چگونه سخنرانى كنيم؟ (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چگونه سخنرانى كنيم؟ (1) - نسخه متنی

عبدالرحيم موگهي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
آموزه هاي تبليغي
چگونه سخنرانى كنيم؟ (1)
آنچه پيش رو داريد نكته هايي است درباره سخنوري و مجموعه اي است نسبتا نو، متنوع و خواندني كه به زيور قلم آراسته ايم.
نويسنده:عبدالرحيم موگهي
سپيده سخن
«بس نكته » با تو گويم شايد نديده باشي تا دسته دسته نرگس زين باغ چيده باشي
آنچه پيش رو داريد نكته هايي است درباره سخنوري و مجموعه اي است نسبتا نو، متنوع و خواندني كه به زيور قلم آراسته ايم و با عنوانهاي زيرين به نگارش درآورده ايم:
تعريف سخنراني؛
اهداف سخنراني؛
عوامل مؤثر در سخنراني؛
اصول سخنراني؛
نكات پيش از سخنراني؛
نكات آغاز سخنراني؛
نكات هنگام سخنراني؛
مواد سخنراني؛
نكات پايان سخنراني؛
نكات پس از سخنراني؛
شرايط سخن؛
شرايط سخنران؛
شرايط سخنراني؛
آفات سخنراني؛
آداب سخنراني؛
پيش از مطالعه نكته هاي مربوط به سخنوري، نكته هاي زير را نيز مطالعه نماييد:
كوشيده ايم كه نكته ها را به صورت كوتاه بازگو نماييم و دراز گستر نسازيم.
استفاده از آيات، روايات، سخنان بزرگان دين و دانش، اشعار، خاطره ها، تجربه ها و مانند آن را، بيشتر براي فرصتي ديگر و بهتر گذاشته ايم.
تلاش كرده ايم - تا آنجا كه امكان يا توان داشته ايم - هر نكته اي را با مثال و نمونه همراه كنيم تا افزون بر نگارش علمي، قلمي كاربردي را نيز به كار برده باشيم.
قلم را به گونه اي چرخانده ايم تا نگاشته هاي آن خواندني و از دسته بندي و نظمي منطقي و البته نسبي برخوردار باشند.
در اين نگاشته، از نگاشته هاي ديگران نيز بي بهره نبوده ايم كه سپاس و قدرداني خويش را به محضر همه آنان تقديم مي داريم.
حسن ختام اين نكته ها را اين نكته از حضرت امام خميني (قدس سره) قرار مي دهيم: «ممكن است دستهاي ناپاكي با سم پاشيها و تبليغات سوء، برنامه هاي اخلاقي و اصلاحي را بي اهميت وانمود كرده، منبر رفتن براي پند و موعظه را با مقام علمي مغاير جلوه دهند... امروز در بعضي از حوزه ها شايد منبر رفتن و موعظه كردن را بي اهميت بدانند؛ غافل از اينكه حضرت امير (عليه السلام) منبري بودند و در منابر، مردم را نصيحت فرموده، آگاه، هوشيار و راهنمايي مي كردند. ساير ائمه (عليهم السلام) نيز چنين بودند. 1
»
تعريف سخنراني
1 - سخنراني فن و هنري است كه از راه ارائه دليل و برانگيختن عواطف، بر مخاطبان و شنوندگان خود تاثير مي گذارد و آنان را به سوي موضوع و هدفي خاص راهنمايي و براي آن زمينه سازي مي كند.
2 - همان گونه كه در تعريف بالا ديديد، سخنراني، راهنمايي مخاطب به سوي «هدفي خاص » است كه بايد براي آن «زمينه سازي » كرد. بنابراين، شما در هر سخنراني بايد هدفي خاص را دنبال كنيد و وظيفه خود را «راه نشان دادن » بدانيد.
3 - با توجه به تعريف سخنراني بايد توجه داشته باشيد كه سخنراني هم «فن » است، پس به «دانش » نياز داريد؛ و هم «هنر» است، پس به «ذوق » نياز داريد. از اين رو، دانش و ذوق دو ابزار مهم در سخنوري هستند كه شما بايد خود را به اين دو ابزار مهم تجهيز كنيد و روز به روز، بر «دانش سخنوري » و «ذوق سخنوري » خويش بيفزاييد.
