بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
علي رضوان شهري تبديل صلوات به كف و سوت صلوات، هميشه، ارزشمند است، ولي در مواردي فضيلت واستحباب بيشتري پيدا ميكند؛ مثلا هنگام ورود وخروج از مسجد؛ پس از ذكر نام حضرت رسول صلي الله عليه و آله حتي در نماز؛ شب و روز جمعه؛ ماه مبارك رمضان؛ پس از نمازها و ... نوآوري و تغييرات در بسياري از ابعاد زندگي از جمله سنن، آداب و رسوم اجتماعي، امري رايج و تا اندازهاي اجتناب ناپذير است. آنچه مهم و مسئوليت آور است جهت دهي مطلوب به اين گونه امور است؛ مثلا در دهه چهل تا آغاز اوج گيري نهضت اسلامي ايران، هرگاه جمعيتي ميخواست قطعنامه يا فرازي از سخنراني را تاييد كند، سه بار ميگفتند: «صحيح است» كم كم مردم با بيداري، شعور و ارتكاز معنوي خود آن را به «تكبير» تبديل كردند. همچنين به هنگام تشويق و تاييد كسي يا موضوعي، صلوات رايج شد و هر چه بر صفا و پاكي فرزندان اسلام افزوده ميشد، استفاده از اين شيوه بيشتر شد، به گونهاي كه در دو دهه آغاز انقلاب، سوت كشيدن و يا اعلام سكوت، امري مستهجن شمرده ميشد. اين در حالي است كه هيچ گاه امام راحل يا رهبر معظم انقلاب و شخصيتهاي مهم، در اينباره دخالت صريحي نداشتند. اخيرا قضيه به عكس شده و برخي به نابودي ارزشهاي انقلاب اسلامي و ثمرات خون شهيدان همت گماشته اند. گويا هيچ هم و غم و هدفي جز اين ندارند. بدين سان، تغيير و تحول در روحيهها، مظاهر رفتاري و ارزشهاي اصيل اسلامي و ملي شتاب بيشتري به خود گرفته است. بويژه، همسويان غرب توانسته اند بخشي از جوانان را از اصالت و هويت خود جدا و به رسانهها، كتابها و فرهنگ خودي بدبين نموده، به پستان فرهنگي آمريكا متصل كنند. بررسي علل و زمينههاي اين موضوع فرصتي ديگر ميطلبد. ولي آيا بايد چشم بسته، فرزندان خود را رها كنيم؟ آيا روشنگري و جهت دهي جريانها، از مهمترين وظايف ما نيست؟ اكنون جا دارد درباره مثلث تقليدي «كف، سوت، سكوت» نكاتي بيان شود. الف) اينها حركت و صداهاي پوچ و تهي است و تنها وسيلهاي خشك و بي معنا براي ابراز يك احساس به شمار ميرود. ولي تكبير و صلوات صدايي وحياني و آسماني است نه زميني، ضمن اينكه جهاني از معارف را در بردارد. ب) چنين اموري تقليد كوركورانه از يك فرهنگ اجتماعي است، تقليد از كساني كه در فرهنگ و معارف از ما ناتوان ترند و اين گونه تقليد اگر از روي غفلت باشد، به معناي زدن مهر بي عقلي و بي شعوري بر پيشاني خويش است. اگر مقلد لحظهاي ميانديشيد كه چرا نبايد ديگران پيرو من باشند و چرا من بايد خود باخته و خود فروخته باشم، دست از اين آلودگيها ميشست. گفتني است كه تقليد از اهل علم و اجتهاد، بهره مندي از سفره فراهم شده از يك عمر تحقيق مجتهد است، همچنان كه او نيز از تلاش و تحقيق هزار ساله بزرگترين دانشمندان سود جسته است. نظير درمان يك مرض با استفاده از راهنمايي پزشك متخصص كه در واقع، اين عمل به مفهوم بهره مندي از تحقيق هزاران پژوهشگر پزشكي است نه