روش تربيتي تبشير نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روش تربيتي تبشير - نسخه متنی

س.م موسوي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
س.م موسوي
روش تربيتي تبشير
در امر «تعليم و تربيت اسلامي»، براي ايجاد روحيه اي متعادل و داراي توازن صحيح و منطقي از «تشويق» و «تنبيه» صرف، پرهيز مي شود. زيرا بسنده نمودن به هريک از اين دو، شکننده و موجب به دست دادن روحيه اي ناموزون و مشکل آفرين مي گردد.
تربيت، مستلزم تن دادن به تکاليف است واين امر نفي نفسه، زايل کننده رغبت است. اين تلخي را بايد به طريقي کاست تا قبول تکاليف با رغبت، ميسر شود. يکي از روش هايي که براي اين منظور مي آيد، «روش تبشير» است.
تبشير، بشارت دادن به عطايايي است که پس از به دوش گرفتن تکاليف، به فرد ارزاني خواهد شد. بشارت در وجود آدمي اميد مي آفريند و او را آماده قبول زحمت مي گرداند.
پيامبران الهي عليهم السلام در مقام مربي، از اين شيوه بسيار بهره گرفته اند. چنانکه همه آنان «مبشر» ناميده شده اندو کوشش آنان هموار بر آن بوده است تا اميد برخاسته از بشارت را در مخاطبين خود زنده کنند:
«و الي مدين اخاهم شعيباً فقال يا قوم اعبدوالله و ارجو اليوم الاخر؛ 1 و ما به سوي «مدين» برادرشان «شعيب» را فرستاديم؛ گفت اي قوم من! خدا را بپرستيد، و به روز واپسين اميدوار باشيد. »
تربيت يافتگان الهي با اين اميد در نيمه هاي شب به عبادت و راز و نياز مي پردازند.
«امن هو قانت آناء الليل ساجداً و قائماً… و يرجوا رحمه ربه… » 2 ؛«کسي که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام... به رحمت پروردگارش اميدوار است. »
بشارتي که پيامبران عليهم السلام از آن بهره جسته اند، گسترده دامن است و تنها در خور انسان هاي برجسته نيست، بلکه نفوس ضعيف را؛ يعني کساني که عبادت آنان عبادت تجار ناميده شده است نيز مخاطب ساخته است. بنابراين انبيا مردم را به بهشتي بشارت داده اند که در آن هر چه ميل داشته باشند و هرچه چشم ها را در آن شيفتگي نگريستن باشد، مهياست «.. و فيها ما تشتهيه الانفس تلذ الاعين»3 اين نکته قابل تاملي است و نبايد از آن غفلت کرد.
غالباً در جريان تربيت، ايده آل گرايي ما را به خود مشغول مي دارد اما طبق اين بيان، بايد بشارت ها را چنان گسترده به کار گرفت که هرکسي را در هر مرتبه اي دربر گيرد. خداوند براي همه کس از «رضوان» سخن نمي گويد، برخي را نيز با وعده خوراکي لذيذ 4 و پوشيدني هاي زيبا و خير کننده5 و تفرجگاهها ي روح نواز 6و نظير آن اميدوار مي کند.
تبشير و تشويق
تبشير و تشويق، علي رغم آن که ظاهراً با هم مشتبه مي شوند، متفاوتند. تبشير پيش از عمل يا همراه عمل و تشويق پس از عمل ظهور مي کند. از اين رو تبشير، ناظر به آينده و تشويق متوجه گذشته است.
در مقام مقايسه، تشويق، سريع التاثيرتر از تبشير است. اما از سوي ديگر، کسي که پذيرش تبشير را دارد، از پختگي ويژه اي برخوردار است، زيرا حرکت کردن با تبشير، مستلزم نوعي کف نفس و آينده بيني است. لذا هرگاه فرد در سنين پايين باشد، بايد دامنه تبشير براي او کوتاهتر باشد. بهره گرفتن از بشارت ها و وعده هاي بلند و دامنه دار در رابطه با کساني ميسر است که دوران کودکي را پشت سر گذاشته و به ميزان مطلوبي از کف نفس و آينده بيني دست يافته باشند. 7
روش تربيتي انذار
انذار به معني آگاهانيدن کسي نيست به امري است که در آينده رخ مي دهد و مايه زجر و عذاب او خواهد بود. 8
«آدميان استعدادهاي مختلفي دارند واستعداد هرفرد، در مراحل مختلف زندگي تغيير مي يابد. » اين اصل بيانگر آن است که نمي توان رابطه تربيتي را با افراد مختلف يا با فردي در مراحل مختلف زندگيش يکسان در نظر گرفت، بلکه بايد اين رابطه با توجه به استعدادها تنظيم شود.