4 - با توجه به تعريفي كه براي سخنراني شد، شما در سخنراني خود بايد دو كار مهم را انجام دهيد: يكي ارائه دليل و ديگري برانگيختن عواطف. در كار اول بايد بر «عقل » مخاطب خود و در كار دوم بر «احساسات » او تاثير بگذاريد. و بايد دانست هر سخنراني اي كه اين «تاثيرگذاري » را نداشته باشد، سخنراني نيست و گوينده آن نيز سخنران نيست.
اهداف سخنراني
5 - سخنراني بدون هدف، خانه ساختن بدون نقشه است. نبايد به گونه اي سخنراني كنيد كه شنوندگان شما پس از پايان سخنراني تان بگويند: «سخنانش زيبا و جالب بود، اما نفهميديم چه هدف و مقصودي از بيان آنها داشت و چه چيزي را ي خواست بگويد». يكي از علتهاي چنين امري، داشتن معلومات بدون نظم و انسجام است كه هرچه زودتر بايد آنها را از نظمي منطقي و انسجامي درخور برخوردار سازيد.
6 - اهداف اصلي و نهايي در سخنوري دو چيز است:
ا. اقناع يا قانع كردن مخاطب كه آن را با آوردن دليل و برهان انجام مي دهيد.
ب. ترغيب يا برانگيختن مخاطب كه آن را با تحريك عواطف و احساسات به فرجام مي رسانيد. به طور مثال، گاه موضوع و محتواي سخنراني شما در زمينه مسائل عقيدتي و كلام جديد است. در اين صورت، بايد با دليل و استدلال، مخاطب خود را قانع كنيد. و گاه موضوع و محتواي سخنراني شما در زمينه كمكهاي مالي براي امور خيريه است. در اين صورت، بايد با تحريك عواطف، مخاطب خود را برانگيزانيد.
7 - براي قانع كردن شنوندگان مي توانيد از دليلهاي نقلي مانند «آيات و روايات » و از دليلهاي عقلي مانند «اجتماع نقيضين محال است » و از دليلهاي علمي مانند «هر عملي عكس العملي دارد» استفاده كنيد. البته، هر نوع دليلي بايد متناسب با موضوع و مخاطب خود باشد. به طور مثال، چنانچه مخاطب شما به اسلام عقيده اي ندارد، نمي توانيد از دليهاي نقلي استفاده نماييد، بلكه بايد به دليلهاي عقلي و علمي روي آوريد.
8 - هنگام دليل آوردن و استدلال كردن حتما سطح فكري و علمي شنوندگان خود را در نظر بگيريد. اگر مخاطبان شما كودكان و نوجوانان هستند، از دليلهاي آسانتري استفاده نماييد. چنانچه مخاطبانتان دانشگاهيان هستند، دليلهاي علمي تري را به كارگيريد؛ ولي هيچ گاه از دليلهاي سست و غير منطقي - اگر چه قانع كننده نيز باشند - استفاده نكنيد؛ زيرا با رشد فكري و علمي مخاطبان و به مرور زمان دست شما رو خواهد شد.
9 - هيچ گاه از شعر و قصه و مانند آن، به عنوان «دليل » استفاده نكنيد؛ زيرا از نظر منطقي و فلسفي، چنين استفاده اي صحيح نيست؛ بلكه از آنها به عنوان «شاهد» بر دليل و «مؤيد» آن استفاده نماييد. مثلا براي «مدارا كردن با دشمن » نمي توانيد به اين شعر «حافظ » استناد كنيد: «آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است/با دوستان مروت با دشمنان مدارا»؛ زيرا ممكن است طرف مقابل شما براي «مدارا نكردن با دشمن » ، به اين شعر «سعدي » استناد نمايد: «امروز بكش، چو مي توان كشت/كاتش چو بلند شد، جهان سوخت/مگذار كه زه كند كمان را/دشمن كه به تير مي توان دوخت » ؛ در حالي كه برخورد با دشمن مراحل گوناگوني دارد كه گاه مداراكردن و تساهل ورزيدن است و گاه مدارا نكردن و خشونت ورزيدن است.
در سخنراني خود بايد دو كار مهم را انجام دهيد: يكي ارائه دليل و ديگري برانگيختن عواطف. در كار اول بايد بر «عقل » مخاطب خود و در كار دوم بر «احساسات » او تاثير بگذاريد. و بايد دانست هر سخنراني اي كه اين «تاثيرگذاري » را نداشته باشد، سخنراني نيست و گوينده آن نيز سخنران نيست.
