بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
محمد حسن نبوي رعايت مسائل اخلاقي مطلب پيشين گرچه علم و عمل از محورهاي اساسي در موفقيت مبلّغ مي باشد؛ اما بايد توجّه داشت، كه عوامل بسيار ديگري هم مي توانند در دستيابي مبلّغ به هدف تبليغي او مؤثر باشند، كه توجّه به آنها ضروري و لازم است. از جمله عوامل مؤثر در موفقيت مبلّغ، رعايت مسائل اخلاقي است. كساني كه به اخلاق فردي، اجتماعي و عبادي متخلّق باشند، در تبليغ دين موفق تر بوده و به راحتي مي توانند مردم را به خود جلب كنند و سپس به تصحيح فكر و كردار آنان بپردازند. اهتمام به مباحث اخلاقي اسلام در ابعاد مختلف، از سويي رمز موفقيّت مبلّغ و از سوي ديگر آموزش عملي معارف ديني به مردم است. گرچه گستره مباحث اخلاقي در اين مقال نمي گنجد و دستيابي به مجموعه اي از آن مباحث، مطالعه كتابهاي اخلاقي را مي طلبد؛ اما به تناسب در اين نوشته سعي مي كنيم تنها مواردي از اخلاق فردي را كه در موفقيت مبلّغان تأثير شگرف دارد بيان كنيم.
1. زيبايي و زيباسازي برخي بر اين پندار باطل اند كه زيبايي و توجّه به نظافت و امور مرتبط با آن، نوعي دلبستگي به دنيا و نشان از فريب خوردگي در برابر زخارف دنيوي است. از اينرو براي بي اعتنا نشان دادن خود به دنيا رياكارانه پلشتي و زشتي و نكبت و كثافت را بر زيبايي و مرتب بودن ترجيح مي دهند. و افرادي هم با كمال تأسف از عمق جان اين خيال واهي را باور مي كنند و آن را به عنوان يك ارزش ديني مي پذيرند، در حالي كه در هيچ جايي از معارف ديني چنين توصيه هايي ديده نشده است. قال الصادق عليه السلام: «اِنَّ اللَّهَ تعالي يُحِبُّ الجَمالَ وَ التَّجَمُّلَ وَ يَكْرَهُ البُؤسَ والتّباؤُّسَ فَاِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجلَّ اِذا اَنْعَمَ عَلي عَبْدٍ نِعْمَةً اَحَبَّ اَنْ يَري عَلَيْهِ اَثَرَها قيلَ وَ كَيْفَ ذالِكَ قالَ يُنَظِّفُ ثَوْبَهُ و يُطَيِّبُ ريحَهُ وَ يَحْسُنُ دارَهُ وَ يَكْنُسُ اَفْنِيَتَهُ حَتَّي اِنَّ السِّراجَ قَبْلَ مغيبِ الشَّمْسِ يَنْفِي الْفَقْر وَ يَزيدُ فِي الرِّزقِ؛ خداوند تعالي زيبايي و زيباسازي را دوست دارد و تنگدستي و فقير نشان دادن خويش را زشت مي شمارد. همانا خداوند عزوجلّ دوست دارد هنگامي كه به بنده اي نعمتي عطا فرمود، اثر آن نعمت را بر او ببيند. سؤال شد چگونه؟ حضرت فرمودند: لباس نظيف بپوشد، بوي خوش استعمال كند، خانه اش را نيكو سازد، فضاي مقابل خانه را جاروب كند (و مواردي كه نعمتهاي خداوند را نشان مي دهد انجام دهد؛) حتي روشن كردن چراغ قبل از غروب خورشيد، كه فقر را برطرف و بر روزي مي افزايد.» اميرالمؤمنين علي عليه السلام به كميل فرمودند: «اِنَّ اَحَبَّ مَاامْتَثَلَهُ الْعِبادُ اِلَي اللَّه بَعْدَ الاِْقْرارِ بِهِ وَ بِاَوْلِيائِهِ اَلتَّجَمُّلُ والتّعَفُّفُ وَالاِصْطِبارُ يا كُمَيْلُ لابَأسَ بِاَنْ لايُعْلَمَ سِرُّكَ ياكُمَيْلُ لاتُرِيَنَّ النَّاسَ افْتِقارَكَ وَاضْطِرارَكَ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهِ احْتِساباً بِعِزٍّ؛ دوست داشتني ترين اطاعت بندگان نسبت به خداوند بعد از اقرار به توحيد و اقرار به حقانيت اولياءاش، زيبا نمودن خود و پرهيز از گناه و به صبر واداشتن خود مي باشد. اي كميل! مانعي ندارد كه سرّ تو معلوم نشود. اي كميل! هرگز فقر و مشكلات خود را به مردم نشان نده و بر آن صبر كن، به خاطر اينكه (اين صبر) از عزّت به حساب مي آيد.» از آنجا كه رفتار و گفتار