محسن قرائتي
خاطره اي تبليغي از حجت الاسلام قرائتي
در تابستاني جهت زيارت حرم مطهر امام رضا عليه السلام به مشهد مقدس رفتم، در آنجا خدمت آقا عرض كردم: دوست دارم كه ده روز در محضر شما باشم، اما الآن كه تابستان است حدود 6 ميليون دانش آموز در محله ها رها هستند لذا وجدانم قبول نمي كند كه آن ها رها باشند و من ده روز در اينجا مشغول خواندن زيارت امين الله باشم.
من يك زيارت امين الله و يك زيارت جامعه مي خوانم و تقاضا دارم كه جلسه اي براي دانش آموزان ترتيب داده شود كه هم ده روز را بمانم و هم برنامه اي براي بچه ها داشته باشم.
پس از پايان زيارت، آقاي دكتر جمال موسوي اصفهاني مرا در حرم ديد و گفت: در اينجا سمينار دبيران تعليمات ديني برگزار شده است، آيا حاضريد با هم به اين جلسه برويم؟ گفتم: بله.
به اتفاق ايشان و به همراه دكتر باهنر كه در مسير با ايشان از نزديك آشنا شدم و خدمتشان رسيدم، به سمينار رفتم. مقام معظم رهبري، آيت الله بهشتي رحمه الله و آيت الله مطهري رحمه الله در جلسه حضور داشتند و جلسه ارزشمند و سنگيني بود، در آنجا گفتم: آيا ممكن است كه 5 دقيقه وقت به من بدهيد، گفتند: مانعي ندارد. در مدت 5 دقيقه چند نكته شيرين و جالب بيان كردم. خيلي مرا مورد تشويق قرار دادند.
پس از آن جلسه، مقام معظم رهبري مرا به منزلش دعوت كرد و اتاق و امكانات در اختيار من قرار داد و فرمود: شما در مسجد ما منبر برو. من در مسجد روي تخته سياه، صلح امام حسن عليه السلام را تشريح كردم، ده روز برنامه داشتم كه جلسات هم خيلي شلوغ مي شد، و به عنوان كاري جديد مورد استقبال واقع شد، و ايشان هم خيلي از برنامه ها لذت بردند.
در بعضي از اين جلسات، آقاي هاشمي رفسنجاني و مرحوم آقاي رباني املشي نيز شركت كردند و اين جلسه نيز معرفي مرا فراهم ساخت. 1
پي نوشت:
1) صحيفه حوزه، ش 44.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره28.