10 - درجه برانگيختن احساسات و عواطف مخاطبان، بايد با درجه اهميت موضوع متناسب باشد. به طور مثال، بايد براي كمكهاي مالي ده هزارتوماني، ده درجه شورانگيزي و براي كمكهاي مالي صد هزارتوماني، صد درجه شورانگيزي كنيد. يا مثلا ترغيب براي رفتن به خط مقدم جبهه و شركت در عمليات، امكان دارد شورانگيزي بيشتري بخواهد، وتشويق براي كمك به پشت جبهه، ممكن است شورانگيزي كمتري نياز داشته باشد.
11 - در برانگيختن احساسات و عواطف مخاطبان، «زمان شناسي » و «قدرشناسي » لازم است كه در چه زماني بايد شورانگيزي كنيد و به چه مقداري بايد حرارت به كار بريد. به طور نمونه، غالبا نبايد در مقدمه سخن و بدون مقدمه، به برانگيختن و شورانگيزي بپردازيد و از همان آغاز، صداي خود را بلند كنيد و حنجره خود را آزرده سازيد و در پايان نيز، با گرفتگي صدا به سخنان خود پايان دهيد.
12 - در برانگيختن احساسات و عواطف، اقتضاي حال شنونده را نيز بايد در نظر بگيريد؛ براي عوام نوعي شورانگيزي بايد بكنيد و براي خواص نوعي ديگر. براي زنان و جوانان نوعي برانگيزي بايد بكنيد و براي مردان و پيرمردان نوعي ديگر. مثلا براي اعزام جوانان به جبهه، بايد از رشادتهاي «حضرت علي اكبر عليه السلام » و براي اعزام پيرمردان به جبهه، بايد از رشادتهاي «حضرت حبيب بن مظاهر عليه السلام » بگوييد، و براي حفظ خون شهدا، بايد از صبر و پيام رساني «حضرت زينب عليها السلام » سخن به ميان آوريد.
13 - براي برانگيختن احساسات و عواطف شنوندگان، حتما به «ادبيات » ، «هنر»، «شرح زندگاني پيشوايان و بزرگان » و مانند آن روي آوريد. گاه با خواندن دو بيت شعر مي توانيد جمعيتي را منقلب سازيد و آنان را برانگيزانيد. مثلا اگر در زمينه «ايثارجان » و «نثارخون » مي خواهيد سخن بگوييد، دوبيت زير مي تواند عده اي را منقلب كند و برانگيزاند:
گر مرد رهي ميان خون بايد رفت از پاي فتاده سرنگون بايد رفت
تو پاي به راه در نه و هيچ مپرس خود، راه بگويدت كه چون بايد رفت
عوامل مؤثر در سخنراني
14 - اگر در آغاز راه هستيد، به خود تلقين كنيد كه هم مي توانيد سخنراني نماييد و هم مي توانيد سخنوري موفق باشيد. مثلا اين جمله را بارها و بارها در قلب يا بر زبان خود جاري كنيد: «من مي توانم سخنراني كنم و سخنوري موفق باشم؛ حتما من مي توانم سخنراني كنم و سخنوري موفق باشم؛ قطعا من مي توانم سخنراني كنم و سخنوري موفق باشم »
15 - چنانچه احساس مي كنيد كه جرات سخن گفتن در برابر جمعيتهاي بسيار را نداريد، مدتي در برابر جمعيتهاي اندك سخنراني نماييد تا اين جرات در وجود شما جوانه بزند. به طور نمونه، ابتدا در مهمانيها، ميان دوستان و خويشاوندان، و جلسات خانگي، سخنراني كنيد تا بتوانيد در دانشكده ها، دانشگاهها، مساجد، حسينيه ها، مدارس و مراسم مذهبي و سياسي و اجتماعي سخنوري نماييد.
16 - برخي بر اين عقيده اند كه سخنوران تازه كار بايد سخنراني خود را قبلا در برابر آينه اي بزرگ تمرين كنند و آن را حك و اصلاح نمايند تا بتوانند در آينده، سخنوري موفق شوند.