مبلّغ آموزنده و نشانگر معارف اسلامي براي افراد بسياري به حساب مي آيد، شايسته است كه رفتار و كردارش حكايت از عزّت نفس او داشته باشد. به تعبير قرآن، آنچنان زندگي كند تا آنان كه از زندگي او بي خبرند احساس كنند فردي بي نياز بوده و هرگز به مال مردم چشم ندوخته است. (1) براي دستيابي به اين ارزش قرآني، لازم است ظاهر انسان به گونه اي باشد كه فردي بي نياز به نظر آيد. هر مسلماني موظّف است آبروي خويش را حفظ نمايد، گرچه فقير باشد؛ و كساني كه نعمتهاي خدادادي را براي فقير جلوه دادن خود بپوشانند، بر خلاف روايات پيشين عمل كرده اند. كساني كه سعي دارند آبروي خود را حفظ كنند؛ از سويي خداوند آنان را كمك مي كند و از سوي ديگر سفارش گرديده فقرايي كه داري عزّت نفس بوده با آراستن ظاهر، آبروي خويش را حفظ مي كنند، در صورتي كه با مشكل روبرو شدند بايد در نوع و نحوه كمك رساني به آنان رعايت شخصيّت آنها بشود. از امام صادق عليه السلام در ضمن حديثي نقل گرديده كه فرمودند: «تعطي صدقةُ الانعامِ لِذَوِي التَّجَمُّلِ مِنَ الْفُقَراءِ لاَِنَّها اَرْفَعُ مِنْ صدقاتِ الاَموالِ وَ اِنْ كانَ جميعُها صدَقَةً وَ زَكاةً وَلكِن اَهْل التَّجَمُّل يَسْتَحْيُونَ اَنْ يَأْخُذُوا صَدَقاتِ الاَمْوالِ؛(2) صدقه «گوشت » حيوانات را به فقراء اهل تجمّل بدهيد، براي اينكه اين صدقه از صدقه پول محترمانه تر است، گرچه همه صدقه و زكات به حساب مي آيد؛ امّا افراد اهل تجمّل (آبرومند) از گرفتن صدقه مالي خجالت مي كشند.» گاهي مبلّغ براي ساخت مسجد و به ويژه ساخت خانه عالم خود را دچار ذلّت مي كند؛ در حالي كه عزّت روحاني و مبلّغ بسيار با اهمّيت بوده، نبايد جايگاه تبليغي خويش را براي اين موضوعات تضعيف نمايد.
2. نظافت لباس لباس تميز و نظافت در پوشش، تشريفات نيست؛ بلكه ادب و ارزش ديني است و در روايات بسياري بر آن تأكيد شده است. برخي از مبلّغان هنگامي كه در محل تبليغ هستند، به دليل اينكه روستائيان توجه چنداني به نظافت لباس ندارند، به جاي اينكه مردم را به عمل و نظافت تشويق كنند، خود همرنگ مردم شده و نسبت به نظافت لباس بي اعتنا مي شوند؛ در حالي كه نظافت لباس در پيشبرد اهداف تبليغي مبلغ و تأثير بيان او نقش بسزايي دارد. امام صادق عليه السلام از پدر بزرگوارشان نقل مي كنند: «مَنِ اتَّخَذَ ثَوْباً فَلْيَسْتَنْظِفْهُ؛(3) كسي كه لباسي را برگزيد، بايد آن را پاكيزه سازد.» در روايات اسلامي به پاكيزگي لباس اهمّيت فراواني داده شده است، تا آنجا كه كثيف بودن لباس را موجب قطع تسبيح آن معرفي كرده اند. عن رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: قال: «يا عائِشَةُ اِغْسِلي هذَيْنِ الثَّوْبَيْنِ اَما عَلِمْتِ اَنَّ الثَّوْبَ يُسَبِّحُ فَاِذا اتَّسَخَ اِنْقطَعَ تَسْبيحُهُ؛(4) اي عايشه! اين دو لباس را بشوي، مگر نمي داني كه لباس تسبيح مي گويد و هنگامي كه كثيف مي شود، تسبيح او قطع مي گردد.» در برخي از روايات شستن لباس را داراي آثار ظاهري و معنوي بر شمرده اند. امير المؤمنين علي عليه السلام مي فرمايد: «غَسْلُ الثِّيابِ يَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَالْحُزْنِ وَ هُوَ طَهُورٌ لِلصَّلواةِ؛(5) شستن لباس غم و اندوه را برطرف مي كند و موجب پاكي براي نماز مي شود.» لازم به يادآوري است كه نظافت و اهتمام به پاكيزگي لباس، به معناي زياده روي و تبديل شدن به انسان عروسكين نيست؛ به گونه اي كه احساس شود فرد، خودپسند و اهل تفاخر و بي درد است.