تقليد كوركورانه از جاهلان. ج) هر يك از زواياي اين مثلث، نوعي غربزدگي و از خود بيگانگي است. ملتي كه آيين و فرهنگ اصيل خود را رها كند، در معرض زوال و نابودي است. عجيب اينجاست كه مدعيان ملي گرايي همواره در اين باره پيشقراولان بيگانه پرستي و وطن فروشي و گشودن دروازه به روي استعمار بوده اند! بگذريم از اينكه در مواقع بروز خطر و جنگ براي كشور، فرار از صحنه را فراروي خود قرار داده اند. بديهي است استفاده از خوبيها و فضايل، يا علم و صنعت از هر كجا باشد مايه افتخار است، ولي با تاسف پادوهاي آمريكا و خود فروختگان آنها در كشورهاي شرقي و از جمله ايران، در زمينههاي مثبت هيچ هنري نداشته اند و پيرو پليديهاي ديگران بوده اند. آيا يك ملت با منع حجاب و تغيير لباس و آرايش، متمدن ميشود؟ و آيا در ايران رضاخاني چنين چيزي حاصل شد؟ آيا اروپا و آمريكا نيز از فرهنگ ما تقليد ميكنند يا از خود مقاومتي سرسختانه نشان ميدهند؟ نمونههايي از برخورد خشن با فرهنگ اسلامي و ايراني، هر روزه در دنيا رخ ميدهد؛ مثلا دو سال پيش، فرانسه حاضر نشد شراب را از سفره ضيافت شام رياست جمهور ايران حذف كند، با اينكه وجود شراب از واجبات مسيحيت نيست. به همين جهت، مدتي مديد با فرانسه مذاكره شد و سفر به تاخير افتاد و در نهايت، رئيس جمهوري در ضيافت شام حاضر نشد و با عصرانهاي پذيرايي پايان پذيرفت. پوشش روسري در كشورهايي مانند: فرانسه و انگليس سالهاست كه براي مسلمانان، محروميت آور شده است، به گونهاي كه جرايد نوشتند: رئيس دولت تركيه نتوانست دختر خود را با روسري به دانشگاه بفرستد و به دليل داشتن روسري، مجبور شد در بيرون كشور و ديار غربت و جدا از والدين، به تحصيلاتش ادامه دهد. د) اين حركتها و سكوتها به جز قراردادي اعتباري، هيچ بار فضيلتي و ارزش معنوي ندارند. اگر براي شادي روح مردهاي به جاي اعلام چند لحظه سكوت، مثلا گفته شود: چند دقيقه فوت كنيد، چشمانتان را ببنديد و يا انگشت سبابه خود را حركت دهيد، به حال آن مرحوم هيچ فايده و فرقي ندارد. ه) پذيرش آداب و رسوم پوچ بيگانگان، اعلام خود باختگي، بي شخصيتي و در يك جمله برافراشتن پرچم بي لياقتي و وادادگي بر بام فرهنگ اين مرز و بوم است. از برنامههاي كافران عهد جاهليت، كف و سوت به جاي نماز بود: «و ما كان صلاتهم عند البيت الا مكاء و تصدية فذوقوا العذاب بما كنتم تكفرون»؛ 2 «نمازشان در خانه خدا جز سوت كشيدن و كف زدن نبود. پس به سزاي آنچه كفر ميورزيديد، اين عذاب را بچشيد.» منزلت صلوات علاوه بر اينكه خدا و فرشتگان بر پيامبر صلوات ميفرستند، مؤمنان نيز به اين امر فرمان داده شده اند: «ان الله و ملائكته يصلون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما»؛ 3 «خداوند و فرشتگان او بر پيامبر صلوات ميفرستند.