بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
عليرضا وزيري روانشناسى عوامل بيروني موفقيت در نويسندگى(2) تقويت روحيه ماجراجويي علمي و فكري نيز در پرورش روحيه خلاقيت، بسيار مؤثر است و اين از عهده معلمي بر مي آيد كه خود، چنين روحيه اي داشته باشد. محيط خلاق آموزشي الف. تربيت معطوف به تفاوتهاي فردي محيط آموزشي مي تواند بستر مناسبي براي خلاق سازي افراد باشد؛ به شرط آنكه آموزشها معطوف به تفاوتهاي فردي باشد، نه يكسان سازي افكار و روشها. با توجه به مدت زمان زيادي كه افراد در مدرسه و محيط آموزشي مي گذرانند، مي توان گفت: تجربه هاي مدرسه و محيط آموزشي نقش اساسي در خلاقيت آنها در آينده دارد؛ اما تحقيقات نشان داده است 1 كه افراد برجسته به ندرت از مدرسه و معلّمانشان به عنوان عامل مؤثر و مهمي در رشد خلاقيتشان ياد كرده اند. به اعتقاد آنها مدرسه نقشي در تشويق آنها براي خلاقيت نداشته است. اما تقريباً در طول دوران مدرسه، يك معلم مشوق داشته اند. آنان معتقدند كه علت شكست مدرسه تا حد زيادي به تعليم و تربيت همشكل و يكنواخت مربوط مي شود. اين در حالي است كه هر كدام از دانش آموزان و افراد در محيط آموزشي، كاملاً با يكديگر متفاوت اند. ب. توسعه تفكر خلاق يكي از محققان معتقد است 2كه براي توسعه تفكر خلاق از طريق مدرسه و محيط آموزشي بايد هر مربي در هر مقطع، به عقائد جديدي كه از سوي كودكان، نوجوانان و جوانان مطرح مي شود، توجه كند و اين گونه افراد نونگر را تشويق كند تا استعداد خلاقشان را توسعه دهند. هر مربي بايد به اين «توسعه خلاقيت » بيش از آموزش اطلاعات اهميت دهد. براي توسعه تفكر خلاق، بايد تفكر خلاق را با ارزش بدانيم، افراد را نسبت به آنچه در پيرامونشان مي گذرد - يعني به محركهاي محيطي - حساس تر كنيم، اجازه دهيم خود آنان به آزمون واقعيتها دست بزنند، راه حلهاي ابتكاري و تازه افراد خلاق را ارج نهيم و تشويق كنيم، افراد را مقيد نكنيم كه براي انجام كارها از يك روش ويژه و الگوي تحميلي تبعيت كنند و در كلاس، فضايي آزاد و در نتيجه جوي خلاق ايجاد كنيم؛ به گونه اي كه بدون ترس، احساس امنيت كنند. بايد به آنان كه آموزش مي بينند ياد بدهيم كه به ايده هايشان اهميت دهند و دفترچه اي تهيه كنند و عقائدشان را - حتي اگر در آن ترديد دارند - بنويسند؛ چون ممكن است اين ايده ها در زماني ديگر مورد بررسي، انتقاد و تغيير قرار گيرند يا موجب انگيزش ايده اي ديگر در آنان گردند. بايد كاري كنيم كه آنان در برابر شاهكارهاي ديگران و نوشته هاي شگفت انگيزشان احساس ضعف نكنند؛ يعني جزئيات مراحل و روشهايي را كه صاحب شاهكار براي خلق آن استفاده كرده است، برايشان توضيح دهيم تا آن شاهكار شگفت را چيزي ماوراء قدرت خويش ندانند. بايد حس كنجكاوي را در آنان برانگيزيم تا خودشان براي آفرينش آثار برانگيخته شوند و توجه آنان را به يافته هاي بحث برانگيز جلب كنيم؛ يعني با ايجاد سؤالات و كمك به آنها براي يافتن جواب، انگيزه نويابي شان را حفظ و تقويت كنيم. تاريخ نشان داده است كه گاهي ابداعات و اكتشافات در دوره هاي آرامش و سكوت به وجود آمده است. از اين رو، ايجاد موقعيتهايي براي آرامش و فرصتهايي مناسب براي فعاليت ذهن، موجب ايجاد ايده هاي تازه مي شود. در «يورش فكري »3 كه يكي از شيوه هاي خلاقيت است، بايد آموزش بدهيم كه در لحظه آفرينش ايده هاي تازه، افراد، هر چه به ذهنشان مي آيد، بنويسند؛ بي آنكه از خود انتقاد كنند يا از انتقاد ديگران بترسند و ايده هاي خود را پس بزنند؛ چون هر گونه خود انتقادي يا واهمه از انتقاد ديگران در مرحله خلق ايده ها، مانع از توليد انديشه مي شود. خود انتقادي اصلاحي يا گوش كردن به انتقادهاي اصلاحي ديگران، پس از خلق ايده ها بايد صورت گيرد، نه قبل از آن يا در هنگام آفرينش ايده ها. افراد بايد عادت كنند كه انتقادگر صرف نباشند، بلكه به انتقاد سازنده عادت كنند كه در خلاقيت، بسيار مهم است. ج. ماجراجويي علمي و فكري تقويت روحيه ماجراجويي علمي و فكري نيز در پرورش روحيه خلاقيت، بسيار مؤثر است و اين از عهده معلمي بر مي آيد كه خود، چنين روحيه اي داشته باشد. سر درآوردن از رشته هاي علمي ديگر - علاوه بر رشته تخصصي خود - را در آموزندگان تقويت كنيم؛ زيرا شناخت فربه تر و فراتر از رشته تخصصي، در تقويت ايده ها و باورهاي بنيادي مفيد است؛ چون بسياري از ايده ها و روشهايي كه در يك رشته علمي طرح مي شود، از رشته تخصصي ديگري گرفته شده و در آن رشته علمي به كار رفته است. از آموزندگان بخواهيم كه با استفاده از مغايرتها استدلالهايي براي رد نظريات پيشين و باورهاي نسبتاً عمومي بياورند و به اين ترتيب، آنان را برانگيزانيم تا خود، به گونه اي ديگر، مسائل را ارزيابي كنند و راه جديد و جالبي براي آزمودن و اثبات كردن مسائل بيابند و به آنان كمك كنيم كه با استفاده از چيزهايي كه از قبل مي دانستند، در موقعيتي مشابه، حقائق و اصول و ايده هاي تازه اي به دست آورند. اين يعني «خلاقيت » و انسان نونگر مي تواند نونگار و نويسنده اي خلاق باشد. پي نوشت: 1) همان. 2) همان. 3) براي اطلاعات بيشتر، ر. ك: پرورش استعداد همگاني خلاقيت. منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره83 .