رضايت خدا يا مردم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رضايت خدا يا مردم - نسخه متنی

محمد حسن نبوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
محمد حسن نبوي
رضايت خدا يا مردم
رضايت مردم در طول رضايت الهي است؛ يعني ما وظيفه داريم ابتدا، رضايت الهي را مد نظر قرار دهيم و پس از آن براي جلب رضايت مردم تلاش كنيم. و در اين راستا هر چه كوشش كنيم خود يكي از عوامل مهم جلب رضاي الهي است.
براي دريافت محدوده اهتمام به رضايت مردم ورعايت رضاي الهي، در منابع ديني مطالب فراواني وجود دارد كه تأمين رضايت مردم را در صورتي ارزشمند قلمداد مي‌كند كه در كنار آن مخالفت با دستورات ديني نباشد. براي تبيين اين مطلب توجه به نكات ذيل ضروري است:
1. در واژه اسلام و مسلم مفهوم تسليم نهفته است، البته تسليم در برابر خداوند و دستورات او، نه تسليم در برابر دشمنان و معاندين و شياطين، و اين امر تحقق خارجي نمي‌يابد مگر با اطاعت از دستورات دين. يك مبلغ در صورتي كه رضايت مردم را بي‌اعتنايي به اوامر الهي احساس كرد هرگز به آن نمي‌انديشد.
2. قرآن مجيد مي‌فرمايد: «وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ اِذا قَضَي اللَّهُ وَ رَسُولُهُ اَمْراً اَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ اَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبينا‌»؛(1) «هر گاه خدا و رسول او فرماني را صادر كنند، هيچ مرد و زن مؤمني حق ندارد خود را در امور شخصي خويش، مختار بداند و كسي كه خدا و رسولش را نافرماني كند، حتماً به گمراهي آشكار مبتلا شده است.»
از اين آيه چنين استنباط مي‌شود:
الف. مؤمنين در مقابل دستورات خدا و رسولش حق عمل بر خلاف آن را ندارند، گرچه در امور شخصي آنان باشد، چه رسد به مسائل اجتماعي.
ب. اگر خداوند و رسولش در موضوعي حكمي را صادر نكردند، انسانها بر اساس تجارب و تحقيقات خويش مي‌توانند راهي را برگزينند و اينجا ميدان اختيار مسلمانان در استفاده از علوم و فنون بشري است. ليكن در موردي كه دين فرماني را صادر كرده، از آنجا كه اطاعت از آن دستورات ضامن سعادت بشر است، فردي كه ايمان به خدا، قرآن و پيامبرصلي الله عليه وآله داشته باشد، راهي غير از راه دين را بر نمي‌گزيند.
حال اگر اين اطاعت موجب سرخوردگي و بي‌رغبتي از جانب مردم باشد، در كانون فكري و رفتاري يك مسلمان هيچ تأثيري نخواهد داشت.
3. اميرالمؤمنين علي عليه السلام با صراحت كامل در هنگام تعارض رضايت الهي و اميال مردم چنين مي‌فرمايد: «وَ لا تُسْخِطِ اللَّهَ بِرِضي اَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ فَاِنَّ فِي اللَّهِ خَلَفاً مِن غَيْرِهِ وَ لَيْسَ مِنَ اللَّهِ خَلَفٌ في غَيْرِهِ؛(2) خدا را در راضي نگهداشتن مردم به خشم نياور؛ زيرا خشنودي خدا جايگزين هر چيزي بوده، اما هيچ چيز جايگزين خشنودي خدا نمي‌شود.»
4. در جاي ديگر اميرمؤمنان عليه السلام سرآغاز تمام فتنه‌ها را پيروي از هواهاي نفساني و مخالفت با كتاب اللَّه بيان مي‌دارد و مي‌فرمايد:
«انّما بَدْءُ الْفِتَنِ اهواءٌ تُتَّبَعْ و اَحكامٌ تُبْتَدَعْ يُخالَفُ فيها كتابُ اللَّه و يَتَولّي عليها رجالٌ رجالاً علي غيرِ دينِ اللَّهِ؛(3) همانا آغاز پديد آمدن فتنه‌ها هواپرستي و بدعت گزاري است؛ نوآوريهايي كه قرآن با آن مخالف است و گروهي از اين طريق بر خلاف دين خدا بر گروهي ديگر حاكم مي‌شوند.»
نتيجه آنكه، رضايت مردم در طول رضايت الهي است؛ يعني ما وظيفه داريم ابتدا، رضايت الهي را مد نظر قرار دهيم و پس از آن براي جلب رضايت مردم تلاش كنيم. و در اين راستا هر چه كوشش كنيم خود يكي از عوامل مهم جلب رضاي الهي است.
پي نوشت:
1) احزاب / 36.
2) نهج البلاغه، نامه 27.
3) همان، خطبه 50.
منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره86.
/ 1