حدیث مسجد نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

حدیث مسجد - نسخه متنی

علی مختاری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
علي مختاري
حديث مسجد
مسجد، خانه دل دلدادگان، كانون گرم ايمان، شاداب از نواي دل انگيز نماز، ذكر، دعا و مناجات، معطر از گلاب اشك متهجدان و نامي آشنا براي همگان است.
درباره مسجد كتابها و مقالات فراواني تهيه شده است؛ از جمله كتاب «حديث مسجد» 1 كه تنها به گردآوري و تبويب احاديث مي‌پردازد.
در پديد آمدن اين اثر فرهيختگاني چند تلاش كرده اند كه در صفحه 20 مقدمه، از آنان ياد و تشكر شده است. براي شناسايي احاديث، واژه‌هايي چون «مسجد، المسجد، مساجد، منبر، المحراب، مسجدي، مساجدي و...‌» از نرم افزار بحار، و صحاح نه گانه، استخراج و رواياتش بر مبناي نگرش سياسي_ اجتماعي تنظيم شده است.
اين اثر داراي يازده فصل و هر فصلي داراي چند موضوع جزئي است. مقدمه‌اي پربار در هفده صفحه به قلم دكتر رضا ميرزا محمد، بر غناي كتاب افزوده است. گزينش، و تنظيم روايات، خوب است؛ ولي مي‌توانست بسيار عالي‌تر و بهتر باشد. طرح اشكالها و نارساييهاي اين اثر تناسبي با اين مقاله و اين مجال،ندارد و «آسوده شبي خواهد و خوش مهتابي.‌»
نمايي از فصلها
1. توليت مسجد 2. حرمت مسجد 3. منزلت مسجد 4. فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي مسجد 5. بهداشت مسجد 6. آداب مسجد 7. احكام مسجد 8. عبادت در مسجد 9. مسجد و گروههاي مختلف 10. تحريف مسجد 11. مساجد مطلوب و مذموم.
تذكار
«در فرهنگ قرآني مسجد خانه خداست، كه در آن جز خدا را نبايد خواند و جز ذكر و دعا بر زبان نشايد راند، مسلمانان را سزد كه با طهارت و آراستگي به مسجد گام نهند و فروتنانه دل به نماز و عبادت دهند و پاك از قيد و بندهاي دنيوي رهند.‌» 2
مسجد، جز معنا بخشيدن به حيات طيبه ديني، نقش چشمگيري در صحنه‌هاي گوناگون اجتماعي و دنيوي ايفا ميكند و بايد روز به روز پربارتر و موثرتر گردد.
نكته مهم براي ما مبلغان كه اساس كار و كار اساسي است اخلاص است. آيه «لا تَقُمْ فِيهِ أبَداً لَمَسْجِدٌ اُسِّسَ عَلَي التَّقْوي مِن أوَّلِ يوْمِ أحَقُّ أنْ تَقُومُ فِيهِ، فِيهِ رِجَالٌ يحِبُّونَ أنْ يتَطَهَّروا وَ الله يحِبُّ المُطَهِّرين.‌»
خطاب به رسول اكرم صلي الله عليه و آله دربارة مسجد ضرار به اين معناست: «هرگز در آن [مسجد به عبادت] نايست. آن مسجدي كه از روز نخست بر پايه تقوا بنا شده شايسته‌تر است كه در آن (به عبادت) بايستي. در آن مرداني هستند كه دوست مي‌دارند پاكيزه باشند و خداوند پاكيزگان را دوست مي‌دارد.‌» 3
بديهي است كه مصالح ساختماني و سنگ و آجر و آهن، يا نقشه و طرح و معماري مسجد، نقشي و يا گناهي ندارند. تمام جهات خوب و بد، به نيت باني و مدير، و امروزه به نيت و عملكرد امام جماعت بر مي‌گردد.
تو بندگي چو گدايان، به شرط مزد مكن // كه خواجه خود، صفت بنده پروري داند
در روستايي مسجدي ساختند، هنگام كاشي كاري و تزيين محراب، متحير شدند كه چه آيه يا روايتي را بالاي محراب بنويسند؛ آيات قبل را كه در آغاز جزء دوم قرآن است يا آيات محراب را كه در قصه حضرت مريم عليهاالسلام آمده است، (سورة مريم آيه پانزده) و يا...؟! قاصدي را براي استفتاء و راهنمايي به سوي يكي از بزرگان با تجربه فرستادند. وي دستور داد بر بالاي محراب بنويسند:
در حقيقت رازق اصلي خداست اين امانت چند روزي دست ماست
تا در محراب، خدا را بپرستند نه محراب را و بر سر تصاحبش، جنگي راه نيفتد و بدانند كه:
او به ما نان مي‌دهد، ما ناز دونان مي‌كشيم // خواجه ما را منتظر، ما ناز دربان مي‌كشيم
پس مبلّغ بايد پيش از پا نهادن به مسجد تعلقات مادي را همراه با كفشهايش بيرون آورد «فَاخْلَعْ نَعْلَيكَ إنَّكَ بِالوَادِ المُقَدَسِ طُوي» 4 و چون به منبر پا مي‌گذارد و در مقام وعظ و خطابه مي‌نشيند، موظف است از حد حس و يا عقل فراتر رود و پيام و كلام وحياني و آسماني را به دلها برساند و در نتيجه، جامعه را به تزكية نفس و تهذيب اخلاق فرا خواند، اصول عقايد و احكام را به مردم بياموزد، آدمي را در طريق خود شناسي به تفكر وادارد و در ابهام زدايي از اذهان، سخت بكوشد و راه رستگاري را در پيش پاي عقل و فطرت هموار سازد. 5
اينك بهترين و مناسب‌ترين احاديث از ميان بيش از 860 حديث، تقديم مي‌شود.
