روان‏شناسي موفقيت در نويسندگي (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روان‏شناسي موفقيت در نويسندگي (1) - نسخه متنی

عليرضا وزيري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
عليرضا وزيري
روان‏شناسي موفقيت در نويسندگي (1)
اگر شناخت، فكر و باورت اين باشد كه مي تواني موفق شوي، قطعا اين هويتِ معرفتي خود باورانه، تو را به اقدامهاي عالي در وادي نويسندگي وادار مي كند و اقدامهاي قاطعانه تو، خود باوري ات را به ثمر مي نشاند...
چشم انداز
آنچه از اين پس با عنوان «روان شناسي موفقيت در نويسندگي» ارائه مي شود، روشهاي كاربردي براي نويسنده شدن است. معيارهاي روان شناختي موفقيت در به كارگيري اين روشها را به همراه اين مباحث مطرح مي كنيم. در اين سلسله مقالات مي كوشيم مطالب تجربه شده و قابل اجرا در قلمرو نويسندگي را ـ به ويژه براي مبلّغان گرامي ـ به زبان ساده عرضه كنيم.
شما خوانندگان هوشمند، به موازات مطالعه اين نوشتار، گام به گام با آن همراه مي شويد و با اجراي توصيه ها و تمرينهاي مربوط به هر بخش، در وادي نويسندگي پيشرفت مي كنيد.
فروتنانه از شما خوانندگان فرهيخته خواهشمنديم كه ما را از موهبت انتقادات سازنده و پيشنهادات ارزنده خود بهره مند سازيد تا در بهبود كيفي اين نوشته از آنها استفاده كنيم.
پرسشِ آغازين؛ پاسخ نوين
آنان كه به نويسندگي علاقه مندند و در خود ذوق نويسندگي مي يابند يا ضرورتِ هنر نويسندگي را دريافته اند، نخستين پرسشي كه در ذهنشان جوانه مي زند، اين است كه «براي نويسنده شدن از كجا بايد آغاز كنيم؟»؛ «چه كنيم كه بتوانيم آنچه را در ذهن و دلِ خود داريم، به رساترين و شيواترين وجه بنويسيم؟»
شايد به شيوه رايج، در پاسخ اين پرسش، گفته شود كه «براي نويسنده شدن بايد از آيين نگارش و روش نوشتن آغاز كنيم». امّا ما بر اين باوريم كه براي نويسنده شدن و موفقيت در اين زمينه بايد از «نويسنده» آغاز كنيم؛ يعني از كسي كه مي خواهد بنويسد. «نوشته» كه اثر و معلول نويسنده و بازتابِ انديشه اوست، در رتبه بعدي قرار دارد. از اين رو در آغاز بايد از شاخصهاي رواني لازم براي موفقيت در نويسندگي بحث كنيم.
شبكه معرفتي موفقيت آميز
از آنجا كه شخصيت آدمي همان انديشه اوست (اي برادر تو همين انديشه اي) ، جدول شخصيت او را شبكه اي از انديشه هاي در هم تنيده، شكل مي دهد؛ از اين رو شبكه معرفتي ويژه اي لازم است تا آدمي بتواند با بهره مندي هوشمندانه از آن جدولِ معرفتي، به حلِّ «معّماي موفقيت در نويسندگي» نايل آيد.
تاروپودِ «ذهن و دلِ يك نويسنده موفق» از انديشه ها و احساسهاي موفقيت آميزِ او بافته شده است و بافت قلبي و ذهني او از آفَتِ اُفت آورِ نااميدي مصون است.
«خودارزيابي» در عرصه نويسندگي آنچنان آسان است كه از هم اكنون مي تواني پيش بيني كني كه آيا در نويسندگي موفّق خواهي شد يا نه؟ به اين صورت كه ببيني آيا واقعا «فكر مي كني در نويسندگي مي تواني موفق شوي يا نه؟». اگر شناخت، فكر و باورت اين باشد كه مي تواني موفق شوي، قطعا اين هويتِ معرفتي خود باورانه، تو را به اقدامهاي عالي در وادي نويسندگي وادار مي كند و اقدامهاي قاطعانه تو، خود باوري ات را به ثمر مي نشاند؛ يعني در عرصه نويسندگي مي درخشي و لذّتِ نوشتن و عزّتِ «زكاتِ علم بخشيدن» را مي چشي و عشق را بذل و ايثار مي كني.