3. بوي خوش از مسائل ديگري كه رعايت آن توسط مبلغين در جذب افراد مؤثر است، استعمال بوي خوش و پرهيز از بوي بد مي باشد. گاهي بوي تعفّن عرق «هنگام مصافحه با مردم » به طور جدّي آزار دهنده است. اميرالمؤمنين علي عليه السلام مي فرمايد: «تَنَظَّفُوا بِالْماءِ مِنَ الرّيحِ المُنْتِنِ الَّذي يُتَأَذَّي بِهِ وَ تَعَهَّدُوا اَنْفُسَكُمْ فَاِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ مِنْ عِبادِهِ القاذورَةَ الَّذي يَتَأَنَّفُ بِهِ مَنْ جَلَسَ اِلَيْهِ؛(6) با آب، خود را از بوي متعفّن آزار دهنده تميز نماييد و خويشتن را به آن ملزم نمائيد؛ چون خداوند از بين بندگانش فردي كه از مردم دوري جسته و خود را با بوي بد نزد همنشين اش به ننگ و عار مي كشاند، دشمن مي دارد.» مبلغين جهت جذب افراد در راستاي وظيفه سنگين هدايتگري لازم است خود را به بوي خوش بيارايند. از امام هشتم علي ابن موسي الرضاعليهما السلام نقل شده است كه فرمودند: «اَلطّيبُ مِنْ اَخْلاقِ الاَْنْبِياءِ؛(7) بوي خوش از اخلاق پيامبران است.»
4. مسواك زدن يكي از مسائل آزار دهنده در ارتباطات اجتماعي، بوي بد دهان انسان مي باشد، كه افراد هنگام هم صحبت شدن با او از بوي بد دهانش به شدّت ناراحت مي شوند. برخي از افراد عادت دارند كه هنگام سخن گفتنِ آرام، دهان خود را به مخاطب خيلي نزديك كنند، اين حالت بسيار ناپسند بوده و موجب انتقال بسياري از بيماريها مي شود و اگر با بوي بد دهان همراه باشد، بسيار مشمئزكننده و رنج آور مي گردد. از اينرو ضروري است كه مبلّغ نيز از نزديك كردن دهان خود به مخاطب، پرهيز كند و از سوي ديگر با مسواك و يا حداقل خلال، از تعفن دهان خود جلوگيري نمايد. امام صادق عليه السلام فرمودند: «مِنْ اَخْلاقِ الاَنْبِياءِعليهم السلام السِّواك؛ مسواك زدن از اخلاق انبياءعليهم السلام است.»
5. پرخوري از اخلاق ناپسند، شكم بارگي است. كساني كه تمام همّت خود را بر بيشتر خوردن دارند، آفات بسياري را براي خود تدارك مي بينند و اين آفات در مبلّغ از قبح بيشتري برخوردار است؛ كه به مواردي اشاره مي شود. الف. چاقي و فربه شدن و برآمدن شكم، چهره زشتي از مبلّغ به نمايش گذاشته، تن پروري را در اذهان تداعي مي كند. ب. بيماريهاي بسياري بر اثر پرخوري در بدن انسان بوجود مي آيد. ج. نمايشي زشت از روحانيت در ميهمانيهاي عمومي در اذهان مردم؛ به دليل دست دراز كردن پي در پي به بخشهاي مختلف سفره اجرا مي شود. در روايات بسياري تأكيد شده كه قبل از سير شدن از خوردن دست برداريد. همچنين امام باقرعليه السلام مي فرمايد: «ما مِنْ شَيْي ءٍ اَبْغَضُ اِلَي اللَّه عَزَّوَجلّ مِنْ بَطْنٍ مَمْلُوءٍ؛(8) نزد خداوند هيچ چيز، بدتر از شكمِ كاملاً پر نيست.» اميد آنكه با رعايت دستورات اخلاقي اسلام، الگويي شايسته براي جامعه بوده و بتوانيم در انتقال معارف ديني و رشد معنوي جامعه مؤثر باشيم. 1) يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ اَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ". 2) وسائل الشيعه، ج 9، ص 263. 3) بحار الانوار، ج 73، ص 85. 4) كنزل العمال، ح 26009. 5) بحار الانوار، ج 73، ص 322. 6) همان، ص 84. 7) كافي، ج 6، ص 510. 8) كافي، ج 6، ص 270. منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره78.