بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
محمدآصف عطايي رشوه در قالب هديه از آنجايي كه رشوه خواري يك عمل زشت، نامشروع و غير قانوني بوده و در عرف عامه مردم نيز به عنوان يك امر نامطلوب و غير اخلاقي شناخته شده است، بيشتر تحت عناوين ديگري مثل: شيريني، حقّ الزحمه، پول چاي و هديه از آن ياد ميشود و رشوه گيرنده با تغيير نام و عنوان، زشتي و قباحت عمل خويش را - به زعم خود - ميپوشاند؛ در حالي كه تغيير نام و عنوان، در ماهيت نامشروع رشوه، تأثيري ندارد و زشتي آن را دگرگون نخواهد كرد. رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله مردي را براي جمع آوري ماليات، مأموريت داد. آن شخص بعد از مدتي، خدمت پيامبرصلي الله عليه وآله رسيد و اموالي را كه به عنوان ماليات جمع آوري كرده بود، به پيامبرصلي الله عليه وآله تقديم كرد و مقداري را به عنوان اينكه به شخص خودش هديه شده بود، پيش خود نگه داشت. پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله خيلي ناراحت شد و بالاي منبر رفت و فرمود: «ما بالُ الْعامِلٍ نَبْعَثُهُ عَلي اَعْمالِنا يقُولُ هَذا لَكُمْ وَ هَذا اُهْدِي لي فَهَلاَّ جَلَسَ في قَعْرِ بَيتِهِ اَوْ في بَيتِ اللَّهِ ينْظُرُ لِيهْدِيام لا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيدِهِ لا يأْخُذُ اَحَدٌ مِنْهَا شَيئاً اِلاَّ جاءَ يوْمَ الْقِيامَةِ يحْمِلُهُ عَلي رَقَبَتِهِ؛ 1ه ميشود كارگزار ما را! كه او را براي انجام كاري مأمور ميكنيم، ميگويد: اين براي شما و اين هم به من هديه شده است! چنين شخصي اگر در خانهاش و يا در خانه خدا مينشست، آيا كسي به او هديه ميداد؟ قسم به خدايي كه جانم در دست اوست! كسي چيزي از آن را نميگيرد، مگر آنكه روز قيامت آن را به گردنش حمل ميكند.» از جمله كساني كه رشوهاي را در قالب هديه ميخواست تقديم كند، «اشعث بن قيس» بود. او براي پيروزي و غلبه بر طرف دعواي خود در محكمه عدل علي عليه السلام، شبانه ظرفي پُر از حلواي لذيذ به در خانه علي عليه السلام آورد و نام آن را هديه گذاشت. امام علي عليه السلام اين ماجرا را چنين بازگو ميكند: «... شب هنگام، كسي به ديدار ما آمد و ظرفي سرپوشيده پر از حلوا داشت؛ معجوني در آن ظرف بود. چنان از آن متنفر شدم كه گويا آن را با آب دهان مار سمّي يا قي كرده آن، مخلوط كرده اند. به او گفتم: هديه است يا زكات و صدقه؟ كه اين دو، بر ما اهل بيت پيامبرصلي الله عليه وآله حرام است. گفت: نه زكات است و نه صدقه، بلكه هديه است. گفتم: زنان بچه مرده بر تو بگريند. آيا از راه دين وارد شدي كه مرا بفريبي...! به خدا سوگند! اگر هفت اقليم را با آنچه در زير آسمانهاست، به من دهند تا خدا را نافرماني كنم كه پوست جوي را از مورچهاي ناروا بگيرم، چنين نخواهم كرد....» 2 پي نوشت: 1) علل انحطاط تمدنها از ديدگاه قرآن، احمد علي قانع، چاپ اول، پاييز 1379 ش. 2) نهج البلاغه، خ 224. منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره79.