اي كساني كه ايمان آورده ايد بر پيامبر صلوات بفرستيد و كاملا تسليم او باشيد.» در قرآن كريم هم دستور احترام و بزرگداشت خداوند تعالي هست كه «مالكم لاترجون لله وقارا» 4؛ «شمارا چه ميشود كه براي خداوند شكوهي را اميد نداريد.» و هم توقير و گراميداشت پيامبر را گوشزد مينمايد: «انا ارسلناك شاهدا و مبشرا و نذيرا لتؤمنوا بالله و رسوله و تعزروه و توقروه و تسبحوه بكرة و اصيلا» 5؛ «به راستي كه ما تو را شاهد و گواه و بشارت دهنده و هشدار دهنده فرستاديم. تا [شما مردم] به خدا و پيمبرش بگرويد و يارياش كنيد و گرامياش بداريد 6 و در صبح و شام تسبيحش گوييد.» محدث قمي قدس سره در بيان رفتار امام صادق عليه السلام مينويسد: «... و آن جناب، كثير الحديث و خوش مجالست و كثير الفوائد بود. هرگاه ميخواست بگويد: «قال رسول الله صلي الله عليه و آله» رنگش تغيير ميكرد؛ گاهي سبز ميگشت و گاهي زرد، به حدي كه نميشناخت او را كسي كه ميشناخت او را.... مؤلف گويد: خوب تامل كن در حال حضرت صادق عليه السلام در تعظيم و توقير او از رسول خدا صلي الله عليه و آله كه به هنگام نقل حديث و نام بردن اسم شريف آن جناب چگونه حالش تغيير ميكرد، با اينكه پسر پيغمبر و پاره تن اوست... با بي احترامي و بي طهارت اسم مباركش را مگو و ننويس. هزار مرتبه شويم دهان به مشك و گلاب // هنوز نام تو بردن كمال بي ادبي است 7» احكام صلوات صلوات، هميشه، ارزشمند است، ولي در مواردي فضيلت واستحباب بيشتري پيدا ميكند؛ مثلا هنگام ورود وخروج از مسجد؛ پس از ذكر نام حضرت رسول صلي الله عليه و آله حتي در نماز؛ شب و روز جمعه؛ ماه مبارك رمضان؛ پس از نمازها؛ به هنگام ذبح حيوانات و هنگام شنيدن نام حضرت. 8 در نماز ميت و همچنين درتشهد نمازهاي ديگر، صلوات واجب است و نماز بي صلوات، باطل است. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله ميفرمايد: «من صلي صلاة لم يصل فيها علي و لاعلي اهل بيتي لم تقبل منه؛ 9 هركس نماز بگذارد و در آن بر من و اهل بيت من صلوات نفرستد، از او قبول نميشود.» پي نوشت: 1) الصلاة علي محمد و آله تعدل عندالله التسبيح والتهليل والتكبير؛ درود فرستادن بر محمد و آل محمد، نزد خداوند متعال سبحان الله و لا اله الا الله و الله اكبر گفتن است.» عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج 1، ص 294، ح 52. 2) انفال/35. 3) احزاب/56. 4) نوح/13. 5) فتح/8 - 9. 6) وهابيها، گراميداشت پيامبر صلي الله عليه و آله را حتي در سالگرد ولادت و رحلت آن حضرت، حرام و كفر و شرك ميدانند و عاشورا را نيز عيد قلمداد ميكنند. در پاسخ به چنين تفكري، مطالعه ترجمه كتاب علامه جعفر مرتضي عاملي به نام «بزرگداشتها دراسلام» نشر بوستان كتاب، مفيد است. 7) اخلاق (1) ، ص 46 - 45، به نقل از منتهي الآمال، ج 2، ص 242 - 243. 8) سفينة البحار، ج 3، واژه «صلا»؛ عدة الداعي، ص 150؛ ميزان الحكمة، ج 2، ص 1662؛ وسائل الشيعة، ج 4، ص 1210 - 1222، باب الصلاة علي النبي صلي الله عليه و آله؛ بحار، ج 94، باب 47. 9) سنن دارقطني، ج 1، ص 355، ح 6؛ عوالي اللآلي، ج 2، ص 40، ح 101. منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره47.