17 - سخنراني مؤثر آن است كه از دل و باور گوينده آن سرچشمه گرفته باشد تا به دل و باور شنونده نفوذ كند؛ زيرا آنچه از دل برآيد، لاجرم بر دل نشيند. مثلا چنانچه خطيبي خطاب به دانشجويان مي گويد: «دانشجويان عزيز! باور كنيد هر دعايي با شرايطش مستجاب مي شود»، آيا خودش در قلبش اين گفته را باور دارد، يا اينكه چون چند باري دعاي خودش مستجاب نشده است، اين گفته را فقط بر زبان جاري مي كند، ولي قلبا آن را باور ندارد.
18 - سعي كنيد در سخنرانيهاي خود، حسن نيت داشته و خيرخواه و دوستدار شنوندگان خود باشيد تا سخنان شما در آنان تاثير مثبت و بيشتري بگذارد. في المثل، با مخاطبان خود به گونه اي كه گفته شد باشيد، تا چنانچه براي انجام دادن كار خيري از آنان كمك مالي خواستيد، شما را در اين امر ياري نمايند، نه اينكه احساس كنند داريد آنان را تيغ مي زنيد.
19 - اطلاعات علمي و عمومي خود را افزايش دهيد تا در كار سخنراني موفقتر باشيد. به طور نمونه، چنانچه مي خواهيد در زمينه «بهداشت » سخنراني كنيد، شايسته است كه مقداري اطلاعات «پزشكي » داشته باشيد و يا مثلا بدانيد كه «ابوعلي سينا» و «پاستور» چه كساني بوده و چه كارهايي كرده اند. و در صورتي كه مي خواهيد براي «دانشگاهيان » سخن بگوييد، خوب است كه بدانيد هر مقطع دانشگاهي چه نام دارد، چند سال است و داراي چند واحد و ترم است.
20 - سخنران بايد نخست خودش نسبت به محتواي سخنانش علاقه مند و پاي بند باشد تا سخنانش در ديگران نيز اثر كند. مثلا اگر به مردم مي گويد: «اي مردم! ساده زندگي كنيد و از تجمل گرايي پرهيز نماييد»، خودش بايد زندگي به دور از تجملات و ساده اي داشته باشد، نه اينكه در خانه اي شيك و گران زندگي كند و روي فرشهاي قيمتي راه برود و با اتومبيلي خارجي و مدل بالا رفت و آمد نمايد.
21 - در سخنراني از موضوعات، مواد و مطالبي استفاده كنيد كه مورد نياز و ابتلاي شنوندگان باشند. در اين صورت، سخنان شما نافذتر خواهد بود. براي مثال، سخن گفتن از جن و پري و علم ستاره شناسي و مباحث عميق فلسفي و عرفاني چندان مورد نياز و ابتلاي عموم شنوندگان در اين زمان نيست، ولي معمولا سخن گفتن از مسائل فرهنگي و اخلاقي و اجتماعي، مورد نياز و ابتلاي آنان است.
22 - رابطه روحي و عاطفي سخنران با شنوندگان در موفقيت او تاثير بسزايي دارد. اگر مي خواهيد اين رابطه برقرار شود، از ژرفاي دل و از روي اخلاص و با صداقت سخن بگوييد.
براي حفظ خلوص خود چنانچه در جايي به چند جوان مجرد كمك فكري و مالي كرده ايد تا ازدواج كنند، در سخنرانيهاي خود نگوييد: «من چنين كاري كرده ام » ، بلكه بگوييد: «يكي از سخنوران چنين كاري كرده است » يا در صورت امكان، محل سخنراني خود را زود ترك ننماييد، بلكه براي رسيدگي به مشكلات و گوش دادن به درد دل آنان، مدتي در آنجا بمانيد.