گلچيني از فصلها
1. اهتمام به مسجد
عبد الله ابن مسعود گويد: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود هنگامي كه به معراج رفتم، جبرئيل عليه‌السلام به من گفت: به بهشت و دوزخ فرمان داده شده كه بر تو عرضه شوند، پس بهشت و نعمتهايش، جهنم و عذابهايش را ديدم. بهشت هشت باب دارد كه بر هر يك، چهار كلمه و هر كلمه، از دنيا و آنچه در آن است ـ براي كسي كه بداند و به آن عمل كند ـ‌ بهتر است، و جهنم داراي هفت در است و بر هر كدام سه كلمه نوشته اند و هر كدام از دنيا و آنچه در آن است ـ براي كسي كه اهل علم و عمل است ـ بهتر است. آن گاه جبرئيل عليه‌السلام به من گفت:‌اي محمد، آنچه را كه بر روي درها نوشته شده است بخوان. من آنها را خواندم و ديدم كه بر روي درب ششم نوشته شده است:
«لَا اِلَهَ الَّا الله مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله عَلِي وَلِي الله، مَنْ اَرَادَ اَنْ يكُونَ قَبْرَهُ وَسِيعاً فَصِيحاً فَلْيبْن المَسَاجِدَ، وَ مَنْ اَرَادَ اَنْ لَا تَاْكُلَهُ الدَيدَانُ تَحْتَ الاَرْضِ فَليكنُسْنِ المَسَاجِدَ، وَمَنْ اَحَبَّ اَنْ يكُونَ طَرِياً مُطَرّاً لَا يبْلَي فَاليكْنُسَ المَسَاجِدَ، وَ مَنْ اَحَبَّ اَنْ يري مَوْضِعَهُ فِي الْجَنَّة فَلْيكْسُ الْمَسَاجِدَ... خدايي جز الله نيست، محمد رسول خداست، علي ولي خداست، هر كس مي‌خواهد قبرش وسيع و گشاده باشد، بايد مسجد بسازد و هر كس كه مي‌خواهد در زير زمين كرمها جنازه‌اش را نخورند، در مسجدها سكني گزيند، و هر كس دوست دارد جسمش‌تر و تازه باشد و نپوسد، به نظافت و پاكيزگي مسجد بپردازد و هر كس دوست دارد جايگاه خود را در بهشت ببيند مساجد را فرش كند.‌» 6
امام صادق عليه‌السلام به نقل از پدرانش، از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل مي‌فرمايد: «هر گاه خداي عزوجل بببيند اهالي يك آبادي، در گناهان، زياده روي مي‌كنند ـ و در ميانشان سه دسته از مومنان وجود دارد ـ خداوند جل جلاله و تقدست اسمائه، ندايشان كند: «يا اَهْلَ مَعْصِيتِي لَوْ لَا مَا فِيكُمْ مِنْ الْمُومِنِين المُتَحَابِّينَ بِجَلَالِي العَامِرينَ بِصَلاتِهِم اَرْضِي وَ مَسَاجِدِي، المُسْتَغْفِرِينَ بِالاَسْحَار خَوْفاً مِنِّي لَاَنْزَلْتُ بِكُمْ عَذَابِي ثُمَّ لا اُبَالِي؛ اين گنه كاران، اگر نبودند در ميان شما مؤمناني كه دوست دار عظمت من باشند، با نمازشان زمين و مساجد مرا آباد كنند و در سحرگاهان به خاطر ترس از من استغفار كنند، بي پروا عذابم را بر شما نازل مي‌كردم.‌» 7

2. روشنايي مسجد
پيامبر خداصلي الله عليه و آله مي‌فرمايد: «مَنْ اَسْرَجَ فِي مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدَ الله سَراجَاً لَمْ تَزَل المَلائِكَةُ وَ حَمَلَةُ العَرْشُ يسْتَغْفِرُونَ لَهُ مَا دَامَ فِي المَسْجِد ضُوءً مِنْ ذَلِكَ السَّرَاجِ؛ هر كس در مسجدي از مساجد خدا چراغي روشن كند، ملائكه و حاملان عرش برايش استغفار مي‌كنند تا زماني كه آن چراغ در آن مسجد روشن باشد.‌» 8
تذكر: بايد گوشزد شود كه رسم كنوني روشن كردن شمع در اماكن مقدسه، امروزه هيچ موضوعيتي ندارد و باعث آلودگي بقاع متبركه و چه بسا حرام و گناه است. بله، روزي كه روشنايي با شمع بوده است از آن ناگزير بوده اند نه امروزه.

3. توقير و تكريم
امام صادق عليه‌السلام از پدرانش از علي صلوات الله عليهم نقل مي‌فرمايند:‍‌‌
«مَنْ وَقَّرَ مَسْجِداً لَقِي اللهَ يوْمَ يلْقَاهُ ضَاحِكاً مُسْتَبْشِراً وَ اَعْطَاهُ كِتَابَهُ بِيمِينِهِ؛ هر كس مسجدي را گرامي بدارد، در روزي كه به لقاء الله مي‌رسد در حالي خدا را ملاقات كند كه خندان و خوشحال باشد و نامة اعمالش را دست راستش دهد.‌» 9
هشام بن سالم از حضرت صادق عليه‌السلام نقل مي‌كند: «اَنَّ اَمِيرَ المُوْمِنِينَ عليه‌السلام رَاَي قَاصّاً فِي المَسْجِدِ فَضَرَبَهُ (بِالدُّوَرِهِ) بِالدِّرَّة وَ طَرَدَهُ؛ اميرمؤمنان عليه‌السلام چون مرد قصه گويي را در مسجد ديد، او را با شلاق زد و بيرونش كرد.‌» 10
از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله روايت است‌».. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ لَمْ يوَقِّرِ المَسْجِدَ...؛ ملعون است ملعون است كسي كه به مسجد احترام نگذارد...‌» 11

4. كانون توحيد
امام صادق عليه‌السلام : ملعون و ملعون است كسي كه مسجد را گرامي ندارد،‌اي يونس! (يكي از ياران و راويان احاديث امام صادق عليه‌السلام ) آيا مي‌داني چرا خداوند، حق مسجد را بزرگ داشته و تعظيم نموده و اين آيه را نازل فرموده است (وَ اَنَّ المَسَاجِدَ لَلّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ الله اَحَداً) 12؛ زيرا هنگامي كه يهود و نصاري وارد صومعه هايشان مي‌شدند به خداي تعالي شرك مي‌ورزيدند «فَامَرَ اللهُ سُبْحَانَهُ نَبِيهُ اَنْ يوَحِّدَ اللهَ فِيهَا وَ يعْبُدَهُ؛ پس خداي سبحان به پيامبرش فرمان داد تا او را در مساجد يكتا بشمارد و او را بپرستد.‌» 13

5. حضور در مسجد
مردم نزد امام صادق عليه‌السلام از جوانمردي و فتوت ياد نمودند، حضرت فرمود: خيال مي‌كنيد جوانمردي به فسق و فجور است؟ هرگز، جوانمردي و مروت به خوراك بر سر سفره نهادن و در اختيار نيازمندان گذاشتن، بخشش مال، نيكوكاري و پرهيز از آزار و اذيت است؛ ولي آنچه شما مي‌گفتيد گستاخي و فسق است، آن گاه پرسيد: مروت چيست؟ عرض كرديم: نمي‌دانيم، فرمود: به خدا سوگند، مروت آن است كه انسان سفره‌اش را در آستانه خانه (قابل دسترسي براي ديگران) بگستراند.
