلَتْ بِسَاحَتِهِ عَدَاوَتَهَا مِنْ اَبْعَدِ الدَّارِ وَاَسْحَقِ الْمَزَارِ؛17 در راه رضايت حق در كام هرگونه سختي و ناراحتي فرو رفت و جام مشكلات و ناراحتيها را سركشيد. روزگاري خويشاوندان او به دورويي و دشمني پرداختند و بيگانگان در كينه توزي و دشمني با او متحد شدند؛ اعراب براي نبرد با پيامبر صلي الله عليه و آله، عنان گسيخته و با تازيانه بر مركبها نواخته و از هر سو گرد مي آمدند؛ از دورترين سرزمين و فراموش شده ترين نقطه ها، دشمنيِ خود را بر پيامبر صلي الله عليه و آله فرود آوردند.» اما او از پاي ننشست و تسليم نشد.
آري، بزرگ ترين مبلّغ جهان بشريت، در راه نشر و تبليغ دين اسلام و ارشاد و وعظ، انواع رنجها و شكنجه ها و تبعيد و بي مروتيها را به جان خريد، ولي هيچ گاه پرچم تبليغ و ارشاد خود را بر زمين نگذاشت؛ آن تبليغ خالصانه و آسماني ـ كه آغازش براي اعتلاي كلمه توحيد بود ـ از خودش و همسرش خديجه عليها السلام و علي عليه السلام شروع شد و به وسيله اهل‏بيت عليهم السلام ادامه يافت. اهل‏بيت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نيز، در تبيين قرآن كريم و سنت نبوي و حراست از آن به خوبي نقش و وظيفه خود را به انجام رساندند.» و امروز دين اسلام مي رود تا با فراگير شدن در همه قاره هاي جهان، تبديل به موجِ جهان شمولي گردد كه همراه با فطرت و عقل و قلب انسانها، نداي رستگاري را در سراسر گيتي طنين اندازد. موجي كه از حنجره مقدس خاتم الانبياء صلي الله عليه و آله برخاست، پنجره اي به وسعتِ هميشه تاريخ، به دلها گشود و دلِ موج خيزِ آدميان را به تلاطم واداشت و همه تشنگانِ هدايت و نجات را به دنبالِ خود روان ساخت.
در اين ره انبيا چون ساربانند
دليل و رهنماي كاروانند
وز ايشان سيد ما گشته سالار
همو اول همو آخر در اين كار
جمال جانفزايش شمع جمع است
مقام دلگشايش جمع جمع است
روان از پيش و دلها جمله از پي
گرفته دست جانها دامن وي
و. مبلّغان معاصر دين اسلام
وظيفه پرافتخارِ تبليغ دين اسلام پس از پيامبر صلي الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام ، بر دوشِ عالمانِ دينِ اسلام گذاشته شده است؛ يعني رسالت روحانيت، در امتداد رسالت انبياء و اولياء الهي است و پيروي از روش و سلوك فرهنگي و تبليغي معصومان عليهم السلام ـ به عنوان مبلغان موفق ـ مي تواند نقش مؤثري در موفقيت روحانيت در حفظ و گسترش اسلام ناب محمدي داشته باشد.
روحاني كسي است كه به سيره پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و ائمه اطهار عليهم السلام اقتدا مي كند و تبليغ را ـ كه مؤثرترين راهكار نشر حقيقت و برّنده ترين سلاح روزآمد است ـ به نفعِ حقيقت و عليه دشمنان دين خدا به كار مي بندد و مي داند كه تبليغ، به منزله خون زندگي بخش در رگهاي جامعه اسلامي و مؤمنان و مسلمانان است؛ يعني به آنان روح ديني و نشاط معنوي مي بخشد.
فلسفه وجوديِ روحانيت شيعي، تبليغ توأمانِ نظري ـ عملي دين اسلام است و در حقيقت حياتِ معنوي يك روحاني، مبتني بر تبليغ دين آسمانيِ اسلام است.
پي نوشت:
1) بقره/33.
2)برخي از مفسرين معتقدند كه آدم(ع) و [انسانها] نه خليفه الهي، بلكه جانشينِ نسلِ انسانهاي پيشينند. در تفسير نمونه هم آمده است كه: «بعضي ديگر از مفسران معتقدند: پيشگويي فرشتگان به خاطر آن بوده كه آدم(ع) نخستين مخلوق روي زمين نبود، بلكه پيش از او نيز مخلوقات ديگري بودند كه به نزاع و خونريزي پرداختند. پرونده سوء پيشينه آنها سبب بدگماني فرشتگان نسبت به نسل آدم(ع) شد؛ تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي، دار الكتب الاسلامية، تهران، 1374 ش، ج 1، ص 174.
3) ترجمه الميزان، سيد محمدباقر موسوي همداني، دفتر انتشارات اسلامي جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم، 1374، ج 1، ص 180.
4) تفسير نمونه، ج 1، ص 176.
5) بقره/38.
6) نحل/36.
7)ژوهشي در تبليغ، محمدتقي رهبر، بي‌جا، مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي، چ اول، 1371، ص 29.
8) خصال، شيخ صدوق، ترجمه جعفري، نشر نسيم کوثر، قم، چاپ اول، 1382 ش، ج1، ص305.
9) فاطر/24.
10) پژوهشي در تبليغ، ص 20؛ به نقل از دائرة المعارف كاليزر، ذيل واژه peropacanda.
11) همان، ص 21.
12) همان، ص 24.
13) فتح/28.
14) تفسير نمونه، ج 22، ص 110.
15) مجمع البيان في تفسير القرآن، فضل بن حسن طبرسي، ناصر خسرو، تهران، 1372، ج 7، ص239.
16) درآمدي بر سيره تبليغي معصومان?، حسين عبد المحمدي، مهر اميرالمؤمنين(ع)، قم، چ‌اول، 1387 ش، ص 36.
17) نهج البلاغه، خطبه 194.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره148.
/ 1