23 - براي اينكه سخنراني شما تاثير بيشتري داشته باشد، به كلي گوييهاي صرف بسنده نكنيد؛ بلكه به جزئيات و مصاديق و مثالهاي آن نيز روي بياوريد. به طور نمونه، اگر به مخاطبانتان مي گوييد: «آداب اجتماعي و اخلاقي را رعايت كنيد»، به آنان نيز بگوييد: «ريختن آب دهان و خالي كردن بيني در خيابان و دست در بيني كردن در حضور ديگران برخلاف آداب اجتماعي و اخلاقي است »
24 - استفاده از جملات و كلماتي نظير «شايد»، «گويا»، «احتمال دارد» و «ممكن است » ، تاثير و نفوذ سخن شما را كم مي كند. مثلا به جاي اينكه بگوييد: «اي مردم! اگر در مراسم نماز باران شركت كنيد، ممكن است باران بيايد»، بگوييد: «اي مردم! در مراسم نماز باران شركت كنيد تا باران بيايد». يا به جاي اينكه بگوييد: «دانشجويان گرامي! چنانچه در اين جلسه شركت كنيد، شايد مسئولان دانشگاه نيز به ما كمك نمايند»، بگوييد: «دانشجويان گرامي! در اين جلسه شركت كنيد تا مسئولان دانشگاه نيز به ما كمك نمايند »
25 - يكي از راههاي يادگيري فن سخنوري و موفقيت در آن، شركت در جلسات سخنوران موفق است تا از هر سخنوري نكته اي را فرابگيريد؛ كيفيت و كميت سخنش را بسنجيد؛ چگونگي ورود وي در مباحث گوناگون و خروج از آن را مشاهده كنيد؛ حالات، حركات و سكنات او را بر كرسي سخن در نظر داشته باشيد و سپس آنها را در سخنرانيهاي خودتان به كار بنديد.
26 - سعي كنيد با سخنوران مشهور و خبره ارتباط نزديك داشته باشيد و با آنان مشورت و از تجربياتشان استفاده نماييد؛ زيرا غالبا تجربه ها در جايي نوشته نمي شوند، و پس از چندين سال تلاش هميشگي و خستگي ناپذير به دست مي آيند. از اين رو، گاه كسب يك تجربه در فن سخنوري مي تواند در موفقيت شما نقش بسزايي داشته باشد. مثلا اين تجربه كه در هنگام سخنراني بايد از عادتهاي نامطلوب، مانند بازي كردن با موهاي صورت، پرهيزكرد، مي تواند نقش مؤثري در تمركز حواس شنوندگان داشته باشد.
27 - اگر مي خواهيد سخنوري موفق باشيد، از موضوعاتي استفاده كنيد كه بر مباحث آن كاملا تسلط و در آن مطالعات و معلومات كافي داريد. في المثل، چنانچه بر موضوع «توحيد در شعر حافظ » 90% تسلط داريد، ولي بر موضوع «توحيد در شعر مولوي » 70% تسلط داريد، حتما موضوع اول را برگزينيد.
28 - شخصيت شما و قدر و منزلتي كه نزد افكار عمومي داريد، در تاثير سخنراني تان كاملا نقش دارد. بنابراين، مواظب باشيد كه با گفتاري ناپسند و يا رفتاري ناشايست، شخصيت و قدر و منزلت خويش را نزد مردم لكه دار نكنيد. گاهي گفتن يك لطيفه ركيك يا يك جمله سخيف، مي تواند شخصيت شما را زير سؤال ببرد و سخنانتان را كم تاثير و يا حتي بي تاثير نمايد.
29 - در صورتي كه مي خواهيد سخنوري موفق و جذاب باشيد، هم سخن خوب بگوييد و هم خوب سخن بگوييد. براي موفقيت در امر اول، بايد از مواد و مطالب خوب بهره بگيريد. و براي موفقيت در امر دوم، بايد از ابزارها، قالبها و روشهاي خوب استفاده كنيد. مثلا «سعدي شيرازي » در شعر «سعديا گرچه سخندان و مصالح گويي/به عمل كار برآيد به سخنداني نيست » ، هم سخن خوبي گفته است كه انسان بايد به گفته هاي خويش عمل نمايد، و هم خوب سخن گفته است كه سخن خوب خود را در قالب شعري زيبا بيان كرده و از روشي فروتنانه استفاده نموده و مخاطب سخن خود را خودش قرار داده است.
30 - در صورت امكان، از روش سمعي و بصري در سخنراني نيز استفاده كنيد و يا حداقل قسمتي از سخنراني خود را با اين روش بيان نماييد كه گفته اند: «يك تصوير گوياتر از هزار كلمه است » براي به كارگيري اين روش، استفاده از وسايلي، مانند فيلم، اسلايد، اورهد، اپك، نقشه، لوحه، تخته و تابلو مي تواند براي شما كارگشا باشد و تاثير بسزايي بر مخاطبانتان بگذارد.