مروت دو نوع است، در حضر و در سفر. مروت در حضر تلاوت قرآن، ملازمت مساجد، همراهي با برادران براي حل مشكلات و حوائج و بخشش به خادم است.
واقعا چنين كارهايي، از اموري است كه دوست را شاد و دشمن را خوار مي‌كند.
اما مروت در سفر عبارت است از كثرت زاد و توشه و طيب و پاك بودن آن و بخشش آن به همراهان، و پوشاندن راز همراهان پس از مفارقت و مزاح فراوان در آنچه موجب خشم خداي عزوجل نشود.
سپس فرمود: سوگند به خدايي كه جدم را به حق به رسالت برانگيخت، خداوند عزوجل به بنده، به اندازة مروتش روزي دهد و امداد آسماني به اندازة هزينه و دشواريها، و توفيق صبر به اندازة شدت بلا نازل مي‌شود. 14
عثمان بن مظعون به پيامبر خدا صلي الله عليه و آله عرض كرد: تصميم دارم به سياحت و گردش بروم. حضرت فرمودند: «مَهْلاً يا عُثْمَانُ فَاِنَّ السِّياحَةَ فِي اُمَّتِي لُزُومُ المَسَاجِدِ وَ اِنْتِظَارُ الصَّلاهِ بَعْدَ الصَّلاهِ 15‌اي عثمان، دست نگه دار كه سياحت امت من ملازم بودن با مساجد و انتظار كشيدن نماز، پس از نماز است».
و قال رسول الله صلي الله عليه و آله: «مَنْ صَلّي الصُّبْحَ يوْمَ الجُمُعَةِ ثُمَّ جَلَسَ فِي المَسْجِدِ حَتَّي تَطْلُعَ الشَّمْسُ كَانَ لَهُ فِي الفِرْدَوْسِ سَبْعُونَ دَرَجَةً بُعْدُ مَا بَينَ الدَّرَجَتَينِ حُضْرُ الفَرَسِ المُضَمَّرِ سَبْعِينَ سَنَة...؛ 16 هر كس پس از خواندن نماز صبح در روز جمعه تا طلوع آفتاب در مسجد بنشيند، براي او در بهشت هفتاد درجه باشد، كه فاصلة ميان هر دو درجه، به اندازة دويدن اسب لاغر اندام مسابقه‌اي، به مدت هفتاد سال است....‌»
امام صادق عليه‌السلام فرمودند: «مَنْ مَشَي اِلَي المَسْجِدِ لَمْ يضَعْ رِجْلَهُ عَلَي رَطْبٍ وَ لَا يابِسٍ الَّا سَبَّحَتْ لَهُ الاَرْضُ اِلَي الاَرَضِين السَّابِعَة...؛ 17 هر كه به سوي مسجد برود، پايش را بر هيچ ترو خشكي نگذارد مگر اينكه زمين ـ تا طبقات هفتگانه‌اش ـ براي او تسبيح بگويد.‌»
عمر بن مأمون، برادر رضاعي امام مجتبي عليه‌السلام گويد: نزد امام حسن عليه‌السلام آمدم و گفتم: از جدت، رسول خداصلي الله عليه و آله برايم حديث بگو، فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «مَنْ اَدْمَنَ الي المَسْجِدِ اَصَابَ الخصَالَ الثَمَانِيةً آيةٌ مُحْكَمَةٌ اَوْ فَرِيضَةٌ مُسْتَعْمَلَةٌ اَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ اَوْ عِلْمٌ مُسْتَطْرَفٌ اَوْ اَخٌ مُسْتَفَادٌ اَوْ كَلَمَةٌ تَدُلُّهُ عَلَي هُدي اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًي وَ تَرْكُ الذَّنْبِ خَشْيةً اَوْ حَياء...؛ هر كس همواره به مسجد برود اين هشت خصلت را به دست آورد: آيت و دليل محكم [در عقايد] ، فريضه‌اي كاربردي، سنتي بر پا و زنده، علمي جديد و ظريف، دوستي قابل استفاده، سخني كه او را به راه راست هدايت نمايد يا از هلاكت برهاند و نيز ترك گناه به جهت بيم و خشيت از خدا يا از روي شرم و حيا...‌» 18
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله در مورد اهميت مسجد مي‌فرمايند: «الجُلُوسُ فِي المَسْجِدِ لِاِنْتِظَارِ الصَّلاةِ عِبَادَةٌ مَا لَمْ تَحْدُثْ، قِيلَ: يا رَسُولَ الله صلي الله عليه و آله: وَ مَا الحَدَثُ؟ قَالَ: الاِغْتِيابُ؛ نشستن در مسجد به انتظار نماز، عبادت است تا زماني كه حدثي ايجاد نشود، پرسيدند: يا رسول الله «حدث چيست؟ فرمود: غيبت كردن.‌» 19
امام صادق عليه‌السلام نقل مي‌كنند از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله كه فرمودند: «لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَمْ يصَلِّ فِي المَسْجِدِ مَعَ المُسْلِمِين الَّا مِنْ عِلَّةَ وَ لَا غَيبَةَ لِمَنْ صَلَّي فِي بَيتِهِ وَ رَغِبَ عَنْ جَمَاعَتِنَا...؛ 20 نماز كسي كه بدون عذر با مسلمانان در مسجد نخواند، نماز نيست و كسي كه در خانه‌اش نماز بخواند واز جماعت ما دوري كند غيبتش ناروا نباشد...‌»

