تکبر چیست؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تکبر چیست؟ - نسخه متنی

سیدجواد حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
سيدجواد حسيني
تکبر چيست؟
كسي كه صرفاً خود را بالاتر از ديگران مي‌بيند، «خود برتربين‌» است. كسي كه به خاطر اين خود برتربيني سعي دارد در همه جا و در همه كارهاي اجتماعي همه چيز را قبضه كند، «خود محور‌» است.
از جمله بحثهايي كه هميشه مورد نياز جامعه بشري، خصوصاً جوامع اسلامي است، بحثهاي اخلاقي مي‌باشد تا انسانها در پرتو آن بتوانند شاكله درون و اوصاف روحي خويش را تنظيم نموده، داراي رفتار و اخلاقي اسلامي و انساني شوند.
به اين جهت، ضروري است در فرصتهاي تبليغي در كنار بيان احكام و اطلاع رساني و عقايد و... ، مباحث اخلاقي نيز مطرح و كيفيت شكل گيري فضايل و رذايل اخلاقي، آثار و كار كردها و نشانه‌هاي آن، نتايج و عواقب نيك و بد هر يك، راه مبارزه با رذايل اخلاقي و كسب فضايل اخلاقي و... تبيين گردد. در اين راستا مي‌توان از تاريخ و سرگذشت انسانها در باب كسب فضائل و يا رذائل اخلاقي جهت راهيابي و پندآموزي و يا عبرت پذيري، استفاده نمود. آنچه پيش رو داريد بيان اهم اوصاف اخلاقي است كه بشر مي‌تواند برخوردار از آن باشد.

تعريف و اهميت تكبر
اولين و بدترين صفت رذيله كه در داستان انبيا و آغاز خلقت مشاهده مي‌شود، تكبر است و در منابع ديني و آثار علما به عنوان «ام الفساد‌» و «اساس الكفر‌» خوانده شده است.
پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله در تعريف تكبر فرمود: «... وَ لَكِنَّ الْكِبْرَ أَنْ تَتْرُكَ الْحَقَّ وَ تَتَجَاوَزَهُ إِلَي غَيرِهِ وَ تَنْظُرَ إِلَي النَّاسِ وَ لَا تَرَي أَنَّ أَحَداً عِرْضُهُ كَعِرْضِكَ وَ لَا دَمُهُ كَدَمِكَ؛ 1
... ولكن تكبر آن است كه حق را رها كني و از حق به غيرش تجاوز نمايي [به اين صورت كه] به مردم نگاه كني، ولي آبروي هيچ كسي را مانند آبروي خود [مهم] نداني و خون او را مانند خون خود [داراي ارزش] نداني [و همه چيز خود را برتر بداني] .‌»
امام صادق عليه السلام فرمود: «كسي كه نظرش اين است كه بر ديگري برتري دارد، جزء مستكبرين است.‌» حفص بن غياث عرض كرد: همانا خود را برتر مي‌دانم به اين جهت كه مبتلا به گناه نشدم، زماني كه مي‌بينم ديگري مرتكب معصيت شده است. حضرت فرمود: «هيهات! خيلي دور است كه خود را در اين حال [نيز] برتر بداني؛ چرا كه ممكن است شخص عاصي مورد غفران قرار گيرد، ولي تو را خداوند براي حساب رسي نگه دارد. آيا قصه ساحران فرعون [كه خداوند آنها را بخشيد] را نخوانده اي؟‌» 2

نشانه‌هاي تكبر
نشانه‌هاي تكبر بسيار است، از جمله اينكه متكبر انتظاراتي از مردم دارد؛ انتظار دارد كه ديگران به او سلام كنند، در ورود به مجلس از او پيشي نگيرند، هميشه در صدر مجلس جاي گيرد، مردم در برابر او كوچكي كنند، كسي از او انتقاد نكند و حتي پند و اندرز نگويد، همه براي او امتيازي قائل شوند و حريمي نگه دارند، مردم در برابر او دست به سينه باشند و هميشه از عظمت او سخن بگويند.
روشن است ظهور و بروز اين حالات تابع درجه شدت و ضعف اصل تكبر است. در بعضي همه اين نشانه‌ها ظاهر مي‌شود و در بعضي قسمتي از اينها. 3 علي عليه السلام فرمود: «مَنْ أَرَادَ أَنْ ينْظُرَ إِلَي رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ النَّارِ فَلْينْظُرْ إِلَي رَجُلٍ قَاعِدٍ وَ بَينَ يدَيهِ قَوْمٌ قِيامٌ؛ 4 هر كس مي‌خواهد مردي از اهل آتش را ببيند، بايد به كسي بنگرد كه نشسته است، در حالي كه گروهي جلوي او ايستاده اند.‌»

شاخه‌هاي تكبر
در مورد تكبر تعابير و مفاهيم مختلفي به كار مي‌رود، همچون «خود برتربيني»، «خود محوري»، «خودخواهي»، «برتري جويي‌» و «فخر فروشي‌» كه همه ريشه در تكبر دارند، ولي از زواياي مختلف فرق دارند.
كسي كه صرفاً خود را بالاتر از ديگران مي‌بيند، «خود برتربين‌» است. كسي كه به خاطر اين خود برتربيني سعي دارد در همه جا و در همه كارهاي اجتماعي همه چيز را قبضه كند، «خود محور‌» است. كسي كه سعي دارد در مسائل اجتماعي مخصوصاً به هنگام بروز مشكلات تنها به منافع خود بينديشد و براي منافع ديگران ارزشي قائل نباشد، «خود خواه‌» است. كسي كه تلاش مي‌كند بر ديگران سلطه و سيطره پيدا كند، گرفتار «برتري جويي‌» است و كسي كه سعي دارد مال و ثروت و يا قدرت و مقام خود را به رخ ديگران بكشد، «فخر فروش‌» است. 5

