توصيه هاي تبليغي نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توصيه هاي تبليغي - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
آيت الله العظمي جعفر سبحاني
توصيه هاي تبليغي
منبر حسيني مسلمان ساز است و در روح و روان مردم تحول ايجاد مي كند. اين تحول را غير منبر حسيني ايجاد نمي كند. كوشش كنيد منبر برويد؛ همان منبري كه در حسينيه ها، امام زاده ها و... است.
چند نكته در تبليغ حائز اهميت است كه به هر يك به صورت گذرا اشاره مي شود:
1 - توجه ويژه به جوانان
در اين كه با ورود به منطقه تبليغي بايد بيشتر سراغ چه كساني رفت، آيا بايد اول مشايخ و سران قبايل را ديد و يا اينكه بايد گروه هاي ديگر را مقدم داشت، نظر امام صادق عليه السلام اين است كه اول بايد سراغ جوانان رفت.
امام صادق عليه السلام مردي را به بصره فرستاد. بصره مركز عمرو بن عبيد رئيس معتزله بود كه در سال 143 ه. ق وفات كرد. او خيلي مورد علاقه خليفه عباسي بود و شيعيان را متزلزل مي كرد. فرستاده امام مدتي در بصره ماند و برگشت. امام صادق عليه السلام در ديداري از او پرسيد: آيا در كارتان موفق بوديد يا نه؟ گفت: خير. فرمود: چرا؟ گفت: موفق نبودم. حضرت كمي فكر كرد و فرمود: شما سراغ كدام تيپ (به قول امروزي ها) رفتيد؟ عرض كرد: من با رؤساي قبايل در تماس بودم تا از راه هدايت اين ها بتوانم در افراد عشيره اثر بگذارم. حضرت فرمود: نقطه اشتباهت همين جاست. هويت و شخصيت شيخ قبيله شكل گرفته و تثبيت شده است و اثرگذاري در او مشكل است. درخت برومندي كه كج بالا رفته ديگر قابل اصلاح نيست، اما يك نهال كوچك، خيلي اصلاح پذير است.
اشتباهت اينجا بود كه سراغ جمعيتي رفتي كه از نظر شخصيت تكميل شده بودند. سپس امام فرمود: «عليك بالاحداث فانهم اقرب الي كل شيي ء؛ به سراغ جوان ها برو كه به همه چيز نزديك ترند. » او دوباره به بصره برگشت. اين بار بساط را با جوانان شيعه پهن كرد، همان جواناني كه در آستان تحت تاثير قرار گرفتن عمرو بن عبيد معتزلي بودند. و اين بار موفق شد.
البته معناي تماس بيشتر با جوانان اين نيست كه نسبت به پيرمردها و بزرگان شهر و منطقه بي اعتنايي شود. در عين حالي كه آن ها محترمند و مي توانند كارشكني يا كارسازي كنند، بيشتر بايد روي سخن با جوانان باشد. وادار كردن جوانان به سخن، سؤال و تبليغ خيلي مهم است.
امروز جهان تبليغ عيسويت و مسيحيت به همين روال است. راديوي مسيحي ها در ايران شنيده مي شود، هم نامه ها و هم كتاب هايشان همه و همه با دختر و پسر جوان است. تبليغ بهايي ها خصوصا در خارج از ايران مثل تركمنستان و جمهوري آذربايجان نيز متمركز در قشر جوان است. شما هم بايد آن ها را در نظر بگيريد، البته با ظرافت خاصي كه نسبت به بزرگان بي احترامي نشود.
اصولا دور انبياء را جوانان مي گرفتند. در تاريخ ابن هشام هست كه برخي از سران قريش بعد از آن كه پيغمبر با نامه اي قيصر را به اسلام دعوت كرده بود، به قدس كه مركز قيصر بود، رفته بودند. قيصر گفت: قريش را بياوريد. قريش را آوردند و ابوسفيان جزء آن ها بود. قيصر گفت: بگوييد ببينم دور اين مردي كه مدعي نبوت است را چه كساني گرفته اند؟ پيرمردها يا جوان ها؟ همگي گفتند: جوان ها. گفت: اتفاقا اين نشانه نبوت است كه هر موقع انبياء در نقطه اي ظهور كردند، دور آن ها را بيشتر جوان ها مي گرفتند.