6. منزلت مسجد
رسول خداصلي الله عليه و آله مي‌فرمايند: «در تورات مكتوب است كه خداوند مي‌فرمايد: «... اَنَّ بُيوتِي فِي الارْضِ المَسَاجِدُ فَطُوبي لِعَبْدٍ تَطَهَّرَ فِي بَيتِهِ ثُمَّ زَارَنِي فِي بَيتِي اَلَا اِنَّ عَلَي المَزُورِ كَرَامَةَ الزَائِرِ اَلَا بَشِّرِ المَشَّاءَينِ فِي الظُّلُمَاتِ الَي المَسَاجِدِ بِالنُورِ السَاطِعِ يوْمَ القِيامَة؛ 21به راستي كه مسجدها در زمين، خانه‌هاي من هستند، خوشا بنده‌اي كه در خانه‌اش وضو بگيرد، سپس مرا در خانه‌ام زيارت كند. هر آينه بر عهده ديدار شونده است كه ديدار كننده را گرامي بدارد. هان! مسجد روندگان در تاريكي شب را به نور درخشان در قيامت بشارت ده.‌»
عبدالله بكير در حديثي طولاني روايت كرده است كه امام صادق عليه‌السلام به او فرمود: «يا ابْنَ بُكَير اِنَّ اللهَ اختَارَ مِنْ بَقَاعِ الاَرْضَ سِتَّةً البَيتَ الحَرَامَ وَ الحَرَمَ وَ مَقَابِرَ الاَنْبِياءَ وَ مَقَابِرَ الاَوْصِياءَ وَ مَقَاتِلَ الشُّهَدَاء وَ المَسَاجِدَ التِي يذْكَرُ فِيها اسْمُ اللهِ؛ 22‌اي ابن بكير، خداوند از ميان نواحي زمين شش بقعه را برگزيده است: بيت الحرام، حرم، قبور پيامبران، مقبره‌هاي اوصياي پيامبران، قتلگاه شهيدان و آن مساجدي كه در آنها نام خدا ذكر مي‌شود.‌»
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله: «المَسَاجِدُ بُيوتُ اللهِ فِي الاَرْضِ وَ هِي تُضِيءُ لاَهْلِ السَمَاءِ كَمَا تُضِيءُ النُّجُومُ لاَهْلِ الاَرْض؛ 23مساجد خانه‌هاي خداوند در زمين هستند و براي اهل آسمان نور افشاني مي‌كنند همان گونه كه ستارگان براي اهل زمين نورافشاني مي‌كنند.‌»
از امام صادق عليه‌السلام روايت است: «همواره به مساجد بياييد؛ زيرا آنها بيوت خدا در زمين هستند، و هر كه با وضو وارد آنها شود، خداوند او را از گناهانش پاك مي‌كند و نامش را در زمرة زائران خود مي‌نويسد. پس در آنها بسيار نماز بخوانيد و دعا كنيد و در جاهاي گوناگون مساجد نماز بخوانيد...‌» 24

7. اجتناب از بوي نامطلوب
از امام صادق عليه‌السلام دربارة خوردن سير و پياز و تره به صورت خام و يا پخته پرسيدند، فرمود: «لَا بَأْسَ بِذَلِكَ وَ لكِنْ مَنْ اَكَلَهُ نَياً فَلَا يدْخُلُ المَسْجِدَ فَيوْذِي بِرَائِحَتِهِ؛ خوردنش اشكالي ندارد، ولي هر كس آنها را به صورت خام بخورد نبايد به مسجد بيايد كه با بوي آن موجب اذيت [ديگران] مي‌شود» 25
رسول خداصلي الله عليه و آله مي‌فرمايد:« هر كس از دو گياه سير و تره بخورد، به مسجد ما نزديك نشود و هركس خواست از آن دو بخورد، با پختن، بويشان را از بين ببرد.‌» 26
از امام باقر عليه‌السلام از سير پرسيدند، حضرت فرمود: «اِنَّمَا نَهَي رَسُولُ اللهِ صلي الله عليه و آله عَنْهُ لِرِيحِهِ فَقَالَ مَنْ اَكَلَ هَذِه البَقْلِةِ المُنْتَنَة فَلَا يقْرَبُ مَسْجِدَنَا فَامَّا مَنْ اَكَلَهُ وَ لَمْ ياتِ المَسْجِدَ فَلَا بَاسَ؛ 27رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم تنها به خاطر بويش از آن نهي كرد و فرمود: هر كه اين گياه بدبو را بخورد نزديك مسجد ما نشود، اما هر كس آن را بخورد و به مسجد نيايد، اشكالي ندارد.‌»
قال رسول الله صلي الله عليه و آله: «مَنْ اَكَلَ الثَّوْمُ وَ البَصَلُ وَ الْكُرَاثَ فَلا يقْربنَا وَ لَا يقْرِب المَسْجِدَ؛ 28ر كس سير و پياز و تره بخورد، به ما و مسجد نزديك نشود.‌»

8. پاكيزگي مسجد
عايشه گويد: «اَمَرَ النَّبِي صلي الله عليه و آله بِبَنَاءِ المَسَاجِدِ فِي الدُّوَرِ وَ أنْ تَنَطَّفَ وَ تَطِيبَ؛ 29پيامبرصلي الله عليه و آله فرمان داد كه در خانه‌ها مسجد بسازند و آن را تميز وخوشبو گردانند.‌»