31 - بكوشيد علاوه بر اينكه هميشه براي مخاطبان خاصي - مثلا جوانان - سخنراني مي كنيد، براي گروههاي ديگري از مردم، مانند بزرگسالان، روستاييان، كارگران، كارمندان، بانوان، معلمان، دانشگاهيان و حوزويان، نيز سخنراني نماييد تا با تيپهاي گوناگون در ارتباط باشيد و از افكار و خواسته هاي مختلف با خبر شويد. اين امر، شما را در كار سخنوري پخته تر و موفقتر مي كند.
32 - در صورت امكان، فاصله بين شما و شنوندگانتان كمتر باشد تا تاثير سخنان شما در آنان بيشتر گردد.
33 - دفترچه و يا تقويمي را تهيه كنيد و در آن، زمان، مكان، موضوع و مخاطبان سخنرانيهاي خود و نام كساني را كه از شما دعوت كرده اند، يادداشت نماييد تا هم با فراموشي روبه رو نشويد و هم با آمادگي قبلي سخنراني كنيد.
34 - مي توانيد براي يادگيري و به كارگيري مطالب جالب و كلمات و جملات زيبا و روان دفتري را تهيه نماييد و آنها را در آن دفتر يادداشت كنيد تا هنگام سخنراني و به تناسب موضوع و محتواي سخن از آنها استفاده نماييد. براي آساني كار و صرفه جويي در وقت، بهتر است كه اين دفتر را از نوع «دفتر كلاسور» انتخاب كنيد و آن را به صورت «موضوعي » تنظيم نماييد و موضوعات آن را به ترتيب الفبايي در دفتر قرار دهيد. به طور مثال، مطالب و جملات اخلاقي را در قسمت «اخلاق » ، مطالب و جملات تربيتي را در قسمت «تربيت » ، مطالب و جملات عرفاني را در قسمت «عرفان » و مطالب و جملات قرآني را در قسمت «قرآن » ، مطالب و جملات ادبي را در قسمت «ادبيات » و مطالب و جملات هنري را در قسمت «هنر» قرار دهيد و به ترتيب الفبايي و بدين گونه تنظيم كنيد:
اخلاق؛
ادبيات؛
تربيت؛
عرفان؛
قرآن؛
هنر.
35 - هميشه برگه هاي يادداشت و فيشهايي را همراه خود داشته باشيد تا هنگامي كه به مطالبي جالب، سخناني جذاب و اشعاري زيبا برخورد كرديد، بتوانيد بدون درنگ و دشواري، آنها را يادداشت كنيد و سپس در سخنرانيهايتان به كار گيريد. مثلا از كنار خياباني عبور مي كنيد و بر ديوار آن، اطلاعيه اي را مي بينيد كه اين اشعار در آن نوشته شده اند:
من نمي دانم كه اسلام از كجاست من نمي دانم كه ايمان از كي است
هركسي دنبال چيزي مي رود كز نخستين روز دنبال وي است
من «خميني » را ستايم زانكه او هم «خم » است و هم «مي » است و هم «ني » است
شما در اين هنگام، برگه اي را بيرون بياوريد و اين اشعار را در آن يادداشت كنيد تا در فرصتي مناسب، مثلا در شب سالگرد ميلاد امام خميني قدس سره، از آنها استفاده نماييد.
36 - در مواردي كه به مدتي طولاني - مثلا يك دهه محرم يا صفر و يا يك ماه مبارك رمضان - سخنراني مي كنيد، در روزهاي پاياني آن از مخاطبان خود بخواهيد تا نظريات، پيشنهادها و انتقادهايشان را نسبت به سخنانتان از جهات گوناگون به شما منتقل نمايند. مثلادر شب بيست و پنجم ماه مبارك رمضان برگه هايي را كه داراي سه پرسش «نكات منفي سخنراني » ، «نكات ثبت سخنراني » و «پيشنهادها براي بهتر شدن سخنراني » است به دست آنان بدهيد و پاسخهاي آنان را در شب بيست و هفتم جمع آوري كنيد و پس از مطالعه برگه ها و در شب آخر سخنراني تان، پيشنهادهاي مثبت و انتقادهاي درست را براي مخاطبان خود بيان كنيد و آنها را بپذيريد و به انتقادهاي نادرست آنان پاسخ دهيد. اين كار در بهتر شدن سخنراني شما تاثير فراواني خواهد داشت.
ادامه دارد... .
پي نوشت:
1) جهاد اكبر يا مبارزه با نفس، تدوين و تنظيم : مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني قدس سره، چاپ سوم، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني قدس سره، 1373، ص 25 و 26.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره44
/ 1