اقسام تكبر
1. تكبر گاهي در مقابل خداوند است، مانند تكبر ورزيدن شيطان در مقابل فرمان خداوند كه فرمود بر آدم عليه السلام سجده كنيد! و شيطان گفت: «لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ»؛ 6 «من هرگز براي بشري كه از گل خشكيده‌اي كه از گل بدبويي گرفته شده است، آفريده‌اي، سجده نخواهم كرد.» و گفت: «أَنَا خَيرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِين»؛ 7 «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفريده‌اي و او را از گل.‌»
و يا مانند تكبر فرعون كه گفت: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلي «؛ 8 «من پروردگار برتر شما هستم.‌» و نيز گفت: «ما عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيرِي»؛ 9 «من خدايي جز خودم براي شما سراغ ندارم.‌»
2. گاه در مقابل انبيا و پيامبران است، مانند آنچه فرعونيان مي‌گفتند: «أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَينِ مِثْلِنا»؛ 10 «آيا ما به دو انسان (موسي و هارون) كه همانند خودمان هستند، ايمان بياوريم!‌» و يا قوم نوح عليه السلام كه به يكديگر مي‌گفتند: «وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُون»؛ 11 «و اگر از بشري همانند خودتان (نوح عليه السلام) اطاعت كنيد، به يقين زيانكاريد.»
3. و گاه تكبر در برابر بندگان ديگر خداست كه مثالهاي فراواني براي آن متصور است.
انگيزه‌هاي تكبر
مرحوم فيض اسباب تكبر را در هفت چيز خلاصه كرده است:
1. علم: «آفَةُ الْعِلْمِ الْخُيلَاءُ؛ 12 آفت بزرگ علم تكبر است.‌»
2. اعمال نيك و عبادت كه گاه همراه با عجب و ريا و غرور است.
3. نسب و حسب عالي: روزي ابوذر در حضور پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله به كسي گفت: «يابْنَ السَّوْدَاءِ؛‌اي فرزند زن سياه!‌» پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فرمود: «ابوذر! آرام باش! آرام باش! كسي كه مادرش سفيد پوست است، بر كسي كه مادرش سياه پوست است، هيچ برتري ندارد.»
ابوذر متوجه اشتباه خود شد. براي جبران، روي زمين دراز كشيد و به آن مرد گفت: برخيز و پايت را به روي صورت من بگذار!
4. جمال و زيبايي و حسن ظاهر.
5. داشتن مال و ثروت فراوان، مانند قارون و امثال او. 13
6. قدرت و نيروي جسماني و به قول امروزيها در ميدان ورزشي داراي مقام و رتبه بودن و مدال داشتن و همچنين موقعيت سياسي و اجتماعي داشتن كه غالباً در زورمندان و امرا ديده مي‌شود. مانند قوم عاد: «فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً»؛ 14 «اما قوم عاد در روي زمين به ناحق تكبر ورزيدند و گفتند: چه كسي از ما نيرومندتر است؟»
7. فزوني فرزندان و اقوام، ياران و مددكاران و يا فزوني شاگردان كه گاهي عامل تكبر و خود برتر بيني است. 15
التبه ممكن است در كسي تكبر وجود داشته باشد، بدون وجود اسباب فوق الذكر. پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فرمود: «اِياكُمْ وَ الْكِبْرَ فَاِنَّ الْكِبْرَ يكُونُ فِي الرَّجُلِ وَ اِنْ عَلَيهِ الْعِبَايةُ؛ 16 از خود بزرگ بيني بپرهيزيد! چرا كه كبر مي‌تواند در آدمي كه جز يك عبا بر تن ندارد نيز يافت شود.»
گاه ممكن است پستي شخص و يا احساس ذلت دروني، عامل تكبر شود. علي عليه السلام فرمود: «مَا تَكَبَّرَ اِلَّا وَضِيعٌ؛ تكبر نمي‌ورزد، مگر آدم پست.» و حضرت صادق عليه السلام فرمود: «مَا مِنْ رَجُلٍ تَكَبَّرَ أَوْ تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّةٍ وَجَدَهَا فِي نَفْسِهِ؛ 17 هيچ كس تكبر نمي‌ورزد و برتري جويي نمي‌كند، مگر به خاطر خواري كه در نفس خويش احساس مي‌كند.»
پي نوشت:
1) بحار الانوار، علامه مجلسي، ج 78، ص 186، ح 16؛ منتخب ميزان الحكمة، محمدي ري شهري، دارالحديث، ص 445، ح 5389.
2) الكافي، كليني، ج 8، ص 128، ح 98؛ منتخب ميزان الحكمة، ص 435.
3) ر. ك: پيام قرآن، ناصر مكارم شيرازي، ج 2، ص 44.
4) بحار الانوار، ج 70، ص 206.
5) پيام قرآن، ناصر مكارم شيرازي، ج 2، ص 45.
6) حجر / 33.
7) اعراف / 12.
8) نازعات / 24.
9) قصص 38.
10) مؤمنون / 47.
11) همان / 34.
12) بحار الانوار، ج 7، ص 196.
13) ر. ك: قصص / 79.
14) فصلت / 15.
15) المحجة البيضاء، فيض كاشاني، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، ج 3، صص 240 - 269.
16) كنز العمال، متقي هندي، مكتبة التراث الاسلامي، ج 3، ص 526، ح 7735.
17) منتخب ميزان الحكمة، ص 436؛ الكافي، ج 2، ص 312، ح 17.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره88
/ 1