ابوسعيد خدري گويد: رسول خداصلي الله عليه و آله فرمودند:«مَنْ اَخْرَجَ أَذي مِن المَسْجِد بَنَي اللهُ لَهُ بَيتاً فِي الجَنَّه؛ 30ر كس چيزي را كه موجب آزار است، از مسجد بيرون ببرد، خداوند خانه‌اي در بهشت برايش بنا كند.‌»
راوي گويد: از امام كاظم عليه‌السلام شنيدم كه به نقل از پدرش فرمود: «اَنَّ الجَنَّةَ وَالحُورَ لَتَشْتاقُ اِلي مَنْ يكْسَحَ المَسَاجِدَ وَ ياْخُذُ مِنْهَا القَذَي؛ 31
بهشت و حوريان مشتاق كسي هستند كه مسجدها را جارو و غبار روبي كند.‌»
پيامبرصلي الله عليه و آله: «مَنْ قَمَّ مَسْجِداً كَتَبَ اَللهُ لَهُ عِتْقَ رَقَبَةِ وَ مَنْ اَخْرَجَ مِنْهُ مَا يقْذِي عَينَاً كَتَبَ اَللهُ عَزَّوَجَل لَهُ كِفْلَين مِنْ رَحْمَتِه؛ 32هر كس مسجدي را جارو كند، خداوند براي او ثواب آزاد نمودن يك بنده را بنويسد و هر كس مسجد را غبارروبي كند، خداي عزَّوجلّ وي را از رحمتش دو چندان برخوردار گرداند.‌»

9. آداب ورود
سرزده داخل مشو، ميكده حمام نيست حرمت پير مغان بر همه كس لازم است
شستشويي كن و آنگه به خرابات خرام تا نگردد ز تو اين دير خراب، آلوده
امام علي عليه‌السلام فرمودند: «وقتي پيامبر خدا صلي الله عليه و آله وارد مسجد مي‌شد و بلال براي برپايي نماز اذان مي‌گفت، حضرت [به احترام اذان] مي‌نشست.‌» 33
امام صادق عليه‌السلام فرمودند: «هنگام ورود به مسجد بر پيامبر صلي الله عليه و آله صلوات بفرست و هنگام خروج نيز چنين كن.‌» 34
و نيز مي‌فرمايد: «هر كس خواست وارد مسجد شود، بايد با آرامش و وقار وارد شود؛ زيرا كه مساجد، خانه‌هاي خداوند و محبوب‌ترين زمينها نزد خداوند است. محبوب‌ترين مردم نزد خدا كسي است كه پيش از ديگران به مسجد رود و پس از همه از آن خارج شود. هر كس كه روي به مسجد آرد، بايد پاي راستش را بر پاي چپ مقدم دارد و بگويد: «بِسْمِ اللهِ وَ بِالله السَّلامُ عَلَيكَ اَيها النَّبِي وَ رَحْمَةُ اللهَ وَ بَرَكَاتُهُ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَافْتَحْ لَنَا اَبْوَابَ رَحْمَتِكَ وَ اجْعَلْنَا مِنْ عُمَّارِ مَسَاجِدِكَ جَلَّ ثَنَاءُ وَجْهَكَ»
و هنگام خروج بايد پاي چپ را پيش از پاي راست بيرون نهد و بگويد: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْتَحْ لَنَا بَابَ رَحْمَتِكَ» 35
از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله در ضمن آداب ورود، اين دعاها نيز نقل شده است: «بِسْمِ اللهِ وَ عَلَي اللهِ تَوَكَّلْتُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ الَّا بِاللهِ» و هنگام خروج: «بِسْمِ اللهِ وَ اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجِيم.‌» 36
عبارات ديگري نيز در اين باب رسيده است مثل قرائت آية الكرسي، معوذتين، و.... در اين باره رجوع شود به احاديثي در بحار، ج 84، ص 24، ح 16 و ج 43، ص 339 و ج 83، ص 348و ص 98، ح 68، و تهذيب الاحكام، ج 2، ص 65، ح 1 و ج3، ص 263و...
در حالات امام سجاد عليه‌السلام آمده است: سيرة آن حضرت چنين بود كه هنگام وضو، بدنش مي‌لرزيد و رنگش زرد مي‌شد، وقتي از ايشان در اين باره پرسيدند، فرمود: «حَقٌّ عَلَي كُلِّ مَنْ وَقَفَ بَينَ يدَي رَبِّ العَرْشِ اَنْ يصْفَرَّ لَوْنُهُ وَ تَرْتَعِدَ مَفَاصِلُهُ وَ كَانَ (عَلَيهِ السَّلامُ) اِذَا بَلَغَ بَابَ المَسْجِدِ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ يقُولُ: «الهِي ضَعِيفُكَ بِبَابِكَ يا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاكَ المُسِيءُ فَتَجَاوَزْ عَنْ قَبِيحِ مَا عَنْدِي بِجَمِيلِ مَا عِنْدَكَ يا كَرِيمُ...؛ 37 شايسته است هر كس در برابر پروردگار ميايستد رنگش زرد گردد و مفاصلش بلرزد. و ايشان هنگام رسيدن به در مسجد، سرش را بلند مي‌كرد و عرض مي‌كرد: خداوندا ميهمانت بر در خانه ات آمده است،‌اي احسان كننده! بنده گناه كارت نزد تو آمده، پس به نيكي آنچه نزد توست تو را سوگند مي‌دهم كه از اعمال قبيح من درگذري،‌اي كريم!»