امّا اگر كسي شناخت، فكر و باورش از خودش اين باشد كه نمي تواند در نويسندگي موفّق شود، اين هويت معرفتي خود شكنانه، او را به قهقرا مي برد و اراده هر گونه اقدام سازنده در عرصه نوشتن را از او مي گيرد و بر اثر اين بي تحرّكي خودانكارانه، شكوفه استعدادهايش به خزان مي نشيند. چنين فردي با اين شبكه معرفتي نوميدانه و توان سوزانه هرگز موفق نمي شود، مگر آنكه از اين خوابِ گران برخيزد و به اين ايستايي خودخواسته و خودساخته پايان دهد و تواناييهاي خود و دانش موفقيت را بياموزد و روح اميد را بر كالبد فكر و احساس خود بيفشاند.
اگر گويي كه بتوانم قدم در نه كه بتواني وگر گويي كه نتوانم برو بنشين كه نتواني
پس شرط موفقيت در نويسندگي اين است كه از ژرفاي جان باور كني كه مي تواني.
خواستن واقعي
«اگر واقعا بخواهي مي تواني»؛ اين معياري بزرگ و رازي سترگ براي موفقيت در نويسندگي است. اگر واقعا «بخواهي» نويسنده موفقي بشوي قطعا «مي تواني». راهِ سنجشِ اين معنا آسان است.
اگر مي خواهي خود را بيازمايي و پي ببري به اينكه چه قدر در «خواستن واقعي» جدي هستي و چه قدر «توانستنِ خود» را باور كرده اي، ببين در عمل چه مي كني؟ آيا «شروع به نوشتن» مي كني؟ آيا به «نوشتن» تا موفقيتِ مطلوب ادامه مي دهي؟ آيا سينه ذهن و دلِ خود را در مقابل هر نوع فكر و احساسِ دلسرد كننده سپر مي كني و انديشه شكست را شكست مي دهي؟ اگر ديدي چنين است، بدان كه «واقعا مي خواهي» كه نويسنده موفقي بشوي و «واقعا باور كرده اي كه مي تواني». در اين صورت مي توان گفت كه در واقع نويسنده موفقي شده اي! چرا كه «سالي كه نكوست از بهارش پيداست». موفقيت تو همين امروز هم هويداست و تو با هر سطر و با هر روز نوشتن، قلّه اي از قلل رفيع و كران ناپيداي پيروزي را فتح مي كني.
غلبه بر وسوسه نتوانستن
يكي از ترس هاي شايع در ميان آدميان، ترس از ناشناخته هاست. آغازِ راهِ قلم زدن در اقليم نويسندگي، به نوعي قدم زدن در وادي ناشناخته اي است كه در ذهن و دل بسياري از انسانها ترسِ وهم انگيزي توليد مي كند. مطالعه تجارب آغاز كار نويسندگان بزرگ نشان مي دهد كه ترسِ مبهمي از قلم و كاغذ و نوشتن داشته اند و نداي نتوانستن در وجودشان طنين انداز مي شده، امّا به اين «وسوسه نتوانستن» اعتنايي نكرده اند و با رفتن به سراغ قلم و كاغذ، «نوشتن» را آغاز كرده اند و با كمال تعجّب، فرشته اميد در گستره هستي شان «نداي توانستن» را در داده، و آنان «شجاعت نوشتن» را در خود جلوه گر ديده و متجلّي ساخته اند. در نتيجه با اراده اي مصمّم و انگيزه اي سرشار از ايمان به موفقيت توانسته اند از نخستين سدِّ ذهني نفسگير عبور كنند وبه فراخناي هموار و سبز گسترِ نويسندگي برسند.
شكستن طلسم شروع
همين الان شروع كن. متن ساده اي بنويس. موضوع اين متنِ متين مي تواند زيباترين و خيال انگيزترين و شادي بخش ترين خاطره گذشته تو باشد. آن چنان به ژرفاي آن خاطره سفر كن كه گويي هم اكنون دوباره تكرار مي شود. تو در نوشته ات به بازآفريني آن رويداد زيبا بپرداز و آن را با خلاّقيت اعجازآميز ذهني ات دوباره تصوير كن.