انذار روشي است مبتني بر اين اصل که خداوند آدميان را به سبب بد کرداري، مجازات مي کند اما مقتضاي عدل آن است که پيش از وقوع مجازات، آگاهي کافي نسبت به آن ايجاد شود. زيرا حقيقتاً کسي قابل مجازات است که عالماً و عامداً اقدام به تخطي کند و در حالتي که فرد با غوطه ور شدن در نسيان و فراموشي، تخطي ورزد، مستحق مجازات نخواهد بود و لذا مجازات او از عدل به دور است.
آنچه آگاهي مزبور را ايجاد مي کند، «انذار» است. اگر با حصول اين آگاهي، آدمي مبادرت به خطا کند، عالماً و عامداً چنين کرده است، پس مجازاتش مطابق عدل خواهد بود و بدون عدل تحقق نمي يابد، چنين است که خداوند مي فرمايد عذاب و مجازات، پيش از انذار واقع نمي شود، زيرا بايد انذار، ذکر را جايگزين نسيان کند تا پس از آن، عذاب از پيرايه ظلم به دور باشد:
«و ما اهلکنا من قريه الا لها منذورن، ذکري و ما کنا ظالمين» ؛ 9 «ما هيچ شهر و دياري را هلاک نکرديم مگر اين که انذار کنندگاني (ازپيامبران الهي عليهم السلام داشتند، تا متذکر شوند و ما هرگز ستمکار نبوديم! (که بدون اتمام حجت مجازات کنيم) . »
به همين جهت، هنگامي که خطاکاران، تحت مجازات قرار مي گيرند و فرياد برمي آورند که خدايا! رخصت بده تا از اين پس به کارهاي شايسته روي آوريم، خداوند از کار «عادلانه» خويش دفاع مي کند و مي فرمايد: «ما بدان ميزان که براي آگاه شدن لازم بود، به شما عمر داديم و شما را با انذار گران روبرو ساختيم، پس اکنون مجازات را در خوريد؛ و هم يصطرخون فيها ربنا اخرجنا نعمل صالحاً غير الذي کنا نعمل اولم نعمرکم ما يتذکر فيه من تذکر و جائکم النذير فذوقوا فما للضالمين من نصير. » 10
اين روش در قرآن، به صورت وسيع مورد استفاده قرار گرفته، به نحوي که اساساً قرآن به عنوان «انذارگري براي بشر» معرفي و نامگذاري شده است «انها لاحدي الکبر نذيراً للبشر. » 11 و لذا پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نيزـ که بازگو کننده قرآن به مردم است ـ «انذارگر» (نذير) ناميده شده است. «قل يا ايها الناس انا لکم نذير مبين».12
بر اساس روش انذار، بايد مربي با آگاهي مناسبي که از اعمال متربي و آثار مترتب بر آن دارد، او را نسبت به عواقب اعمال نامطلوبش آگاه کند و وي را از آن برحذر دارد. 13
پي نوشت:
1) عنکبوت/ 36.
2) زمر/9.
3) زخرف/71.
4) «و فاکهه مما يتخيرون و لحم طير مما يشتهون» واقعه /22و21.
5) «و يلبسون ثياباً خضراً من سندس و استبرق » کهف/31.
6) « و ان المتقين في جنات و عيون» حجر/ 45.
7) نگاهي دوباره به تربيت اسلامي، ص117.
8) «الانذار اخبار فيه تخويف» المفرادات.
9) شعراء/ 208،209.
10) فاطر/37.
11) مدثر/ 36.
12) حج/49.
13) نگاهي دوباره به تربيت اسلامي، ص129.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره12.
/ 1