روايت است: پيامبر صلي الله عليه و آله هنگامي كه بامدادان از سفر بر مي‌گشت، وارد مسجد مي‌شد و پيش از آنكه بنشيند، دو ركعت نماز مي‌خواند. 38
و حضرت رسول صلي الله عليه و آله فرمودند: «اِذَا دَخَلَ اَحَدَكُمُ المَسْجِدَ فَلْيرْكَع رَكْعَتَين قَبْلَ اَنْ يجْلِسَ؛ 39
هرگاه يكي از شما وارد مسجد شد، قبل از اينكه بنشيند، دو ركعت نماز بخواند.‌»
10. آراستگي اهل مسجد
سيرة امام مجتبي عليه‌السلام چنين بود كه بهترين لباسهايش را به هنگام نماز مي‌پوشيد، گفتند: يابن رسول الله صلي الله عليه و آله ، چرا بهترين لباست را مي‌پوشي؟ فرمودند: «اِنَّ اللهَ جَمِيلٌ يحِبُّ الجَمَالَ فَاَتَجَمَّلُ لِرَبِّي وَ هُوَ يقُولُ (خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ) فَاُحِبُّ اَنْ اَلْبَسَ اَجْوَدَ ثِيابِي؛ 40خدا زيباست و زيبايي را دوست دارد و من نيز خود را براي پروردگارم مي‌آرايم، كه خداي تعالي مي‌فرمايد: «زينت خود را [به هنگام عبادت] در مسجد برگيريد» بنابراين دوست دارم كه بهترين لباسم را به بر كنم.‌»
عبد الصمد بارقي گويد: «عقيل بر علي عليه‌السلام كه در صحن مسجد كوفه نشسته بود وارد شد و سلام كرد... حضرت علي عليه‌السلام رو به فرزندش حسن عليه‌السلام كرد و فرمود: برخيز و عمويت را كمك كن و او را پايين بياور. حسن به سوي عمو رفت و او را پايين آورد و نزد پدر باز گشت. امام عليه‌السلام به فرزند فرمود: برو و راي او پيراهني نو، ردايي نو، شلواري نو و كفشي نو بخر، عقيل فرداي آن روز با سر و وضعي آراسته و لباسي نو بر علي عليه‌السلام وارد شد...‌» 41
امام صادق عليه‌السلام مي‌فرمايد: خادم امام سجاد علي بن الحسين عليه‌السلام در شبي سرد با امام روبرو شد، با اين حالت كه امام عليه‌السلام جامه و ردا و عمامه‌اي از خز پوشيده بود و محاسن را با عطر غاليه خوش بو كرده بود. به حضرت عرض كرد: فدايت شوم، در چنين ساعتي از شب و با اين وضع كجا مي‌رويد؟ فرمودند: «اِلَي مَسْجِدِ جَدِّي رَسُولَ الله صلي الله عليه و آله اَخْطَبُ الحُورِ العَينِ الي الله عَزَّوَجَلّ؛ به سوي مسجد جدم رسول خدا صلي الله عليه و آله براي خواستگاري حور العين از خداي عزوجل مي‌روم.‌» 42
از امام رضا عليه‌السلام دربارة آية (خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ) ؛ 43ينت خود را [به گاه عبادت] در مسجد برگيريد.‌» پرسيدند؛ حضرت فرمود: «مِنْ ذلِكَ التَّمَشُّطُ عِنْدَ كُلِّ صَلاة؛ يكي از آن زينتها، شانه زدن موهاست به هنگام هر نماز.‌» 44
11. مراتب و مدارج مساجد
امام باقر عليه‌السلام از پدران گراميش از حضرت علي عليه‌السلام نقل مي‌كند: «يك نماز در بيت المقدس هزار نماز است و يك نماز در مسجدالحرام برابر با صد هزار و يك نماز در مسجد محله معادل بيست و پنج نماز، يك نماز در مسجد بازار برابر دوازده نماز و نماز در حالت تنهايي و در خانه، يك نماز به حساب مي‌آيد.‌» 45
12. در مساجد اهل سنت
براي همگان استفاده از هر مسجدي روا و آزاد است و اقامة جماعت نسبت به شرايط زمانها و مكانها و كيفيت نمازها، از تنوع فراواني برخوردار است. از اين رو درباره اقتدا به جماعت بايد هر كس فتواي مرجع تقليد خويش را مراعات كند.
احاديث اين باب نيز گوناگون و گسترده است، به برخي بسنده مي‌كنيم:
1. از امام صادق عليه‌السلام نقل است: «مَنْ صَلَي فِي مَنْزِلِهِ ثُمَّ اَتَي مَسْجِداً مِنْ مَسَاجِدِهِم فَصَلَي فِيهِ خَرَجَ بِحَسَنَاتِهِم؛ 46هر كس در خانه‌اش نماز بخواند، سپس به يكي از مساجد آنها (اهل سنت) بيايد و در آن نماز بخواند، حسناتشان را با خود بيرون مي‌برد.‌»
2. اسحاق بن عمار گويد: حضرت امام صادق عليه‌السلام به من فرمودند:‌اي اسحاق، آيا تو با آنان در مسجد نماز مي‌خواني؟ عرض كردم: آري، فرمودند: «صَلِّ مَعَهُمْ فَاِنَّ المُصَلِّي مَعَهُمْ فِي الصَّفِّ الاَوَّلِ كَالشَّاهِرِ سَيفَهُ فِي سَبِيل الله؛ 47 با آنها نماز بخوان كه هر كس با ايشان در صف اول نماز بخواند، همانند كسي است كه در راه خدا جهاد كند.‌»
3. عمر بن ابان مي‌گويد: شنيدم حضرت امام صادق عليه‌السلام مي‌فرمود:‌اي گروه شيعه، شما به ما منسوب شده ايد، پس زينت بخش ما باشيد و نه ماية ننگ و رسوايي؛ بسان ياران علي عليه‌السلام در ميان مردم باشيد كه هر گاه يكي از آنها در قبيله‌اي بود، امام جماعت و موذن و امانتدار و وديعت نگه دار مردم بود.