2 - منبر حسيني
منبر حسيني مسلمان ساز است و در روح و روان مردم تحول ايجاد مي كند. اين تحول را غير منبر حسيني ايجاد نمي كند. كوشش كنيد منبر برويد؛ همان منبري كه در حسينيه ها، امام زاده ها و... است. البته گاهي شرايط ايجاب مي كند كه ايستاده سخن بگوييد ولي كوشش كنيد منبر حسيني برويد، آن هم منبر حسيني آبرومند. به قول يكي از حكماء: «الاسلام محمدي الحدوث، حسيني البقاء » نور پاك محمد بن عبدالله صلي الله عليه وآله پايه گذار اسلام است، اما كسي كه در بقاء اسلام حق بيشتري دارد حسين بن علي عليهما السلام است.
منبر حسيني اولش خطبه مي خواهد، بعد آيه مي خواهد، بعد مقداري سخن گفتن مي خواهد. مقداري روحيه مردم را تحريك كنيد. احساسات را تحريك كنيد. خدا مي داند كه منبر حسيني كارساز است.
جناب آقاي شيخ احمد كافي رحمه الله مدعي نبود كه من سواد زيادي دارم، خودش هم معتقد بود كه سواد فوق العاده اي ندارد، اما زبان جوان ها را بلد بود و منبر حسيني داشت. بسياري از بي نمازها را با نماز كرد. شارب الخمرها را ترك داد. قمار بازها را توبه داد. جناب آقاي سيدان يكي از دوستان ايشان در مشهد است و نقل مي كند كه: من ماه رمضان در تاكسي نشسته بودم. نوار، صداي آقاي كافي را پخش مي كرد. راننده تاكسي به من گفت: اگر اين آقا شيخ نبود، آب را تا حالا خورده بودم. اين آقا شيخ مرا وادار كرده روزه بگيرم.
داشتن سواد، بخشي از سلاح مبلغ است و بخش ديگر آن موقعيت شناسي، زمان شناسي و شرايطشناسي است. حتما منبر برويد و بالاي منبر آيه و حديث بخوانيد و اگر مانند مبلغين ايراني آهنگ داريد چند شعر آموزنده از مثنوي و يا كتاب هاي ديگر با آهنگ بخوانيد و بعد از تكيه به صوت، مقداري سخن بگوييد و سپس روضه حسيني را بخوانيد، البته آن مقداري كه متناسب با محيط تبليغ باشد. در لندن نمي شود روضه ايراني را خواند. هر جا براي خود يك تناسبي دارد.
نگوييد من روشنفكرم، و امروزه ديگر نيازي به منبر حسيني نيست. روشنفكر كسي است كه واقع شناس باشد. واقع آن است كه اين اسلام از منبر حسيني براي ما مانده است.
3 - اخلاق عملي
عمل و اخلاق مبلغ بيش از گفتار او موثر است. در هر منطقه اي كه باشيد، رفت و آمد و طرز سخن گفتن شما خيلي مؤثر است. خداي ناكرده اگر بين عمل و گفتار فاصله بيفتد، تمام زحمات هدر مي رود. كوشش كنيد عملتان بيشتر از گفتارتان باشد. كه: دو صد گفته چون نيم كردار نيست.
به ما فرمان داده اند كه: «كونوا دعاة الناس بغير السنتكم؛ با غير زبان مردم را [به سوي حق] دعوت كنيد. » بايد در عمل مراقب باشيم و در زندگي نظم داشته باشيم. آقا اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايند: «اوصيكم بتقوي الله و نظم امركم؛ شما را به تقواي الهي و نظم در كارهايتان سفارش مي كنم. » منظم و مرتب و سروقت نماز را شروع كنيد، سروقت منبر برويد، وقتي كه بايد سخنراني تمام شود تمام كنيد و طول ندهيد. جمعيت شما را گول نزند. مردم كار و زندگي دارند و پا به پا مي كنند تا شما از منبر پايين بياييد. مردم را خسته نكنيد تا شيريني منبر در ذائقه و ذاكره آن ها باقي بماند. نظم را بيش از ديگران رعايت كنيد.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره27.
/ 1