فعلاً دغدغه درست نويسي، شيوا و رسانويسي هم نداشته باش. «هر چه مي خواهد دلِ شادت، بنويس..» فقط بنويس براي آنكه نوشته باشي. از خودت توقّعِ نوشتنِ يك متن بي عيب و نقص را نداشته باش؛ انتظار نداشته باش كه متني لبريز از آرايه هاي ادبي و پيراسته از نقايص و نواقص دستوري بنويسي. هر طور كه فعلاً مي تواني، بنويس. هر روز اين ملاك است. يك سطر، دو سطر، ده سطر، يك صفحه يا بيشتر بنويس؛ مقداري بنويس و در يك فرصت مناسب به يكي از استادان و دوستانِ آشنا به نويسندگي ارائه كن و از او بخواه تا به نقد و بررسي و اصلاح نوشته ات بپردازد.
معجزه تشويق
تا آنجا كه مي تواني نوشته خود را به استاد يا دوستي ارائه كن كه ضمن نقد عالمانه و منصفانه آن، روحيه شوق انگيزي و تشويق در بيان و رفتار و برخورد او موج مي زند؛ به گونه اي كه صرف نظر از جايگاه ادبي و علمي نوشته تو، همواره به نقاط قوّت و نكات مثبتِ نوشته ات تكيه، توجّه و تمركز كند و براي آن، تو را تحسين و تشويق نمايد؛ زيرا به تجربه دريافته ايم كه تشويق و تحسين براي موفقيت در نويسندگي معجزه مي كند و رواست اگر آن را شاه كليد موفقيت در نويسندگي بدانيم و بناميم.
تشويق، بالِ استعدادهاي تو را باز مي كند و تواناييهاي نهفته ناآزموده تو را فرا مي خواند و به محك تجربه مي كشاند و تو با ديدنِ شكوفه هاي نو شكفته تواناييهاي بروز يافته ات به وجد مي آيي و نيروي بيكران درونت را كشف مي كني و تواناييهاي نو آموخته ات را براي صعود بر بامِ سعادت بسيج مي كني و از زندگي خود يك شاهكارِ عاشقانه و مقتدرانه مي سازي.
نقد پذيري، آري؛ ايستايي هرگز!
انسان ها به حسب زمينه هاي فرهنگي و تربيتي و حوزه هاي معرفتي و باورهاي خود متفاوتند و ويژگيهاي شخصيتي منحصر به فردي دارند. از اين رو اگر به هر دليل يا علّتي، كسي كه قرار است نوشته تو را نقد و بررسي و اصلاح كند، با تو و نوشته ات برخورد منفي و يأس آميز و دلسرد كننده داشت، هرگز از داوري اميد شكنانه او نگراني به خود راه نده و خود را به توقف و ايستايي فرا نخوان، بلكه با حفظ روحيه اميدواري و توكّل به خدا بكوش كه از تذكّراتِ اصلاحي منصفانه او براي پيشرفت در نويسندگي بهره مند شوي و برداشت و برخورد او را به معناي «نتوانستنِ خود» معنا نكن؛ چرا كه توانِ خدادادي تو از درونت مي جوشد و وابسته به قضاوتهاي ديگران نيست.
تو مي تواني مستقل از آراي ديگران به راه روشنِ انديشمندانه ات ادامه دهي و صرفا از نظرهاي سازنده و پيش برنده آنان بهره مند شوي، بي آنكه از نگرشهاي بازدارنده شان متأثر و اندوهمند شوي.
تجربه بالندگي در پرتو اميد
اگر در آغازِ كار نويسندگي، حتي يك سطر هم نتواني بنويسي، نبايد نا اميد شوي. اين به اين معنا نيست كه هيچ وقت نمي تواني؛ كدام نويسنده كارآزموده و ماهر و معروفي را سراغ داري كه در آغاز نويسندگي اش، به خوبي امروزش مي توانسته بنويسد؟ هيچ نويسنده اي «مادرزادي» نويسنده به دنيا نيامده است.
البته هر ميزان موفقيت در وادي نويسندگي امري نسبي است و هر كس فقط قلّه اي از قلل و ساحَتي از وسعت كران ناپيداي نويسندگي را فتح كرده و خواهد كرد.
ادامه دارد... .
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 62
/ 1