از بيمارانشان (اهل سنت) عيادت كنيد و در تشييع جنازه هايشان حاضر شويد و در مساجدشان نماز بخوانيد. مبادا ديگران در كار خير بر شما سبقت بگيرند، به خدا سوگند شما از آنها به كار خير سزاوارتريد.‌» 48
4. عبد الله بن زياد گويد: در مني بر امام صادق عليه‌السلام سلام كرديم، آنگاه من به ايشان گفتم:‌اي فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله ! ما گروهي رهگذر هستيم و چون فرصت كافي نداريم نمي‌توانيم هر وقت خواستيم در مجلس شما شركت كنيم، پس به ما توصيه‌اي بفرماييد. حضرت فرمودند: «عَلَيكُمْ بِتَقْوَي الله و صِدْقَ الحَدِيثِ وَ اَدَاء الاَمَانَة وَ حُسْنِ الصَّحَابَة لِمَنْ صَحَّبَكُمْ وَ اِفْشَاءِ السَّلامِ وَ اِطْعَامِ الطَّعَامِ صَلُّوا فِي مَسَاجِدَهُم وَ عَوِّدُوا مَرْضَاهُمْ وَ اتَّبِعُوا جَنَائِزَهُم فَاِنَّ اَبِي حَدَّثَنِي اَنَّ شِيعَتِنَا اَهْلَ البَيت كَانُوا خِيار مَن كَانُوا مِنْهُم اِنْ كَانَ فَقِيهٌ كَانَ مِنْهُم وَ اِنْ كَانَ مُؤَذِّنٌ كَانَ مِنْهُم وَ اِنْ كَانَ اِمَامٌ كَانَ مِنْهُمْ وَ اِنْ كَانَ صَاحِبُ اَمَانَةِ كَانَ مِنْهُم وَ اِنْ كَانَ صَاحِبُ وَدِيعَةٍ كَانَ مِنْهُم وَ كَذَلِكَ كَانُوا حَبِّبونا الَي النَّاسِ وَ لا تُبَغِّضُونَا اِلَيهِم؛ 49بر شما باد تقوي و پروا از خدا و راستگويي و امانتداري و معاشرت نيكو و سلام دادن آشكار و اطعام نمودن. همچنين در مساجدشان نماز بخوانيد و بيمارانشان را عيادت و جنازه هايشان را تشييع كنيد؛ زيرا پدرم فرمود: شيعيان ما اهل بيت، از بهترين افراد بودند، اگر فقيهي بود از ميان آنان بود، اگر مؤذني وجود داشت از آنها بود، اگر امام [جماعتي] پيدا مي‌شد از آنها بود، اگر امانت داري و وديعت نگهداري بود از آنها بود. اين گونه باشيد و ما را محبوب مردم سازيد نه مورد خشم و دشمني آنان.‌»
13. نبايدها
در احاديث از انجام برخي كارها در مسجد نهي و معمولاً بر كراهت حمل شده است. منظور، بيان احكام مساجد نيست، تنها به عنوان نمونه، مواردي را ارائه مي‌دهيم:
? رسول خدا صلي الله عليه و آله: «اَرَاكُمْ سَتُشَرِّفُونَ مَسَاجِدَكُم بَعْدِي كَمَا شَرَّفَت اليهُودُ كَنَائِسَهَا، وَ كَمَا شَرَّفَت النَّصَارَي بَيعَها؛ 50 شما را مي‌بينم كه پس از من به زودي مساجدتان را كنگره دار مي‌سازيد، همان طور كه يهود و نصاري معابد و صومعه هايشان را كنگره دار كردند.‌»
نيز مي‌فرمايد: «مَا سَاءَ عَمَلُ قَوْمٍ قَطُّ اِلَّا زَخْرَفُوا مَسَاجِدَهُم؛ 51هرگز قومي بدكردار نشدند مگر آنكه مسجدهايشان را تزئين كردند.‌»
حضرت امير المومنان عليه‌السلام در خطبه‌اي كه علائم خروج دجال و آخرالزمان را شرح مي‌دهد، پس از بيان مواردي از انحرافات و تحريفات در رفتار مردم مي‌فرمايد: «... وَ حُلِّيت المَصَاحِفُ وَ زُخْرِفَتِ المَسَاجِدُ وَ طُوِّلَتِ المَنَارَ؛ 52قرآنها را زيور كنند، مساجد را تزيين كنند، مناره‌هاي بلند بر پا دارند.‌»
? رسول خدا صلي الله عليه و آله : «در آخر الزمان مردمي خواهند آمد كه در مساجد، گرد هم مي‌آيند «ذِكْرُهُم الدُّنْيا وَ حُبُّ الدُّنْيا لَا تُجَالَسُوهُم فَلَيسَ لِلّه فِيهِم حَاجَةٌ؛ 53كرشان دنيا و دوستي دنيا است، با آنها همنشيني نكنيد كه خدا را به ايشان حاجتي نيست.‌»
امام موسي بن جعفر عليه‌السلام از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نقل مي‌كند: «جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمْ مَجَانِينَكُم وَ صِبْيانَكُم وَ رَفْعَ اَصْوَاتِكُم اِلَّا بِذِكْرِ اللهِ تَعَالَي وَ بَيعَكُم وَ شَرَائِكُم وَ سَلَاحَكُمْ وَ جَمِّروهَا فِي كُلِّ سَبْعَهِ اَيامٍ وَضَعُوا المَطَاهِرَ عَلَي اَبْوَابِهَا...؛ 54 ديوانگان و كودكانتان را از مساجد دور كنيد؛ صدايتان را در مسجد بلند نكنيد مگر براي ذكر خداي تعالي؛ از خريد و فروش، و آوردن سلاح در مسجد بپرهيزيد؛ هر هفت روز يك بار مساجد را بخور دهيد و خوشبو سازيد؛ جاي وضوخانه را دم در مسجد در نظر بگيريد....‌»
در حديث منهيات پيامبر صلي الله عليه و آله آمده است: «... اَنَّهُ نَهَي عَنِ التَّنَخُّعِ فِي المَسَاجِد و نَهَي اَنْ ينْشَدَ الشِّعْرُ اَوْ تُنْشَدَ الضَّالَّةُ فِي المَسَاجِدِ وَ نَهَي اَنْ يسَلَّ السَّيفُ فِي الْمَسْجِدِ...؛ 55 آن حضرت از انداختن آب دهان و بيني، سرودن شعر، اعلام اشياء گم شده و شمشير كشيدن در مساجد نهي فرمود.‌»
زراره گويد: به امام باقر عليه‌السلام عرض كردم: آيا حائض و جنب مي‌توانند وارد مسجد شوند يا نه؟ امام عليه‌السلام فرمودند: تنها مي‌توانند از مسجد عبور كنند؛ چنانكه خداوند مي‌فرمايد: «وَ لَا جُنُباً الَّا عَابِري سَبِيل حَتَي تَغْتَسِلُوا» 56 «جنب به مسجد نرود ـ مگر آنكه رهگذر باشيد ـ تا غسل كنيد»، و نيز مي‌توانند چيزي از مسجد بردارند، ولي نبايد چيزي در آن بگذارند.‌» 57
ابن عباس از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل مي‌كند كه فرمود: «لَا تُقَامُ الْحُدُود فِي المَسَاجِدِ؛ حدود در مسجدها اجرا نمي‌شود. 58
خاتمه
اين مقال را در دوازده فصل خاتمه مي‌دهيم و عناويني از باب نمونه، مطرح مي‌شود تا اهل قلم، با ارائه مقالات و طرحها، ما را ياري دهند ـ كه شايسته تحقيق است ـ مثل: مساجد برتر، نظير مسجد كوفه، سهله، جمكران، براثا؛ مساجدي كه تخريب شده و تنها نامشان مانده است مثل مسجد مشربه‌ام ابراهيم، مسجد حضرت زهرا عليهاالسلام در بقيع، مساجد احد؛ مبحث تعمير مساجد؛ متبرك بودن مكان عبادت و مساجد؛ اعتكاف، نماز جماعت و عبادت در مساجد؛ فعاليتهاي گوناگون اقتصادي، سياسي و... در مساجد و بررسي دقيق موارد، كه امروزه، تا چه اندازه مفيد يا مضر است. مثلاً با توجه به فصل اخير و حديث اخير اين مقاله، امور نفرت آور مثل اجراي حدود ـ كه بايد اجرا شود ـ جايش مسجد نيست.
سرگرمي امام جماعت به توزيع كوپن گوشت و پودر شوينده و روغن و... و پيش آمدن تزاحمها و اتهامات فراوان تا چه اندازه به مصلحت است، خصوصاً كه مسجد و امام آن را بدنام مي‌كند و دست كم از كار اصليش وا مي‌دارد. و... «تحريف مساجد»؛ «تخريب مساجد»؛ «نقشهاي گوناگون مساجد.‌»
پي نوشت:
1)]. حديث مسجد، تحقيق و ترجمه: سيد رضا شاكري+ حيدر محمدي، تهران، ستاد عالي كانونهاي فرهنگي هنري مساجد، 1381، ص 480.
2)]. مقدمه كتاب، ص36.
3)]. توبه/ 108.
4)]. طه/12.
5)]. اقتباس از مقدمه كتاب.
6)]. حديث مسجد، ص42، ح1. نقل از بحار، ج8،ص144، ح67؛ تذكر: از اين پس به شماره حديث، در همين كتاب حديث مسجد، ارجاء مي‌دهيم و براي استفاده بيشتر به يك كتاب كه مشهور و قابل دسترسي باشد مثل بحارالانوار علامه مجلسي، چاپ بيروت، داراحياء التراث العربي، 1043 نيز ارجاء مي‌دهيم.
7)]. ح51، بحار،ج 73، ص381، ح3.
8)]. ح 65؛ تهذيب، ج 3، ص261، ح 53 و ر. ك: الفقيه، ج1، ص237، ح 716؛ بحار، ج 84، ص 15، ح 94.
9)]. ح 71؛ بحار، ج7، ص 304، ح 73.
10)]. ح 77؛ بحار؛ ج72، ص 265، ح3.
11)]. ح 81؛ بحار؛ ج 76، ص 355، ح 21.
12)]. يعني مساجد از آن خداست و با خداي يكتا، هيچ كس را به خدايي مخوانيد.
13)]. ح 86، بحار، ج 83، ص 361، ح 14.
14)]. ح136؛ بحار، ج76، ص 311، ح1.
15)]. ح 141؛ بحار، ج 83، ص 382، ح 53.
16)]. ح 165؛ بحار، ج 89، ص 371، ح 66.
17)]. ح 152.
18)]. ح 168، بحار، ج 84، ص 3، ح 73.
19)]. ح 176، بحار، ج75، ص 249، ح 17.
20)]. ح 241، بحار، ج88، ص 5، ح 6.
21)]. ح192؛ بحار، ج83، ص 373، ص37.
22)]. ح 200، بحار، ج101، ص66، ص57.
23)]. ح207؛ بحار، ج23، ص326، ح4.
24)]. ح209، بحار، ج80، ص308، ح17.
25)]. ح265، بحار، ج66، ص205، ح23.
26)]. ح266، بحار، ج66، ص205، ح22.
27)]. ح267، بحار، ج66، ص247، ح4.
28)]. ح270؛ بحار، ج62، ص300.
29)]. ح283، سنن ترمذي، ج 2، ص 53، ح 591.
30)]. ح 284، سنن ابن ماجه، ج1، ص 248، ح 757.
31)]. ح 151، بحار، ج 84، ص 13، ح 91.
32)]. ح 173، بحار، ج83، ص 383،ح56.
33)]. ح 305؛ تهذيب الاحكام، ج 2، ص 281، ح 20.
34)]. ح 307؛ كافي، ج 3، ص 308، ح 4987.
35)]. ح 308؛ فقيه، ج 1، ص 239، ح 723.
36)]. ح 310؛ بحار الانوار، چج84، ص 26، ح 19.
37)]. ح 325؛ بحار، ج 43، ص 339، ح 13.
38)]. ح 317، سنن ابي داود، ج 1، ص 634، ح 2782. رك: صحيح مسلم، ج 2، ص 155.
39)]. ح 322، صحيح مسلم، ج 3، ص 14.
40)]. ح 333؛ بحار، ج 83، ص 175، ح 2.
41)]. ح 332؛ بحار، ج 33، ص 199، ح 488.
42)]. ح 339، كافي، ج 6، ص 517.
43)]. اعراف /31.
44)]. ح 359، فقيه، ج 1، ص 128، ح 318.
45)]. ح 466، بحار، ج 84، ص 15، ح 95.
46)]. ح584، تهذيب الاحكام، ج3، ص 270، ح 98.
47)]. ح 585، تهذيب، ج3، ص 227، ح 129.
48)]. ح 473، بحار، ج 88، ص119، ح 83.
49)]. ح 459، بحار، ج 74، ص 162، ح 25 و رك: ج 88، ص 119، ح 83.
50)]. ح 606، سنن ابن ماجه، ج 1، ص 244، ح 740 و براي احاديث مشابه رك: بحار، ج 6، ص 307، ح 3و ج 83، ص 352، ح 5؛ فقيه، ج 1، ص 236، ح 708؛ تهذيب، ج 3، ص 253، ح 17؛ بخاري، ج 1، ص 115، كنز العمال، ج 7، ص 677ـ 688.
51)]. ح 607؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 245، ح 741.
52)]. ح 608، بحا، ج 52، ص 192، ح 26.
53)]. ح 614، بحار، ج 83، ص 368، ح 27و رك: ج 22، ص 453، ح 11.
54)]. ح 84، بحار، ج 83، ص 349، ح 2.
55)]. ح 101، بحار، ج 84، ص 12، ح 89 و رك: تهذيب ج 3، ص 249، ح 3؛ بحار، ج 76، ص 331، ح 1.
56)]. نساء/43.
57)]. ح 379، بحار، ج 83، ص 375، ح 42.
58)]. ج 427، سنن ابن ماجه، ج 2، ص 867، ح 2599 و رك: ح 1.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره68.
/ 1